شدن نو نوبه ضرورت و سازي الگو
(دوم بخش) سازي الگو انديشه و امروز انسان
: اشاره
" سازي الگو انديشه و امروز انسان " مقاله نخست شماره در
در الگو مفهوم ، الگو واژه مختلف معاني و تعريف
شماره اين در ، گذشت نظرتان از شناسي جامعه و روانشناسي
فرمند نخبگان ، اليت و نخبه معناي به الگو همچون مباحثي
. گذرد مي نظرتان از الگو ضرورت و اهميت و
انديشه گروه
كانادا ، مونرال دانشگاه جامعهشناسي استاد روشه ، گي
ضرورت يك علوم همه در الگو به توسل كه است معتقد
انديشمندان فلاسفه ، اكثر كه چرا است ، اجتنابناپذير
بحث به انسان اجتماعي زندگي درباره كه ومحققان
توسل تصاوير ، از بعضي يا مشابهت به همواره ، پرداختهاند
دليل اين به و كنند معرفي را بتوانندجامعه تا جستهاند
حدي به فرار و چندگانه غامض ، است امري اجتماعي واقعيت كه
كليت در را واقعيت اين داردكه توانايي كمتر انسان ذهن كه
اين از بتوان كه آن براي ، سپس كند درك آن پويايي و
متشكلش وعناصر اجزاء به را آن و گفت سخني پيچيده واقعيت
يكديگر با كامل جوامع كه منظور بدين يا كرد ، تجزيه
ميان قياس اين بپردازيم ، قياس به مجبوريم شوند ، مقايسه
شناخته و ساده موجودات و اشياء با و پيچيده جامعه
شدهتر شناخته ميرسد نظر به آنچه از كم دست يا -شدهتري
اطلاق "الگو" آنها به اصطلاحا كه ميگيرد انجام -باشند
(8).ميشود
با "الگو" فرانسوي ، شهير جامعهشناس دوركيم انديشه در
.مييابد ترادف اجتماعي ، امر يك عنوان به قالب و "سنت"
به سنتها و الگوها از مجموعهاي به خود نظريه در وي
دوركيم عقيده به.ميكند اشاره فردي رفتارهاي هادي عنوان
و دارد وجود فرد از جداي واموراجتماعي است پايدار جامعه
.ميكند رهبري و راهدايت فردي رفتارهاي
"عرفي الگوهاي" ،"گرا طبيعت گرايي رفتار" منطق در
ميتوانند ظاهري هيئت و ، مد آرايش پوشيدن ، لباس درمورد
نظر در "خودماني ارتباط"و "خودتصويري" شاخصهاي بهعنوان
.شوند گرفته
بدين.است "عمل" و "عامل" بين الگو گرايانه لذت بينش در
افراد همه يكسان هدايت و كنترل ميداردكه بيان وسيله
.نيست ميسر گروه براي
و "مادي" عمده الگوي نوع دو كلي ، طور به شناسي ، درجامعه
:وجوددارد "صوري"
"ارگانيك" و "مكانيك" الگوي نوع دو به:مادي الگوهاي (الف
در كه است "عليت اصل" نتيجه مكانيك الگوي.ميشود تقسيم
.ميدهد قرار الگو را "انسان بدن"، زنده ارگانيسم
زير صورت به را "صوري الگوي" دانشمندان:صوري الگوي (ب
و هادي ساخت:از است عبارت صوري الگوي كردهاند ، تعريف
است شده فراهم ذهني طور به كه سادهاي نسبتا منطقي
اصلي واقعي نظام در كه است ساختي ويژگيهاي همان اماواجد
(9).دارد وجود
روابط نماياندن براي تجريدي طريقهاي سازي ، مدل بنابراين
فراگردهاي از مدلسازي.است اجتماعي پديدههاي فيمابين
كامل بهطور را بالفعل اجتماعي جهان لزوما اجتماعي
(10).ميرساند كمك امر اين به و ميسازد
اليت و نخبه معني به الگو -ب
در و آمده مختلف معاني به لغت جهت از "نخبه" كلمه
مانند و ابرمرد برجسته ، برگزيده ، مترادف فارسي فرهنگهاي
براي ميلادي هفدهم قرن در "elite"لفظاست شده ضبط اينها
بعدها و ميرفت بهكار خاص مرغوبيت با كالاهايي توصيف
نظير برتر ، اجتماعي گروههاي به اشاره براي آن كاربرد
گسترش اشرافيت عاليتر مراتب يا ضربتي نظامي واحدهاي
.يافت
زبان در "نخبه" لفظ شده شناخته كاربرد قديميترين
سال 1823براي در آكسفورد ، فرهنگ نوشته برطبق انگليسي
در اصطلاح اين اما.است بوده اجتماعي گروههاي به اشاره
و نوزدهم قرن اواخر تا اروپا اجتماعي و سياسي نوشتههاي
متداول وسيع بهطور دهه 1930 تا امريكا و بريتانيا در
طريق از مزبور اصطلاح كه بود هنگام اين در فقط و نشد
نوشتههاي بهخصوص و نخبگان درباره جامعهشناسانه نظريات
(11).يافت رواج دوپارتو ويلفرد
دو به را نخبه انگليسي هنديالاصل جامعهشناس باتامور
"مفهومي" جنبه اول تعريف:است نموده تعريف مختلف شيوه
بفرد منحصر و ويژه خصوصيات به است اشاره آن ، و دارد
در ، "حاكميت"و "اقتدار" اثر بر كه زبدگان و برگزيدگان
جنبه دوم تعريف.ميشوند واقع موثر جامعهاي تاريخي كنش
سياسي آيين يك از بخشي به است اشاره آن ، و دارد "مرامي"
خصوص به و جديد دموكراسي از انتقاد به يا مخالفت" در كه
.است شده مطرح "سوسياليسم
دوملاك براساس نخبگان اصطلاح معاصر جامعهشناسي" در
مصطلح نخبگان مفهوم.ميشوند تعريف نفوذ و اقتدار
كه هستند گروههايي و اشخاص از عبارت معاصر درجامعهشناسي
جا بر كه تاثيري و ميآورند بهدست كه قدرتي نتيجه در
يا و مينمايند اتخاذ كه تصميماتي وسيله به يا ميگذارند
بوجودميآورند ، كه هيجاناتي و احساسات ايدهها ، وسيله به
(12).ميشوند واقع موثر جامعهاي تاريخي دركنش
و سنتي نخبگان:ميشوند تقسيم مختلف انواع به نخبگان
نخبه گروه سياسي ، سمبوليك ، مالكيت ، تكنوكراتيك ، مذهبي ،
نخبگان فرهمند ، نخبگان ديوانسالار ، نخبه گروه روشنفكر ،
.آن وجز اخلاقي
فرهمند نخبگان
توسط "كاريزماتيك نخبگان" مفهوم به توجه بار اولين براي
دكتر.گرفت صورت خلدون ابن به معروف "محمد بن عبدالرحمن"
انديشههاي در پژوهشي" نام به خود كتاب در شيخ محمدعلي
از پس جامعهشناسان وافكار نظريهها شرح ضمن "خلدون ابن
"فره" موضوع:ميگويد و پرداخته "فره" موضوع به خلدون ابن
در آنان نزديكان و اجتماع برجسته رهبران كه شكوهي يعني
پرداخته بدان تفصيل به وبر ماكس و دارند مردم توده نظر
آشتياني دكتر.است آمده خلدون ابن كتاب در اشاره به است ،
فرمول" بين كه است معتقد "معرفت شناسي جامعه" كتاب در
نزد "عصبيت"وموضوع سورل" اسطوره" مفهوم و موسكا "سياسي
.دارد وجود شباهتهايي ابنخلدون
در بار نخستين كه بود اصطلاحي كاريزماتيك اقتدار ولي"
".گرفت قرار موردتوجه سلطه تحليلمفاهيم
و گوناگون چهرههاي داراي "كاريزما" وبر ماكس نزد در
و گسترده بسيار كاريزماتيك رهبر عمل وشعاع است متفاوت
اوليه مسيحيت فرهنگ از را "فر" اصطلاح وبر.ميباشد وسيع
.گرفت عاريت به "سوهم ردولف" از را "كاريزما" اصطلاح و
خودسپاري ملازم كاريزمايي سلطه هر:ميگويد وبر ماكس
انجام براي ميكند گمان كه است رهبر شخص به مردم توده
نه است عاطفي معنايش بنابراين ، .است شده دعوت رسالتي
اعتمادي بر سلطهاي چنين يك نيروي تمام كه چرا عقلاني ،
(13).است متكي چرا و بيچون
بافره پيشواي تنها امروز درجامعههاي وبر ماكس عقيده به
و خود ميان اسرارآميز و پدرانه ، معنوي پيوند ميتواند
(14).آورد پديد مردم انبوه
و نميكند رد را كاريزماتيك رهبريهاي ظهور شريعتي ، دكتر
انساني تحقق و اعتقادي ارزشهاي عيني تجسم امام:ميگويد
مكتب يك كه است حقايق ومريي محسوس ونمونه فكري مفاهيم
.بپرورد آن با را انسانها تا ميكوشد و ميخواند بدانها
واقعي وتجسم واقعيت و عينيت ، ايدئولوژي يك وي ، وجود در
و ونيكيها وايدهها ارزشها او در يعني دارد ،
.ميكنند زندگي و شدهاند پوست و خون و گوشت مسئوليتها
"كاريزما" چون مفاهيمي بر ، فوق عبارات در شريعتي دكتر
ارزشهاي به وفاداري و آگاهي "الهي بارقه" نوعي حضور و
سياسي آگاهيهاي انساني ، مافوق آگاهيهاي واخلاقي ، انساني
تاكيد ويژه اخلاقي خصوصيات و ايدئولوژيك و اجتماعي و
.ميگذارد صحه آن بر و ميكند
كاريزماتيك نفوذ در اصل مهمترين دين ، بيان و زبان در
ايشان ، شخص جاذبه نه -رهبر خود ويژگيهاي بر علاوه -رهبر
قرآني بلند مفاهيم بر بزرگواران و عزيزان اين تكيه بلكه
تشبث با نميتوان و است انساني وفضايل اسلامي ارزشهاي و
يك وماهيت رفتار از ناچيزي بخش كه امام "شخصي جاذبه" به
جاي خود در را (جهان عمومي نظامهاي در) كاريزماتيك رهبر
مورد را ديني راهبر واسلامي انساني خاستگاه ميدهد ،
.برد سوال زير را اسلامي ونظام قرارداد ترديد
با فقط و فقط اسلامي نظام در امام و رهبر نفوذ و جاذبه
اين ونقطه ميآيد بهدست (ص)محمدي ناب اسلام بر تكيه
بسط مردم به و آغاز خدا به وتوكل اسلام بر تكيه از جاذبه
به و ميگردد متجلي الگو و رهبر وجود در و ميشود داده
.ميشود ذوب رهبر متعالي ارزشهاي عبارتي ، در
و "ساز برگزيده تفكرات" خطر منتقدين كه آنچه رو اين از
.نيست بيش توهمي مينامند "كاريزماتيك رهبري با مخالفان"
كه را كاريزماتيك واقعا رهبر هيچ اسلام تاريخ در ما
با كه نميشناسيم باشد داشته را اسلام جهان رهبري ادعاي
دين حقيقت ،(حاكميت) "قدرت" و "مذهب" نيروي دو بر قدرت
كتاب به را خويش پندارهاي و باشد كرده تحريف مصلحت به را
خود فرمانهاي و پرستش به را ومردم داده نسبت (قرآن)خدا
.باشند واداشته
عمومي درنظامهاي كه آنچه -كاريزماتيك رهبر يك بنابراين
وراهنماي انگيزه توانست نخواهد هيچگاه -است معمول جهان
خط تعيين كه چرا باشد ، واقعي آرمانهاي از بخشي يا تمام
رابطه ايدئولوژيكي چارچوب با كلان سياستهاي و مشيها
مشيها خط اين به مربوط وارزشهاي وآرمانها دارند مستقيم
تعيين جامعالشرايط "فقيه" فقط را برنامهريزيها و
.بس و ميكند
الگوسازي ضرورت و اهميت
در نقشي چه الگوها دارد؟ وضرورت اهميت الگوسازي چرا
و قهرمان جستجوي در انسان چرا مينمايند؟ ايفا جامعه
اهميتي چه الگو شناختن است؟ بوده كامل انسان و سرمشق
وتكنيكي علمي بينش لحاظ از كه امروز انسان چرا دارد؟
دارد؟ "الگو"به نياز است شگفتانگيز عظمتي و قدرت داراي
انسان" الگوي آياانسانهابه كدامند؟ انسانيت معرفهاي
اروپا ، معلول نالههاي شما نظر به دارند؟ نياز "بودن
چرا نيست؟ معنويت سرمشق تعبيري ، به و زندگي سرمشق نداشتن
كه بااين امروز ، جوان نسل چرا پريشانند؟ جوانان امروز
است گذشته از قويتر عصرش مهمتر همه واز عملش و منطقش
؟...ميباشد؟ شخصيت تزلزل دچار
جامعهشناسان ، علماء از يك هر مذكور ، سوالات به پاسخ در
و رواني -اجتماعي تحليلهاي صاحبنظران و روانشناسان
شناختن "مطهري مرتضي شهيد استاد".كردهاند ارائه تربيتي
مسلمانان براي عزيز اسلام ديدگاه از را كامل انسان
ميگويد او.ميداند واجب و لازم امر يك جوانان خصوصا
بايد برسد انساني كمال به كه اين براي كامل مسلمان يك
انسان يا كامل انسان شناختن:گيرد قرار اسلامي تربيت تحت
واجب مسلمانان ما براي جهت آن از اسلام ديدگاه از نمونه
دارد ، را "سرمشق" و "الگو" و "مدل" حكم كه است لازم و
مي اسلام چون)باشيم كامل مسلمان يك مابخواهيم اگر يعني
خودمان انساني كمال به بخواهيم و (بسازد كامل خواهد
كه است اسلامي تعليم و تربيت تحت در فقط برسيم ،
(15)".شويم موفق ميتوانيم
دارد ادامه
:ها پانوشت و منابع
انتشارات جامعهشناسي ، نظريههاي.عباس غلام توسلي ، -8
.ص 143.تهران 1369سمت
.ص 144.همان -9
.حسن پويان ، .جامعهشناسي فرهنگ.نويسندگان گروه -10
.ص 486 تهران 1367 ، .پخش چاپ انتشارات
.عليرضا طيب ، .جامعه و نخبگان.بي.تيباتامور -11
.ص 21.تهران 1369 دانشگاه انتشارات
.نشرني منصور ، وثوقي ، .اجتماعي تغييرات روشه گي -12
.ص 153.تهران 1366
گهر ، نيك.وبر ماكس جامعهشناسي.ژولين فروند ، -13
.تهران 1362.نيكان نشر.عبدالحسين
استاد كتابي دكتر:مدرس.سياست مباني.عبدالحميد -14
ص تحصيلي 6965 سال.اجتماعي علوم گروه دانشگاهاصفهان
.310
- ص101 - صدرا انتشارات - كامل انسان - مطهري مرتضي -15
102
|