تمدنها گفتوگوي و سينما
شد فيلمآغاز فروش بازار
مسابقه در ميكس با مهرجويي
هجدهم جشنواره در قاب از دورتر
جشنواره ويژه "فيلم"
اشارت
خيامي هاي حافظانه
آغاز امروز موسيقي بينالمللي جشنواره
ميشود
تمدنها گفتوگوي و سينما
درويش احمدرضا ساخته مهر ماه متولد فيلم در حجار ميترا
با همزمان تمدنها گفتوگوي و سينما گردهمايي اولين
برگزار تهران در فجر فيلم بينالمللي جشنواره هيجدهمين
از جمعي بار نخستين براي گردهمايي اين در.ميشود
نشست ، سه در شركت با خارجي و ايراني شاخص سينماگران
گفتوگوي و سينما پيرامون را خود ارزيابي و نظرات
.ميدهند ارائه تمدنها
شده آغاز نياوران فرهنگسراي در ديروز از كه گردهمايي اين
سرشناس سينماگران و شد خواهد دنبال نيز امروز است ،
فرانچسكو" ،"گوستاوگاوراس كنستانتين" جمله از بينالمللي
"ايوبوآسه" استراليا از "كاكس پل" ،"عقاد مصطفي" ،"رزي
شاخص سينماگران و فلسطين از خليفي ميشل فرانسه ، از
بهروز مهرجويي ، داريوش سينايي ، خسرو جمله از ايراني
اين نظر مورد محورهاي از يكي درويش احمدرضا و افخمي
.گذاشت خواهند بحث به را گردهمايي
،"گمشده نيمه" فيلمهاي جشنواره روز پنجمين در امروز
و "موميايي 3" ،"آلوده دستهاي" ،"بلوغ" ،"باراني مرد"
از جارموش جيم) شبح همچون ايران ، از "پرستاره آسمان"
ديوانه شهر و (رزي فرانچسكو) سرشناس جسدهاي (امريكا
به بهمن و سروش استقلال ، سينماهاي در (گوستاوگاوراس)
.درميآيد نمايش
"آهنگر محمدعلي" سينمايي بلند كار نخستين گمشده نيمه
.است درآمده تصوير به "گوهري محمدرضا" از نوشتهاي براساس
فيلمهاي در برزيده عبدالحسين دستيار اين از پيش آهنگر
در حميدرضاآشتيانيپور دستيار و "خاموش پرواز" و "دكل"
درباره گمشده نيمه.است بوده خشم شعلههاي و كوسهها
آبادان به خود نامزد دنبال به كه راحيل نام به است مردي
آنجا در را علي اواست محاصره در آبادان ميرود ،
سارا...و ميكند بازگشت به مجبور را او علي ولي مييابد
مقامي ، محمود سرابندي ، فرشته شكرآبي ، رامبد پرچم ،
حاوي ، قاسم زارعكار ، مجيد رشيدي ، محمد آذرنگ ، حميدرضا
.فيلماند اين بازيگران...و چكشي علي
داود نوشته براساس داودي ابوالحسن ساخته "باراني مرد"
.است درآمده تصوير به بدخشاني بهرام توسط و ميرباقري
عالي مدرسه از كارگرداني رشته فارغالتحصيل داودي
،"جادويي سفر" ،"عشق سفر" فيلمهاي كه سينماست و تلويزيون
من" ،"جوان نقاش و ايليا" ،"نميروند بهشت به برها جيب"
كارنامه در را "زندگي خوش بوي" و "دارم دوست را زمين
توسعه سازمان توسط كه فيلم اين دردارد خود سينمايي
كرامتي ، مهتاب قريبيان ، فرامرز شده ، تهيه سوره سينمايي
محسن اسماعيلخاني ، جمشيد تيموريان ، رويا ملكي ، كيهان
دو در امروز كه "موميايي3".دارند بازي...و مرادي قاضي
بلند كار هفتمين بود خواهد پرده بر سروش سينما در نوبت
پليسي -كمدي مضموني كه است "هنرمند محمدرضا" سينمايي
.ميپردازد موميايي يك سرقت و كشف ماجراي به و دارد
سيروس ژيان ، رضا كرامتي ، مهتاب پرستويي ، پرويز
نوروزي فيض رضا اويسي ، فتحعلي جوان ، رامبد ابراهيمزاده ،
نقش ايفاي به فيلم اين در مهرآوران ، عزتالله و
فيلمبرداري ، محمدصادق مدير آلادپوش محمدرضا.ميپردازند
فيلم اين متن موسيقي عليقلي محمدرضا و توليد مدير آذين ،
.است زندباف حسين كار آن تدوين و ساخته را
شد فيلمآغاز فروش بازار
خارجي شركت حضور 32 با ايران فيلم فروش بازار سومين
روز پنج مدت به -بهمن 17 ديروز از نيز فيلم توزيعكننده
.است شده برپا تهران در
انگيزه با ايراني فيلمهاي بينالمللي بازار سومين
از آنكمپانيهايي در و شود مي برپا بازار اين معرفيدر
عربستان ، استراليا ، انگلستان ، مجارستان ، آمريكا ، هلند ،
.دارند حضور اروپايي كشورهاي ديگر فرانسهو ژاپن ، كانادا ،
ايران سينمايي محصولات عرضه محل بزرگترين بازار اين
بزرگداشت ايام با همزمان كه ميرود شمار به درجهان
از نماينده از 30 بيش ميزبان اسلامي ، انقلاب پيروزي
كه بود دنياخواهد ويدئويي و تلويزيوني سينمايي ، موءسسات
پخش منظور به ايراني جديد فيلمهاي خريد و گزينش براي
.كردهاند سفر ايران به خارجي كشورهاي در وتوزيع
برپاست ، لاله هتل درمحل ماه بهمن تا 22 كه بازار دراين
مستندسازانايران ، ايران ، انجمن سينمايجوانان انجمن
سروش سوره ، توسعهسينمايي سازمان سينماييفارابي ، بنياد
صحرافيلم ، ورا فيلم ، سيما فيلم ، اميد فيلمسازي شركتهاي و
خود غيرسينمايي و سينمايي محصولات اينترنشنال فيلم و هنر
.ميگذارند نمايش به خارجي برايخريداران را
مسابقه در ميكس با مهرجويي
جشنواره با امروز
مهرجويي داريوش ساخته ميكس فيلم در شكيبايي خسرو
با امسال ايران سينماي تواناي كارگردان مهرجويي داريوش
.دارد حضور فجر فيلم جشنواره مسابقه بخش در ميكس فيلم
:عبارتنداز ميكس سازنده عوامل
.چشمآذر ناصر:موسيقي.كلاري محمود:فيلمبرداري مدير
بهروز شاهوردي ، اصغر:صدابردار.حسندوست حسن:تدوين
:لباس و صحنه طراح.مهرجويي داريوش:فيلمنامهمعاونيان
مهرجويي ، داريوش:تهيهكننده.سيدي امير و مهرجويي.د
علينقي محمد:مديرتوليد.فرازمند فرامرز تسليمي ، سيروس
شكيبايي ، خسرو:بازيگران.موسوي محسن:چهرهپردازكني
ليلا حسيني ، رحمان شريفينيا ، محمدرضا فروزنده ، نگار
گوهر كاوياني ، فردوس چشمآذر ، ناصر مصفا ، علي حاتمي ،
.خيرانديش
جشنواره پايان به روز سه. جشنواره درباره است فيلمي ميكس
تلاش در فيلم توليد عوامل و كارگردان.است مانده باقي
ولي برسانند جشنواره به لحظات آخرين در را فيلم كه هستند
.ميشوند روبهرو مشكلاتي با راه اين در
آتش عروس و سينايي خسرو
مسابقه بخش در امسال كه است فيلمهايي ازجمله آتش عروس
.درميآيد بهنمايش فجر فيلم جشنواره هيجدهمين
آن فيلمنامه و كرده كارگرداني سينايي خسرو را فيلم اين
درآورده نگارش به فرخنژاد حميد همكاري با سنايي نيز را
.است كرده تهيه را آن قليپور قاسم و
.لقماني علي:فيلمبرداري مدير:عبارتنداز فيلم ساخت عوامل
.سينايي خسرو:موسيقي.باقرپور ساسان:صدابردار
هايده:تدوين.حبيبيپور مهدي صلاحي ، نيلوفر:چهرهپرداز
:بازيگران.فتوحينيا جليل:لباس و صحنه طراح.ياري صفي
.مردانه علي احمدي ، مهدي فرخنژاد ، حميد رنگزن ، سليمه
در كه است ايران جنوب عشاير از دختري داستان آتش عروس
اما.ميبندد دل استادش به و ميكند تحصيل پزشكي دانشكده
و ماهيگير عموي پسر با كه است آن به محكوم عشاير سنت طبق
از يكي كه است بهانهاي موضوع اين.كند ازدواج كمسوادش
دليل به كه منطقهايي و معيارها يعني اجتماعي معضلات
قرار بررسي مورد نيست ، تفاهم به رسيدن بنياني اختلافات
.ميگيرد
جوزاني جعفري مسعود بلوغ
است جوزاني جعفري مسعود سينمايي بلند فيلم ششمين بلوغ ،
نمايش به فجر فيلم جشنواره هيجدهمين مسابقه بخش در كه
.درميآيد
ايالتي ازدانشكده فيلم رشته فوقليسانس جوزاني
،(1364) سرد جادههاي فيلمهاي و است سانفرانسيسكو
خرس يك مرد يك ،(1367) تندباد مسير در ،(1365) شيرسنگي
در كارگردان بهعنوان را (1373) دشنه و دل و (1370)
.دارد خود كارنامه
عليرضا:فيلمبرداري مدير:عبارتنداز بلوغ سازنده عوامل
كامبيز:موسيقي.اردلان رضا:صدابردار.زريندست
:لباس و صحنه طراح.ميرشكاري جهانگير:صداگذارروشنروان
.فيلم جوزان:تهيهكننده.سرخابي فهيمه رحماني ، اصغر
جوزاني ، جعفري سحر آسايش ، ويشكا ياري ، حسين:بازيگران
.بازغي پژمان
نوجوان به رساندن ياري درگيرودار بيكار و جوان پزشك يك
.ميرسد زندگي از جديدي شناخت به بزهكار
طاهر عشق و نجفي محمدعلي
در را سربداران سريال كه كارگرداني نجفي محمدعلي
مسابقه بخش در "طاهر عشق" فيلم با دارد خود كارنامه
.دارد حضور فيلمفجر جشنواره هيجدهمين
سينمايياش بلند فيلم آخرين ساخت از سال پنج كه نجفي
،(1373) آسماني زمين چون فيلمهايي پيشتر ميگذرد
يك گزارش ،(1366) شب پرستار ،(1371)لاجوردي شهر افسانه
.است كرده كارگرداني را كوتاه فيلم چند و (1365) قتل
.صادقي سعيد:فيلمبرداري مدير:عبارتنداز فيلم عوامل
.شكوهينيا ناصر:صدابردار.طالبزاده عليرضا:فيلمنامه
.اسكندري عبدالله:چهرهپرداز.عليزاده حسين:موسيقي
.شاهسواري سعيد:تدوين.نجفي محمدعلي:لباس و صحنه طراح
جعفري ، بهناز:بازيگران.شوقي عباس:ويژه جلوههاي
.پورصميمي سعيد نادري ، زيبا كسرائيان ، ماني احمدي ، منوچهر
براي سال گذشت 20 با و مادرش مرگ از پس مينايي سحر
پدرش از كه آن از پس او.ميشود ايران وارد پدرش يافتن
خواهرزاده و پروانه دانشكدهاش همكلاسي به نمييابد ردي
مهندس" نشاني تنها آنها.ميشود متوسل "نويد مهندس" او
او.مييابند او سابق پيشكار "حاجطاهر" نزد را "مينايي
.شدهاست گوناگوني كارهاي و اموال داراي انقلاب از پس
گذشت با و ميافتد او مادر ياد به سحر ديدن با حاجطاهر
...زمان
هجدهم جشنواره در قاب از دورتر
آدمكش و امپراتور
بخش در امروز كايگه چن ساخته آخرين آدمكش و امپراتور
.درميآيد بهنمايش فجر فيلم جشنواره بينالمللي مسابقه
را آن فيلمنامه و است چين كشور سال 1999 محصول فيلم اين
.است درآورده نگارش به وانگ پيگون همراه به كايگه چن
ميافتد اتفاق ميلاد از پيش سوم قرن در فيلم اين داستان
چين كشور در كين خاندان فرمانروايي تخت و تاج وارث كه
قتلعام به دست او.است خود كشور قلمرو شش تسخير نگران
خارج صحنه از ميگيرد قرار راهش سر كه را كس هر و ميزند
...ميكند
بر و است چين سينماي نو موج پيشگامان از يكي كايگه چن
او جديد فيلمهاي.دارد خاصي تاكيد فيلم بصري جنبههاي
سانسور و مخالفت امر اين و دارد سياسي بوي و رنگ بيشتر
.است داشته همراه به را دولت
زمين" عنوان با را خود فيلم اولين سال 1983 در كايگه چن
"من محبوب خداحافظ" فيلم با در 1993 كايگه چن.ساخت "زرد
فيلم اين كردكه معطوف چين سينماي موج به را نگاهها همه
كن طلايي نخل جايزه (كمپيون جين) پيانو فيلم با "مشتركا
.كرد تصاحب را
شاه ،(1985) بزرگ رژه به ميتوان او فيلمهاي ديگر از
ماه" محسوركننده فيلم و (1991) زندگي تار ،(1988) كودكان
.كرد اشاره "اغواگر
رزي فرانچسكو از فيلم 8
روبهرو آينههاي بخش در رزي فرانچسكو از فيلم هشت امسال
:از عبارتند كه درميآيد بهنمايش فجر جشنواره
ماتئي ، لاكي شهر ، ماجراي روي جوليانو ، دستها سالواتوره
سه كرد ، توقف ابولي در مسيح سرشناس ، لوچينانو ، جسدهاي
.مخاصمه ترك و برادر
نوامبر 1922 متولد 15 ايتاليايي كارگردان رزي فرانچسكو
فيلمهاي ساخت خاطر به بيشتر را او.است ناپل شهر در
.ميشناسند دهه 1960 در سياسياش
فيلم در ويسكونتي دستيار بهعنوان را كارش اولين رزي
دستياري "بعدا كرد ، آغاز سال 1947 در "ميلرزد زمين"
نيز را آنتونيوني آنجلو ميكل ازجمله ديگري كارگردانان
نام به را خود كار اولين سال 1958 در رزيداشت برعهده
سالواتوره" بعد سال چهار او.كرد كارگرداني "مبارزه"
ظاهر به يك از نئورئاليستي بيوگرافي كه ساخت را "جوليانو
.بود سيسيلي راهزن
و ميكشيد بهتصوير را دولت روي مافيا نفوذ فيلم اين
فيلم همين.شد ايتاليا در زيادي جنجالهاي باعث آن نمايش
.شد برلين جشنواره نقرهاي خرس جايزه برنده سال آن در
مشابه موضوعي نيز "شهر روي دستها" او بعدي فيلم
.داشت جوليانو سالواتوره
مافيا فساد توجهي قابل بهطور رزي فيلمهاي هفتاد دهه در
.گذاشت بهنمايش را ايتاليا در موجود سياسي قدرتهاي و
ايتاليا سينماي اخير دهه چند فيلمسازان معتبرترين از او
از را متعددي جوايز تاكنون كه ميآيد بهشمار
.است آورده بهدست كن و ونيز جشنوارههاي
روسيه از "حومه"
كه است روسي كارگردان پترلوستيك فيلم اولين نام ،"حومه"
بهنمايش فجر فيلم جشنواره بينالملل مسابقه بخش در
و فيلمنامه و است روسيه كشور محصول حومه.درميآيد
.است داشته برعهده پترلوستيك نيز را آن تهيهكنندگي
سرمايهداري عمق به آن در و دارد تمثيلي شكلي حومه
تصوير به نيز آن خشونتبار جنبه و ميشود پرداخته
.ميآيد در
ساخته (1933) نام همين به كلاسيك فيلم يك از آن عنوان
كردن اشتراكي دوران آن در كه شده گرفته وام بارنت بوريس
لوستيك نسخه در.است درآمده بهتصوير كشاورزي زمينهاي
ميگذراند را خود زندگي آرامش و صلح در معمولي كشاورز يك
چيزش همه وي زمين از نفت استخراج براي عدهاي ورود با كه
و ميشود همراه ديگر كشاورزان با او.ميريزد هم به را
.ميآورند در پا از يكييكي را متجاوزان و دشمنان
بهره بسيار نشانه و سمبل از فيلم اين در پترلوستيك
سياه تصاوير.ميآميزد درهم تلخ طنزي با را آن و ميگيرد
حالتي سالهاي 1930 سابق شوروي زمان موسيقي و سفيد و
.ميكند القا تماشاگر به را غريب و حسرتبار
قاب از دورتر فيلم 7
فيلمبردار استورارو ويتوريو از فيلم هفت امسال
فجر فيلم جشنواره قاب از دورتر بخش در ايتاليايي
.درميآيد بهنمايش
:عنكبوت استراتژي:عبارتنداز بخش اين فيلمهاي
آخرين سرخها ، آخرالزمان ، حالا جوردانوبرونو 1900 ،
رم شهر در متولد 1940 استورارو.كوچك بوداي امپراتور ،
موءسسه در عكسبرداري شخصي دورههاي گذراندن از پس او.است
همچنين و ايتاليا فيلمبرداري آموزش مركز و اوستا داكادا
براي را خود دوربين ديگر ، فيلمبرداري دورههاي
پرندهاي خودش ازفيلم فيلمبرداري
.گرفت باپرهايبلورينبهكار
گروه و استورارو تجربه و دانش از كه كارگرداناني ميان از
آگاتا 1979 ، اپتد ، مايكل به ميتوان سودبردهاند آگاهش
برناردوبرتولوچي "خصوصا و هاك 1983 ليدي دانر ، ريچارد
از تن ودو استورارو براي امپراتور آخرين كه برد نام
با همچنين استورارو.آورد ارمغان به را اسكار همكارانش
حالا فيلمهاي در نيز بيتي وارن و فوردكاپولا فرانسيس
.است كرده همكاري (1981) قرمزها ،(1979) آخرالزمان
فيلم 13
كلاري بزرگداشت در
بزرگداشت براي فيلم جشنواره 13 قاب از دورتر بخش در
.درميآيد بهنمايش كلاري محمود
و فيلمبردار عنوان به مجموعه اين از فيلم در 12 كلاري
فيلمها ايناست داشته حضور كارگردان بهعنوان فيلم يك
مسعود) سرب ،(جوزاني جعفري مسعود) سنگي شير:عبارتنداز
،(حاتمي علي) دلشدگان ،(تقوايي ناصر) ايران اي ،(كيميايي
مهدي) همسر ،(حاتميكيا ابراهيم) راين تا كرخه از
،(راعي مجتبي) غزال ،(درويش احمدرضا) ، كيميا(فخيمزاده
درخت ،(كلاري محمود) آفتاب و ابر ،(مخملباف محسن) گبه
ياس عطر كافور ، بوي ،(مهرجويي داريوش) ميكس و گلابي
.(فرمانآرا بهمن)
كيارستمي از فيلم 14
بخش در ايران سينماي كارگردان كيارستمي عباس از فيلم 14
بهنمايش فجر فيلم جشنواره هجدهمين "روبهرو آيينههاي"
.درميآيد
و نان كوتاه فيلم پنج جشنواره عمومي روابط گزارش به
مسئله يك براي حل راه دو ،(1351) تفريح زنگ ،(1349) كوچه
(1361) همسرايان ،(1360) ترتيب بدون يا ترتيب به ،(1354)
دوست خانه ،(1364) اوليها ،(1353) مسافر بلند فيلم نه و
و زندگي ،(1368) كلوزآپ ،(1367) شب مشق ،(1365) كجاست؟
گيلاس طعم ،(1372) زيتون درختان زير ،(1370) هيچ ديگر
به بخش اين در (1378) برد خواهد را ما باد و (1376)
.درميآيد نمايش
"سياه تخته"
نرسيد جشنواره به
جوانترين "مخملباف سميرا" ساخته "سياه تخته" فيلم
آيد در نمايش به جشنواره در بود قرار كه ايران فيلمساز
براساس فيلم اين.ماند جا جشنواره از صداگذاري مرحله در
آن كهماجراي درآمده ، تصوير به مخملباف محسن نوشته
دانشآموز دنبال به دربهدر كه است آواره معلم تعدادي
.نمييابند اما ميگردند
ابراهيم:فيلمبردار :از عبارتند فيلم اين سازنده عوامل
درويشي ، محمدرضا:متن موسيقي شهامت ، بهروز :صدا غفوري ،
مشكيني ، اكبر:صحنه مدير محمداحمدي ، :توليد مدير
:صحنه پشت تصويربردار و عكاس داودي ، نادر :برنامهريز
مرضيه ميرتهماسب ، مجتبي:كارگردان دستيار مخملباف ، ميثم
.معينفر كاوه و مشكيني
قبادي بهمن و مرادي رفعت محمدي ، سعيد جعفري ، بهناز
.فيلماند اين بازيگران
جشنواره ويژه "فيلم"
بينالمللي جشنواره هيجدهمين ويژه فيلم سينمايي ماهنامه
وبرنامههاي فيلمها درباره متنوع مطالبي با فجر فيلم
.شد منتشر جشنواره
ايران ، سينماي مسابقه اميدها ، و شبههها واهمهها ،
جشنوارهها ، جشنواره دور ، به اشاره بينالملل ، مسابقه
رزي ، آثار بر مروري ويژه ، نمايشهاي روبهرو ، آينههاي
آورد ره آينده ، سوي به عرب ، سينماي منظر قاب ، از دورتر
لندن ، جشنوارههاي گزارش بزرگان ، آخرين از يكي اصفهان ،
شماره اين در كه است مطالبي از...و نانت ژنو ، توكيو ،
.است آمده
و مسايل:ميخوانيم جشنواره هيجدهمين درباره ملاحظاتي در
قطعي تكليف هنوز پيش ، هفته يك تانيست تا دو يكي مشكلات
.نبود مشخص جشنواره فيلمهاي دهنده نمايش سينماهاي
-جشنواره براي را برخي -هم را تهران سينماهاي از تعدادي
اما ميكنند ، ديگر تجهيزات و دالبي صداي به مجهز دارند
آغاز روزها آخرين در چيز همه سرزمين اين باستاني سنت طبق
.كارند مشغول دوان همه ، دوان و شده
اشارت
"ايراني رمان زدن درجا" مقاله به پاسخ
بشود مربوط آن به بتواند كه است هنرپذيري هر آن از هنر *
است آدمي جمعي وجدان از حاصلي درمييابد ، هنرپذير آنچه و
دولتآبادي محمود
به همشهري روزنامه در را "ايراني رمان زدن درجا" موضوع
كه بگويم نخست.خواندم هشت و هفتاد ديماه بيستم تاريخ
عمده دلمشغولي كه "!زمان از برهه اين" در ادبيات به توجه
روزانه مقولات به است معطوف همميهنان -همشهريان اغلب
عنوان از چنانچه.است مغتنم و مهم بسيار من نظر از سياسي
آن ركود و ايراني رمان به نظر نويسنده ، پيداست نوشته
طي من آنچه از نكاتي به ميكند استناد اما دارد
نميدانم خود.دادهام انجام روزنامه همان با مصاحبهاي
بر يا خطا به آياكنم توجيه چگونه را مطلب تناقض
-آثار يعني ايراني رمان كه بگذارم صحه ايشان بيتوجهي
و ايراني رمان تبيين و تعريف بالعكس يا نويسنده؟ يك -فقط
بپذيرم؟ نويسنده يك فقط نظر معيار با را آن درباره داوري
در ميدهم فشردهاي توضيح فقط بلكه ;نميكنم چنين اما
معناي به داستان":خودم ازگفتههاي شده نقل مورد باب
حكايت بهصورت ما كه داستانهايياست محض ، و ناب ايراني
كه ايناست امر واقع ولي.داريم ادبياتمان در نقل و
ادبيات از آموزههايياست ما ، امروزه داستاني ادبيات
به توجه با و است شده ما جزو صدسال اين در كه اروپا قاره
و ملتها و قارهها شدن نزديك و دنيا -شدن تنگ -روند
كدام كنيم تاكيد كه نيست اصراري ديگر يكديگر ، به فرهنگها
".ديگران به متعلق قسمتها كدام و است ما به متعلق بخشها
چون ;نيست اين جز امر درواقع و است همينطور "دقيقا
.تاثيرگذار و فراگير ناگزير و سيال امرياست فرهنگ
فرهنگ اينكه مگر نهاست بوده چنين هم گذشته در چنانچه
به غربي نيمكره از عربي ، زبان واسطه به و طريق از هلني
آن از فارابي و ابنسينا كه است شده منتقل ما زبان و ما
منوچهري و سعدي ميتوانيم ما مگر همچنين شدهاند؟ فرايند
حكايت ، از بخش كدام كه كنيم مستند و تجزيه را حافظ حتي و
كدام و است گرفته تاثير عرب از ايشان غزل يا قصيده
كاري چنين البته فارسي؟ زبان و اقليم از اندامهايش
هيچوجه به خود ، عام معناي در هنرپذير ولي ;نيست ناممكن
چنان مفهومي و شناختي زيبايي لذت و درك بهجاي را وقتش
منطق هيچ بنابراين.نميكند آن تجزيه و تفكيك صرف آثاري ،
به باورهايي برافراشتن زحمت خود به زندهاي و عقلاني
آن از هنر زيرا ;نميدهد هنري آثار آوردن درحصار منظور
آنچه و بشود مربوط آن به بتواند كه است هنرپذيري هر
گيرم است ، آدمي جمعي وجدان از حاصلي درمييابد ، هنرپذير
وجه حفظ با باشد ، آمده پديد خاصي جغرافيايي محدوده در
كه است اين جالب.محدوده همان اقليمي خاص ويژگيهايي غالب
باعث هنري آثار پديداري در بشري موقعيتهاي و خصال همساني
آيد ، پديد فرهنگآموزي در رشتهاي و كرسي است شده
ميتوانيد شما لحاظ همين بهتطبيقي ادبيات زيرعنوان
تا چين از را شاهنامه داستانهاي برخي مشابه داستانهاي
.بيابيد ايرلند "مثلا
"مقامات" ادبي گونههاي گذشته در چرا ميپرسيد اينكه اما
بالاتر همه از و "هزارويكشب" داستانگويي و "حكايت" ،
است ، جهان سوي اين ويژه و خاص كه داشتهايم عرفاني ادبيات
ناتوانيم؟ ادبي ژانر يا سبك هرگونه آفرينش از اكنون اما
روزگار اينكه آن و است روشن بسيار آن به پاسخ من گمان به
عيني زمينههاي شما نظر مورد گونههاي و است شده ديگر
گونههاي بيشترين واقفيد چنانچه.دادهاند دست از را خود
در كه آنپس از و داشتهاند شفاهي مبناي شما ، موردنظر
دانش جزو و افتادهاند جا زمان مرور به گفتاري بيان
آن بيان نحوه.شدهاند ارائه و ضبط شدهاند ، عمومي
دارند ، حكايت سينه به سينه نقل از همه كه ادبي گونههاي
روايت به همه ادبي ، گونههاي آن كه روشنياست نشانه خود
و رسيده ايشان به پيشينيان از كه ميكنند استناد شفاهي
و مهم جاي اجتماعي زندگي و زبان در گونهها اين "طبعا
اين به شاهنامه در هم.داشتهاند هم را خود موءثر كاركرد
.سعدي در هم بلخي ، مولانا در هم است ، شده روشن اشاره طريق
در" روشن طريق به هم "..آوردهاند" پيشدرآمد با بخصوص
همچون شما اگر -هم و ;است شفاهي بيان كه "يكشب و هزار
و پايان نقطه همچون "نامدار ارسلان امير" داستان به من
روش -باشيد داشته نظر شفاهي روايي گونههاي از يكي موفق
از درست و است شده بيان كمال به مكتوب شفاهي شيوه و
كه است ايران در نامدار اميرارسلان عمر دوره پايان
واقعيت بر مسلط ازخيالپردازي نيز و شفاهيت از ادبيات ،
ديگر مرحله وارد سنگي چاپ امكان بركت به و ميگيرد فاصله
و بسيار علل به چاپ صنعت رونقيابي با قرين و ميشود
بهجاي مخيل واقعيت سلطه واقعيت ، اصالت بر را بنا هماهنگ
ادبيات و ميگذارد روايي -افسانهاي خيالپردازيهاي
آن نوشتاري پرداخت به شفاهي روايت و نقل حيطه از "عملا
بايد ترتيب بهاين.مييابد كيفي تغيير و وضعي تغيير
و هستند موقعيتها فرايند ادبي گونههاي كه داشت عنايت
.نميآيند پديد افراد اراده به
كه دولتآبادياست همين قضا ، بر دست و اين وجود با
و ميورزد تاكيد ادبي آثار در "ملي روح" ضرورت بر كماكان
كه دارد اين از ريشهدارتري بسيار علت آن و ميكوشد بدان
تحليل -تجزيه و جرح به مطبوعاتي گفتگوي يك طي بخواهم من
روح اين كه ميكنم اشاره اگر و بپردازم موضوع جزء به جزء
بسيار دليل اين به كرد ، جستجو آثار خود در بايد را ملي
را روح آن ناگفتههايش -گفته طريق از ادبيات كه است روشن
و توضيح با ندارد هم مغايرتي البته كه ميكند منتقل
ضرورت بر محمود اين تاكيد و نظر اهل موشكافانه تنقيد
به دارد توجه كه است آن از ادبيات ملي روح به توجه
بر تاثيراتشان و فرهنگها بيوقفه گسترش وفور و واقعيت
خاص كه را ويژگيهايي چنين آينده در ميتوانند كه يكديگر
اينكه مثال شاهد.بكنند كمرنگتر و كمرنگ است اقليم هر
همه در همزمان ميتوانند -خوشبختانه -جهان ادبي آثار
جلو نميتواند هم قدرتي هيچ و يابند انتشار زبانها
ملل ، ادبيات تلاقي درمعرض پس.بگيرد را تاثيرگذاريشان
ناميده ادبيات در ملي روحيه آنچه بر تاكيد و كشف به توجه
نه ملت يك هويت مثبتهاي نگهداري و حفظ حيث از ميشود ،
.است فريضه يك خود كه الزامي فقط
در ملي روحيه آنچه تبيين به ميتوانيم چگونه اينكه اما
از بيش به نتوانيم شايد بپردازيم ، ميشود شمرده ادبي اثر
هنرپذير.است اثر خود نخست كه كنيم نظر عيني ملاك چند
كشف براي ملاك بهترين بگيرد ، قرار اثر متن در كه هنگامي
و آداب و زبان خانواده در آيا:كه اثرست خود حسي چنان
برايش كه ميكند حركت بستري در يا ميكند ، سير خود فرهنگ
مجموعهاي كه است نويسنده خود ديگر ناآشناست؟ و غريبه
آگاهي به يا كرده جذب خود ضمير در آنچه هر از است
با ميكنم گمان.نيست ناممكن هم اين كه ;است درآورده
چقدر او كه دريافت ميتوان نويسنده به توجهي اندك
آن از چقدر يا دارد ملياش -اقليمي -خودقومي با آميختگي
را خود تشخيص ديگر فرهنگهاي تاثير زير و گرفته فاصله
.نمايشميگذارد به كمرنگتر و كمرنگ
كه است اثر با جزءبهجزء و نقادانه برخورد ديگر مورد
اثر ، سازنده عناصر و اجزا كه دريافت آن ازطريق بتوان
شخصي تجربه در و است آمده بهدست كجاها از و چگونه
و تلقي نوع آن و كنم عنوان هم را ديگري ملاك ميتوانم
به تجربه اين.است ديگر زبان در غيراهلي خواننده واكنش
آثار هيچكدامشان غيرايراني ، خوانندگان كه ميگويد من
يك در و خانه يك در جلون بن "مثلا آثار با را قلم اين
.نكردهاند دريافت خصيصه يك در و روحيه
توفيق به ميشود مربوط شما توجه مورد ديگر مطلب
تلفيقي ، ادبي گونههاي آوردن پديد در عرب نويسندگان
نخست اماهست هم منطقي كار اين و آوردهايد شما چنانچه
ما تا كنيد معرفي و ترجمه !مباشيد "يكهخور" بگويم اينكه
ديگر.بشويم آشنا المتنبي و امرالقيس اخلاف نبوغ با هم
تصميم آنها كه بگوييد اگر كرد نخواهم باور هرگز اينكه
و بياورند پديد تازه ژانرهاي كردهاند اراده و گرفته
ضرورت يك حسب نيز آنهاخير.يافتهاند توفيق كار بدين
در و هستيم آن از جزيي هم ما كه جهاني امروز ، جهان در
رسيدهاند دستاوردهايي به "احتمالا ضرورتها جستجوي مسير
ميتواند هم و بود تواند خرسندي مايه هم البته اين كه
.باشد ما خويشاوندانه آموزههاي براي ملاكي
نميتواند هيچوجه به شما ، حجتهاي اهم كه اين آخر نكته
بياوريد شما كه باشد آورده پديد را جزمي حكم اين موجبات
اين در ميرفت انتظار اينكه ضمن "!ايراني رمان زدن درجا"
امكان به و يكطرف از ايران در سانسور سختجاني به موضوع
عربي زبان سياسي جغرافيايي عرصههاي جولانگاهي و فراگير
اين وجود با ;نكرديد و ميكرديد اشاره خود قياس در هم
معاصر ادبيات ميكنم تصور من شما برخلاف بگويم بايد
قدرت و بركت به و فارسي زبان بسته جزيره بهرغم ايران ،
دورههاي از يكي -مشروطيت ادبيات پي در -زبان همين
و است كرده آغاز هزاروسيصدوسي دهه از را خود درخشان
شاق مسيرهاي از و ميدهد ادامه خود دشوار راه به كماكان
تلاش اين و ناممكنها ، گردانيدن ممكن به ميگذرد نشدن
كردهاند ابداع اعراب كه ادبي گونههاي با مغايرتي هيچ
شما ، داوري و استنباط رغم به اينكه مهم نكته و ندارد
باور "عميقا ايراني رمان "عمدتا و ادبيات به دولتآبادي
كار بهكوشيد خواهد و ميكوشد است ، كوشيده آن به دارد ،
صفات شما ازطرف هم "تنآسايي و آسانخواهي" لفظ بردن
آن از ايراني ، زحمتكش نويسندگان براي نيست زيبندهاي
و است نتوانسته تنگي چشم هيچ كه انساني براي جمله
كاربرد در پس.بگيرد ناديده را او عمر فرآيند نميتواند
توجه فارسي زبان ظرافتهاي به است خوب دست اين از سخناني
در فقط نه را عربي زبان تمام ، حرمت با ما چنانچه كنيد
در بلكه است ، ايراني فرهيختگان مديون بسي كه ادب و شعر
.مينهيم ارج آن آسماني ارزشهاي معيار
تاريخي گذشته مكتوب ادبيات و زبان اينكه نكته آخرين و
و كرد جستجو ميتوان باقيماندهاي آثار در را ما
آنها از و بازيافت را آن داستاني -ادبي جنبههاي
ادبي اثر منزله به وجه هيچ به -را قضا -كه بهرهجست
و جالب بسيار مضمون خود اين و نشدهاند پرداخته و نوشته
.آيد فراهم آن به پرداختن فرصت اميدوارم كه مهمياست
خيامي هاي حافظانه
بخش واپسين
طهماسبي فرهاد دكتر
خمريات -8
در بلكه ندارد ، عرفاني مفهوم "مي" خيام رباعيات در
حربهاي و آرامبخش نمادي بهعنوان بيشتر و راستين معناي
گلرنگ باده به شادمانه خيام.است رفته كار به انتقادي
مينهد درميانه ساقي با را دلش درد همواره و ميكند دعوت
به دعوت و ميزند دم شراب از اينهمه كه خيام آيا اما
است؟ شرابخواري منظورش هميشه و همهجا ميكند ميخوارگي
به تظاهر اين راخيامبا زمانه تحجر و تعصب شدت آن شايد
گونهگون معاني حافظ شعر در "مي" گفت؟ مي بيقيديپاسخ
در گاهي و است متصور آن از عرفاني برداشت گاهي دارد ،
نمادين مفهوم هم گاهي و است رفته بهكار راستين معناي
خود پير حافظ كه است چشمگير حدي تا آن نمادين جنبه دارد ،
و مقابله در همواره و مينامد گلرنگ پير و پيرمغان را
و خرابات و ميكده از مسجد و خانقاه و صومعه با تضاد
و حافظ بهرهگيري تشابه ميآورد ، ميان به سخن ديرمغان
(...و پياله -ساقي) آن لوازم و وسايل و شراب از خيام
بهكار انتقادي نمادي بهعنوان را شراب كه آنجاست بيشتر
مركزي موضوعهاي از يكي انسان آسايش و آرامش"بردهاند
گواهي آن بر بهگونهاي غزل هر.است بوده حافظ شعر
ندارد وجود آسايش و آرامش عيني شرايط كه آنجا..ميدهد
(8)".ميكند دعوت شادي و غمزدايي به را انسان شاعر
گريست سبزه سر بر زار و آمد ابر:خيام
زيست نميشايد گلرنگ بيباده
ماست تماشاگه امروز كه سبزه اين
كيست تماشاگه ما خاك سبزه تا
باشي خوشدل كه كوش آن در است نوبهار:حافظ
باشي گل در تو و باز بدمد گل بسي كه
بنوش چه و نشين كه با كنون كه نگويم من
باشي عاقل و زيرك اگر داني خود تو كه
دلجو اي سبو و پياله بردار:خيام
جو لب و سبزهزار گرد به برگرد
رو مه قدبتان بسي چرخ كاين
سبو صدبار و كرد پياله بار صد
خراب جهان اين كه كن دل عمارت مي به:حافظ
خشت بسازد ما خاك از كه است سر آن بر
دم غنيمت -9
هستي راز دارد ، واحد مفهومي خيام رباعيات در دم غنيمت
هستي.است بياعتبار و بيثبات روزگار نيست ، گشودني
و "آمدن" تلخ و ابهامآلود نقطه دو ميانه در است فرصتي
شادي با را آن و شمرد غنيمت را فرصت اين بايد پس "رفتن"
اغلب مضمون اين حافظ غزليات در اما ;گذراند خوشي و
.دارد همراه به نيز را عرفاني مفاهيم
نخوريم فردا غم تا بيا دوست اي:خيام
شمريم غنيمت را عمر دم يك وين
درگذريم كهن دير اين از كه فردا
سربهسريم سالگان هزار هفت با
بتواني كه آنقدر دان غنيمت را وقت:حافظ
داني تا است دم اين جان اي حيات از حاصل
دارد عوض در عمر گردون كامبخشي
بستاني عيش داد دولت از كه كن جهد
كشت لب و جويبار طرف و گل فصل:خيام
سرشت حور دلبري تازه سه دو يك با
صبوح بادهنوشان كه قدح آر پيش
كنشت ز فارغ و مسجدند ز آسوده
چيست بهار و باغ صحبت و عيش ز خوشتر:حافظ
چيست؟ انتظار سبب گو كجاست ساقي
شمار مغتنم دهد دست كه خوش وقت هر
چيست كار انجام كه نيست وقوف را كس
دار هوش است مويي به بسته عمر پيوند
چيست روزگار غم باش خويش غمخوار
:پانوشت
حافظ ، شعر در باستان ايران اسطوره ادبي مايههاي -8
ص 8 همان ،
آغاز امروز موسيقي بينالمللي جشنواره
ميشود
و (كرمان) مقامي موسيقي شامل جشنواره اين مسابقه بخش
است (تهران) جوان موسيقي
فجر موسيقي بينالمللي جشنواره پانزدهمين :هنري گروه
داخلي موسيقي گروه از 50 هنرنماييبيش با امروز بعدازظهر
تالار محل جهاندر كشور شش برگزيده تكنوازان و خارجي و
.ميكند بهكار آغاز وحدت
مختلف ، ابعاد در موسيقي فرهنگ معرفي باهدف جشنواره اين
فرهنگ گسترش و جوانان حمايتاز موسيقي ، گروههاي تشكيل
در 9 وگفتگو صلح شعار با موسيقي بخش در جامعه شنيداري
مسابقه بخشميشود برگزار تهران هنري و فرهنگي تالار
موسيقيمقامي بخش دو شامل فجر موسيقي پانزدهم جشنواره
بخش اين در كه است (تهران) جوان موسيقي و (كرمان)
.ميكنند اجرا برنامه جشنواره ايندو برگزيدگان
و ملي اركستر گروه سمفونيك ، اركستر برنامههاي اجراي
ارمنستان ، كشورهاي موسيقي بههمراهگروههاي كر گروه
ديگر از آلمان اتريشو فرانسه ، تاجيكستان ، گرجستان ،
جشنواره در.است فجر موسيقي پانزدهم جشنواره برنامههاي
از شهناز جليل و تجويدي علي استادان از فجر موسيقي امسال
گروه همچنين 9.ميشود تجليل ايراني موسيقي پيشكسوتان
موسيقي جشنواره برپايي روزهاي طول در بانوان موسيقي
سنتي موسيقي به علاقهمند بانوان براي فرهنگ تالار فجردر
.ميكنند اجرا برنامه
تا از 18 فجر موسيقي جشنواره پانزدهمين در شركتكنندگان
فرهنگسراي فرهنگ ، حركت ، وحدت ، تالارهاي ماهدر بهمن 30
فرهنگي ، ميراث سالن هنرينياوران ، آفرينشهاي بنياد بهمن ،
.داشت اجراخواهند آزادي ، فرهنگي مجموعه و رودكي سالن
|