سياسي فساد
چمران شهيد اردوگاه در حجاريان سعيد دكتر سخنراني
اشاره
سوم جهان در "اصولا كه معتقدند توسعه تئوريپردازان
شكل حاكمه هيات سياسي اراده براساس اقتصادي توسعه
ضروري ساكن به ابتدا آن اصلاح آنچه اينرو از ميگيرد ،
سياسي فساد از ناشي مشكلات سوي به رفتن ميرسد نظر به
ضمن جيلاس ميلوان.برميخيزد حاكم سيستم درون از كه است
آن خود ، جديد طبقه بحث در سوسياليستي اقتصادي نظام بررسي
تجربه ميداند ، شرق بلوك حكومتي سيستمهاي از برخاسته را
تحليل به كه است اهميت حائز نظر اين از جيلاس ميلوان
قدرت به رسيدن براي سياسي رانتهاي از كه جديد طبقه
خونين انقلاب يك از گذر از پس و كردند استفاده اقتصادي
آن تحليل به اند رسيده مرحله اين به(اكتبر انقلاب)
نشست در را آن حجاريان دكتر كه زير بحث در.مينشيند
زاويهاي از بحث همين كرده بيان وحدت تحكيم دفتر ساليانه
سياسي قدرت و فساد به راجع بحث موضوع ميشود ، مطرح ديگر
فساد ، خرده فساد ، تعريف چون محورهايي ذيل آن ابعاد كه است
فساد علاج راههاي سياسي ، فساد مختلف اشكال فساد ، كلان
بررسي مورد ديني دولت در سياسي فساد نهايت در و سياسي
.است گرفته قرار
انديشه گروه
الرحيم الرحمن بسمالله
از خصوصي استفاده فساد گفتهاند صاحبنظران فساد تعريف در
متفاوت آن مصطلح تعابير با فساد ايناست عمومي منابع
خصوصي منابع از خصوصي استفاده معني به فساد نوع اين.است
در را دستش و ميكند سرقت كسي وقتي "مثلا.است متفاوت
به فساد معناي كلمه دقيق معناي به اين ميكند ديگري جيب
منبع يك از خصوصي استفاده اين چون نميشود آناطلاق
خارج ، با دولتي معامله يك در كسي اگر اما.است ديگر خصوصي
خود نفع به ملي و عمومي منافع از دارد وي گرفت ، پورسانت
البته.ميگوييم فساد "اصطلاحا آن به كه ميبرد استفاده
از بعضي حتي كه معني اين به است تعميم قابل قدري مفهوم
چه؟ يعني.است فساد هم "اعم منابع از عام استفاده" اشكال
استانهاي از يكي اهل و بودجه و برنامه كارشناس كه كسي
به كه را پروژهاي يك ملي پروژههاي طراحي در و است كشور
براساس باشد ، اردبيل استان در "مثلا بايد فني لحاظ
جاي به كارخانه كه ميكند اعلام منطقهاي علقههاي
اين خود به است ممكن اينجا باشد ، بايد كرمان در اردبيل
اين از هم كرمان استان مردم و باشد نرسيده چيزي فرد
شدن متضرر بهاي به نفع اين اما باشند ، شده منتفع كارخانه
عقبافتادگي بهاي به استان يك يعني بود ، خواهد ملي منافع
.مييابد توسعه ديگر ، استانهاي
كشورهاي در توسعه جغرافيايي ناموزونيهاي از بسياري
يعني.گفتم كه است امر همين از ناشي ما ، نظير پيراموني
حكومتي سيستم در كارشناسان توزيع به توجه با دولتي ، قدرت
به وزرا ، توزيع "مثلا.است ناموزون حكومتي كادرهاي و
نزديك شايد در اوقات گاهي است؟ چگونه تولدشان ، محل لحاظ
.بودند الاصل اصفهاني يا اصفهاني يا كابينه از نيمي
كه ميگفت و ميكرد اعتراض هميشه مجلس در مرند نماينده
هم وزير نفر يك نداريم ، وزير دولت در تركها ما چرا
مرندي آقاي كه شد معلوم بعد است ، مرندي آقاي هم آن داريم
به.است بوده مرندي فاميلياش فقط بوده ، اصفهان اهل هم
به ميشود منتهي حكومتي ، كادرهاي ناعادلانه توزيع حال هر
يك هم اين بكنيم ، عام منافع فداي را اعم منافع ما كه اين
.است فساد جور
.ميخورد چشم به "كاملا امر اين سابق شوروي اتحاد در
اخوت عهد هم با مختلف جمهوريهاي و جماهير اتحاد يعني
يكديگر با شوروي نام به كشور يك عنوان تحت تا بودند بسته
در بودند ، روسيالاصل كه كساني اما باشند ، داشته همزيستي
فروپاشي از بعد و داشتند ، را بالا دست برنامهريزيها
كشورهاي از جمهوريها اين از بسياري كه شد معلوم شوروي
افتادهتر عقب هم لاتين آمريكاي و آفريقايي مانده عقب
روسيه ، بلاروس ، اوكراين ، "مثلا كه حالي در.هستند
اين.بودند كرده پيشرفت خيلي روسيه ، اروپايي جمهوريهاي
ما رو اين از.است فساد از شكلي نيز توسعه ناموزوني
جايي در است ممكن.نداريم كاري فساد خرده با امروز
مشكلات روي از اغلب اينها كه...و بگيرد رشوه كارمندي
از برخي ميان اين در البته.ميدهند انجام معيشتي
است ممكن فساد خرده نوع اين كه معتقدند صاحبنظران
از ميگويند "مثلا باشد ، داشته نيز خوبي كاركردهاي
امكان كه كشورهايي در "مثلا ميكند ، جلوگيري انقلاب
يا انقلاب وقوع امكان بوده ، بيشتر فسادها اينگونه
علماي.است بوده كمتر آن در نيز شهري اغتشاشات و شورشها
روغن را دولتي ماشين فسادها ، نوع اين معتقدند اداره علم
شدت و حدت نيست ، فسادها خرده من بحث اماميكند كاري
است بهتر لذا.ميشود فسادها كلان نديدن باعث اينها
.فسادها كلان سراغ برويم فساد ، و سياسي قدرت رابطه براساس
يا اجتماعي مقوله يك كه آنچه از بيشتر فساد ، كلان اساس
اگر.است سياسي مقوله يك "ذاتا و "ماهيتا باشد ، اقتصادي
اما باشد ، داشته هم اقتصادي عواقب است ممكن چه
و نهادينه دليل همين به.است سياسي قدرت پشتوانهاش
دستگاههاي و مشكلتربوده آن با مبارزه و ميشود ساختاري
و درميمانند فسادها از دسته اين به رسيدگي در قضايي
كه بادآورده ثروتهاي از بخشي لذا ميشوند ، ناتواني دچار
.هستند بادآورده قدرت يك بر متكي است ، فساد كلان از ناشي
علم و معرفت منزلت ، ثروت ، به تبديل را قدرت ميتوان زيرا
آن و نمود پيدا دسترسي كمياب منابع به طريق اين از و كرد
بادآورده قدرتهاي پيدايش مكانيزمهاي بايد لذا.خريد را
به بخواهيم ما كه است صورتي در اين البته.كرد پيدا را
صورت به فقط و كنيم مبارزه بادآورده ثروتهاي با جدي طور
اگر لذا.نباشد مطرح بادآورده ثروتهاي بحث شعار
كنيم ، مبارزه بادآورده ثروتهاي با جدي بطور ميخواهيم
قدرت كه را بادآورده ثروت سياسي ازاي به ما "حتما بايد
علاج را آن سياسي ساخت در و بشناسيم خوب باشد ، بادآورده
.كنيم
اعم معناي به) دولت خود فسادها اين منشاء اگر خصوص به
به زودتر بايد باشد ، (حكومت و حاكميت مجموعه يعني كلمه
رانتي را دولت ما كشور در "مثلا.كرد اقدام آن علاج
واقع در كه هستند دولتهايي رانتي ، دولتهاي ميدانند
زحمت كه دارند اختيار در را نفت مثل بيدردسر منافع
درآمد يكنميدهند خرج به آن از استفاده براي زيادي
حال در دلار بشكه ، 21 هر در هزينه دلار با 3 كه است مفتي
اندازه اين تا صنعتي و تجارت هيچميكنيم برداشت حاضر
درآمدشان ، اصلي منابع كه ديگر كشورهاي.ندارد افزوده ارزش
چرخش دوره هر در درصد تا 30 درصد ميباشد ، 20 صنعت
منبع يك داراي كه ما مثل كشوري اما ميبرند ، سود سرمايه
بشكه هر براي سرمايهگذاري دلار با 3 است نفت مثل درآمدي
.دارد نام رانت كه ميشود ما نصيب افزوده ارزش دلار 21
بر سابق.است اجاره معني به لغت اصل در ربح يا رانت اين
استفاده زمين رانت از و بودند زمين فاقد دولتها اين
و ميداد اجاره را زمين بود ، مالك بزرگ دولتميكردند
اكنون وليميشد واريز دولت خزانه به مفتي درآمد يك
رانت اين رو اين از.است برخوردار نفتي رانت از ما دولت
فساد ايجاد امكان ميشود ، توزيع كه گلوگاههايي در درست
قدرت طريق از اغلب كه است ، زياد بسيار گلوگاه آن در
ممكن سياسي فساد البته.ميشود ايجاد فسادها اين دولتي
عنصر يك يعني.بگيرد خود به نيز بينالمللي چهره است
.كند تزريق را فساد و بشود كشور يك وارد بينالمللي
"معمولا قدرتمند ، دولتهاي مليتي ، چند شركتهاي
و ميكنند فاسد را پيراموني مناطق دولتهاي كارگزاران
در وماركوس پاناما مثل.ميكنند دستآموز را آنان
و است فساد ايجاد خارجي مسائل اينها البته.فيليپين
است مطرح سئوال اين اكنوندارد نيز داخلي جنبههاي فساد
نشان چگونه را خود سياسي ، قدرت از منبعث فسادهاي كه
ميسازد؟ نمايان را خود اشكالي چه در و ميدهد
ارادت نظام پيدايش سياسي ، فساد اشكال مهمترين از يكي
لياقت و سالاري شايسته بر متكي موفق نظام يك.است سالاري
كنكور مثل مسابقهاي در "مثلا كه همانطور.است سالاري
آموختهها و ذكاوت مبناي بر و ميكنند شركت مختلفي افراد
مراتب سلسله در.ميشوند مدرج خودشان ، اندوختههاي و
ميكنند ، اشغال را عاليتر مكانهاي شايستگان دانشگاهي ،
بايد مراتبي چنين نيز اداري نظام درون در عليالقاعده
.شود سپرده كاردان به كار تا باشد ، داشته وجود
"واقعا بايد ميشود ، سرلشكر نظام در كسي "واقعا اگر يعني
"مثلا آمديم اگر اما باشد ، داشته را سرلشكري لياقت
رتبه را عزيزالسلطان كه گرفت تصميم شاه ، ناصرالدين
در را وي و كند سرلشكر را ساله بچه 11 يك.بدهد سرلشكري
و عزيزالسلطانها از كه لشكري يك بگذارد ، نيز لشكر راس
پيش مشكلي آن در بايد باشد شده تشكيل مقربالخاقانها
نشان كفايت خود از چقدر سرلشكر جناب شود معلوم تا بيايد
.ميدهد
قرار شايستهسالاري نظام طرف يك در كه واقعي جنگ يك در
به كه ارادتي حد در الخاقانها مقرب ديگر طرف در و دارد
شدهاند ، چيره فرماندهي مراتب سلسله در دارند خاقان فرد
است طبيعي.ميكنند پيدا سرنوشتي چه جنگ در كه ديد بايد
.ميپاشد فرو سالار ارادت نظام اول يورش همان در كه
وارد ما ذهنيت بر ضربه اولين كه روس و ايران درجنگهاي
آدم ميرزا عباس اينكه باميشد ناشي جا همين از شد
از صفويه شاهزادگان بين در و بود معتدلي و مقتدر
انتظام كه روس ارتش برابر در ولي بود ، باكفايت شاهزادگان
در و بود كاترين و كبير پطر دوران باقيمانده و بود يافته
اولين همان در بود ، شده آزموده ژاپن و روس جنگهاي
. و گلستان و تركمنچاي قراردادهاي و پاشيد هم از يورشها
روسها تحويل را كشور از مناطقي و كرديم امضاء را..
لياقت رويارويي ، اولين در كه شد معلوم رو اين از.داديم
ارتش و لشكري بوروكراسي جمله از بوروكراسيها در سالاري
كشوري بوروكراسي در ميتوانيد را امر هميناست مهم چقدر
برابر در سالاري ارادت بر مبتني كارخانهببينيد نيز
بينالمللي صحنه در سالاري ، شايسته بر مبتني كارخانه
جاي سالاري ارادت چرا اما.خورد خواهد شكست
.است سياسي فساد دليل به ميگيرد؟ را شايستهسالاري
به را ضربه بيشترين و مهمترين سياسي ، فساد نوع اين
به وابسته ما ملي مصلحت و منفعت.ميكند وارد ملي منافع
ايجاب خصوصي منافع اما باشد ، سالاري لياقت كه است اين
و شخصي منافع بين تعارض.باشد سالاري ارادت كه ميكند
.ميشود فساد ايجاد به منجر ملي منافع مقابل در خصوصي
.است پروري خويشاوند سالاري ارادت محتوم اشكال از يكي
فاميل ، هزار و خانداني بهصورت افراد ميبينيد ناگهان شما
همين بر مبتني "قطعا اين.ميگيرند بدست را قدرت مراكز
.است سياسي فساد
.است پروري حامي سياسي ، فساد تبعات و اشكال از ديگر يكي
يعني چه؟ يعني.كردهاند تعبير هم پروري مباشر به آن از
بين بستاني بده يك ميكند ، كاري كه نيست خانواده اينجا
يا و صنفي مجامع از پارهاي و سياسي كادر و حكومتي كادر
از برخي بين قديم در ميشود ، ايجاد اجتماعي گروههاي
"سلفخر".ميافتاد اتفاق اين سلفخرها از برخي و رعايا
پيشاپيش ، پول ، آن با ميتوانست و داشت پولي كه بود كسي
رعايا و محدود سلفخرها اما.بخرد را كشاورزي محصولات
هر در رعيت و مباشر تعدادي سلفخري هر.بودند زياد
آن و شهر در "سلفخر" بين رابطهاي يك.داشت روستايي
يا مالي مشكلي روستايي اگر و ميشد برقرار روستا در رعيت
ميكرد ، حل برايش خر سلف آن ميكرد ، پيدا شهر در حقوقي
الحمايه تحت و (داشت اقامت شهر در) حامي رابطه يك لذا
اين داشت ، وجود وقت آن در (بودند روستا در كه كساني)
نفر يك يعني.است حاميپروري نظام شدهاش ، مدرنيزه رابطه
و معيشتي مشكلات و راهاندازي كار جمعيتي براي
سياسي كار برايش جمعيت آن ولي ميكند حل را اقتصاديشان
در فردا بشود ، مجلس كانديداي ميخواهد اگر "مثلا.ميكند
برايش الحمايه تحت و پرور حامي رابطه آن روستا يا شهر آن
قشون برايش بشود ، درگير ميخواهد تا.ميكند جمع راي
بين غيراداري و غيررسمي مناسبات يك يعني.ميكنند تهيه
.ميشود برقرار مختلف مناطق در رعايا و شهر در حامي
.يابد تجلي اداري سيستم در است ممكن نيز رفتار نوع اين
اقتصادي وجهه آن طرف يك كه غيررسمي بستان بده نوعي يعني
منابع رابطه اين دردارد قرار سياسي وجهه آن ديگر طرف و
رسمي غير طور به سياسي كمياب منابع با اقتصادي كمياب
يا و اداري نظام در است ممكن روابط اين.ميشود مبادله
.باشد داشته نفوذ نيز حزبي نظام
دارد ادامه
|