"ريو" اجلاس از بعد سال اميدها 7 و بيمها
بر عقبمانده و مريض نسلي تربيت آيا
نميكند؟ سنگيني ما وجدان
جلوگيري جنگل و درختان مرگ از شايد
!كنيم؟
چشم از دور اما زيبا طبيعتي با تالش
!گردشگران
را كرج باغهاي بيرويه ، سازهاي و ساخت
!ميبلعد

"ريو" اجلاس از بعد سال اميدها 7 و بيمها
توسعه و زيست محيط حفظ در انسان نقش به تازه نگاهي
پايدار
است ، جهان مردم مشترك ميراث كه فرهنگي و زيستي تنوع
ميباشد رفتن بين از معرض در ناپايدار توسعه براثر
درآمد پيش
ارزشمندي دستاوردهاي ميلادي ، نوزدهم قرن در صنعتي انقلاب
مقايسه در ثمرات اين اما است ، داشته همراه به بشر براي
بهرهبرداري و ناپايدار توسعه براثر كه زيانهايي با
چشم به چندان آمده بار به طبيعي منابع از بيرويه
توسعه تلخ نتايج از كه زيست محيط آلودگي.نميآيد
كشورهاي از بسياري در امروزه ميآيد ، شمار به بيرويه
به زمين كره ساكنان براي و شده جدي نگراني موجب جهان
زيستي گونههاي نابودي.است درآمده اصلي دغدغه يك صورت
خاك ، آب ، منابع افتادن خطر به جانوري ، و گياهي از اعم
در فرهنگي ، تنوع گرفتن قرار تهديد مورد همچنين و هوا
يك صورت به بشر افراد براي يكم و بيست قرن سپيدهدم
براي پايدار توسعه به رويكرد.است شده جلوهگر كابوس
مورد جهاني مجامع در پيش دهه يك از كنوني بحران كاهش
بر را پايدار توسعه حاضر ، مقاله.است گرفته قرار توجه
.است داده قرار بررسي و تحليل مورد ارزشها ، حفظ مبناي
رفاه هدف ، تنها اقتصادي صرفه مبناي بر توسعه الگوي در
را كاذبي رفاه الگو ايناست حال زمان در جامعه مادي
خطر به را بشر نسل آينده ولي ميكند فراهم امروز براي
هم هنوز و شد شروع دهه 1960 كهدر توسعهاي.مياندازد
با همراه توسعهاي.ميكند تبعيت الگو اين از دارد ادامه
اقتصاد زاويه از فقط توسعه به نگاه آن در كه پاش و ريخت
هم و ارزانتر هم كه كرد تصور بشر توسعه اين شروع با.است
بار يك محصولات از دوام با محصولات بجاي كه است راحتتر
مقدار و كالا مصرف مقدار آن اثر در كه كند مصرفاستفاده
توسعه ، الگوي اين در.يافت افزايش شدت به زباله توليد
در كه قيمتي يعني آن اقتصادي بهاي همان فقط چيز هر بهاي
ارزان فسيلي سوختهاي.بود ميپرداختند آن براي بازار
.نشد توجه آن مصرف در اتلاف به دليل همين به و بود
بدون كنند كار بيشتر سوخت با خودروها كه بود راحتتر
و سهولت.شود توجه جدي طور به آن بيشتر آلودگي به آنكه
عوامل طريق از فقط سعادت و بودند اصلي عوامل ارزاني ،
ميشد بيان ملي سطح در خريد قدرت يا سرمايه مثل اقتصادي
طبيعي منابع به.بود يافتگي توسعه براي اصلي شاخص GNP و
كشورهاي و ميشد نگاه مصرف براي فقط زمين سرمايههاي و
عنوان به بودند ، غني طبيعي منابع داراي كه سوم جهان
و ميشد نگاه يافته توسعه كشورهاي توسعه براي ابزارهايي
با ازميراثهاي يكي كه فرهنگي تنوع كه شد سبب روند اين
به رو غالب فرهنگهاي تاثير تحت ميباشد ، جهان مردم ارزش
و فرهنگها حقوق نگرش ، اين نتيجه در.گذارد نابودي
كره زيستي تنوع و زنده موجودات حقوق و طرف يك از تمدنها
نتايج تمام عليرغمشد گرفته ناديده ديگر طرف از زمين
و خوشبختي احساس هنوز بشر توسعه ، نوع اين از حاصل مثبت
شدن ماشيني از ناشي رواني فشار نوعي درگير و ندارد سعادت
بديهي.است آينده به نسبت نگراني و اطمينان عدم و زندگي
.سازد رهنمود سعادت به را انسان نميتوانست الگو اين است
:پايدار توسعه
پديدار اقتصادي "صرفا توسعه منفي پيامدهاي و نتايج وقتي
معرض در بعدي نسلهاي زندگي و آينده كه دريافت بشر شد ،
تا شد شروع تلاشهايي اين بنابر.است گرفته قرار جدي خطري
از بعد و استكهلم كنفرانس.دهد كاهش را توسعه منفي تبعات
.هستند زمينه اين در اقدامات مهمترين از ريو اجلاس آن
معاهدات چارچوب در منطقهاي و بينالمللي همكاريهاي
ناتواني.ميباشد راستا همين در نيز محيطي زيست مختلف
بهتر كيفيت با زندگي به دستيابي براي توسعه قبلي الگوي
زيست محيط و جامعه فرهنگ ، روي آن منفي پيامدهاي بدون
در.گردد ارائه توسعه از جديدي تعريف كه گرديد باعث
توجه است ، توسعه جديد ديدگاه همان كه پايدار توسعه
كيفيت و مبذول توسعه هدف و محور عنوان به بشر به بيشتري
با.گرفت قرار مدنظر زيست محيط حفظ و فرهنگي تنوع زندگي ،
بنا اقتصادي صرفه اساس بر هنوز پايدار توسعه اين وجود
با را طبيعي منابع تا دارد تلاش فقط و شده نهاده
با را توسعه منفي آثار و كرده مصرف بالاتري بهرهوري
و زايد ، مواد (بازيافت يا و) كاهش قبيل از اقداماتي
علت 27 همين به.دهد كاهش پاكتر انرژيهاي از استفاده
ريو ، اجلاس از بعد سال و 7 استكهلم كنفرانس از بعد سال
است خطراتي حجم از كمتر بسيار شده انجام اصلاحات ميزان
پايدار توسعه به توجه اگرچه.ميكنند تهديد را زمين كه
همچنان جهان ولي است ، داده كاهش را توسعه منفي پيامدهاي
زيست و اجتماعي فرهنگي ، سياسي ، روزافزون تهديدهاي با
مردم مشترك ميراث كه فرهنگي تنوع.ميباشد روبهرو محيطي
در غالب فرهنگهاي توسط كه گرفته قرار مسيري در است جهان
ادامه هنوز ملتها بين منازعات و است رفتن بين از معرض
به شده شروع پايدار توسعه عنوان به آنچه اين بنابردارد
نتوانسته نداشته قبل الگوي با زيربنايي تفاوت اينكه علت
.باشد بشر سعادت كننده تضمين
ارزش مبناي بر توسعه
شرايط و تاريخي سابقه اساس بر خاصي ويژگيهاي تمدنها
ميتواند سعادت تعريف كه همانطور لذا.دارند خود اجتماعي
ميتواند نيز توسعه تعريف باشد ، متفاوت ملت هر براي
مفهوم يك به رسيدن براي تلاش شايد باشد داشته تفاوتهايي
ضروري مختلف كشورهاي در توسعه برنامههاي از واحد و جامع
و تضاد كه شود ارائه توسعه از تعريفي بايد بلكه نباشد ،
همافزايي و سازگاري و متقابل درك به را توسعه در تقابل
.دهد سوق
به را جوامع بيشتر رفاه طرف يك از حاضر عصر در بشري تمدن
و غني بين فاصله نتوانسته ديگر طرف از و داشته دنبال
و تنشها از بسياري ميرسد نظر به.دهد كاهش را فقير
اثر بر و فاصلهها اين حاصل جهاني نامطلوب پديدههاي
به رسيدن در انسانها سرگشتگي يا و بيعدالتي و ظلم احساس
فرهنگهاي و مذاهب تمدنها ، .باشد انساني عالي مفاهيم
نميتوان را است يكديگر از جوامع تمايز فصل كه گوناگون
برخورد واقعيت عنوان به آنها با بايد بلكه نمود انكار
تمدنها اين از يك هر براي بايد بشري امروز تمدن.كرد
در تمدنها از يك هر كه دهد اجازه و كند منظور را سهمي
حاصل صورت اين غير در.بپردازد نقش ايفاي به جهاني عرصه
خواهد تفاهمها عدم و تضادها و جهاني تنشهاي آن طبيعي
باعث خود تكنولوژي پيشرفتهاي كه است ذكر به لازم.بود
زيرا شده انساني جوامع در بيشتر توقع و جهانگرايي
.كردهاند پيدا خود انساني حقوق از بيشتري شناخت انسانها
شده باعث (IT) اطلاعات تكنولوژي پيشرفتهاي نمونه براي
اختيار در "تقريبا و شده سهل و ارزان جهاني ارتباطات
كه است راه در نيز پيشرفتهايي زودي به.گيرد قرار همگان
بيش را اطلاعات تبادل و خدمات دريافت براي فيزيكي فاصله
تحقق را "جهاني اطلاعاتي دهكده" و داد خواهد كاهش پيش از
تمامي داشت انتظار ميتوان ترتيب اين بهبخشيد خواهد
و دور يافته ، توسعه و توسعه حال در بزرگ ، و كوچك جوامع
نخواهيم يا بخواهيم و كرد خواهند طلب را خود سهم نزديك
خواهند سهيم بازي در و داشت خواهند حضور صحنه در آنها
.بود
متفاوت لايههاي و ابعاد داراي انسانها فردي نظر نقطه از
سطحي لايههاي به دستيابي با بشر.هستند سطح تا عمق از
لايههاي به توجه نميرسد سعادت به مادي نيازهاي يعني
را شرايطي روحاني و معنوي ابعاد يعني زيرين و عميقتر
انسانها بين مشابه درك يك به منجر كه ميآورد بوجود
.دانست بشري سعادت ريشه ميتوان را تفاهم اين و ميشود
متفاوتي ابعاد و ذاتي نيازهاي انسانها ديگر ، عبارت به
ابعاد اين تمام به كه ميشود حاصل وقتي سعادت و دارند
بر متكي چون ماديات و سطحي ابعاد به توجه.شود توجه
ميشود انسانها بين تفرقه و اختلاف باعث است شخصي منافع
.هستند واحدي پيكره مانند انسانها معنوي ابعاد نظر از ولي
است لازم معنوي ابعاد شدن پديدار براي است بديهي
.باشد شده برآورده اوليه نيازهاي
بشر آن در كه است ضروري توسعه از خاصي تعريف اين بنابر
كه توسعه نوع اين.شود داده سوق واقعي سعادت سوي به
ارزشها بر مبتني توسعه يا عادلانه توسعه را آن ميتوان
بلكه و نداشته توجه انسان سطحي لايههاي به فقط دانست
نيز را معنويات و اخلاق شخصيت ، انسانيت ، مثل ديگر وجوه
شدن فراهم به ميتوان كه است طريق اين از.دارد مدنظر
والاي ارزشهاي و كرامت حفظ و سو يك از زندگي مادي شرايط
.يافت دست ديگر سوي از انساني
و ثروتمند كشورهاي در كه افرادي ميدهد نشان مطالعات
خوشبختي احساس ، "الزاما ميكنند زندگي يافته توسعه
ميكنند ، زندگي فقير كشورهاي در حتي كه افرادي از بيشتر
باشيم عواملي زنجيره تكميل دنبال بايد اين بنابر ندارند ،
توسعه پايداري.كند تبيين بتواند را بشر نوع خوشبختي كه
مفهوم ارزشها مبناي بر توسعه طريق از آن عميق معني به
براي كه حركتهايي كه است طريق اين از زيرا ميكند ، پيدا
در همه ميگيرد صورت بشر با بشر و طبيعت با بشر هماهنگي
.ميشود محسوب ثواب و است سعادت به رسيدن راستاي
و سعادت راه داشتهاند تلاش تاريخ طول در الهي اديان
به بشري تمدن اكنون و دهند نشان بشر نوع به را بهروزي
يك فقط را انسان جايگاه كه است رسيده مرحلهاي
داراي را طبيعت و ندانيم زباله توليدكننده يا مصرفكننده
در بشر تلاش و تفكر ثمره و ارزش داراي را تمدنها حرمت ،
تمدنها گفتگوي به را تمدنها تضادبدانيم قرنها طي
به و كنيم بدل توسعه و سعادت از بشر تلقي ارتقاء براي
را طبيعت با همزيستي طبيعت ، از استفاده جاي
معنوي و فطري نيازهاي و ارزشي مفاهيم و ببريم كار به
در را همه و ندانيم مادي نيازهاي با تضاد در را آدميان
.كنيم تلقي راستا يك
مختلف ابعاد در بشر تمدن ميراث طبيعت ، ديگر عبارت به
و تكنولوژي در آن نمود كه را علمي و اجتماعي فرهنگي ،
خوب زندگي كردن فراهم راستاي در همجهت بردارهاي ابزارات
راهي ميتوان ديدگاه اين با بگيريم نظر در انسانها براي
.يافت بشر نوع پريشاني و سرگشتگي براي
حجت يوسف دكتر
زيست محيط حفاظت سازمان برنامهريزي و آموزش معاون
بر عقبمانده و مريض نسلي تربيت آيا
نميكند؟ سنگيني ما وجدان
كودكان بر هوا آلودگي زيانهاي به ديگر نگاهي
خواب از كه صبح از پائيز فصل در ويژه به سال طول در
بر سر كه شب تا ميكنيم آغاز را روز و ميشويم بيدار
و تلاش مسموم هواي از چتري زير در ميگذاريم ، بالين
اعظم قسمت هستيم ناگزير زود يا دير و ميكنيم دوندگي
و خود بيماري درمان صرف آوردهايم ، بدست كه را آنچه
هستيد واقف بهتر قلم اهل بهعنوان شما.كنيم فرزندانمان
ميشود ما همه بدن وارد بتدريج كه سمومي و هوا آلودگي كه
مانند عصبي بيماريهاي انواع ايجاد در اندازه چه تا
بيماريهاي و قلب تپش عصبانيت ، خستگي ، بيحوصلگي ، اضطراب ،
قلبي ناگهاني ايستهاي و سكته خون ، سرطان مانند جسمي
بچهها خصوص به كه ميدانيد بهتر خودتان شمااست موءثر
بچهها هستند ، آسيبپذير هوا آلودگي به نسبت حد چه تا
تنفس هر با و است تندتر قلبشان ضربان هستند كوچكتر چون
ديدن آياميكنند خود بدن وارد را سموم از بيشتري ميزان
وجدان بر شدهاند ، مبتلا خون سرطان به كه كودك همه اين
عقبمانده و مريض نسلي تربيت آيا نميكند؟ سنگيني ما همه
نميكند؟ سنگيني ما وجدان بر
سوخت دليل به تهران هواي آلودگي درصد به 80 نزديك
بر شوم سايهاي كه است ماشينها دود ايناست خودروها
با ما فرزندان.نيست مصون كس هيچ و است انداخته ما هستي
بدن وارد بيشتر و بيشتر را سموم اين ميكشند كه نفسي هر
.خودمان و مادرهايمان و پدر كه همانطور ميكنند ، خود
اين با برايمقابله موءثري اقدامعملي متاسفانههنوز
اين ميشود ارائه كه راهحلي تنها.نميگيرد انجام پديده
خانه در بيشتر كنيم سعي" هوا آلودگي اوج در كه است
را بچهها ميتوان آيا است؟ امكانپذير آيا ولي ".بمانيم
و پدر آيا بروند؟ مدرسه به نگذاشت و داشت نگاه خانه در
ميتوانند بروند ، كار سر به ناگزيرند كه مادرهايي
هواي مگر بعلاوه نبرند؟ مهدكودكها به را بچههايشان
ميشود؟ تامين كجا از خانهها داخل
با كه ديگري كشورهاي در ميخوانيم روزنامهها در "مرتبا
و رفت محدوديت طرح ضربتي بطور شدهاند ، روبهرو معضل اين
هم ، خودمان كشور در مگر آيااست شده اجرا خودروها آمد
اجراي هوا ، آلودگي مهاركردن براي اقدامات اولين از يكي
كوتاهمدت ضربتي دوره يك براي خودروها تردد محدوديت طرح
نبود؟
حداقل ميتوان نميشود؟ اجرا اكنون طرح اين علت چه به پس
(چهارشنبه و يكشنبه روزهاي مثال بعنوان) هفته در روز دو
يعني.گذاشت اجرا به را خودروها آمد و رفت محدوديت طرح
روزهاي و فرد پلاك با شخصي ماشينهاي فقط يكشنبه روزهاي
خيابانها در زوج پلاك داراي اتومبيلهاي "صرفا چهارشنبه
تلويزيون و راديو بخصوص جمعي ، رسانههاي و كنند تردد
نقش زمينه اين در مردم ذهن كردن آگاه براي ميتوانند
و فواصل در "مرتبا كه همانگونه باشند ، داشته موءثري بسيار
و تلويزيون از تجارتي آگهيهاي برنامهها درخلال نيز
ميتوان نيز مردم به آگاهي دادن براي ميشود ، پخش راديو
رابطه در هشدارهايي پخش با و كرد استفاده شيوه همين از
با بيشتر هرچه همكاري جهت در را مردم هوا ، آلودگي با
.نمود آماده خودروها تردد محدوديت طرح اجراي در دولت
هستيم انساني هستيم ، كه مقامي و شغل هر در ما از يك هر
و امروز.ميكنيم مسئوليت احساس فرزندانمان به نسبت كه
هوا در معلق سمي مواد.است ما دستهاي در بچهها فرداي
عوامل از يكي و ميشود كودكان بدن جذب بالايي ميزان به
خسته و كسل حالت به.است هوا در موجود سرب خون ، سرطان
ميان در كمتر را كودكي نشاط ديگر كنيد نگاه كودكان
آيا بزنيم كودكان بيمارستانهاي به سري.ميبينيم بچهها
نگراني احساس خون سرطان به مبتلا كودك اينهمه ديدن از
گريبان فقط رنجها اين كه ميكنيم فكر آيا نميكنيم؟
ماند؟ خواهيم مصون ما و ميگيرد را ديگر انسانهاي
تقاضا هستيد قلم اهل كه شما از مادر يك عنوان به من
بطور داريد كه رسالتي بخاطر و بچهها بخاطر ميكنم
ساير و محترم دولت از و بنويسيد زمينه اين در گسترده
.باشند پاسخگو كه بخواهيد كشور مسئولين
مادر يك
جلوگيري وجنگل درختان مرگ از شايد
!كنيم؟
ساقهخوارسلام كرمهاي نگذاريد محترم ومحققين مسئولين"
."ببرند بين از را مازندران لاويج جنگل
قلم "لطفا نيز شما و مينويسم درد سر از را نامه اين
بهاري سبز درختان هنگام زود زمستان كه بنويسيد و برداريد
محيط سازمانهاي به.كرد عريان را نور لاويج كوهستان
طبيعي منابع تحقيقات كل اداره و جنگلداري و مراتع زيست ،
سبز درختان برگهاي ساقهخوار كرمهاي نگذارند بگوييد كشور
.ببرند بين از را كوهستان انداز چشم و بخورند را
عاشق را رودها كه بياوريم ايمان سلامجنگل به بيائيد
.گريان را ابرها و ساخت
را جنگل سلام دارند ساقهخوار كرمهاي است مديدي مدت
ميسازند ، عريان ديگري از پس يكي را درختان ميدزدند ،
و دردها درمان براي كسي و نميرسد فريادشان به كسي اما
ما آيا.نميكند وكاري نميزند حرف درختان بيماريهاي
نگاهكنيم مايند عصر شاعران كه عريان درختان به بايد
!نزنيم وحرفي
لاويج جنگل به موتورها اره سال هفتاد مدت ميكنم تعجب
سراغ به ديگر بيماري و دردها اكنون اما ميكردند ، سلام
كذايي موتورهاي اره با شايد.است آمده لاويج درختان
و بدزدند زود را جنگلها سلام تا كردهاند امضاء قرارداد
!نكنند بيدار خواب از را آينده نسل
كنم ، توهين كسي به تا ننوشتم را جملهها و واژه اين من
جنگلشناسان ، ، محققين ، مسئولين ، به تا نوشتم دليل آن به
مرگ از تا بيائيد بگويم جنگل پزشكان و درختشناسان
.كنيم جلوگيري جنگل و درختان
بايد روزها اين كه است كرده بشريت به ظلمي چه جنگل مگر
هنوز ما شايد نرسد؟ فريادش به كسي و باشد مظلوم قدر اين
هميشه براي او با و نياوردهايم ايمان جنگل سلام به
از و نداشتهايم گرامي را موسيقياش و نشدهايم مهربان
شعر از و نبردهايم لذت شاخساران برگهاي رقص
گوزنهاي نگذاشتيم.نكردهايم شادي احساس چشمهسارهايش
چشمانمان روبهروي آهوان و شوند مهربان ما با جنگل
برقصند؟
اكيپ كشور مسئولين تا نوشتم را جملهاي چند ببخشيد مرا
بردن بين از و درختان بيماريهاي مطالعه براي را ويژهاي
درختان تا كنند نور لاويج جنگل راهي ساقهخوار كرمهاي
.غمگين و افسرده نه باشيم داشته شادابي و سالم
لاويجي خطيبي افلاطون
چشم از دور اما زيبا طبيعتي با تالش
!گردشگران
بسيار است منطقهاي گيلان ، استان شهرستان وسيعترين تالش
.دلنشين طبيعت با زيبا
آثار و بالا توريستي توان با وجلگهاي كوهستاني سرزميني
سواحل در زيبا طبيعت انبوه ، جنگلهاي باستاني ، و تاريخي
گردشگران توجه مورد كمتر متاسفانه كه كوهستاني ومناطق
.ميشود واقع
از بازديد براي گردشگران بيتفاوتي مورد در خطه اين مردم
:ميكنند اشاره مورد چند به تالش
قرار اصلي مسير در و وپراكندگي شهرستان زياد وسعت -1
شهرستان ديدني نقاط نداشتن
كادوسيان سرزمين زيباي طبيعت از مسافران آگاهي عدم -2
و متل هتل ، ) توريسم صنعت براي زيرساختي امكانات فقدان -3
(...
به شايد) پانسيونداري سيستم از منطقه مردم آگاهي عدم -4
(باشد منطقه قومي فرهنگ دليل
اسلامي ارشاد وظيفه كه) مسافران به ضعيف اطلاعرساني -5
(ميباشد منطقه
و شرق در قوي گردشگري جاذبههاي با شهرستان دو وجود -6
(آستارا و انزلي) آن غرب
سرزمين اين تالش ، كه است عواملي از گوشهاي اينها و...
.است داده قرار انزوا در را زيبا
است تهيه دست در كه كشور سياحتي راهياب نقشه در شايد
طرح اين مجري ميشوند ، رد تالش از مسافران كه همانگونه
اين از توقف بدون نيز (سرزمين آمايش مطالعات گروه)
خواهد منزوي هم باز تالش صورت اين در كه شود رد شهرستان
.ماند
بخشي خسرو
را كرج باغهاي بيرويه ، سازهاي و ساخت
!ميبلعد
نبود ، معضلاتي دچار چنين تهران كه دور چندان نه گذشته در
و جويبارهايپرآب گسترده ، باغهاي ييلاقيبا منطقه يك كرج
تهران افزون روز گسترش باميآمد بهشمار تميز هواي
سكونت ، براي زمين به جمعيت نياز و ;شهرنشيني و وكرج
شهرهاي از بسياري مانند ، كرج باغهاي و مزارع از بسياري
امروزه البته.شد مسكوني مناطق به تبديل كشورمان ديگر
را باغها آن از بخشهايي كرج ، شهر نقاط برخي در "تقريبا
فضاهاي همين وجود كه ديد ميتوان سبز لكههاي صورت به
شايان كمكي شهر هواي تلطيف به -مساحت كم چند هر -سبز
هواي و آب محسوس تفاوت بر همگان كه گونهاي به مينمايد
سبز فضاي تخريب روند متاسفانه.دارند آگاهي تهران و كرج
كه است گرفته چندان دو شتابي اخير ساله چند در كرج ،
قند ، كارخانه اصفهانيها ، محله باغهاي انهدام به ميتوان
زمينخواران تيز تيغ متاسفانه.كرد اشاره... و مهرشهر
.است آمده جهانشهر شاداب و سرسبز باغهاي سراغ به اكنون
شدن واقع و جغرافيايي موقعيت لحاظ به كه است ذكر به لازم
معناي به مذكوركه باغهاي وسعت همچنين و شهر مركز در
در آنها نقش و هستند "ريهشهر" همانند كلمه واقعي
اواخر از وجود ، اين با است ، انكار غيرقابل هوا پاكسازي
نيز و كرج مختلف نقاط در كه اطلاعيههايي طي گذشته ، سال
درد به را زيست محيط طرفدار انسان هر دل روزنامهها
را بالا تراكم با ساخت مجوز با باغها زمين فروش ميآورد ،
شوراي انتخابات از پيش تصميم اين البته.ميكنند اعلام
از نامعلوم ، دلايل به متاسفانه اما.است شده اتخاذ شهر
بخشي فروش كه اينجاست جالب.است نشده جلوگيري كار ادامه
مالك "ضمنا كه دارد برعهده شركتي را باغها اين از
حالا و هست نيز... نباتي روغن ورشكسته كارخانههاي
به متعلق كه شهر زيست محيط از بايد آن سوء مديريت تاوان
!شود پرداخته است ، شهروندان فرد فرد
چنين جوابگوي كسي چه كه اينجاست سئوال حال
بعد سال چند ساكنان پاسخگوي كسي چه بيمسئوليتيهاست؟
نقاط اكثر از را رشد و گسترش سرعت گوي كه شهري است؟ كرج
مانند كرج هواي تا بود منتظر بايد آيا است؟ ربوده كشور
انجام را كارهايي چه كه بخوريم تاسف و شود؟ تهران هواي
هنگام چه و كي تا باشيم؟ چاره فكر به بعد و دادهايم
نگاه يك زيست ، بهمحيط ما نگاه
از امروز كه كساني "قطعا است؟ كوتهبينانه و سودجويانه
.بود خواهند مسئول مردم نزد فردا كنند ، چشمپوشي خطا اين
از كرج ، زيست محيط رئيس از مسئولان ، همه از پايان ، در
در خواهشمندم شهر شوراي عزيزان همه راس در و شهردارمحترم
در را خود اصولي نقش و وظيفه قاطعيت با و زمان كوتاهترين
جهانشهر باغهاي بويژه و سبز فضاهاي همه تخريب از جلوگيري
نيست قبول قابل بهانهاي و تاخير هيچ كه دهند انجام كرج
.بود نخواهد و
محفوظ نام
|