جهان در خانواده الگوي تحول
بزرگ تهران انتظامي نيروي فرمانده
شد عزل
مديرمسئول روحانيت ويژه دادگاه
كرد احضار را آبان هفتهنامه
جهان در خانواده الگوي تحول
يا صميمي كودكان و والدين و شوهر ، و زن ارتباط گذشته در
شخصي انتخاب با ازدواج قراردادهاي عقد.است نبوده عاطفي
ازدواج به جامعه ، بالاتر ردههاي افراد.نميگرفت صورت
و ميراث حفظ امنيت ، كسب براي وسيلهاي عنوان به
سياسي يا اقتصادي امتيازهاي ديگر به رسيدن يا داراييها
ميكردند نگاه
بعضي در.دارد وجود خانواده مختلف اشكال جهان ، سراسر در
آرام اقيانوس يا آفريقا آسيا ، دوردست مناطق مانند نواحي ،
و كلانها گسترده ، خانوادههاي شامل خانواده ، سنتي اشكال
كشورهاي بيشتر در اما.است نكرده تغيير چندان همسري چند
تعيين.است بروز حال در گستردهاي تغييرات سوم ، جهان
دورههاي مانند اگرچه ;نيست ساده تغييرات اين منشا دقيق
گسترش از متاثر اول درجه در عوامل ، اين غرب ، در پيشين
حركتي تغييرات ، اين بهطوركلي ، .است شهري زندگي و صنعت
فروپاشي و هستهاي خانوادههاي گسترش جهت در جهاني
.است خويشاوندي گروههاي ديگر انواع و گسترده خانواده
خانواده ساختار تغييرات تاريخي زمينه *
توسعه از پيش هجدهم ، و هفدهم قرون در غربي ، اروپاي
اعضاي دوره ، آن درداشت خاصي موقعيت سرمايهداري
كه معني بدين.بودند توليدي واحد يك بهطوركلي خانواده
همه و ميگرفت صورت آن به نزديك زمين يا خانه در توليد
.داشتند مشاركت توليد در كودكان ، جمله از خانواده ، اعضاي
اين صنعت ، گسترده ظهور از پيش حتي سرمايهداري ، گسترش
كار بازارهاي در اعضا جداگانه واردكردن با را موقعيت
اين اوج كار ، محل از خانه جدايي پيامد گسترش.كرد مخدوش
.بود جريان
سيستم مذكور تغييرات كه را فرض اين تاريخي ، بررسيهاي
بيشتر درميكند رد كرده ، منحل را گسترده خانواده
از پيش قرن چند تا حداقل خانواده غربي ، اروپاي كشورهاي
و نزديكتر بودن هستهاي به سرمايهداري ، نظام شكلگيري
بوده امروز از مهمتر جنبهها برخي در خويشاوندي ارتباطات
بزرگتر خانگي مستخدمان حضور بدليل خانوادگي گروهاست
ويژگيهاي و سرمايهداري توسعه ميان ارتباط اما ;بود
در آنچه از پيچيدهتر چشمگيري ، طرز به خانوادگي ، زندگي
كارخانههاي صاحبان "مثلا.بود است ، شده فرض پيشين نظريه
استخدام افراد از بيشتر را خانوادهها اغلب ابتدايي
كه بودند باور اين بر سنتي لحاظ به زيرا ;ميكردند
.كنند شركت توليدي كار در بزرگسالان مثل بايد كودكان
كار يعني كودكان ، بيرحمانه استثمار انتظار ، اين البته
اين و ميشد ، موجب را كارخانهها ، يا معادن بد شرايط در
انگيزه.است كارفرمايان به شده داده نسبت طمع از بخشي
خود از "عمدتا خانواده اقتصادي بهمپيوستگي گسستن
از استفاده منع روشنفكرانه قانون تدوين با كارفرمايان ،
زندگي اشكال كه ميرسد نظر به.شد ناشي كودك كار
زندگياش شيوه كه متوسط طبقه خانواده از امروزي خانوادگي
از بيشتر داشت "نزولي سير" زيادي حد تا قسمتها برخي در
.است شده متاثر روزمزد كارگر بر سرمايهداري مستقيم تاثير
خانوادگي زندگي توسعه مورد در استون تحليل و تجزيه اگرچه
به نياز و است مواجه تاملي قابل انتقاد با انگلستان در
مفيدي دستهبندي خانواده ، اشكال مورد در اما ;دارد تغيير
توسعه تحليل در او.ميكند پيشنهاد را تغييرات از
قرن اوايل تا شانزدهم قرن از سال ، سيصد طول در خانواده
و شانزدهم قرن در.ميكند مشخص را عمده مرحله سه نوزدهم ،
با خانواده" استون آنچه مسلط ، خانواده آن از قبل سالهاي
خانواده بر تمركز اگرچه.بود ،"ميناميد گسترده دودمان
اجتماعي ارتباطات در خانوادگي واحد اما بود هستهاي
ارتباطات.داشت معني خويشاوندان ديگر با گستردهتر ،
ارتباط از متفاوت و آزاد جوامع ارتباطات مشابه خانوادگي ،
پيوستگي و وابستگي مركزي نقطه ازدواج و بود گذشته سنتي
.نميرفت بهشمار طبقات همه در عاطفي
در فقط شادي كه بود اين رايج اعتقاد استون ، نظر براساس
رابطه و دنيا اين در نه است پيشبيني قابل بعدي دنياي
نياز با فقط كه است لازم گناه يك بلكه ;نيست لذت يك جنسي
در فردي آزادياست شده توجيه بشر ، نژاد مثل توليد به
ديگران علايق به امور ، همه در و زمانها همه در انتخاب ،
دولت يا كليسا همسايگان ، والدين ، نزديك ، خويشاوندان مثل
بسيار زندگي به اميد و بيارزش زندگي چون.بود وابسته
وابستگي فراميرسيد ، آساني به اغلب مرگ و بود پايين
.ميشد محسوب بياحتياطي ديگر شخص به زياد هيجاني
والدين و شوهر ، و زن ارتباط طوركلي به كه ميرسد نظر به
قراردادهاي عقداست نبوده عاطفي يا صميمي كودكان و
ردههاي افراد.نميگرفتند صورت شخصي انتخاب با ازدواج
كسب براي وسيلهاي عنوان به ازدواج به جامعه ، بالاتر
ديگر به رسيدن يا داراييها و ميراث حفظ امنيت ،
ازدواج.ميكردند نگاه سياسي يا اقتصادي امتيازهاي
.بود لازم صنعتگران و دهقانها اقتصادي بقاي براي "معمولا
كه بود طبيعي بالا طبقات همانند پايين طبقات بين در
صميمي ارتباط فقدانشود انجام ديگران توسط شريك انتخاب
يكديگر از افراد جسماني جدايي با خانواده در عاطفي و
در جامعه ، طبقات همه اين ، از پيش خيلي.نميشد بيان
و داخل در شخصي خلوت آن در كه ميكردند زندگي شرايطي
آن ، از بعد و هيجدهم قرن در.بود محدود بسيار خانه بيرون
سرمايهداري جوامع اكثر در افراد به جداگانه اتاق تخصيص
داشت زيادي اتاقهاي اگرچه ثروتمندان مسكن.ميشود مرسوم
.ميشدند وصل هم به "مستقيما اتاقها وصف اين با
.ميخوابيدند او مجاورت در يا ارباب اتاق در مستخدمان
اتاق دو يا يك كه خانههايي در فقير شهرنشينان و رعايا
تقسيم راحتي به هم اتاقها گاهي.ميكردند زندگي داشت ،
عنوان همان به "بعدا كه نميشد معلوم "مشخصا و ميشد
به كرد شروع خانواده بعد به هجدهم قرن از.شود استفاده
را خصوصي زندگي يك شرايط تا اجتماعي فواصل رعايت و حفظ
مدرن صورت به خانهها تغييرات ، اين آغاز در.آورد فراهم
از جدا نشيمن اتاقهاي با و خلوت براي مجزا هال با
از پيش استون ، نظر براساسميشدند طراحي خواب اتاقهاي
بعضي در "قبلا خانوادگي زندگي نوع اين توسعههايي ، چنين
خانواده نوع اين اوبود شده آغاز اجتماعي گروههاي از
از كه مينامد "پدرسالار محدودشده هستهاي خانواده" را
.مييابد دوام هجدهم قرن شروع تا شانزدهم قرن ابتداي
و خويشان مختص هستهاي خانواده در "قبلا كه وفاداري
دولت از تابعيت و كمرنگ بود ، محلي اجتماعي گروههاي
عنوان به خانواده رئيس عنوان به مرد قدرت.شد آن جانشين
خانواده و تقويت ، دولت به وابستگي در قدرتش از انعكاسي
.گرديد شده ، جدا مشخص واحد يك هستهاي
است خانوادهاي سازمان بنيان "محدودشده هستهاي خانواده"
ميشود مشخص ويژگي چند با و ميگيرد شكل بيستم قرن در كه
.ميكند خلاصه "عاطفي فردگرايي" واژه در را آنها استون كه
شخصي موضوع يك قبل از بيشتر ازدواج قراردادهاي شكلگيري
مختلف طبقات در عشق اظهار متفاوت الگوهاي گرچه.شد محسوب
از فزايندهاي طرز به همراه يك انتخاب اما آمد ، وجود به
متاثر هنجارها توسط شده هدايت عشقي يا عاطفي ارتباط يك
.ميكرد همراه ازدواج با "اختصاصا را جنسي تمايلات كه شد ،
و تعليم كه شد باعث كودكان و والدين عاطفي ارتباط توسعه
صورت هر به.گيرد قرار موردنظر كودكان شايسته تربيت
جريان يك صورت به جامعه ، در خانواده نوع اين مقبوليت
و نقصها انواع آن ، در ونيفتاد اتفاق متوالي و ساده
.دارد وجود جابهجاييها
پدرسالاري و جنسيت *
آثار خانواده ، جامعهشناسي بر موءثر عوامل مهمترين از يكي
جانبي اثرات كه است بوده زنان حقوق طرفدار نويسندگان
.است داشته اجتماعي زمينههاي سايه بر نيز گستردهاي
پدرسالاري ريشههاي تحليل به "مخصوصا زنان طرفداران
ساير در و خانواده در زنان بر مردان تسلط) پرداختهاند
كه است داده نشان مردمشناسي تحقيقات.(اجتماعي موءسسات
تسلط ماهيت و درجه گرچه ;بودهاند پدرسالار جوامع اكثر
.است بوده متفاوت آنها در مردان
در مخالف تمايلات بروز به منجر خانواده ، اشكال در تغيير
كار ، محل و خانه جدايي طرفي ، از.شد زنان موقعيت زمينه
زنان اتصال يا ارتباط شكلگيري به نوزدهم قرن پايان در
در زنان جاي كه باور اين.كرد كمك خانهداري امور به
گوناگون سطوح در زنان براي متفاوتي پيآمدهاي است ، خانه
پرستاران زن ، خدمتكاران خدمات از مرفهترها.داشت جامعه
طبقات زنان وظايف.ميشدند بهرهمند خانگي مستخدمان و
كه حالي در ;شد منحصر كودكان و خانه از مراقبت به متوسط
مسئوليت امانميشد شناخته "كار" فعاليتها نوع اين
در آنها.بود سنگينتر كارگر طبقه خانوادههاي در زنان
خانه در خود مسئوليتهاي به بودند مجبور كه حال عين
به.داشتند اشتغال كار به نيز صنعتي مراكز در بپردازند ،
استخدام زياد دستمزد دريافت براي زنان ديگر ، عبارت
از زنان اين بيستم قرن اوايل و نوزدهم قرن در كه ميشدند
.بودند كارگري و روستايي طبقات
و تيلي (فرانسه و بريتانيا) يافتهها اين بر تكيه با
صنايع در زنان استخدام ميزان كه ميگيرند نتيجه اسكات
حتي.است بوده پايين "نسبتا پارچه ، توليد جز به توليدي ،
به بريتانيا ، در كارگر ، زنان اكثر سال 1911 اواخر در
از درصد از 33 بيش.داشتند اشتغال خانگي و شخصي خدمات
بودهاند ، 16 خدمتكار بالا ، حقوق با شده استخدام زنان
خانه در آنها از تعدادي داشتهاند ، اشتغال خياطي به درصد
شاغل پارچه توليد صنايع در درصد و 20 ميكردند كار
تبعيت مشابهي الگوي از فرانسه در زنان استخدام.بودهاند
.است ميكرده
زنان استخدام وضعيت كه ميدهد نشان وضوح به آمارها اين
امور مشابه بخشهاي در صنعتي سرمايهداري گسترش دوره در
انحصار در "تماما "تقريبا بخش اين.است شده متمركز سنتي ،
مرد ، كارگران به نسبت پايين بسيار دستمزد سطح با زنان ،
در.بودند مجرد و جوان كارگر ، زنان اكثر حال هر به.بود
فقط و مجرد ، بريتانيايي زنان درصد 70"تقريبا سال 1911 ،
پي در تاريخ آن از.شدند استخدام متاهل زنان درصد 10
صنعت در زنان استخدام و وقت تمام خانگي مستخدمان كمبود
.كرد تغيير چشمگيري طرز به زنان استخدام الگوي پارچه ،
با كه پيشرفته سرمايهداري كشورهاي در اداري مشاغل گسترش
خدماتي مشاغل و اداري كارهاي در زنان اشتغال افزايش
جهت در معنادار حركت يك به نميتوانست است ، بوده همزمان
انتظار.شود تعبير توليدي سيستم در بيشتر جنسيتي برابري
در پايين سطح مشاغل به زن ، كارگران تمامي كه ميرفت
كارمندان ، شغلي آينده.يابند دست مغازهها يا ادارات
نمايش به را پديده اين رشد چگونگي از خوبي تصوير
.ميگذارد
كارمندان درصد يك از كمتر نوزدهم ، قرن اواسط در
ميبايست كارمندشدن براي زنان اما ;بودند زن بريتانيايي
قرن.باشند مجهز آمار از استفاده مثل مهارتهايي به
.بود اداري فعاليتهاي تمام كردن مكانيزه دوره بيستم
شكل تغيير به نوزدهم قرن اواخر در تحرير ، ماشين معرفي
نيمه فعاليتهاي از مجموعهاي به "دفتري كارگر" حرفه
فروشندگان و كارمندان بيشتر نيز امروزهشد آغاز ماهرانه
.هستند زن فروشگاهها
شركت غربي ، كشورهاي همه در دوم ، جهاني جنگ از دورهاي در
كه يافته گسترش چشمگيري طرز به كار نيروي در زنان
امكانات برخي.دارد تعلق متاهل زنان به افزايش بالاترين
اگرچه -اكنون بوده مردان انحصار در "تقريبا كه جديد شغلي
.است شده ايجاد زنان براي -محدود
جوامع در كه اجتماعي فعاليتهاي در مشاركت چگونگي
پدرسالارانه روابط از متاثر است ، حاكم امروز سرمايهداري
پستهاي و سياسي) زمينهها همه در زنان موقعيت.است
تبعيض" واقعي تجسم زنان.است مردان از پايينتر (كليدي
وظايف به آنان از بسياري تاكنون زيرا ;هستند "برابر دو
بيشتر.داشتهاند اشتغال كودكان از مراقبت و خانوادگي
شدت به زنان كه كردهاند تصديق زنان طرفدار نويسندگان
روابط شديد نفوذميشوند واقع سوءاستفاده مورد
پديده كه ميدهد نشان بشري جوامع در پدرسالارانه
.است نبوده سرمايهداري ظهور اثر بر پدرسالاري
شرايط داشتن پايين ، دستمزد با حرفههاي در زنان تمركز
در زنان شكست و ترقي ، و پيشرفت دورنماي فقدان و كاري پست
به مرد كارگران و كاركنان نگرشهاي از مختلف حرفههاي
با زنان.ميشود متاثر كودك تولد از و زنان اشتغال
خود جنسيتي نقش پذيرش به خانه امور به بيشتر پرداختن
"بودن خانواده و خانه به متعلق" عقيده و ميدهند ادامه
تشكيل كه ميپذيرند آنان ديگر عبارت به.ميپذيرند را
از ناشي اقتصادي امتيازهاي برتراز ازدواج و خانواده
برابري ايجاد.است صنعتي كار در كامل و برابر مشاركت
براي مطلوب پايان "لزوما خانه از خارج كار در جنسيتي
انسانگرايي يا شكل تغيير ;نيست سرمايهداري اقتصاد
نخواهد تضمين را جنسيتي استثمار حل صنعتي ، سرمايهداري
تاريخي تحول زمينههاي در ريشه موضوع اين چون كرد ،
.دارد خانواده
اجتماعي جديد الگوهاي و خانوادگي زندگي *
بار اولين براي وقتي افراد اكثر كه ميدهد نشان شواهد
-طلاق نرخ بالاترين با كشورهايي در حتي -ميكنند ازدواج
حقايق اما ;هستند زندگي طول در تعهد نوعي پذيرش به معتقد
از معناداري نسبت حاضر ، حال در.ميدهد نشان ديگري چيز
.دارند كوتاهي دوران قراردادي ، ازدواجهاي
ازدواج زندگي براي داشتند عقيده كه افرادي از بسياري
.كنند زندگي تنها ميشوند مجبور پايين سنين در ميكنند ،
شريك مرگ علت به كه است افرادي از بيش افراد اين تعداد
نشان بررسيها.ميبرند بهسر تنها "اجبارا خود زندگي
مجدد ، ازدواج به گرفته طلاق افراد گرايش عليرغم كه ميدهد
و ميكنند زندگي تنهايي به يا آنها از قابلتوجهي تعداد
تكوالدي خانوادههاي مانند ازدواج دو بين فاصل حد در يا
.ميبرند بهسر
تعداد در هم مردم ، بيشتر گذشته سال بيست با مقايسه در
از.ميكنند زندگي تنها جمعيتي ، نسبي تعداد در هم و مطلق
ميكنند ، زندگي تنها كه افرادي نسبت بيشترين تاكنون ، 1960
سالهاي در اما ;ميگيرند قرار مسن افراد سني گروه در
يافته افزايش سالهها سني 24تا44 گروه در نسبت اين اخير
بيش و كم طريق به متاهل افراد به مجرد افراد نسبت.است
كه كودكاني تعداد كه همانطور.است يافته افزايش موازي
دووالدي خانوادههاي به نسبت ميكنند ، زندگي والد يك با
آمريكا آماري جمعيت در حاضر ، حال در.است يافته افزايش
را نفره تك خانواده كه نكردهاي ازدواج زوجهاي گروه يك
شيوه اين كه آنجا از.ميشود ديده نيز دادهاند شكل
.نيست آسان پيشين دوران با آن مقايسه است بدعت يك زندگي
رسمي ، ازدواج بدون كه افرادي جوانتر سني گروههاي ميان در
هرچند ;است يافته افزايش منظم بهطور دارند مشترك زندگي
كوچك ازدواجكردهها عظيم خيل با مقايسه در تعداد اين
.است
تكوالدي خانوادههاي مجرد ، افراد تعداد كه اين وجود با
حال ، اين با ;است توجه قابل خانوادگي زندگي اشكال ساير و
در را خود زندگي عمده بخش مردم بيشتر كه حقيقت اين
باقي همچنان ميكنند ، سپري "معمول و سنتي" خانوادههاي
يك شامل واحد ، خانوادهاي اعضاي آنها كه معنا بديناست
با كه هستند مخالف جنس به علاقهمند كرده ازدواج زوج
.ميكنند زندگي خانه يك در كودكان با و يكديگر
طلاق نرخ اخير ، دهه سه دو در غربي ، كشورهاي بيشتر در
در طلاق نرخ تا 1975 ، سال 1950 از.است يافته افزايش
در انگلستان و درصد مقياس 40 سطح كمترين در فرانسه
چنين با.است داشته افزايش درصد سطح 400 بالاترين
آمار اين "مثلا.شود برخورد احتياط با بايد آمارهايي
يا و ميكنند زندگي هم با ازدواج بدون كه افرادي شامل
جدا هم از رسمي طلاق بدون كه كردهاي ازدواج افراد
آمارها اينكه سر بر بحث دليل ، همين به.نيست ميشوند ،
در ازدواج و خانواده در معناداري تغييرات بروز نشانگر
به مورد اين در كه افرادي.بود خواهد مشكل هستند ، غرب
شكل در آمارها كه ميكنند خاطرنشان پرداختهاند ، بحث
پديدهاي را هستهاي خانواده ازهمپاشيدگي خود ، متوالي
نااميدي و محافظهكاري با برخي.دادهاند نشان درازمدت
زوال روبه اخلاقي مسئوليت سنجش مثابه به را آمارها اين
"كاملا ديدگاهي از ديگران.ميدهند قرار مدنظر جامعه
اشكال ساير توسعه براي امكان يك عنوان به آن از متضاد ،
به را خانواده كه آنجا تا.ميكنند استقبال اجتماعي
.ميدهند قرار مدنظر سركوبگر ، "ذاتا نهاد يك مثابه
اشكال ديگر توسعه از شاخصي عنوان به را آمارها بنابراين
.ميگيرند درنظر اجتماعي
.است ناتني خانوادههاي افزايش طلاق ، نرخ افزايش نتيجه
بوده مير و مرگ بالاي نرخ حاصل ناتني خانوادههاي "قبلا
در كودكان از زيادي تعداد حاضر حال در ولي است
رشد است ناتني والد زوجها ، از يكي كه خانوادههايي
يا و شده جدا والدين با آنها منظم ارتباط اما ميكنند
و مشكلترين از برخي "مطمئنا.ميشود حفظ گرفته طلاق
ناشي شرايط اين از خانوادگي مدرن ارتباطات بااهميتترين
هم خودشان آينده ، در "احتمالا امروز ، كودكان.ميشود
غلبه از متحده ايالات.ميشوند ناتني والد هم و تني والد
.ندارد فاصله چندان زندگي بر ناتني خانواده
ازدواج" واژههاي منفي مفهوم "ناتني والد" اصطلاح از
رايج گذشته در كه "خورده شكست خانواده" يا "خورده شكست
كنوني وضعيت مورد در.ميشود متبادر ذهن به است بوده
و جامعهشناسان ميان در بحثهايي خانواده و ازدواج
انحلال زمينه در خصوص به كه گرفته صورت عمومي رسانههاي
.است كافي تاريخي ابعاد فاقد جنسي رفتار و ازدواج
از صنعتي جامعه تئوري كه و 1960 دهه 1950 سالهاي در
تفسير بود ، بهرهمند تحليل و تجزيه براي مقبوليت نوعي
.داشت تسلط جامعهشناختي ادبيات بر خانواده توسعه از خاصي
شدت به خانواده شدن ، صنعتي از پيش تا تفسير ، اين براساس
و (گسترده خانواده) داشت قرار خويشاوندي روابط احاطه در
صنعتي ، جامعه به انتقال با.بود اقتصادي توليد محور
به خويشاوندي وسيع روابط.شد منحل گسترده خانواده
.يافت تقليل فرزند و شوهر و زن شامل هستهاي ، خانواده
مثل كردهاند پيشنهاد را نظريه اين كه محققاني بيشتر
جامعه در ازدواج و خانواده اهميت مدافع "قويا پارسونز
و زادن براي هستهاي خانواده اصل ، در.هستند معاصر
يك گذشته ، از بيشتر حتي و ميماند باقي كودكان پروردن
در.ميشود اعضايش براي رضايت و عاطفي حمايت منبع
.است شده اعتراض شدت به نظريه اين به اخير ، سالهاي
به "عمدتا كه است اجتماعي تجليل از بخشي خانواده مطالعه
.است يافته تغيير همزمان توسعههاي از مجموعهاي وسيله
تاريخي يافتههاي به قسمتها بيشتر در ديدگاه ، اين در
خانواده مطالعه براي كه حالي در ;است شده استناد ضعيفي
وجود حاضر زمان از پيش كه خانواده بر حاكم روابط به
نويسندگان فرضهاي از برخي روي اين از.است نياز داشته
.ميباشد ترديد مورد "كاملا پيشين
ازدواج *
با سرمايهداري توسعه جامعهشناسان ، از بسياري نظر به
-بهطوركلي.است بوده همراه خانواده اندازه در اساسي كاهش
در گسترده خانوادههاي از استنباط اين -اشتباه چه اگر
انفجار جريان اصلي منبع كه سوم جهان كشورهاي از گروه آن
شلوغ خانههاي از تصويري آنها.ميشود ناشي هستند ، جمعيت
.كردهاند ارائه اروپا در سرمايهداري پيش دوره
نيز مرسوم شيوه اما.نبودند غيرمرسوم گسترده خانوادههاي
و بريتانيا هفدهم قرن درباره كه مورخاني.نبودهاند
ميانگين سن كه دادهاند نشان كردهاند تحقيق فرانسه
سال هفت و بيست تا سه و بيست بين "احتمالا زنان ازدواج
و روستائيان به نسبت برجسته ثروتمندان.است بوده
در زنان سن.داشتهاند گستردهتري خانواده صنعتگران ،
سريعتر همسر ، مرگ دليل به مردان و بوده پايينتر ازدواج
.ميكردند مجدد ازدواج به اقدام
سوم يك "تقريبا و بود پايين خيلي زندگي به اميد گذشته در
.ميدادند دست از را خود جان زندگي اول سال در نوزادان
فرزندان از نيمي متوسط طور به فرانسه ، در هفدهم ، قرن در
و مرگ نرخ.ميرفتند دست از سالگي ده از قبل تا رعايا
دوران از بيش مقايسه مورد سني گروه در نوجوانان مير
در پايين طبقات خانوادههاي در درنتيجه.است بوده معاصر
تعداد گرچه.است داشته وجود كودك سه يا دو حدود مقطع هر
جمعيت ، از نيمي اما بود ، بيشتر خيلي شده متولد كودكان
.بودند سال شصت بالاي كوچكي اقليت و سال بيست زير
حركت داد رخ نوزدهم و هجدهم قرون در كه "جمعيت انتقال"
تغيير بلكه نبوده ، كوچك به بزرگ خانوادههاي سمت از شديد
متوسط سناست بوده نسلها ارتباط و خانواده تركيب در
پيدا ادامه قرن طول در حالت اين و آمده پايين ازدواج
افتاد ، اتفاق نوزدهم قرن در كه جمعيت افزايشاست كرده
طول رفتن بالا حاصل بلكه نبود ولد و زاد افزايش دليل به
خانواده ماهيت براي شده توصيف تغييرات.بود افراد عمر
كه بسياري عوامل.كرد ايجاد مشكل كارگر طبقات در وسيع
ميكرد ، محدود را خانواده اندازه ميبايست واقع در شد ذكر
در اقتصادي ، فعاليتهاي در كودكان مشاركت دليل به اما
در كه بود نياز مورد بزرگ خانوادههاي توليد ، سنتي اشكال
بار يك بزرگ خانوادههاي كودكان ، و زنان اشتغال عدم صورت
از پيشگيري جديد روشهاي.ميآمدند بهشمار اقتصادي
نسبي بهطور است ، فردگرايي از نمادي كه پيشرفته آبستني
خانواده همان كه -مدت طولاني و بادوام ازدواجهاي عامل
ادامه هم حاضر حال در الگو ايناست شده -است هستهاي
.دارد
بود خواهد اين خانواده آينده انحلال قبولتر قابل تفسير
عنوان به را "عاطفي فردگرايي" اصل چيرگي معاصر تحولات كه
.دهد ارائه خانوادگي زندگي راهنماي اصل
نشاندهنده است ممكن طلاق بالاي نرخ اينكه تشخيص براي
به باشد ، خانوادگي يا زناشويي وضعيت از عميق نارضايتي
و راسخ عزم كه است شاخصي عاطفي فردگرايي.نيست نياز بينش
نشان را ارضاءكننده و پاداشدهنده روابط ساختن به تمايل
بالاي نرخ با گذشته در طلاق نرخ بيسابقه افزايشميدهد
طلاق كه افرادي اكثر.است شده همراه مجدد ازدواج
آنگونه پديده اين فهمميكنند مجدد ازدواج ميگيرند ،
پديده اين زيرا ;نميباشد قبول قابل شده بازگو تاكنون كه
امروزي جوامع در مردم اكثر براي كه ميدهد نشان بهسادگي
اما.ميرود بهشمار ضروري "كاملا عاطفي منبع خانواده
توده آن در كه شرايطي.است پيچيده بسيار واقعيت "مطمئنا
ميكنند كار كارگري ستمگرانه و تيره حقوقي وضعيت در مردم
پوچ وقايع از سلسلهاي اجتماعي ، روابط كه شرايطي در و
فضاي در شخصي روابط ميكند ، خلق را زندگي گي روزمره
دنياي از گريز براي پناهگاهي عنوان به است ممكن خانوادگي
وسيع و عميق تغييرات غياب در وليشود تلقي بياحساس
چون متضادي تنشهاي فشار زير خانواده "احتمالا اجتماعي ،
.ميماند باقي ياس و اميد ;ظلم و عدالت
از خارج و داخل جنسي ارتباط ،"عاطفي فردگرايي" افزايش
شخصي ارضاي منظور به را ازدواج رسمي قراردادهاي
دلايل درمورد راديكال ، نويسندگان از بعضي.است دربرداشته
به جنسي سركوبي در آن نقش و سرمايهداري آمدن وجود به
به شخصي اميال محدودكردن و كاهش سير.پرداختهاند بحث
حفظ باعث ويكتوريا دوران قوانين و اخلاقيات مظهر عنوان
قرن سرمايهداري در صنعتي جوامع موردنياز و سخت انضباط
اين دهه 1960 اواخر دانشجويي جنبشهاي در اما.شد نوزدهم
آزادي تامين كليد سرمايهداري نظام در جنسي آزادي كه نظر
قرار پذيرش مورد است ، روزمره زندگي و جدي كار در عمومي
سرمايهداري بارز صفت عاطفي فردگرايي اينرو از.گرفت
.ميرود بهشمار معاصر
نموده روشن جالبي شيوه به را موضوع اين فاكولت "اخيرا
فهميد كرد سعي بايد آنچه كه ميكند خاطرنشان او.است
اشتغالات ايجاد علت بلكه ;نيست جنسي سركوبي شروع چگونگي
جنسي مسائل چرا اينكه و است جنسي تمايلات مورد در ذهني
تمايلات از آزادي.است شده شخصي ارضاي و رضامندي كانون
.است موردنياز جنسي تمايلات براي آزادي از بيش جنسي
دارد ادامه
بزرگ تهران انتظامي نيروي فرمانده
شد عزل
نظري فرهاد سرتيپ مقصرشناختهشدن پي در:اجتماعي گروه
دانشگاه ، كوي حوادث در بزرگ تهران انتظامي نيروي فرمانده
.شد معرفي جديد فرمانده و عزل خود پست از وي
نيروي جديد فرمانده انصاري سرتيپ معارفه مراسم در
از نيرو اين فرمانده لطفيان هدايت بزرگ تهران انتظامي
را بزرگ تهران انتظامي ناحيه سرپرستي مدتي كه نظري سرتيپ
نظري دوم سرتيپ خدمات از من:گفت و كرد تشكر داشت برعهده
وي عملكرد آن از بعد و ميكنم تشكر دانشگاه كوي حادثه تا
.ميشود ارزيابي قضايي مراجع سوي از
تا ابتدا از بايد انتظامي نيروي عمليات:گفت لطفيان
كند شخصي برخورد نميتواند پليس و باشد حسابشده انتهايش
.كند عمل قاطعيت با و مقررات طبق بايد بلكه
پيدا امان مجرمان كه شود باعث نبايد جنجالها:افزود وي
بين از انتظامي نيروي پرسنل در را بهنفس اعتماد و كنند
.ببرند
شرارتها مقابل در و مسئول و هستيم مامور ما:افزود وي
جفا و كنيم وظيفه انجام بايد بگذريم خود حق از اينكه ولو
اعتدال مسير از را انتظامي نيروي پرسنل نبايد ستمكاري و
.كند خارج صحيح رفتار و
و مسئولان فرماندهان ، به خطاب انتظامي نيروي فرمانده
از زيادي بيمهريهاي با شما:گفت انتظامي نيروي پرسنل
.هستيد روبرو معاند و جاهل نادان ، اشخاص سوي
به انتظامي نيروي فرماندهي جانشين انصاري سردار از وي
بزرگ تهران انتظامي ناحيه فرماندهي مسئوليت قبول خاطر
.كرد تشكر
فرماندهي جانشين انصاري محسن سردار مراسم اين پايان در
عنوان به سمت حفظ با اسلامي جمهوري انتظامي نيروي
حسن سرتيپ بزرگ ، تهران انتظامي ناحيه فرماندهي
و بزرگ تهران انتظامي ناحيه جانشين عنوان به رستگارپناه
نيروي هماهنگكننده معاون عنوان به اصلانزاده دوم سرتيپ
.شدند معرفي بزرگ تهران انتظامي
به انتظامي نيروي غيرقانوني ورود پي در است گفتني
تحقيقات از پس دانشجويان ضربوشتم و دانشجويان خوابگاه
انتظامي اداره در ناتواني به نظري سرتيپ تحقيق كميته
مقصر نيز انتظامي فرماندهان از ديگر تن چند و متهم تهران
.شدهاند شناخته
مديرمسئول روحانيت ويژه دادگاه
كرد
احضار را هفتهنامهآبان
آبان هفتهنامه مديرمسئول عليپور محمدحسن:اجتماعي گروه
.شد احضار روحانيت ويژه دادگاه به
ويژه دادگاه بازپرسي و احضاريه برگه در گزارش بنابراين
عليپور از شد آبان دفتر تحويل چهارشنبه روز كه روحانيت
هفتهنامه در نظام عليه تبليغ جهت به":است شده خواسته
چهارم شعبه در ماه شهريور هشتم دوشنبه روز در "آبان
.كند پيدا حضور تهران روحانيت ويژه دادسراي
در آبان مديرمسئول روحانيت ويژه دادگاه اقدام درپي
اين به نسبت ارشاد وزارت مطبوعاتي معاون به نامهاي
آمده نامه اين از قسمتي در.كرد اعتراض غيرقانوني احضار
جرايم "ثانيا و نيستم روحاني بنده "اولا... "است
دادگاه و شود رسيدگي بايد مطبوعات دادگاه در مطبوعاتي
".ندارد را مطبوعاتي جرايم به رسيدگي صلاحيت روحانيت ويژه
در روحانيت ويژه دادگاه اعمال قبيل اين ميشود يادآور
محافل اعتراض مورد همواره قضائيه قوه قبلي رياست دوران
رياست دوران در است اميد كه بوده فرهنگي و مطبوعاتي
.شود برخورد قاطعانه آن با هاشمي آيتالله
|