مدارس و آموزشي فرصتهاي برابري
غيرانتفاعي
مدني جامعه جغرافياي و تاريخ بر درآمدي
مدارس و آموزشي فرصتهاي برابري
غيرانتفاعي
قرن اوايل از كه دولتي مدارس تاسيس با":ميگويد "كازين"
برابري به مربوط بحث شد آغاز امريكا و اروپا در هجدهم
.شد برخوردار خاص اولويت از آن به دستيابي نحوه و آموزش
آن حاميان و گذشته نفوذ با طبقات بحثها اين طرف يك در
و نوپا طبقات نمايندگان را بحث ديگر طرف و داشتند قرار
تازه آزاديهاي از كه ميدادند تشكيل دوستي انسان مربيان
حال هر به.ميكردند حمايت اجتماع محروم طبقات آمده بدست
كه انجاميد باور اين ايجاد به بحثها اين اوليه جمعبندي
درهاي كه است امكانپذير وقتي آموزشي فرصتهاي برابري
باز لازمالتعليم افراد كليه روي به گذشته خلاف بر مدرسه
اما.شود حذف ثبتنام بابت وجه هرگونه پرداخت و شده
تامين در والدين از برخي ناتواني و خصوصي معلمان استخدام
پايداري سبب فرزندان كار نيروي به نياز و هزينهها اين
نيروي تامين براي وقتي بعد مرحله در و شد نابرابري اين
شايسته افراد به تجارت و صنعت بخش در نياز مورد انساني
سال چندين تداوم آموزشي برابري مدافعان شدند نيازمند
براي را عدهاي كه شد لازم وقتي و نمودند مطرح را آموزش
كنند آماده كار بازار براي را عدهاي و دانشگاه به ورود
شده ارائه متفاوت برنامههاي براساس كودك هر آينده
(1)".ميشد فرض دانسته
طبقه مورد در "پاتريسيا" و سيكستون توسط كه بررسيهايي
گرفته انجام دانشجويان و دبيرستانها دانشآموزان اجتماعي
كودكان ترغيب براي كه كوششهايي عليرغم كه داده نشان است
دانشگاه و دبيرستان به ورود براي پرورش و آموزش از محروم
از دانشجويان و دانشآموزان اكثريت است گرفته انجام
اين كه داد نشان و بودهاند بالا به متوسط خانوادههاي
امكانات و توقعات تحصيلي ، استعداد نظر از كودكان قبيل
مشهودي تفاوتهاي تحصيل از محروم كودكان با والدين مالي
(2).دارند
نوع سه آموزشي فرصتهاي برابري مفهوم مورد در كلي طور به
:كرد مطرح ميتوان را برابري
مساوي درونداد معني به برابري -الف
مساوي فرايند معني به برابري -ب
مساوي برونداد معني به برابري -ج
تحصيل افراد كه ميشود مطرح زماني برابري نوع سومين كه
دنبال به كار بازار و ميباشند متفاوت كيفيات داراي كرده
(3).است برتر كيفيت با كردگان تحصيل
سال در را امريكا دولتي مدارس در خود تحقيق نتايج كلمن
اين.داد انتشار آموزشي فرصتهاي برابري نام با 1966
بر مثبتي اثر مدرسه خصوصيات از يك هيچ كه داد نشان تحقيق
مطالعه مورد ويژگي تنها و ندارد دانشآموزان درسي پيشرفت
نشان آنها درسي پيشرفت با را پايداري و ثابت رابطه كه
به همچنين تحقيق اين.است فرد اجتماعي طبقه ميدهد
آموزشي نظام درون در چه اگر كه يافت دست نابرابريهايي
اقتصادي و اجتماعي شرايط از شك بدون ولي داشت وجود
(4).ميشد ناشي خانوادهها متفاوت
بر بيشتر كه همگاني دهدآموزش نشان كه نيست دست در دليلي
شيوه) ميشود توزيع افراد والدين درآمد و تحصيلات مبناي
برابري موجب (حاضر سرمايهداري جوامع اكثر در موجود
تحصيلات متوسط حد افزايش. بشود هم ثروت و درآمد توزيع
ساخت تحصيلات نوع اين طبقاتي توزيع تغيير بدون مردم رسمي
.گذاشت خواهد باقي موجود شكل همين به را درآمدها كنوني
بالاتر تحصيلي سطوح به بيشتري دسترسي ثروتمند كودكان چون
(5).است كمتر خيلي فقير كودكان تحصيلات ميزان و دارند
توزيع نابرابري بسيار نحو به كشور سطح در ملي منابع اگر
.بود نخواهد بيش سرابي آموزشي فرصتهاي برابري باشد شده
است اين داشت توجه بايد و بوده مهم بسيار كه نكتهاي ولي
اجتماعي اقتصادي ساخت و آموزشي نظام ساخت بين رابطه كه
(6).است دوجانبه رابطه يك جامعه
تحت متعددي صورتهاي به يادگيرندگان ذاتي تواناييهاي
انواع.ميگيرند قرار اقتصادي -اجتماعي موقعيت تاثير
روابط تصوري ، خود تفكر ، رشد فرآيندهاي شناختي ، سنخهاي
كسب و آفرينندگي فرصتهاي شاگرد ، و معلم روابط گروهي ،
هستند خاصي اجتماعي طبقه تاثير تحت عميقي طور به تجارب
(7).است يافته رشد و شده متولد آن در كودك كه
يافتهاند راه مدرسه به "ظاهرا كه كودكاني از بسياري
پايه تكرار علت به پرورش و آموزش اول سالهاي از پس "عملا
كاركردن محلي عادات و سنن.ميكنند ترك را مدرسه تحصيلي
وضع و ميسازد محدود را زن نقش و نميكند تقبيح را كودك
مجبور زود يا دير كه هستند كودكاني.ميكند بدتر را
آنها مادران و پدران زيرا كنند ترك را مدرسه ميشوند
مدرسه كه وقتي حتي تحصيل هزينههاي عهده از نميتوانند
و مهاجر كارگران براي بيشتر وضع اين.برآيند است مجاني
خصوص به و پناهندگان و زباني و قومي اقليتهاي عشاير ،
(8)".است مشاهده قابل روستايي جوامع دختران
را جهان كشورهاي از بسياري در شده مشاهده نابرابريهاي
:برد نام ميتوان زير شكل به
.(مرد و زن) جنس دو بين آموزش نابرابريهاي -الف
.مناطق بين آموزشي نابرابريهاي -ب
.شهري و روستايي نواحي بين آموزشي نابرابريهاي -ج
اقتصادي و اجتماعي شرايط از ناشي آموزشي نابرابريهاي -د
.خانوادهها
است مربوط چندي عوامل به نابرابريها اين كاهش يا افزايش
دارند ، قرار آن از بيرون در بعضي و مدرسه درون در بعضي كه
پرورش و آموزش تاثير درباره جمعبندي هرگونه بدينترتيب
با بايد "ضرورتا اينباره در قضاوت و دشوار است امري
عوامل گرفتن نظر در با و خاص كشور آموزشي نظام به توجه
آموزش اينكه ديگر.باشد نظام براين موءثر بيروني و دروني
نابرابريها مقابل در تنهايي به نميتواند پرورش و
در نابرابريها اين كه چرا ببرد بين از را آنها و بايستد
اين عكس به دارد قرار جامعه درون در و مدرسه از بيرون
به را آن و شوند آموزشي نظام وارد ميتوانند نابرابريها
(9).درآورند خاص عدهاي ترقي و صعود براي ابزاري صورت
انتفاعي غير مدارس ايجاد كه كنم اشاره است لازم اينجا در
عدهاي نياز به پاسخگويي خاطر به كشور آموزشي نظام در
نبود در كه است گرفته صورت بهتر آموزش از برخورداري جهت
كارگيري به طريق از آنها براي امكان اين نيز مدارس اين
نياز به توجه با طرفي از و است بوده ممكن خصوصي معلمان
كارگيري به جهت در است قدمي بيشتر ، منابع جذب به بخش اين
مدارس سطح بردن بالا براي طريق اين از.شده آزاد منابع
بخش در خلاقيت و كوشش و تلاش و رقابت ايجاد و دولتي
چون طرحهايي بهكارگيري طرفي از و كشور پرورش و آموزش
پايين طبقات بهرهمندي امكان "شهريه تخفيف" و "رافع"
جوامع خصوصي مدارس همچون و است نموده فراهم را جامعه
به و نيست كافي مكانيسمها اين چند هر.نيست سرمايهداري
بيشتر نظارت و كنترل به مدارس اين بزرگ درشهرهاي خصوص
كاهش جهت دقيقتري مكانيسمهاي بايستي و است نيازمند
اجتماعي عدالت سياست اجراي با همگام آموزشي نابرابريهاي
سيماي و گرفت كار به درآمدها برابر توزيع و واقتصادي
.گذارد بهنمايش را شيعي عدالت و اسلام نوراني
مدارس دانشآموزان از نيمي برروي كه تحقيق يك نتايج
كه 21/46 ميدهد نشان است شده انجام كشور غيرانتفاعي
و دولت كارمندان فرزندان را مدارس اين دانشآموزان درصد
تشكيل اصناف و كسبه فرزندان را دانشآموزان درصد 27/23
در و ميباشند درآمد كم افراد فرزندان درصد و 75/12 داده
دانشآموزان اين درصد كه 32/33 است شده داده نشان نهايت
از درصد و 87/38 مرفه "نسبتا و مرفه خانوادههاي از
اقشار فرزندان درصد و 81/27 متوسط درآمد با خانوادههاي
چند هر هستند تحصيل مشغول مدارس اين در جامعه درآمد كم
دولتي مدارس مثل مدارس اين كه كرد ادعا نميتوان هرگز
ادعا ميتوان ولي است تحقيق يك نيازمند خود اين كه هستند
نيست ، جامعه بالاي طبقات فرزندان مختص مدارس اين كه كرد
از و رايگان صورت به تحقيق اين نمونه درصد چون 35/14
تا 100 از 25 درصد و 41/46 محروم و يتيم خانوادههاي
(10).نمودهاند استفاده شهريه تخفيف از درصد
فريدون اكبر علي
:پانوشتها
شناسي جامعه ابعاد و آموزش برابري" جعفر محمد جوادي ، -1
انجمن تهران وتربيت ، تعليم مسايل در پژوهش فصلنامه "آن
.ص 2715 شماره 3 ، تربيت ، و تعليم ايراني
تهران ، درسي ، و آموزش برنامهريزي:علي پورظهير ، تقي -2
.ص 80 چهارم ، 1371 ، چاپ آگاه ،
جامعه ابعاد و آموزش برابري":جعفر محمد جوادي ، -3
تهران تربيت و تعليم مسايل در پژوهش فصلنامه "آن شناختي
.ص 2725 شماره 3 ، 1373 ، تربيت و تعليم ايران انجمن
.ص 2725 پيشين:جعفر محمد جوادي ، -4
امپرياليسم خدمت در پرورش و آموزش:كارندي مارتين -5
اميركبير ، 1367 ، انتشارات تهران ، مهاجر ، محبوبه فرهنگي ،
. ص 21
تهران ، پرورش ، و آموزش بخش عملكرد:غلامعلي فرجادي ، -6
.ص 72 بودجه 1361 ، و برنامه سازمان
تهران ، درسي ، و آموزشي برنامهريزي علي ، پورظهير ، تقي -7
.ص 80 دوم ، 1371 ، چاپ آگاه
آينده تحولات درباره ، تفكر مترجم ، :علي محمد اميري ، -8
.ص 83 دوم ، 1369 ، چاپ مدرسه تهران ، .پرورش و آموزش
جامعه ابعاد و آموزشي برابري":جعفر محمد جوادي ، -9
تهران.تربيت و تعليم مسايل در پژوهش فصلنامه "آن شناختي
.ص 2827 شماره 3 ، 1373 ، تربيت و تعليم ايراني ابن
غير مدارس در كساني چه فرزندان":وثوق ايرج ، و احمد -10
آموزش وزارت تهران مشاركت ، فرهنگ "ميكنند تحصيل انتفاعي
.144- ص 149 و 4 ، 1374 ، شمارههاي 3 پرورش و
مدني جامعه جغرافياي و تاريخ بر درآمدي
اصل محمدي عباس
حائل شهروند و دولت ميان عمومي حوزهاي چونان مدني جامعه
وجهي به و قطب دو هر از مستقل را مشخص اهدافي تا ميشود
تعريف اينرو از.برآورد مالي بيچشمداشت يا داوطلبانه
و انجمنها و نهادها نظير فيزيكي تشكلهاي به مدني جامعه
اجتماعي گفتمانهاي متضمن بلكه ;نشده محدود سازمانها
جامعه علاوه به.هست نيز جامعهاي و فكري جنبشهاي همچون
;نيست سياسي جامعه از جزئي سياست ، در مدخليت عليرغم مدني
و ميآيد بوجود دولتي قدرت كسب براي سياسي جامعه زيرا
و بالقوه استعدادهاي تقويت مدني جامعه هدف حال اين با
احتمالي بروز برابر در آنها از حمايت و خود اعضاي بالفعل
جامعه افراد ساير و متشكل دستههاي و دولتي اجحاف
جامعه در قدرت پراكنده مراكز وجود ميان اين در.ميباشد
يا و اختيارطلب توسعهگرا ، سازمانهاي مانند مدني
;ميشود اجتماعي نظام كارايي كاهش باعث اگرچه رفاهجو
واقع اجتماعي مناسبات مقوم خود نوبه به امر اين اما
.ميگردد
بينالمللي و ملي چالشهاي با مدني جامعه امروزه
سياسي مخرب فشارهاي كه وجهي به ;است مواجه عديدهاي
حوزه تداخل براي سياسي نيروهاي برخي تلاش بينالمللي ،
جهت تحزبگرايي شرايط فقدان مدني ، و سياسي جوامع
فضاي وجود سياسي ، حركات و تمايلات كردن كاناليزه
ملي ، اقتصادي بنيه ضعف اجتماعي ، امنيت نبود بيقانون ،
عدم و غيرمردمي و غيرتوليدي درآمدهاي به دولت وابستگي
شمار به معضلات اين مهمترين از ملت و دولت مسئوليتپذيري
و شده تضعيف دولت شرايطي ، چنين وقوع نتيجه در.ميروند
به.ميكند رشد بيهدف سياسي جوامع مدني ، جوامع جاي به
-سياسي توسعه تحقق به منوط مدني جامعه رشد ترتيب اين
.ميباشد ملت و دولت متقابل تعهدات برپايه اقتصادي
مدني جامعه تاريخ
به طبيعي يا اوليه جوامع تبديل از پس تاريخي لحاظ از
قواعد نيروها ، تقسيم و فني توليد بر متكي اجتماعي جامعه
تفاوت با و گرديد گستردهتر و پيچيدهتر اجتماعي مناسبات
شهروند از دولت روستايي ، و شهري زندگي و يدي و فكري كار
ملت ، و دولت ارتباطات افزايش با رفته رفته.شد متمايز
عرصه در و گرفت اوج روابط اين قانونمندنمايي به نياز
متبلور اجتماعي و سياسي و حقوقي وجه در تلاش اين معرفتي
منزله به مدني جامعه از سيسرون "بدوا خصوص اين درگرديد
در را آن و برد نام (شهر -دولت) حقوقي -سياسي تشكلي
حقوقي وجهي لاك و هابز ادامه در.نهاد طبيعي جامعه برابر
و شدند قائل مدني جامعه اقتصادي -سياسي تشكل براي نيز
تحزبگرايي عدم و ارادي اختيار دولت ، از استقلال خصائص
آزاد حوزه را مدني جامعه كه جايي تا ;افزودند آن بر را
حيطه و دولت و شهروند حائل اجتماعي -اقتصادي فعاليتهاي
مدني جامعه روسو مقابل دردانستند بورژوايي فرهنگ رشد
جهت در را آن قواعد و كرد تلقي سياسي آزادي مظهر را
تا هگل سپس.نمود ارزيابي دولت قبال در فرد آزادي تضمين
را جامعه اين كه كرد تاكيد مدني جامعه ارزش بر حد آن
را آن از خارج پديدههاي و خواند افراد خصوصي محافظ دولت
به مدني جامعه هرچند هگل نظر از.ناميد بالفعل دولتي
;ميگذارد فاصله ملت و دولت ميان مثبت ، پديدهاي مثابه
در و بود اجتماعي طبقات با اولويت ماركس عقيده به ليكن
را غيرقانونمند و انتزاعي مفهومي مدني جامعه ميان اين
معاصر نوماركسيستهاي كه است حالي در اين.ميداد تشكيل
سطح مستقيمبا ارتباط در را مدني جامعه گسترش و رشد
.كردهاند ارزيابي اقتصادي -سياسي توسعه
مدني جامعه جغرافياي
استوار خاصي كشورهاي قلمرو بر مدني جامعه جغرافيايي بعد
وجهي مدني جامعه آنها از برخي در مثال عنوان بهاست
از منتج اقتصادي شكوفايي با مدنيت ;داشت سياسي -اقتصادي
مالكيت و بازار ;بود متقارن بورژوازي رشد و صنعتي انقلاب
از حفاظت حد در دولت نقش لذا و ميشد نهاده ارج خصوصي
.ميگرفت تقليل افراد مدني -ملكي حقوق بازارو مكانيزمهاي
توسعه رويكرد با مدني جامعه كه ديگر كشورهاي در معهذا
مرجح مالكيت آزادي بر فرد آزادي ;يافت تكوين سياسي
در.پيشيگرفت اقتصادي توسعه بر سياسي توسعه و شد دانسته
نسبت سياسي و اقتصادي عقبماندگي عليرغم آلمان ميان اين
اروپا فلسفه پرچمدار ;فرانسه و انگلستان چون كشورهايي به
مثبت ديدگاه چنانكه ;گرديد مدني جامعه فلسفه "خصوصا و
را مدني جامعه كه فرانسوي و انگليسي آراء عليرغم هگل
مثابه به را پديده اين ميدانستند ، زندگي روش نوعي
ديدگاه يا و كرد قلمداد روش آن به رسيدن براي شيوهاي
سوسياليسم و انگلستان اقتصاد جمعبندي با ماركس منفي
و پيچيده پديدهاي را مدني جامعه آلمان ، فلسفه و فرانسه
.نمود ارزيابي غيرمفيد
مدني جامعه جغرافياي و تاريخ تعميم
و رشد مرحله طي با فوق جامعه سه دمكراتيك تشابه امروزه
اعتلاي بر بادوام ، توسعه مرحله تا اجتماعي -اقتصادي گذار
در كه است مبرهن واقع در.است افزوده مدني جامعه مفهوم
بوده توسعهگرا دول آن از حاكميت كه كشورهايي رشد مرحله
ميان و است ميكرده طرفداري انضباط و قانون از دولت است ،
معهذا.است بوده برقرار تلازم مدني فرهنگ و اقتصادي رشد
و گرائيده سياسي تشنج و بحران به جامعه گذار ، مرحله در
و كردهاند سازش آن با دولت تحريك جاي به سياسي احزاب
.است شده باز بادوام توسعه مرحله تكوين براي راه لذا
طي "متواليا را مراحل اين كه مللي كه است توجه شايان
آن اوليه مرحله دو تجربه به فقط "مثلا و نكردهاند
;شدهاند برخوردار نيز متمايزي خصائص از پرداختهاند ،
"عملا مدني ، جوامع رشد جاي به كشورها اين در چنانكه
و رفتهاند پيش نيافته توسعه فرهنگي بار با سياسي جوامع
سياسي جوامع و ديكتاتور دولت تقابل گذار ، مرحله در لذا
است انجاميده اقتصادي -سياسي تخريب و انقلاب به بيفرهنگ
با توسعه مرحله به ارتقاء جاي به مدني جامعه بدينسان و
پس.است كرده بازگشت رشد مرحله به "مجددا دمكراتيك ، دوام
فرهنگي و اقتصادي سياسي ، عزيمت نقاط كه برميآيد چنين
با همراه مدني جامعه تحقق لازم شرط چونان مدنيت توسعه
براي واقع در و مييابند تكوين روند اين برد پيش شيوه
جامعه و دولت بايد دمكراتيك يافته توسعه بهجامعه رسيدن
از هم ياور فرهنگي با سياسي احزاب و توسعهگرا مدني
سود اقتصادي و سياسي حوزههاي وتفكيك مردمي مشاركت
جامعه رشد كه باشند داشته ايمان امر اين به و برگيرند
بر تا است آن همه نه و سياسي توسعه عوامل از يكي مدني
به رشد از گذار در مدني و دولتي نيروهاي توازن سياق اين
فرهنگ كه است حالي در اين.بگيرد استمرار بادوام توسعه
مردمي مقبوليت درجه دولت ، كارايي ميزان متحول ، سياسي
و قدرت روابط استعمار ، زمينه در تاريخي تجارب حكومت ،
بازيهاي قواعد رعايت و اكثريت و اقليت مناسبات ثروت ،
بر و آمده انتقالي شرايط اين ياري به نيز سياسي
گردش فرهنگ و دولتي امور در مردمي مشاركت بهينهسازي
ميشود دريافت چنين سياق اين بر.مينهد صحه نخبگان حزبي
فرهنگي ، حوزههاي در ارزشسازي بر مبتني مدني جامعه كه
گفتمان پرتو در و بوده اجتماعي و سياسي اقتصادي ،
و مدارا بركت به و ميگرايد اعتلا به مزبور نظامهاي
.ميسازد تهاجم و تعارض جايگزين را تعادل و توافق تفاهم ،
|