ميگيرد؟ شكل چگونه پيشرفت انگيزه
تاكيد مورد رواني احتياجات درباره بايد كه مهمي نكته
نظر اختلاف سبب گاهي احتياجات اين كه است اين گيرد قرار
نيازهاي كه رفتارهايي برخلاف زيرا ميشوند ، سوءتفاهم و
بودن يكسان و بودن فطري علت به ، برميآورد را ذاتي
ميگيرد قرار همگان قبول مورد احتياج
موقعيتهاي در كه دارد زيادي تواناييهاي و استعداد انسان
.ميرساند عمل مرحله به را آنها از برخي مناسب و مختلف
استعدادي ديگر بهعبارت يا درآوردن فعل به قوه از مسئله
درك كه است انگيزش اصول از يكي درآوردن ، عمل مرحله به را
شناخته انسان رفتار علل كه هنگامي.دارد زيادي اهميت آن
.ميشود ميسر خوشبختي و خودشناسي شود
يا علت اين و است علتي معلول انسان رفتار و اعمال كليه
را كاري يا و بزند كاري به دست فرد كه ميشود سبب علل
انسان كه ميشوند سبب انگيزهها درواقع.سازد رها
.بزند عمل به دست و دهد بروز را خود استعدادهاي
يك است ، رفتار براي مهم انگيزه دسته دو داراي انسان
حيوانات كه هستند همانهايي "تقريبا انگيزهها از دسته
يا (1)ذاتي نيازهاي و واميدارند فعاليت به نيز را
كه هستند انگيزههايي ديگر دستهدارند نام فيزيولوژيك
و شدهاند حاصل تجربه براساس و اجتماع در زندگي از
.دارند نام رواني نيازمنديهاي يا (2)اكتسابي احتياجات
تحريكاتي سبب فيزيولوژيك سايقهاي يا ذاتي انگيزههاي
تا واميدارند كوشش به را آن و ميشوند ارگانيزم در
تعادل نظريه موجب به.نمايد برقرار را رفته دست از تعادل
و ميشود تعادل مجدد برقراري صرف ارگانيزم كوشش (3)حياتي
تعادل خود به خود بدن خورد ، برهم بدن تعادل كه صورتي در
بدن موازنه كه صورتي در مثال بهعنوان.ميكند برقرار را
شود اختلال دچار نمك مانند مادهاي رفتن ازدست اثر در
و نمك به دسترسي با تا ميآيد وجود به جنبشي و اشتياق
تعادل رو اين از.شود برقرار تعادل دوباره آن خوردن
.است فعاليت مهم بسيار و اساسي عامل حياتي
رفته دست از تعادل فيزيولوژيك ، فشار آنكه براي انسان ، در
اجتماع در فرد.دارد ضرورت يادگيري بازگرداند ، را
در.كند رفع را خود ذاتي نيازمنديهاي چگونه كه ميآموزد
ديگران با تماس و اجتماعي زندگي اثر در انسان حال عين
احتياجات كه ميآورد بهدست نيز را ديگري انگيزههاي
.ميشود ناميده اكتسابي
ديگر احتياجات همه از ذاتي انگيزههاي كه نيست ترديدي
محبت ، غذا ، فاقد كه شخصي مثال بهعنوان و است نيرومندتر
.دارد احتياج غذا به همه از بيش باشد قدرت و احترام
اتومبيل خريد و گفتن شعر به ميل گرسنه شخص ديگر بهعبارت
از كه انگيزههايي حال ، درعين اماندارد اسكي وسايل و
انگيزش در زيادي قدرت آمدهاند بهوجود اجتماع تاثير
.دارند رفتار
شوند برآورده فيزيولوژيك نيازمنديهاي وقتي كه همانطور
.ميرود بين از يا و مييابد كاهش آنها بروز از حاصل تنش
سبب و ميكاهد رواني فشار از نيز رواني انگيزههاي ارضاء
.ميشود رواني سعادت و رضايتخاطر
روانشناسي توسعه رهبران از يكي كه (4)مازلو آبراهام
آدمي انگيزههاي طبقهبندي براي جالبي راه است انسانگرا
كرد ارائه نيازها از مراتبي سلسله مازلو.است كرده عرضه
بالاتر سطوح در و ميشود آغاز زيستي اساسي نيازهاي از كه
از پس تنها كه ميرسد پيچيدهتري رواني انگيزههاي به
ميگيرند برعهده مهمي نقش اوليه نيازهاي شدن برآورده
ارضا حدودي تا دستكم بايد معين سطح هر نيازهاي.(شكل 1)
عوامل بهصورت بتوانند بعدي سطحي نيازهاي تا شوند
امنيت و غذا به دستيابي وقتي.آيند در عمل تعيينكننده
مسلط فرد اعمال بر نيازها آن ارضاي باشد ، مشكل جسماني
نخواهند چنداني اهميت بالاتر سطح انگيزههاي و شد خواهد
شوند ارضا بهآساني اساسي نيازهاي كه زماني فقط.داشت
ذوقي علائق صرف را خود نيروي و وقت ميتواند آدمي آنوقت
مردم كه اجتماعاتي در هنري و علمي كوششهايكند فكري و
.نميشود شكوفا كنند ، مبارزه ايمني و مسكن غذا ، براي بايد
بشر احتياجات
اصلي دسته دو به را آنها ميتوان احتياجات بررسي در
ديگر دسته و ذاتي احتياجات را دو اين از يكي:كرد تقسيم
ذاتي نيازمنديهاي.ميدهد تشكيل اكتسابي نيازمنديهاي را
زنده موجود جداييناپذير جزء و شده نهاده فرد طبيعت در
آب ، غذا ، به نياز شامل ميتوان را احتياجات اين.ميباشد
جنسي سايقهاي و مادري كشش همچنين و حرارت خواب ، هوا ،
.دانست
اثر در اكتسابي نيازمنديهاي ذاتي ، احتياجات برخلاف
همانند بهتدريج ، و ميآيند بهوجود اجتماعي زندگي
و ميگيرند خود به واقعي و جدي جنبه فيزيولوژيك احتياجات
.مييابند مهمي نقش رفتار انگيزش در
مردم براي آنچنان خود خاص ماهيت علت به رواني احتياجات
دست آنها از نميتواند فرد كه درميآيند عادي بهصورت
عادت آنها به كه آنچه از ابتداييتر روشهاي به و بردارد
اينكه درباره بحث صورت اين در.نمايد برگشت است كرده
مرفهتر و آسودهتر خود پيش قرن يك اسلاف از امروز مردم
پيش قرن يك افراد زيرا است بيفايده ميكنند زندگي
بحث ترتيب همين به.داشتند كمتري اكتسابي احتياجات
امروز زندگي وسايل بودن تجملي يا داشتن ضرورت درباره
واقعيت كردن انكار تلويزيون يا و اتومبيل يخچال ، مانند
پيش از بيش مردم امروز ، .بود خواهد اكتسابي احتياجات
.شوند برآورده بايد كه دارند جديد اكتسابي نيازمنديهاي
بالا را مردم زندگي سطح جديد اكتسابي نيازمنديهاي درواقع
بايد كه مهمي نكته.كردهاند عادت آن به مردم و برده
كه است اين گيرد قرار تاكيد مورد رواني احتياجات درباره
ميشوند ، سوءتفاهم و نظر اختلاف سبب گاهي احتياجات اين
و برميآورد را ذاتي نيازهاي كه رفتارهايي برخلاف زيرا
همگان قبول مورد احتياج بودن يكسان و بودن فطري علت به
يكسان همه بين در نيازمنديها از دسته اين ميگيرد قرار
سطح.است متفاوت جامعه هر اقتصاد و فرهنگ براساس و نيست
و دارد تفاوت فقير مردم وضعيت با ثروتمند مردم زندگي
.باشد متفاوت هم با است ممكن نيز آنها نيازمنديهاي
احتياج شامل ميتوان را اكتسابي نيازمنديهاي كلي بهطور
به ميل احترام ، به احتياج امنيت ، به نياز محبت ، و عشق به
.دانست قدرت و موفقيت به نياز استقلال ،
تاثير و است بشر زندگي لازمه محبت و عشق:محبت به احتياج
داده نشان مختلف پژوهشهاي.دارد انسان شخصيت رشد در خاصي
محروم كافي محبت از كه كودكاني شخصيت رشد كه است
قرار محبت مورد كه است كودكاني از كندتر بودهاند
محبت جلب به قادر نيز بزرگسالي در كودكان اين.گرفتهاند
و محبت به احتياج فرد هر "اصولا.نيستند محبت ابراز و
اختلال به است ممكن احتياج اين از محروميت و دارد دوستي
.شود ناسازگاري موجب و بينجامد شخصيت و روحي
شده بنا محبت بر انسان همكاري اساس اينكه به توجه با
مستعد فرد نشود ، برآورده دوستي و عشق به نياز اگر است
.شد خواهد كجروي و رواني اختلالهاي به ابتلاء
زندگي در دارد ميل كسي هر:موفقيت و احترام به احتياج
.گيرد قرار احترام و تائيد مورد جامعه در و باشد موفق خود
احترام جلب و موفقيت كسب براي مردم بيشتر تلاش درواقع
واميدارد كوشش و كار به را فرد موفقيت به نياز.ميباشد
براساس.شود شناخته كفايت با و باارزش ديگران نظر از تا
دست به را ديگران احترام تا ميكند سعي فرد انگيزه اين
قابليت و شايستگي براساس بايد احترام است بديهي.آورد
احترام مفهوم ديگران چاپلوسانه ستايشهاي وگرنه باشد فرد
.داشت نخواهد را واقعي
فيزيولوژيك سايقهاي كه همانطور:امنيت به احتياج
كار به را او و ميدهد قرار فشار تحت را ارگانيزم
براي و شده موجود تلاش سبب نيز امنيت انگيزه واميدارد ،
در.ميكشاند امنيت جستجوي به را او خوشبختي و سلامت
افراد ميشود برآورده خوبي به احتياج اين كه جامعههايي
انسان وقتي.ميكنند تلاش ديگر نيازمنديهاي ارضاء براي
پيشرفت به ميتواند باشد امان در محيط اضطراب و وحشت از
.بپيمايد را تكامل روند و بينديشد خود تعالي و
موفقيت و پيشرفت به نياز
نطفه شدن بسته موقع از حتي يا و تولد زمان از حقيقت در
كه هنگامي و ميبرد بسر محيط با دائم كشمكش در فردي هر
ارضاء و لذت احساس ميآيد فائق زندگي مشكلات از قسمتي بر
خواهد محروميت و ناكامي احساس شكست درصورت و نموده خاطر
.كرد
خود ناكامي احساس باشد ، سالمي و عادي فرد شخص اين اگر
محيط ، در كه حقيقت اين درك و واقعبيني بهوسيله را
عاجز آنها بر آمدن فائق از او كه ميباشد موجود موانعي
چنين استعداد كه فردي.نمود خواهد جبران است ،
شكستش بر "دائما ندارد را محيط با سازش و انعطافپذيري
.زد خواهد صدمه خود فكر سلامت به بيهوده شده ، افزوده
ديوار به عبث به را خود سر كه است فردي مانند او زيرا
كند حفظ را خود سلامت بتواند فرد اينكه برايميكوبد
.شود ارضاء او در مثبت فعاليت و پيشرفت به احتياج بايد
دچار فرد گردد ، سركوب مداوم طور به تمايل اين گر ا زيرا
.خواهدشد رواني اختلالات
تا بايد فرد هر هدفهاي روان ، بهداشت برقراري منظور به
مدتي بعداز صورت ، اين درغير باشد دسترس در زيادي اندازه
.شد خواهد مبتلا رواني ناراحتيهاي به محروميت ، و شكست
خود براي فرد كه هدفهايي بهنسبت بايد هميشه را موفقيت
نسبت به بايد را هدفها اين و نمود تعريف است ساخته
درنظر آيد نائل آنها به ميخواهد كه فردي استعدادهاي
ميرسد بهنظر منطقي شخص يك براي كه هدفي زيرا.گرفت
.باشد صعبالوصول و غيرمنطقي ديگر شخص براي است ممكن
خود محيط از قسمتي بر تا است لازم سالم فرد هر براي
با "دايما زندگي دوران تمام در او حقيقت در و باشد مسلط
.گردد مستولي آن بر كه دارد سعي و بوده كشمكش در محيط
اين ارضاء و ميكند ظهور گوناگون صورت به موفقيت به ميل
.اصولي امريست رواني ، بهداشت نگاهداري براي ميل
ساخته ، خود براي شخص كه هدفي نسبت به "معمولا موفقيت چون
در سعي اينكه از قبل بايد او بنابراين.ميشود سنجيده
و ماهيت مورد در اطلاعاتي نمايد خود هدف به دستيابي
.كند كسب خود استعدادهاي وسعت
واقعيت بايد فرد رواني ، بهداشت اساسي اصول از يكي طبق
.كند قبول است ، موجود كه آنچنان را
و قدرت حدود رادر خود هدفهاي باشد ، واقعبين او اگر
و تخيلي و غيرواقعبين شخص بالعكس و ميدهد قرار امكانات
خيلي را خود هدفهاي تا ميكند سعي هميشه ايدهآليست ،
و شكست با "دائما درنتيجه و دهد جاي مقدورات از بالاتر
.شد خواهد روبهرو ناكامي
دمبو ، لوين ، نامهاي به مشهور محققين از نفر چهار
اصل چهار براساس را بودن واقعبين معني سيرز و فستينگر
:ميدهند قرار زير
خود از او كه بود ، خواهد بيشتر زماني فرد واقعبيني -1
چه آرزويش اينكه يا چيست ، زندگي از انتظارش بپرسد
.ميباشد
بازي در تا باشد بيشتر حرفه و شغل در بايد واقعبيني -2
.ديگر لذتبخش فعاليتهاي يا تفريح و
زودتر ، غيرواقعبين ، اشخاص به نسبت واقعبين افراد -3
.ميشوند روبهرو مشكلات با آسانتر و سريعتر
تا ميكند ، كمتري عاطفي هيجانات ايجاد تدريجي ، موفقيت -4
.شكست
فكر طرز ايجاد باعث حساسيت و هيجان و اضطراب
است موجود قوي امكان بنابراين.شد خواهد غيرواقعبينانه
باشد مداوم شكست نتيجه بيشتر غيرواقعبينانه فكر طرز كه
.دائمي موفقيت تا
از تعدادي با را آزمايشي سيرز تحقيقات از يكي در
و شكست تاثير آن در كه داده انجام دانشگاه دانشجويان
.است نموده اندازهگيري حروف يادآوردن در را موفقيت
:است زير شرح به تحقيق اين از حاصل نتايج
كم سبب مداوم بهطور و بهتدريج موفقيت خلاف بر شكست -1
.ميباشد عضلاني فعاليتهاي در بخصوص مهارت ، و كارآمدي شدن
لغات يادگيري در زيادي تاثير موفقيت ، برخلاف شكست -2
.دارد
هدف ، به رسيدن در شكست كه ميدهد نشان بالا نتايج -3
پيشرفت از درنتيجه ميشود ، عاطفي اختلالات ايجاد باعث
.مينمايد جلوگيري شخص صحيح
بروز سبب نهتنها هدف ، و استعداد ميان زياد تفاوت
.ميكاهد نيز شخص واقعبيني از بلكه ميشود اضطراب
بلندپروازي به بيشتري تمايل ناسالم افراد ديگر بهعبارت
"معمولا ناسالم افراد كه معني بدين.سالم افراد تا دارند
انتخاب خود استعدادهاي از بالاتر خيلي را خود هدفهاي
را هدفها دارند سعي سالم افراد كه درصورتي ميكنند
.دهند قرار خود استعدادهاي براساس
هميشه ناسازگار افراد كه است گرديده مشخص ديگري تحقيق در
از پائينتر خيلي يا و بالاتر خيلي را خود هدفهاي
سلامت كه كساني ولي ميكنند انتخاب خود واقعي استعدادهاي
قدرت و گنجايش گرفتن درنظر با را هدفها دارند ، رواني
.مينمايند تعيين خود رواني
روانشناسي فوقليسانس -رامشت مريم
:پانوشتها
1. innate needs
2. aquired needs
3. homeostasis
4. Abraham Maslow
|