!ناز و كرشمه صد به درآيي كه شبي آن خوش
سخن مالايي به نميتوانيد اگر
!نشويد انتخابات نامزد بگوييد
!ناز و كرشمه صد به درآيي كه شبي آن خوش
!تابستاني دنبالهدار براي آماده
همواره بايد تازه دنبالهدار رصد براي شيوه ، اين به *
مثلث ، فلكي صورتهاي از دنبالهدار اين.ايستاد شمال روبه
.ميكند عبور گيسو و اسد ، دباكبر ، زرافه ، برساووس ،
ساعات سپس و بامدادي ساعات آن ، تماشاي براي ساعات بهترين
.است شامگاهي
مذنبه [قمري] سنه 500 جماديالاول آخر تاريخ به
گوي شكل بر رنگ ، سپيذيك آمد پديذ عظيم [دنبالهدار=]
و درجه قرب 5 او قاعده قطرحوت برج آخر در مغربي صنوبر
و.درجه پنج و چهل قرب مشرق جانب او [دنباله= ] امتداد
جانب به و داذ همي روشنايي ماه همچند و بداشت روز مدت 20
امتداد شدن ، خواست ناپيذا چون و شد همي نزديكتر مشرق
به او قاعده و بوذ رسيذه رجلالجوزا برابر او شرقي طرف
كتاب اندر و...شده باريكتر و رسيذه حمل ثلث قرب
.سخنان اين آيد كرده ياذ "اخترشناخت"
"شناخت كيهان"
مروزي علي ابن حسن ابوعلي اثر
ياد آن از "كيهانشناخت" در "مروزي قطان" كه دنبالهداري
در بشر كه بود دنبالهداراني درخشانترين از يكي ميكند ،
واقع به اجرامي چنين.است ديده چشم به اعصار و قرون تمام
خود عمر به شما و من كه دنبالهداري درخشانترين.نادرند
+./قدر 5 تا نوروز 1375 در كه بود "هياكوتاكه" ديدهايم
هم به درجه بهطول 24 دنبالهاي خودش براي و شد درخشان
:شد نزديك زمين به خيلي چون بود درخشان "هياكوتاكه".زد
كساني نگارنده خانواده در اما !كيلومتر ميليون فقط 16
اين از درخشانتر بسيار دنبالهدارهاي حتي كه بودهاند
بنده ، مادري بزرگ مادر نمونه ، براي.ديدند چشم به هم را
ميكردند تعريف برايم كودكي در بارها "پيك معصومه" بانو
"ذوذنب" ديدن براي شمسي سال 1289 زمستان در چگونه كه
كارهاي ميشد ، ديده هم روز آسمان روشنايي در كه درخشاني
تا ميبستند روبند و چادر و ميدادند انجام زود را خانه
به را استثنايي دنبالهدار آن و بروند "ميدان سبزه" به
دنبالهدار امروز 14 تا آنكه با من خود.ببينند چشم
دوچشمي دوربين و تلسكوپ يا چشم با را كوچك و بزرگ
هم ايراني بانوي آن گردپاي به هنوز اما ديدهام
در دنبالهدار درخشانترين مشاهده ركورد و نرسيدهام
.است ايشان به متعلق هنوز (ايران؟ در و) ما خانواده
.كناد رحمت خدايش
درخشاني دنبالهداران چنان دامان از ما دست روزها اين
ديگر اخترشناسي شيفته بانوان شمار كه هرچند است ، كوتاه
تحصيل براي هم جامعه محدوديتهاي و نيست كم گذشته مانند
.نيست قديم زمان اندازه به زنان
گفتيم سخن دنبالهداري از پيش ، ماه چند باشد يادتان اگر
يكي اين كه داديم احتمال و بود شده كشف تازگي به كه
را آن بتوان هم تنها چشم با حتي كه بشود درخشان آنقدر
دل ، اي مژده اكنون.(دي 1378 پنجشنبه 30 "شب آسمان") ديد
شب دنبالهدار آن و درآمد كار از درست پيشبيني آن كه
شب آسمان مشتاقان از دل و ميافزايد خود درخشش بر شب به
!ميبرد
شبكهاي بلكه نيست ، فرد يك تازه دنبالهدار اين كاشف
هوايي نيروي كه است متري بازتابي 1 تلسكوپ از 3 خودكار
"وايتسندز" موشكي آزمايشهاي پايگاه در متحده ايالات
هزينه با (!است خودمان "سفيد خاك" همين معادل كه)
بامحل كيلومتري چند فقط و است كرده برپا دلار ، 100...،..
.دارد فاصله "نيومكزيكو" ايالت در اتمي بمب نخستين انفجار
و ماهوارهها ردگيري دراصل شبكه اين برپايي از هدف
و ردگيري كار در ديدند وقتي اما بود ، فضايي زبالههاي
در را آن ميآيد كار به هم دنبالهدارها و سياركها كشف
شبكه شيوه اين بهگذاشتند اخترشناسان از گروهي اختيار
يا (لز.ن.س.پ) "لينكلن زمين نزديك سياركهاي پژوهش"
كرد كاري كوتاه ، مدتي در و گرفت شكل "LINEAR نيير لاي"
تلسكوپهاي چون !درآورد را آماتور منجمان تمام داد كه
آسمان در پهنههايي از بار پنج تا شب هر شبكه اين خودكار
انبوهي پرتوان ، نرمافزاري ياري به و ميكنند تصويرگيري
حذف شدهاند تكرار تصوير هر در كه را ثابت ستارگان از
حركت تصويربرداري فواصل در كه اجرامي تنها تا ميكنند
!دنبالهدارها و سياركها يعني بمانند ، باقي كردهاند
بر افزون امروز تا زيرا !است حيرتآور شبكه اين بازده
.است كرده كشف را گذر زمين سيارك و 223 جديد سيارك 21000
+قدر 5/19 عمق تا را آسمان شب هر شبكه اين بين ژرف چشمان
از كه را آماتورهايي كاسبي و كار شيوه اين به و ميكاوند
.ميكنند ضايع پاك ميپرداختند ، كار اين به سرگرمي باب
(LINEAR)S4 دنبالهدار است آن از صحبت كه دنبالهداري
يا Comet معني به ،C حرف آن در كه دارد نام C/1999
جديد شيوه در سياركها از آن تمايز براي دنبالهدار ،
رفته بهكار شمسي منظومه كوچك اجرام اسامي يكسانسازي
غ 4 1999/د":ميشود اين فارسي حروف به آن معادل و است
است "دنبالهدار" واژه مخفف "د" حرف آن در كه "(پسنزل)
نوزدهمين جسم اين كه ميدهد نشان نيز "غ" حرف و
.شد كشف سال 1999 در كه بود دنبالهداري
پيدا آن قبلي بازگشتهاي از ردي هنوز كه دنبالهدار اين
و بعد مختصات و دارد ساله دورهاي 0548/151 است ، نشده
وسط در درست را آن يكشنبه 5تير1379 ، روز براي آن ميل
+هنگام 10 اين در آن قدر.ميدهد قرار مثلث فلكي صورت
در اما.نيست كافي تنها چشم با رويت براي هنوز كه است
بر شب ، آسمان در آن "ظاهري" سرعت افزايش با آينده روزهاي
اول شنبه شب در كه آنجا تا ميشود افزوده آن درخشش
شكل به و ميرسد خود حالت درخشانترين به مردادماه 1379
اين اميدواريم كه) ميشود ديده +قدر 7/3 از اختري
اين در (!شود درخشانتر هم اين از و باشد غلط پيشبيني
"تتا" ستاره دو ميان و اكبر دب فلكي صورت در آن جاي هنگام
.است اكبر دب "اوپسيلون" و
ما دست كه است جا كمبود "شب آسمان" در ما دائمي گرفتاري
در سبب همين به.ميبندد مطالب بيشتر تشريح براي را
جدولي در روزه ده فواصل براي را دنبالهدار مختصات اينجا
درصورتي اماباشد جا مطالب ديگر براي تا ميكنيم خلاصه
روزبهروز مختصات و نقشه چاپ متقاضي نفر دستكم 50 كه
كار اين كه داد خواهيم ترتيبي باشند دنبالهدار اين
نامه يا تلفن با تمايل صورت در كار ، اين برايشود انجام
تماس "شب آسمان" ستون همشهري ، فرهنگي علمي گروه با
هم از كه باشيد آگاه و بدانيد آن از پيش اما.بگيريد
اواخر در كه است راه در نيز ديگري دنبالهدار اكنون
اين نامميشود درخشان هم +قدر 5/6 تا آذرماه 1379
به گوشاست "هارتلي -مكنات C/T119999 تازه دنبالهدار
دنبالهدار دو هر اين رصد درباره آينده در تا باشيد زنگ
.بگوييم سخن شما با هم باز
گردون اوضاع بپرس من چشم ز
ميشمارم اختر روز تا شب كه
بيابر و پاك آسماني اخترشناسان ، براي من هميشگي آرزوي
آرزوي اين خالي ، سدها و است خشك رودها كه وقتي اما.بود
در اميدوارم.ميكند جلوه خودخواهانه قدري اخترشناسان ما
.نمانيد بيآب ميكنيد ، زندگي كه بوم و مرز اين كجاي هر
عاقبت كه غم مخور و باش صبور دل اي
شود سحر شب اين و گردد صبح شام اين
غريب عليزاده حسين
سخن مالايي به نميتوانيد اگر
!نشويد انتخابات نامزد بگوييد
كه آسياست شرقي جنوب زبانهاي قديميترين از يكي مالايي
ثبت شفاهي و كتبي مختلف صورتهاي به است سال از 1300 بيش
.است جسته اروپاييان استعمارگري قرنها از و شد ضبط و
برطرف را آن باشد نتوانسته مالزي ملي زبان كه نيست مشكلي
و آموزش سياست ، عرصه بر زبان جنجال اخيرا اما.كند
.است شده حكمفرما مالزي رسانههاي
چگونگي اكنون تلفظ ، سر بر مناقشه آسوشيتدپرس ، گزارش به
علاوه به.است داده تغيير مدارس در را زبان اين يادگيري
در ميشود توصيه فرهنگي چند كشور اين سياستمداران به
نامزد بزنند ، حرف مالايي فصاحت با نميتوانند كه صورتي
.نشوند انتخابات
آن رشد تا باشند زبان مراقب بايد كشور مردم ميگويد دولت
تلاشهايي ميدهند هشدار منتقدان.يابد ادامه جديد قرن در
فقط ميگيرد ، صورت مالايي از پاسداري منظور به ظاهرا كه
استدلال ديگر برخي و ميشود بيدليل جنجال و جار باعث
يك.دارد سياسي انگيزه واقعا برنامه اين ميكنند
مقامات نيت معتقدم حقيقتا":گفت مالزيايي روزنامهنگار
شده برانگيخته مخالف رهبران تمام خشم كه چند هر است ، خير
حد از بيش جديد سياستهاي اجراي در دولت اگر امااست
بار به معكوس نتيجه آن تلاشهاي بسا چه كند ، عمل شتابزده
".آورد
آن و شد آغاز پارسال ماه دي در ابتدا زمينه اين در بحث
شبكههاي به نخستوزيري ارشد مقامات از يكي كه بود زماني
متوقف را "باكو" كاربرد داد دستور تلويزيوني و راديو
سال در دولت كه است مالايي رسمي تلفظ نظام "باكو".كنند
"باكو" مالايي زبان در.كرد تصويب را آن استفاده 1988
براي باكو كه شد اعلام هم مدارس به.است معيار معادل
به را باكو دولت ، پيشتر ، .نيست مناسب كلاسها در استفاده
ناشي سردرگمي از جلوگيري و زبان تلفظ كردن دست يك منظور
بنياد.بود كرده معرفي مالايي مختلف گويشهاي كاربرد از
كه شود تلفظ گونه آن بايد كلمه هر كه است آن بر نظام اين
.ميشود نوشته و هجي
از كه چرا كرد ملغي را باكو بايد ميگويد دولت حالا اما
كردن صحبت چگونگي و نميشود استفاده گسترده طور به آن
احزاب سياستمداران.نميكند منعكس را مالزياييها واقعي
وجود شومي انگيزه سياست ، تغيير اين پس در معتقدند مخالف
:گفت دمكراتيك اقدام مخالف حزب رئيس سيانگ ليمكيت.دارد
تمام زدودن آن اوليه هدف و بود سياسي صرفا اقدام اين"
در انور ".است ابراهيم انور نخستوزير سابق معاون آثار
را باكو اجراي برنامه مسئوليت بود ، آموزش وزير كه زماني
كنار نخستوزيري معاونت از سال 1998 در وي.داشت عهده بر
محبوبيت ابراهيم بركناري علت معتقدند بسياري.شد گذاشته
زندان سال شش به فساد جرم به ابراهيمبود او فزاينده
.ميكند رد را خود اتهامات كه چند هر شد ، محكوم
ديگري وقايع است ، شده تبديل ملي مجادله به باكو كه اكنون
وضع پي در كشور مقامات.ميشود طرح زبان با ارتباط در
كه را افرادي نامزدي كه هستند جديدي انتخاباتي مقررات
معتقدند آنان.ميكند ممنوع دارند ، ضعيفي زباني مهارت
در را خود منظور خوبي به نميتوانند سياستمداران از برخي
چنين كه دارند بيم آن از مخالف احزابكنند بيان پارلمان
شود هندي و چيني توجه قابل اقليت بيگانگي باعث اقدامي ،
دارند قصد دولتي ادارات.نيست مالايي مادريشان زبان كه
شود ، نوشته مالايي از غير زباني به كه را هايي نامه
و راديو زبان ، ماندن سره براي علاوه به.انگارند ناديده
مالايي آن در كه را برنامههايي مالزي ، دولتي تلويزيون
پخش ميشود ، مخلوط زبانها ديگر يا انگليسي لغات با
.نميكند
كمك مالايي زبان به بايد ميگويند تغييرات اين طرفداران
همچون خارجي زبانهاي فزاينده نفوذ برابر در تا كرد
و سلاطين زبان قرنها مالايي.كند مقاومت انگليسي
ميگويند سايرين.است بوده آسيا شرقي جنوب در نويسندگان
در بايد آسياست ، در نفر ميليون زبان 250 اكنون كه مالايي
يادآوري آنان.باشد انعطافپذير خارجي عبارات جذب برابر
فارسي ، زبانهاي از مالايي واژگان از بسياري كه ميكنند
از شماري.است شده گرفته قرض سانسكريت و انگليسي عربي ،
زبان سر بر دعوا كه هستند نگران آن از مالزياييها
مالاييها ، بين قومي اختلافات رفع جهت را كشور اين تلاشهاي
در كس هر بالاخره كه چرا كند ، مختل هنديها و چينيها
اونگكو.ميكند تكلم را زبان اين نوعي به مالزي
اين":ميگويد مالزي دانشگاه رئيس سابق معاون عبدالعزيز
مايعني نهايي هدف است ممكن كه چرا است ، خطرناك مجادله
خود نيروي و وقت تمام اگر.كند روبهرو شكست رابا وحدت
ميتواند ملي زبان چگونه كنيم ، بيپايان مباحثات صرف را
"كند؟ متحد را ما
|