فجر تئاتر بينالمللي جشنواره هجدهمين
ميشود آغاز
هيات عضويت به تهران شهردار انتخاب
ايران سينماي امنايموزه
خوانندگان نگاه از...
فجر تئاتر بينالمللي جشنواره هجدهمين
ميشود آغاز
بخش دو در فجر تئاتر جشنواره هجدهمين :هنري گروه
كار به آغاز امروز بعدازظهر از دانشگاهي و بينالمللي
.ميكند
"آبي نيلوفرهاي" نمايشهاي جشنواره ، اين روز نخستين در
"مسخ" وحدت ، تالار در غلامي كبري كارگرداني به گرگان از
تئاتر اصلي سالن در جلالي كوشك رضا علي كارگرداني به
چهارسو ، سالن در يعقوبي محمد كار "فردا تا پس" شهر ،
باد" سايه ، سالن در نسب احمدي حسين كار "سودا واپسين"
نه" قشقايي ، سالن در كهورينژاد سيروس كار "است اسب
دوست بدر" شماره 2 ، سالن در صالحي هومن كار "شميرانات
گنگ خديوي" هنر ، تالار در پورشعباني سعيد كار "داشتني
تلخ مهر ، تماشاخانه در سرچاهي حسن كار "برآورد فرياد
ميراث تالار در لرستاني شهره كار" عقرب در قمر بازي
تالار در فراهاني بهزاد كار "قداره و گل" ،"فرهنگي
سلام"و مولوي تالار در نوشير شهرام كار "اوج" سنگلج ،
در اجرا به فارابي تالار در صادقي بهرام كار "خداحافظ و
.ميآيند
خياباني نمايش تئاتر 42 جشنواره برگزاري طول در همچنين
به يكديگر با تهران شهر نقطه در20 شهرستان و تهران از
.ميخيزند بر رقابت
از خود ارسالي خبر در تئاتر ، هجدهم جشنواره عمومي روابط
در ارامنه پيشكسوت كارگردان سركيسيان شاهين بزرگداشت
.داد خبر ارامنه اجتماعي انجمن محل در و بهمن روز 10
اجراي به فارابي تالار جشنواره ، برپايي روزهاي در
.دارد اختصاص دانشگاهي بخش نمايشهاي
هيات عضويت به تهران شهردار انتخاب
ايران سينماي امنايموزه
به پاسخ در تهران شهردار الويري مرتضي مهندس :هنري گروه
از ايران سينماي موزه عامل مدير انتظامي عزتالله دعوت
.كرد ديدار موزه اين
و اجتماعي امور معاون ارگاني مهدي كه ديدار اين در
داد سيفالله داشت ، حضور نيز تهران شهرداري فرهنگي
شهردار از اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت سينمايي معاون
با جشنوارهاي سينمايي بزرگ مجتمع ساخت خصوص در تهران
نگين عنوان به سينما متعدد سالنهاي از بهرهگيري
تجهيز و تكميل با رابطه در نيز و شهر هنري و فرهنگي
مهندس كه كرد همكاري درخواست فردوس باغ سينمايي مجتمع
ارزيابي به نسبت تا داد دستور ارتباط اين در الويري
نظر از آن اطراف ساماندهي و باغفردوس مجتمع ساخت هزينه
زمين وضعيت تعيين نيز و زيباسازي منظر از و سبز فضاي
اقدام عباسآباد اراضي در جشنوارهاي سينمايي مجتمع
.پذيرد صورت لازم
تهران شهردار بازديد مورد كه موزه اين قسمتهاي جمله از
فيلمخانه ، كتابخانه ، بخشهاي به ميتوان گرفت ، قرار
سينمايي ، مطبوعات و نشريات سينمايي ، مدارك و اسناد
خانه ، عكس سينمايي ، مستندات و اعلانات سينماتوگراف ،
كانون مقدس ، دفاع فيلمهاي دكور ، و البسه كودك ، سينماي
آهنگسازها ، و گريمورها علايم ، و نشانها فيلم ، ملي
پيشكسوتها سينمايي ، تصاوير و عكسها حكومتي ، مكتوبات
.كرد اشاره سينما رژيسورهاي و
موزه اساسنامه امضاي با تهران شهردار ديدار اين در
موزه اين امناي هيات عضويت به "رسما ايران سينماي
.شد انتخاب
خوانندگان نگاه از...
دوستان با
نظر و نقد شامل است ، مطالبي عنوان خوانندگان ، نگاه از
خوانندگان سوي از كه رويپرده فيلمهاي و سينما درباره
ارسال روزنامه دفتر به سينمايي صفحه براي علاقهمند
به صفحه همين در آن ، از گزينهاي گاهي ، از هر و ميشود
مطلب بخش اين براي ميخواهند كه دوستاني.ميرسد چاپ
.كنند رعايت را نكته چند اين است بهتر بنويسند
نام بردن كار به از و بنويسند كامل را خود نشاني و نام *
.كنند پرهيز مستعار
.شود قلمي خوانا خط با و كاغذ روي يك در مطالب *
خواهد چاپ به تعديل و حذف با لزوم ، صورت در نوشتهها *
.نيست آن نويسنده نظر تاييد بر دليلي نيز آنها چاپ و رسيد
;نيست كافي عشق
...سهلانگاري اوج در
فيلم به زيادي شباهتهاي آغاز ، همان از نيست كافي عشق
كه بود شده طراحي طوري به فيلم شروع و داشت قرمز پرفروش
آن از نيز فيلم اين كه ميكرد خطور بيننده ذهن در
فاش چيز همه زود خيلي اما است ، موفق ملودرام فيلمهاي
و فيلمنامهنويس ناشيانه حضور چيز هر از بيش كه ميشود
.ميآيد چشم به كارگردان
و ميكند عمل ضعيف بسيار شخصيتهايش معرفي در فيلمنامه
همان از پورعرب ابوالفضل ضعيف بازي و دوربين زواياي
.بود مشهود "كاملا فيلم آغازين سكانس
و ميرسند نظر به نامعلوم و لرزان فيلم ، شخصيتهاي اكثر
.است بيپايه و غيرمنطقي عكسالعملهايشان
از تلخانديش و بدبين كاريكاتوريست ناگهان داستان قهرمان
مقابل بازيگر عنوان به لحظه يك در همسرش و ميآيد در كار
يكي كه تيمارستان در قهرمان حضورميگيرد قرار دوربين
بيتوجهي اوج ميشود ، محسوب فيلم عمده بخشهاي از
.است كارگردان سهلانگاري و فيلمنامهنويس
شهرت تمام كه است درشتي و ريز اشكالات از سرشار فيلمنامه
اين از پيش كه چند هر.ميگذارد پا زير را عبداللهي اصغر
سقوط اين زمينه "برآيد آفتاب بگذار" چون فيلمنامههايي
.كرد فراهم را
سازندهاش نگاه از چيز همه از بيش نيست ، كافي عشق فيلم
تجربههاي كارگردان اين چگونه نيست معلوم كه ميبرد رنج
را "جزيره در جستجو" و "خلوت خانه" ،"خاكستر سالهاي"
.است كرده فراموش
بازي حتي طبيعي طور به كه است پراشكال قدري به فيلم اساس
ابوالفضل.ميدهد قرار تاثير تحت نيز را بازيگرانش
در مرد اول نقش بازيگر بهترين جايزه برنده كه پورعرب
دوران بازيهاي ضعيفترين از يكي است ، پانزدهم جشنواره
بازي كه فراهاني شقايق همچنين و داد ارائه را بازيگريش
نيز برد ، نخواهيم ياد از "طوطيا" فيلم در را او زيباي
بازيگران اين از همگان كه حالي در.داد ارائه ضعيفي بازي
.دارند زيادي انتظارات
قزوين -نوري رسول
; مرز بدون عشق
...بيشتر فروش براي
عاشقانه و ملودرام سينماي عرصه در سينماگران پررنگ حضور
به عشق از كارها عناوين در حتي كه است رفته پيش جايي تا
وام فيلم فروش كلانتر نگاه در و توجه جلب براي نوعي
براي حربهاي عنوان به عنوان اين از فيلم و ميشود گرفته
مجاب را "درخشنده" كه جائي تا ;ميبرد بهره گيشه و فروش
"مرز بدون عشق" به "من سرزمين" از فيلم نام كردن عوض به
اما نيست ، بحثي چندان نامگذاري در البته.ميكند
رو قافله از نميخواهد ديگر فيلمسازان مانند "درخشنده"
اظهار براي حداقل بنابراين باشد دور ما سينماي جلوي به
آن به چيزي اما.مينامد "مرز بدون عشق" را فيلمش وجود ،
ظهور فيلم خود در است نمايان فيلم نام در كه عشق وسعت
را داشتن دوست و عشق به كوتاه گريزي بلكه نميكند ،
است ، عشق نادرست پرداخت فيلم ، در اهميت قابل نكته.شاهديم
و است مرده عشق كه ميآيد ميان به صحبت عشق از جايي در
اينجاست در و داده فقر و خشونت چون مسائلي به را خود جاي
و پيام دنبال به كه ميكند ايجاب فيلمسازي رسالت كه
داشته (عشق) روايت اين حديث در كوتاه چند هر محتوايي
مخاطب.كنيم نمايان بيننده به را آن تجلي و نمود و باشيم
ميخواهد و سردربياورد عشق هويت و اعتلا از ميخواهد
در آن نمود ولي ببيند ، تصوير به را عشق از كوچكي معناي
...ميشود گرفته سخره به حتي گاه و است ضعيف فيلم ،
تهران -قاضيپور امير
اسطورهها نابودي ; شيدا
وعدههاي خود به.نقرهاي پرده بر عاطفه تماشاي به رفتم
.گريستم خود قلب در من و شد سياه تصوير.دادم بسيار
.بگيرند من از را تو اينگونه ميتوانند چگونه.نه خدايا
رشد تو كلام معجزه به ايمان باشدم بزرگ تو معجزه با من
.بگيرند من از را آن بيرحمي ، با ميتوانند چگونه.كردم
خود با لحظه هر.ميكند معجزه تو كلام كه دارم باور من
شيرين ثمره به آسماني عشق اين.ميدهد رخ اكنون ميگفتم
با خدا كه حال.ميكند شيرينتر مرا كام و مينشيند
.بود خواهم دلنشين و زيبا عشقي شاهد حتم آمده ، پيش كلامش
دوست يادبگيرم تا كردم خلوت خودم با سينما ازدحام آن توي
پرواز تا را خدايي پرستيدن بگيرم ياد.را آسماني داشتن
اين آيانميشد باورم.سوخت چيز همه يكباره ولي.كنم
چگونه چگونه؟ بگوييد من به اسطورههايم ، نابودي شاهد منم
شده راضي زده ، تكيه ارزشي با فرهنگي جايگاه در كه كسي
كنم باور كه آموختهام برد؟ يغما به اينگونه را ايمانم
روح.نيست عادي كلام كه ميكند معجزه هميشه او كلام
چگونه اينك.عشق و ميآفريند زندگي هميشه او كبريايي
.ميكند خلق حسادت و كينه روحش كه كنم باور باز و ببينم
سياه تصوير كه آنگاه.ميبينم را فيلم واقعي پايان من
.نميماند هيچ پرده بر سياهي جز و ميشود
تهران - توحيدي زهره
; خدا رنگ
عارفانه سلوكي سيرو
سلوك در كه است كودكي شيرين و تلخ حكايت "خدا رنگ"
تنهايي تاريكي در كه سالكي ميرسد ، بلوغ به خود عارفانه
را جانش و دل كه ميگردد نوري بهدنبال خود نابينايي و
.بخشد روشني
ميشود شعلهور كودك دست بر فيلم پايان در كه نوري همان
رخ سينما پرده بر فيلم عنوانبندي در كه تاريكي همان و
اين دل بر عوامل و بازيگران اسامي آرام حركت و مينمايد
كه ميدهد ، خبر داستان منطقي و آرام سير از سياه پرده
.است روشندل كودكي قهرمانش
كودكان بريل خط و دستان به دوربين نزديك نگاه آن ، از پس
آخر نماي در و ميدهد خبر ديدن ، بدون جستجويي از نابينا ،
رقم را زيبايي تناسب كودك دست سمت به دوربين حركت فيلم ،
.ميزند
بيان از استفاده با خود ، قبلي آثار همچون "مجيدي"
همان با هنرمندانه نگاهي خود ، زيباي تلميحهاي و استعاري
داشته موضوع به هنرمندانديرينايراني خاص ظرافت و لطافت
يافته ، زيباتر جلوهاي شمال زيباي و بديع مناظر دل در كه
.است آن زيباي لوكيشن و دوربين نرم حركت مديون اين كه
جوجه بازگرداندن به ميتوان زيبا ، اشارات اين جمله از
شدن باز به و كرد اشاره گربه راندن و لانهاش به پرنده
آن گمشدن و قلبش روي از -محمد هديه -بزرگ مادر سر سنجاق
آن هميشگي پاسخي از است نماديني بيان كه گلآلود آب در
.مادربزرگ زيباي عروج و دو
انتهاي سكانسهاي در شاعرانه و زيبا بيان گونه اين اوج
خانه به فرزندش بازگرداندن حال در پدر كه هنگامي فيلم ،
ديد از دوربين مضطربانه نگاه جنگل ، از گذر حال در و است
صداي با او درون از كه دارد ترديدي و ترس از نشان مرد
سكانس اين آنچه و ميريزد فرو سرش به هرازچندگاهي هولناك
پا حال در است شدهاي لاكپشتواژگون ميكند ، لطيفتر را
بسا چه اين و دارد ادامه مردن تا "يقينا تلاش اين و زدن
سنگپشت همچون كه مرد زدن پا و دست از است كنايهاي
از را او سرنوشت آنچه "مسلما و ميزد پا و دست واژگون
سكانس در كه است انتخابي ميكند ، جدا بختبرگشته لاكپشت
.ميگيرد صورت ترديد و شك لحظهاي از پس بعدي
را خود كه است شكزدهاي انسان سمبل مرد داستان اين در
.ميبيند دنيا مرد بدبختترين
آوردن در ترديد خواستگاري ، به رفتن و گفتن در ترديد
در ترديد نهايت در و (نجاري از و مدرسه از) خانه به محمد
.پرخطر و خروشان رود به سپردن دل
در و ميشود مستولي دو آن دل بر آخر نماي در يقين نور و
.ميگردد متجلي كودك دست در و مرد اشكهاي
سنگ و گياه و گل گندم ، و ميكرد هجا را صداها كه دستي
...را
اصفهان -علويجه شفيعي حسين
;شرقي زن
!شده مصرف نگاتيوهاي از حيف
در كه برانگيزش سئوال و تكراري فيلمنامه از جدا شرقي زن
و ساختار در بوديم آن شاهد كرات به تلويزيوني سريالهاي
.داد نشان ناموفق نيز ماندگار سكانسهاي ايجاد
را تماشاگر اروميه درياچه ساحل در شب در زهره خلوت نماي
كپي و كيا حاتمي راين تا كرخه از ماندگار سكانس ياد به
كارگردان و مياندازد جواني سالهاي در درويشپور از ديگر
رشت ، گلسار ميدان و آلمان راين رود از بعد بار اين
اين در و انتخاب شخصيت تعارض خلوتگاه را اروميه درياچه
نشان ديگر آثار با متناقض و كوچك خلاقيتي حتي امر
.نميدهد
پيرهن بوي خود ، ديگر اثر دو در را تعارض اين حاتميكيا
همان لطفي رامبد اما داد ، نشان متمايز مينو برج و يوسف
بگويم چه بازيها از و ميكشد تصوير به را معروف كليشه
در ونوآوري است تو پناه در محمد هم هنوز جوهرچي حسن كه
از بعد چه و حادثه از پيش او بازي از حميد ، شخصيت ارائه
در درخشان بازي از بعد لاكاني مينا و نميخورد چشم به آن
در.كرد تكرار برايمان را ديدار نيز بار اين ديدار ، فيلم
شد ، بازيگري در او بالقوه قدرت منكر نميتوان كه حالي
دادوستد تلويزيوني تئاتر در او روان بازي ياد به زيرا
فيلم بازيگري ، و فيلمنامه از جدا.ميافتيم فايبرزي آقاي
ميتوان چنانچه.بود برخوردار بيدقتي و ناپخته تدوين از
كه كرد اشاره حميد درخانه دوستش با حميد ديدار صحنه به
قابل سكته كه شد تكرار دونما از دوبار ديالوگ اشتباه ، به
زمان اكنون حال هر به.آورد وجود به صحنه اوج در توجهي
نوع اين با هم آن موضوعات گونه اين كشيدن تصوير به
را خودمان سينماي حداقلتاريخ اگر كه چرا گذشته ، ساختار ،
چندين و زن دو ديدار ، سارا ، همچون آثاري به بزنيم ، ورق
را شرقي زن نوعي به همه ، كه برميخوريم تلويزيوني سريال
همه آن از حيف:گفت ميتوان جمله يك تنها و ميدهند نشان
.شرقيشد زن ساختن صرف كه نگاتيوهايي
لنگرود -امين محمد
;شهرستان در سينما
پاسخگوست؟ كسي چه
به گذشته ، ماه آبان در خارجي جشنوارههاي در حضور 128
پويا رشدي ايران سينماي كه است واقعيت اين گوياي تنهايي
همزمان استقبال در را اعتلا اين اوج.دارد فزاينده و
.كرد مشاهده ميتوان داخلي تماشاگر و خارجي جشنوارههاي
سينما رشد با همگام مردم ، بصري درك بالندگي و رشد
مورد ، اين در تاملي اندك.مينمايد ومنطقي بجا انتظاري
.ميسازد مواجه رشد ، اين غريب ناهمگوني با را ما
.ميدهد نشان را رشد بيشترين تهران فرضي ، نمودار يك در
قرار -بسيار ناهمگوني با باز -استان مراكز دوم مرتبه در
تقريبي 70 جمعيت با شهرستانهايي سوم مرتبه در و ميگيرند
كم عواملي ، از نظر صرف كه ميشوند ديده نفر هزار تا 200
.ميباشند مشابهي وضعيت داراي بيش و
دو يا يك وجود ;-سوم مرتبه -شهرستانها اين مشتركات از
فيلمهاي اكران در انطباق عدم شهر ، سطح در رونق كم سالن
ثابت بازار نيز و استان مراكز و تهران سينماي روز
.ميباشد...و "ج"درجه فيلمهاي
ميكنند واگذار گروههايي به را خود سالنهاي سينماداران ،
نمايش نام به را برنامهها ديگر و كمدي ميانپردههاي كه
ناگفته نيز برنامهها اين كيفيت-.ميكنند اجرا مردمي ،
-پيداست
شهرستانها اين در بگوييم اگر نيست پربيراه بنابراين
.ميشوند تداعي مخمليها كلاه هنوز سينما كلمه همراه
ثابت مطالب جزء سينما ، بيمار اقتصاد از صحبت كه حالي در
-سينمايي نويسندگان متاسفانه است ، سينمايي نشريههاي تمام
گاه و تهران را ايران -هستند پايتخت مقيم "اكثرا كه
در مطالبي پراكنده صورت به چه اگر.ميدانند استان مراكز
گرفته جدي هيچگاه اساسي مورد اين اما است ، آمده نشريات
.است برنداشته در عملي نتيجهاي و نشده
يكصد جمعيت با كردستان ، استان شهرستانهاي از يكي بانه
است بوده سينما سالن دو داراي انقلاب از قبل نفر ، هزار
از يكي تازگي به و مانده متروكه دو هر سال 1357 ، از كه
سر -معمول طبق -بانك زيباي ساختمان و شده تخريب دو آن
.است برآورده
سالنهاي و -سالن دو اين ماندن متروكه اصلي دليل بيگمان
درك عدم و لازم انگيزه نداشتن -شهرستانها ساير در ديگر
.است بوده سينما صاحبان و مسئولين سوي از سينما رسانه
اين ماندن متروكه مسئول كسي چه ;است اين سئوال اكنون
پيگيري مسئول ارگاني چه يا و است؟ سال مدت 21 به سالنها
.است مساله اين
داشت؟ را مردم بصري رشد انتظار فضايي ، درچنين ميتوان آيا
بانه-كريمي طه
|