متعهد دانشور و روشنفكر عالم
فقيد استاد خدمات و اجتماعي و علمي منزلت در گفتاري
پاياني بخش - محلاتي مجدالدين آيهالله
اصلاحگر روشنفكر
شك" بر مبتني فلسفههاي پيدايش محصول را روشنفكران ظهور
اين اينجهت ، از.ميدانند سنتي ، عقايد به نسبت "نقد و
كه ميكنند جستجو اروپا تاريخ در بيشتر را اجتماعي پديده
انتقاد ضمن و كرد پيدا شيوع راسيوناليسم ، رنسانس ، عصر در
نوعي با نوين عصر پديداري (مياني قرون) سنتي جامعه از
نويد را پوزيتويسم قماش از هم آن علمگرايي ، و مدرنيسم
و دين با همواره روشنفكري چنين روابط لذا و است داده
":كه است بوده مطرح پرسش اين اساسا و بوده منفي مذهب
(2)!؟"باشد روشنفكر ميتواند ديندار يك آيا
جامعه يك به منحصر روشنفكري نه كه است اين واقعيت ولي
دين ، با همگي روشنفكران نه و است اروپا هم آن خاص ،
:بلكه.دارند سرناسازگاري
قائل و است داشته وجود بشري ، تمدنهاي تمامي در روشنفكري"
نظرگاه از است ، غربي پديدهاي روشنگري كه امر اين به شدن
از عامتري مفهوم دنبال به بايد ما ، نيست درست تاريخي
اعصار و قرون تمامي به را آن بتوانيم تا باشيم روشنفكري
در را روشنگري اوليه ويژگيهاي كه كنيد فرض.بخشيم تسري
(3)."كرد پيدا ميتوان هم ملاصدرا
روشنفكران اكثر در گرايي ، بوم خصلت اين چون و
آنها لذا است ، بوده مفقود مشروطه زمان "منورالفكرهاي"
اصطلاحهاي مقداري انتقال و آوردن با خواستهاند تنها
چنين نتوانستهاند اما دهند ، تغيير را خود جامعه مدرنيته
جامعه تاروپود شناخت در زيرا ، نمايند ايجاد را دگرگوني
مفاهيم آن تطبيق و بودند حيرت دچار آن اركان و خود
عنصر و ايران آنروز اجتماعي اقشار با (وارداتي)
:احمد آل جلال تعبير به و بودند عاجز بومشناسي
پيدا (مالك -فئودل) كساني دست به دقيقا مشروطيت نهضت"
(4)"بود رفته آن ، جنگ بر خود كه شد
ميگويند را اجتماعي قشر آن روشنفكر قشر ما ، نظر به لذا
:كه
و تاريخي مناسبات خود ، بررسي و نقد با بتواند او"
در با را جامعه مشكلات و كند درك كاملا را اجتماعي
(5)"نمايد حل مناسبات ، آن نظرگيري
ندارد ، منافات دينداري با تنها نه تعريف اين قطعا و
مشكلات حل و جامعه تغيير همين دين ، خود متن در بلكه
عالمان رسالت و ديندار انسان وظايف از يكي خود ، اجتماعي
.ميباشد ديني
:آلاحمد بيان به دليل همين به
قشر گاهي ايران ، روشنفكري جريان مختلف دورههاي در"
گاهي و ميكردند برقرار ارتباط ديني عالمان با روشنفكران
قشر دو اين هرجا ، .داشتند نظر اختلاف فكري مسائل سر بر
از:ميافتاد اتفاق مهمي حادثه بودند ، دوش هم يكديگر با
دو اين هرجا ، و نفت صنعت شدن ملي نهضت مشروطه ، نهضت جمله
جامعه مسائل و مشكلات بودند ، تعارض در يكديگر با قشر
منظور به روشنفكران هم مواردي در.ميشد چندان دو ايران
نيز ديني علماي نظر جلب صدد در خود ، اهداف پيشبرد
(6)"خواندند اسلامي را خود آرمانهاي جوهر و برآمدند
روشنفكر عالمان
كه (دانشگاهي و حوزه) فرهنگي دو عالمان وجود قطعا ولي
دانشگاهها ، و حوزهها در را تيپ اين از توجهي قابل تعداد
ميدهند تشكيل را ديني روشنفكران طيف امروزه داريم ، سراغ
پردازان تئوري و زمان نيازهاي پاسخگوي ميتوانند كه
.باشند اسلامي نوين جامعه
مسلمان دانشمندان دسته آن تنها منظور اينجا در البته
ملاصدراها و نصيرها خواجه ابوريحانها ، كسوت در كه نيستند
شناساني اسلام و آگاه زمان دانشمندان قطعا بلكه هستند ،
يا "روشنگر عالمان" بهنام امروزه كه است شامل را
نه مفهوم اين قطعا و ميشوند ناميده" مسلمان روشنفكران"
.حوزويان انحصار در نه و است دانشگاهيان انحصار در
:آگاهي نويسنده تعبير به
و طرف يك از غرب اجتماعي و فلسفي انديشه تئوريك غلبه"
از اسلامي كهن تمدن عميق و سنتي معارف و فرهنگ مهجوريت
ديني معرفت ديدن ي عصر و كردن عصري لزوم و ديگر طرف
و علوم در ريشه هم كه دارد نويني قشر به مبرم احتياج
دستي و سري هم و باشند داشته سنتي و ديني فرهنگ و معارف
و معقول قشر جاي.جديد جهان فلسفي تجربي ، انساني علوم در
فرهنگ حافظ هم تغيير ، اهل هم و باشد سنت اهل هم كه عالمي
گزينش اهل هم و اسلامي و ديني بلند انديشههاي و بومي
لازم بسيار باشد ، مغربزمين جديد معارف و متدها شيوهها ،
(7).است خالي و
اين از شماري انگشت تعداد نباشد ، خالي كاملا هم اگر و
آيهالله موسيصدر ، امام كه دارند وجود عالمان طيف
دانشگاهي عالمان ديگر يا...و بهشتي دكتر مرحوم محلاتي ،
.رديفاند اين از
اجتماعي سوم بزرگ حادثه كه بود قشر دو اين همكاري آري ،
معاصر تاريخ در را (قرن معجزه) "ايران اسلامي انقلاب"
به قشر دو اين كه افسوس اما.رساند ثمر به و آورد پديد
اختلاف فكر مسائل سر بر بازهم و شدند جدا هم از زودي
اجتماعي فكري -علمي خسارتهاي از يكي قطعا كه كردند
.است ما جامعه
مسلمان نسل پرورش خود ، جامعه تغيير تنها نه بزرگان اين
ايران كيان و ارزشها اصالت و استقلال حفظ فضليت ، با
نويني جامعه ميخواستند بلكه داشتند ، نظر در را اسلامي
دنيا مردم زندگي در و دهند نشان دنيا به جديدي الگوي با
...افسوس اما گذاردند تاثير چنانچه بگذارند ، اثر
خدمتگزار انسانهاي ويژگيهاي
.هستند متفاوت منش و خوي نظر از انسانها كه است طبيعي
و تربيت بهجهت بيشتر ولي وراثتي ، گاهي تفاوتها اين
را روانشناسي و منش از خاصي نوع كه است محيطي عامل تاثير
طيف اين ويژگي عمدهترين ميتوان.ميآورد بار به
:كرد اشاره زير مورد چند در را اجتماعي
.گروهخاص يك با نه و دارند برخورد جامعه طبقات همه با -1
جذابيت و باسعهصدر انعطاف ، قابل روانشناسي نوع از -2
.برخوردارند
.ميكنند همكاري بيرنگ مردم با بيشتر -3
.ميكنند لمس را پايين طبقات غمخواري و انساني درد حس -4
و گروه هر از) انسانها به محبت نتيجه در دوستي انسان -5
.ميدهد تشكيل را آنها منش و شخصيت محور (باشند كه مذهب
خيريه ، موسسههاي كارگزاران در را خصلتهايي چنين وجود
ميتوان وفور به اجتماعي ، خدمات ديگر و درمانگاهها
رسالت و وظيفه يك از علاوه است طبيعي.كرد ملاحظه
لذت يك از قطعا ميدهند انجام افرادي چنين كه اجتماعي
غم غبار زدودن آري.ميشوند برخوردار نيز رواني و روحي
ارمغان به را روحي لذت بهترين دردمند ، انسان هر دل از
.ميآورد
كردن سيراب "اجر حراء كيد لكل": (ع)علي امام تعبير به
در تلاش و دوستي انسان دقيقادارد پاداش تشنه ، جگر بر
بودن روحاني و ميگيرد نشات نقطه همين از آنها ، نجات راه
.ميدهد معني اجتماعي خصلتهاي چنين زمينه در وارستگي ، و
محلاتي الله آيه بعدي چند شخصيت
:داشت ويژگيهايي چنين محلاتي ، مجدالدين آقا حاج الله آيه
علم راستي ، و صفا بزرگواري ، و مناعت بعد چند در او شخصيت
و خدمتگزاري انديشي ، اصلاح و روشنگري فضيلت ، و تقوا و
حوزه در كه دوراني در درست او.ميكرد ظهور انساني درد
بهاصطلاح كه بود كساني جمله از ميكرد ، تحصيل قم علميه
فرهنگ و اسلامي عالي معارف طرفي از.بود فرهنگ دو جامع
بروجردي الله آيه همچون بزرگاني محضر از حوزه در را ديني
طرف از و ميگرفت فرا بزرگان ديگر و طباطبايي علامه و
و حقوق انساني ، علوم رشته در تهران دانشگاه در ديگر
اين در ايشان مسلك هم و همكلاس.ميكرد تحصيل اقتصاد
و آگاهي و فضيلت توامان كه موسيصدربود امام ، دوران
.داشت هم با را اصلاحگري
از معرفت و آگاهي مسلمان ، روشنفكر ويژگيهاي و خصلت اگر
معارف دادن جاي و باشد عصري علوم و اسلامي معرفت حوزه دو
و موسيصدر امام دقيقا زمان ، علوم جغرافياي در ديني
كه بودند اصلاحگرايي چنين بارز نمونه دو محلاتي آيهالله
عصر ، مقتضيات برحسب و كرده درك كاملا را زمان تحول
.بودند خواستار را مسلمان جامعه كيفي تحولات
"اسلام مكتب" تحريري و علمي هيات
ارتقايفرهنگي در تخصصي و علمي مجلههاي نشر و مطبوعات
خدمت در كه روز آن.دارند موثري نقش جامعه فكري تحول و
-علمي وزين مجله يك انديشه طرح از بروجردي آيهالله مرحوم
حوزه گوياي زبان و ديني فرهنگ سخنگوي بتواند كه اسلامي
چنين از محلاتي آيهالله ميرفت ، سخن باشد ، علمي
دانشمند نويسندگان و تحريريه هيات در كه بود شخصيتهايي
.بود آن بنيانگذاران از يكي بلكه عضويت ، آن ،
از كه بود بار نخستين "اسلام مكتب" وزين مجله انتشار
آن از مجله اين امتياز.ميگرفت صورت قم علميه حوزه
عدهاي امروز كه بزرگي عالمان.بود شريعتمداري آيهالله
مقالات نوشتن عهدهدار ميباشند تقليد مراجع از آنها از
اردبيلي ، موسوي مكارمشيرازي ، حضرات.بودند مجله آن
واعظ استاد سبحاني ، استاد همداني ، نوري زنجاني ، شبيري
اعضاي محلاتي آيهالله و صدر موسي امام خراساني ، زاده
آيهالله و ميدادند تشكيل آنرا تحريري و علمي هيات
.مينوشت "اقتصاد" بحث در محلاتي
مكتباسلام ، مجلههاي نشر حجتي ، محمدجواد استاد بيان به
مرحوم كتابهاي طباطبايي ، علامه فلسفه اصول تشيع ، مكتب
نوخاسته نسل تربيت و اسلامي انديشه پرورش در راشد ،
داشتند ، موثري سهم اسلامي انقلاب در بعدها كه مسلمانان
همين از و بود روز آن جامعه فرهنگي و زيربنايي عوامل از
(خود زادگاه) شيراز به محلاتي آيهالله كه وقتي رهگذر
تحول و فرهنگي خدمات همان (عج)عصر ولي مسجد در.برگشت
.نمود دنبال كرده تحصيل و جوان قشر در را فرهنگي
فرهنگي و اجتماعي خدمات
بود چنان محلاتي آيهالله معنوي محبوبيت و اجتماعي موقعيت
و فقه تدريس و ديني آموزشهاي و خدمات بر علاوه او كه
:بپردازد نيز اجتماعي خدمات و كارها به اسلامي معارف
ديگر بههمراه ايشان كه اجتماعي خدمات عمدهترين
:از عبارتاند كرد اقدام دوست فضيلت و خيرانديش مسلمانان
كه "اسلامي تعاون" قرضالحسنه صندوق تشكيل و ايجاد -1
.است شيراز در اجتماعي تعاون و خيريه موسسه بهترين
(عج)وليعصر مسجد خيريه بنياد -2
است شيراز غربي منطقه در بزرگي محله ،(ع)علي امام كوي -3
اين.ميكنند سكونت بيبضاعت و ايتام خانوادههاي كه
و داده اسكان را ايتام و بيبضاعت خانوادههاي موسسه
.مينمايد تامين تحصيلي هزينه و مدرسه آنها براي
نمازي دبيرستان سرپرستي -4
(عج)عصر ولي درمانگاه تاسيس -5
معتبر كتابخانه و وليعصر مدرسه-6
:پاورقي
نجف ترجمه كاسيرر ، ارنست ،"انديشي روشن فلسفه" مقدمه -2
روشن فلسفه":نيز و -ص 19 تهران خوارزمي ، دريابندري ،
ترجمه روز ، فكر انتشارات 73 ، ص گلدمن ، لوسين ،"انديشي
كاوياني شيوا
اول ، سال همشهري ، رجايي ، فرهنگ ،"روشنگري و روشنفكري" -3
ماه 1370 بهمن شماره 534
ص 94 احمد ، آل جلال زدگي ، غرب -4
ص 16 ، زكريايي ، محمدعلي ديني ، روشنفكري جامعهشناسي -5
تهران 1378 آذريون ، نشر
ص 275 سياسي ، جامعهشناسي ،"بشيريه حسين" از نقل به -6
منبع ، ص18 همان -7
|