نگاه دو در شوكران
به آمريكا در زن دو و ارديبهشت بانوي
آمد در نمايش
ميشود ساخته هند در نسرين تسليمه فيلم
نگاه دو در شوكران
...وسوسه خاكسترهاي
محمود":دارد جسورانه مضموني "شوكران" فيلم داستاني خط
و آرام خانوادگي زندگي كه است متاهل و ميانسال مردي
كه -سيما با اتفاقي آشنايي از پس او.دارد جاافتادهاي
و شده علاقهمند او به "تدريجا -است كرده متاركه زن يك
فيلم.ميانجامد موقت ازدواج به رابطه اين "نهايتا
ابتداي در ".است پنهاني رابطه اين ثمرات و نتايج روايتگر
قرباني كه كسي آن تماشاگر ذهن در سيما ، و محمود آشنايي
واقع در محموداست محمود ميرسد ، نظر به رابطه اين
وسوسههايي.است گذرا هوسهاي و دروني وسوسههاي قرباني
در.دارند وجود آن پيدايي امكان انسان هر زندگي در كه
كه ميرسد نظر به نمايشي خورده بازي محمود ، لحظات اين
تصوير منوال براينميكند ايفا سيما آن در را اصلي نقش
اصطلاح در يا -ويرانگر زن يك از شمايلي سيما ابتدايي
در چگونه او ميبينيم كه جايي.است -"فاتال فم" سينمايي
و حفظ براي تنها كه را اعياني خانه محمود ، نظر جلب راه
معرفي خويش خانه گذاشتهاند ، امانت به او نزد نگهداري
خانه يك در او خود امر ، واقعيت در كه حالي در ميكند ،
سكانس در كه هنگامي.ميكند زندگي شهر جنوب در فقيرانه
واسطه يك از مخدر مواد خريد حال در را سيما بعدي
شخصيت يك جلوه فيلم تماشاگران نزد در او ديگر ميبينيم ،
اينجاست جالب اما.ميكند پيدا كمال به را كلاسيك منفي
حتي كه محمودي و ميشود دگرگون وضعيت اين گذرزمان در كه
صيغه به را او سيما ، با رابطهاش به بخشيدن مشروعيت براي
فرزند مسئوليت پذيرش از بعدها بود ، درآورده خود شرعي
بيرحمي با و ميكند خالي شانه قانوني رابطه همين
در سيما عوض در.ميشود سيما انهدام و فروپاشي نظارهگر
هم و داده دست از را خود شوهر هم سوخته قرباني يك قامت
در نيز را كودكي كه حالي در و شده رانده پدري خانه از
فرجام كه ميرود مسيري به تنها و خورده شكست دارد ، شكم
تدريجي جابجايي و موقعيت تعويض اين.است فنا و نيستي آن
ظرايف از ميگيرد صورت فيلم منفي و مثبت شخصيتهاي در كه
.است شوكران فيلمنامه مضموني
تصويري هاي"الهمان" از سرشار حال عين در شوكران
اما ميكنند ، جلوه بيمعنا ابتدا در كه است پراكندهاي
فيلم داستاني روند در را خود خاص جايگاه داستان ادامه در
محمود داستان ابتداي در كه هنگامي "مثلا.ميكنند پيدا
آراستهاي زن بر توجهش قرمز ، چراغ پشت در كه ميبينيم را
صحنه اين شايد ميشود ، جلب است كناري ماشين راننده كه
با رابطه در ديدگاه همين.برسد نظر به زائد ما نزد
ماشين سوار برداشت سوء علت به غريبهاي زن كه صحنهاي
چندي صحنهها همين اما.ميكند صدق نيز ، ميشود محمود
پس محمود چگونه ميبينيم كه جايي ميكنند ، پيدا معنا بعد
ساعت ، چند از كمتر عرض در تنها سيما با اوليه ملاقات از
ازدواج به پنهاني و شده او رفتاري كنشهاي و ظواهر مجذوب
آن نمايش تنها نه دليل همين به.درميدهد تن او با موقت
روحي وضعيت ظرايف از پيشاپيش را ، تماشاگر ابتدايي وقايع
دو همين بسا چه بلكه بودند ، كرده خبر با محمود نامتعادل
در را اصلي نقش عاطفي ، تلنگر آوردن وارد با اوليه رويداد
.بودند كرده ايفا او غرايز كردن پيدا
داراي نيز محمود اجتماعي جايگاه با ارتباط در شوكران
محل كه حالي در.است شنيداري و ديداري هاي"الهمان"
خاستگاه گوياي همسرش و خود ظاهري وضع و سر و محمود سكونت
حال در را او فيلم آغاز در اما است ، محمود قشري و سنتي
فرزندش مدرسه مدير سنتي و عرفي عقايد عليه موضعگيري
امر ، همين كه ميبينيم ، دانشآموزان ظاهري شرايط درباره
طبقه انديشههاي و هنجارها از محمود گرفتن فاصله نشانگر
محيط در محمود كه هنگامي بعد اندكي.است خويش اجتماعي
كارخانه ، موقت مديرعامل مقام به شغلي ارتقاء ضمن كارش
به ميكند ، اقدام شخصي بالاي مدل ماشين خريد به همزمان
تماشاگران ذهن در محمود تغيير روبه اجتماعي پايگاه خوبي
بيست گذشت از پس تنها رو اين از.ميشود تعيين فيلم
اين با را محمود تصاوير بيننده فيلم ، زمان از دقيقه
اين و ناگهاني شغلي موفقيت اين و گذر حال در شخصيت
منوال بدين و ديده حوادث آبستن "مشخصا احساسي ، تلنگرهاي
.مييابد باورپذير "كاملا را سيما با برخورد در او واكنش
گرايشهاي زمينهسازي در فيلم كه اندازه هر متاسفانه
در برعكس است ، كرده عمل موفق رابطه اين ايجاد به محمود
.ميرسد نظر به منفعل و ضعيف سيما شخصيت رويكردهاي پردازش
لغزش و وسوسه نوعي بتوانيم را محمود انگيزههاي اگر
در و زناشويي زندگي گيهاي روزمره از فرار يا و ناگهاني
"اصولا سيما درباره اما كنيم ، تصور طلبي تنوع حتي واقع
كمبودهاي از آيا محمود به او گرايش علت كه نيست مشخص
از فرار نوعي و گرفته سرچشمه متاركه از پس او عاطفي
يك حتي يا و هوس بهدليل رفتار يك اينكه يا و است تنهايي
"عاطفي بار" به اشاره بدون فيلم.است اقتصادي حسابگري
"مجددا و ميكند گذر آن كيف و كم از سرعت به رابطه ، اين
زمان اين در.ميكند متمركز آن پايان بر را خود توجه
وارد عاطفي ضربههاي و شخصيتي چالشهاي اينكه از بيشتر
كشيده تصوير به رابطه اين قطع بهدنبال سيما و محمود بر
و ميشود متاركهتاكيد اين حقوقي و اجتماعي عواقب به شود
براي ميشود محملي كودك اين سرنوشت و سيما حاملگي قضيه
همين به آن ، عواقب و موقت ازدواج قضيه شدن كشيده نقد به
فيلم اجتماعي پيام زير در داستان دراماتيك ساختار دليل
بر علاوه.است شوكران ايراد مهمترين اين كه ميبازد ، رنگ
از بسياري شخصيتسيما ، رفتاري ريشههاي پنهانماندن
زائد حضوري كه - محمود برادر مانند فيلم ديگر شخصيتهاي
معرفي سادهلوح اندازه از بيش كه -محمود همسر يا -دارد
چه اگر شوكران.نيفتادهاند جا فيلم داستان در نيز -شده
اما است ، هاليوودي فيلمهاي از يكي از ايراني برگردان يك
"انصافا كه چرا است ، نگرفته سرچشمه امر اين از مشكلاتش
داشته موفقي تلاش فيلمش محيط كردن "ايرانيزه" در افخمي
در كارگردان كه ميشود آغاز آنجايي از مشكل اما.است
عمل پويا -محمود جز به البته -داستانش شخصيتهاي پردازش
داشته اجتماعي هدفدار نگاه يك ارائه دغدغه بيشتر و نكرده
مقام در -افخمي جديد وضعيت با شايد كه نكتهاي است ،
فيلم اختتاميه.نكند جلوه عجيب هم چندان -مجلس نماينده
در -تهراني هديه:ميآيد حساب به نيز آن سكانس مهمترين
در سيما ، نقش در -بازيگرياش دوره طول سكانس احساسيترين
حركت حال در اتومبيلش درون ميكند ، گريه شدت به كه حالي
ته از خندههاي نماي با بلافاصله نما اين.است جاده در
تردد جاده همان در كه اتومبيلشان در همسرش و محمود دل
آژير صداي زمينه ، پس در همزمان و ميشود قطع ميكنند ،
به آنها بعد اندكي كه هنگامي.ميشود شنيده نيز آمبولانس
از اطلاع و صحنه اين ديدن با محمود ميرسند ، تصادف صحنه
به مبهوت است ، بوده سيما حادثه اين قرباني كه امر اين
سيما ، آري.ميرسد پايان به فيلم و ميدهد ادامه مسيرش
.است بوده محمود وسوسه خاكستر
استواري نيما
ماست دانش حوصله در نه عشق ، مشكل
و دارد را سمي بسيا گياهي معني شوكران ميداني
متن كه ميافتي اصلاحطلب آن ياد به خواهناخواه
به كه سقراط ياد به و..شد منتشر نام اين با دفاعياتش
مرگ به محكوم نداشت رسمياعتقادي آئين به آنكه جرم
عقيده فداي را زندگي شوكران از جامي نوشيدن با و گرديد
(1).نمود خود
پيشه را يگانهپرستي آئين بود ، افلاطون استاد كه سقراط و
داشت فرار امكان گرچه و گرديد متهم بيديني به اما كرد ،
جام و نمود استقبال را مرگ وطن قوانين و مردم احترام به
(2).بنوشيد خاطر طيب به را شوكران
يك افخمي ، بهروز ساخته است فيلمي شوكران اكنون و
شايد تهران ، مردم نماينده مجلس ، نماينده يك و اصلاحطلب
صحنه در قرمز خطوط وارد اصلاحطلبش دوست مانند نيز او
حقايقي بيان در تا است آمده فيلم آن با و گرديده فرهنگ
يوناني فيلسوف چونان را شوكران كنونيمان جامعه از تلخ
عشق نميداند ، آيا فلسفه است ، پرستار سيما ، امابنوشد
.نميدانم ميداند؟ را
ماست دانش حوصله در نه عشق مشكل
كرد نتوان خطا فكر بدين نكته اين حل
كرده رهايش ناگهان كه داشته بيپناه ، شوهري و تنهاست او
ديگري آن و خراسان ميدان اهل افيون ، اسير دارد پدري.است
نيز خود گرچه ديگر ، بسياري از معرفتتر با است محلي بچه
...افيون اسير
نيز عشق ميداند ، آيا فلسفه.است موفق مردي ديگري آن
...نميداند ميدانم ، ميداند؟
دلبري به.دارد فرزند دواوست انتظار در خانه در همسرش
.دارد ديگر همسري فردا و ميدهد پاسخ
نگاهي كه طبقهاي و قشر كننده محكوم نه شوكران
نماينده امروز افخمي بهروز كه است شهري به جامعهشناسانه
شوكران باشد ، آن مردمان نظرات بيانگر بايد و است آن
به نگاهي مردمان ، اين ظلمهاي و غمها از است حكايتي
گوشه در رسمي بهصورت معتاد زيادي تعداد كه كشوري پايتخت
...و ميكنند زندگي سرزمين آن كنار و
تنفير و تحقير تبيين كه خاص شغلي كننده محكوم نه شوكران
آب مسير برخلاف آنكه خاطر به بيشتر است مردمان بسياري
...ميكنند شنا
.نوشيد را آن از جامي بايد گاهي كه است گياهي شوكران
...كينه و بغض بيهيچ.ديد بايد را شوكران
صفحه 769 "پنجم جلد" معين دكتر فارسي فرهنگ -1
صفحه 544 (س حرف) دهخدا فرهنگ -2
قرائيمقدم بابك
به آمريكا در زن دو و ارديبهشت بانوي
آمد در نمايش
رخشان ساخته "ارديبهشت بانوي" فيلمهاي :هنري گروه
به آمريكا در ميلاني تهمينه ساخته "زن دو" و بنياعتماد
.درآمد نمايش
فيلم دو اين فارابي سينمايي بنياد عمومي روابط گزارش به
فيلمهاي جشنواره در ماه ارديبهشت دوم و اول روزهاي در
داده نمايش آمريكا كشور در كارنگي هنرهاي موزه در ايراني
.شد
در ايراني فيلمهاي جشنواره در همچنين فيلم دو اين
.ميشوند داده نمايش آمريكا نبراسكاي دانشگاه
ارديبهشت تا 16 و آغاز ماه فروردين از 24 جشنواره اين
.دارد ادامه ماه
ميشود ساخته هند در نسرين تسليمه فيلم
نسرين تسليمه درباره فيلمي دارد قصد هندي كارگردان يك
.بسازد بنگلادشي برانگيز جنجال نويسنده
كارگردان بهات ماهش نو ، ازدهلي فرانسه خبرگزاري گزارش به
نسرين تسليمه به را خود بعدي فيلم است كرده اعلام هندي
.داد خواهد اختصاص
:افزود هندي كارگردان اين.كند مي تحسين را او شجاعت زيرا
ذهن چنين هرگز زيرا بخشد مي الهام او به نسرين تسليمه
.است نديده زن ازيك پرسشگري و قوي
را نسرين تسليمه كفرآميز كتاب درسال 1994 بنگلادش دولت
.كرد اعلام ممنوع
دراين موجود اجتماعي نظام رامخل كتاب اين بنگلادش دولت
.دانست مردم مذهبي احساسات جريحهدارشدن موجب و كشور
|