قومي وحدت هاي زمينه
نامه ايران
قومي وحدت هاي زمينه
گو و گفت در - فرهنگي آگاهي خود
(واپسينبخش) حصوري علي بادكتر
وستد داد دنيا ملتهاي با ما استعمار دوره از پيش تا *
يكصد حدود از لااقل دادوستد اين اما داشتيم خردمندانهاي
"اساسا بلكه شده اشكال دچار نهتنها گذشته سال پنجاه و
ما امروزه مشكلات از زيادي مقدار و است نشده حل آن مسائل
است مسائل همين نشدن حل علت به
كه را ملي و قومي وحدت اين ميتوانيم چگونه شما نظر به *
بدهيم؟ شكل ميشود ، تلقي فرهنگي خودآگاهي نوعي به
قشر يك يا قوم يك خاص را ملي منافع كه است هنگامي اين *
بها خودشان سرنوشت در مردم مشاركت به آنكه دوم و ندانيم
زده رقم ملت يك براي سعادتي بناست اگر كه بدانيم و بدهيم
سعادت اين و است آن خواستار همه از بيش ملت آن خود شود ،
داريد توجه شما.بپيچد آدم براي ديگري كه نيست نسخهاي
سال هزاران دنيا محروم مناطق از يكي در ايراني قوم كه
خودش براي را محيط بلند ، اينمدت طي در ولي كرده زندگي
ما سنتي معماري.است كرده مطلوب بسيار محيط يك به تبديل
همين رهاورد جز به اينها مگر.است ساخته بهشت جهنم از
زيباي بسيار و كارآمد موءثر ، معماري آن كه كسي است؟ مردم
بوده مردم آسايش تامين جز قصدش مگر كرده ، ايجاد را كويري
باشيم ، مردم همين آسايش تامين درصدد ما اگر حالا و است؟
ذوق ابتكار ، به و بگيريم كمك مردم همين خود از نبايد مگر
ديگر بخش درباره اما بگذاريم؟ احترام استعدادشان و
درباره مطايبهآميز لفظي گرايشهاي درباره كه پرسشتان
دارد بستگي قضيه اين كه ميكنم يادآوري بود ، اقوام برخي
جمله از بزرگ امور در رابطه و خويشاوندي دادن دخالت به
حكومتي بزرگان و مستوفيان همه دوره يك "مثلا.حكومت
درست مضمون قزويني براي كه اينجاست از و بودند قزويني
روسيه با تجارت در گيلان اهالي دورهاي "مثلا يا.كردند
اقتصاد و تجارت در آذربايجانيها يا و شدند موفق خيلي
و دارد ادامه هم هنوز كه آوردند بدست بسياري كارآمديهاي
اين درآوردن ، مضمون هم اينها براي كردند شروع بنابراين
دست به قومي و خويشاوندي روابط راه از كه موقعيتهايي
.ماست قومي ضعف نقاط از يكي ميآيد ،
اجتماعي -انتقادي واكنش يك مطايبهها ، اينگونه يعني *
هستند؟
يا و شهرها اهالي با مطايبهآميز رفتار."دقيقا بله *
اجتماعي روابط كاركرد برابر در اجتماعي واكنش نوعي اقوام
هرقومي نباشد ، اقوام با درستي و عادلانه رفتار وقتياست
بالا را خودش تا ميكوشد باشد ، فشار زير يا ببيند ستم كه
.بكشد
و سياسي عوامل نقش و فرهنگي تحولات بررسي در شما *
اشاره مهمي نكات به آن ، نمود چگونگي در دروني اجتماعي
در خارجي يا بروني عوامل نقش به ميخواهيم حال.داشتيد
بكنيد؟ اشاره ايران ساله پنجاه و يكصد فرهنگي تحولات
وارد كه هنگامي از خارجي عامل يك اينكه در !ببينيد *
.نيست شكي ميكند فكر خودش منافع به "صرفا ميشود ،
بدهد قرار هدف را ملت يك درميان چيزهايي بايد بنابراين
اينكه ، دوم.باشد داشته تعارض وي منافع با وجودشان كه
شماري با كه است لازم برسد ، خودش مقاصد به كه اين براي
مثال.كند مبارزه فرهنگي رفتارهاي و بومي هنجارهاي از
وقتي كه است اين زد ، مورد اين در ميتوان كه واضحي
در كردند ، كشف را آفريقا مركزي بخشهاي انگليسي ، كاشفان
چند اينجا در كه گفتند انگليس دولت به خود گزارشهاي
مشتري ميتوانند كه ميكنند زندگي برهنه آدم ميليون
را قوم آن اينكه براي حال.باشند منچستر بافت پارچههاي
در كه بوده لازم سازيم ، خود پارچههاي خريد به وادار
هواي و آب آن در آفريقاييها.تاثيربگذاريم هنجارهايشان
لباس الگوي بايد نداشتند ، احتياج پارچهها آن به گرم
وقتي "طبعا.كردند كه ميكردند عوض را آنها پوشيدن
تاثير نيز ديگر الگوهاي در ميكند ، تغيير الگويي
براي كه داريم ، را وضع همين حدي تا نيز ما.ميگذارد
هنوز.گفتم طبيعي رنگهاي از استفاده درباره پيشتر نمونه
كه هستند آنهايي ايراني فرش يك درجه مشتريان جهان در هم
حدود در امروزه حاليكه در.ميخواهند طبيعي بارنگ فرش
كاركرد همين اثر در.دارد شيميايي رنگ ما فرش درصد نود
از را فنونمان و حرفهها صنايع ، از بسياري ما بيگانگان ،
دستكم آزاد ، فضاي در كه داشتيم كاشيهايي ما.داديم دست
نصب و ساخت از امروزه حاليكه در آوردند ، دوام سال ششصد
نمونه.هستيم عاجز بياورد دوام سال بيست بتواند كه كاشي
است استيل استينلس حتي و فلز و حلب جنس از گنبدهايي آن
هر بهدارد كاربرد متبركه بقاع و درمسجدها امروزه كه
و ما حكمرانان خيانت هم و ما خود غفلت هم نتيجه اين حال
.ماست غفلت از خارجي بهرهبرداري هم
روشنفكران و انديشمندان غرب ، با ما برخورد اين پويه در *
به برخورد اين تحليل و تبيين در كوشيدند كه آمدند زيادي
اين شمادهند پاسخ ايران فرهنگ در نوپديد چالشهاي
ميكنيد؟ ارزيابي چگونه فرهنگي بعد از را تلاشها
دليل به اما كردند ظهور بسياري انديشمندان دوره اين در *
حتي ما روشنفكران براي تا بوده اين در غرب تلاش كه اين
و بخصوص قالب يك از ما ببينند ، تدارك تفكر الگوي
در ما روشنفكران عمده.بياييم بيرون نتوانستيم محدودهاي
ملي و فرهنگي اينكه جاي به را قضيه "اولا اخير سال صد
جاي به "ثانياديدند روبنا به مربوط و سياسي ببينند ،
باشند ، عقلاني چارهجويي و خود به بازگشت فكر به اينكه
هستند كساني هم آن برعكسكردند برخورد احساساتي بيشتر
را ايراني غير هر بلكه را غرب تنها نه يكسره درصددند كه
با كهن روزگاران از خودمان ما كه حالي در كنند ، طرد
و ارتباط هند و چين يونان ، روم ، مثل دنيا بزرگ حكومتهاي
آنها از كه خوبي چيزهاي بسيار چه.داشتهايم ستد و داد
تكنيك ما مثال براي.دادهايم وام آنها به يا گرفته وام
از نوعي.گرفتيم چين از را برنج كشت يا ابريشم كرم پرورش
اسب ، پرورش آنها ، كنار در.گرفتيم روم از را پل يا تاق
(رنگ ثبيتكننده مواد) دندانهها از استفاده گندم ، كشت
از پيش تا ديگر عبارت به.آموختيم ديگر ملتهاي به را
خردمندانهاي وستد داد دنيا ملتهاي با ما استعمار دوره
سال پنجاه و يكصد حدود از لااقل دادوستد اين اما داشتيم
حل آن مسائل "اساسا بلكه شده اشكال دچار تنها نه گذشته
حل علت به ما امروزه مشكلات از زيادي مقدار و است نشده
.است مسائل همين نشدن
برخي در بازنگري يك به نيازمند ما كه ميرسد نظر به *
اين از بايد راستا اين در و هستيم مان فرهنگي رفتارهاي
پهنه در تا بكوشيم و آمده بيرون ايستا و خمود حالت
اخير سال دو يكي از گويا البته.آييم در جهاني همزيستي
چون مسائلي جديد طرح با فرهنگي پويش اين زمينههاي
.است آمده پديده رواداري فرهنگ و فرهنگها گفتوگوي
را آن ما اگر كه داشته وجود مثبتي نكات ما درفرهنگ *
اكنون هم كنيم ، معاصر بوديم ، توانسته تاريخمان همراه
خودمان ما كه بگويم ميتوانم.بود كمتر خيلي ما مشكلات
كرديم ايجاد سد تاريخيمان تحولات راه در خودمان دست با
دنيا كه حال.كردند استفاده اين از هم بيگانگان "طبعا و
بايد ما مثل ملتهايي ناچار ميشود ، بزرگ دهكده يك به بدل
ياد را بازي قواعد و بشناسد را دهكده اين سريعتر چه هر
گرفته قرار حركت اين ميسر در ما ملت خوشبختانه. بگيرد
.است
ناخودآگاه طور به ايران در كه كارهايي بعضي راستا اين در
گسترش جمله از.ميكند كمك مساله اين به گرفته ، صورت
زيادي عده داده ، كار اين كه نتيجهاي.دانشگاهها شديد
استاندارد ازشدهاند آشنا دنيا مسائل با كه است جوان
اين به و شده زياد آنها توقعات و آمدهاند بالا سابق
شعور ساختهاند ، آنها مشغوليت براي را دانشگاه كه موضوع
.آمدهاند بر پديده اين با مقابله صدد در و كرده پيدا
رسانهها طريق از دنيا شديد تحولات با اينكه بر "مضافا
به ميبرند پي سرعت به خودشان كمبودهاي به و شده آشنا
كه ميسازند شكلي به را خودشان آنها از بسياري كه طوري
اين.ميشوند جذب دنيا علمي و صنعتي مراكز در سريع خيلي
همين آن نتايج ازجمله كه كشورماست در مهم كيفي تحول يك
.است طلبي موجوداصلاح جريان
و رسيد نظرم به شما قبلي سخنان در نكتهايدكتر آقاي *
نوين تاريخ در غرب و بيگانگان دخالت از شما اينكه آن
و مطالعات به غرب هنگامه اين در بيشك.گفتيد ايران
از و خويش نفوذ تحت كشورهاي فرهنگ روي بر بررسيهايي
نام به دانشي آن حاصل كه آورد روي ايران ، جمله
اين از حاصل پيامدهاي كه است اين پرسش.بود "ايرانشناسي"
گذاشت؟ تاثير ما فرهنگي خودآگاهي بر اندازه چه تا مطالعات
-ميتوانيم آيا ايراني سوژه يك عنوان به ما شما نظر به
يا خودمان هويت انبارسازي به -سعيد ادوارد گفته به
برسيم؟ -ايرانشناختي مطالعات بنيان بر -فرهنگي خودآگاهي
به كه است ايران درباره مطالعه از ناچار استعماري دوره *
آن از و شناسي شرق دانش "طبعا.است معروف ايرانشناسي نام
اندك و بود آغاز در استعمار مقاصد براي ايرانشناسي جمله
در و استعماري "كاملا عصر در.شد بدل علمي نظام به اندك
ضعف و قوت نقاط شناخت شرقشناسي قصد استعماري حيطه
به منجر مطالعات اين شد ، گفته كه همچنان اما ملتهاست
يك به استعمارگر كشورهاي در نظامها اين.شد علمي نظامهاي
كشورهاي در كه حالي در شد ، بدل علمي و آرام و كند جريان
خود بازشناسي براي سريع جريان يك به تبديل شده ، استعمار
كه مييابيد را مراكزي ايران در اكنون هم شما.ميشود
:مانند شدهاند ساخته ايرانشناسي ، جريان تاثير تحت
... و شناسي گيلان كرمانشناسي ، فارسشناسي ،
مغازههاي:از عبارتند واقع در مراكز اين از بخشي البته
و شرقشناسي كه انكاركنيم را اين نميتوانيم اما جديد
زبان مردمشناختي ، مطالعات درست روشهاي ايرانشناسي
.است گذاشته ما اختيار در را... و دين تاريخ ، شناختي ،
زمينههاي در قوي پژوهشگر عدهاي توانستيم ما اگر
زيادي مقدار روش نظر از حداقل آوريم ، پديد ايرانشناسي
محققان اغلب كه اينجاست در اشكال اما هستيم آنها مرهون
"مثلا را آنها باورهاي عين و بوده آنها افكار تابع ما
كه آن نتيجه.ميكنند تكرار غيره و آرياييها كوچ درباره
برخورد خودمان گذشته با علمي روش با "كاملا امروزه ما
ميدهد ما به را ديگري فرهنگي خودآگاهي يك اين و ميكنيم
.است خرد مطالعات داردونيازمند تحليلي جنبه "كاملا كه
خودآگاهي با ما امروزه خودآگاهي ميان شما يعني *
هستيد؟ قائل تفاوت گذشته دورانهاي
گفتم كه همانگونه و جزيي ما ، كنوني خودآگاهي.بله *
آگاهي خود كه حالي در است تحليلي و خرد مطالعات نيازمند
فرهنگ از ما گذشته خودآگاهي.بود كلي و بزرگ ما پيشين
امروزي و كنوني آگاهي خود كه حالي در برميخاست ما خود
.ميگيرد نشات جهان فرهنگي تبادلات پهنه از ما
نامه ايران
...زندش آفرينمي عقل كه است جامي
حكيم وفات سالگرد نهصدمين پاسداشت به نيشابورشناسي مركز
بزرگداشت كنگره برگزاري با همزمان و نيشابوري خيام عمر
19 بر مشتمل كتابي چاپ به ، اقدام گرانمايه دانشمند آن
.است كرده "نيشابوري عمرخيام حكيم درباره مقاله
است ، شده گردآوري نظريان حسن همت به كه كتاب اين
گزينشي با كه خيام تفكرات بازكاوي براي است دريچهاي
.است شده انتخاب علمي مقاله ميان 100 از "احسن"
ابعاد گذارانه ، حق و سپاسمندانه" نگرشي با مقالات اين
و ميدهد قرار بررسي مورد را خيام "فلسفي و ديني علمي ،
رندانه سيماي" مقابل در را او عقيدتي ونهان ظاهر زواياي
او از عمد به يا سهو به كه ي"مايوس و كفرگوي و خوار ولاي
.مينماياند ميكردهاند ترسيم
چاپ و تهيه به گردآورنده اهتمام كتاب اين عمده شاخصه
طولاني مدتي آنها خلق زمان از كه است مقالات برخي
به كه است حدي تا آن نگارنده و مقاله اهميت اما ميگذرد
.است افزوده اثر كل منزلت و اعتبار
به سنايي از نامهاي" به ميتوان مقالات اين جمله از
تقويم و خيام" مينوي ، مجتبي فرزانه استاد قلم به "خيام
به عمرخيام حكيم"تقيزاده حسن سيد مرحوم اثر "جلالي
.كرد اشاره...و احمدآرام استاد مرحوم از "جبر عالم عنوان
خيام آيا" به ميتوان مجموعه اين مقالات ديگر از
"خيام" چاووشي ، دكتر از "بودهاند زنديق معري وابوالعلاء
رياضيدان منجم ، خيام ، عمر" شجيعي ، پوراندخت دكتر قلم به
"نيشابوري عمرخيام رباعيات"بويل ، پروفسور قلم به "شاعر و
محمدعلي دكتر خامه به "خيام آرامگاه"افشار ، ايرج از
.كرد اشاره...و ندوشن اسلامي
تاليفي اثر اولين خيام عمر حكيم درباره مقاله كتاب 19
وارشاد فرهنگ كل اداره سوي از كه است نيشابورشناسي مركز
.است شده منتشر خراسان اسلامي
قيمت با صفحه در 226 جلد شمارگان 3000 با كتاب اين
.است شده عرضه كتاب بازار به بهار 1379 در 1000تومان
|