گفتوگوي جهاني اجلاس نخستين برپايي
ايران در تمدنها
برعلم سياست تقدم ;اروپا فضايي اداره
خواندني هميشه و زيبا اما تاريخي ، نامهاي
تهران شهر پرورش و آموزش شوراي كار آغاز
تخصصي نمايشگاه تير هجدهم تا دهم از
گشايش هنري و فرهنگي
محصولات صادراتي
مييابد
اردبيلي صفيالدين شيخ تاريخي فرش
ميشود بازبافي
گفتوگوي جهاني اجلاس نخستين برپايي
ايران در تمدنها
با تمدنها ، گفتگوي جهاني اجلاس نخستين:فرهنگي علمي گروه
چهاردهم و سيزدهم روزهاي در يونسكو مديركل حضور
واحد گزارش به.ميشود برگزار تهران در امسال شهريورماه
گفتگوي بينالمللي مركز رئيس فريدزاده دكتر خبر ، مركزي
اين اعلام با خبرنگاران جمع در ديروز تهران ، در تمدنها
جشنواره بينالمللي ، اجلاس اين حاشيه در:افزود مطلب
و تمدن زيست ، محيط انسانشناسي ، موضوعهاي با فيلمي
مركز فعاليت تشريح با فريدزاده.شد خواهد برگزار فرهنگ
فعاليتهاي ديگر از:گفت تمدنها گفتوگوي بينالمللي
قرار بهرهبرداري مورد آينده در است قرار كه مركز اين
اطلاعات كه است اينترنت در الكترونيك مجله طراحي گيرد ،
زمينه در ديگر كشورهاي و ايران فعاليتهاي درباره موجود
اين در:افزود وي.ميشود منعكس آن در تمدنها گفتوگوي
نشريهاي و نوجوانان و كودكان ويژه مجلات همچنين زمينه ،
.شد خواهد منتشر تمدنها گفتوگوي درباره تخصصي
اين:گفت همچنين تمدنها ، گفتوگوي بينالمللي مركز رئيس
در موزه شهر يك اعتبار ، تامين صورت در است قرار مركز
را خود تمدن و فرهنگ آثار ديگر كشورهاي كه بسازد ايران
.بگذارند نمايش به آن در
برعلم سياست تقدم ;اروپا فضايي اداره
هر كه دارد وجود كشورها ميان فزاينده رقابتي و مخالفت *
آنها فضايي دستگاههاي و ابزارها بگويند ميخواهند كدام ،
است سايرين از بهتر
ماه كره روي كه انساني نخستين) "آرمسترانگ نيل" نامهاي
"گلن جان" و (آرمسترانگ همراه) "آلدرين باز" ،(نهاد گام
آمريكاييها براي هنوز (زمين مدار در امريكايي نخستين)
فضا در آمريكاييان موفقيتهاي از نشان و است افتخارآفرين
دارد ، فضانوردي در را پايينتر دست چند هر اروپا.دارد
فضايي مرزهاي گسترش و فضانوردي پيشبرد به كمكهايي ولي
خواند خواهيد گزارش اين در كه گونه همان ولي.ميكند
هر كه دارد وجود كشورها ميان فزاينده رقابتي و مخالفت
آنها فضايي دستگاههاي و ابزارها بگويند ميخواهند كدام ،
.است سايرين از بهتر
(SmartOne) "هوشمند" طرح سي ، .بي.بي تلويزيون گزارش به
اين واقع ، در.دارد دست در را فضانوردياروپا آينده كليد
ميلادي سال 2001 در كه است سرنشين بدون فضاپيماي يك طرح
است مجهز بهموتوري فضاپيما اين.شد خواهد ماه كره راهي
.كند ايجاد انقلابي فضايي سفرهاي در ميتواند كه
(ايسا) (ESA) اروپا فضايي اداره توسط كه ماموريت اين
اين فرهنگي جديد همكاري بايد است ، شده برنامهريزي
تنها عنوان به را فضا در كاوشگري و برگيرد ، در را كشورها
موضوع ، اين رغم به اما.دهد قرار سرد جنگ از پس آنان هدف
تحتالشعاع را هوشمند فضاپيماي ماموريت سياسي ، زورآزمايي
اين براي را موتوري ايسا زيرا.است داده قرار خود
به.است شده پيشنهاد فرانسه توسط كه كرده انتخاب فضاپيما
نوع تناسب و كارايي موتور اين كارشناسان از بسياري نظر
.ندارد را آن انگليسي
روشن و واضح مورد يك اينجا":ميگويد انگليسي كارشناس يك
موتور يعني.است روشن هم آن فنآوري برتري كه هست
موتور از بهتر مراتب به "هوشمند" فضاپيماي براي انگليسي
دليلهاي خاطر به را فرانسوي موتور اما.است فرانسوي
وي كه نيست غريبهاي انگليس البته.كردهاند انتخاب سياسي
طرح سالهاي 1960 ، در.بگذارند جا پرتاب سكوي روي را
و انگليس موشكي طرح يك كه (Blue Streak) "آبي نوار"
پرواز از 11 پس بود ، مجهز فنآوري پيشرفتهاي آخرين
پوند ، ميليون كردن 600 هزينه و موفقيتآميز آزمايشي
فنآوري وزير زمان آن در كه(Tony Ben) "تونيبن"
از برخي هند دولت.كرد لغو را آن برنامه بود ، انگليس
با بعدها و كرد ، خريداري را طرح اين سختافزارهاي
نمود پرتاب فضا به را خود ماهواره موشك ، اين از استفاده
اين.(دهد انجام نميتواند هم هنوز بريتانيا كه كاري)
.بردند كار به را آن ديگران و شد حذف انگليس صنايع از طرح
"آبي نوار" كه هنگامي":ميگويد انگليسي ديگر كارشناس يك
(فرانسه به) را آن ما شد ، حذف انگليس ملي طرح يك عنوان به
به.شود "آريان" موشك طرحهاي زيربناي تا داديم انتقال
ساخت فنآوري از را خود گرفت تصميم بريتانيا ديگر عبارت
فنآوري روي را خود قواي ميخواست زيرا.كند خارج موشك
موتورها ، مانند) دهد تمركز ديگر قسمتهاي در پيشرفته
.(غيره و نشدني تخريب نرمافزارهاي هدايت ، دستگاههاي
به كه شد جانبي فعاليت يك موشكسازي فنآوري اين بنابر
".يافت انتقال فرانسه و اروپا
علمي ابزارهاي و دستگاهها ساخت در بريتانيا حاضر ، حال در
در كه ابزارهايي "مثلا.است رسيده عالي مدارج به
ماموريتهاي ودر ميرود كار به جهان تلسكوپهاي
عرضه اما ميكنند ، بهرهبرداري آنها از فضايي بينالمللي
ساز خبر "معمولا آنها ساختن فراهم و سختافزارها ارائه و
.نيست
او سفر بازگشت ، فضا به سال از 36 پس "گلن جان" كه هنگامي
برانگيختن سبب بلكه بود ، كشور اين براي افتخاري تنها نه
.شد كشورها ساير در حسادت
وزير نخست ،"بلر توني" داشت ، قهرمان يك كلينتون اگر
راي آوردن سبب ملي غرور زيرا.ميخواست يكي هم انگليس ،
در انگليس نخستوزير كه هنگامي.ميشود آنها براي مردم
فضايي ايستگاه به انگليسي فضانورد يك فرستادن فكر
ميتواند "احتمالا كه شد متوجه بود ، بينالمللي
فنآوري پيشگامان از يكي انگليس.دهد صورت معاملهاي
به فضايي اميدواركننده و جديد رشتههاي از يكي در فضايي
.است (Ion Engines) "يوني موتورهاي" نام
اين.بگيريد نظر در را انگليس "يوني رانش پيش موتور" يك
De Fence EvaluationResearch) "درا" موءسسه در موتور
(Agency
در واقع (DERA) "دفاعي ارزشيابي پژوهشي اداره" يعني
.است شده ساخته "همشاير"
فضاپيماي براي موتور اين كه داشتند اميد خيلي انگليسيها
اين بر بسياري.شود انتخاب اروپا فضايي اداره "هوشمند"
متناسبترين اين ،"هوشمند" ماموريت براي كه بودند نظر
دارد كمتري كارايي كه آن فرانسوي نوع يك اما.است انتخاب
موتور" موشك سنتي موتورهاي رغم به.شد برنده رقابت در
را گاز اين.ميكند استفاده (Xenon)"گزنون" گاز از "آبي
به الكتريكي بار و اتمها تا ميكنند بمباران الكترون با
(Ionization)"يونيزاسيون" را فرايند اين.آورند دست
شبكههايي با را الكتريكي بارهاي و اتمها اين.ميگويند
بيش سرعت با سپسميدهند شتاب دارند ، زياد ولتاژهاي كه
از ستوني ساعت ، در (كيلومتر هزار 100) مايل هزار از 60
از بار حدود 10 سرعت اين.ميشود خارج موشك پشت از يونها
استفاده رانش پيش براي شيميايي مواد از كه موشكهايي سرعت
.است بيشتر ميكنند ،
روي كار هلند ، ساحل در "وايك نورد" پژوهشهاي مركز در
.ميشود هماهنگ اروپايي كشورهاي توسط "هوشمند" فضاپيماي
Vacuum) "خلاء اتاقك" يك در فرانسوي "يوني موتور"
آن انگليسي نوع شبيه موتور اين.ميشود آزمايش (Chamber
موتور برابر فرانسوي 2 موتور.فاحش تفاوت يك با اما است ،
براي كمتري فضاي اين بنابرميكند مصرف سوخت انگليسي
.ميماند باقي علمي آزمايشهاي انجام
كنيد ، مصرف كمتر سوخت چه هر":ميگويد ايسا كارشناس يك
علمي ابزار و لوازم ميتوانيد آن ، جاي به زيرا.است بهتر
فضاپيما ، به دادن شتاب براي انگليسي موتورهاي.كنيد حمل
اين ، اما.ميكنند مصرف سوخت فرانسوي موتورهاي از كمتر
انگليسي موتور مشابه پرتاب نيروي براينيست داستان تمام
بنابر.دارد نياز برق نيروي آن فرانسوي نوع برابر به 2
".ميبرد بيشتري برق انگليسي ، موتور اين
صفحات توسط برق بيشتر نيروي اين ميگويند انگليسيها اما
.شد خواهد تامين خورشيدي
گذاشتند ، ماه روي را گامها نخستين آمريكاييان كه است درست
ميشود ، "يوني موتورهاي" فنآوري از صحبت كه هنگامي اما
ناسا "اخيرا.دارند قرار آمريكا رديف در آلمان و انگليس
موفقيتآميز كه كرد آزمايش را آمريكايي يوني موتور يك
موتور شبيه شد استفاده كه موتوري آزمايش اين در.بود
ميخواهد حد اين تا ايسا چرا حال.بود انگليسي يوني
گيرد؟ كار به را فرانسوي موتور
روسي فنآوري اساس بر فرانسوي موتور":ميگويد ايسا رئيس
مدار تصحيح روش خاطر به آن برتري و است شده ساخته
ما اين بنابرميرود كار به سالهاست كه ماهوارههاست
فضاپيماي كه ميدانيم اما.كردهايم درستي انتخاب
.است موتور اين ديگر كاربرد كه ميشود ماه راهي "هوشمند"
يك.است مهم هم طرح اين به فرانسه مالي كمك موضوع ضمن در
"هوشمند" طرح به انگليس مالي كمك":ميگويد كارشناس
مالي كمك كه حالي در است ، آن بودجه كل درصد چهارده
".است آن برابر دو زمينه اين در فرانسه
در گفتند روشني به فرانسويها":ميگويد ديگر كارشناس يك
ساخت موتور اينكه مگر كرد نخواهند شركت "هوشمند" طرح
واقع در انگليسيها نظر از اين بنابر.شود انتخاب آنها
برنده فرانسوي موتور زيرا شد تقلب و نبود رقابتي اول از
."شد
بسيار فضايي بعدي ماموريتهاي براي "هوشمند" موتور انتخاب
مقدم فنآوري و علم بر را سياست ايسا اما.است مهم
تهديد كه هستند ناراحت قدري به انگليسيها.است دانسته
بيش چيزي "ظاهرانكنند كمكي طرح اين به ديگر كردهاند
فضايي آينده در فرانسويان سيطره بر تا است لازم علم از
.شود پيروز اروپا
خارجي رسانههاي واحد *
خواندني هميشه و زيبا اما تاريخي ، نامهاي
شما به نميتوانيم كه آنچه
...بفروشيم
وقت جمهوري رئيس "پيرس فرانكلين" سال 1854 در ;اشاره
قبيله رئيس براي نامهاي ارسال با امريكا متحده ايالات
قبيله رئيس.شد سرخپوستان زمينهاي خريد خواستار سياتل ،
نحوه از بديعي نكات حاوي كه داد نامه اين به پاسخي سياتل
ماندني آمريكا جمهور رئيس نامه.است جهان به انسان نگرش
و زيبا تامل ، قابل هنوز فرهيخته سرخپوست پاسخ اما نبود ،
ورود آستانه در بخوانيم هم با را نامه اين.است خواندني
!جديد قرن به
واشنگتن در بزرگ رئيس به
ما كه وقتي فروخت؟ را زمين گرماي و آسمان ميتوان چگونه
ميتوانيم چگونه نيستيم ، آب تلالوي و هوا طراوت مالك
بفروشيم؟ شما به را آنها
و سوزني برگهاي است ، مقدس من مردم براي سرزمين اين تمام
حشرات جنگلها ، ميان مه ماسهاي ، سواحل كاجها ، رخشان
من مردم تجربه و خاطره در همه اين آري پرهياهو ، و زيبا
مرد خاطرات است ، جاري درختان در كه عصارهاي.مقدسند
.دارد همراه به خود با را سرخپوست
.ماست از پارهاي زمين و زمين از بخشي ما ماست ، مادر زمين
و اسبها گوزنها ، .مايند خواهران آگين عطر گلهاي
نم سنگي ، قلههاي.مايند برادران بزرگ ، عقابهاي
خانواده يك به همه انسانها و اسبان تن گرماي چمنزارها ،
.دارند تعلق
رودخانهها ، اين و ميگذرد نهرها بر كه رخشنده آب اين
اين ما اگر.جاريند كه مايند نياكان خون نيستند ، آب تنها
كه باشيد داشته خاطر به بايد بفروشيم ، شما به را سرزمين
آب در كه گونه شبح تصاوير اين و است مقدس ما براي اينجا
بر كه هستند خاطراتي و رويدادها حكايتگر گذرند در زلال
.است من پدر پدر صداي آب نجواي.است رفته ما مردم زندگي
مينشانند ، فرو را ما عطش آنها مايند ، برادران رودخانهها
.ميدهند غذا را ما كودكان و ميرانند را ما قايقهاي
داشته خاطر به بايد بفروشيم ، شما به را خود سرزمين اگر
رودها ، اين كه بياموزيد هم خود فرزندان به و باشيد
آن بايد شما پس ، آن از و شمايند برادران و ما برادران
ميدارند ، روا برادري هر حق در كه را عطوفتي و مهرباني
.بداريد روا رودها اين درباره
.ندارد وجود بيدغدغه و آرام مكاني سفيدپوستان ، شهرهاي در
و بهاري برگهاي تماس ملايم نواي بتوان كه نيست جايي
است جهت آن از گفتهها اين شايد.شنيد را حشره بال ترنم
انسان كه وقتي اما !هستيم بدوي و وحشي مردمي ما كه
در را آبگير غوكهاي نجواي و شب مرغ تنها آواي نميتواند
ميماند؟ چه او براي زندگي از ديگر بشنود ، شب سكوت
سطح بر رقصان كه آنگاه را باد ملايم نواي سرخپوستان
نيم باران با كه آنگاه را باد خوش بوي و ميگذرد آبگير
را كاج سوزني برگهاي خوش بوي و ميشود آگين عطر روز
.ميدارند دوستتر
همهچيز زيرا.است ارزشمند و گرانبها سرخپوست براي هوا
تنفس او از همه انسان و درخت حيوان ، ميكند تنفس او از
به بايد بفروشيم ، شما به را خود سرزمين ما اگرميكنند
است ارجمند و بخش زندگي ما براي هوا كه باشيد داشته خاطر
كه بادي.ميدمد هستي تمام در را زندگي نشاط و روح و
بدرود آه آخرين همو بخشيد ، من بزرگ پدر به را تنفس امكان
.ستاند او از را زندگي
با بايد شما بفروشيم ، شما به را خود سرزمين ما اگر
آري ، .كنيد رفتار خود برادران همچون سرزمين ، اين حيوانات
بوفالو هزاران عام قتل نميتوانيم و هستيم بدوي و وحشي
زمين كه بياموزيد خود فرزندان به بايد شما !كنيم درك را
به بايد پس است ، آنان بزرگهاي پدر خاكستر آنان ، زيرپاي
بگويند خود فرزندان به و كنند تكريم و احترام خود سرزمين
براي بيفتد ، اتفاق زمين براي آنچه.آنهاست مادر زمين كه
زمين به انسان اگر.افتاد خواهد اتفاق هم زمين فرزندان
انسان كه كرد فراموش نبايد.است كرده تف خود به كند ، تف
از رشتهاي تنها نيز خود بلكه نميتند ، را زندگي تار
.است زندگي تارهاي
باقري خسرو ترجمه
تهران شهر پرورش و آموزش شوراي كار آغاز
با تهران شهر پرورش و آموزش شوراي:فرهنگي علمي گروه
و مسئولان ساير و پرورش و مسئولانآموزش از جمعي حضور
.كرد بهكار آغاز سهشنبه روز بزرگ تهران شهر شوراي اعضاي
و شاهد مردمي ، مشاركتهاي معاونت عمومي روابط بهگزارش
كامل تحقق براي شورا ، اين پرورش ، و وزارتآموزش ايثارگر
نخستين براي پرورش و مناطقآموزش شوراهاي تشكيل قانون
.است كرده آغاز را خود فعاليت بار
ايثارگر و شاهد مردمي ، مشاركتهاي معاون نوروزي ، اصغر
ايجاد ضرورت و لزوم بر مراسم اين در وپرورش آموزش وزارت
كشور آموزشي وضعيت دربهبود آنها نقش و عملكرد و شوراها
.كرد تاكيد
اين در مشاركت پرورش ، و آموزش ويژگي به باتوجه:گفت وي
زيرا گردد ، تلقي فرابخشي و ملي امر بهعنوانيك بايد بخش
بهتنهايي را رسالتعظيم اين نميتواند پرورش و آموزش
.شود عهدهدار
و دولت بين مشترك فصل وسيعترين پرورش و آموزش:افزود وي
همه و عمومي مشاركت كه ميكند ايجاب ويژگي واين است مردم
.شود همگاني و يافته پرورشتوسعه و آموزش در جانبه
و آموزش امر در مردم نظارت و مشاركت تحقق:گفت نوروزي
معنوي ، و مادي امكانات كليه از پرورش ، بهرهگيري
عدالت تحقق و مشاركت امر قانونمندكردن تمركززدايي ،
.است پرورش آموزشو شوراهاي قانون اهداف از آموزشي
كشور ، شهرستانهاي اكثر در و استانها تمامي در حاضر حال در
.است كرده كار به آغاز و تشكيل پرورش و شوراهايآموزش
جذب و جلب آموزشي ، مراكز پرورشي و آموزشي امور اداره
جمله از آموزشي فضاي وضعيت بهبود مشاركتهايمردمي ،
حضور زمينه آن صحيح بااجراي كه است شوراها اين اختيارات
فراهم تصديدولت بار كاهش و جامعه مختلف اقشار و مردم
.ميشود
تخصصي نمايشگاه تير هجدهم تا دهم از
گشايش هنري و فرهنگي
محصولات صادراتي
مييابد
انقلاب پيروزي از پس بار نخستين براي:فرهنگي علمي گروه
هنري و فرهنگي محصولات صادراتي - تخصصي نمايشگاه اسلامي
نمايشگاه محل در اسلامي تبليغات سازمان هنري حوزه توسط
.ميشود برپا تهران بينالمللي
و شركتها سازمانها ، حضور با بزرگ نمايشگاه اين
هنرهاي فيلم ، موسيقي ، چون مختلفي زمينههاي در هنرمندان
و ايرانگردي مطبوعات ، كتاب ، فرش ، دستي ، صنايع تجسمي ،
ساير و كمكآموزشي خدمات رايانه ، اطلاعرساني ، جهانگردي ،
.شد خواهد برپا مرتبط موضوعات
فرهنگي اهداف تحقق نمايشگاه ، اين برپايي از اصلي هدف
فرهنگي و اجتماعي - اقتصادي توسعه سوم و دوم برنامههاي
.است شده عنوان اسلامي جمهوري
صادرات كل در هنري - فرهنگي كالاهاي سهم افزايش همچنين
براي وسيعتر دسترسهاي ايجاد نفتي ، غير
ارايه امكان جهاني ، بازارهاي در هنري فرهنگي كالاهاي
اهداف ديگر از هنري و فرهنگي كالاهاي فروش و بازاريابي
.است بزرگ نمايشگاه اين برپايي
با هنرمندان مستقيم ارتباط امكان ايجاد نمايشگاه ، اين در
كيفي و كمي نيازهاي با موفق توليدات انطباق و مخاطبان
انزواي از هنري و فرهنگي محصولات خروج و مصرفكنندگان
سطح در آنها طرح و خانهها و گالريها موزهها ،
.ميشود ميسر نيز بينالمللي
هنري و فرهنگي محصولات صادراتي - تخصصي نمايشگاه نخستين
خواهد برپا جاري سال تيرماه هيجدهم تا يازدهم روزهاي طي
.شد
اردبيلي صفيالدين شيخ تاريخي فرش
ميشود بازبافي
آثار و نمونهها بازبافي راستاي در:فرهنگي علمي گروه
بينظيرترين و گرانبهاترين ايران ، قديمي قاليهاي برجسته
بازبافي حال در اردبيلي صفيالدين شيخ بقعه در جهان فرش
.است
نمونه كشور ، فرهنگي ميراث سازمان عمومي روابط گزارش به
نفيسترين از يكي بافت و طرح نظر از "اردبيل قالي" اصلي
سند نيز تاريخي لحاظ از و است جهان قاليهاي مشهورترين و
.ميشود محسوب مهمي مدرك و
اثري تهيه طرح ، اين اجراي مسئول چي بافته آقاي گفته به
در قاليبافي صنعت و هنر احياي و اصلي مشابه ارزشمند
.است "اردبيل قالي" بازبافي اهداف از اردبيل استان
بررسي همچنين و سنتي و گياهي رنگرزي روش به دستيابي
بزرگ قاليهاي آوردن بوجود براي زمان آن فني امكانات
كه است مذكور قالي بازبافي طرح اهداف ساير از تاريخي
.يافت خواهد ادامه سال چهار
در (ميلادي 1539) ق -ه سال 946 در "اردبيل قالي"
صفوي طهماسب شاه ساله دو و پنجاه سلطنت سال سيزدهمين
زمان آن مشهور قاليهاي از بسياري برخلاف و شده بافته
طرحي از و بوده انسان و حيوان ناراحتكننده تصاوير فاقد
.است برخوردار آرام
قرار اردبيلي صفيالدين شيخ بقعه در فرش اين كه آنجا از
نيز "اردبيلي صفيالدين شيخ تاريخي فرش" به است داشته
ابعاد 34/5 داراي كه قالي اين اصل است گفتني.است معروف
از پيش سال يكصد حدود است ، فارسي گره با متر در 52/11
سپس و شد فروخته خارجي شركت يك به قاجار وقت حكومت سوي
هنرهاي موزه در و منتقل لندن شهر در ويكتوريا موزه به
.شد گذاشته نمايش به اسلامي
|