جهان آفريدگار به عشق تجلي آثار
افكار ترجمان در فرهنگها مشترك وجه
بشري وعقايد
عكاسان عكسهاي مجموعه" انتشار مناسبت به
"ايراني معاصر

جهان آفريدگار به عشق تجلي آثار
بزرگ شكستهنويس طالقاني ، عبدالمجيد درويش استاد درباره
ايران خوشنويسي تاريخ
است ، هنرشناسان براي قضاوت گواه بهترين درويش شاهكارهاي *
.دريابيم امروزين نوشتههاي در را وي تاثير عمق تا
زنخست خوشنويسي به مثل گشته اي
تست خانه هنر اين خز مفتاح
ايجاد را قلم و لوح خدا كرده تا
درست تو چون را شكسته كسي ننوشته
و انديشه حاصل ساله هزار يك سابقهاي با خوشنويسي هنر
احكام ، هجري قرن 11 اوايل تا.است ايرانيان لطيف روح
نوشته تعليق شكسته خط به حكومتي نامههاي و مكاتبات
ناميده نستعليق شكسته كه جديدي و نوين روش پيدايش ميشد ،
بوجود كتابت و مراسلات مكاتبات ، در را شگرفي تحول ميشد
گاهي و تعليق به نزديك گاهي شكسته خط آغاز در.آورد
پايهگذاري شيوه دو بعدها ولي بوده نستعليق به نزديك
گاهي كه نوشتن ، درهم و پيچيده و نويسي ساده گرديد ،
سختي به و گرفته نام ترسل خط و ميشد تعليق به متمايل
مرحله و صفويه عصر در آن نمونههاي كه ميشود خوانده
.است گرديده ارائه هنر اين آغازين
خود تكاملي سير زمان مرور به خطوط ساير مثل نيز شكسته خط
پيشاهنگان از شفيعا و شاملو قليخان مرتضي كرده ، طي را
نيم و قرن دو حدود هستند ، بديع و ظريف هنر اين نخستين
كرده ، آغاز را نمائي خود شكسته خط نستعليق ، ابداع از بعد
كتابت براي كمكم و احكام و نامهها نوشتن براي ابتدا
.است شده گرفته كار به مرقعات و قطعات و خطي نسخ
سير خط اين طالقاني عبدالمجيد درويش استاد ظهور با
بعدها و رسيد كمال و زيبايي اوج به و كرده طي را تكاملي
و شاگردان توسط برانگيز تحسين و اعجابآور شيوه همين
و نشو و توسعه ادبي و هنري محافل در استاد اين پيروان
قديم شيوههاي "عموما درويش از پس كه بهطوري يافته نما
.شد قلم اين عرصه ميداندار استاد و گرديد متروك
آثارش برخي در فروتني سر از كه طالقاني عبدالمجيد درويش
در ناميده ، (نويس شكسته شكسته درويش عبدالمجيد) را خود
به پاي هجري سال 1150 حدود در قزوين طالقان مهران روستاي
نمود ، آغاز نستعليق با را مشق ابتدا وي نهاد ، هستي عرصه
فقر كسوت در را روزگاري و كرد مهاجرت اصفهان به بعد چندي
كه نستعليق خط در ميرعماد اشتهار وجود با استاد.گذرانيد
خط به هنر ، كمال و استعداد ظهور براي بود شده آفاق شهره
چون بزرگاني هنري ميراث روي از ابتداآورد روي شكسته
چند از پس.كرد شكسته مشق كرماني حسن ميرزا و شفيعا
جهان تا كه حدي تا گرديد مسلم استاد خط اين در صباحي
قلم و هنر اهل اعجاب باعث و ستايش مورد پابرجاست هستي
.بود خواهد
زيبائي و آزاد روح در بايد را شكسته خط به وي گرايش
خلاقيت و هنر تجلي امكان كه بهطوري كرد جستجو او شناسي
تركيبات و فضاسازي ريتم ، به باتوجه هنري شاخه اين در
و است گسترده بسي متعدد كلمات و حروف و گوناگون
چه اگر دارد ، وجود تركيب و خلاقيت براي بسياري زمينههاي
تندنويسي از زمان مرور به شكسته خط كه است براين اعتقاد
ميتوان درويش شاهكارهاي در تامل با ولي است شده حاصل
درويش نوشتههاي در تعجيل و تندنويسي ردپاي كه دريافت
خط اين آغازين مراحل براي مقوله اين شايد و نيست مشهود
.باشد صادق
هاتف عصر آن سخنوران و شاعران با اصفهان در درويش
و معاصر صهبا و رفيق عاشق ، مشتاق ، آذربيگدلي ، اصفهاني ،
نضج را خود هنر شاعري و شعر و ادب انجمن در و بود همنشين
انتهاي در "اصفهان دارالسطنه" رقم كه ميبخشيد تماميت و
عمر اواخر در استاد.دارد همين از حكايت شاهكارهايش اغلب
در.شد مبتلا (مالاريا تب) ربع نوبه بيماري به كوتاهش
رقم چنين اصفهان مقيم شاهزادگان از احدي به آثارش از يكي
كه بود متجاوز بل يكسال قريب اقبال نارسائي":است زده
نوبه كه است سال شش قريب الحال و داشت ربعم نوبه مبتلاي
بهجز.مايوسم اطباء از و ديگر آزارهاي انضمام و هست
اين سرانجام "است نمانده اميدي كس به عزاسمه باري جناب
سال 1185) سالگي پنج و سي در عشق و زيبائي افسانهسراي
خط زلف عاشقان و گفت حيات بدرود اصفهان در (قمري هجري
.كرد خاطر شكسته را شكسته
فضاي جلوي اصفهان فولاد تخت قبرستان در بزرگوار اين مزار
وي قبر سنگ برروي زير اشعار ميباشد ميرفندرسكي تكيه
.ميشود ديده
آذر وفاتش تاريخ پي از رقم زد
مجيد درويش منزل جنان ايوان به شد
مجيد درويش ز حيف صد و حيف
ناگاه زدنيا رفت جوان كه
خود اعلاي حد به را شكسته خط عبدالمجيد درويش استاد
و كرد پيدا خالصي و ثابت صورت وي از بعد هنر اين رسانيد ،
ولي گرفتند ، پيش را وي شيوه هنرمندان اكثر ايشان از پس
اجرا كمال و جمال آن به را درويش اسلوب و سبك كدام هيچ
سال به متوفي) گلستانه اكبر علي سيد آثار جز نكردند ،
.نيست وي با همراهي ياراي را كسي (1319
نهايت در غبار و خفي كتابت مثل را جلي ششدانگ قلم وي
آستانه در اينكه به توجه با نگاشته استوار و زيبايي
وي حيات سفر سال پانزده حاصل آثارش اكثر گذشته ، در جواني
بوجود وي كه تحولي ،(الي 1185 سال 1170 از)ميباشد
آن ايجاد براي خوشنويس چندين متمادي سالهاي گوئي آورد
دوران گرفتن نظر در با شك بدون كردهاند ، فرسائي قلم
از آدمي يگانه استاد اين پربار عمر و كوتاه زندگي
در كه همانطور ميماند ، شگفت در او قلم اعجاز و هنرنمايي
و نوشته را نستعليق اعلا ، درحد توانسته ميرعماد نستعليق ،
با درويش نيز شكسته خط در.گذارد بجا خود از يادگاراني
هنرش شكوفايي براي زودرس خزان كه كوتاهش عمر به توجه
شاعر.است نموده اعجاز و درخشيده كمال نهايت در بوده ،
:است سروده چنين وي حق در قزويني عارف ايران نامي
نخست درويش و ما زمان درويش
ميجست معني ره طريقي به هريك
بنوشت شكسته را درست خط آن
درست كرد را شكسته موسيقي وين
به معروف درويش ، غلامحسين زمان ، درويش از مقصود
نخست درويش.است تار و موسيقي بينظير استاد درويشخان ،
طالقان از دو هر كه است طالقاني درويش عبدالمجيد همان
محسوب هنر دو اين طريقت پير و مقتدا خود عصر در و هستند
خط و موسيقي هنر كمال در حدي به بزرگواران اين.ميشدند
به را صاحبدلي هر كه نمودهاند اعجاز و هنرنمايي شكسته
زبان و قلم به دو آن وصف كه بهطوري واداشته حيراني
آفريدگار به عشق تجلي از گوشهاي آنان ، آثار نميآيد ،
.است جهان
به عبدالمجيد درويش استاد از متعددي قطعات و مرقعات آثار
مجموعههاي و موزهها زينتبخش كه است ، مانده يادگار
اشاره ميتوان ذيل كتب به وي قلم اعجاز از است ، خصوصي
:كرد
سعدي بوستان ،(1183) حافظ ديوان ،(11811182) سعدي كليات
،(1180) سنه راز گلشن ،(11791181) سنه بياض ،(1183)
بياض ،(1170) سنه حافظ ديوان ،(1172) سنه مشتاق ديوان
كاشاني محتشم بند تركيب ،(1182) سنه بياض ،(1176) سنه
(وي به منسوب)
كه وي بيواسطه شاگردان.كرد تربيت چندي شاگردان درويش
ميرفتهاند بشمار خود عصر استادان از كدام هر خود
مشهور اصفهاني محمدرضا اصفهاني ، كوچك ميرزا از عبارتند
.فساها خواجهابوالحسن و ذمبلي بيك فضلعلي كر ، به
است ، هنرشناسان براي قضاوت گواه بهترين درويش شاهكارهاي
.دريابيم امروزين نوشتههاي در را وي تاثير عمق تا
كه بديعي فضاسازيهاي و هماهنگ ريتمهاي و زيبا تركيبات
حرير پرده مثل و ميكند چشمنوازي درويش سحرآفرين قلم در
نقطهاش حتي و تركيب و حرف هر كه ميماند را گلستاني و
و طبيعت از الهام با وي.دارد خود به مخصوص زيبايي يك
تناسبهاي سطور ، حتي و حروف اندازه در طلائي نسبت
استعداد از ناشي كه آفريده شاهكارهايش در را آهنگيني
از الهام با امروزي جوان نسل است ، اميداوست زيباشناسي
نوشتاري ، نازيباي خط بازسازي در بتواند ، بزرگ استاد اين
ايراني جميل و اصيل هنر اين احياي براي و برداشته قدم
.كنند تلاش
خيري بهمن
افكار ترجمان در فرهنگها مشترك وجه
بشري وعقايد
مكزيك سفارت در هنري آثار نمايشگاه برگزاري مناسبت به
:اشاره
دكوراسيون و پيكرهسازي نقاشي ، زمينههاي در نمايشگاهي
در كشورمان جوان هنرمندان از چند تني شركت با داخلي
.شد برگزار مكزيك سفارت
و تهران در مكزيك سفير همت به كه نمايشگاه اين برپايي
صورت مكزيك سفارت فرهنگي وبخش برگ نگارخانه همكاري با
ملت دو ميان فرهنگي دادوستد و ارتباط راستاي در گرفت ،
نمايشگاه درباره مطلبي مناسبت همين به.است شده عنوان
.ميآيد پي در كه شده تهيه مذكور
نمايشگاه در شده ارائه آثار بررسي به كه آن از پيش
"اصولا.باشيم داشته اشاره نكاتي به است لازم بپردازيم
از قبل ظاهريشان تفاوت همه با مختلف فرهنگهاي و هنرها
حساب به هم مكمل باشند يكديگر با تضاد جهت در كه آن
واحساسات افكاروعقايد ترجمان در همگي واقع به و ميآيند
زبان عنوان به هنر سخن ديگر بهدارند مشترك وجه بشري
نشات انسانها روح عمق از كه آن بهواسطه شمول جهان
اقوام ميان در مفاهيم انتقال جهت ابزار بهترين ميگيرد
.ميرود شمار به جهان گوناگون
هر فرهنگي آفرينشهاي و اساطير رازها ، و رمزها نمادها ،
به ميتواند كه است متقابل تبادلات سايه در تنها ملت
.شود نائل ملل ساير ميان در شناسايي چون مهمي دستاورد
تقدير شايسته نمايشگاههايي چنين برگزاري نفس اين بنابر
در اينكه است زيادي واجداهميت كه نكتهاي اما.است
تا آيد عمل به دقت بايستي "حتما نمايشگاهها اين برگزاري
شود ، گذاشته نمايش به كشور هنرمندان حرفهايترين آثار
و هنر و فرهنگ از عميقي و واقعي شناخت آن واسطه به تا
.گردد عرضه مخاطبان به كشور آئينهاي
هنرمند جوانان به نهادن ارزش كه نيست اين در ترديدي
به توجه عدم "متعاقبا اما گيرد قرار اولويت در بايستي
ضربات ميتواند هنري مختلف زمينههاي در بزرگ هنرمندان
همانا كه شده تعيين پيش از اهداف بر ناپذيري جبران
وارد است ، جهانيان به ملت هنر و فرهنگ واقعي شناسايي
آثار بر مروري به ميپردازيم كوتاه مقدمه اين با.سازد
.درنمايشگاه شده ارائه
از بشر كه ميپردازد ماسكهايي ارائه به الفتمنش لبخند
از را خود واقعي چهره تا است جسته سود آنها از ديرباز
از برخي در همچنان كه ماسكها اين.سازد پنهان ديگران نظر
قرار استفاده مورد جنوبي امريكاي و آفريقايي قبائل
دست از را خود كارآئي ظاهر به مدرن درجوامع ميگيرند ،
امروز انسان كه برد پي ميتوان دقت كمي با اما.دادهاند
در و است كرده تبديل دروني ماسكهاي به را ظاهري ماسكهاي
ارائه با نميكند استفاده ماسك از ظاهر به كه حال عين
در ديگران ، با مواجهه در متضاد گاه و متفاوت شخصيتهاي
سود عجيب ترفند اين از ديگر زمان هر از بيشتر واقع
به ميان اين در را حقيقياش خود كه آنجا تا ميجويد
هنرمند كه داشت اذعان بايد وصف اين با.ميسپارد فراموشي
اساس بر كه ماسكهايياست داده نشان توجه مهمي نكته به
دروني ذهنيات بيانگر بيشتر گرفتهاند شكل ديو اسطوره
اين به بخشيدن عيني تجسم با تا ميشوند محسوب هنرمند
بي حالت از را آن (ديوآسا اضطراب و ترس) نامشخص هيئت
بار از آن ، ساختن مرئي با بدينگونه و ساخته خارج شكلي
حميد.نمايد پيريزي را درون آرامش كاسته ، دلهره و وحشت
آن مدرن بازسازي به عشايري دستي صنايع تاثير تحت طاهري
چه اگر كه است پرداخته منزل دكوراسيون و لوازم پوشش در
نظر به زيبا رنگي جلوههاي جذابيت و بصري لحاظ به
عشايري دستساختهاي احساس و روح فاقد "اساسا اما ميرسند
.ميباشند
دارد ادامه
عكاسان عكسهاي مجموعه" انتشار مناسبت به
"ايراني معاصر
مورد موضوع همواره سالها اين در شايد عكاسي و عكس بحث
آنجا تا متاسفانه و است بوده ما عكاسان و هنري جامعه نظر
ارتباطي وسيله اين گسترش و پيشرفت براي شده ديده كه
.مستند عكاسي درباره بخصوص.عمل تا شده گفتگو و بحث بيشتر
چاپ به عكسهايي انقلاب از بعد سالهاي در مثال براي
منظور به و بودهاند توريستها توجه مورد كه رسيدهاند
البته كه )بودهاند توريست جذب و وجلب ايران شناساندن
عكسهاي و (نيستيم نيز عكسها نوع اين محسنات منكر
چاپ به كتاب يا كاتالوگ عنوان تحت كه هم مستندي
عبور داوري فيلتر از كه هستند عكسهايي رسيدهاند ،
بودهاند تكعكس صورت به چون "غالبا شايد و كردهاند
.نداشتهاند بيننده براي عكاس از معرفي
درباره كتابي بار اولين براي سال حدود 20 از بعد اكنون
به "ايران معاصر عكاسان عكسهاي مجموعه" عنوان با عكاسي
.است رسيده چاپ
اين كه است معتقد باره اين در معاصر عكاس گلستان ، كاوه
مجموعه مستقليك بطور ايراني عكاس يك كه است باري اولين
انتخاب و ميكند ارائه را ايراني عكاسان عكسهاي از
زمينه كتاب كه است مشخص پس گرفته ، صورت آزادي با عكسها
فراواني حساسيتهاي و ميكند ايجاد را فراواني بحثهاي
و ميبرد بالا را آدم توقع مقداري بنابراين.ميطلبد را
اما.شوند ارائه بايد زمينه اين در بهترينها نتيجه در
ما مبنايي چه بر و چيست بهترينها اين براي سنجش معيار
پروژه يك اين كه آنجا از.كنيم انتخاب را عكسها بايد
و عكسها خودش سليقه طبق ميتوانسته شخص پس بوده ، شخصي
از وسيعي طيف شامل كتاب اين.كند انتخاب را عكاسان
مستند مثل مختلفي زمينههاي در ايراني عكاسان عكسهاي
يكي اين من عقيده به و است تجربي و خلاقه خبري ، اجتماعي ،
".ميرود شمار به كتاب اين محسنات از
عكس نمايشگاه در كتاب ناشر با آشنايي از پس تيرافكن صادق
را كتاب اين مداوم پيگيري ماه هشت نتيجه در و فرانسه در
.ميرساند بهچاپ
"ايران معاصر عكاسان عكسهاي مجموعه" كتاب عكاسان
اميرعلي تيرافكن ، صادق تبريزيان ، ميترا:از عبارتند
شايان دقتي ، منوچهر دقتي ، رضا دفتري ، مهرداد جواديان ،
.نشاط شيرين و صمديان سيفالله شمس ، سميعي هاشم خويي ،
يا) معاصر عكاسي است قرار كه مجموعه اين عكاسان انتخاب
را مختلفي بحثهاي كنند ، معرفي را ايران (معاصر عكاسان
.است كرده ايجاد
است سال 20"مثلا كه را كسي معتقدند برخي آنكه جمله از
ايراني عكاس عنوان به نميتوان نداشته حضور ايران در
عكاس و است عكاس است ، ايراني كه اين ولو كرد ، معرفي
.ميشود محسوب نيز ارزشمندي و معتبر
معاصر عكاسي به راجع است معتقد معاصر عكاس جلالي بهمن
سهلانگاري با ايران ساله بيست عكاسي يا و ايران
ما اول":ميگويد اينباره در وي.كرد چاپ كتاب نميتوان
كيست؟ ايراني عكاس بفهميم بايد
غريبي و عجيب بسيار ملغمه كه مجموعه اين ايراد من نظر به
محدوده ايننيست روشن كه است اين ميرسد ، نظرم به
پرتره ، عكاسي!است عكاسي از بخشي چه صفحهاي صدوبيست
تنها من نظر به و... كامپيوتري عكسهاي مستند ، عكاسي
و دفتري مهرداد از عكس چند مجموعه اين موفق عكسهاي
موقعيت كه اين از است تاسف جاي.هستند گردآورنده عكسهاي
پيش ما اخير سال بيست يا معاصر عكاسي معرفي براي خوبي
البته كنيم ، استفاده درستي به آن از نتوانستيم و آمد
".ميشود مربوط ناشر به ايراد اين از مقداري شايد
گردآورنده":ميگويد باره اين در نيز گلستان طرفي از
عكاسي نه و كند معرفي را ايراني عكاسان داشته تصميم كتاب
در و درستي به موارد بعضي در كه اين ضمن را ، ايران
كتاب اين نتيجه در.است كرده عمل اشتباه به بعضيموارد
اين كه ناموفق ، و موفق عكسهاي سري يك از شده تشكيل
".نيست كامل كاري هيچ و است كاري هر خاصيت
قصد":ميگويد مجموعه عكاسان انتخاب درباره نيز تيرافكن
كه ميخواست ناشر ولي.بود جوانها معرفي بيشتر من ،
هم ناشر سفارش طبق.باشند داشته بيشتري حضور حرفهايها
عكاس آمد 50 عمل به دعوت هنري وهم مستند عكاسان از
بسياري.دارند حضور مجموعه اين در هنري عكاس و 5 مستند
هستند كشور از خارج كه عكاساني كه ميگيرند ايراد من به
قبول را اين من ولي.نيستند ايران معاصر عكاسان جزو
هركجاي ايراني عكاس يك ذهني بكراند من نظر به. ندارم
به بگويم الان من اگر مثال براياست ايراني باشد دنيا
تهران شامل فقط هوا آلودگي ميكنم ، فكر هوا آلودگي مشكل
.باشد ميتواند هم ومكزيكوسيتي توكيو شامل بلكه نيست
سليماني زهره
|