سياسي جويي رانت
چمران شهيد اردوگاه در حجاريان سعيد دكتر سخنراني
(آخر بخش)
وزارتخانهاش دليل اين به را اطلاعات وزارت "اساسا *
مقننه قوه كنترل تحت و تابع كه اسلامي جمهوري در كردند
كرد استيضاح را آن بتوان و باشد
: اشاره
سياسي ، فساد درباره حجاريان دكتر سخنراني نخست شماره در
فساد خصوصي ، فساد نوع سه آن طي و شد مطرح فساد تعريف
"اعم منابع از عام استفاده" از ناشي فساد و ملي و عمومي
بطور خواهيم مي اگر كه گرديد عنوان شدو واقع موردبررسي
به حتما بايد كنيم ، مبارزه بادآورده هاي ثروت با جدي
باشد بادآورده قدرت كه بادآورده ثروت سياسي ازاي مابه
رانت چون فساد ديگر ابعاد شماره اين در كنيم ، پيدا شناخت
مي گرامي خوانندگان شما نظر سياسي ، از انسداد و جويي
.گذرد
انديشه گروه
در اما است ، جويي رانت سياسي فساد عوارض از ديگر يكي
امتيازهاي يا رانتها سياسي ، قدرت و دولت مختلف كشورهاي
از و بدهند كسي به را آنها ميتوانند كه دارند مختلفي
طريق از امتيازات اين وقتي "قانونا.كنند دريغ ديگري
رقابت و مسابقه يك در افراد و برسد همگان اطلاع به رسانه
از پروژه يك "مثلا كنند ، پيدا دست رانتها اين از يكي به
و گيرد قرار مربوطه شركتهاي همه معرض در مزايده يك طريق
را پيشنهاد بهترين دولت و بدهند پيشنهاد شركتها و افراد
سياسي قدرت اگر حال ببندند ، داد قرار آن با و بكند اعلام
بقيه و بدهد خاص شركت يك به را پروژه اين كه كرد اراده
اختصاصي رانت دادن نوعي اين كند ، خارج صحنه از را رقبايش
.است شركت يك به
حضور.داريم نيز را غيررسمي سازمانهاي ما اين كنار در
سازمان.است سياسي فساد علامت غيررسمي سازمانهاي
به ميكند گيرپيدا كارتان وقتي شما "مثلا چيست؟ غيررسمي
... و وزير معاون وزير ، از برويد بايد اداري روابط لحاظ
وقتي اما شود ، حل مشكلتان تا بگيرد ، قرار مراتب سلسله در
رعايت را مراتب سلسله شما كه نيست خوب اين نه ، ميگويند
كه است پايه دون كارمندي آنجا بايگاني به برويد كنيد ،
.مياندازد راه را شما كار
است مرتبط غيررسمي سازمان يك يا شبكه يك با كارمند اين
در غيررسمي سازمان اگر.باشد انداز راه كار ميتواند كه
اما است ، بارز اقتصادياش فساد باشد ، دارايي و اقتصاد
اطلاعاتي محفل همين "مثلا باشد ، قدرتي سيستمهاي در اگر
نشده ، ريشهكن هم هنوز و هستيم گريبان به دست آن با ما كه
به اين ميگذرد ، محفلي قتلهاي از سال يك كه آن وجود با
در رسمي غير شبكه يك و غيررسمي سازمان يك وجود خاطر
كه شخصيهايي لباس "مثلا يا است ، بوده ما اطلاعات سيستم
دادند ، انجام را فجيع وعمليات آمدند تهران دانشگاه دركوي
شبكه و سيستم درون در غيررسمي سازمان يك وجود دليل به
در اگر قدرتي نهادهاي يعني.است انتظامي نيروي غيررسمي
شكل غيررسمي سازمانهاي از گروههايي و محفلها درونشان
.است سياسي فساد علامت اين گرفت ،
است قرار اگر يعني چه؟ يعني.است سياسي انسداد ديگر مورد
(انتخابات مثل)سياسي اقتصادي ، كنكور ، زندگي ، مسابقه يك در
برمبناي و باشند يكديگر با مسابقه خط دراول افراد
و انواع ايجاد اينجا در بيفتد ، جلو كسي هر استعدادشان
عقب مسابقه از را تعدادي اول همان است ممكن انسداد اقسام
.انتخابات در استصوابي نظارت مثل بيندازد
و ميكند خودخارج منصفانه حالت از را رقابت انسدادها اين
خط آخر به كفايتترينها با "لزوما نيز رقابت نوع اين در
.نميرسند
عمومي ، منابع از است خصوصي استفاده فساد جوهر كه گفتيم
صورت باشد دولت عمومي ، منابع از خصوصي استفادهكننده اگر
است دولتي مدرن دولت تعريف ، بنابر ميشود؟ چگونه مساله
نه دولت اگر اما ميباشد ، عمومي منافع حافظ و نماينده كه
نباشد ، عمومي منافع نماينده و عمومي منافع حافظ تنها
دولت طبقه نفع به يعني خودش نفع به عمومي منابع از بلكه
پديدهاي چنين كند ، استفاده حاكمه هيات و كارگزاران يعني
.ميدانند فاسد دولت ظلم بزرگترين سياست ، علم علماي را
اما دارد ، وجود.. و اجتماعي كنترل مفاسد بقيه در زيرا
او و بشود فساد عامل (اصطلاح به دزد شاه)دولت خود اگر
و غصب بزرگترين بگيرد ، قرار اجتماعي كنترل حيطه از خارج
.بگيرد صورت سياست حوزه در است ممكن كه است فسادي مهمترين
ضربالمثلي ذكر با سياسي انديشمندان از پارهاي لذا
اختيار در نيز مطلقه قدرت ميكند ، فاسد قدرت كه ميگويند
به يعني.است آفرين فساد نيز دولت ساخت در و است دولت
وبه مشكل بسيار انداخت ، چنگ قدرتي منبع به كسي اينكه محض
.كند واگذار را قدرت تا ميشود حاضر سختي
بايد است نهفته دمكراسيها ذات در كه نخبگان چرخه در
صورت به سياسي نخبگان تا كرد تعبيه را مكانيزمهايي
در و شد ايجاد انسداد اگر.كنند واگذار را قدرت ادواري ،
قرار كه عراق و مصر سوريه ، مثل شد ، ايجاد مانع چرخه ، اين
تا بشود ، ايجاد جمهوري صورت در نخبگان چرخش اينها در بود
براي نيز دمكراسي مكانيزمهاي نشود ، ايجاد فساد قدرت در
اين از قدرت ، فساد با مبارزه براي يعني شده ، تعبيه همين
بايد كه معتقدند آنارشيستها عليالخصوص كه است رو
دولت امحاء اصليشان شعار.برد بين از را دولت "اساسا
راديكال ديدگاههاي اين.برود بين از نيز فساد تا است ،
دولت كه معتقدند نيز آنارشيستها از نويني اشكال.است
و كند بيرون مدني جامعه حوزه از را پايش "اساسا بايد
دولت نهايت در بالمال و برود بين از فساد تا بشود كوچك
.برود بين از
اصلي كانون كه دارد وجود ديدگاههايي البته هم مقابلش در
كه سرمايهداري نظام يعني.ميداند بازار در را فساد
بازار را مبادله قواعد و ميشمارد محترم را مالكيت
اصلي فساد و نابرابريها باعث اينها است معتقد ميداند ،
و دولت امحاء ديدگاه دو لذا.ميشود مدني جامعه درون در
.دارند قرار هم روبهروي بازار معناي به مدني جامعه امحاء
بالانس نوعي ، فوق مسايل اساس بر بايد ما كه معتقدم من
موازنهاي بتوانيم ما اگر كنيم ، ايجاد قدرت كانون دو بين
شيوه ، اين زياد ، احتمال به كنيم ، برقرار دو اين بين
خواهد كلان و عمقي فسادهاي با مقابله براي شيوه بهترين
عمومي منافع كه مدني جامعه نهادهاي طرف يك از يعني.بود
.و سبز گروههاي مثل) ميكنند دفاع آن از و داده تشخيص را
دولت با مدني جامعه منافع جهت در كه اوهايي.جي.ان و..
اكنون كه مدني جامعه جنبشهاي و احزاب (ميكنند مقابله
مدني جامعه اوهاي.جي.ان و نهادها بر متكي و افتاده راه
.هستند سياسي قدرت فساد با مبارزه براي ابزارهايي هستند ،
كه زندگي مسابقه در كه است رفاهي دولتهاي هم طرف آن از
توزيع باز با كه ميكنند ، سعي ميدهد رخ دارد بازار در
قرار زندگي مسابقه ابتداي در همگي را افراد درآمد مجدد
آن بدون كه ارث ، بر سنگين ماليات بستن با "مثلابدهند
جلو جامعه در خودش همرديفان از كيلومتر چندين فرد
همه اجتماعي سطح در آن توزيع باز با ميكند سعي ميافتد ،
.بگيرند قرار زندگي مسابقه ابتداي در كه ميكند وادار را
گفته لذادارند نيز ضدفساد كاركرد رفاهي دولتهاي پس
جامعه يعني.بخواهيم قوي را جامعه و دولت بايد كه شده
و گرفته نضج آن در قوي جنبشهاي مدني ، جامعه درش كه قوي
كلامياش و سرزميني قلمرو كه دولتي يعني قوي دولت ديگر
آرايش همديگر مقابل در بايد را اين.است گسترده "كاملا
طريق اين از تا نمود برقرار آنها بين موازنه نوعي و داد
.شود انجام موازنهها ايجاد يعني فساد ضد عامل مهمترين
فساد علاجهاي *
و قوي جامعه ميان بالانس برقراري فساد علاج عامل نخستين
به كه كنيم چه كه بپرسيم بايد رو اين از.است قوي دولت
مكانيزم مهمترين.كنيم مبارزه فساد با ساختاري گونهاي
و ظهور امكان كه نهادهايي همه كه است اين فساد مبارزهبا
بدهيم قرار همديگر مقابل در را هست ، آنها در فساد بروز
.كنند كنترل را همديگر يكديگر ، با مقابله و مبارزه در تا
و مجريه مقننه ، قواي به كه اساسي قانون در قوا "مثلا
قرار همديگر مقابل در و مستقل ميشود ، تقسيم قضائيه
مجريه قدرت و قوه تابع قضائيه قوه اگر چون چرا؟ دارند ،
.همينطور نيز مقننه قوه.ميرود بالا فساد امكان شود
بتواند بايد.باشد داشته تفحص و تحقيق حق مقننه قوه بايد
دليل اين به را اطلاعات وزارت "اساسا.كند سوءال
تحت و تابع كه اسلامي جمهوري در كردند وزارتخانهاش
.كرد استيضاح را آن بتوان و باشد مقننه قوه كنترل
فساد ، با مقابله مكانيزم مهمترين مدرن دولتهاي در لذا
در ديگري كنترل شيوههاي ما البته.است قوا تفكيك اصل
.داريم احزاب چون ديگر حوزههاي
مقابل در دمكرات و جمهوريخواه قدرتمند حزب دو "مثلا
را همديگر نهايت در و مبارزه هم با و صفآرايي يكديگر
دوستان.است گونه همين هم انگليس در.ميكنند كنترل نيز
.بود سياسي فساد يك واترگيت موضوع "مثلا كه ميدانند
شود ، برنده انتخابات در آنكه براي جمهوريخواه حزب يعني
و بود گذاشته كار دمكرات حزب مركز در سمع استراق دستگاه
بود ، آورده دست به را دمكرات حزب استراتژي طريق اين از
آقاي و كردند مبارزه سياسي فساد با خبرنگار دو اما
اين خبرنگار دو آن پيشرفت علتكردند سرنگون را نيكسون
نهاد اين سر پشت در دمكرات حزب اسم به پشتوانهاي كه بود
كاركرد مهمترين رو اين از.بود ژورناليسم نهاد و مدني
ميشود ، ايجاد دولت و جامعه بين كه است موازنهاي احزاب ،
اگر.باشد پرسشگر ملت كه بود خواهد پاسخگو هنگامي دولت
ملت اگربود نخواهد پاسخگو دولت نباشد ، پرسشگر ملت
به خودش در را لازم نهادهاي بايستي باشد ، پرسشگر بخواهد
لذا.بدهد انجام را پرسشگري بتواند تا بياورد وجود
چنين.است بالانس ايجاد فساد با مبارزه علاج مهمترين
هر و پيشميرود مسائل شدن شفافتر سوي به همواره روندي
آن در كه كاري زاويه ميگيرد ، صورت مردم پيشگاه در كاري
داشته وجود نبايد برود محفلي و سياسي فساد ايجاد امكان
و رسانهها و مطبوعات توسط فضا كردن شفاف با لذا باشد ،
.ميرود بين از فسادآفريني زمينه اطلاعات ، آزاد جريان
با اينكه آن و كرد فراموش را نكته يك نبايد ميان اين در
افزايش به ما است ممكن نابجا ، كنترلهاي و قوانين افزايش
اين شفافسازي راههاي از يكي لذا.بكنيم كمك نيز فساد
انجام حقوقي نظام در سادهسازي و مقرراتزدايي كه است
.دهيم
مبارزه براي ايرانيها ما.است مهم نيز فرهنگسازي البته
به را مسائل و ميكنيم مراجعه افراد ذهنيت به فساد ، با
به ميكنيم شروع لذا ميدهيم نسبت اشخاص دروني موضوعات
كاري مرحله اين به غربيها كه حالي در كردن خطابه و وعظ
پيگيري را لازمه نهادهاي و ساختارها ايجاد بلكه ندارند ،
.پذيرفتيم موعظه كنار در را امر اين نيز ما.ميكنند
تنها نميشود كه دارند مباحثشان در نيز مطهري مرحوم
منكر از نهي و معروف به امر و موعظه به و كرد فرهنگسازي
به بايد بلكه.كرد فساد با مبارزه افراد ، ذهنيت تغيير و
فسادها تا شود جدي توجه نيز آنها اصلاح و ساختاري نهاد
به آموزش و فرهنگسازي حال هر به ولي.برسد حداقل به
در مطلب اين.است مهم بسيار جوانان ، و نوجوانان و كودكان
ايتاليايي جامعهشناسان از يكي.است جدي بسيار ما كشور
را آن و كرده كار ايران در كودكان داستاني ادبيات روي بر
.است نموده مقايسه تركيه در كودكان داستاني ادبيات با
كتابهاي در كلاهبرداري تم كه بگويد ميخواهد "تقريبا
كتابهاي در كلاهبرداري تم برابر الي 6 شايد 5 ايراني
.است تركيه در كودكان
به سوءظن اجتماعي ، سوءظن اعتماد ، عدم كلاهبرداري ، يعني ،
جز كس هيچ و دارد رواج ما داستاني ادبيات در دولت
.نيست ما اعتماد مورد خانواده
عرصههاي از يكي بچهها ، جامعهپذيري نحوه حال هر به
جي ، اوها.ان تشكيل نهادسازي ، همچنين.هست فساد با مبارزه
.ميباشد سياسي فساد علاج موارد ديگر از
خودمان ، ديني جامعه علاج راههاي درباره موءخره عنوان به
به اختصاص كه بگيرد خود به اشكالي است ممكن سياسي فساد
فساد تجربه در را آنها نميتوان يعني.دارد ما كشور
ما جامعه در سياسي قدرت چون.كرد پيدا بينالمللي سياسي
لذا و است ديني دولتي ما دولت و است دين به آميخته
ميخواهم رو اين ازداشت آن به ويژهاي عنايت بايستي
كه دارند ديني دولتهاي ويژهاي آفات سري يك بگويم
المله تنزيه كتاب در نائيني مرحوم.ندارند عرفي دولتهاي
شعبه ميگويد ، كرده اقتباس كواكبي از كه تنبيهالامه
آن علاج راه كه است ، استبداد شعب بدترين ديني ، استبداد
شده آميخته مقدسات با سياست چون چرا.است مشكل بسيار نيز
مقدسات و قدسيات از زرورقي در را خود سياست.است
نقد مستلزم پيشاپيش قدرت نقد رو اين از و ميپوشاند
دولت نقد اينكه براي اينجا در زيرا ديناست نقد و قدسيات
بدريم ، را قدرت قدسي لفافه اين كه است لازم بكنيم قدرت و
هم عمومي و ملي منابع كه قدسي منابع از دارد كه قدرتي
مثل و.خودش بقاي براي چه؟ براي ميكند ، ارتزاق هستند
ميروند ، زوال به رو چنيني اين استفاده با كه منابع ، همه
خدمت در را آنها و ميبرد زوال به رو نيز را ديني منابع
حكومتي كارگزاران افعال و تملق و ريا و ميدهد قرار خودش
به فساد كردن محبوب اين بر علاوه.ميكند ديني توجيه را
ما يعني.است خطرناك بسيار كه ميدهد رواج را ديني صلاح
و جوهر در كه حالي در ميكنيم ، روكش را ديني مصلحت يك
كشور در قدرت و فساد نقد لذا است ، نهفته سياسي فساد ذاتش
.ميگذرد نقددين معبر از زيرا است مشكل مابسيار
از منبعث دولتهاي كه است اين مسائل از ديگر يكي
رهبريهاي داراي "عمدتا كه آنجايي از ديني ، انقلابات
ارادت رابطه آن بودهاند ، كاريزماتيك هاي رهبري و فرهمند
در و دارد وجود كاريزماتيك جنبشهاي در "طبعا سالارانه
.ميسازد همنزديك را احزاب و افراد قلبي ، ارادت نتيجه
كرد فداكاري بايد آنجا در چون است ضروري نيز جنبش در اين
نيز عرفاني حلقه يك در.است فداكاري و ايثار به نياز و
ارادت رابطه اين اما است ، ضروري مرادي و مريدي رابطه
و روالمند و روتينيزه كاريزما آن كه ميزاني به سالارانه
اينجا از ميشود ، بروكراتيزه و مينشيند فرو غبارش و گرد
به را ما ارادتها ، آن يعنيميشود خطرناك ديگر بعد به
رهبر حواريون يعني.ميرساند بعدي سالار ارادت سيستمهاي
شدن روتين از بعد كه بود خواهند كساني همان كاريزماتيك ،
وبر.ميشوند تبديل جديد سيستم منتخبين به كاريزما
تبديل بعدي مقاطعهكاران و پيمانكاران اينهابه ميگويد
قلبي رابطه نظام ، در و بودهاند مقربتر كه چرا.ميشوند
و بوروكراتيزه سيستم وقتي اما داشتهاند ، حاكم حبي و
بوده ، مفيد آنجا كه سالاري ارادت آن وقت آن شد ، نهادينه
.ميشود فسادآفرين و تبديل خودش ضد به و مضر اين
|