اكوسيستمهاي اصلي مشكل غيربومي گونههاي
ايران آبي
نداريم بيشتر زمين يك
اكوسيستمهاي اصلي مشكل غيربومي گونههاي
ايران آبي
;اشاره
كه ما كشور آبي اكوسيستمهاي بزرگ مشكل بر مقاله اين در
باعث كه عواملي و شده اشاره است غيربومي گونههاي وجود
انتقال مهم ومعيارهاي ميشوند غيربومي گونههاي انتقال
در ما آبزي غيربومي گونههاي آمارهاي بررسي و گونهها
يافته افزايش گذشته سالهاي با درمقايسه كه اخير سالهاي
ما فرهنگ نقش بر اجمالي مروري پايان در و است شده بررسي
ديد نبود و طبيعي منابع از نامعقول بهرهوري زمينه در
جايگاه بردن بالا ضرورت به و خود منابع از ما شناختي بوم
.داريم كشورمان زيست محيط و طبيعي منابع
است گرفته قرار پالئاركتيك اقليم در ايران ما عزيز كشور
ويژه و غني بسيار وجانوري گياهي زيستي تنوع از و
را بهفردي منحصر ويژه اكوسيستمهاي كه است برخوردار
بخصوص اكوسيستمها اين اصلي مشكل اما است ، ايجادكرده
كه ميباشد غيربومي گونههاي وگسترش توسعه آبي اكوسيستم
"معمولا.است شده زيستگاهها ريختگي درهم و نابودي موجب
يا ارادي بهصورت غيربومي گونههاي انتقال و معرفي
اثرات ميتواند حال هر به و ميگيرد صورت تصادفي
گونههاي اغلبباشد داشته نامطلوبي ژنتيكي و اكولوژيكي
بهزودي محيط با ناسازگاري خاطر به شده معرفي غيربومي
نقش آن بقاي تداوم در انسان كه آن مگر ميگردند ناپديد
رقيب وجود عدم خاطر به نيز ديگر برخي و باشد داشته عمدي
از خالي "احتمالا خودكه جديد محيط با "سريعا شكارگر يا
نگرديده اشغال نيز ديگر موجودات توسط و بوده زيستخوان
با مدتي از پس آنها از برخي كه طوري ميگيرند ، خو است
هدف.ميشوند بومي گونههاي حذف موجب رقابت يا و شكار
اشتغال ، ايجاد جهت در غيربومي گونههاي درمعرفي كشور اصلي
... و گردشگري توسعه و بيولوژيكي كنترل ارزي ، درآمد كسب
سو يك از كه ميبينيم بنگريم نيك فال به اگر اما ميباشد
سوي از اما ميگردد برطرف ما اوليه ونيازهاي اقتصاد چرخه
به آن از زيانبارتر بلكه ميبريم كه سودي اندازه به ديگر
ميتوانيم درست و صحيح مديريت با كه خود بومي گونههاي
.رساندهايم آسيب ببريم را استفاده حداكثر آنها حداقل از
كشور به را غيربومي گونههاي شويم ناچار كه صورتي در
گونه آن:بگيريم نظر در بايد را معيارهايي دهيم انتقال
منحصر گونهاي و باشد نياز مورد "واقعا بايد شونده منتقل
و باشد نداشته وجود كشور درمناطق آن مشابه كه بهفرد
طوري دهيم ، انجام را اوليه بررسيهاي بايد آن از مهمتر
و باشد نداشته رقابت ما بومي ارزشمند گونههاي با كه
دو اين از ومهمتر نگردد ما بومي گونههاي نسل قطع موجب
اين كه باشد نداشته همراه به بيماري يا و انگل آفت ، بايد
".ميسوزد تر و خشك گرفت كه آتش" چون آنهاست مهمترين اصل
ارزشيابي بايد نخست وهله در معيارها اين كردن عملي براي
در و باشيم داشته سلامت نظر از را غيربومي گونههاي
رها خود ساختگي اكوسيستم از محدودي مقياس در بعد مرحله
عوامل به توجه با را گونه آن مدتي براي و كنيم سازي
گونه صورت آن در و كنيم ارزيابي.. و ژنتيكي اكولوژيكي ،
نظر در بدون ما كشور متاسفانه اما.دهيم انتقال را جديد
اكوسيستمهاي وارد را بسياري گونههاي معيارها اين گرفتن
محيط مشكلات بزرگترين از يكي هماكنون كه خودكرد آبي
كشاورزي وزارت سال 65 در مثال بهعنوان.ماست آبي زيست
بوم زيست به را آزولا آبزي گياه فيليپين كشور از
طريق از و كرد معرفي انزلي تالاب و خزر درياي كرانههاي
راه كشور آبي اكوسيستمهاي به تالاب حاشيه برنج مزارع
آب در نيتروژن و معلق مواد رسوب افزايش سبب و پيداكرد
فعاليت توقف باعث نور و اكسيژن كاهش طريق از و گرديد
ما آبزيان از بسياري مير و مرگ نهايت ودر فيتوپلانكتونها
وكسب اشتغال ايجاد پروتئين ، از استفاده بهمنظور.گرديد
كشورمان به كشورها ساير از پرورشي ماهيان انواع درآمد
اما برسيم خود اوليه اهداف به شايد كه شدند معرفي
شيوع از جلوگيري براي راهي تنها نه امروز متاسفانه
را بومي گونههاي از بسياري بلكه ندارد وجود آنها وگسترش
خود اكوسيستم به شناختي بوم لحاظ از و دادهايم دست از
براي گامبوزيا ماهي.كردهايم وارد را مهلك ضربهاي
هر امروزه و گرديد منتقل كشور به مالاريا پشه مبارزه
قسمت آن در ماهي اين ميشود يافت آب مقداري كه جايي
خزر درياي به سياه درياي از را كفال ماهي.ميشود مشاهده
درياي ماهيان فراوانترين از يكي امروزه و داديم انتقال
حوزه در هم ماهيان سهخاره از ونمونهاي ميباشد خزر
معرفيشدهاند ، غيربومي گونههاي بهعنوان خزر درياي شرقي
مقاله اين درگستره اما است فراوان قبيل اين از مثالهايي
.نميگنجد كوتاه و محدود
ايران ، عزيزمان كشور گستردگي و وسعت به توجه با
جزو آنها از كدام هر كه داريم را وسيعي آبي اكوسيستمهاي
هم اگر و ميروند بهشمار دنيا منحصربهفرد اكوسيستمهاي
موجود آبزي گونههاي از آمده بهدست تحقيقات اكنون
آنهاغيربومياند اغلب كه ميبينيم كنيم بررسي را دركشور
جاي.است نبوده چنين قبل سال چندين كه حالي در چرا؟
را خود طبيعي ومنابع طبيعت قدر ما كه است تاسف بسيار
اصولي و صحيح مديريتي با نيامدهايم هيچگاه و نميدانيم
و نمائيم استفاده موءثر و مطلوب بهنحو خود منابع اين از
زمينه اين در شده ارائه پروژههاي و ما طرحهاي چرا يا
.نميآيد در اجرا مرحله به و ميماند كاغذ روي در همواره
طبيعت كنترل كه است روشن ما همه براي مطلب اين چه اگر
خودبهخودي بهصورت طبيعي پديدههاي بلكه نيست شخص كار
يا و مفيد نتيجهاي آن واز مينمايند تاثير يكديگر در
اما ميشود ، ايجاد كارشناسان و انسانها ميل خلاف بر مضر
منابع درزمينه ديگر كشورهاي از بسياري مانند ميتوانيم
كه است آن كار اين لازمه.باشيم برتر كشورهاي جزو طبيعي
ايران عزيزمان كشور طبيعت ذات از جهاني ديدي بيائيم
آينده در است اميد باشيم ، هم مشوق زمينه اين در و داشته
اساسي بهطور بوميكشورمان منابع از بهرهوري زمينه در
.كنيم عمل
امينينسب سيدمهدي
زيست محيط رشته دانشجوي
نداريم بيشتر زمين يك
طبيعت بر انسان اثر
و ظريف بسيار سيستم بر و ماهرانه بسيار طبيعت موازنه
با مدام توازن ، اين.گرفته قرار دادوستد و مقابله حساس
سرايت و نفوذ و جديد ارگانيسم نمو هوا ، و آب تغيير
اما.است تغيير حال در جديد مناطق به گياهان و حيوانات
كندي به نواحي بيشتر در گذشته زمان در دگرگونيها اين
آن سرعت متمدن انسان پيدايش با حاليكه در ميگرفت ، انجام
ده مقياس به تغييرات كه تكامل دوره از شده برابر چندين
بشري مقياس با حال ميشد ، اندازهگيري سال هزار صد يا
.ميشود حساب دهه يك و قرن يك آن در كه ميشود سنجيده
گسترش به.ميسازد دگرگون را طبيعت توازن بشر جا همه
زماني و "عمدا زماني جديد ، مناطق به حيوانات و نباتات
از جديدي نوع با را وسيعي نواحي.ميكند كمك ناآگاهانه
توليدات و آشغال از تودههائي كارخانجات خانهها ، گياه ،
بزرگ مقياس در را موجودات از بعضي حيات ميپوشاند ديگر
در بشر واقع در.ميكند كمك انواع بعضي تكثير به و منهدم
از 5 بيش زمين كره زيستي وضع تغيير در سال پنجهزار مدت
در انسان دخالت ميزان و است داشته دست طبيعت سال ميليون
زنده موجود هر از بيش آن طبيعي نظام و كرهزمين تخريب
نسلها همه متوجه تخريب اين سنگين زيان.است بوده ديگري
.بود خواهد
نتايج آورده بوجود بشر كه دگرگونيهائي از بسياري
بيرون كه ميكرد فكر كسي چه.است داشته نشده پيشبيني
نصف ميتواند كانادائي آبزي گياه تكه يك انداختن
تدارك يا كند؟ مسدود سال ده مدت به را بريتانيا آبراههاي
شرقي ، استرالياي مهاجران زنهاي براي كاكتوس از گلداني
كسي چه بپوشاند؟ تيغدار گلابي از جنگلهائي با را آنجا
آدرياتيك سواحل جنگلهاي بردن بين از كه ميكرد پيشبيني
صحرا نيمه به را نواحي آن مركزي آفريقاي در قسمتهائي يا
است ممكن ارتباطات توسعه كه ميكرد فكر كسي چه كند؟ مبدل
كند؟ عوض را تاريخ امراض اشاعه با
در نمونههائي اما هستند ، عادي غير نمونههاي اينها
پناهگاههاي ما.يافت ميتوان جا همه در را كوچكتر مقياس
همه براي كه ، مايليم ميسازيم ناياب پرندگان براي طبيعي
بعضي كه ميشويم متوجه بعد كنيم ، ايجاد امنيت انواع
و ميكنند پيدا تكثير حد از بيش معمولي طاقت پر پرندگان
ما.ميبرند بين از علاقهمنديم كه را كميابي انواع
ميبينيم بعد ميبخشيم بهبود را احشاممان بازدهي قابليت
بود لازم ضروري مواقع براي كه را ما چراگاههاي آنها كه
به كه را گوشتخواراني خوشحالي با.بردهاند بين از
عمل اين و ميكشيم ، ميرسانند آزار ما اهلي حيوانات
محصولات به كه موش مثل جوندگاني كنترل باعث كه را ترمزي
ترتيب اين به و مياندازد كار از ميرسانند آسيب كشاورزي
طبيعت در تخريب و دگرگوني مهم عامل يك بهعنوان انسان
مفيد گونههاي انقراض موجبات زيستي تعادل زدن برهم ضمن
نيز را زنده موجودات ديگر و خود زندگي و ميكند فراهم را
.مياندازد بهخطر
مجتهدي علي:ترجمه / هاكسلي جوليان:از
|