عروسكي تئاتر المللي بين جشنواره هشتمين
شد آغاز تهران در
:شهرستانها در فيلمها اكران با همزمان
ميشود عرضه بازار در جهان و ايران برتر فيلمهاي
ميرود راه تنها كه مردي
... دارم غريبي حال
كتاب معرفي
كرد دريافت را ونيز طلايي شير ،" دايره "
عروسكي تئاتر المللي بين جشنواره هشتمين
شد آغاز تهران در
از عروسكي تئاتر بينالمللي جشنواره هشتمين :هنري گروه
آغاز شهر تئاتر مجموعه روباز صحنه در اجراي با گذشته روز
.كرد كار به
دو در روز طي 7 كه جشنواره اين در ما ، خبرنگار گزارش به
جهان كشور ميشود 7 پيگيري وحدت تالار و شهر تئاتر تالار
صحنه روي بر را خود عروسكي نمايشهاي و دارند حضور
.ميبرند
حضور با نيز كشورمان عروسكي تئاتر پيشكسوتان از گروه چند
.بخشيدهاند جشنواره اين به را خاص رونقي و رواج خود
وحدت 3 تالار و 20در ساعتهاي 18 در (يكشنبه) امروز
و 19 ساعت 17 در و ميشود اجرا ايراتسوف سرگئي از نمايش
در بزدوده عادل كارگرداني به بشناس دوستاتو آهاي نمايش
.ميآيد در نمايش به شهر تئاتر اصلي سالن
احمدي اصغر كارگرداني به شببازي خيمه نمايشهاي همچنين
به خنجر ذكر چهارسو ، سالن در و 20 ساعتهاي 18 در
سالن در و 30/18 ساعتهاي 30/16 در يوسفي مهدي كارگرداني
ساعتهاي در تيزكار مهران كارگرداني به نامه طوطي قشقايي ،
نخودي كه نخودي هر شهر ، تئاتر شماره 2 سالن در و 19 17
و 19 ساعتهاي 17 در چوپاننژاد فريبا كارگرداني به نميشه
ساعتهاي 30/17 در بلژيك كشور از نمايشي و هنر تالار در
.آمد خواهند در نمايش به سايه سالن در و 30/19
دبير خدايي شريف مجيد جشنواره اين افتتاح مراسم در
بر كوتاهي سخنان در نمايشي هنرهاي مركز رئيس و جشنواره
جوانان سطح در هنر اين گسترش به فرهنگي مسئولان جدي تلاش
.كرد تاكيد كشور
:شهرستانها در فيلمها اكران با همزمان
ميشود عرضه بازار در جهان و ايران برتر فيلمهاي
اسلامي تبليغات سازمان هنري حوزه تصويري هنرهاي موسسه
كامل نسخه با خارجي و ايراني سينمايي فيلمهاي دارد قصد
صحنه پشت از لحظههايي با همراه برتر ، كيفيت با فيلم هر
و بازيگران كارگردان ، با گفتوگو انضمام به
.كند عرضه بازار به را فيلمها دستاندركاران ،
حوزه تصويري هنرهاي موسسه مديرعامل اميريانفرد ، حميد
رضايت جلب منظور به:گفت مطالب اين بيان با هنري
جهان ، و ايران سينمايي برتر فيلمهاي به علاقهمندان
قيمت و كيفيت با را فيلمها اين دارد قصد هنري حوزه
فيلمهاي مورد در و دهد قرار جامعه اختيار در مناسب
اكران از پس بلافاصله آنها توزيع كه است بنابراين ايراني
.شود انجام شهرستانها اكران با همزمان و تهران
فاصله به ويديويي فيلمهاي عرضه تاثير مورد در وي
در مساله اين:گفت آنها سينمايي اكران از پس كوتاهي
و است درآمده معمولي و عادي روال يك صورت به جهان سراسر
و علاقهمندان يك هر ويديو و سينما كه است اين هم آن علت
ويديويي نوارهاي سريع توزيع و دارند را خود خاص مشتريان
آنها ، سينمايي اكران از پس برگزيده سينمايي فيلمهاي
مردم از وسيعتري طيف براي را فيلمها اين تماشاي امكان
كمك نيز فيلمها اين تهيهكنندگان به و ميكند فراهم
آن ، بر علاوه.مينمايد سرمايهشان بازگشت در توجهي قابل
صورت به ويديويي نوارهاي عرضه مانع مذكور توزيع
نوارهاي قاچاق توزيع كه ميشود قاچاق و غيرقانوني
فيلمهاي تهيهكنندگان منافع به جدي صدمه ويديويي
روي از نوارها اين ضبط دليل به ميسازد ، وارد سينمايي
نوارهاي اين كيفيت ديگر غيراصولي روشهاي يا سينما پرده
و پايين بسيار نيز (صوتي و تصويري) نظر از ويديويي
.است نامطلوب
توجه با:افزود هنري حوزه تصويري هنرهاي موسسه مديرعامل
به حاضر حال در كشور در سينماها از تعدادي كه اين به
و شدهاند مجهز (سوند دالبي) پيشرفته بسيار صوتي سيستم
كه است ايراني سينمايي فيلم اولين مهر ، ماه متولد فيلم
نظر در موسسه است ، شده ضبط (سوند دالبي) شيوه به آن صداي
ويديويي نوارهاي و (VCD) تصويري سيديهاي ارائه با دارد
رضايت مشابه ، فيلمهاي و فيلم اين (استريو فاي هاي)
در و كند جلب را سينمايي محصولات كيفيت به علاقهمندان
با قطعا مذكور شيوه نيز خارجي برگزيده فيلمهاي مورد
.شد خواهد مواجه زيادي استقبال
:كرد اضافه خارجي سينمايي فيلمهاي مورد در فرد اميريان
(VCD) تصويري سيديهاي و ويديويي نوارهاي توزيع و پخش
توليدكنندگان از آنها رايت خريد مستلزم فيلمها ، اين
از ويديويي شبكه جهت آنها نمايش پروانه اخذ و خارجي
پس مذكور فيلمهاي.ميباشد اسلامي وارشاد فرهنگ وزارت
(فارسي زبان به دوبله) صورت به فوق قانوني مراحل طي از
شد خواهد عرضه ويديويي شبكه در تصويري هنرهاي موسسه توسط
كه خارجي فيلمهاي به نسبت فيلمها اين اصلي برتري و
كه است آن است ، شده ارائه كشور ويديويي شبكه در قبلا
(ساخت و فيلمنامه) كه شود انتخاب فيلمهايي كردهايم سعي
از و باشد شده مواجه عمومي استقبال با كشورها ساير در آن
اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت تاييد مورد نيز محتوا نظر
.باشد
حال در كه خارجي فيلمهاي تصويري سيديهاي مورد در وي
برخي:داد توضيح ميشود عرضه فروشگاهها برخي در حاضر
آموزش عنوان به كه ميدهند ارائه سيديهايي فروشگاهها
ظاهرا.شدهاند نيز سانسور و است شده تهيه انگليسي زبان
خريد به نيازي كه است شده باعث زبان آموزش عنوان اطلاق
ما ولي نشود ، احساس نيز تهيهكنندگان از آنها رايت
اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت آيا كه اين مورد در اطلاعي
دست به نه ، يا است نموده صادر آنها توزيع براي مجوزي
نيز اسلامي جمهوري سيماي حاضر حال در البته.نياوردهايم
از خاصي بخشهاي خارجي مطرح فيلمهاي نقد عنوان به
نمايش تلويزيوني مختلف شبكههاي از را مذكور فيلمهاي
سيما صداو نيز نمايش شيوه اين براي اطلاع طبق كه ميدهد
آنها تهيهكنندگان از خارجي فيلمهاي رايت خريد به نيازي
فيلم هيچ عرضه امكان كشور ويديويي شبكه در ولي.ندارد را
و خارجي تهيهكنندگان از فيلمها رايت خريد بدون خارجي
.ندارد وجود اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت از مجوز اخذ
كه كرد اضافه هنري حوزه تصويري هنرهاي موسسه عامل مدير
برگزيده و جديد فيلمهاي ارائه با كه است آن ما اميدواري
از وسيعي اقشار موسسه ، اين توسط جهان و ايران سينماي
فيلمهاي بتوانند برتر ، سينماي طرفدار و هنردوست مردم
زمان كوتاهترين در و كيفيت بهترين با را خود نظر مورد
تهيه مناسب بسيار قيمت با آنها سينمايي اكران از پس
داراي يك هر كتاب به علاقهمندان كه همانگونه و نمايند
فيلمهاي به علاقهمندان.هستند شخصي كتابخانه يك
سيديهاي و ويديويي فيلمهاي از آرشيوي نيز سينمايي
و تهيه را جهان و ايران سينماي برگزيده فيلمهاي تصويري
اين مراجعه به نيازي و دهند قرار خود كار محل و منازل در
غيرقانوني و قاچاق محصولات عرضهكنندگان به افراد
.باشد نداشته وجود ارائه قابل فيلمهاي تهيه براي ويديويي
:كرد اضافه موسسه اين هنري فرهنگي خدمات ساير مورد در وي
يك 55 هر ظرفيت با سينما سالن دو تجهيز با است سال چند
همكاري يك عنوان به دالبي پيشرفته بسيار سيستم به نفر
مطرح سينمايي فيلمهاي سينما ، رشته دانشجويان جهت آموزشي
هر فارسي ، زيرنويس با همراه شده سانسور صورت به جهان روز
.است شده گذاشته نمايش به نوبت چند هفته
ميرود راه تنها كه مردي
بامداد شعر در شناختي روان جنبههاي بررسي
با مواجهه در انسان كه است دفاعي مكانيسم پرخاشگرييك
، گاه آن در و ميدهد بروز خود از تعارضات و ناكاميها
براي را ديگر هدفي گاه و داده قرار هدف را ناكامي منبع
عوام ديدگاه از -برميگزيند تعارضات از ناشي فشار تخليه
پوشش در سعي عموما كه است ناپسند عملي پرخاشگري خواص و
شاعران ، دست به ناپسند واكنش همين اما -دارند آن رفع يا
و خيالي نازك با آميخته جادويي ، كلام سرايندگان اين
جلوهگر شعر نام به زيبا معجوني صورت به طبع ظرافت
زيباترين به ناخوشايند مكانيسم اين از شاعران ميشود ،
از است نمودي و سند عمل اين و ميگيرند بهره ممكن وجه
نبودهاند كم ما ادبيات تاريخ در چه اگر.آنان ذهن برتري
رنگ آنان ناخودآگاه ضمير در مكانيسم اين وجود كه شاعراني
به منحصر چهرهاي شاملو آنان ميان در ولي زده شعرشان بر
صنعت به شاملو رويكرد بسياري منتقدين هرچند است فرد
موسيقي و وزن از برتافتن روي يا و...اركائيسم -تشخيص
برتري عامل را دروني موسيقي به رسيدن و شعر در ظاهري
.است عوامل اين سواي چيزي واقعيت ولي دانستهاند او آثار
زمينه كه مييابيم در شاملو مجموعههاي در تعمق اندكي با
اجتماعي تاثرات از شده برانگيخته عواطف او شعرهاي اصلي
و دريغ و درد عشق ، نفرت ، از آميزهاي او شعر اگرچه.است
مردم همانا عواطف اين مركزيت ولي است كينه و محبت گاه
دست در را مردم زندگي نبض او.است خورده زخم و كشيده درد
و نگراني.ميدهد قرار پرخاش و حمله مورد را ظلم و دارد
و ممتاز شاعري او از بيعدالتي و تنگدستي از ناشي دلهره
و واضح نمودي او شعر در پرخاش گاهميسازد دردآشنا
:دارد بيپرده
نهراسيدهام مرگ از هرگز
بود شكنندهتر ابتذال از دستانش اگرچه
باري من ، هراس
گوركن مزد كه است سرزميني در مردن از همه
آدمي آزادي از
باشد افزون
:يا و
خون در /و برآمد تيرگي از خورشيد چو /نگفت سخن نازلي
رفت و نشست
بود ستاره نازلي
رفت و جست و درخشيد ظلام اين در دم يك
ميشود گرفته بكار ابهام از پردهاي در پرخاشگري گاه و
:ندارد خارجي نمودي سطحي تفكري با و ظاهر به كه
شب زيباست ، بيهده كه اگر
؟ شب زيباست كه براي
زيباست؟ چه براي
ستارگان بيانحناي رود و شب
ميگذرد سرد كه
درازگيسو سوگواران و
رود دوجانب بر
.......
تصوير به را تظلمخواهي بيريا ، و ساده طرح ، يك در يا و
:ميكشد
/سرد نشسته /دريا /ديرگاه /است خوانده /خونين گلوي با شب
ميكشد فرياد /نور سوي به /جنگل سياهي در شاخه يك
و ميشود ظاهر زيبا مجازي با آميخته پرخاشگري آن در كه
كلمات ارتباط از ميتوان تعمق و پسين دلالتهاي با تنها
شرط به را زيبايي حتي او.برد پي شاعر نيت به و بهرهجست
.ميگريزد كاذب زيباييهاي از و مينهد ارج سودمندي
در حتي كه آنچنان.ماست خيال از گستردهتر او اعتراض
اشعار.ميشود حس آن محكم حضور نيز عاشقانهاش اشعار
ادبيات عاشقانه اشعار زيباترين زمره در كه شاملو عاشقانه
به نه تنها زيبايي اين.زيباست آميزش همين مرهون ماست
معلول نه و است نوين تركيبهاي و بكر تصويرهاي دليل
پرخاشگر روان تشعشع از ناشي بلكه ويژهاش ، عاطفي بازتاب
درد دايره محيط خط به را عشق شعاع كه اوست پرجوشش و
:ميدهد پيوند مردم خورده زخم و اجتماع كشيده
تلخ بام به /تپيده خون در /است آشتي كبوتر دلت و
ميكني پرواز /بلند چه /بالا چه /همه اين با
:ميكند فرياد را مردمان فقر ديگر جايي در و
سخنها /خويش آغوش توامان كودكان /تو گرم دستهاي از
بگذارد اگر نان غم /گفت ميتوانم
به ناكامي با مواجهه در كه است ديگري خيالبافيمكانيسم
چارلي فيلمهاي در را آن بارز نمونه -ميشويم متوسل آن
مكانيسم اين به شاعران اما.ديد وضوح به ميتوان چاپلين
هرچند -بخشيدهاند ديگر وجلاي رنگ تخييل عنوان تحت نيز
و نياز فراخور به شاعران تمامي و نيست شاملو خاص تخييل
در شاملو موفقيت اما جستهاند ، بهره آن از خود استعداد
كارگيري به زيبايي و ظرافت معلول معاصر شاعران ميان
و است بكرونوين تركيبهاي معمار او.است توجه شايان تخييل
:گريزان كليشهها از
باغند پرگوي گنجشگكان /تو بوسههاي -
.است وكلمات اصوات همنوايي از زيبا تعبيري خود كه
در كوچه خشم -اميد و صبر سنگر:دست اين از تركيبهايي و
...شب وحشت
يك جابجايي صورت به دفاعي مكانيسم از ديگري نمود تصعيد
در انسان.است اجتماعي متعالي هدف يك سوي به دروني نيروي
پيش اجتماعي موانع با مواجهه در كه اميال سركوبي هنگام
تغيير را آن طوري و ميآورد روي مكانيسم اين به ميآيد
از يكي مكانيسم اين -شود اجتماع پسند مورد كه ميدهد
روان نظر و است تعارض با مقابله راههاي ارزندهترين
براي شيوه بهترين تصعيد كه است نكته اين موكد كاوان
شاعران.است هنرمندان و شاعران مختلف انگيزههاي ارضاء
آفرينشهاي به تصعيد مولد از بهرهگيري با تاريخ طول در
.ميكنند خلق جاودانه آثاري گاه و ميزنند دست هنري
قويي چونان و /شد سبك /يافت خويش جان در كه زخمي از
"بزنيد تازيانهاش" /نگريست خويشتن زلالي در /مغرور
شاعري مبين شاملو شعر در مكانيسمها اين از بهرهگيري
و ميكند يكرنگي.است راست رو خود روان و روح با كه است
و نميهراسد طغيان و پرخاش از او نيست كارش در تصنعي
و ميرود راه تنها كه ميشود مردي شاملو كه است بدينگونه
.سخاوتند سبز رسولان انگشتانش كه راستي به
محقق رويا
... دارم غريبي حال
پاياني بخش - افشار سعدي با گو و گفت
شما قناعت و تواضع از من.بگذاريد كنار را رودربايستي *
زبان از شود ، زده نبايد حرفها اين كي تا ولي آگاهم ،
گفتوگوي و اصرار از بعد).بشنويم ميخواهيم خودتان
(:بسيار
در سياه نقش بلكه من ، فقط نه كه است مسلمي چيز يك اين -
بازي نبايد ديگر كار سال سي از بعد يعني سال پنجاه سن
من.ميدهد را نفر چند جواب و است كار محور چون كند
الان من.طلبكارم سال بيست واقع در و كردم كار سال پنجاه
سبك برنامهاي با و شب يك بروم اگر و برم سن روي نبايد
برخي براي شايد فقط بگيرد ، تحويل هم كسي نميكنم فكر كه
را سياه كار ظرايف بعضي كه آنهايي و باريكبينها
نمير و بخور نان يك بايد من.باشد توجه جالب ميخواهند ،
پنجاه از بعد كه آدمي از توقعي چه ندارم ، كه باشم داشته
را خانه اجاره غصه ماه هر و است اجارهنشين كار ، سال
اما هيچ ، كه برويم دنيا از طبيعي ميخواهيم اگر دارد؟
ما از ابتدا از.است غنيمت سال يك باشد وضع اين با اگر
را ما كار ميآيند كه آنهاييكردند بهرهبرداري
در ميكنند زندگي خوشي در نقطهاي يك در الان ميبينند ،
و حال اين با شب هر زندگي و اجاره پول براي من كه حالي
صورتم به دوده بزنم ، وارو و معلق بروم ، صحنه روي بايد سن
اگر.بياورم در نان لقمه يك من و بخندند مردم تا بمالم
تئاتريها البته.ندارم خانه كرايه و شام نزنم ، معلق
و رومئو" مثل كاري يك هستند اگر.نيستند تامين معمولا
زحمت هست هم حقش ماست ، كار از جداي البته كه هست "ژوليت
.شده ظلم ما حق در ولي خودش ، كار در هركس البته.ميكشد
فن ، اهل و استادان اگر ولي بزنم نبايد من شايد را حرف اين
با دندان و چنگ با ما كه ميفهمند كنند موشكافي و تحليل
نوع شدناين فراموش ، از كار اين ادامه و سياه نقش بازي
.ميكنيم جلوگيري كمي نمايش
ميرويد؟ صحنه روي طور چه حال اين با الان *
مردهشوري مثل تئاتر..;ميكشم صحنه روي را تابوتم -
سرمايه.شدهايم طرب عمله ما.ببري برداري بايد كه است
سرجايش ما قول اما نميبنديم ، قرارداد ما.ماست قول ما
كم و شده خرج صحنه وسايل و آكسسوار براي الان.است محفوظ
در صد و است نياز صد در صد.صحنه روي نروم كه است لطفي
.دادهام كه است قولي صد
.بزنيد حرف جديدتان نمايش اين درباره آخر سوال عنوان به *
اينكه مثل نميدانم ، ...آخر كار قولي به يا جديد نمايش -
صحنه روي به ميخواهم.باشد درستتر آخر كار روايت همان
و ظاهر ;ببرم صحنه روي را زندگيام طومار ميخواهم.بروم
يك من رفتن صحنه روي سال پنجاه ولي..نميدانم ;باطن
...دارم غريبي حال يك..ديگر طرف يك نمايش اين طرف ،
ادامه خودش وقتي تا.بشكنم را سكوتش نخواستم و كرد سكوت)
يك حول كه پرده سه در ست ، "دروغگو" عنوان با نمايش (:داد
آموزنده جنبه كردهايم سعي و ميزند دور مصلحتآميز دروغ
.باشد داشته
.باشيد سلامت سال سالهاي شاءالله ان *
كتاب معرفي
بودا و دائو كنفوسيوس ، آيينهاي
ترجمه/رينولز فرانك من ، استريك مايكل مينك ، دووي :مولفان
/اول 1379 چاپ /فيروزه انتشارت/ زينالدين شيخ غلامرضا
.تومان 2000/صفحه 400/نسخه 2200
يك ندارد ، همتايي چين در كه اصطلاحي كنفوسيوس ، آيين
سنت يك سياسي ، نظريه يك اجتماعي ، اخلاق يك جهانبيني ،
يك چون كنفوسيوسگاه آيين.است زندگي شيوه يك و حكيمانه
شرقي آسياييهاي.ميشود تلقي دين يك چون گاه و فلسفه
يا مسلمان بودائي ، دائوئي ، شينتو ، پيرو را خود است ممكن
از بهندرت خود مذهبي بستگي اعلام با ولي بدانند مسيحي
.ميكشند دست كنفوسيوس پيروي
-كونگ شده لاتيني شكل) كنفوسيوس با كنفوسيوس آيين داستان
كنفوسيوس.نميشود آغاز (ميلاد از پيش 551-ذي 479 -فو
كوشيد آگاهانه كه ميكند تلقي انتقالدهندهاي را خود
او.بخشد دوباره جان را كهنه نو ، به يافتن دست براي
منسوخ ، ظاهرا آداب به بخشيدن جان با كه كرد پيشنهاد
دوران به كنفوسيوس عشق كنيم ، بازيابي را گذشته معناي
چرا كه داشت نكته اين فهم به كه بود مفرطي ميل از باستان
مراسم و آسمان به حرمت نياكان ، پرستش نظير معيني آداب
تاريخ حس واقع در.ماندهاند زنده قرنها سوگواري
ميديد محافظي چون را خود كه بود قوي چنان كنفوسيوس
كه اجتماعياي هنجارهاي و فرهنگي ارزشهاي تداوم مسئول
.بود كرده كار خوب چنين ژوئو دودمان تمدن براي
است بومي عمده فلسفي -مذهبي سنت دو از يكي دائو آيين اما
.است داده شكل چين مردم زندگي به سال هزار دو از بيش كه
آن معناي وسيعترين در زندگي با را دائوئي برخورد شيوه
بيخيالي و شادماني پذيرش ، و تسليم جنبههاي در ميتوان
و اخلاقي ويژگيهاي به برخورد اين.كرد مشاهده چيني منش
توازن كنفوسيوسي آيين هدفمندي و پرهيزكاري وظيفهشناسي ،
.ميكند كامل را آن و ميبخشد
ذي ، -ژوانك لائوتسه ، خاص ايدههاي و نظريات شامل دائو آيين
به كه دائوئي مذهب و آنان به مربوط نوشتههاي و ذي -ليه
آيين پيرو را خود كه كساني و ميپردازد دائو عبادي پرستش
چين بر علاوه دائوئي آيين و فلسفهاست ميشناسند ، دائو
داشتند ، قرار چين نفوذ زير كه آسيايي فرهنگهاي تمام به
.است كرده پيدا راه
پيش بخش دو از تنهايي به كه حاضر كتاب از بخش سومين
آيين.ميپردازد بودا آيين و بودا به است حجيمتر گفته
معنوي ، حيات در كه است آسيايي تمام فلسفهاي و دين بودا ،
در و است كرده ايفا مهمي نقش شرق دنياي اجتماعي و فرهنگي
از را بودا آيين رساله اينيافته گسترش غرب به سده 20
به آن بسط تا گتمه بودا آموزشهاي در آن سرچشمههاي
مورد گوناگون ، منطقهاي شاخههاي و فرقهها مكتبها ،
.ميدهد قرار بررسي
( زبانه دو ) ويتمن والت اشعار گزيده
/اول 1379 چاپ /مرواريد انتشارات /پرهام سيروس دكتر ترجمه
.تومان 1400/صفحه 273/نسخه 2200
!دوست اي
نيست ، كتاب اين
(ويتمن والت).ميزني دست او بر كه است انساني
برگهاي نام به ويتمن والت شعر مجموع نخستين كه هنگامي
.برخاست امريكا قاره در توفاني شد ، منتشر سال 1855 در علف
كه شاعري برابر در غضبناك و حيرتزده و برآشفته منتقدان
و شكسته درهم را اخلاقي و ادبي اجتماعي ، سنتهاي زنجير
.كردند قدعلم بود ريخته هم در را مالوف و مانوس نظام
:نوشت مجموعه اين انتشار از پس سال يك تايمز نيويورك
شده؟ پيدا ما ميان در كه است دمي و بيشاخ غول چه اين"
و جهان روي به كه حيوان نيمه و انسان نيمه موجود اين
از كه است معنوي معجون چه اين كيست؟ ميغرد جهانيان
بينزاكتي و زيبايي و كفر و فلسفه و موهن و قبيح افكار
زده مستي آشفتگي در كه سرايندهاي اين يافته؟ تركيب محض
خود كه خيرهسري جوان اين كيست كيست؟ ميخورد تلوتلو خود
زبالههاي ميان در خوكي همچون و مينامد زمانه شاعر را
"ميكند؟ جستجو عادت و عرف خلاف افكار گنديده
توانست وي تا گذشت ويتمن بر تلخي بسيار و بسيار سالهاي
توفاني درياي اين از يابد ، عام قبول زمانه شاعر نام به
امريكا ادبيات بلنديهاي رفيعترين بر و بگذرد سلامت به
و هواداران خود زندگي دوران در وي كه چند هر و.گيرد جاي
.اچ.دي نداي مانند ندايي هرگز داشت ، بسيار ستايشگران
:گفت او مرگ از پس سال چندين كه نرسيد گوشش به لارنس
هيچ و نيست شاعري او از پيش.است پيشروان پيشرو ويتمن
پايان در ويتمن چون رود ، پيشتر او از نميتواند هم شاعري
لانگ در سال 1819 در ويتمن والتراست زده خيمه بزرگ راه
.شد زاده كمسواد و فقير اي خانواده در آيلند
كه بهراستي و دانستهاند امريكا دموكراسي شاعر را او
با را امريكا دموكراسي شباب دوران جنبوجوش و شور و شر
.است ساخته مجسم چيرهدستي با و كرده احساس تمام هنرمندي
بيش كه است مجموعهاي حاضر كتاب.درگذشت در 1892 ويتمن
با و ويرايش از پس مترجم و است شده منتشر پيش سال از 40
.است كرده منتشر را آن كامل تجديدنظر و حروفچيني
عكس روي باران
عاشوري عليرضا شعر مجموعه
تومان 580/ نسخه اول/2000 چاپ /نوين تمدن:ناشر
/حرفهايم با بگذار /جدولي خود تو /بينداز كناري را جدول
.پركنم را خاليات خانههاي
نوشته ، شعر مجموعه اين بر كه مقدمهاي در منزوي حسين
اما دشوار كاري را جوانترها و جوانها شعر درباره نوشتن
و جوانان شعر خامي بابت از دشوار.است دانسته دلچسب
شعر در بديع و بكر و تازه قلمروهاي يافتن جهت از دلچسب
.ايشان
و سپيد شعرهاي شامل دفتر دو از عكس روي باران مجموعه
غزلها دفتر است معتقد منزوي.است شده تشكيل غزلها دفتر
سه ، و خوب غزل پنج چهار ، خوب بسيار غزل چهار سه ، داشتن با
خود همقدر و مشابه دفترهاي با قياس در متوسط غزل چهار
.است باارزشي و ثروتمند مجموعه
كرد دريافت را ونيز طلايي شير ،" دايره "
شير بزرگ جايزه پناهي جعفر "دايره" فيلم :هنري گروه
را ونيز فيلم بينالمللي جشنواره پنجاهوهفتمين طلايي
.كرد دريافت
جشنواره پاياني مراسم در ونيز از خبرگزاريها گزارش به
جشنواره بزرگ جايزه داوران هيات رئيس فورمن ميلوش ونيز ،
دريافت هنگام به نيز پناهي جعفر.كرد اهداء پناهي به را
كه ميآيم فيلمسازاني نزد از من:گفت سخناني طي جايزه
اين پس.ميگيرند جشن را خود سينماي تولد سال صدمين فردا
مردم تمامي به ميكنم تقديم افتخار نهايت با را جايزه
ايران سينماي تاريخساز كه فيلمسازاني و ايران كشورم خوب
، جايزه جشنواره اين ديگر مهم جايزه دو "دايره".بودند
داوري هيات جايزه و فيلم منتقدان بينالمللي فدراسيون
طلايي شير.داد اختصاص خود به را جهان كاتوليك كليساي
كه است جهان سينمايي جايزه مهمترين طلايي نخل همچون
.ميگيرد تعلق ايراني فيلم يك به بار نخستين براي
|