سرنوشت سال
بحران از عبور
سرنوشت سال
سال 1360 در رفسنجاني هاشمي آيتالله روزانه يادداشتهاي
جستارگشايي
سال 1360 در ميبرند ، سر به سالي ميان در اينك كه كساني
-سال آن غريب خاطره گروه ، اين ضمير و ذهن در.بودند جوان
خاموش هيچگاه بيترديد -ناميدش سرنوشت سال ميتوان كه
كه پيدرپي حوادث از سرشار و عجيب سالي.شد نخواهد
و مختلف صفوف و داشت درپي را دشواريها امواج بزرگترين
ميشود ، سال آن به مربوط آنچه.سربرآورد آن دل از متمايز
تحول در آن تاثير و دارد انقلاب 57 وقايع همچون وسعتي
كه بود چنان ايران فرهنگي و اجتماعي شرايط و سياسي نظام
محصول را آن از پس دهه ونيم يك وقايع ميتوان "تقريبا
.دانست پرماجرا و عجيب سال همين
بنيصدر آشوب و اسفند چهاردهم غائله سال 1359 ، اواخر در
متفاوت ، و متعدد گروههاي و شد مشخص صفبنديها.داد رخ
امام ميان ، اين در.كردند ابراز را خود نهايي مواضع
جامعه نگرانيهاي به پاسخ و توقعات عظيم بار كه (ره)خميني
ساختن آرام براي بليغ و عظيم جديتي داشت ، دوش بر را
.بست بكار كشور ساماندهي و تفاهم و اوضاع
بنا موجود ، سياسي جريانهاي ماهيت بر وقوف عليرغم ايشان
مبناي بر نظام وحدت حفظ و مختلفالراي نيروهاي جذب بر را
تدريج به تنوع اين همه ، اين با.بود نهاده نيروها تنوع
پرالتهاب بهار كه نگذشت ديري و برد تنازع سوي به راه
.رسيد راه از 1360
آلترناتيوهاي و يكپارچه قدرت مدعيان را نوروز 1360
بسته سختي به را گفتگو و تفاهم راههاي كه هزارگانهاي
.كردند آغاز انقلابي ظاهر به و تند شعارهايي با بودند
كيلومتر هزاران در كه تحميلي جنگ باوجود جريانات اين همه
مشكلات وجود با نيز و داشت ، جريان غرب و جنوب مرزهاي از
بسياري و آمريكا سراسري تحريم و اقتصادي عظيم
جمهوري فيزيكي و معنوي حذف ايران ، عليه همپيمانانش
خميني امام سياسي و معنوي قدرت آن راس در و ايران اسلامي
در كه اولويتي.بودند داده قرار خود اهداف سرلوحه را
به مواضع به ربطي نه بود ، شده برگزيده گروهها اين مبارزه
براي حركتي ابتداي نه داشت ، آنها ضدامپرياليستي ظاهر
و تحليلها در ريشهاي نه و بود كشور اوضاع بهبود
طمع و آزمندي بود چه هر.بود دوانده خردپسند استدلالهاي
برخوردهاي سهمگينترين سال سال 60 ، و بود آنها قدرت
خميني امام رهبري به انقلاب متحد جبهه با خارجي و داخلي
.بود
وحدت به خويش عام دعوت "مجددا نوروز 1360 ، پيام در امام
به توجهات عطف و سطحي اختلافات حذف بر بيشتر تاكيد با را
لحني با و نصيحت سبيل بر ايشان.كرد ابراز مقدس دفاع
در آنها دين و سياسي ، رجال و رهبران مسئوليتهاي گزنده ،
احساس خواستار و آورده ميان به را مردم مشكلات قبال
كه بود حجتي اتمام اين.شدند بيشتر صدر سعه و مسئوليت
بسياري اتلاف از آن محتواي درك با و شود شنيده ميتوانست
لازم آنچه لاجرم اما.شود پيشگيري برخوردها و نيروها از
.نمينمايد چهره شود پيشگيري مصيبتي از تا دهد رخ است
صدر مسائل به تحليلي و خردمندانه نگاهي با اگر امروز ،
دايره بزرگترين و حادثه مهمترين شايد بازگرديم ، انقلاب
تحميلي جنگ واقعه در را كشور سطح در عمومي تاثيرات
گروههاي فعاليت شدت و مسئوليت حس فقد اما.نماييم ملاحظه
چندم حتي و دوم مسئله به را وسعت آن با جنگي اپوزيسيون ،
عظيم تشنجهاي به سياسي اختلافهاي.بود ساخته بدل كشور
مخالف گروههاي جوسازي و ناگوار اخبار موج و ميشد بدل
جبههها ، .ميكرد تعميق را داخلي ناامني احساس نظام ،
تحكيم به فرصتطلبي با عراقي نيروهاي و لازم تحرك فاقد
درست.ميكردند اقدام تازه زمينهاي و سنگرها فتح و مواضع
وقت ، جمهور رئيس عنوان به بنيصدر بحراني ، لحظات همين در
و آورده وجود به سپاه و ارتش ميان دامنهداري اختلافات
سپاه ، مردان و ارتش فرماندهي ميان عظيم تعارض اين با
سامان مقاومت و فراگير ، و جدي برنامهريزيهاي امكان
اين با تا داشت قصد او.برد بين از يكسره را يافته
قوا ، كل فرمانده جانشين نام به و طولاني را جنگ تاكتيك ،
محاسبات امادهد صورت كشور داخل در همهجانبه تصفيهاي
و رقيب نيروهاي قابليت درباره هوادارش نيروهاي و وي
.درآمد آب از غلط "كاملا (ره)خميني امام هوادار روحانيون
و تاريخي واقعه دهها نظام پايههاي تثبيت تا پس آن از
از جمهور رئيس سياسي كفايت سلب لايحه.داد رخ تاريخساز
صورت به پنهان توطئههاي آن پي از و گذشت مجلس تصويب
وسيع 30 شورش.نمود چهره خياباني و آشكار مبارزهاي
منافقين يافته سازمان نيروهاي توسط "عمدتا كه خرداد 1360
شكستن هم در و نظام حذف براي تلاش بزرگترين يافت ، انجام
.بود آن اقتدار پايههاي
امواج نشد ، بسته طرفي دردناك ، تهاجم اين از كه هنگامي
نتايج مهمترين.شد پيدا تروريسم قالب در تازهاي خونبار
همچنين و بود شهريور 1360 و 8 تير فاجعه 7 تازه ، موج اين
آيتالله شهادت و خامنهاي آيتالله حضرت نافرجام ترور
.زمان آن در انقلاب كل دادستان قدوسي
آن در فعال سياسي رجال از بسياري گذشته ، سالهاي طي در
خود ، خاطرههاي بيان و وقايع تحليل و نكته ذكر با دوران ،
.آوردهاند ميان به و كرده مطرح را حوادث آن از گوشهاي
با تطبيق در كه است سندي البته آثار ، اين از يك هر
.ميكند پيدا خاص اعتباري موجود منابع و سندها مجموعه
حقايق در انحراف و ابهام هرگونه حذف براي بجاست لذا
مهم وقايع از يك هر و شود افزوده روند اين بر تاريخي ،
ايران ، معاصر تاريخ از مهم سرفصلي عنوان به انقلاب ، صدر
مهمترين بيترديد اما.گيرد قرار پژوهشگران توجه مورد
آفرينان نقش و رجال به انقلاب ، تاريخي منابع و امكانات
.ميگردد باز دوران آن در سياست اول درجه
و مدارها برجستهترين از يكي رفسنجاني ، هاشمي آيتالله
فعاليت كه بوده آن از پيش و دوره اين تحولات محورهاي
و مقام درك براي.است داشته تداوم تاكنون ايشان سياسي
در دين و سياست عرصه نامدار دولتمرد اين ويژه موقعيت
كه آنجا از.بازگشت دور سالهايي به ميبايد البته ايران ،
ابعاد يا و نباشند آشنا سابقه اين با كساني است ممكن
.ميكنيم بيان را آن از مختصري نيابند در را آن گسترده
رسيده ، بهدوران تازه سياستبازاني طرفه "اخيرا آنكه خاصه
وي سياسي رفتار و گرايشات و ايشان نام غريب ، مدعياتي با
را بيربط مسائلي و داده قرار نابخردانه حملاتي آماج را
ادب و واپسنشيني به را سياسي صبر جمله از.ميكنند مطرح
به توجه بالاخره و محافظهكاري ، و جانبداري به را سياسي
و سياسي توسعه از غفلت به را اقتصادي توسعه و معيشت
خبرهاي ، سياستمدار هر آنكه حال.ميكنند حمل فرهنگي
را ماجراهايي وقايع ، پس در و دارد اوضاع از ويژه تحليلي
به حتي نتوانند است ممكن ديگر بسياري كه مييابد در
رجال از يك هر قاطع حق نبود ، هم اين اگردريابند فراست
و رفتار طراحي به خود ، ويژه تحليل مبناي بر كه است سياسي
به بايد قضاوت براي.كنند اقدام خود سياسي برنامههاي
پاسخي چه "مثلا.كرد رجوع عملكردها نتايج و تاريخ
و سياسي اقتصادي ، شرايط آيا كه داد پرسش اين به ميتوان
جمهوري رياست ابتداي و تحميلي جنگ پايان در كشور فرهنگي
كرسي بر وي زعامت سال طي 8 و رفسنجاني هاشمي آيتالله
نداده رخ شگرف تحولي آيا نداشت؟ نتيجهاي پايان در دولت ،
محسوب آن دستاوردهاي چشمگيرترين از يكي خرداد دوم كه بود
و خويش منزلت تا بگشاييم بين جان چشم پس ميشد؟
.گردد افزوده و ماند استوار كشور سرمايههاي
در طلبهاي كه زماني.بازمييابيم دهه 1330 رادر هاشمي
كوچهاي در جوان طلبه.است بروجردي آيتاللهالعظمي محضر
مفتون همينجا از و گزيده سكني دارد منزل خميني امام كه
همين اواخر در.ميشود سيدمصطفي فرزندش رفيق و يگانه آن
انتشار به باهنر شهيد با همراه بديع ، اقدامي با دهه ،
.ميورزد اهتمام "تشيع مكتب" ماهنامه
از مشحون و دوره آن فكري رجال تعاطي مركز كه نشريهاي
خرداد قيام تا.است برانگيزنده انتقادهاي و نكتهسنجيها
در.ميشود بدل رژيم عليه عيار تمام مبارز يك به 42
امام به و ميگريزد اما ميبرندش سربازي به قيام بحبوحه
مرجع آن به او هم را فيضيه به حملات خبرهاي.ميپيوندد
ياران به و ميستاند وا را وي دستورات و ميدهد يگانه
از ديگر چهرهاي دهه 1350 ، آغاز تا پس اين از.ميرساند
.ميشود ديده هاشمي
و جنگ هاشمي ساواك ، اسناد صفحه هزارها و صدها شهادت به
و حبسي به حبسي از.دارد شهرباني و ساواك با غريب گريزي
و تعقيب و بازجويي و دادگاه و ميگريزد بلدي به شهري از
پرشمار ، رنجهاي و مبارزه هستههاي و سخنراني مجالس و فرار
تاريخ دل بر را متداومش و مستمر مبارزات سرفصلهاي
و مسلك هر با مبارز ، جريانهاي همه "تقريبا.مينگارد
سرگذشت" مهم كتاب و ميكنند برقرار ارتباط وي با رفتاري ،
زعيتر اكرم استاد اثر "استعمار سياه كارنامه يا فلسطين
مبارز گروههاي براي آموزشي مهم سند به كرده ترجمه وي كه
از جمعي همراهي به دهه ، همين اول نيمه درميشود بدل
منتشر را "انتقام" و "بعثت" مخفي نشريات مبارز ، طلاب
از شكنجهها و دستگيريها و مبارزه اخبار انتشار.ميكند
.مينهد جاي بر وسيع تاثيري نشريه ، دو اين طريق
مبارزه قهرمان يا اميركبير" كتاب نگارش با سال 1347 در
و ايران سياسي تاريخ به عملي و عيني نگاهي ،"استعمار با
نام و ميشود چاپ بارها كتاب.ميافكند جامعه انحطاط علل
با.مييابد شهرت زبردست محققي و نويسنده عنوان به وي
.ميكند آغاز را پنجاه دهه تجربهها ، و سرمايهها اين
عظيم سازماندهي ميگيرد ، اوج چريكي مبارزات كه دههاي
و ميشود نزديك تعالي و انسجام به امام رهبري به روحانيت
جامعه به مذهبي روشنفكران سوي از تازهاي انديشههاي
است عظيمي تحولات آغاز خاموش ، امواج اين.ميشود تنفيذ
هاشمي نقش درك براي.ميآورد دنبال به را انقلاب 1357 كه
طي ساواك ، شماره 2 مرد ثابتي سال 1354 ، در كه بس همين
هاشمي شود ، رسانده !ملوكانه عرض به است قرار كه مكتوبي
است معتقد و ميخواند ضدرژيم عناصر خطرناكترين از يكي را
در.است داده فريب را ساواك است سال پانزده وي كه
پاييز 1357 ، تا و ميشود دستگير هاشمي دهه ، همين نيمههاي
فعاليت به زندان در روحانيون از بسياري با همراه
.ميپردازد
اوج به انقلاب ميشود ، رها زندان از هاشمي كه هنگامي
.است شده نزديك خود
و ميگيرد تماس امام با انقلاب داخلي رهبري كانون در وي
به خميني ، امام سوي از انقلاب شوراي تشكيل با زودي به
فعاليت به آن اصلي اعضاي و بنيانگزاران از يكي عنوان
.ميپردازد
حكم كه ميشود آشكار همگان بر هنگامي وي خاص نقش
امام حضرت سوي از كه را مهندسبازرگان موقت نخستوزيري
برجسته عضو عنوان به پس ، آن از.ميكند قرائت شد ، صادر
هماهنگي مسئوليت كشور ، وزارت سرپرست و انقلاب شوراي
با همراه سرنوشتساز ، انتخابات چند برگزاري و نهادها
مسئوليتهاي اين كنار در.اوست عهده به كشور امنيت تامين
طرز به فرقان گروه قصد سوء از بهار 1358 ، در دشوار ،
و كار نقاهت ، عليرغم و ميبرد در به جان معجزهآسايي
سال 1360 تا روند اين.ميگيرد پي را دشوار فعاليتي
رئيس و نماينده عنوان به وي زمان ، اين در.دارد ادامه
تبديل نظام موءثر چهرههاي از يكي به اسلامي ، شوراي مجلس
.شود مي كشور تصميمگيريهاي مهمترين مركز ومجلس شد
شد سبب بودند قائل مردم آراء و مجلس براي امام كه نقشي
وقايع با.يابد بيسابقه تحركي هاشمي ، رياست به مجلس تا
هدايت مركز و مامن به مجلس شهريور ، و 8 تير سوگناك 7
كمنظير سياسي درايت و بيمانند قدرت هاشمي.شد بدل نظام
و خشونت امواجداد بروز هنگامهاي چنين در درست را خود
انتخاب براي شرايطگرديد تثبيت جديد دولت.شد مهار ترور
و ملت توجه و آماده -خامنهاي آيتالله -تازه جمهور رئيس
.شد تحميلي جنگ جبهههاي به معطوف نظام
خوانندگان نظر از سلسلهوار صورت به پس اين از آنچه
آيتالله يادداشتهاي مجموعه از خلاصهاي ميگذرد ، گرامي
روزانه صورت به كه يادداشتها اين.است رفسنجاني هاشمي
رويدادهاي مهمترين به مهم اشاراتي حاوي ، شده نگاشته
موجز سطور خلال از خواننده.است سال 1360 روزهاي تمام
زاويه از.برد خواهد تاريخ به راه يادداشتها ، اين
به محدود كلماتي روزن از و بلند وقايعي به كوتاه اشاراتي
آن ، رهگذر از كه افقي.شد خواهد وارد نامحدود و بلند افقي
ارزش بر آنچه.درآمد ديگر رنگي به ونظام انقلاب سرنوشت
خميني امام به هاشمي مهم نامه دو متن افزوده ، مجموعه اين
دودمان دشواريهاي بيانگر تنهايي به نامه دو اين.است
آن از كشور دربردن به بيترديد ، .است ايام آن برانداز
همچون هاشمي نقش كه است درخشان كارنامهاي ورطهها ،
.است رخشان آن پيشاني بر ستارهاي
پي را سرنوشت سال عزيزرخدادهاي خوانندگان با همراه
مصائب پربار ، اميدهاي بيشمار ، رنجهاي سال.ميگيريم
سال.گمنام و نامآور دلاوران و بلند مرثيههاي خونين ،
.غريب زمانهاي چهره بر چنگانداختن و فتنهها با جدال
بازماندن سالناتمام حماسههاي سال توفان ، سال بد ، سال
و بزرگ مردان سال.سراسري دفاع به پرداختن سال و جنگ از
بحرانهاي با تقابل در انقلاب دولتمردان از نسلي برآمدن
.سرنوشت سال در هاشمي اينك...جهاني وسيع
والسلام
بحران از عبور
رفسنجاني هاشمي الله آيت:قلم به
:مقدمه
بسماللهالرحمنالرحيم
بعد اول سالهاي مهم حوادث از بعضي يادآوري براي "اخيرا
روزها آن روزانه يادداشتهاي به انقلاب ، پيروزي از
بودم ، كار متن در كه خودم براي را آنها.داشتم مراجعاتي
ديگران براي "احتمالا كردم فكر و.يافتم آموزنده و جالب
حوادث در زمان آن در خودشان كه آنها چه ;است چنين هم ،
.آمد خواهند يا و آمده "بعدا كه آنها چه و داشتند حضور
اين از نحوي ، به كه كساني طرف از هم فراواني مراجعات
اين انتشار بر تاكيد كه دارم بودند ، شده مطلع يادداشتها
اين از گوشههائي بار سه دودارند تاريخي اسناد
مانند شده منتشر رسانهها در مناسبتهائي ، به نوشتهها
و گرفت قرار توجه مورد كه ديگر موضوعات يا جنگ خاطرات
و درخواستها هجوم باعث صفحه ، چند همان انتشار شايد
كه كردم مشورت نظر اهل دوستان از نفر چند با.شد اصرارها
.داشتند يادداشتها اين نشر و چاپ بر تاكيد اتفاق ، به
خامنهاي آيتالله انقلاب ، عظيمالشان رهبر از بالاخره و
اين از ساله يك دوره مطالعه با معظمله و خواستم نظر
دريافت با و فرمودند انتشار بر تاكيد و تشويق يادداشتها ،
متن در يا و شاهد نزديك از هم خودشان كه ايشان ، نظر
.شدم پيروز ترديد بر بودهاند ، حوادث
دوران تاريخي مهم حوادث و خاطرات از بخشي ثبت توفيق
و ساده كاري ;ميدانم الهي الطاف از را اسلامي انقلاب
تاريخ تدوين براي "مطمئنا اما بود ، اينجانب براي آسان
.باشد خوبي سرمايه ميتواند انقلاب ، پربار
پيروزي از بعد تاريخ از روز و 38 سال دو متاسفانه ،
حسرتآور ، غفلت آن شايد.نكردهام يادداشت را انقلاب
پيروزي از پيش مبارزات دوران در كه باشد روحيهاي معلول
وجود پيروزي از بعد مدتي تا آن رسوبات و داشتيم انقلاب
.است داشته
عوامل دست به بود ممكن سياسي ، يادداشتهاي انقلاب ، از قبل
براي دردسر و آنها سوءاستفاده مورد و بيفتد رژيم
مطالب نوشتن از دليل ، همين به خيليها و بشود انقلابيون
.ميكردند خودداري مدارك ، خلق و
اگر و است مهم بسيار ماه دو و سال دو اين حوادث
انقلاب امور اول دست دستاندركاران از دقيقي يادداشتهاي
.است روشنگر خيلي باشد ، داشته وجود
سقوط امام ، ورود و بازگشت انقلاب ، شوراي به مربوط مسائل
اسلامي ، جمهوري حزب تشكيل موقت ، دولت تشكيل پهلوي ، رژيم
خبرگان ، مجلس اولين تشكيل اساسي ، قانون پيشنويس تدوين
امداد و انقلاب كميتههاي تشكيل قم ، در راحل امام اقامت
دادگاههاي و بسيج و سپاه و سازندگي جهاد تشكيل و امام
انقلاب ، شوراي و موقت دولت درون درگيريهاي انقلاب ،
تحركات فرهنگي ، انقلاب ستاد تاسيس و دانشگاهها تعطيلي
شورشها ، و ترورها شروع ضدانقلاب ، و مليگرا گروههاي
اجرائي مسئوليت موقت ، دولت استعفاي جاسوسي ، لانه تسخير
و اختلافات انقلاب ، شوراي ساختار تجديد انقلاب ، شوراي
و مجلس انتخابات اولين كشور ، مسئولان ميان درگيريها
با تحميلي جنگ آغاز نوژه ، كودتاي اول ، مجلس شكلبندي
وضع احزاب ، و دولتها و كشورها مواضع عراق ، وسيع تجاوز
و سپاه همكاري مشكلات بنيصدر ، فرماندهي زمان در جنگ
و اسلام تاريخ از مهمي فرازهاي ديگر موضوعات خيلي و ارتش
.تحليلاند و بررسي سزاوار كه ايراناند
يك روزانه زمان ، همان در چرا كه متاسفم اكنون اينجانب ،
و تاريخي موارد همه اين براي خاطرات ، و كارنامه صفحه
از را خاطرات باشم ، مجبور اكنون كه ننوشتهام تاريخساز
سياسي ، شديد بحرانهاي با را سال 60.كنم شروع سال 60
اسفند مراسم 14 با.كرديم آغاز اقتصادي و امنيتي نظامي ،
و شد شديدتر اختلافها تهران ، دانشگاه در بنيصدر براي 59
در و كرد اشكال با مواجه را دولت و متشنج را سياسي فضاي
براي را خود مواضع عراقي ، نيروهاي و نبود تحركي جبههها
كه بنيصدر آقاي افكار.ميكردند تحكيم اشغال ادامه
تحرك امكان بود ، آورده وجود به سپاه و ارتش ميان اختلاف
برده بيرون دسترس از را اشغالگر عقبراندن براي مناسب ،
نيروهاي و بود شديد اختلاف جمهور ، رئيس و مجلس بين.بود
به بودند ، گرفته موضع بنيصدر آقاي سر پشت كه ضدانقلاب
خصوص به و مرزها در كشور امنيت.ميزدند دامن اختلاف آتش
آزادگان دشت آذربايجان ، بلوچستان ، و سيستان كردستان ، در
.داشت آسيب مركز و
بحران اوج به او ، عزل و بنيصدر از سياسي كفايت سلب با
آيتالله ترور خرداد ، مسلحانه 30 وسيع شورش.رسيديم
تن ، يك و تن دو و هفتاد شهادت و تير فاجعه 7 خامنهاي ،
بسيجكننده استوانههاي از زيادي جمع شهادت و ترور
آثار از نمونههائي امت امام زجردهنده كسالت و انقلاب
به انقلاب نيروهاي از بسياري در ياس علائم و است بحران
.ميخورد چشم
و انقلاب دوران همرزمان بهترين از بسياري كه من وضع
توجه قابل نميديدم ، خود كنار در را همكاران و همراهان
جبهههاي تعدد و سنگين بسيار مسئوليتهاي احساس با ;است
.كار ابزار و امكانات محدوديت و كاري
بحرانهاي و داشتيم سياسي مشاجرات و اختلاف هم سال 59 در
سالهاي بين تفاوت.است اختلافات همان طبيعي نتيجه سال 60
اثر در كه است امام روشنتر موضعگيريهاي در و 60 59
وفاق ايجاد از ايشان ياس و اختلاف طرف دو اهداف واضحشدن
تصميم در زيادي تاثير هم ما توضيحي كار و بود آمده بوجود
در مدت اين در.داشت صريح مواضع اتخاذ براي امام
به را واقعيتها از بخشي نامهها و پيامها و ملاقاتها
.بوديم رسانده امام عرض
دو.است توجه قابل نشده منتشر مهم سند دو خصوص اين در
نوشتهايم امام به سال يك فاصله در كه تاريخي نامه
است جهت اين از سند دو اين اهميت (و 25/11/59 28/11/58)
.ميدهند نشان را سال 59 تاريخي مهم مسائل از بسياري كه
باهنر اردبيلي ، خامنهاي ، بهشتي ، آيات امضاي به اول نامه
توضيحي و دارد را من امضاء فقط دوم نامه و است من و
نامه دو هر و اول نامه از بعد شرايط و اول نامه درباره
ملاقات در بود قرار اينكه ، توجه قابل نكته.است من خط به
امام به را نامه من قلب ، بيمارستان در جمعيمان دسته
ايشان حرفهاي شنيدن و امام حال ديدن با منكنم تقديم
.نبود هم همراهان با مشورت مجال و شدم منصرف
بازخواست من از دوستان آمديم ، بيرون اتاق از كه وقتي
پس و نه؟ يا شدند قانع من توضيحات با نميدانم و كردند
و ميداد رنجم روانه تك تصميم آن ياد تاريخ آن از
انجام به نياز احساس و مجادلات ادامه مشاهده با سرانجام
دوستان با مشورت از پس "لائمهالمسلمين النصيح" وظيفه
رنج از امام به نامه دو تقديم و ديگر نامهاي نوشتن با
در را نامه دو اين مضامين از بخشي شدم ، راحت وجدان ملامت
در ;بوديم كرده عرض امام خدمت به "شفاها تاريخي جلسه يك
از جمعي حجت ، اتمام يا اختلافات رفع براي امام تاريخ آن
با و كردند احضار دفترشان به را طرف دو موءثر شخصيتهاي
و گرفتم اجازه من.فرمودند مهمي نصايح تاثر ، و جدي حالت
شهيد بخصوص و دوستان طرف از كه كردم ، مطرح صريحي مطالب
.گرفت قرار فراوان تحسين و تشويق مورد بهشتي
رجائي شهيد دولت مشكلات ، از بخشي از عبور با سال 59 در
ديگر انتخاب به مجبور را ما حوادث سرعت.بود شده تشكيل
دولت با و ميرود جمهوري رياست مسئوليت به رجائيكرد
مجلس):ارگانهاميكنيم همه بين هماهنگي احساس باهنر شهيد
شهريور فاجعه 8 با (.انقلابي ارگانهاي و قضا و دولت و
.ميرود دست از مطلوب وضع اين
رياستجمهوري ، به خامنهاي آيتالله انتخاب با بالاخره
و آرامش دوره منافقان ، سوءقصد از ناشي شديد نقاهت عليرغم
اين در.ميكنيم تجربه سال 60 دوم نيمه در را استقرار
دست به را دفاع و جبههها به توجه امكان كه است شرايط
.ميآوريم
الهامبخش ولي كوچك عمليات با مطلوبي تحرك خوشبختانه ،
رزمنده ، نيروهاي تهاجمي عمليات و ميگردد آغاز دارخوين
ميدهد ادامه را خود تكاملي روند بعثيان عقبراندن براي
سپس و بيتالمقدس و ثامنالائمه عمليات از پس كه
ميشود آزاد كشورمان ، مقدس خاك از عظيمي بخش فتحالمبين ،
بعثي متجاوز نيروهاي و ميآيد دست به فراواني ، غنايم و
احتياج كمر ، راستكردن براي كه ميشوند ، منهدم چنان آن
نتوانستند ، و داشتند فراوان امكانات و طولاني زمان به
.كنند حمايت هم را خرمشهر در اشغالگرشان نيروهاي
در توجهي قابل نكات مسائل ، اين مورد در عزيز ، خوانندگان
مربوط من كار به كه آنجا تا البته ميخوانند ، كتاب اين
.گرفتهام قرار آنها مسير در من دليلي ، به يا و ميشود
يا خاطرات سلسله اين مطالب مورد در نكاتي به است ، خوب
:شود توجه كارنامه
هر براي استثناء بدون (تاكنون) سال 1360 اول روز از - 1
.نوشتهام مطالبي روز
و سال همان به مربوط تقويمهاي در همگي نوشتهها ، اين - 2
.است شده درج روز همان صفحه در
"معمولا كه بوده صفحه يك از بيش موردنظر ، مطالب گاهي - 3
;شده نوشته داشته ، خالي جاي كه تقويم ، همان ديگر صفحات در
.مطلب تاريخي ارتباط در توضيح با
را خاطرات روزانه ، كارهاي از بعد شب ، هر "معمولا - 4
چند يا يك تاخير با كه هست هم مواردي.ميكردم يادداشت
در و شده هم تاخير يادآوري "معمولا كه ميشد ، انجام روز ،
.باشد ناقصتر نوشتهها است ممكن صورت ، اين
قلمرسا شده ، نوشته خستگي با و شب آخر مطالب ، چون - 5
و اختصارها گاهي و ميدهد نشان را خستگي آثار و نيست
.دارد نابجائي نارسائيهاي
نشده درج موضوعات ، به مربوط مطالب همه است ، طبيعي - 6
افراد مورد در يا اشخاص ، قول از كه مطالبي بسا چه و است
البته ;كار نقص باعث گاهي و باشد ناقص آمده ، خودم يا و
با ولو را موضوع مهم بخش يا مطلب اصل كه كردهام سعي
به مطلب كه اشخاصي ;است ممكن حال عين در.بنويسم اشاره
به نياز يا مهم ، نقص يا اشتباهي ميشود ، مربوط آنها
چاپهاي در است ممكن بدهند ، تذكر اگر كه دهند تشخيص توضيح
ميزان از كمتر اول ، چاپ در جهت همين به.شود جبران بعدي
نقص رفع خوانندگان تذكرات با كه ميشود چاپ موردتقاضا ،
.شود
لفظي جزئي اصلاحات يادداشتها ، نهائي تنظيم هنگام در - 7
كمترين كه بوده اين بر اصل ولي شده ، انجام معنوي يا
در است ، ممكن و است محفوظ اصلي ، متن البته ;باشد تغيير
.شود چاپ تغيير بدون ديگر ، شرايطي
افراد يا كشور اسرار جنبه كه مطالب از بعضي چاپ از - 8
از نفر چند با منظور ، اين براي و شده خودداري دارد ، را
.است شده مشورت رازدار و نظر اهل دوستان
در يادداشتها ، تمامي ياسر ، فرزندم تلاش با خوشبختانه - 9
.بماند مصونتر روزگار حوادث از كه شده ضبط رايانه
و نظرات دريافت از پس را ، بعدي جلد دارم ، بنا - 10
از طريق ، اين از بيشك كه كنم منتشر خوانندگان ، انتقادات
.شد خواهد كاسته كار اشكالات
حيات زمان در اينچنين ، خاطراتي انتشار كه ميدانم - 11
خانوادههاي و افراد از بسياري حيات و صاحباثر خود
ولي نيست ، هم منفي آثار و مشكل از خالي كتاب ، در مذكور
.باشد بيشتر خيلي آن ، سازنده و مثبت نتايج كه ميكنم فكر
تذكرات از را ما كه دارم تقاضا محترم ، خوانندگان از - 12
است ، كار مكمل كه..و عكسها و اسناد ارسال و انتقادات و
آثاري انتشار رواج باعث كار ، اين اميدوارم و نكنند محروم
.باشد قبيل اين از
مصاحبهها ، به اشاره يادداشتها ، در "معمولا - 13
در آنها مجموعه كه شده ديگري مشخص مدارك و سخنرانيها
كساني.ميشود منتشر و چاپ مستقل ، بهصورت يا پاورقيها ،
آنها به ميتوانند باشند ، داشته بيشتر توضيح به نياز كه
.كنند مراجعه
اينجانب ، وقت و يادداشت فضاي محدوديت به توجه با - 14
قابل مطالب از بسياري نيامدن و مبهمگوئيها و كاستيها
.دارد چشمپوشي و عين غمض استحقاق و است توجيهپذير ذكر ،
شخصيتها القاب و عناوين يادداشتها ، در "معمولا - 15
جهت اين از نهائي ، تنظيم موقع در نخواستيم و نيامده
.بدهيم تغييري
رفسنجاني هاشمي اكبر
2/10/1377
|