ديده شكنجه روحهاي شفاي
برمي‌گردم دوباره
رفتار و نگرش بر وابستگي الگوي نقش
در بيمار سه به جوان يك كليه دو و قلب
شد زده پيوند تهران
دوشنبه روزنامه‌آريا مسئول مدير دادگاه
شود مي برگزار
است ايدز به مبتلا بيماران مرگ اصلي عامل فقر
را آوا نشريه مديرمسئول جديد منصفه هيات
شناخت مجرم
ديده شكنجه روحهاي شفاي
هابه كشور بيشتر در را مشابهي شكنجه روش‌هاي اساسا
كه همزمان به‌طور گوش ، دو هر به زدن سيلي.مي‌برند كار
يا خود به تجاوز مي‌شود ، گوش پرده پارگي به منجر اغلب
حد تا شونده سرشكنجه نگه‌داشتن الكتريكي ، شكنجه همسر ،
است انسان مدفوع به آلوده كه زيرآبي خفگي
:اشاره
واقعيتي سياسي زندانيان روحي و جسمي اذيت و آزار و شكنجه
آثار.مي‌خورد به‌چشم جهان كشورهاي از بسياري در كه است
است ممكن اگرچه اذيت‌ها و آزار از نوع اين جسمي علائم و
تا اعمالي چنين روحي اثرات اما يابد بهبود چندي از پس
همراه ديده شكنجه فرد با عمر آخر تا حتي شايد و مدتها
را درمانگاهي دانمارك در كپنهاك دانشگاه است چندي.است
.است ديده شكنجه روحهاي شفاي آن از هدف كه كرده داير
از يكي دردهاي و زندگي به كوتاه نگاهي مي‌خوانيد آنچه
.است درمانگاه اين فعاليت‌هاي از گزيده‌اي ونيز قربانيان
رهايي دروني‌اش دردهاي از اينكه از نااميد ميگوئل‌لي
كپنهاك در دانشگاه بيمارستان در درمانگاهي به روزي يابد ،
را بيمارستان كاركنان سفيد روپوش وقتي اما.رفت دانمارك
.لرزيد تنش ديد ،
!چيست؟ موضوع":پرسيد او از دكتر
عليرغم اماداشت بدي بسيار خاطره.بزند حرفي نتوانست
در كه ميخي مثل سردردهايش گشود ، دهان داشت ، كه اضطرابي
به و آمدند سراغش به دوباره باشند ، كرده فرو جمجمه‌اش
و بزند فرياد مي‌شدند باعث كابوسهايي آنها همراه
.بترساند و كند بيدار خواب از ناگهان را خانواده‌اش
او همدردي ميگوئل.مي‌داد گوش او حرفهاي به دقت دكتربا
بالاخره و.كرد اعتماد او به نتيجه در مي‌كرد ، احساس را
وقتي متمادي ، شبهاي شكنجه ، اتاق در":گفت او به
الكتريكي شوكهاي مي‌كردند ، وصل سيم به را سرم شكنجه‌گران
وصل برق جريان گوش‌هايم به مي‌دادند ، من به زجرآور
".مي‌كردند
:گفت ميگوئل.پرسيد سفيد روپوش‌هاي درباره دكتر
هميشه.مي‌پوشيدند سفيد روپوش‌هاي شكنجه اتاق در دكترها"
آن در.است نمرده فرد كه شود مطمئن تا بود آنجا در دكتري
".مي‌كرديم مرگ آرزوي لحظه
خانواده‌اي سرپرست و اتحاديه احترام مورد رئيس زماني لي
و شيلي در شكنجه و زنداني سال سه از پس حالا ، .بود گرامي
شده ضعيف روحي و جسمي لحاظ از دانمارك ، به تبعيد سال سه
.است
شكنجه‌ها آن چقدر كه مي‌فهمند مي‌گويند او به دكترها
كه مي‌كنند يادآوري او به آنها امااست بوده وحشتناك
با بايد كه است زماني حالا.است شده تمام ديگر حالا
.بيايد كنار زندگي
حالا تا لي اما مي‌گويند او به همه كه است موضوعي اين
تمام كتك‌زدن وقتي كه بفهماند كسي به است نتوانسته
.است نشده تمام شكنجه هنوز مي‌شود ،
بود؟ درد بدترين جسمي شكنجه‌هاي آيا":پرسيد او از دكتر
احساس به وادار را شما آنها كه نبود اين درد بدترين آيا
احساس طور اين هنوز آيا مي‌كردند؟ شرمندگي و گناهكاري
"!نمي‌كنيد؟
.شد جاري چشمانش از اشك سيل
روحيه‌ات اينكه براي گران شكنجه":گفت او به جنفك دكتر
را تو ببرند ، بين از را خود به اعتماد يا كنند ، خراب را
آنان عليه دوباره هرگز شوند مطمئن كه مي‌كردند ، شكنجه
به بايد تو اما كنيم ، كمك تو به مي‌توانيم.نمي‌زني حرفي
افتاده ، اتفاق زندان در كه آنچه باشي ، معتقد اصل اين
".است بوده آنان تقصير نبوده ، تو تقصير
دكتر.مي‌فهميد كه بود كرده پيدا را كسي بالاخره او
بشر تاريخ كور نقطه قرنهاست ، شكنجه":مي‌گويد امروزه
به شده ، تاسيس سال 1979 در كه درمانگاه اين.است بوده
".است شده داده اختصاص شكنجه‌شدگان
مي‌كردند ، فكر مردم كرد ، كار به شروع جنفك دكتر وقتي
خارجي وجود ديگر كه است خودكامه رژيم‌هاي به منحصر شكنجه
پنج و هشتاد و صد از سوم يك است ، شايع هنوز اما ندارد ،
مقابل در يا مي‌كنند اعمال را شكنجه ملل سازمان عضو كشور
.نمي‌دهند نشان عكس‌العملي آن از استفاده
درك.است كشورها از بسياري سياست شكنجه ، با همراه زندان
دكتر.كرد متحول را جنفك دكتر زندگي وحشتناك ، مطلب اين
كه را جهل و بي‌عاطفگي پرده‌هاي اينكه به عزم با جنفك
تشكيل را سمينارهايي بزند كنار است شكنجه پرورش بستر
كرده جمع‌آوري پول و انداخته راه به را اجتماعاتي داده ،
در شكنجه‌شدگان معالجه مركز صد از بيشتر امروزه:است
و اواست او تلاش‌هاي مديون كه دارد وجود دنيا سراسر
.كرده‌اند متحول را نفر هزار دهها زندگي حال به تا گروهش
كه است شده باعث بشردوستانه اقدام دراين جنفك دكتر توفيق
اروپا سال چهره عنوان به را او دايجست ريدرز نشريه
.برگزيند
كار هابه كشور دربيشتر را مشابهي شكنجه روش‌هاي اساسا
اغلب كه همزمان به‌طور گوش ، دو هر به زدن سيلي.مي‌برند
همسر ، يا خود به تجاوز مي‌شود ، گوش پرده پارگي به منجر
خفگي حد تا شونده سرشكنجه نگه‌داشتن الكتريكي ، شكنجه
از ديگر يكي.است انسان مدفوع به آلوده كه زيرآبي
شونده شكنجه پاهاي كف به كه است كردن فلك رايج ، شيوه‌هاي
.مي‌زنند هستند ، هوا به رو اغلب كه
پاي با تا مي‌كنند وادار را شونده شكنجه اوقات گاهي
.برود راه شيشه خرده روي برهنه
دايجست ريدرز:منبع
اليادراني كدخدايي نسرين:ترجمه
برمي‌گردم دوباره
تربيت و اصلاح كانون بچه‌هاي با
.است هيكل درشت خيلي.است خندان تو آيد مي در از وقتي
:مي‌گويد مددكار.نمي‌كنم باور است ساله مي‌گويد 13 وقتي
شوخي است ، صالح نامش مي‌گويد وقتي.است ساله واقعا 13
.مي‌خندد فقط اينجايي؟ در و شده‌اي ناصالح چرا پس مي‌كنم
اينجايي؟ چرا بگو؟ خودت از:مي‌پرسم
با اولش.اينجا آمدم كه است بار ششمين:مي‌خندد مي‌خندد ،
.شده ختم ولگردي با حالا تا و شد شروع دوچرخه‌دزدي
نداري؟ مادر و پدر مگر چرا؟ -
وقتي.گرفتند طلاق همديگر از آنها اما.دارم چرا -
جرم به اينكه تا.نداد راه مرا مادرم پيش برم مي‌خواستم
خانه‌شان ، رفتم و بيرون رفتم كه بعد.اينجا آمدم ولگردي ،
.نكنم پيدايش من كه بود كرده عوض را خانه‌اش
چرا؟ -
از متعجبيم دو هرنيز من و مي‌آيد زده حيرت نظر به
نمي‌خواهد؟ يا نخواسته را فرزندش مادري چرا اينكه
.نمي‌آيد خوشش من از لابد.نمي‌دانم:مي‌گويد تعجب با
مي‌آوردي؟ در پول كجا از بود؟ چي درآمدت -
.گدايي راه از:دوباره مي‌خندد
شكلي چه نيست معلوم رنگي ، قهوه‌اي لكه‌هاي گونه‌اش روي
غريبي تضاد صورتش درشتي با كه ريزي دندانهاي.ساخته‌اند
.مي‌كند خنده مهمان را تو هردم ، دارد ،
بود؟ خوب درآمدت -
يك كرج ، توي بودم نشسته اول روز يعني روز ، يك آره ، -
(.مي‌آورد در را !گدا مدل نشستن اداي بعد).نشستم ساعتي
مي‌گفتند نمي‌دادند ، پول بعضي‌ها.شد جمع پول تومان 600
.كن كار برو مي‌گفتند هم بعضي‌ها.خوبست كه وضعت سرو
.مي‌دادند پول هم بعضي
مي‌كني؟ كار چه بيرون بروي اينجا از وقتي -
:مي‌گويد لحن همان با مي‌آيد ، زده حيرت بازهم نظر به
.همينجا برمي‌گردم دوباره وقت چند از بعد است ، معلوم
چرا؟ !كنم تعجب كه است من نوبت بار اين
جايي.ندارم را كسي چون ! معصومانه و است ساده سخت جوابش
.ندارم را
مي‌خوابي؟ كجا شبها هستي ، بيرون كه وقتي -
.نمي‌كند اذيتم كسي پارك ، خيابانهاي گوشه پاركها ، توي -
.مي‌زند حرف شل خيلي.نمي‌بيند مرا كسي گاهي حتي
باشي؟ كجا داري دوست -
بروم مي‌خواهد دلم اما.خوبه هم سبز خانه بهزيستي ، -
كاخ ، ديدن مي‌روي روز هر آزادي ، سبز خانه توي.بهزيستي
.را خيابان‌ها را ، لباس‌ها مي‌بيني ، را مغازه‌ها -موزه‌ها
.بهزيستي بروم مي‌خواهد دلم اما..
بشوي؟ كاره چه شدي بزرگ وقتي كه كرده‌اي فكر حالا تا -
مي‌برم گمان كه مي‌شود باز خنده به چنان بزرگ دهان آن
تو فقط.نكردم فكر رويش نه ، :نداريم كوچك دل‌هاي از خبر
همين توي مي‌خواهد دلم.بيرون بروم اينجا از كه فكرم
.نمي‌آيد خوشم فرم لباس از.بگردم شخصي لباس با محوطه
شده ، پنهان كودكي بزرگ ، هيكل اين توي بگويم بايد آخر در و
.حمايت نيازمند سخت و خواب كارتن آسيبپذير ،
داري؟ دوست غذايي چه -
لبش گوشه‌هاي در بازهم داد ، قورت كه را دهانش آب
و جوجه‌كباب -مرغ.گوشتي غذاهاي:بود روان آب باريكه‌هاي
تكرار كوچك بچه‌هاي مثل) دارم دوست ماست با را قاطي پلو
(...ماست مي‌كند
مهدوي مرضيه
رفتار و نگرش بر وابستگي الگوي نقش
وابستگي الگوي سنجش در افراد نظر جدول
رستوراني در شام صرف به را شما صميمي‌تان دوست كنيد فرض
جوابي چه مي‌باشد گران خيلي آن هزينه كه است كرده دعوت
مي‌دهيد؟
نگرشتان جمله از دارد بستگي مختلفي عوامل به شما پاسخ
شناخت و فرد نگرش.تان روابط ماهيت و دوست خود ، به نسبت
.است كودكي دوران اوليه تجارب از متاثر روابط ارزيابي و
و اسباببازي شما براي مادرتان كودكي دوران در مثال براي
مي‌كردند برخورد شما با طوري ولي.مي‌خريد گراني لباسهاي
نيز اكنون.مي‌كرديد گناه احساس آنها از استفاده از كه
.دهيد منفي پاسخ دوستتان به شايد كودكي تجارب تاثير تحت
.است متفاوت فوق سئوال به افراد پاسخ پس
وابستگي الگوهاي درباره بررسي در شيور فيليپ و هرن كندي
بزرگسالان نظر كه رسيدند نتيجه اين به مادران به نوزادان
تاثير صميميت و محبت پذيرش بر ديگران و خود به نسبت
.مي‌گذارد
نشان را وابستگي الگوي سه دانشجويان روي بر آنان مطالعات
به مي‌كردند امنيت احساس كه دانشجوياني درصد مي‌دهد550
و بودند راضي و شاد روابطشان از و داشتند اعتماد ديگران
درصد نمي‌ترسيدند250 صميمانه ارتباط برقراري از
همسر از كمتر گروهها ساير با مقايسه در منزوي دانشجويان
.مي‌ترسيدند صميمي روابط برقراري از و مي‌كردند حمايت
و بودند گرا افراط عاطفي نظر از مضطرب دانشجويان 20درصد
علاقه و بودند احساساتي‌تر و حسودتر ديگران با مقايسه در
همانطور.داشتند همسر با صميمانه روابط داشتن به بيشتري
مورد در گروه عقايد 3 است شده داده نشان يك جدول در كه
امنيت احساس كه دانشجوياني.مي‌باشد متفاوت ديگران و خود
اكثر داشتند عقيده و بودند راحت‌تر ديگران با مي‌كردند
.هستند خوش‌قلب و خوب مردم
دايجست ريدرز
مودب الهام :مترجم
در بيمار سه به جوان يك كليه دو و قلب
شد زده پيوند تهران
:كرد اعلام تهران پزشكي علوم دانشگاه :گروه‌اجتماعي
جعفرزاده 17 مرتضي شادروان كليه دو و قلب پنجشنبه بامداد
بيمار سه به وي ، دم اولياي رضايت اعلام دنبال به ساله
.شد زده پيوند كليه و قلب نيازمند
دكتر بيمارستان در قلب پيوند عمل گزارش اين براساس
دكتر و ماندگار حسين محمد دكتر سرپرستي به تهران شريعتي
.شد انجام ساله لطيفي 28 مينا خانم روي بر كريمي عباسعلي
بيمارستان عروق و قلب پيوند و جراحي بخش اعلام براساس
خبر مخابره زمان تا بيمار وضعيت تهران شريعتي دكتر
جدا مصنوعي تنفس دستگاه از بيمار و است رضايتبخش كاملا
.است برخوردار كامل هوشياري از و شده
در نيز مرحوم اين كليه دو:مي‌افزايد گزارش اين
و عاملي جبل دكتر سرپرستي به (ره)خميني امام بيمارستان
اللهيار و ساله احمدي 17 شاه حامد آقايان به آيتي دكتر
.شد پيوندزده ساله رضازاده 38
كرده نشان خاطر گزارش اين در تهران پزشكي علوم دانشگاه
قلب ، 2 پيوند مورد شريعتي 19 بيمارستان در تاكنون كه است
قلب و شده حفظ بيمار قلب) سينه يك در قلب پيوند 2 مورد
شده زده پيوند بيمار قلب كنار در كمكي عنوان به اهدايي
است شده انجام ريه دو و قلب همزمان پيوند مورد يك و (است
.مي‌باشد جهاني استانداردهاي حد در پيوندها اين نتايج كه
در تير 1372 در 18 ايران در موفقيت‌آميز قلب پيوند اولين
محمدرضا قلب آن طي كه گرفت انجام شريعتي دكتر بيمارستان
نام به بيماري سينه در بود شده مغزي مرگ دچار كه بيشه‌اي
.گرفت جاي ساله تيل 12 بالغ مجيد
پيشرفته عارضه علت به قلب پيوند از قبل كه تيل بالغ مجيد
اينك هم نداشت ، را فعاليت كمترين انجام توانايي قلب عضله
در خود فعال زندگي به قلب پيوند عمل از سال هفت گذشت با
.مي‌دهد ادامه سالگي 19
دوشنبه روزنامه‌آريا مسئول مدير دادگاه
شود مي برگزار
روز تهران استان دادگستري :اجتماعي گروه
كل شكايت‌رئيس دنبال به:كرد اعلام پنجشنبه‌دراطلاعيه‌اي
حسين العموم ، مدعي عنوان به تهران استان دادگستري
نبوي مرتضي سيد و كيهان روزنامه شريعتمداري‌مدير
.شدند دادگاه‌احضار به رسالت روزنامه مديرمسئول
احضارمديران علت تهران استان دادگستري عمومي روابط
برخي درخصوص مطالبي روزنامه‌راانتشار دو اين مسئول
استان‌تهران دردادگستري مطروحه قضايي پرونده‌هاي
.كرد اعلام نوارسازان و احمدي رضا اتهامي مانندپرونده
از اطلاعاتي هرگونه انتشار اطلاعيه ، اين براساس
مجازنيست دادگاه راي شدن قطعي قبل‌از قضايي پرونده‌هاي
رساني‌درخصوص اطلاع هرگونه مقررشده برآن وعلاوه
ازسوي صرفا تهران استان دردادگستري مطروحه پرونده‌هاي
.شود انجام دادگستري عمومي‌اين روابط
و تيرماه دوشنبه 20 درروز:مي‌افزايد اطلاعيه اين
به رسيدگي جلسه جاري چهارشنبه 22تيرماه روز همچنين
و آريا روزنامه مسئول مديران اتهامات
عمومي درشعبه 1408دادگاه هفته‌نامه‌اميدزنجان
.خواهدشد مطبوعات‌برگزار منصفه هيات باحضوراعضاي
است ايدز به مبتلا بيماران مرگ اصلي عامل فقر
داروهايي قيمت نسبي آوردن پائين وجود با :اجتماعي گروه
مبتلا مرگ‌وميرافراد از جلوگيري در چشمگيري تاثير كه
هستند گران آنچنان داروها نوع اين هنوزهم دارند به‌ايدز
قادر آفريقا قاره در ايدز به ازمبتلايان معدودي تنها كه
.باشند مي آنها خريد به
.بي تلويزيوني شبكه از نقل به خبر مركزي واحد گزارش به
است آفريقايي كشورهاي جمله زامبيااز كشور سي.بي
.هستند ايدزمبتلا وويروس بيماري به آن جمعيت از كه‌انبوهي
است نفرشاغل يك تنها نفر پنج هر از كه زامبيا شمال در
داروهاي خريد به قادر به‌ايدز ازمبتلايان يك هيچ
پنج اين‌داروها ماهانه مصرف هزينه چون نيست گران‌قيمت
.است شاغل افراد حقوق برابر
كه دارد بالايي نرخ چنان زامبيا در مردان وميردربين مرگ
.است يافته كاهش سال مردان‌به 32 متوسط سن
تشكيل ساله نوزده تا جوانان 15 را ايدز بيشترقربانيان
تدابير رغم به دارد ، آن از موجودحكايت آمار.مي‌دهند
همچنان آفريقا قاره در ايدز به مبتلايان شمار پيشگيرانه
.است افزايش به رو
را آوا نشريه مديرمسئول جديد منصفه هيات
شناخت مجرم
جلسه نخستين در مطبوعات جديد منصفه هيات اعضاي
آوا نشريه دادگاه
مديرمسئول مطبوعات جديد منصفه هيات اعضاي :اجتماعي گروه
.شناختند مجرم را آوا هفته‌نامه
منصفه هيات اعضاي تهران ، دادگستري عمومي روابط گزارش به
شكايات موارد در را آوا هفته‌نامه مديرمسئول ايزدي مصطفي
وزارت اصفهان ، استان اطلاعات كل اداره سابق كل مدير
كاوه ، اصفهان ، كميل روحانيت ويژه دادگاه دادستاني اطلاعات ،
نيروي اطلاعات حفاظت نجف‌آباد ، بسيج و پاسداران سپاه
.شناخت تخفيف مستحق اما مجرم مدعي‌العموم و انتظامي
را متهم قم سپاه شكايت مورد يك در منصفه هيات همچنين
مطبوعات بر نظارت هيات شكايت مورد در و ندانست مجرم
به را پرونده هيات اين نماينده حضور عدم به‌دليل
.كرد ارجاع هيات‌نظارت
اعلام هفته اين طي آوا هفته‌نامه مديرمسئول دادگاه راي
.مي‌شود
|
