متعادل استنباط مباني
( پاياني بخش ) سياسي جرم
متعادل استنباط مباني
و فردي آزاديهاي از استفاده حسن و زندگي آزاد فضاي در *
...و بيان قلم ، انديشه ، از مختلفاعم شئون در اجتماعي
انسان منزلت و مييابد پرورش انسان استعدادهاي
ميكند پيدا ارتقاء
والدين ، كارشناسان ، گروهها ، احزاب ، افراد ، :اشاره
داوري مرحله به كه زماني پسران ، دختران ، و جوانان
اقدام محيطي ، شرايط چه تحت كه نميدانند اغلب ميرسند ،
به ميتوان چگونه بدانند اگر چهبسا ميكنند ، قضاوت به
هنگام در رسيد ، عمل و قضاوت براي متعادل تفكري و استنباط
جهت ذيل مقاله برسند ، ديگري نتايج به ها پديده با برخورد
ذكر را محورهايي و نكات ، متعادل استنباط به دستيابي
و عقلاني رفتار خواهان شخص هر براي آن خواندن كه ميكند
.است ضروري تفكر بر مبتني
انديشه گروه
منابع جزء بيترديد انساني متعادل استنباطات و استعدادها
بايد كه ميآيد حساب به جامعهاي هر قدرت و ثروت اصلي
بعضي.بيابد فعليت بهدرستي تا شود كار دقت به آن روي
و درك موجب غيركافي ، اطلاعات و روشها پيشنهاد ، اوقات ،
تحولات و پديدهها از تامل و تعمق فاقد و ناصحيح استنباط
عمل و اجرا مراحل در طبعا نادرست استنباطميشود آنها
تامل قابل نكته دو.داشت خواهد منفي تاثير عكسالعمل و
:از عبارتند استنباط در
توسط كه است پيامهايي انواع شامل استنباطي پديده هر (الف
پيامها اين.ميشوند دريافت شناخت ابزارهاي ساير و حواس
.مربوطند بههم عملا و دارند مركب و پيچيده شكلي معمولا
در كه آنچه تمام به محدوديتها برخي دليل به انسان (ب
گرايشهاي دليل به گهگاه و ندارد توجه ميگذرد او پيرامون
غفلت ، يا نفرت تحميل ، منفعتطلبي ، كاذب ، جذابيتهاي خاص ،
.ميكند ادراك دارد وجود محيط در كه را آنچه از بخشي
ذيل بهشرح متعادلي مباني به قائم صحيح استنباط اصولا
:ميباشد
و انديشهها رشد و آوردن بهدست براي آزادي احساس -
از استفاده حسن و زندگي آزاد فضاي در:تازه تجربههاي
انديشه ، از اعم مختلف شئون در اجتماعي و فردي آزاديهاي
منزلت و مييابد پرورش انسان استعدادهاي...و بيان قلم ،
.ميكند پيدا ارتقاء انسان
عميق و مثبت تحول جريان در:سازماني نظام اساسي تحول -
رفتار كيفيت و استنباط الگوهاي عملياتي ، فرآيند و ساختار
و تغيير اين.ميشوند تحول و تغيير دستخوش نيز انساني
دستيابي براي كافي ساختهاي ايجاد به منتج ميبايست تحول
توسعهاي وظايف انجام و مسئولانه تربيت و تعليم نظام به
.شود
فكري رشد به يادگيري و آموختن شوق و علمي نشاط و علاقه -
كمك اجتماعي و فردي زندگي قانونمندي و نظم و تجربي و
پديدهها از صحيح استنباط تحكيم در خود اين و ميرساند
.است تاثيرگذار
مبادله زمينهساز هوشمندانه اعتماد:هوشمندانه اعتماد -
و واقعبيني برمبناي نوآوري و جامعه اعضاي بين تجارب
.است حقيقي آراء تضارب و فكري چالشهاي براي آمادگي
چالشهاي در ميتواند انسان هوشمندانه ، اعتماد برپايه
صيقل با رهگذر اين از و باشد داشته فعالانه مشاركت فكري
آيندهنگري و وسيعتر افق با خود انديشه تكميل و يافتن
.دهد ادامه خود زندگي به مناسبتري
نهادينهشدن شرايط در:عملي و فكري موثر همكاري روحيه -
و فكري موثر همكاري و اجتماعي تعارضات فصل و حل امكان
با ارتباط از صحيحي استنباط است قادر انسان كه است عملي
و كينه و بغض به دامنزدن جاي به و باشد داشته ديگران
.كند پيدا مناسبي همكاران و دوستان دشمني ،
و انحراف آلودگي ، از را استنباط مسير موثر ، همكاري روحيه
.ميدارد مصون تفريط و افراط
كه ميشود باعث انتقاد اينگونه:سازنده و صحيح انتقاد -
مناسبتر راهحل جستجوي در و بسنجد را خود افكار انسان
جاري از و كند قضاوت دقيقتر و بينديشد بهتر مسائل ، براي
.كند پرهيز خود زبان و قلم بر گزافهها انواع نمودن
بجا ، بهموقع ، انعطافپذيري متضمن اصولا كه انتقادپذيري
و حقيقت از انفصال و غفلت از مانع است بهحق و اندازه به
.ميشود واقعيت
استانداردهاي به نسبت مستمر و كافي حساسيت و توجه -
مستلزم سازندگي:سازندگي (بشري) بينالمللي و بهنگام
ميبايست سازندگي مجريان.است متناسب روش و بينش
بالايي ظرفيت و يافته توسعه شخصيت داراي عليالقاعده
.باشند
:اطلاعات جمعبندي و جمعآوري در لازم مهارت و اراده -
ارتباطات ، انقلاب از ناشي اطلاعات انفجار شرايط در
زيادي تاحد معنا ژرف لايههاي جستجوي و متعادل استنباط
انبوه از صحيح و اندازه به بهموقع ، استفاده به منوط
.است اطلاعاتي و ارتباطي مجاري و شبكهها در جاري اطلاعات
مدارا ، و حقيقت براي قائلشدن فراوان احترام و ارزش -
.ميشود حاصل حقيقت تبيين و جستجو با (تعادل) عدالت زيرا
بر ابتناء با زندگي به مثبت نگرش محصول خود كه نيز مدارا
و تقويت به است ، مسئوليت احساس با توام آزادي و استقلال
روحي تعادل و توازن برقراري و انساني و طبيعي قواي تجديد
و بقاء ادامه و نيازها به پاسخگويي لازمه كه فيزيكي و
.ميرساند مدد است سالم زندگي
شناخت روش و معرفت مختلف مراحل و حدود به توجه -
:(استنباط)
شناخت مبحث مهم مباني از متدولوژي و معرفتسنجي بيترديد
بهعنوان مباني ، اين به توجه.ميباشند متعادل استنباط و
منفي روشهاي يا و مينمايد مشخص را پرسشها حدود مثال
مشخص مقدمات و مرز فاقد معمولا كه را سفسطي قياس نظير
به قدرشناسي به مجموع در و ميسازد آشكار است تبيين در
كلمات صحيح جايگاه و موضوعات درست ارزيابي و تشخيص مفهوم
.ميكند كمك
تعديلكننده اينكه دليل به صحيح رابطه:صحيح ارتباط -
و زيادهخواهيها نظير انسان طبيعي تمايلات برخي
فراهم را متعادل استنباط زمينه اوست خودخواهيهاي
زمينه نيز متعادل ادراك متقابلا گفت ميتوان و مينمايد
استنباط و صحيح رابطه.ميسازد برقرار را صحيح ارتباط
ميآيند حساب به قانونمند و آگاهانه اقدامي دو هر متعادل
شايان كمك اوضاع بهبود به صحيح استنباط بين ، اين در كه
متعادل استنباط براي ميتواند صحيح رابطه و ميكند
.نمايد الگوسازي
به متعادل استنباط از برخورداري مبين اصل اين:تناسب -
به حقيقت به تقرب همچنين و مداوم و صادقانه تلاش نسبت
.است عدالت مراعات نسبت
:نتيجه *
.است مصلحت و حكمت وفق بر اندازهشناسي متعادل ، استنباط
صحيح تبيين براي وثيقي ملاك اندازهشناسي ، اينگونه
مستلزم متعادل استنباط.ميرود بهشمار پديدهها
مرزبنديهاي و است نقد حوزه در عدالتپژوهي و ژرفنگري
به تملق و مبالغه هرگونه اساسا و تفرقهانگيز و كاذب
حد.ميكند نفي را حقايق و واقعيتها از اذهان انحراف قصد
مستقيم نسبت اصولا متعادل ادراكي و استنباطي توانائيهاي
.دارد محيط با صحيح تطابق و هماهنگي با
كرماني توكلي حميد
( پاياني بخش ) سياسي جرم
(59)فيالارض افساد و محاربه جرم -4/2
ماهيت داراي كه جرايمي از بعضي براي اسلامي مجازات قانون
محاربه عنوان (داخلي امنيت عليه جرايم مثل) است سياسي
.ميداند محاربه حكم در را آنها از بعضي و كرده اطلاق
هيچگونه كه داشت دور نظر از را مطلب اين نبايد ولي
:كه چرا ندارد ، وجود محاربه جرم و سياسي جرايم بين شباهتي
وحشت و رعب ايجاد براي كه است آن محاربه اركان از اولا ،
.مييابد ارتكاب جامعه مردم آزادي و امنيت سلب و
كه حالي در.ميگيرد صورت عمومي نظم و مردم عليه ثانيا ،
ارتكاب سياسي نظامهاي و حكومتها عليه سياسي جرايم
.مييابد
به را "افسادفيالارض" عنوان ما اگر كه اين سوم نكته
با سازگاري و شباهت هيچ كنيم ، فرض "محاربه" تاكيد عنوان
و اصلاح هدف با سياسي جرم چون.ندارد سياسي جرم
(60).مييابد ارتكاب خيرخواهانه
كه زماني نيز اسلامي فقهاي از عدهاي كه است ذكر به لازم
معنا اين بر دارند تاكيد كردهاند ، مطرح را بغي از سخن
دو آن براي نيز فرقهايي و است محاربه از غير بغي جرم كه
(61):از عبارتند آنها مهمترين.كردهاند مطرح جرم
قيام شرعي مجوز هيچ بدون و عصيان و فسق جهت از محارب -1
.نيست چنين اين باغي ولي ميكند
حاكم...و بركناري بهخاطر و حكومت عليه بغي جرم -2
راه گرفتن براي محاربه كه حالي در.ميگيرد انجام جامعه
.ميباشد...و جامعه عموم بين وحشت و رعب ايجاد مردم ، بر
و راهزني سرقت ، محاربه جرم در انگيزه ديگر عبارت به
جامعه نجات و اصلاح بغي جرم در انگيزه ولي آنهاست امثال
.است
در:است شده گرفته نظر در شديدي كيفرهاي محارب براي -3
از جنگ به شروع كه صورتي در فقط بغي جرم در كه حالي
كه زماني تا ميشود جنگ آنها با باشد خروجكنندگان ناحيه
بغي جرم در همچنين.بكشند جنگ از دست يا و بشوند تسليم
.دارد وجود محاربه برخلاف بسياري ارفاقآميز رفتارهاي
و جنگ با متناسب جرايم درگيري حال در و بغي در اگر -4
فقهاي از بعضي عقيده به گيرد ، صورت باغيان توسط درگيري
مثال براي هستند ، مسئوليت از مبرا آنها به نسبت اسلامي
.شد نخواهند قصاص برسانند ، قتل به را كسي جنگ حال در اگر
از بعضي از را محاربه عنوان بايد قانونگذار كه اين نتيجه
را است خفيفتر كه ديگري مجازاتهاي و برداشته جرايم
.نمايد پيشبيني
سياسي جرم استثنائات -ب
مرتكب شخصي نفع لحاظ به سياسي مجرم ميدانيم كه همانطور
عملي عمومي ، مصلحت و نفع براساس خود نظر به و نشده جرم
.است مجازات قابل و جرم قانون لحاظ از كه ميشود مرتكب را
ويژگيهايي و خصوصيتهاي داراي جرايم از بعضي بيان اين با
قوانين لذاندارند همسويي انگيزه و هدف اين با كه هستند
انگيزه با كه اين ولو را جرايم از تعدادي كشورها از بعضي
عداد از بشود ، آن شامل سياسي جرم تعريف و باشد سياسي
در كه مصالحي كه اين براي.كردهاند استثناء سياسي جرايم
ميگيرد ، قرار تعدي مورد و تهديد جرايم نوع اين اثر
سياسي جرم در كه است اهدافي آن از بيشتري اهميت داراي
و نهب زدن ، آتش شديد ، جرح و ضرب قتل ، مثل.ميشود دنبال
و انسانها براي زيادي خطر كه موارد اين امثال و غارت
.دارد بشري جوامع
سال 1932 در فرانسه نظر تجديد محكمه توسط صادره قرار در
و هدف با چه اگر جمهور رئيس قتل كه است گرديده تصريح
سياسي و است عادي جرايم عداد در باشد ، سياسي انگيزه
جرمي چنين سياسي انگيزه داشتن صرف با چون.نميشود محسوب
نميكند ، خارج خود بودن عادي ماهيت و طبيعت از را
تاييد را راي اين م ، سال 1960 در نيز فرانسه قانونگذار
جرايم جزء دولت رئيس حيات عليه جرم كه اين بر مبني كرد
(62).نميآيد حساب به سياسي
ضرب قتل ، مانند جرايمي نيز سوريه و لبنان كشورهاي قوانين
خيانت و جاسوسي مثل خارجي امنيت عليه جرايم شديد ، جرح و
(63).كردهاند استثناء سياسي جرايم عداد از را...و
(64):ميدارد مقرر عراق مجازات قانون ماده 21 "الف" بند
باشند ، يافته ارتكاب سياسي انگيزه با چه اگر زير جرايم"
:نيستند سياسي جرم
.باشند يافته ارتكاب شخصي و پست انگيزه با كه جرايمي -1
.كشور خارجي امنيت عليه جرايم -2
.آن به شروع و قتل جرايم -3
.جمهور رئيس حيات عليه جرم -4
.تروريستي جرايم -5
در خيانت تزوير ، اختلاس ، سرقت ، مثل شرف عليه جرايم -6
"...و رشوه امانت ،
سياسي جرايم مقررات به مربوط پيشنهادي لايحههاي همچنين
.نمودهاند استثناء را جرايم از تعدادي نيز ايران در
وزارت پارلماني معاونت توسط شده تهيه پيشنويس ماده 3
:ميدارد مقرر دادگستري
ضدامنيت جرايم ساير همچنين ذيل مشروحه جرايم از يك هيچ"
سياسي جرم جزايي قوانين در مذكور كشور ، خارجي و داخلي
تدارك قصد به و سياسي انگيزه با هرچند نميگردد محسوب
تحقق آن وقوع تسهيل يا و آن منافع تضمين يا سياسي جرم
:باشد يافته
عمدي قتل و جرح و ضرب ايراد اشخاص ، جان به سوءقصد -الف
.آن به شروع و معاونت يا مباشرت يا
.اشخاص غيرقانوني بازداشت و گروگانگيري آدمربايي ، -ب
.آن به تهديد و بمبگذاري -ج
.اموال عمدي اتلاف و خرابكاري تخريب ، زدن ، آتش سرقت ، -د
.عمومي اموال به تعدي و تجاوز و غارت -_ه
.يكديگر با جنگ و درگيري به مردم تحريك -و
.مهمات و سلاح حمل و نگهداري فروش ، و خريد قاچاق ، تهيه ، -ز
نفع به كشور نظامي و سياسي اسرار افشاء و جاسوسي -ح
.بيگانه
مورد در اسلامي بشر حقوق كميسيون پيشنهادي لايحه همچنين
جرم عداد از را مواردي فوق ماده شبيه نيز سياسي جرم
.كردهاند استثناء سياسي
:پانوشتها
و رعب ايجاد براي هركس":مصوب 1370.ا.م.ق ماده 183 -59
محارب ببرد اسلحه به دست مردم امنيت و آزادي سلب و هراس
".ميباشد فيالارض مفسد و
و محاربه جرم بررسي محمدجعفر ، حبيبزاده ، -60
اول ، چاپ تهران ، كيهان ، موسسه انتشارات افسادفيالارض ،
.1370
دمشق دارالفكرالمعاصر ، فيالاسلام ، الجهاد الركابي ، -61
.(م 1997) ق اول ، 1418 چاپ سوريه ، و
.ص 233 همان ، مصطفي ، العوجي ، -62
.ص 7775 همان ، طه ، صافي ، زاكي -63
.ص 12 ،(عراق)تعديلاته و العقوبات قانون -64
|