تاريخ آينه در نهجالبلاغه
استناد ، درباره بهنام محمدجمالي علي دكتر با گفتوگويي
نهجالبلاغه شارحان و حفاظ
تابناك و مبارك بهنام است مزين جاري سال :جستارگشايي
خاتمالنبيين ، پرورده اميرالمومنين ، موليالموحدين ،
را ما گرامي فرصت اين ;(ع)ابيطالب عليبن امامالاولين ،
جاودانه و ژرف معارف و حكمتها در كاوش با تا است مغتنم
ايمان و دانش و سرشار را خود عقول خلقت ، عالم مرواريد آن
كه نهجالبلاغه در دقت با خاصه.سازيم پربار را خود
محسوب الهي كلام ظل در اسلامي فرهنگ كتب بيتالغزل
.ميشود
همچنان هزارهها ابرهاي پس از نهجالبلاغه آفتاب
روح با كه كيست.ميبخشد گرما و جلا را جانها و ميدرخشد
شاهراه و باشد آشنا اميرالمومنين بيهمتاي اثر وكلمات
و يابد الفت و انس اثر اين با كه كيست و نجويد را حقيقت
نهجالبلاغه دنياست دنيا تا باري كند؟ گم را رستگاري راه
از فروتر و بشر ازكلام فراتر سخني.است بشري كلام نگين
جمالي محمد علي دكتر با كه حاضر وگوي گفت در.خداوند سخن
نهج استناد درباره كلي مسائلي مشهد ، دانشگاه استاد بهنام
دركرانه گرامي اثر اين شروح بالاخره و حافظان البلاغه ،
اين.است گرفته قرار بررسي مورد اجمال به اخير هزاره يك
واجد اما ندارد ، تخصصي وجهه كاملا چه اگر گفتوگو
و علي مولا به علاقهمندان كه است پايهاي اطلاعاتي
ميتواند و آمد خواهد كار به را نهجالبلاغه با آشنايان
سخنان شناخت در افزونتر منابع به دسترسي براي دريچهاي
و نغز گفته در كه بزرگمردي سخنان.باشد (ع)علي بلند
.است محسوس ميان در معقول همچون سينا ابوعلي حكيم زيباي
.ميكنيم جلب گفتوگو اين به را گرامي خوانندگان نظر
معارف گروه
و علم آسمان در همواره سال هزار مدت در نهجالبلاغه *
و درخشيده فروزان ، خورشيدي همچون الهي ، معارف و ادب
مانند دنيا زنده زبانهاي وبه است كرده نورافشاني
منتشر و ترجمه فارسي بويژه و آلماني و فرانسه و انگليسي
لطفا ارجمند ، اثر اين با بيشتر آشنايي براي.است شده
با آن رابطه و نهجالبلاغه در مندرج موضوعات و مباحث
.دهيد توضيح را قرآن
آن پويايي بر دليلي نهجالبلاغه ، فراگيري همين بله ، *
اين در گوناگون مباحث كه گفت ترديدميتوان بدون و است
مختلف افراد با رابطه ودر مقتضيات و شرايط تناسب به كتاب
به كه است شده مطرح قصار كلمات و ونامه خطبه قالب در
قرآن فرزند ميتوان را نهجالبلاغه مطهري ، استاد تعبير
بسياري كه چرا محتوا ، نظر از چه و لفظ نظر از چه ناميد ،
است تفسيري يا نهجالبلاغه در اميرالمومنين فرمايشات از
صبحي دكتر كه چنان است ، قرآن از اقتباس ويا قرآن آيات بر
قرآن آيات براي فهرستي خويش البلاغه نهج كتاب در صالح
به كه ميبرد نام را مورد يازده و صد و است كرده تنظيم
.است شده استشهاد قرآن آيات
بينظير الهي كلام از پس نيز آن بلاغي ارج اين ، بر علاوه
چون سخني آسمان گنبد كه ميرسد بهنظر جهت اين از و است
(ع)علي چون مردي پيدايش شرايط زيرا.نخواهدشنيد او سخن
درك براي نيز حضرت آن ياران رو اين از.بود نخواهد فراهم
و نغز سخنان و استوار و ژرف حكمتهاي و الهي مسائل عميقتر
به را وي سخنان و بودند حضرت ملازم قلب صميم از زيبا ،
صحابه عصر از پس و ميكردند حفظ ميسپردند ، دل گوش
داشته رواج حسنه سنت اين همواره محدثين بين در بزرگوار ،
اهتمام نهجالبلاغه حفظ به كريم قرآن از بعد كه است
.ميورزيدهاند
اشاره افراد اين به ميتوان نهجالبلاغه حافظين جمله از
:كرد
بوده رضي سيد عصر به نزديك كه كاشاني جمالالدين قاضي -1
.است
.ق.سال 564ه به متوفي فاروقي محمد ابوعبدالله -2
.ق.سال 1280ه به متوفي حائري مكي محمد سيد -3
.عاملي حافظ مروت حسين محمد شيخ -4
كلي شمردن بر و نهجالبلاغه حافظين استقصاء كه است روشن
و نكردند اظهار آنها از برخي زيرا نيست ، ممكن آنها
بخشهاي حافظ كه هم برخي و است نكرده ضبط تاريخ را برخي
چنان.نميشدند آورده حساب به بودند نهجالبلاغه از خاصي
هجري دوم قرن برجسته نويسندگان از كه كاتب عبدالحميد كه
راحفظ (ع)علي خطبههاي از خطبه من 70:ميگويد است قمري
.ماند باقي درجوشش همواره و جوشيد ذهنم آن از پس و كردم
سخنان از فصل صد من:ميگويد عرب نامدار خطيب ابننباته
.بود بيپايان گنجي برايم همانها و كردم راحفظ (ع)علي
و تحليل و تجزيه منظور به وبلاغت ادب ارباب از برخي *
و برآمده شهير بلغاي و ادبا ساير با (ع)علي سخنان مقايسه
انجام جالبي موشكافيهاي و باريكبيني راه اين در
كلام ژرفاي از نهان جلوههايي راستا دراين.دادهاند
مخالفان و موافقان كه ميگردد مكشوف خوانندگان بر حضرت
بر را اعتراف نام بتوان شايدميشوند تحسين به ناگزير
نظر.گذاشت غيرشيعي سخنشناسان برخي سوي از نقد گونه اين
چيست؟ مورد اين در شما
ابن مثال عنوان به هستم ، موافق نامگذاري اين با هم من *
اديبي او.است هجري هفتم قرن معتزلي علماي از الحديد ابي
شيفته سخت ميدانيد كه چنان و است چيرهدست شاعري و ماهر
خويش خودشيفتگي كتاب خلال در ومكرر است (ع)علي مولا كلام
شرح مقدمه در ابنابيالحديد.ميدارد ابراز را
خالق سخن از را علي سخن حق به:ميگويد خويش نهجالبلاغه
(تازيان ميان در) خواندهاند فراتر مخلوق سخن از و فروتر
او از را نويسندگي و خطابه دوفن همگان راستي به
.فراگرفتهاند
نامدار استاد و رئيس و مصر اسبق مفتي عبده محمد شيخ
با را او وطن از دوري و تصادف كه است افرادي از الازهر ،
ميكشد شيفتگي به آشنايي اين و ميكند آشنا نهجالبلاغه
نسل ميان در آن تبليغ و مقدس صحيفه اين شرح به شيفتگي و
ميان در:ميگويد شرح آن مقدمه درميگردد منجر جوان
از بعد (ع)علي سخن معتقدند اتفاق به همه زبان عرب مردم
و معنيترين پر و بليغترين شريفترين ، نبوي ، كلام و قرآن
.است سخنان جامعترين
خطبههاي بر مشتمل نهجالبلاغه:ميگويد بغدادي آلوسي
خالق سخن دون و مخلوق سخن فوق كه است (ع)اميرالمومنين
.است مجاز و حقيقت طرق مبتكر و اعجاز رتبه به نزديك.است
به (ع)اميرالمومنين رحلت از پس ق.ه سال 400 در سيدرضي *
طرحهاي در ميدانيم.است پرداخته نهجالبلاغه جمعآوري
نقش علمي مراجع و منابع به مستقيم دسترسي تحقيقاتي
به توجه با لطفا.دارد تحقيقي اثر غناي در بسزايي
براي استفاده مورد اسناد تاريخي ، مسائل و جنبهها
.بفرماييد توضيح را نهجالبلاغه جمعآوري
به ادب و بلاغت و فصاحت زاويه از سيدرضي كه آنجا از *
در آمده فراهم آثار است ، نگريسته (ع)علي حضرت سخنان
به.است ادبي و بلاغي قوي شاخصههاي داراي نهجالبلاغه
"نهجالبلاغه" را خويش منتخب مجموعه نام دليل همين
نداده اهميتي مدارك و ماخذ ذكر به رو اين از.است ناميده
و مدرك اصلا كه نيست معني بدان اين كه است واضح پر.است
موارد برخي در بلكه است ، نشده ذكر نهجالبلاغه در ماخذي
را كتابي و منبع نام خاص موارد در و مطلب تناسب به
دكتر.است آمده آنجا در نامه يا خطبه آن كه ميبرد
است شده سند ذكر نهجالبلاغه در كه مورد به 16 مصطفوي
از نهجالبلاغه مولف كه دليل همين به شايد.ميكند اشاره
است داده نشان توجه (ع)اميرالمومنين سخنان به خاصي بعد
نهجالبلاغه استناد در كه است داده فرصت افراد برخي به
تصور سيدرضي منشات از را آن و كنند ترديد (ع)علي به
.نمايند
ابن به معروف بكر ابي بن ابراهيم احمدبن اولينبار براي
و سيدرضي بين را كتاب اسناد در شبهه (608681) خلكان
ميخواهد ضمني طور به و ميكند مطرح مرتضي سيد برادرش
(ع)علي به كلام اصل اسناد در شبهه اظهار براي را معني اين
چنين خود "الاعيان وفيات" كتاب در وي.كند القاء
از مجموعهاي كه نهجالبلاغه كتاب در مردم":مينويسد
آن مرتضي سيد كه دارند اختلاف است ابيطالب بن علي كلام
سخن كتاب آن كه شده گفته و رضي سيد يا است كرده جمع را
را آن كه است كسي همان كتاب آن واضع بلكه نيست ، (ع)علي
".است داده نسبت (ع)علي به و كرده جمع
كتاب در (764) صفدي مانند كساني نيز وي از بعد چند هر
"مرآهالجنان" كتاب در (768) يافعي و "بالوفيات الوافي"
شبهه اما كردهاند تكرار و اخذ را خلكان ابن قول همان
.نيست ملاحظه قابل ظاهرا آنها
فوقالعاده و كبير شارح (655) معتزلي ابيالحديد ابن
رضي شريف به را كتاب تدوين و جمع نهجالبلاغه ، دقيق
انتساب درباب احتمال كمترين است ، معتقد و ميدارد منسوب
شبهه كه ميدهد نشان سپس وي.ندارد وجود مرتضي سيد به آن
وي.ندارد اساسي و پايه باب اين در بعدها خلكان ابن
نهجالبلاغه استناد در كه را كساني چشمان تعصب":ميگويد
منحرف صحيح و آشكار راه از را آنها و كور كردهاند ترديد
غالب برما ترديد و شك باب اين در اگر كه زيرا.است ساخته
و اعتماد نبايد سخني هيچ استناد صحت به ديگر آيد ،
".كرد اطمينان
و "النبويه مجازات" كتاب دو در عليه رحمهالله سيدرضي
ياد اثري عنوان به نهجالبلاغه از خويش "التاويل حقايق"
.است كرده تدوين و جمع را آن خود كه ميكند
كتاب تدوين و جمع اسناد شيعه ، ماخذ و روايات در
جاي و است رسيده تواتر حد به رضي سيد به نهجالبلاغه
.نميگذارد باقي باب اين در را شبههاي هيچگونه
او مقلدين و خلكان ابن شبهه ابطال بر دليل روشنترين
و جمع به سيدرضي از قبل كه است كساني كتب به مراجعه
عبدالزهرا سيد كه كردهاند مبادرت (ع)علي سخنان تدوين
.ميكند ذكر مورد را 22 آنها تعداد خطيب حسيني
است؟ رسيده ما دست به نهجالبلاغه از شروحي چه *
و فهميده مطالعاتم در بنده و داريم اطلاع كه آنجا تا *
كتابي هيچ كريم قرآن از بعد اسلام دنياي در دريافتهام ،
خود به را صاحبنظران و دانشمندان نظر نهجالبلاغه چون
درباره و نشده ترجمه مختلف زبانهاي به و است نكرده جلب
كلمات كاشف و مصادر و مستدرك و تفسير و تعليق و شرح آن
بزرگ آقا شيخ مرحوم كه چنان.است نشده تهيه و نوشته
ميبرد نام را ترجمه و شرح 147"الذريعه" كتاب در تهراني
خطيب حسيني عبدالزهرا سيد.نوشتهاند شيعه علماي فقط كه
متذكر را ترجمه و شرح ، 143"نهجالبلاغه مصادر" كتاب در
مستدرك" كتاب در نوري محدث گفته براساس.ميشود
"الكنيوالالقاب" كتاب در قمي محدث و "نهجالبلاغه
او خود و است بيهقي ابوالحسن نهجالبلاغه شارح نخستين
من از پيش سابقين فضلاي از كسي":است گفته نيز
".است نكرده شرح را نهجالبلاغه
شروح همه ميان از شرح چهار كه كنم اشاره بايد خاتمه در
و است مشهورتر زبانان فارسي ميان در امروزه نهجالبلاغه ،
شرح دو.ميشود واقع همگان استفاده مورد آن مكرر چاپهاي
.شيعه عالمان از مشهور شرح دو و تسنن اهل عالمان از متقدم
:از عبارتند شرحها اين
قرن 7) معتزلي ابيالحديد ابن اثر "نهجالبلاغه شرح" -1
(قمري هجري
متوفي مصر ، مفتي عبده محمد شيخ اثر "نهجالبلاغه شرح" -2
سال به
قمري هجري 1323
قلم به فارسي ، زبان به "نهجالبلاغه شرح و ترجمه" -3
الاسلام فيض نقي علي سيد شادروان
مفصل اثر فارسي ، زبان به "نهجالبلاغه شرح و ترجمه" -4
جعفري محمدتقي استاد مرحوم
عليزاده مهدي :از وگو گفت
|