اسلامي سعيد به منتسب نامه انتشار اتهام به
مطبوعات محدودكردن و كنترل مورد در
محاكمه فردا سلام روزنامه مسئول مدير
ميشود
چيست؟ اجتماعي مساله
است؟ بند در گناه كدامين به
سعيداسلامي به منتسب نامه انتشار اتهام به
مطبوعات محدودكردن و موردكنترل در
فردامحاكمه سلام روزنامه مسئول مدير
ميشود
خوئينيها موسوي والمسلمين حجتالاسلام:اجتماعي گروه
به روحانيت ويژه دادگاه در فردا سلام روزنامه مسئول مدير
.ميشود محاكمه اسلامي سعيد به منتسب نامه نشر اتهام
اسلامي سعيد نامه انتشار اتهام به تير سلام 15 روزنامه
تصويب روز ودر مطبوعات محدودكردن و كنترل ضرورت مورد در
.شد توقيف مجلس در طرحي چنين كليات
صدور با زمان همان در روحانيت ويژه دادستاني عمومي روابط
از اطلاعات وزارت شكايت را سلام توقيف علت اطلاعيهاي
وزارتخانه اين اينكه عليرغم اما كرد اعلام روزنامه اين
باقي توقيف در همچنان "سلام" گرفت پس رسما را خود شكايت
.ماند
مهر فاقد نامه اين كه است كرده اعلام خوئينيها موسوي
سند اصل هنوز بنده اصرار عليرغم و است بوده محرمانه
سند اگر حتي است افزوده سلام مسئول مدير.است نشده ارائه
وجود سلام تعطيلي حق قانون طبق هم باز باشد هم محرمانه
.ميشد تشكيل منصفه هيات حضور با دادگاهي بايد و ندارد
ميشود محاكمه حالي در خوئينيها موسوي است ذكر به لازم
نامه انتشار به اقدام عصر و صبح ازروزنامههاي برخي كه
.نمودهاند رئيسجمهور به سپاه فرماندهان خيليمحرمانه
روزنامههاي سوي از سپاه فرماندهان محرمانه نامه انتشار
ديگر بار جرمي چنان به سلام روزنامه توقيف و مذكور
برابر در را مطبوعات دادگاه و مدعيالعموم قضايي ، دستگاه
.است داده قرار عمومي اعتماد و اعتبار دشوار آزمون
آمد خواهد بيرون سربلند آزمون اين از قضايي دستگاه آيا
دستگاه شانه بر جناحي و سياسي برخورد اتهام همچنان يا
شيوه را سئوالها اين جواب كرد؟ خواهد سنگيني قضايي
.كرد خواهد روشن پرونده دو اين با قضايي دستگاه برخورد
چيست؟ اجتماعي مساله
كه وضعيتي وجود سر بر جامعه يك افراد بيشتر كه زماني *
قرار تهديد مورد را ارزشهايشان مقبولترين و زندگي كيفيت
نظر اتفاق گيرد صورت اقدامي آن اصلاح جهت در بايد و داده
به را مذكور وضعيت جامعه ، جامعهشناسان ، گفته به دارند ،
است كرده تعريف اجتماعي مساله عنوان
كه وضعيتي وجود سر بر جامعه يك افراد بيشتر كه زماني
قرار تهديد مورد را ارزشهايشان مقبولترين و زندگي كيفيت
نظر اتفاق گيرد صورت اقدامي آن اصلاح جهت در بايد و داده
به را مذكور وضعيت جامعه ، جامعهشناسان ، گفته به دارند ،
ديگر عبارت به است ، كرده تعريف اجتماعي مساله عنوان
از تعدادي بر وضعيت يك تاثير اينكه درخصوص جامعه اعضاي
كلي توافقي به است ، جامعه كل براي مسالهاي جامعه ، افراد
.رسيدهاند
خواهد آشكارتر را تعريف اين اهميت مثالهايي ، ملاحظه
بيستم ، قرن اواسط كمونيستي انقلاب از قبل چين در.ساخت
به دهه 1940 اواخر در شانگهاي.بود شايع ترياك به اعتياد
.بود ترياك به معتاد هزار چهارصد داراي "تقريبا تنهايي
از بسياري و بود باخبر وضعيت اين از چين در فردي هر
.ميكردند نكوهش آنرا مسئول مردمي چهرههاي
ريشهكني مسئوليت بايد جامعه كه بودند معتقد كمونيستها
را قدرت كه موقعي آنها و گيرد برعهده را ترياك به اعتياد
(موءثر و خشن ابزارهاي به توسل با اغلب) گرفتند دست در
بود شده تلقي اجتماعي وضعيتي "قبلا كه آنچه.كردند چنان
اجتماعي مسالهاي عنوان به "مجددا نكوهيد ، آنرا بايد كه
جامعه مورد در مثال دومين.شود حل بايد كه شد تعريف
حق فاقد از 1920 قبل متحده ايالات در زناناست امريكا
ناسزاگويي به وضع اين عليه آنها از بسياري بودند ، راي
زنان ، از زيادي "نسبتا تعداد و مردان بيشتر اما.پرداختند
زنان ، اينكه در نهاده ، ارج را مردسالاري سنتي الگوي
سالهاي.نديدند بيعدالتي هيچ باشند ، دوم درجه شهروند
سازماندهي ، صرف زنان راي حق جنبش رهبران توسط زيادي
شوند متقاعد امريكاييان از شماري تا شد تظاهرات و ترغيب
و است اجتماعي مسالهاي راي ، حق از زنان محروميت كه
.بپردازد آن اصلاح به قوانينش بازنگري طريق از بايد جامعه
كه امروزيني اوضاع خواند ، خواهيد بعدي سطور در همچنانكه
امريكاييان برخي نظر از درآورده ، انقياد تحت را زنان
را آنها ديگران ولي است اجتنابناپذير و طبيعي شرايطي
.جامعهاند اصلاحي اقدام مستلزم كه ميدانند مسايلي
زندگي بر موءثر شرايط اصلاح در بايد جامعه كه عقيده اين
به است ، جديد "نسبتا عقيدهاي كند ، اقدام شهروندانش
طولاني ساعات افراد ، بيشتر هيجدهم ، قرن تا مثال ، عنوان
كار به رقتآور شرايط تحت خستهكننده ، مشاغل در
در شديد محروميت از را زندگيشان تمام آنها ميپرداختند ،
بيماريهاي اثر در نيز گاه و جواني در اغلب و بوده رنج
را كارگران وضعيت هيچكس اما.ميدادند جان هولناك
بيشتر وضعيت اين.شود حل بايد كه نميكرد تلقي مسالهاي
.بود شده پذيرفته اجتنابناپذير و طبيعي وضعيتي عنوان به
عصر "اصطلاحا كه دورهاي يعني) هجده قرن اواخر از
باره اين در بحث فلاسفه كه بود (ميشود ناميده روشنگري
بيشتر بلكه نيست اجتنابناپذير فقر ، كه كردند آغاز را
طريق از بايد و است غيرعادلانه اجتماعي نظام يك از ناشي
گرفتن ناديده و ثروت مجدد توزيع همچون هدفمندي تغييرات
.يابد كاهش موروثي پايگاه
از شكلي ايجاد در را روشنگري اصول امريكا ، بنيانگذاران
آرامش بخشيده ، استقرار را عدالت كه بردند بكار حكومت
قانون.كند تضمين را آزادي و عمومي رفاه افزايش داخلي ،
كرد ، تضمين را شهروندان فردي حقوق تنها نه امريكا ، اساسي
را جامعه اعضاي حال به مضر شرايط اصلاح آن بر علاوه بلكه
.داد قرار تاكيد مورد
پارلمان ، بر مبتني دولت نظام ايجاد با آن ، بر علاوه
با شهروندان كه كرد تعيين را شيوهاي اساسي قانون
به را فقر همچون وضعيت يك ميتوانستند آن از استفاده
آن اصلاح در بايستي جامعه كه كنند تعريف وضعيتي عنوان
.بكوشد
اجتماعي مسايل به نسبت شناختي جامعه رويكردهاي
برخي.است عقايدي داراي اجتماعي مسايل علل درخصوص فرد هر
تقصير بيخانمان ، تنهاي مادر يك مسايل كه معتقدند افراد
ذهني ، نظر از يا و سست اخلاقي ، لحاظ از كه) اوست خود
خود رهاندن براي كافي جهد و جد به مايل و است ناسالم
اين حالت ، بدترين در ،(نيست فقر از وخانوادهاش
و ميدانند وضعش مقصر را فرد بدبختي از معمولي تبيينهاي
خارج كه ويژگيهايي براساس را فرد مشكلات وضع ، بهترين در
يك هر است ممكن واقع در.ميكنند تبيين اويند ، كنترل از
صادق بدبختي ، زن چنين مورد در ساده تبيينهاي اين از
مورد در اگر حتي تبيينها ، اين از هيچكدام اما باشد ،
الگوهاي چرا كه نميكنند بيان باشد ، صادق خاصي افراد
زنان چراميشود تكرار افراد گروههاي كل مورد در يكساني
چرا و شدهاند؟ تنها مادراني به تبديل بيشتري و بيشتر
چرا ميگردند؟ بيخانمان نيز زنان اين از زيادي تعداد
متولد فقير اقليت به مربوط خانوادههاي در كه زناني
نژادي يا قومي گروه هر زنان از بيش "احتمالا ميشوند
تبديل ميشوند ، متولد متوسط طبقه خانوادههاي در كه ديگر
خانوادههاي سرپرست خود "احتمالا و شده تنها مادراني به
چطور ، شدن بيخانمان سرگذشت درباره ميشوند؟ بيسرپرست
كه نحوي به بچهها ، و زنان بر مشقتهايي تحميل سبب كه
برايشان را خوب زندگي به دستيابي و مولد نقشهاي اجراي
ميگردد؟ سازد دشوارتر
اين چگونه دارد؟ وجود بيخانمان چرا" مانند سئوالاتي
از برخي آيا و مييابد؟ عموميت جامعه سراسر در وضعيت
سئوالاتي "خطرند؟ معرض در سايرين از بيش افراد
اجتماعي ابعاد به بيشتر مذكور سئوالات.جامعهشناختياند
"صرفا آنها ، اهميت و آن فردي ابعاد تا مربوطند مساله يك
در جدي ضرورتي سئوالات ، اين به پاسخنيست علمي منظر از
موضوعات اين مورد در تحقيقاست اجتماعي مسايل حل جهت
.نيست جامعهشناسي منحصربه
با جامعهشناسي ، اضافه به اجتماعي علوم رشتههاي ساير
اغلب ، جامعهشناسان و دارند سروكار انساني رفتار تحليل
قرار استفاده مورد را رشتهها اين در تحقيق نتايج
از بسياري سرچشمههاي شناخت براي مثال عنوان به.ميدهند
تحقيق.است ضروري بسيار مورخين كار اجتماعي مسايل
نظرات قبيلهاي ، و غيرصنعتي جوامع مورد در مردمشناسان
با مقابله چگونه انسانها اينكه مورد در را متبايني
شايد.مينهد اختيار در را آموختهاند را اجتماعي مشكلات
.باشد سياسي علوم و جامعهشناسي ميان تداخل ، بيشترين
رسيدگي در دولتها سياسي فرايندهاي به دو هر مذكور علوم
.ميپردازند گوناگون جوامع اجتماعي مسايل به
از مجموعهاي) اساسي چشمانداز سه بر معاصر جامعهشناسي
همبستگي علت درباره نظريههايي كه است مبتني (انديشهها
اين.ميدهند ارائه دگرگونيشان چگونگي و چرايي جوامع ،
به نسبت ممكن جامعهشناختي رويكردهاي تنها چشماندازها ،
غايت به ابزارهاي ميتوانند اما نيستند ، اجتماعي مسايل
اين از يك هرباشند مسايلي چنين فهم براي قوي
(تضاد نظريه و تعاملگرايي كاركردگرايي ، ) چشماندازها
.است اجتماعي مسايل مطالعه در متمايزي رويكردهاي موجد
به خاص توجه ضمن بعدي ، قسمتهاي در.(ببينيد را جدول 11)
حادترين از يكي مورد در رويكرد هر كه تبييني چگونگي
بررسي به ميدهد ، ارائه جنايي انحراف يعني جامعه مسايل
.ميشود پرداخته رويكردها آن از برخي دقيق
كاركردگرا چشمانداز
ميميريم ، كه روزي تا ميشويم متولد كه روزي از ما همه
سازمان يا گروه چندين در را موقعيتهايي يا پايگاهها
بيمار ، بيمارستان ، در مثال ، عنوان به.ميكنيم اشغال
اجتماعي گروه يك اعضاي همه ، بهياران و دكتر پرستار ،
اين از يك هردارد سروكار بهداشتي مراقبت با كه هستند
خاص مجموعهاي اجراي مستلزم كه است پايگاهي داراي افراد
و پايگاهها رويهمرفته ، .است نقش به موسوم رفتارهاي از
دستههاي ديگر و پزشكي تيم اين اعضاي نقشهاي
نظام به موسوم اجتماعي نهاد كشور ، سراسر بيمارستانهاي
و كم ساخت يك نهاد ، ميدهند تشكيل را بهداشتي مراقبت
نيازهاي ارضاي كهبه نقشهاست و پايگاهها از پايا بيش
.است يافته اختصاص جامعه ، يك افراد اساسي
نهادهاي كه است روشي به ناظر كاركردگرا چشمانداز
بهداشتي ، مراقبت نظام ارتش ، خانواده ، همچون عمده اجتماعي
اين براساس.ميكنند اتخاذ عمل در دادگاهها و شهرباني
به كه است خاص پايگاه يك با ملازم رفتار نقش ، چشمانداز ،
كه ميدهد امكان خاص اجتماعي نهاد يك به وسيله يك عنوان
نوبه به نيز بيمار ازدهد انجام جامعه در را كاركردش
هرگاه.كند همكاري معالجه انجام در كه ميرود انتظار خود
گروه آن كنند ايفا درستي به را نقششان گروه ، اعضاي تمامي
.ميكند كار خوب كه است گروهي اصطلاح به
چگونگي مورد در كلي توافقي خوب ، كاركرد داراي گروه يك در
رفتار دارد ، قواعد وجود گروه اعضاي توسط نقشها ايفاي
اساسي ارزشهاي از متفاوت ، شرايط در همديگر به نسبت افراد
ده.ميشود مشتق ميكند ، راتقويت انتظارات كه جامعه
جهاني ، اديان تعاليم و حقوق منشور طلايي ، قانون فرمان ،
نقشهاي در رفتار نحوه كه است قواعدي مجموعه از مواردي
.ميكنند معين را گوناگون اجتماعي
آنها در كه است گروههايي از تركيبي جامعه اگر اما ،
دارند ، توافق ارزشها مورد در و دانسته را خود نقش افراد ،
و ميآيد؟ پديد جنايت و جنگ همچون اجتماعي مسايل چرا پس
از مينمايد؟ دشوار كارآمد ، اجتماعي سازمان ايجاد چرا
اجتماعي ، مسايل پيدايش عمده دليل كاركردي ، نظر نقطه
شرايط با سازگاري در آنها اجبار و جوامع مستمر تغيير
مسايل به موفقيتآميز ، سازگاري در شكست.است جديد
.ميشود منجر اجتماعي
اجتماعي نظريهپرداز (Emile Durkiem) دوركيم اميل
جامعه يك در تغييرات كه بود عقيده براين فرانسوي
كاركردهاي و اهداف تغيير سبب موءثري نحو به ميتواند
جامعهاي كه هنگامي.گردد انساني سازمانهاي و گروهها
كشاورزي توليد از مثال عنوان به) اساسي دگرگوني يك دچار
پذيرفتهاند افراد كه پايگاههايي گردد ، (صنعتي توليد به
كه ميشود دگرگوني دچار ميكنند ايفا كه نقشهايي نيز و
زنان گرايش اين بنابر.دارد دنبال به را تبعاتي خود اين
در كه زياد ، فرزندان داشتن به روستا از برخاسته مردان و
داراي انساني ، نيروي توليد واسطه به كشاورزي جوامع
فضاي آن در كه شهري -صنعتي جامعه يك در است ، كاركرد
تغيير پيوسته موجود مشاغل انواع و بوده محدود مسكوني
جامعه ، عادي عملكرد نظر نقطه از.آورست مسئوليت ميكنند ،
بر كه روستايي محيط يك در والدين نقش كه گفت ميتوان
مينهند ، تاكيد زياد فرزندان و بارداري طولاني دورههاي
.ميدهد دست از را كاركردش صنعتي ، محيط يك در
تغيير جمعيت ، افزايش قحطي ، و بيماري استعمار ، جنگ ،
همه بهداشتي مراقبت يا ارتباط يا توليد تكنولوژي
را جوامع ميتوانند كه هستند اجتماعي عمده جريانهاي
از كه شوند نقشهايي تغيير موجب نتيجه در و ساخته دگرگون
گروههاي تلاش هنگام به.ميرود آنها ايفاي انتظار افراد
آن اعضاي است ممكن جديد شرايط با سازگاري جهت در اجتماعي
مردد عمل چگونگي مورد در شده ، مقتضيات دستخوش گروهها ،
عنوان به عملشان نحوه سر بر تضاد اثر در يا و گردند ،
آنها.شوند تشويش دچار شهروندان يا مزدبگيران والدين ،
مورد آموختهاند كودكي دوران در كه را ارزشهايي است ممكن
ميآموزند خودشان فرزندان كه آنچه از و دهند قرار سئوال
افراد كه هنگامي و اجتماعي وضعيت اين در.شوند شگفتزده
مورد در خودشان ضداجتماعي اغلب راهحلهاي جستجوي در
به است ممكن مواجهاند ، آن با كه هستند دشواري اوضاع
منجر رواني بيماري و جنايت قبيل از اجتماعي مسايل افزايش
.شود
نژاد مولي علي: ترجمه
دارد ادامه
است؟ بند در گناه كدامين به
صبح روزنامه سردبيري عضو شكري ، غيرقانونيكاظم دستگيري
چاپ اتهام به روزنامه ، اين مياني صفحات مسئول و امروز
"قاعدتا كه روزنامه شهرستاني خوانندگان از يكي نامه شدن
خبرنگار ، نه و است روزنامه مديرمسئول با آن مسئوليت
رسانههاي اقداماتمحدودسازي زنجيره از حلقه آخرين
.است اخير سال دو در مستقل
و روزنامهنگاران حرفهاي امنيت سلب و روند اين تشديد
از پيشگيري براي كه است نامباركي شيوه قلم ، اصحاب
فرهنگي و سياسي فضاي گسترش و همهجانبه اطلاعرساني
مدير از پايينتر ردههاي افراد دستگيري با و شده تمهيد
وضوح به قلم ، تهديد و تحديد پيام روزنامهها ، در مسئول
و مطبوعاتي پرتلاش ازعناصر يكي شكري كاظم.ميرسد گوش به
به عرصه اين در كه است نيروهايي متواضعترين از نيز
از مجموعهاي براساس همواره اوپرداختهاند فعاليت
طي در و پرداخته فرهنگي اقدام به خوانندگان و نظام مصالح
خلاف تخلفي ، و تعرض هيچگاه مداوم ، كار سال بيست به نزديك
نرسيده ثبوت به وي از ما ، جامعه در مطلوب شئون و معتقدات
.است
روزنامههاي در مداوم كار روستا ، جهاد نشريه سردبيري
مجله ، سردبيري همشهري روزنامه مقالات گروه دبيري مختلف ،
مسئوليت بالاخره و بهتر فرداي مجله سردبيري هفتم ، روز
و مجرب فردي وي از امروز ، صبح روزنامه فرهنگي صفحات
امكان پيچيده فرايندهاي طي و سختي به كه ساخته كارديده
يكي تحميلي ، جنگ سالهاي طول در او.مييابد ظهور و بروز
و وقايع ثبتكننده و گزارشگر و بود زحمتكش رزمندگان از
در او مثبت حضور.ميشد محسوب نبرد پروژههاي و مسائل
محسوب وزارتخانه آن پرسنل شايد هم هنوز كه- سازندگي جهاد
در پيگير فعاليت بالاخره و جهاد مجله در فعاليت -شود
برهههاي سختترين بحبوحه در هم آن جنگ ، وقايع ثبت واحد
كه پرسشي اينك.است شكري كارنامه از بخشي مقدس ، دفاع
كه سابقه بي اقدام اين از هدف كه است اين ميماند برجاي
رنج و معتقد نيروهاي چنين گيري كناره و انفعال به منجر
چيست؟ شد خواهد انقلاب كشيده
بوده انقلاب طول در شده ساخته نيروي هزارها از يكي شكري
و درخشان پروندهاي خود ، زحمتهاي و رنجها با و
شكريها ، بيگمان.است ديده تدارك خود براي شرافتمندانه
آيا اما شد ، خواهند آبديدهتر سختتر ، وقايع كوران در
حريم به متعلق نيروهاي با را رفتاري چنين كه كساني
خود كار و رفتار عواقب به ميدهند ، انجام انقلاب
انديشيدهاند؟
ساخته شاهد ميتوانيم هم باز آينده ، ساليان طول در آيا
و نسنجيده برخوردهاي چنين وجود با نيروهايي ، چنين شدن
نسل چنان كه نكنيم فراموش باشيم؟ حقوقي روح فاقد احكام
مقدس دفاع و انقلاب بيمانند و سترگ شرايط در فقط سترگي ،
.است نشسته بار به و شده ساخته
|