ميگيرند بهانه كودكان وقتي
برخوردار زندگي مواهب بهترين از چگونه
شويم؟
ميگيرند بهانه كودكان وقتي
ميكنند بدخلقي و بهانهگيري كودكان كه وقتي":اشاره
"ميخواهند؟ چه "واقعا
براي كودكان اغلب ، ":ميگويد اينباره در فلت دكتر
اينگونه اصلي دليل اما.ميكنند بدخلقي چيزي خواستن
شما از آنها كه چيزي.نميباشد شيء آن خواستن رفتارها
كه مادراني اما.كنيد توجه من به كه است اين ميخواهند
هميشه هستند ، غذا طبخ مشغول يا و ميكنند صحبت تلفن با
رفتار درست فرزندشان بهانهگيري مقابل در نميتوانند
كودك و كنيد رها را خود كار نميخواهيد شما اگر.كنند
دادن انجام مشغول كه همانطور پس نماييد ، آرام را خود
را پيشانياش يا و بكشيد آغوش در را او هستيد ، خود كار
آرام كودك و ميشود واقع موءثر كار اين اغلب ، .ببوسيد
از لحظهاي فقط نبود ، نتيجهبخش روش اين اگر اما.ميشود
كارم همينالان عزيزم:بگوييد او به و بكشيد دست خود كار
.كنيد امتحان.است موءثر "واقعا كار اين.ميشود تمام
.ميكنند كجخلقي و بهانهگيري اوقات گاهي كودكان همه
اينكار با ميخواهند آنها كه درمييابيد كنيد توجه اگر
ميگويند ما به امر اين در متخصصان.بگويند چيزي شما به
.دريابيم را خود كودك پيام ميتوانيم چگونه
"چيست؟ معنايش است ، نافرمان شما فرزند وقتيكه"
نيز رابرت پسرش و بود كار مشغول منزلش حياط در كني خانم
چرخ قژقژ صداي هنگام اين در.ميكرد بازي دوستش با
من از رابرت":ميگويد كني خانم.رسيد گوش به بستنيفروش
نميتواني و است وقتناهار الان گفتم او به.خواست پول
.كردن بدخلقي و فرياد و داد به كرد شروع او و بخوري بستني
سر او از كاري چنين كه است بار چندمين":ميگويد او "
".نمييابم اينكار براي دليلي هيچ من و ميزند
يعني بگويد چيزي ميخواهد او چون":ميگويند متخصصان
نويسنده "سال" دكتر "ميخواهم بستني من بگويد ميخواهد
رفتار همانطور نيز فرزندت كني رفتار خودت هرطور كتاب
كه ميدهد نشان نوين تحقيقات":ميدارد ابراز كرد ، خواهد
".دارند پيامي برايتان كه هستند رموزي بدرفتاري الگوهاي
آنها زيرا گفت بايد نميزنند؟ را حرفشان كودكان چرا اما
ابراز براي اينكه يا و نرسيدهاند فكري بلوغ به هنوز
كمك آنها به ميتوان اما.نميدانند را كلمات احساسشان ،
است ، زير رفتاري الگوهاي شبيه شما فرزند رفتار اگر.كرد
و دارد معنايي چه رفتارشان كه ميگوييم شما به اينجا در
تا كرد كمك آنها به ميتوان چگونه كه ميكنيم ذكر همچنين
:باشند داشته بهتري احساس
:ميكند بدخلقي كودكتان (1)
آنرا و ميخواهند را چيزي كه زماني كودكان از بسياري -
اگر اما.ميكنند شيطنت و بدخلقي نميآورند ، بهدست
.دارد ديگري معناي اين است يافته شدت كودكان كجخلقيهاي
دارد؟ معنايي چه "واقعا *
مرا بگويد ، ميخواهد او":ميگويد "الكسي توماس" دكتر
چيز هر يا و شكلات بستني ، او "مطمئنا.كنيد كنترل بيشتر
.ميخواهد ميكنيد ، ممانعت خريدنش از شما كه را ديگري
است خشمگين او كه ميدهد نشان كودك حد از بيش بدخلقي اما
كه است اين شود عصبانيتر او تا ميشود باعث كه چيزي و
.نيستيد او دسترس در خواستههايش ساختن برآورده براي شما
دهد؟ انجام ميتواند كاري چه مادر مواقع اين در *
كودك بدخلقيهاي مقابل در":ميگويد "ويكس نورمن" دكتر
از را او.نماييد عمل ميكرديد ، رفتار همواره كه همچنان
هنگام اين در.نشويد تسليمش و كنيد منحرف دارد ، كه حالتي
خود موضع از اگر زيرا.ميشود آرام كه ديد خواهيد
و بدخلقي با كه ميدهيد نشان او به كنيد ، كنارهگيري
آرام ، آرام همچنين.ميشود موفق كاري هر در كردن شيطنت
برايش ميخواهد ، او كه را چيزي همان يعني.كنيد كنترلش
.دهيد انجام
كند انتخاب خودش فرزندتان بگذاريد":ميگويد الكسي دكتر
ورزشي مسابقه براي را لباسي چه يا بخورد ، چه صبحانه كه
.دهيد انتخاب حق او به قبيل اين از كارهايي ودر بپوشد
:است نافرمان شما فرزند (2)
مادر وقتيكه.است رختخواب در هنوز صبح درساعت 8 كودك -
اما ميداند خود او.است شده ديرت باش زود:ميكند صدايش
از حتي و كرده فراموش را چيز همه ميرسد نظر به ناگهان
.است رويگردان قوانين و عادتها تمامي
:دارد معنايي چه "واقعا *
متخصصان.ميآزارد مرا چيزي:بگويد ميخواهد او
عادي امري كند ، نافرماني اوقات گاهي كودك اگر":ميگويند
همچنين و بسنجد را شما تحمل ميزان اينكه براي او.است
اينكار با و ميكند نافرماني خود موجوديت اثبات براي
براي قانعكنندهاي پاسخ اگر اما ".ميكند امنيت احساس
ميافتد؟ اتفاقي چه نيابد ، مسالهاي هر
ميآزارد را او مسالهاي":ميدهد پاسخ فلت اميلي دكتر
است ممكن.نميشود مربوط شما به مساله آن "مطمئنا و
يا و دوستانش با نداشتن سازگاري بهدليل او نافرماني
.باشد دبستان دوره شروع براي نگراني
دهد؟ انجام ميتواند كاري چه مادر مواقع اين در *
كار به هستيد ، كاري به مشغول اگر":ميگويد فلت دكتر
.شويد متوسل استقرار و تحميل قانون به.دهيد ادامه خود
براي ".ميكند محبوبيت و امنيت احساس اينكار با كودك
ساده روش اين دارد ، خودآزاري به تمايل كه كودكي با رفتار
از كودكتان كه دهيد انجام را كاري:بنديد بهكار را
در فرزندتان اگر مثال براي.ميبرد لذت آن دادن انجام
مشغول اشكال كردن رنگ به او با ميدهد ، تشخيص كه است سني
او با دوچرخه با را مسافتي بالاتر ، سنين براي.شويد
.دهيد مسابقه
مكالمات از بزرگترها برخلاف كودكان":ميگويد فلت دكتر
پرده خود رازهاي از زماني اغلب آنها.گريزانند رودررو
".باشيد كاري دادن انجام مشغول آنها با كه برميدارند
:ميزند آزاردهنده حرفهاي كودكتان (3)
.ميشنوند آزاردهنده حرفهاي او از گهگاهي كودك والدين -
اگر "بدجنسي تو":ميزند فرياد كودكي وقتيكه مثال براي
كن رهايم" كه است اين معنايش باشد سال زير 13 كودك اين
و است عصباني شما از فرزندتان ".بردار سرم از دست يا
اما.كند ابراز را عصبانيتش بايد چگونه نميداند هنوز
طريقي هيچ به كه است بهحدي عصبانيت اين اوقات گاهي
كه بود شده متوجه بيكر خانم.كرد مهار را آن نميتوان
فراوان غضب و خشم با كه مدتهاست سالهاش دختر 15 سارا
از پس ساعتي دوستش با سارا":ميگويد او.مينگرد او به
كه كردم يادآوري او به.بود تلفني صحبت حال در نيمهشب
با اوشود بيدار زود صبح كاري ، دادن انجام براي بايد
تو از":زد فرياد و كوبيد زمين به را گوشي عصبانيت
من وليميكند كاري چنين او نيست اول بار ".متنفرم
عصباني اينچنين را او كه نكردهام خطايي كار هيچوقت
.كند
:دارد معنايي چه "واقعا *
كه زماني كودكان ".شدهام بزرگ من":بگويد ميخواهد او
كنند ، اثبات والدين از را خود استقلال و جدايي ميخواهند
.ميبرند رنج درواقع و ميشود چيره آنها بر خشم و عصبانيت
دادن قرار انتقاد مورد متاسفانه ، ":ميگويد فلت دكتر
:بگوييد او به اگر مثال براياست روش سادهترين كودك ،
وحشتزده او باش موءدب ميكنم ، صحبت تو با كه هستم من اين
كودك 4 را او هنوز شما كه ميكند استنباط و ميشود
اگر اما.برگردد مهدكودك به بايد كه ميدانيد سالهاي
ندارد احتياجي شما به ديگر كند متقاعد را خود بتواند
نگرانيهايي متحمل ديگر بنابراين.ميگذارد كنار را شما
.نميشود ميكنيد ، منتقل او به شما كه
دهد؟ انجام ميتواند كاري چه مادر مواقع اين در *
زندگي درس خود فرزند به هميشه مثل":ميگويد فلت دكتر
رفتار احترام با ديگران با كه دهيد ياد او به.بياموزيد
.كند
او به شنيديد ، ناراحتكنندهاي حرف او از زماني اگر
.ميكشم عذاب من ميكني ، صحبت اينطور تو وقتي:بگوييد
شما از مامان ميگفتي فقط كه بود بهتر نميكني فكر
ميدادهايد ، انجام هميشه كه را كاري بعد.هستم عصباني
را ترسي و كنيد تقويت را اعتمادبهنفسش يعني.دهيد انجام
واگذاري با آمده بهوجود شدن بزرگ براثر وجودش در كه
.ببريد بين از او به مسئوليتهايي
از است ، دبستان زير سني رده در شما فرزند اگر مثال براي
او از است ، نوجوان اگر يا و بچيند را غذا ميز بخواهيد او
قدرداني كارش از و بگذارد بيرون را زبالهها بخواهيد
يادآوري خود كودك به همواره":ميگويد فلت دكتر.كنيد
آرامش احساس او كار اين با.داريد اعتماد او به كه كنيد
".مينمايد
جهان زنان:منبع
اسمالي باربارا:نويسنده
روشنپور الهام:ترجمه
برخوردار زندگي مواهب بهترين از چگونه
شويم؟
كنيم بيان روشني به را خود مطالب
به غيروافي و نارسا ما مطالب بيان شيوههاي از بسياري
مستقيم رويارويي و صادقانه برخورد از شايد.است مقصود
اين وجود يا اينرو ، از.داريم بيم خود احساسهاي با
به و خاص ظرافتي با را آنها يا ميكنيم انكار را احساسها
.ميكنيم بيان غيرمستقيم شيوههايي
رفتارهاي از داده ، تصادفي و گذرا هشدارهايي است ممكن
ما جانب از كنيم وادار را ديگري يا جسته سود غيرزباني
ما فكر كه باشيم داشته انتظار ديگران از يا و بگويد سخن
مستقيم و صادقانه بيان ميتوانيم مابخوانند را
سبب ديگران با ما صداقت.بياموزيم را خود احساسهاي
و درگيري از عاري و بازتر ديگران با روابط كه ميشود
كردار و گفتار در صداقت و بامهربانيباشد كشمكش
.سازيم مرتفع را خود ارتباطي شيوههاي نارسايي ميتوانيم
آرامش به دستيابي
و آزرده "طبيعتا نميروند ، پيش ما مراد وفق بر امور وقتي
پلا و پرت ميكنيم ، قال و داد "احتمالا.ميشويم مايوس
مانند است ، ممكن حتي ميآييم ، خروش به و ميگوييم
و بكوبيم زمين بر پا نميرسند ، خود مقصود به كه كودكاني
.كنيم پرت را اشيا
ميل طبق كه سازيم وادار را زندگي بكوشيم آنكه جاي به اگر
و نرمتر زندگي بپذيريم ، هست چنانكه را آن كند ، عمل ما
جهان نميتوانيم ما.كرد خواهد دنبال را خود حركت آسانتر
پذيرش با ميتوانيم اما دهيم ، تغيير خود هوسهاي طبق را
از استفاده حداكثر و خردمندانه شيوهاي به سرخوردگيها
دگرگون سرخوردگيها اين به نسبت را خود واكنش نحوه آنها ،
چنان را موقعيتها و مردم بكوشيم آنكه جاي اگربه.سازيم
برآييم صدد در شوند ، سازگار ما شرايط با كه دهيم تغيير
نحو به خود وقت از بپذيريم ، هستند چنانكه را آنها
.كردهايم استفاده موءثرتري
زندگي تغيير قابل بخشهاي دگرگوني براي كافي شهامت داشتن
دستيابي راه در گام نخستين هستند ، چنانكه امور پذيرش و
.است آرامش به
با و سازيم دگرگون را آنها نميتوانيم كه اموري پذيرش با
را ما كه خردي آرزوي و تغيير قابل امور تغيير شهامت طلب
به ميتوانيم بدانيم ، را دو اين تفاوت ميسازد قادر
.يابيم دست آرامش
كنيم ايجاد شفقت ديگران به نسبت خود در
راندن خود از و مردم مسائل در شدن درگير حد از بيش ميان
در خودمان رشد بر توجه تمركز.دارد وجود وسطي حد آنها
هيجانها كه است مهم نكته اين نيز و دارد اهميت ميانه اين
تنها و نكرده حس دارند ، تعلق ديگران به كه را عواطفي و
ديگران به يعني.كنيم احساس را خود عواطف و هيجانها
رشد واقعي آزمون اما.آنها كردن خشك ترو بدون دادن اهميت
داشتن شفقت و خود از توجه كانون گرفتن بر توانايي معنوي ،
ما به ديگران به نسبت شفقت و همدردي.است ديگران به نسبت
از را جهان و درآييم به خود وجود پيله از كه ميآموزد
شفقت و همدردي ابراز وقتي.ببينيم ديگران چشم دريچه
خود انعطافناپذير و خشك منظر از ميآموزيم ميكنيم ،
نظر اظهار يك.باشيم حساس ديگران به نسبت و يافته رهايي
سراسر باشيم ، داشته اطلاعي كمترين بيآنكه ميتواند ، ما
سرلطف از كاري انجام.دهد قرار تاثير تحت را فردي زندگي
.سازد دگرگون را آنها زندگي ميتواند ديگران براي محبت و
".ميافزايد ما خود زندگي برغناي ديگران با همدلي
ما خود نصيب فراواني سود ميكنيم ، همدردي ابراز وقتي
انعطافناپذيرمان و خشك نظرگاههاي كه ميآموزيم.ميشود
.باشيم حساس ديگران به نسبت كرده ، رها را
رابينسن.ب دكتر:نوشته
منوچهر دكتر:ترجمه
غيبي
|