آزادي تثبيت و حفظ در روزنامه‌نگاران نقش
مي‌شود بررسي مطبوعات
نيست امن خانه اين
فراري دختران
خانه از فرار هم باز
دادگاه در حضور از پس خاتمي محمدرضا
را مطبوعات مي‌خواهند حرفه‌اي شكات :مطبوعات
كنند محدود را خبررساني و تهديد
آزادي تثبيت و حفظ در روزنامه‌نگاران نقش
مي‌شود بررسي مطبوعات
و حفظ در روزنامه‌نگاران نقش آزاد تريبون :اجتماعي گروه
روزنامه‌نگاران صنفي انجمن سوي از آزادي‌مطبوعات تثبيت
.مي‌شود برگزار ايران
مي‌شود ، برگزار مطبوعات خانواده شركت با كه تريبون اين در
مورد مطبوعات آزادي تثبيت و حفظ در روزنامه‌نگاران نقش
فروردين دوشنبه 22 روز نشست اينگرفت خواهد قرار بررسي
در روزنامه‌نگاران صنفي انجمن در تا 16 ساعت 14 از
پلاك هفتم ، كوچه كبكانيان ، سعيد خيابان كشاورز ، بولوار
.شد خواهد برگزار 87
اين در است كرده دعوت روزنامه‌نگاران از صنفي انجمن
.كنند شركت مراسم
نيست امن خانه اين
زنان امن خانه‌هاي تشكيل ضرورت به نگاهي
قرار خانوادگي خشونت‌هاي مورد ترتيب هر به كه زناني
برند؟ پناه كجا به بايد دادگاه تشكيل زمان تا مي‌گيرند
همان به دوباره زنان اين كه است صحيح منطقي نظر از آيا
گرفته‌اند ، قرار شتم و ضرب مورد همسر توسط كه محلي و خانه
برند؟ پناه
بيشتر لحظه هر خشمش آتش.مي‌كشيد فرياد بي‌محابا مردي
خانواده خرمن به وقتي او خشم آتش.مي‌شد شعله‌ور
امان در نيز زن حتي.مي‌كرد نابود را چيز همه مي‌افتاد ،
هربار مي‌آمد ، فرود زن صورت و سر به مكرر كه ضرباتي نبود
جريحه‌دار را او روح كند ، مجروح را جسمش آنكه از بيش
.مي‌كرد
درون ، از سوختن جز.سكوت و صبر جز نداشت ، چاره‌اي زن
اما مردن ، و دادن جان صدبار لحظه هر و خردشدن شكستن ،
به و كرد ترك را خانه كه قبل بار مي‌كرد؟ چه مي‌بايست
و گرفت را او رد مرد بعد ساعت چند برد ، پناه خواهرش منزل
كه كرد برپا قشقرقي چنان و كشيد نعره پياپي و يافت را او
و شد آب شمع يك مثل همسايه‌ها و اقوامش جلوي خجالت از زن
كجا كند؟ كار چه اينبار پسبرگشت خانه‌اش به آخر دست
بخواهد؟ كمك كسي چه از برود؟
.آمد اتاق داخل به كرده عرق و برافروخته مرد بعد لحظاتي
مرد صداي.شدند ميخكوب اتاق در خود فرزندان همراه به زن
ديگرش دست در و دستش يك در نفت پيتنميشد قطع لحظه يك
الان كه مي‌كشيد بچه‌ها و زن رخ به را آن كه بود كبريتي
اين خبر فردا و...مي‌كشم را همه‌تان مي‌زنم ، آتشتان
...كه شد درج روزنامه‌ها در درشت تيتر با تلخ حادثه
***
زبانزد اجتماعي -سياسي توسعه شعار جامعه در حاليكه در
حاليكه در و مي‌زنيم زنان حقوق از دم حاليكه در شده ، همه
شناسايي به منوط كشور يك توسعه كه باوريم براين همگي
هنوز متاسفانه است ، جامعه پيشرفت در زنان نقش و جايگاه
.هستيم تلخي وقايع چنين شاهد هم
ازآن نيز ايراني زن البته كه شرقي زن غمبار قصه گويي
قانوني پزشكي راهروهاي.ندارد شدن تمام سر نيست ، مستثني
خانوادگي خشونت‌هاي قرباني كه است زناني از مملو روز هر
مراجعه مراكز اين به درمان طول گرفتن براي آنان.شده‌اند
قاضي تا مي‌شوند خانواده دادگاه راهي پس آن از و مي‌كنند
ادامه !مرد اين با مي‌تواند ، وي آيا كه بنشيند قضاوت به
زد؟ رقم برايش ديگري سرنوشت بايد اينكه يا دهد زندگي
اين.آمده‌ام كلانتري به شوهرم از شكايت براي مي‌گفت زني
خانم به بود كبود آرنج تا كه را دستانش حاليكه در زن
پزشكي به مرا كلانتري":مي‌گفت مي‌داد ، نشان ديگري
به بايد همسرم اتفاق به پس آن از و مي‌كند معرفي قانوني
از آنقدر شوهرم اما برويم ، دادگاه به سرانجام و آنجا
بين از كبودي آثار تا مي‌رود طفره كلانتري در حضور
به من با رفت ، بين از او جرم مدرك كه آنگاه و مي‌رود
".مي‌آيد قانوني پزشكي
او كه است سوم بار اين":مي‌داد ادامه چنين خانم اين
دليل نمي‌توانم ، من و گرفته پيش در را روشي چنين
".دهم ارايه قاضي به خودم ادعاي براي قانع‌كننده‌اي
اين بپردازيم ، آن به داريم قصد نوشته اين در كه مساله‌اي
قرار خانوادگي خشونت‌هاي مورد ترتيب هر به كه زناني است ،
برند؟ پناه كجا به بايد دادگاه تشكيل زمان تا مي‌گيرند
همان به دوباره زنان اين كه است صحيح منطقي نظر از آيا
گرفته‌اند ، قرار شتم و ضرب مورد همسر توسط كه محلي و خانه
عنوان به مراكزي است ، لازم اينكه يا برند؟ پناه
شود؟ تشكيل زنان قبيل اين براي موقتي سكونتگاه
كشورهاي در كه سال‌هاست مراكزي چنين كه است آن واقعيت
و آزارها مورد كه بي‌پناه زنان و است شده تاسيس غربي
خانه‌ها اين دامان به مي‌گيرند ، قرار خانگي خشونت‌هاي
.مي‌برند پناه
تامين كه شده پذيرفته مطلب اين انگليس امروز جامعه در
خانوادگي ، خشونت‌هاي قرباني كودكان و زنان براي اماكني
شايع جرم اين روند در دخالت براي مهم وسيله‌اي مي‌تواند
.كند جلوگيري آن تكرار از و باشد جامعه در
بار نخستين اتريش ، در ديده آسيب زنان براي امن خانه
اين سراسر در خانه حاضر 20 حال در و شد تاسيس درسال 1978
.فعالند كشور
(تا 1993 1992) سال يك فاصله در مي‌دهد ، نشان بررسي يك
در خانوادگي خشونت‌هاي قرباني كودك و زن و 699 هزار 45
مدت حداقل كه كرده‌اند اقامت انگليس در امن خانه‌هاي
.است بوده روز شبانه يك افراد اين اسكان
به‌طور امن خانه هر در مي‌گويد ، نيز كلي آمارگيري يك
از يكي پترااشپانرنيگ ، .مي‌كنند زندگي نفر متوسط 25
با اختصاصي گفت‌وگوي در وين در زنان خانه مسئولان
نمي‌داند پليس اداره چون:مي‌گويد وين در ايرنا خبرنگار
كه بيمارستان‌ها يا كند برخورد خشونت قربانيان با چگونه
ممكن مي‌شوند ، منتقل آنجا به جراحت اثر بر زناني چنين
چنين وجود ندانند ، را آنان با مناسب برخورد روش است
.دارد ضرورت زنان براي مراكزي
طريق از را "زنان خانه" نشاني آسيبديده ، زنان "معمولا
اطلاعات تلفن ، دفترچه‌هاي نوجوانان ، از حمايت مركز پليس ،
.مي‌آورند دست به همسايه و دوست يا
را متعددي جزوه‌هاي نيز "اي.اف.آ.دبليو" انگليسي سازمان
خشونت‌هاي ضداخلاقي پديده به نسبت عمومي آگاهي براي
اين قربانيان براي اطلاعات فراهم‌آوري نيز و خانوادگي
اين سوي به را خشونت قربانيان تا مي‌كند منتشر پديده
.كند راهنمايي مراكز
و اقتصادي جسمي ، فيزيكي ، خشونت‌هاي مورد كه زناني بيشتر
مراكز اين به خود فرزندان همراه به مي‌گيرند ، قرار رواني
.مي‌آورند پناه
مراكز اين به كه زناني ;مي‌دارد اظهار همچنين اشپانرنيگ
زندگي براي ديگري مكان كه هستند كساني مي‌كنند ، مراجعه
.سرپرستند فاقد مالي نظر از و ندارند
هيچ براي محدوديتي زنان ، امن خانه‌هاي به بردن پناه براي
داراي كه غيرآلماني زنان و ندارد وجود جامعه از قشري
در و لزوم صورت در مي‌توانند كشورند ، اين در اقامت مجوز
استفاده امكانات اين از شبانه‌روز از ساعت و زمان هر
.كنند
ايجاد و توانبخشي حرفه‌اي ، آموزشي ، خدمات ارايه
كشور در مراكز اين برنامه‌هاي ديگر از اشتغال كارگاه‌هاي
.است آسيبديده بانوان از قشر اين براي تركيه
و خدمه به براينكه علاوه امن خانه‌هاي از كدام هر
و بزرگسالان براي پزشكي امكانات از مجهزند ، آشپزخانه
بسياري زيرا برخوردارند ، روانشناس پزشكان بويژه كودكان
اين به نامناسبي بسيار روحي وضعيت در زنان اين از
.مي‌برند پناه خانه‌ها
بعضي در و هفته چهار يا سه از بيش مي‌توانند ، زناني چنين
اين البته كه باشند ساكن اماكن اين در ماه شش تا موارد
.است استثنايي بسيار امر
حدود متوسط به‌طور امن خانه‌هاي در افراد اين توقف زمان
خود خانه به كرده ، آشتي يا مدت اين در كه است هفته چهار
در كه مي‌كنند خود براي را محلي اجاره درخواست يا مراجعه
برخوردار امن خانه‌هاي مسئولان حمايت از نيز صورت اين
مي‌شود ، انجام آنان طريق از كه اقداماتي با يا مي‌شوند
قرار آنان اختيار در مناسبي مكان ممكن فرصت اولين در
.مي‌گيرد
مختلف ، عوامل براساس خانه‌ها گونه اين در افراد اقامت مدت
ليست طول مساله ، اين در مهم عوامل از يكياست متفاوت
وجود خانه‌ها اين در اسكان متقاضيان از كه است انتظاري
.دارد
امن خانه‌هاي انتظار ليست در ماندن باقي و تاخير متوسط
انگليس زنان به كمك فدراسيون.است شده گزارش ماه سه تا
پارلماني كميته به كتبي گزارش يك در (اي.اف.آ.دبليو)
كه را وظايفي و خدمات خانوادگي ، خشونت‌هاي پيرامون تحقيق
فراهم خانوادگي خشونت‌هاي قربانيان براي مراكزي چنين
:مي‌كند معرفي زير شرح به مي‌آورد ،
مسكن و قانوني مشاوره -
اضطراري و موقت دادن اسكان -
بودن ، قرباني رغم به كه زناني به دسترسي براي تلاش -
.ندارند اعتراض زبان
دايم مسكن يافتن براي تجربي كمك‌هاي -
كودكان از حمايت شبكه‌هاي تشكيل -
محلي مختلف شبكه‌هاي با ساعته تماس 24 يك تامين -
مورد حقوقي اطلاعات اجتماعي مددكاران خانه‌ها اين در
.مي‌دهند قرار آنان اختيار در را خشونت قرباني زنان نياز
شده ، نگهداري مراكز اين در نيز كودكان:مي‌گويد اشپانرنيگ
خانه در كه مسايلي مورد در آنان با كودك روانشناسان
اشكال به دارند ، تلاش و مي‌كنند صحبت افتاده ، اتفاق
.كنند كمك كودكان اين به مختلف
خشونت قرباني زنان طرف يك از زنان خانه:مي‌كند تصريح وي
از و مي‌كند همراهي پزشكي معالجات و قانوني مراحل در را
مربيان ، و آموزگاران كودك ، مهدهاي و مدارس در ديگر طرف
.مي‌دهند آموزش خشونت با مقابله زمينه در را افراد
چنين اداره اروپايي ، كشورهاي اتفاق به قريب اكثر در
.است خيريه و خصوصي نهادهاي و سازمان‌ها برعهده مراكزي
امن ، خانه‌هاي اتريش در:مي‌سازد خاطرنشان اشپانرنيگ
.مي‌شوند مالي حمايت شهرداري‌ها طرف از اما هستند ، خصوصي
در خانوادگي خشونت‌هاي قربانيان از حمايت سرويس‌هاي
داوطلبان توسط كه هستند غيرانتفاعي سازمان‌هاي انگليس ،
.مي‌شوند تاسيس محلي
ثبت به "خيريه مراكز" عنوان به مراكز اين از زيادي تعداد
.رسيده‌اند رسمي
دريافت بدون داوطلبان را خانه‌ها اين كارمندان از عده‌اي
كشور وزارت را مراكز اين مالي منابع.مي‌دهند تشكيل مزد
از -مسكن وزارت جرايم ، با مبارزه در آن نقش به توجه با
از -اجتماعي تامين وزارت مناسب ، مسكن تهيه در همكاري نظر
به -بهداشت وزارت اجتماعي ، و تامين كمك‌هاي پرداخت نظر
.مي‌سازد فراهم كودكان بهداشت از مراقبت اصلي مسئول عنوان
سراسري ، خيريه بنگاه‌هاي مالي كمك‌هاي براين ، علاوه
تامين در نيز مردمي كمك‌هاي جمع‌آوري و دولتي محلي شوراي
.دارند اهميت مالي منابع
زنان امن خانه يك حداقل آلمان ، شهرهاي تمامي در "تقريبا
اجتماعي حركت‌هاي از يكي به متعلق هريك كه دارد وجود
ثبت به انجمن‌هاي اين همه و است زنان حقوق از دفاع براي
خانه‌ها ، اين بودن خصوصي خاطر به.هستند خصوصي رسيده
حتي و ندارد را آنها به ورود حق مجوز ، بدون هيچ‌كس
اجازه نيز پناهنده دختران و زنها اين پدران يا شوهران
.شوند اماكن اين وارد ندارند ،
پناه امن خانه‌هاي به كه زناني از درصد متوسط 30 به‌طور
ولي مي‌گردند ، باز خود خانه‌هاي به ديگر بار مي‌برند ،
خشونت هدف ديگر بار مجدد ، مراجعه از پس كه كساني آمار
بسيار مي‌آورند ، پناه خانه‌ها اين به باز گرفته ، قرار
.بالاست
***
تشكيل ضرورت خانه‌ها قبيل اين وضعيت به چشم‌اندازي با
.مي‌رسد نظر به ضروري نيز ما كشور در مراكزي چنين
خانواده قضايي مجتمع احكام اجراي سرپرست داوودي مهين‌دخت
"اصولا":مي‌گويد خانه‌هايي چنين تشكيل ضرورت مورد در
و موقتي پناهگاه عبارتي به يا زنان خانه‌هاي تشكيل
علل به كه زناني و بي‌پناه زنان براي قانوني اقامتگاه
.است اجتماعي ضرورت يك هستند ، مسكن و اقامتگاه فاقد مختلف
و ضرب مورد كه زناني افتاده ، اتفاق بسيار":مي‌افزايد وي
سرپرستان نحوي به يا پدران يا همسران سوي از جرح
خود كاشانه و خانه از يا گرفته‌اند قرار خانواده‌شان
-موقت به‌طور حتي -سكني براي جايي و شده‌اند رانده
".مي‌مانند سرگردان ندارند
مسايل جامعه در زنان اين شدن رها":مي‌دهد ادامه داوودي
وجود موارد اين در اين بنابرميكند ايجاد مشكلاتي و
در.دارد ضرورت زناني چنين موقت اسكان براي امن خانه
مراجع حكم با مي‌تواند فرد مراكزي چنين تشكيل صورت
.يابد اسكان خانه‌ها اين در تكليفش شدن روشن تا قانوني
بايد خانه‌ها اين تاسيس كه است يادآوري به لازم البته
".پذيرد صورت خاص ضوابطي و مقررات طبق
چنين تشكيل صورت در آيا مي‌پرسيم ، داوودي خانم از
دليل به مي‌تواند ، مرد آنها در زنان اسكان و خانه‌هايي
تمكين عدم دادخواست دادگاه به او عليه زن ، تمكين عدم
به بازگشت به ملزم را زن دادگاه مواقعي چنين در و بدهد؟
مي‌كند؟ خانه
زن بودن چنانچه م ، .ق ماده 1115 طبق":مي‌دارد اظهار وي
شرافتي يا جاني يا مالي ضرر متضمن منزل يك در شوهر با
و كند اختيار علي‌الحده مسكن مي‌تواند زن باشد ، زن براي
را شوهر منزل به بازگشت حكم محكمه ضرر مظنه ثبوت درصورت
.داد نخواهد
محاكمه كه مادام كرده ، اعلام نيز قانون همين ماده 1116
محكمه زوجين ، تراضي عدم درصورت نيافته ، خاتمه زوجين بين
.كرد خواهد تعيين زن براي را اطميناني مورد محل
كيفري پرونده كه مواردي در و موارد اين در اين بنابر
داشته وجود هم درگيري امكان و است مطرح جرح و ضرب ايراد
دهد اجازه مي‌تواند لازم ، بررسي از پس دادگاه باشد ،
محل شهر در يا و باشد نداشته مناسبي اقامتگاه زن چنانچه
آنان نزد كه باشد نداشته محارمي و بستگان اقربا ، سكونت
دليل اين و گزيند سكني امن خانه‌هاي اين در كند ، اقامت
".نيست زن تكمين عدم بر
شود ، ايجاد امني خانه‌هاي چنين اگر:مي‌شود يادآور داوودي
درگيري بروز احتمال به توجه با و دادرسي مدت طول در
شدن مضروب امكان و اختلافات شدت لحاظ به زوجين بين مجدد
دادگاه دستور با نامبرده ، جاني تامين عدم و زوجه دوباره
محل‌ها گونه اين تشكيل براي شده ، تعيين ضوابط طبق يا
".شد خواهد اقدام زن اسكان به نسبت
***
تاكيد و مراكزي چنين تشكيل براي قانوني مانع رفع وجود با
سر بر اجتماعي روانشناسان و مددكاران و قضايي كارشناسان
چه ما كشور در.است باقي پرسش يك تنها خانه‌ها اين تشكيل
خصوصي؟ تشكل‌هاي بود؟ خواهد خانه‌ها اين تشكيل متولي كسي
از زنان رهايي براي هست هرچه شهرداري؟ يا بهزيستي سازمان
بسيار مي‌تواند ، اقدام اين مي‌رود ، آنها بر كه تظلم‌هايي
خيلي فردا چون بينديشيم ، امروز همين از پس.باشد راهگشا
.است دير
"پورناجي بنفشه"
فراري دختران
وتربيت اصلاح كانون بچه‌هاي با
سر پشت كه را جوها و پرس و آهني بلند درب خاردار ، سيم
را پنجره‌ها.مي‌شود عوض چيز همه يك‌باره به مي‌گذاري
و شده‌اند پوشانده رنگ سبز آهني ميله‌هاي با كه مي‌بيني
پراكنده جوان دختراني و طبقه دو تخت‌هاي با بزرگ سالني
.كرده‌اند سرگرم را خود كاري به كدام هر و كنار و گوشه در
بيشتر.مي‌خواند را ترانه‌اي كدام هر كه درهمي صداهاي
را تو بعضي‌ها مي‌شكند را فضا سكوت حرف‌ها و پچ‌پچ‌ها از
كرده حس را غريبه‌اي حضور اينكه مثل بعضي‌ها ديده‌اند
ديوارها پناه از يا ديگري سر پشت تخت‌ها ، زير از باشند
از زمزمه‌كنان همچنان صدا صاحبان از يكي.مي‌كشند سرك
چشم‌هايي دارد ، سنگين قدمهايي مي‌آيد بيرون مجاور اتاق
هد.نمي‌كند منتقل تو به را حسي هيچ كه نگاهي و نيم‌باز
جلب را توجه بيشتر بسته سرش به كه مشكي‌اي و طلايي بند
خود دور به چادري مي‌اندازد بالا شانه‌اي.مي‌كند
كه نيز ديگري و نسرين.مي‌افتد راه دنبالم به و مي‌پيچد
روي رنگ آبي تلي و برمي‌دارد قدم از قدم مانكن‌ها سبك به
تن -بزند حرف كه مي‌خواهد هيجان با بسته كوتاهش موهاي
او به آهسته ديگري اما -است ناهنجار و كلفت صدايش
را آبرويت و مي‌نويسند را داستانت بيچاره:مي‌گويد
.مي‌برند
:مي‌پرسد او
مي‌نويسيد؟ هم را اسممان -
نه -
..سحر دارد؟ اشكالي چه فاميل هم و اسم هم بنويسيد "اصلا -
.مي‌آيد و مي‌پوشد را روسري‌اش و مانتو
نسرين مي‌كنند ، هم به نگاهي.نشسته‌اند روبه‌رويم دو هر
:مي‌كند شروع
فرار.بيرون زدم الكي.شد شروع فرار يك از ماجرا همه
آرايش مخالف پدرم نمي‌كنند دركم مادرم و پدر چون كردم
را خانه ضبط پدرم.كنم آرايش دارم دوست من و است كردن
.مي‌خواستم ضبط من و نشويم منحرف كه فروخت
مي‌شديم موتور تا چهار سه ، هستم موتور ترك نشستن عاشق
سحر روبه داشت كيفي چه مي‌داديم ويراژ خيابان اول از
".نه مگه:مي‌گويد
پوشيده رضايت‌بخش لبخندي از خاطره‌اي يادآوري با چهره‌اش
شمال به دست‌جمعي‌شان مسافرت ".گذشت خوش خيلي".مي‌شود
مي‌كرديم حركت شب ساعت 12".پسر و 6 دختر مي‌گويد20 را
".مي‌شد جمع بازرسي پست‌هاي از 12 بعد
جمله يك در بي‌روح ، و سرد چهره همان دوباره باز و
بي‌تفاوت من به نسبت خانواده‌ام دارم دوست":مي‌گويد
مي‌كند منتقل نگاهش كه را حسي تنها جمله اين با ".باشند
.مي‌گيرم خوبي به
هر كه سقف تنها نه نداشت ، سر بر آشنايي سقف كه شبي اولين
.گشت نامهربان و ناآشنا او با بود زمين روي بر آنچه
بر هميشه براي تيرگي‌اش كه بود آنچنان شب آن سياهي
آنچنان شد ، تكرار سياهي پشت سياهي و افكند سايه زندگيش
خود سياه دنياي از.نمي‌شناسد را سپيدي "اصلا گويي كه
فكر نمي‌توان لحظه‌اي كه مي‌زند حرف رضايتمندي با چنان
قصد آينده در كه اين يا و است پشيمان گذشته از كه كرد
.دارد زندگيش در تغييري
تا".مي‌داند خانواده رفتار به منوط را خانواده به برگشت
زندگي آنها با مي‌شود است چطور خانواده‌ام رفتار ببينم
"نه؟ يا كرد
...نه اگر و
دور مي‌كند ، مرتب را چتري‌هايش مدام عجبيي وسواس با سحر
شما صدايم مي‌پرسد.است كشيده خط آبي خودكار با را لبش
مدرسه از هميشه":مي‌زند حرف سختي به نمي‌كند ناراحت را
دلم.مي‌رفت سر حوصله‌ام مدرسه توي.مي‌كردم فرار
بدون بكنم مي‌خواست دلم كاري هر و باشم آزاد مي‌خواست
نداشتند كارم به كاري وقتها بعضي خانواده‌ام.نهي و امر
"مخصوصا.مي‌كردند كنترلم حد از زياد وقتها بعضي و
را ابرويم و كنم آرايش مي‌گذاشت خودم مادر.نامادري‌ام
من به نسبت خوبي نظر همسايههانه نامادريم اما بردارم
مي‌افتاد جانم به برادرم و مي‌زدند حرفهايي نداشتند
.مي‌زد وكتكم
بودند مدرسه توي كه فروش‌هايي آدم دبيرستان اول سال
اخراجم سال اواسط بالاخره و دادند مدير به گزارش‌هايي
".كردند
گذارهاي گشت‌و به آزادانه را بيشتري زمان او آن از بعد
راحتي به زيادي افراد كه شد پلي چون و گذراند روزانه
.گرفتند را وي از عبور مجوز
را سالگي نشانه‌هاي 16 از هيچكدام اما است ساله سحر 16
بعضي 60 تجربيات او تجربيات ديد نمي‌توان او در
.ساله‌ها همه 60 نه ساله‌هاست
يك روزي مي‌گويد مي‌زند حرف حشيش و ترياك از راحتي به
ندارد سيگار اينكه از اينجا در و مي‌كشيده سيگار پاكت
خنده با و مي‌شناسد را الكلي مشروبات.است ناراحت
كه مي‌برد كار به اصطلاحاتي ".مي‌خورم...فقط":مي‌گويد
بر اوبشوم مي‌گويد آنچه متوجه تا دهد توضيح بايد خودش
باخته را آن و است كرده قمار خيابان‌ها در خود شرافت سر
روابط از ".نيستم ناراحت آن از":مي‌گويد سادگي به اما
پديد كلامش لحن در تغييري يا لرزشي كه بي‌آن مي‌گويد خود
.آيد
است دادگاه حكم و روز منتظر نمي‌داند چيزي خود آينده از
فكر.كند زندگي خانواده‌اش با نمي‌تواند مي‌گويد اما
خانه‌اي بايد يا و برود ايران از يا آزادي از بعد مي‌كند
اينجا در كه خود دوستان با كه شود گذاشته اختيارش در
را خودم و مي‌كنم كار":ميگويدكند زندگي شده‌اند آشنا
"!مي‌كنم اداره
و كند آرايش نمي‌گذارند اينجا كه است اين او دغدغه
هزار حدود 50 كردند بازداشت مرا كه روزي راستي":مي‌گويد
"بگيرم؟ خسارت بايد كي از گرفتند ازم آرايش لوازم تومان
"تحقيقي سعيده"
خانه از فرار هم باز
مي‌خواهم.ببيني را "غربي مونيكا" بايد مي‌گويند بچه‌ها
لقب و اسم كه مي‌كنم باور ديگر ديدنش بعدازبيايد
غربي غربي موهايش و لباس فرم.داده‌اند بهش برازنده‌اي
دومين و است ساله آمده160 غرب خود از درست گويي و است
هفته يك بعداز اول بار مي‌گويد خودش.دارد را فرار
در و شده مستقل بيشتر تجربه با دوم ، بار ولي شده دستگير
.شده مستقر دوستانش منزل
مي‌كردي؟ معاش امرار راهي چه از -
پول بهم دوستانم همه بعد.بودم مغازه فروشنده مدتي -
.بمانم لنگ نمي‌گذاشتند.مي‌دادند
داشتي؟ مالي مشكل خانواده در مگر -
.خوبست خيلي پدرم مالي وضع."ابدا.نه -
هستند؟ آدمهايي جور چه آنها چه؟ خانواده‌ات -
در برادرم و خواهرهاشدند جدا همديگر از مادرم و پدر -
بروم مي‌خواستم كردم فرار كه اول.مي‌خوانند درس دانشگاه
.شدم منصرف ديدم را دوستانم كه بعد اما.مادرم پيش
چي؟ حالا -
.مادرم پيش بروم مي‌خواهم حالا -
.بگو پدرت از -
فقط.دارم هم خوبي خيلي پدر زن.ندارم مشكل پدرم با -
ولي بخوانم درس من كه مي‌خواهد دلشان آنها.مقصرم خودم
.نمي‌توانم
چرا؟ -
مي‌خندد و مي‌كند مرتب انگشتها با را وارنگش رنگ موهاي
!ديگه نمي‌خواهم خوب:مي‌گويد و
مهدوي مرضيه
دادگاه در حضور از پس خاتمي محمدرضا
را مطبوعات مي‌خواهند حرفه‌اي شكات :مطبوعات
كنند محدود را خبررساني و تهديد
روزنامه مسئول مدير خاتمي محمدرضا دكتر :اجتماعي گروه
شعبه 1410 در خود مدافع وكيل همراه به ديروز مشاركت
.شد حاضر تهران عمومي دادگاه
مشاركت روزنامه مسئول مدير:همشهري خبرنگار گزارش به
ساعت جويي 3 باز جلسه و يافت حضور دادگاه در صبح ساعت 10
سئوالات به خاتمي دكتر ، جلسه پايان در.انجاميد بطول
.گفت پاسخ خبرنگاران
در كه كرد معرفي فردي اولين عنوان به را خود ابتدا در وي
ارتباط در خاتمي.است شده احضار مطبوعات دادگاه به سال 79
شش و بود اتهام تفهيم جلسه اين:گفت دادگاه به احضارش با
آن شاكيان كه داشت وجود مشاركت روزنامه عليه شكايت مورد
مدافع وكيل همراه به من بودند ، خصوصي "بعضا و نهادها از
در ششم مجلس اول نماينده.دادم پاسخ قاضي سئوالات به
و سياسي اغلب شكايت:گفت شكايات محتواي با ارتباط
و برمي‌گردد انتخابات به شكايت مورد دو.است غيرشخصي
از يكي عليه تبليغاتي آن در كه ويژه‌نامه‌ايست به مربوط
اطلاعات معاونت آن شاكي و است گرفته صورت كانديداها
و صداوسيماست سوي از ديگر شكايتاست انتظامي نيروي
كه است روزنامه در آقايان از يكي سخنراني درج به مربوط
مطرح اكاذيب نشر و اهانت توهين ، عنوان به آنان سوي از
.است شده
شدم ، متوجه امروز كه بود حجاريان ترور مورد در شكايت دو
در كه بود رزمنده و طلاب عده‌اي به مربوط ديگر مورد يك
و بود حجاريان ترور با رابطه در تحليلي مقاله يك مورد
تلقي مملكت بلندپايه مسئولان به توهيني آنرا گروه اين
.بودند كرده
آور ياد) است شده مطرح دخمه اهل سوي از ديگر شكايت يك
شبكه افراد تجمع محل را دخمه روزنامه‌ها از يكي مي‌شود
كرده معرفي ري شهر در مذهبي مشكوك قتلهاي و حجاريان ترور
(.است
مبلغ 5 من از دادگاه فوق شكايات بابت:گفت خاتمي محمدرضا
.است كرده اخذ التزام قرار عنوان به تومان ميليون
ديگر يكي سئوال با ارتباط در مشاركت روزنامه مديرمسئول
:گفت دادگاه قاضي برخورد نحوه مورد در خبرنگاران از
كه همانطور بود محترمانه و صميمي بسيار قاضي و من برخورد
تشنج و برخورد هرگونه از عاري فضا بود دادگاه يك شان در
.بود
شما بودن نماينده به باتوجه كرد ، سئوال خبرنگاران از يكي
ايجاد ششم مجلس در خللي دادگاه اين آيا ششم مجلس در
مجلس نماينده هنوز من:گفت وي پاسخ در خاتمي كرد؟ خواهد
هم فكر نشده ، تاييد هنوز انتخابات صحت چون نشده‌ام
باشد داشته مجلس روند در تاثيري دادگاه نتيجه نمي‌كنم ،
پيش مشكلي است شود ، ممكن صادر زندان حكم كه صورتي در فقط
دلائل شاكيان ، شكايت محتواي به توجه با هم آن كه بيايد
.مي‌رسد نظر به بعيد خودم دفاعيات و آنان
جرايم به رسيدگي نحوه خصوص در سئوالي به پاسخ در خاتمي
صورت به كشور مطبوعات دادگاه:گفت دادگاه در مطبوعاتي
اين كه مي‌شود برگزار منصفه هيات اعضاي حضور با و علني
.است مطلوب ما نظر به رسيدگي ، نحوه
مطبوعات جرايم به رسيدگي جريان اصل با من:كرد تصريح وي
داريم ، حرفه‌اي شكات كشورمان در ما امروز اما و موافقم
.بياورند در مي‌توانند نكته‌اي چيزي هر براي مي‌بينيد شما
و است خبررساني مطبوعات اصلي وظيفه كرد تاكيد خاتمي
و محدود را خبررساني كردن شكايت با دارند سعي عده‌اي
خاتمي.نيست پسنديده رفتاري اين و كنند تهديد را مطبوعات
باعث شما كه گفته‌اند من به:گفت شكايات با ارتباط در
كجاي در من نگفته‌اند اما شده‌ايد؟ عمومي افكار شوراندن
عليرغم حجاريان ترور با ارتباط در.كرده‌ام بپا آشوب كشور
نگفته‌ايم ما ولي گفته‌اند ما عليه زيادي مطالب اينكه
در سياسي تفسير و تحليل بلكه مي‌كنند ، بپا آشوب آنان
محدوديتهايي نظر اين از قانون داشته‌ايم ، ترور با ارتباط
.شود رفع بايد كه دارد
از:گفت خبرنگاران از يكي سئوال به پاسخ در وي
عادت ما ولي است شده شكايت ما عليه هم ديگر روزنامه‌هاي
لحاظ از نمي‌كنم فكر من.كنيم شكايت خود رقباي از نداريم
روزنامه به مربوط شكايت.باشند كرده شكايتي من از شخصي
وجود هم ديگر روزنامه‌هاي مورد در اتهامات همين عين.است
شكايت مطبوعات از معتقديم مطبوعات آزادي به چون اما دارد
.نمي‌كنيم
كه خاصي وضعيت به توجه با كرد سئوال خاتمي از خبرنگاري
امنيتي چتر از آيا داريد تهران اول نماينده عنوان به شما
هستم فردي اولين كه همين:گفت وي هستيد ، برخوردار خاصي
كه مي‌دهد نشان مي‌شود احضار دادگاه به جديد سال در كه
.مي‌رود پيش خودش روال طبق دادگاه
مصاحبه اين ادامه در خاتمي مدافع وكيل حسين‌آبادي
بازجويي جلسات در مطبوعات منصفه اعضاي حضور ضرورت درباره
در منصفه هيات اعضاي حضور:داشت اظهار اتهام تفهيم و
مدير مدافع وكيل.نيست ضروري اتهام تفهيم و بازجويي جلسات
خصوص در ديگري سئوال به پاسخ در مشاركت روزنامه مسئول
به:گفت مطبوعات محاكمات برگزاري و مقدماتي رسيدگي نحوه
محول دادگاه به دادسرا وظايف دادسرا ، برداشته‌شدن لحاظ
انجام دادگاه مرجع همان را مقدماتي رسيدگي و است شده
.مي‌دهد
و تحقيقات مراحل تكميل از پس:كرد اضافه حسين‌آبادي
صورت به مطبوعات مسئول مديران محاكمه مقدماتي رسيدگي
برگزار منصفه هيات اعضاي و متهم مدافع وكيل حضور با علني
.است مطلوب روند يك اين كه مي‌شود
|
