ايران شيفته شاعر البياتي
هنري خبرهاي
ايران شيفته شاعر البياتي
نهاد سربرخاك و كشيد فرياد خود ميهن از دور
بنيطرف عزيزي يوسف
ميكنم ، سيراب خونش از را شعرم ميزنم ، قلبم بر زخمي
سرخي پروانههاي ميدرخشد ، رودانسانها ژرفاي در گوهري
خوشهاي در شيراز ماه آبستن زني شعرم از ميكنند ، پرواز
آتش اندوه و جنگلها عسل چشمانش در ميشود ، زاده زربفت
پرواز ميآورد ، در بالهايي شبانه ، ميزند ، برق ابدي
خفته خورشيد تابلوها ، پنهان رنگهاي اندوه در تا ميكند
كند ، بيدار را عاشق برپيشاني درخشنده عرق قطرههاي در
را خوابم ميكند ، پرواز شبانه شيراز ماه آبستن زني
را شعرم خونش از ميكند ، مجروح را قلبم ميكند ، محاصره
چاپ 1356 عرب معاصر شعر كتاب از برگرفته) ميكند سيراب
.(قلم ترجمههمين
عبدالوهاب آن شاعر و است "شيراز ماه" شعر از بخشي اين
.پيوست ابديت به گذشته هفته البياتي
در را البياتي "سندباد آوازهاي" ديوان كه كدكني شفيعي
چنين او درباره است رسانده چاپ به و ترجمه سال 1348
:ميگويد
ميداند ، كلمه اعماق در سفر را ، شاعر تجربه آدونيس اگر"
از گسستن و حيات اعماق در سفر را شاعر ترجمه البياتي
درونمايه ميداند ، ديگر اقليمي به پيوستن و اقليمي
آن به ديگر جاي كه چنان نهايي ، تحليل در او ، شعرهاي
ندارد ، سفرپاياني اين.است كوچ و كردن سفر پرداختهام
آگاه ، انسان و هنرمند ندارد ، پاياني تكامل و زندگي كه چرا
.ميريزد تكامل درياي به كه ميپيوندد شطي به كه است كسي
نيز او شخصي زندگي با شعر ، از برداشتي چنين اين و
كوچ و آوارگي در را خود عمر بيشتر وي زيرا دارد هماهنگي
".است سربرده به
و -ميخوانم را شعرالبياتي است سال سي كه نگارنده من و
وي شاعرانه روح كه باورم براين -كردهام ترجمه نيز گاهي
به بسيار تحولات زندگي ، و شعر خم و پرپيچ فرآيند اين در
و پذيرفت خود جان در را دگرگوني اين او و است ديده خود
.آورد بركاغذ
واپسين تا "شكسته ابريقهاي" از البياتي ، كتابهاي وقتي
جوان شاعر آن از چگونه كه درمييابي ميخواني را آثارش
از سرشار شعرهايش كه ميلادي پنجاه دهه در عراقي چپگراي
دهه در و شده دور است اجتماعي -سياسي مفاهيم و مجازها
شاعري منظورم.است شده نزديك فيلسوف و عارف شاعري به نود
به را ذهنش نبود ، و بود و وجود و هستي مقولههاي كه است
.است كرده مشغول خود
گذشته در البياتي شعر كه نيست آن معناي به -البته -اين
معاصر شعر زرين مثلث دراست بوده تهي فلسفي مضامين از
البياتي شعرهاي -والسياب البياتي الملائكه ، نازك -عراق
شمار به عرب معاصر شعر جلوههاي استخواندارترين از يكي
اجتماعي ، و فلسفي تغزلي ، درونمايههاي كه ميرود
فرهنگي ميراث از راه اين در وي.است آن وجوه بارزترين
كه وي شعر اين به.است برده فراوان بهره ايراني و عرب
:كنيم توجه دارد نام "حلاج الطواسين كتاب به نظري"
ديوار به را صورتم ميزنم ، فرياد ششگانه قارههاي شب در
همه ميميرم ، و ميشوم غرق رودنيل در ميكنم ، نزديك چين
و ميميرم ;خدايان مرثيههاي و است ، من با اهرام متون
برج در شني ساعتهاي ضربههاي انتظار به.ميشود خاموش
بناي چهره به را چهرهام ميسازم ، وطني شعر براي شب ، كج
ميشوم ، گرفتار منصوب واژههاي دام در ميكنم ، نزديك بزرگ
بلندتر و بلند ديوار ميشود ، ساخته ديواري برگرداگردم
.(قلم همين ترجمه چاپ 1356 عرب معاصر شعر)...ميشود
خود صف هيچگاه زندگياش ، پرتحول فرآيند رغم به البياتي ،
برخاسته آنان ميان از كه جامعه فرودست لايههاي از را
تبعيد در وطن ، از دور به بود سالها كه وي.نكرد جدا بود
كوچ ديگر كشور به كشوري از بردوش سخن صليب ميبرد ، سر به
را عراق برسرزمين حاكم خواهان تمامت و مستبدان و ميكرد
كه بود رنجي وطن ، ديدار شوق گرچه.ميطلبيد چالش به
.ميكرد سرشار را وجودش
پروژه يك داراي ديگر ، بزرگ شاعر هر مثل البياتي واقع در
من":ميگويد مقولهها اين باره در وي.بود شعري (طرح)
اين.بود من طرح اين ميكردم حمل دستانم در را شعر اخگر
شايد.بود شعريام مسير تشخيص براي من نماي جهت اخگر ،
سياسياش جنبه واقع در يا باشد غيرسياسي وطن از هجرتم
حفظ كيفيت و شعري جنبه من ، خاطر وسوسه اما باشد كمتر
و وحشت و شب از دور به فضايي در شعر نوشتن براي توانم
.بود روحي و مادي آلوده واقعيت
نخستين سالگي چهار و بيست سن در و سال 1950 در البياتي
اين در كرد منتشر را "شياطين و فرشتگان" خود شعر دفتر
وآهنگ لحن تاثير بود حكمفرما برآن رمانتيسم صبغه كه كتاب
شعر در موجود حيرت و شك نشانههاي و قباني نزار شعر
جامه هر البياتي اما.ميكنيم مشاهده را ابوشبكه الياس
جامه و ميكند در به تن از پوشيدن از پس را آمادهاي
جامه كه اين تا ميآورد در تن از دوباره و ميپوشد ديگري
ابريقهاي" دوم كتاب در وي.مييابد را خود برازنده
در سرانجام و.مييابد را خود خاص زبان و خود راه "شكسته
.ميشود بدل مستقل شعري صداي يك به خود ميلادي شصت دهه
دست فارسي شعر در نيمايوشيج كه آن از بعد سال پانزده -ده
در بودند ، عراق از همگي كه عرب شاعر سه زد ، نوگرايي به
خانم.بود كرده نيما كه زدند كاري همان به دست عرب شعر
در البياتي عبدالوهاب و بدرشاكرالسياب نازكالملائكه ،
ويژه به و غربي نوگراي شاعران تاثير تحت پنجاه دهه اوايل
شعر پاي و دست از را قافيه و وزن قيود "اليوت اس ، تي ، "
نازك.گذشت در دو اين از زودتر شاكرالسياببرداشتند عرب
پس البياتي و ميگذراند را خود سالمندي دوران الملائكه
در پختهتر زباني و صدا با رمانتيك شعر دوره طي از
در يعني خود شعر عمر سالهاي واپسين در و بعدي دهههاي
.يافت دست فلسفي -عرفاني شعر نوين فضاهاي به نود دهه
و بود ايراني تمدن و فرهنگ شيفتگان از البياتي عبدالوهاب
را كسي كمتر عرب نويسندگان و شاعران ميان در شايد
تاريخي و فرهنگي نمادهاي اينگونه كه بيابيم بتوانيم
.باشد گرفته كار به خود شعر در را ايران
در محاكمه" ،"حلاج الطواسين كتاب به نظري" ،"شيراز ماه"
جواني تصوير" ،"عطار فريدالدين رنجهاي" ،"نيشابور
عنوان چند تنها ،"تبريزي شمس ديوان بازخواني" و "سهروردي
در جاي جاي وي.اوست شعرهاي و كتابها از برگرفته
آن معماري و اصفهان شهر به را خود علاقه خود گفتگوهاي
براي و ميستايد را "شيراز" و "نيشابور".ميدهد نشان
.ميگويد شعر حلاج
از يكي به مرگش از قبل روز چند و بيست سرانجام البياتي
و اصفهان از و آمد ايران به و رسيد خود زندگي آرزوهاي
و شاعران ساير سفرهاي و سفرايشان اماكرد ديدن شيراز
فراوان چندان كه -اخير سالهاي در عرب برجسته نويسندگان
.است شده انجام سروصدا بي پيوسته -نبوده هم
-هستند دولتي اغلب كه -دعوتكنندگان و دستاندركاران
عهده به را ايشان از انحصارپذيرايي ميخواستند "ظاهرا
شاعر اين كه نداشتند تمايلي چندان گويي و باشند داشته
و نويسندگان با يا آثارش مترجمان با عرب معاصر بزرگ
.باشد داشته ديدار همترازش ايراني شاعران
با گفتي و گپ طي "عرب معاصر شعر" كتاب در كدكني شفيعي
"است كمونيست او آيا":ميپرسد او از امريكا در البياتي
.ميدهد منفي پاسخ البياتي و
ميشد مطرح نيز عرب جهان مطبوعات در كه پرسشها اينگونه
چندين زندگي آنها مهمترين كه داشت چندي عوامل در ريشه
كمونيست حزب به نزديكياش ، سابق شوروي در البياتي ساله
.است بوده وي ستمستيزانه و عدالتخواهانه مواضع و عراق
پاسخ در بلكه كدكني شفيعي با گفتگو در تنها نه البياتي
را خود بودن كمونيست نيز ، عرب روزنامهنگاران از بسياري
.است كرده رد
ادبي فصلنامه يك از باره اين در را او از گفتهاي من
آيا":ميپرسد كه پرسشگري پاسخ در وي.ميكنم نقل عربي
شعر زمينه ايدئولوژي اين آيا و داريد خاصي ايدئولوژي شما
:ميگويد "بوده؟ هم شما
و طايفه و حزب هيچ به و نبستم دل ايدئولوژيي هيچ به"
گروه از خارج همواره.نپيوستم رسمي يا سياسي سازمان
بدينسان من.ميخواندم آواز و ميكردم پرواز پرندگان
آزادانه.كنم حفظ آلودگيها از را شعرم و جانم توانستم
چپ ايدئولوژي فلان به كه هنگامي به حتي ميگرفتم ، تصميم
ژوئن النزوي ، فصلنامه)بودم شده نزديك سازمان بهمان يا
.(1995
رفتار و كردار و شعر و زندگي در البياتي من نظر به اما
ادعا -فقط -شاعرانه حالتي با او گرچه ;بود چپ دموكرات يك
را صحبتها اين و ندارد ايدئولوژي هيچگونه كه بود كرده
.گفتهاند شوروي فروپاشي از پس خيليها البته
و فرشتگان":ميشود زير عنوانهاي شامل كتابهايش فهرست
،"حكمت ناظم به نامهاي" ،"شكسته ابريقهاي" ،"اهريمنان
،"تبعيد شعرهاي" ،"زيتون و است كودكان آن از شكوه"
"نميآيد و ميآيد كه آن" ،"واژه و آتش" ،"ناميرا واژگان"
آفتاب" ،"مزدوران براي نامهاي گريه" ،"زندگي در مرگ" ،
،"گريهزار در نوشتن" ،"مرده سگان چشمان" ،"ژوئن
عشق" ،"اشعار مجموعه" ،"حرفهاي سياسي يك يادداشتهاي"
حال شرح" ،"جهان هفتگانه دروازههاي بر سرودههايي
سالهاي صداي" ،"شيراز ماه" ،"دريا كتاب" ،"آتش رباينده
دادگاهي" نمايشنامه ،"عايشه باغ" ،"سنبل مملكت" ،"نوري
پلالوار ، " ،"من شعري تجربه"نثر كتاب سه و "نيشابور در
."مقاومت شاعر آراگون" و "آزادي و عشق خنياگر
سال در كه بود البياتي شعر كتاب نخستين "سندباد آوازهاي"
.شد برگردانده فارسي به كدكني شفيعي دكتر توسط 1348
در را البياتي شعرهاي از گزيدهاي سال 1356 در نگارنده
.آوردهام "خون خوان آواز" و "عرب معاصر شعر" كتاب دو
چاپ به سال 1358 در را وي "تبعيد شعرهاي" غريفي عدنان
را البياتي شعر چند انقلاب از قبل نيز واثقي علي.سپرد
.است نمانده خاطرم به كتابش نام كه كرد ترجمه فارسي به
ترجمه را او كتاب دو يكي گويا نيز اخير سالهاي در
.كردهاند
به بغداد در تنگدست خانوادهاي در سال 1926 در البياتي
سال 1950 در وي.خواند درس شهر همان در و آمد دنيا
و گرفت معلم تربيت عالي دانشسراي از را خود ليسانس
و فرشتگان -شعرش دفتر نخستين نيز سال همان در "اتفاقا
كه آن از پس و سال 1954 در.رساند چاپ به را -شياطين
(نو فرهنگ) "الثقافهالجديده" مجله عراق سلطنتي رژيم
كودتاي از پس ويرفت بيروت به كرد تعطيل را البياتي
پس و برگشت عراق به سال 1958 در قاسم عبدالكريم چپگراي
كه سربرد به مسكو در عراق فرهنگي وابسته عنوان به آن از
.شد آشنا حكمت ناظم با سابق شوروي در اقامت سال چند طي
تبعيد در شرقي اروپاي شهرهاي ديگر و وين در نيز را مدتي
.بود
سوي از و بازگشت عراق به ديگر بار كودتاي 1968 از پس
شهري -قاهره در عراق فرهنگي رايزن عنوان به كنوني دولت
تا كرد زندگي مصر در سالها وي.شد تعيين -داشت دوست كه
رژيم كه جنگهايي به اعتراض در نود دهه اوايل در كه اين
سال دو حدود اما.رفت اردن به بود انداخته راه به عراق
.بود شهر اين در مرگ هنگام تا و رفت دمشق به امان از پيش
سكته اثر بر مردادماه سهشنبه 12 روز البياتي عبدالوهاب
شاعر دو گذشته سال سه دو طي و وي از پيش.درگذشت قلبي
در نيز حيدري بلند و جواهري مهدي محمد يعني عراقي بزرگ
شاعران و روشنفكران سرنوشت -گويا -اين.گذشتند در تبعيد
فرياد خود ميهن از دور كه است عراقي معترض نويسندگان و
.نهند خاك بر سر تك به تك و كشند
هنري خبرهاي
اينترنت طريق از هنري آثار حراج
حراج بار اولين براي دارد نظر در انگليسي هنري شركت يك
از مستقيم طور به را جهان معاصر نقاشان آثارهنري زنده
.انجامدهد اينترنت شبكه طريق
اين در رويتر از نقل به اسلامي جمهوري خبرگزاري گزارش به
حراج و "آرتلينگ" شركت همكاري با كه هنري آثار حراج
نقاشان آثار ميشود ، انجام انگليس سوتبي معروف
حوزه كشورهاي و لهستان سوئد ، آلمان ، روسيه ، معاصركشورهاي
.ميشود گذاشته فروش معرض به بالتيك درياي
و است آلمان روشتوك شهر در حراج اين زنده برگزاري محل
به قادر مسافت بعد علت به كه خريداراني سهولتكار براي
شبكه روي بر "نيستند ، حراجمستقيما محل اين در حضور
.ميشود پخش اينترنت
اطلاع به اينترنت طريق از حراج برگزاري شرايط و زمان
مخصوصي كدهاي با ميتوانند خريداران ميرسدو مندان علاقه
شبكه اين از هنريرا آثار ميرسد ، آنها اطلاع به كه
طريق اين از را خود علاقه مورد آثار و كنند تماشا
.خريداريكنند
هنري آثار حراج گونه اين كه معتقدند سوتبي حراج مسئولان
سودمند بسيار گمنام و جوان هنرمندان كارهنري توسعه براي
طرح اين از دنيا سراسر كاردر تازه و جوان هنرمندان و است
.كرد خواهند استقبال
اسلامشهر در نمايشنامه بيست تصويب
فرهنگ اداره سينمايي و هنري امور سوي از نمايشنامه بيست
تصويب مورد و ارسال اسلامشهر شهرستان اسلامي ارشاد و
.گرفت قرار تهران استان اسلامي ارشاد و فرهنگ كل اداره
اسلامي ارشاد و فرهنگ اداره عمومي روابط گزارش به
بطري" ،"گم" عناوين با نمايشنامه بيست اسلامشهر شهرستان
،"رمضان و ستاره" ،"چلچله" ،"چهلمينروز" ،"كريستال
نامزد" ،"پير استاد" ،"بسيم و نسيم" ،"كاكتوس دره جنگل"
،"بلبشو" ،"پنجم نفر" ،"برفي واحد" ،"آرزوها باغ" ،"وبلوت
باهوش خرگوش" ،"ميكند طلوع صبح" ،"اسارت" ،"مهر صدآذر"
با ،"جرس بانگ" ،"سردار سردار ميثم" ،"قلابي دكتر و
و ارزيابي مورد..و كودكان اجتماعي ، مذهبي ، مضامين
.گرفت قرار تصويب
"گم" نمايش يادشده ، نمايشنامههاي از گزارش همين بنابر
نمايش و فصاحتي جواد كارگرداني و مكي ابراهيم نوشته
كارگرداني و تركاشوند عليرضا نوشته "كاكتوس دره جنگل"
اسلامشهر واوان شهداي عمومي كتابخانه در غلامي اميرمهدي
به ،"رمضان و ستاره" نمايشهاي.رفت صحنه روي به
ابراهيم نوشته "ميكند طلوع صبح" رضوانزاده ، كارگرداني
سطح در عمومي اجراي براي فصاحتي جواد كارگرداني و مكي
.شد آماده اسلامشهر شهرستان
فرهنگ اداره سوي از چشمگير فعاليتهاي وجود با است گفتني
وجود و تئاتر درخصوص اسلامشهر ، شهرستان اسلامي ارشاد و
جهت مكاني هرگونه فاقد زمينه اين در گوناگون استعدادهاي
نمايشهاي اجراي و تمرين نمايشهاي اجراي و تمرين
در موجود مكانهاي از تاكنون و ميباشد تصويبشده
امر اين مناسب كه است شده استفاده اجرا جهت كتابخانهها
.نميباشد
...بود فلق در
فيلم 35 سينمايي منتقد و نويس فيلمنامه "كريمي محمدهادي"
جوانان سينماي انجمن براي را "..بود فلق در" ميليمتري
.است كرده نمايش آماده ايران
شاد براي كه است رنجهايي درباره فيلم:ميگويد خودش
به تنها خداوند كه رنجهايي شد ، متحمل بايد ديگران ساختن
...ميكند اعطا برگزيدهاش انسانهاي
|