اداري نظام موجود وضع تحليل و شناخت
سيستمي روش به
اصلاني رشيد
سالهاي از ايران سياستمداران و تصميمگيرندگان :درآمد
همواره و ميشناختند ناتوان و عليل را اداري نظام دور ،
اين طول در.ميكردند ترديد ابراز آن بودن كارآمد در
به همت كمر خود تصور به هم مدعياني طولاني ، "نسبتا زمان
و اداري انقلاب با زمانيبستند ناتوان بيمار اين معالجه
در...و اداري اصلاح اداري ، تحول چون عناويني با زماني
طولاني ، "نسبتا گذشته اين در لكن.كاربرآمدند چاره پي
با بلكه نگرديد ، حاصل توفيقي تنها نه قرن ، نيم به نزديك
انسانهاي يافته ، بيشتري گسترش بيمار پديده اين زمان گذشت
سرانجام و طلبيده بيشتري هزينه كرده ، خود اسير را بيشتري
عدهاي ديدگاه از.است داشته كمتري كارآيي و نشاط تحرك ،
گاهي ساختار اصلاح براي.دارد ساختاري اشكال اداري نظام
و تفكيك با زماني سازمان ، يا وزارتخانه دو ادغام با
با ديگر زماني و وزارتخانه چند به وزارتخانه يك تقسيم
تا نمودهاند اقدام مساله حل به موازي ، دستگاههاي ايجاد
و نياز مطابق نظامي و دهند افزايش را بهرهوري مگر
بودهاند عقيده اين بر ديگر عدهاي.آورند پديد كارآمد
و است گرفته برعهده حد از بيش وظايفي اداري نظام كه
هنگام آن.داشتهاند اعتقاد ملي رفاه دولت بر نيز عدهاي
برخي واگذاري به تصميم يافته برتري نخستين عقيده كه
كه وهنگامي گرفتهايم آنها بديهيترين حتي و دولت وظايف
گسترش نامحدود را دولت تصديهاي انديشيدهايم ملي رفاه به
اقدامهاي و تصميمها از يك هر مقطعي تاثير اما.دادهايم
.است افتاده اتفاق يك تنها نظام كلان در بوده ، هرچه فوق
نيروي حجم گسترش اقدامها ، همه نتيجه ديگر عبارت به
و بوده اداري لوازم و تجهيزات ساختمانها ، انساني ،
!است رفته بالاتر روز هر هزينهها
نظام مهار در موفقيتي تلاشها ، همه عليرغم چرا اينكه
در ابزاري ميبايست كه نظامي چرا و نكردهايم كسب اداري
جمله از آن هدفهاي تا باشد حكومتي نظام و دولت دست
شده تبديل عظيم غولي به بخشد ، تحقق را توسعهاش هدفهاي
به پرداختن و دارد طولاني پاسخ كه است پرسشهايي است؟
از نزديك و دور گذشتههاي در آن معلولي و علت عوامل
نقد و گذشته در كنكاش دارد جا و است خارج بحث اين حوصله
ديگر مجالي به را وضعي چنين بروز اسباب و علل بررسي و
وضع ارزيابي و شناسايي به را خود همت و سعي و واگذاريم
.داريم معطوف اداري نظام موجود
اداري نظام شناخت
شود ، معرفي مستقل نظام يك عنوان به خود چند هر اداري نظام
با كه بزرگتر نظام يك درون در است نظامي خرده سو يك از
دادوستد آنها با پيوسته است ، تعامل در ديگر نظامهاي خرده
.ميگذارد تاثير آنها بر و ميپذيرد تاثير آنها از و دارد
با تعامل حال در نظامهاي خرده از برخي مجموعه زير
:از عبارتند اداري نظامهاي
سياسي نظام -1
اقتصادي نظام -2
اجتماعي -فرهنگي نظام -3
بزرگتري نظام مشمول نظام درون در نظامها خرده اين تمامي
.هستند دولت نام به
شده تشكيل نظامهايي خرده از خود اداري نظام ديگر ، سوي از
:ميسازد را آن رفتار از بخشي يكديگر با آنها تعامل كه
و عوامل و بزنيم كنار را اداري نظام بيروني پوسته اگر
تعامل حال در نظامهاي خرده به بكاويم را آن دروني عناصر
:برميخوريم زير
انساني نظام -1
مديريتي نظام -2
مقررات و قوانين نظام -3
(منابع)مالي نظام -4
يك هر درون در كوچكتر نظامهاي به را ما بيشتر تفحص و دقت
نظام مثال ، براي.ميشود رهنمون تعاملات انواع و آنها از
از كه است شده تشكيل متعددي غيررسمي سازمانهاي از انساني
.تعاملند در رسمي سازمان با ديگر طرف از و يكديگر با طرفي
بخش و نظام دروني تعاملات درشت و ريز تعاملهاي اين
.ميدهند شكل را آن رفتار از ديگري
بزرگتري مجموعههاي يا نظام به ميتوان ديگر ، نگرشي در
دارند تاثير ما اداري نظام رفتار در بيترديد كه نيز ،
نظام همچنين و تقنيني و قضايي نظامهايداشت اشاره
تناسب ، به يك هر نيز آن مشمول نظامهاي خرده و بينالمللي
در ميتواند كه ميگذارند ما اداري نظام بر تاثيري
مشاهده غيره و "فرهنگي" ،"اقتصادي" ،"سياسي" قالبهاي
.گردد
هدف مبناي بر سازماندهي
بروني و دروني عوامل تعامل چگونگي بررسي به آنكه از پيش
با رابطه در را نكتهاي است لازم بپردازيم اداري نظام
.كنيم روشن كشورمان اداري نظام اهداف
در كه است نيازي برآوردن براي سازماني هر ايجاد "معمولا
بهره كميتي از هدف اين ميشود ظاهر سازمان آن هدف قالب
و عناصر ميان روابط و اندازه و حجم تعيين ملاك كه دارد
انجام براي ديگر ، عبارت به.ميگيرد قرار سازمان اجزاي
ميشود ، انجام مناسبي سازماندهي كار ، از معيني مقدار
برگزيده مناسب افراد ميآيد ، بوجود مناسب تشكيلات
و ميشود گرفته كار به مناسب تكنولوژي و ابزار ميشوند ،
.ميشود گمارده آن نظارت و هدايت به مناسب مديريت خلاصه
و كهنه است نظامي نگرش ، زاويه اين از ما اداري نظام
معين كمي هدف كدام تحقق براي بگوييم امروز اگر كه فرسوده
شايد.ندارد وجود آن براي معيني و مشخص پاسخ گرفته ، شكل
قانون در وزارتخانهها ، و سازمانها از يك هر ظاهر در
اين است مسلم آنچه اما.باشند داشته اهدافي خود تاسيس
جرات به شايد.واقعي اهداف نه هستند ظاهري اهداف اهداف ،
هيچگاه ما اداري سازمانهاي شده نوشته اهداف كه گفت بتوان
شايد اينكه ديگر نكته.است نكرده پيدا تحقق كامل بهطور
وزارتخانهها و سازمانها اهداف اين مجموعه در هيچگاه
.باشيم نكرده نگاه (اداري نظام) كل يك هدف بهصورت
ما ، اداري نظام كه بگيريم نتيجه ميتوانيم ترتيب اين به
باشد ، گرفته شكل هدفي مبناي بر هم كار ابتداي در اگر حتي
و است شده بيگانه اهداف آن با زمان مرور به و بهتدريج
باشد ، اهدافي تحقق براي ابزاري اينكه بجاي رفتهرفته
و ديده تدارك خود براي نظامها ديگر از فارغ را هدفهايي
دامنه توسعه و حيات ادامه اهداف مصروف را خود هم تمامي
پديده به خود حالا نظام اين.ميكند خود اقتدار
مقابل در طرفي از كه است شده بدل هيولايي و عجيبالخلقه
بكاهد ، وسعتش يا قدرت از بخواهد كه خطري ، احساس هر
گستردگي و حجم اين ديگر طرف از و ميكند مقاومت "شديدا
چون و ميكند طلب را سنگيني منابع تلاش ، و تحرك براي
او از نيز حركت رمق ندارد ، وجود منابع آن تامين امكان
.است شده سلب
بس همان تعامل ، و تغيير مقابل در اداري ، نظام مقاومت در
پيوسته اداري انقلاب بحث سال 1341 از و گذشته نظام در كه
اسلامي جمهوري توسعه دوم و اول برنامههاي و بوده مطرح
تاكنون اما ميكردهاند ، دنبال را هدفي چنين نيز ايران
بين از را زمينه اين در موفقيت امكان اداري نظام مقاومت
كه رسيد تحليل اين به بايد نيز آن بيهدفي در و است برده
هدف نبودن آشكار دليل به هم نظام كارآيي ارزيابي در
در "بهرهوري" ، چه گفت سخن يقين و قطع با چندان نميتوان
هدف با عملكرد يعني ميكند ، پيدا معني "هدف" با رابطه
و است بهرهوري ميزان نتيجه و ميشود مقايسه نخستين كمي
مورد در "قاعدتا نميشناسيم نظام اين براي هدفي كه ما
بكنيم ، نميتوانيم قطعي اظهارنظر چندان هم آن بهرهوري
كاري ساعات متوسط ما بگوييم "مثلا اگر كه معني بدين
آيا رسانيدهايم ساعت به 4 ساعت از 2 را كاركنان
با.بردهايم بالا نيز را بهرهوري كنيم ادعا ميتوانيم
اثربخشي؟ كدام با هدف؟ كدام با معيار؟ كدام
كندي ميگوييم اداري نظام كمكاري از محاورات در آنچه
، بنابراين است رجوع ارباب با رابطه در آن روزمره حركات
از كه كنيم ايجاد اداري نظام در تحولي ميخواهيم اگر
گام در شود ، توسعه ابزار به تبديل و درآيد ركود حالت
داشته اداري نظام براي شده تعريف و روشن هدفي بايد نخست ،
نظامها ، ساير مگر نميشود تبيين و تعريف هدف آن و.باشيم
يا هدف خود براي آنهاست ، ابزار مثابه به اداري نظام كه
مشخص اهداف ديگر ، عبارت به.باشند داشته روشني اهداف
شوند تعيين غيره و فرهنگي اجتماعي ، اقتصادي ، سياسي نظام
اهداف بهوضوح و باشند هماهنگ نظام كل در اهداف اين و
آنهاست ، مبين اساسي قانون كه را اسلامي جمهوري نظام اصلي
.ميشود تنظيم توسعه برنامههاي در يا و كنند دنبال
اداري نظام بروني تعاملات -الف
اداري نظام بر ديگر نظامهاي تاثير
اداري نظام بر سياسي نظام تاثير -1
متجلي زير اشكال در اداري نظام در را سياسي نظام آثار
:ميبينيم
مديران انتصاب -11
مديران جابجايي -21
انساني نيروي حجم گسترش -31
سياسي جناحبنديهاي تحميل -41
بر آنها اولويت و ثانويه و فرعي هدفهاي ايجاد -51
(غيررسمي سازمانهاي) نخستين اصلي هدفهاي
موازي دستگاههاي ايجاد -61
غيركارشناسي خاص تصميمهاي تحميل -71
اداري نظام ظرفيت حدود از خارج عمراني طرحهاي تحميل -81
مديران انتصاب -11
به مديران انتصاب در موجود رقابتي جو دليل به سياسي نظام
تاثير درازمدت ، يا كوتاهمدت پنهان ، يا آشكار صورت
كفه ميتواند سياسي خاص جناح از مديراني وجودميگذارد
سنگين خاص جناح آن نفع به را ، دولت كاركنان آراي تصميمات
را بسياري تصميمات يا بگذارد مايه دولتي امكانات از كند ،
پروژههاي اجراي قبيل از كه نمايد اتخاذ آن نفع به
تخصيص و برتر خدمات ارائه و خاص منطقه در عمراني
نوع اين عمده اشكال.برد نام ميتوان را بيشتر اعتبارات
و تخصصي توان كه است مدير سياسي گرايش به توجه انتصابها
را محوله وظيفه با آن ارتباط و او تحصيلي رشته حتي
.ميانگارد ناديده
مديران جابجايي -21
نظام در مديريت مختلف سطوح سياسي ، سطوح در تغيير هر با
به وابسته مديرانميشود تغيير و تحول دچار نيز اداري
جديد گرايش مديران به را خود جاي قبلي ، سياسي گرايش
از مديريت سطوح كليه در تغيير اين متاسفانه و ميسپارند
هزاران طريق اين به و ميآيد بوجود سرپرستي ، تا عالي
كلان سطح در)اجرايي مديريت تجربه ساعت ميليونها بلكه
آغاز نو از تجربه و ميشود نهاده كناري به (جامعه
نظام بر ترتيب بدين كه جبرانناپذيري خسارات.ميگردد
نامطلوب اثر نيز جامعه نظام در ميشود وارد اداري
.ميگذارد
شود تلف انساني و مالي عظيم منابع ميشود سبب ناپختگيها
اين.گردد عارض جبراني غيرقابل رفته دست از فرصتهاي و
براي آن منفي آثار و مييابد ادامه همچنان بيهوده دور
.كرد خواهد سنگيني جامعه دوش بر هميشه
انساني نيروي حجم گسترش -31
نظام انساني نيروي گسترش باعث مختلف دلايل به سياسي نظام
به مراجعه با شغل جوياي اشخاص سو ، يك از.ميشود اداري
به سازمانها در آنها طريق از سياسي ، نظام صاحبمنصبان
نظام ديگر سوي از.ميآيند در موقت يا رسمي استخدام
اداري نظام از اجتماعي مسائل بروز از جلوگيري براي سياسي
ساير و اجتماعي تامين مددجويان براي مسكني عنوان به
جناحهاي سياسي نظام در سرانجام و ميكند استفاده اقشار
عوامل اداري سازمان كليدي پستهاي پركردن در سعي با مختلف
.ميفرستند سازمان اين درون به را خود
اداري نظام بر سياسي جناحبنديهاي تحميل -41
پايه بر تصميمهايش كه است موفق هنگامي اداري نظام يك
نظام.باشد كارشناسي يا تخصصي نظريه و عوامل كليه همكاري
به خود درون در نيست سياسي تعرضات از مصون كه ما اداري
مبارزه به جناحها ميورزد ، مبادرت مختلف جناحهاي ايجاد
انساني نيروي انرژي از قسمتي و برميخيزند يكديگر با
كاهش نتيجه كه ميشود جناحي مبارزه صرف اداري نظام
.است بهرهوري و كارآيي
بر آنها اولويت و ثانويه و فرعي هدفهاي ايجاد -51
نخستين و اصلي هدفهاي
سازمان يا نظام كه است هدفهايي نظامي هر نخستين هدفهاي
سياسي گروههاي وجود.است شده ايجاد آنها تحقق خاطر به
مقابل در رسمي غير اهداف نوعي به كه را گروهي اهداف
هدفهاي اين بهتدريج و ميدهد شكل هستند ، رسمي اهداف
پيدا نخستين اهداف از بيشتر مراتب به اهميتي ثانويه
كلي به نخستين هدف ميشودكه مشاهده "بعضا.ميكنند
در انساني نيروي از بخشي انرژي و وقت.است شده فراموش
فعاليتهاي كردن خنثي يا سياسي جناح اهداف تحقق راستاي
.ميگردد صرف مقابل جناح
موازي دستگاههاي ايجاد -61
سازمانها زمان ، خاص ضرورتهاي سبب به انقلاب ابتداي در
برقراري و امنيت پيدايش با كه آمدند بوجود ونهادهايي
احساس آنها ادامه و استمرار براي ضرورتي چندان آرامش
اوليه ، دستگاههاي تقويت صورت در ديگر عبارت به.نميشد
آنجا از اما.مييافت تحقق اهداف و ميشد انجام وظايف
با و مقتدر اشخاص به وابسته سازمانها و نهادها اين كه
حياتشان ادامه براي توجيهي بيآنكه بودند سياسي نفوذ
خزانه به را سنگيني هزينه امروزه و يافتند استمرار باشد ،
.است گذشته حد در وظايف حدود كه درحالي.ميكنند تحميل
فرصتهاي و تجهيزات و ساختمان پرسنلي ، هزينههاي بر علاوه
اجراي از است ، موازي واحدهاي وجود حاصل رفته ، دست از
.كرد ياد ميتوان نيز مضاعف پروژههاي
شغلي اطمينان عدم -71
.دارند گله خود شغلي شرايط از اغلب اداري نظام شاغلين
خارج مديران كارگيري به سبب به "عمدتا اطمينان عدم اين
نظام ارشد كاركنان تخصص و تجربه به بيتوجهي و سازمان از
.ميشود حاصل اداري
.ميشود متوقف ودرجايي است محدود اشخاص براي شغلي ارتقاي
و كارشناس يك حد در برخي جزء ، كارمند يك سطح در برخي
.خويشاند آينده وضعيت نگران بالاتر حد در حتي برخي
بهبود راستاي در كوشش و تلاش با شخص يك اينكه به اطمينان
وجود ميكند ، پيدا ارتقاء بيشتر كارآيي و كاري وضعيت
تعلق كليدي پستهاي از بسياري گفت ميتوان نوعي به.ندارد
موارد در پستها اين احراز شرايط در دارد ، خاص افراد به
قرار استفاده مورد كار توانايي از غير معياري متعدد
شغلي ارتقاي راه كمترميتواند توانايي و تلاش و ميگيرد
نوع هر از داشتن "رابطه".كند باز بسياري براي را
.پستهاست گونه اين شرايطاحراز و معيارها از وابستگي
دارد ادامه
|