كودك رفتار كنترل در اخلاقي وجدان نقش
و اشرار با مبارزه براي مردمي نيروهاي
شدند مسلح قاچاقچيان
دولت كاركنان ويژه قضايي مجتمع سوي از
شد احضار همبستگي روزنامه مسئول مدير
در نبوي و شمسالواعظين وضعيت آخرين
زندان
به اعتبار ريال ميليارد اختصاص 40
سالمندان سراي و مهدكودك تاسيس متقاضيان
هفتهنامه مسئول مدير محاكمه جلسه دومين
نشد برگزار كرمان "بيداري"
كودك رفتار كنترل در اخلاقي وجدان نقش
پور خامسي مسعود :از عكس
واقع در "هستي بدي بچه تو":ميگوييد فرزنداتان به وقتي"
ميدهيد ، قرار سوال مورد انسان يك عنوان به را او ارزش
"نبود پسنديده تو رفتار":بگوييد او به اگر كه حالي در
قابل كه است رفتار روي تمركز و توجه اينجا در
ميباشد تغيير
قادر كه است دروني كنترل عامل نيرومندترين اخلاقي ، وجدان
در كه اخلاقي وجدان.درآورد كنترل تحت را كودك رفتار است
رفتارهاي مورد در هميشه است كودك دروني هدايت مركز واقع
سرزنش را او و ميدهد اخطار و تذكر كودك به نامطلوب
است ، تنها كاملا كه هنگامي حتي كودك كه طوري به ميكند ،
مورد را او اخلاقي ، وجدان سربزند او از بدي كار اگر
.ميدهد قرار سرزنش
رفتار بيروني و دروني كنترل عوامل
:ميكند رعايت را اجتماعي قواعد طريق سه به اجتماع در فرد
ناپايدارترين متابعت ، .كردن دروني و همانندسازي متابعت ،
صرفا فرد طريق اين در است ، چون اجتماعي قواعد رعايت طريق
اجتماعي قواعد از تنبيه از پرهيز يا پاداش كسب خاطر به
راه پليس كه جاده از جاهايي در مثلا.ميكند متابعت
رانندگي و راهنمايي قواعد از معمولا افراد دارد ، حضور
.ندارد حضور راه پليس كه جاهايي تا ميكنند متابعت بيشتر
مورد گروه يا شخص با را خود است مايل فرد همانندسازي در
با را خود نگرشهاي و ارزشها يعني سازد ، همانند خود علاقه
بنابر.نمايد هماهنگ گروه ياآن شخص آن نگرشهاي و ارزشها
رضايت از ناشي فرد رفتار همانندسازي ، و متابعت در اين
رعايت طريق پايدارترين كه كردن دروني در اما.نيست دروني
اجتماعي قواعد دليل اين به صرفا فرد است اجتماعي قواعد
بودن درست ، يعني است پذيرفته را آنها كه ميكند رعايت را
است كرده دروني را آنها لذا و است گشته مسلم برايش آنها
از ناشي فرد رفتار كردن ، دروني در كه است خاطر همين به و
به كه تغييراتي چون ترتيب بدين (1).است وي دروني رضايت
در فرد نگرشهاي و ارزشها مانند دروني كنترل عوامل وسيله
تغييراتي از پايدارتر و عميقتر بسيار ميشود ايجاد او
عاملان يا پليس مانند بيروني كنترل عوامل توسط كه است
انسان رفتار كنترل براي لذا ميشود ، ايجاد تنبيه و پاداش
عوامل از موثرتر بسيار دروني كنترل عوامل اجتماع ، در
.ميكنند عمل بيروني كنترل
ميآيد؟ بوجود چگونه و چيست اخلاقي وجدان
وجدان.بد و خوب به آگاهي از است عبارت اخلاقي وجدان
حس":كرد تعريف طور اين كاملتر طور به ميتوان را اخلاقي
ناروا ، رفتاري از شرمساري يا خوب اخلاق به نسبت آگاهي يا
(2)".رفتاردرست داشتن ضرورت مورد در احساسي با همراه
كودك ، در اخلاقي وجدان آمدن بوجود چگونگي به بردن پي براي
قرار بحث مورد را انسان شخصيت دهنده تشكيل عناصر بايد
،"نهاد":ميشود تشكيل قسمت سه از انسان شخصيت.دهيم
."فراخود" و "خود"
بندي و قيد هيچ و است طبيعي تمايلات و غرايز شامل "نهاد"
طريق از حتي طريقي هر از ميخواهد صرفا و نميشود سرش
از كودك.شود ارضا شرط و قيد بدون نامعقول ، خواستههاي
شخصيت كه تدريج به و دارد خود در را "نهاد" تولد بدو
او در "خود" يعني او شخصيت دوم قسمت ميكند رشد كودك
خواستههاي ارضاي به تمايل هم "خود".ميشود تشكيل
به محيط قواعد و امكانات چارچوب در دارد ، ولي نامعقول
كودك در هنگامي شخصيت سوم قسمت.ميپردازد آنها ارضاي
ساير و مادر و پدر ارشاد و اندرز و پند كه ميگيرد شكل
"فراخود" ترتيب اين به كه ميكند دروني را خود مربيان
كه طوري به ميگردد تشكيل او در اخلاقي وجدان همان يعني
مقاومت و ايستادگي نامعقول خواستههاي ارضاي مقابل در
كه كودك تمايلات و خواستهها از دسته آن به فقط و ميكند
به يعني باشند داشته قرار اخلاقي قواعد چارچوب در
وجدان لذاميدهد شدن ارضا اجازه كودك معقول خواستههاي
همواره نيرومند دروني تربيتي عامل يك صورت به اخلاقي
اخلاقي قواعد رعايت و ميدهد قرار خود تاثير راتحت كودك
.مينمايد گوشزد او به را
رفتار كنترل عامل عنوان به اخلاقي وجدان ويژگيهاي
است انساني پاك سرشت يا فطرت اخلاقي ، وجدان زيربناي -1
سرشت يا فطرت همين.است آن داراي تولد بدو از فرد هر كه
در را اخلاقي وجدان شكلگيري امكان كه است انساني پاك
زيربناي داراي اخلاقي وجدان لذا.ميسازد ميسر انسان
به و يافته پرورش خوب اگر كه طوري به است مستحكمي بسيار
مقابل در خوبي به باشد نيرومند و شده تقويت كافي قدر
.نمود خواهد ايستادگي فرد نامعقول تمايلات و خواستهها
ارزش داراي همواره اخلاقي وجدان كه است دليل همين به
به همواره يعني است داشته انساني مطلوبيت و بوده مثبت
.يابد دست بيشتري انساني صفات به تا است نموده كمك انسان
است ، رفتار دروني كنترل عوامل نوع از اخلاقي وجدان -2
ميتواند كودك لذا.ميكند هدايت درون از را كودك يعني
مقابل در زياد قدرت با دروني كنترل عامل اين كمك به
آنها انجام به و كند ايستادگي خويش نامعقول خواستههاي
.ندهد تن
زودتر چه هر كه طوري به است اكتسابي اخلاقي ، وجدان -3
نمود ، اقدام كودك در آن موثرتر شكلگيري براي ميتوان
زودتر چه هر بايد تربيت كه است معتقد نيز كانت كه همچنان
بتوانند تا كند آماده كلي قواعد از پيروي به را كودكان
(3).آورند بدست نادرست و درست از تصوري
كودك اخلاقي وجدان پرورش
ارشاد و اندرز و پند بر علاوه اخلاقي وجدان پرورش براي
نيز تقليد و عادت تلقين ، نظير ديگري عوامل از ميتوان
لازم مربيان و مادر و پدر اندرز و پند البته.گرفت كمك
به را آنها كودك تا باشد همراه دليل ارائه با همواره است
داشته تحميلي حالت اگر زيرا.كند دروني عميقتري نحو
داشته وجود كودك روي خارجي فشار عامل كه زماني تا باشند
خارجي ، فشار رفتن كنار محض به و ميكند متابعت كودك باشد
است دليل همين به واقع در.برميدارد متابعت از دست كودك
ارشاد و اندرز و پند از نهي و امر جاي به بايد همواره كه
وقتي حتي و دارند نياز راهنمايي به بچهها".گفت سخن
هميشه ، اما شوند منع كارهايي انجام از بايد هستند كوچك
موازين و اصول اگر....اصولي و منطقي دلايل آوردن با
گرفته نشات درون از ميسازد ، پايبند را آنها كه اخلاقي
آزاد و مستقل اعمالي و رفتار براي خود مشوق همواره باشد ،
تحميل آنها به را اخلاقي اصول رعايت شما اگر اماهستند
و ميدهند انجام كارهايي شما خاطر به فقط باشيد ، كرده
آن در شما و نيازمندند ترتيب و نظم و انضباط به كه زماني
متمرد و سركش كنيد ، راهنمايي را آنها كه نيستيد لحظات
(4)".ميشوند
و پدر ارشاد و اندرز و پند كه داشت توجه بايد علاوه به
الگوي خود مادر ، و پدر كه ميكند تاثير كودك در مادر
.باشند خويش اخلاقي تعليمات مجسم
اخلاقي وجدان پرورش و شكلگيري در تلقين عامل اهميت در
دوران در انسان تلقينپذيري ميزان كه بس همين كودك ،
كودك مربيان ساير و مادر و پدر لذا است ، شديدتر كودكي
.ببرند را استفاده نهايت عامل اين از بايد
ايفا را مهمي نقش كودك اخلاقي وجدان پرورش در نيز عادت
به كودك در انساني مطلوب عادات ايجاد كه چندان ميكند ،
بسيار اهميت حائز او اخلاقي وجدان ساختن نيرومند منظور
،(بد چه و خوب چه)كند عادت امري به خردسال كودك اگر".است
خردسالي در كودك اگر.نيست خللپذير آساني به عادت اين
كند ، اين پيدا عادت و انس خوب رفتارهاي و نيكو روشهاي به
.بود خواهد افزايش و شدت به رو بلكه و مستمر او در عادت
روشهاي به و شود گذاشته مهمل دوره اين در كودك واگر
براي پسنديده عادات اين از او انتقال بگيرد خو ناپسند
پرورش و شكلگيري در هم تقليد (5)".است دشوار بسيار مربي
و پدر كودك مثلا است ، موثر بسيار كودك اخلاقي وجدان
از تقليد به خود اعمال در و ميدهد قرار سرمشق را مادر
.ميپردازد آنها
اخلاقي وجدان تضعيف از جلوگيري در مهم تربيتي هشدار سه
كودك
نامطلوب رفتار از بلكه نكنيد انتقاد كودك خود از هرگز -1
بچه تو":ميگوييد فرزندتان به وقتي".نماييد انتقاد او
مورد انسان يك عنوان به را او ارزش واقع در "هستي بدي
رفتار":بگوييد او به اگر كه حالي در ميدهيد ، قرار سوال
است رفتار روي تمركز و توجه اينجا در "نبود پسنديده تو
(6)".ميباشد تغيير قابل كه
سبب چون نكنيد مقايسه ديگران با را كودك هيچگاه -2
داشته ياد به را نكته اين همواره و ميشود كودك نااميدي
وجودش و است فرد به منحصر انسان يك كودكي هر كه باشيد
موجودي صورت به كودكي هر به".است بينظير و بيهمتا
كس هيچ با نبايد كه سايرين از جدا انساني يكتا ، كامل ،
".بنگريد شود مقايسه برادرهايش و خواهرها ويژه به ديگري
(7)
حس تا نشويد يادآور كودك به را گذشته خطاهاي هيچگاه -3
را گذشته اشتباهات از گرفتن پند.نگردد ايجاد او در گناه
اشتباه گناه احساس با نبايد است پسنديدهاي بسيار امر كه
حرفي علت به انسان ، به كه است بدي حالت گناه احساس".كرد
...ميدهد دست است داده انجام كه عملي يا زده گذشته در كه
به گذشته در شده انجام اشتباهات علت به يعني گناه احساس
والدين كه است چماقي اينبازماندن فعاليت و كار از كلي
و بدهد دست گناه احساس بچه به تا ميزنند كودكان سر به
(8)".نمايند مهار را كودك رفتار بتوانند آن طريق از
كودك اخلاقي وجدان ساختن نيرومند و تقويت در مهم عامل دو
تصوير خودش از بايد كودك:مثبت و سالم ذهني تصوير -1
اعتماد تا باشد داشته مثبت و سالم ذهني
به نسبت بايد كودك ديگر عبارت به.يابد افزايش او نفس به
با انساني تصوير و باشد داشته مثبت نظر خود تواناييهاي
كودك زيرا باشد ، داشته خود از شايسته و جذاب موفق ، ارزش ،
به بيشتر نمايد مجسم تصوير اين با بيشتر را خود قدر هر
خواهد تقويت او اخلاقي وجدان لذا و يافت خواهد شباهت آن
.شد
هدف و معنا وجود:زندگي در انساني هدف و معنا وجود -2
و ناكامي مقابل در او ميشود سبب كودك زندگي در انساني
نتيجه در و نمايد مقاومت بيشتري قدرت با زندگي فشارهاي
.شود لغزش دچار كمتر اخلاقي وجدان دستورات اجراي در
خود به عميق احترام و عشق از كودك ميشود سبب هدفجويي
داشت نخواهد نياز كودك ديگر كه طوري به برخوردارشود
خود اطراف محيط از احترام و عشق دريافت صدد در پيوسته
.باشد
شكوفايي خود پرشكوه مرحله به كه باشد اين بايد كودك هدف
داشتن نظر از نمايد تلاش همواره بايد كودك لذا.برسد
استعدادهاي و شود كاملتر انساني عالي ارزشهاي و صفات
بايد هدف كلي طور به.نمايد بالفعل را خود بالقوه انساني
براي ولي باشد ، بينهايت در و دسترس از دور نقطهاي در
باشد داشته وجود منزلگاههايي مدارج و مراحل آن به رسيدن
پله به صعود براي پلهاي همچون و جزيي هدف منزلگاه هر و
(9).باشد ديگر
مخملچي محمد
:پانوشتها
شكركن ، حسين ترجمه اجتماعي ، روانشناسي:اليوت ارونسون ، -1
.ص 3336 رشد ، تهران 1377 ، انتشارات يازدهم ، چاپ
سوم ، ويرايش امروز ، فارسي فرهنگ:غلامحسين افشار ، صدري -2
.ص 798.تهران 1377 كلمه ، نشر موسسه اول ، چاپ
و آموزش فلسفه) تربيت فلسفه:عيسي ابراهيمزاده ، -3
تهران 1374 ، پيامنور ، دانشگاه انتشارات نهم ، چاپ ،(پرورش
.ص 104
باشيم؟ ، داشته خوشبختي فرزندان تا كنيم چه:واين داير ، -4
تهران 1373 ، رشد ، انتشارات دوم ، چاپ مالكي ، توران ترجمه
.ص 259
و مباني)اسلامي تربيت و تعليم:محسن يكتا ، شكوهي -5
شركت ،(رشتهها كليه)معلم تربيت مراكز -دوم سال ،(روشها
.ص 86 تهران 1367 ، ايران ، نشر و چاپ
.ص 7 همان ، -6
.ص 214 همان ، -7
.ص 186 همان ، -8
.ص 39 همان ، -9
و اشرار با مبارزه براي مردمي نيروهاي
شدند مسلح قاچاقچيان
حضور سابقه اين از پيش كه مردمي نيروهاي :اجتماعي گروه
براي ديدهاند ، نظامي آموزش و داشته جنگ جبهههاي در
بردسكن شهرستان روستاهاي در قاچاقچيان و اشرار با مبارزه
.شدند مسلح
و اشرار ناجوانمردانه حركت پي در ما خبرنگار گزارش به
خوشاب و سير روستاهاي كشاورزان گروگانگيري در قاچاقچيان
و نظامي نيروهاي حركت ، اين استمرار و بردسكن شهرستان در
آموزش و روستاها در رفته جبهه افراد شناسايي با امنيتي
و اشرار با مسلحانه مبارزه براي را آنها نظامي ،
.كردند مسلح روستا از حراست و قاچاقچيان
و حفاظت براي روستائيان گرچه رسيده گزارشهاي براساس
كار امنيت و كرده داير شبانه پستهاي روستا از نگهباني
گروگانها هنوز وجود اين با كردهاند ، تامين را مزارع در
را ها آن آزادي شرط اشرار و گرفتار آدمربايان چنگال در
.كردهاند اعلام پول توجهي قابل مبلغ دريافت
تن سه پول تومان ميليون شش دريافت با قاچاقچيان و اشرار
مقابل در و كرده آزاد را "سير" روستاي گروگانهاي از
از ديگر يكي آزادي براي اما دادهاند ، رسيد آنها آزادي
اما كردهاند مطالبه پول تومان ميليون دربند 14 كشاورزان
.نشدهاند مبلغ اين تهيه به موفق هنوز خانواده اين افراد
را امكان اين دربند كشاورز اين بستگان ميشود گفته
.بفرستند لباس و آذوقه خود گرفتار پدر براي كه يافتهاند
شهرستان در خوشاب روستاي گروگان شش از دريافتي خبرهاي
آنها آزادي براي قاچاقچيان و اشرار كه است حاكي بردسكن
.كردهاند مطالبه پول تومان ميليون از 10 بيش نيز
شهرستان توابع از خوشاب و سير روستاي دو است گفتني
فاصله كيلومتر به 300 نزديك كشور شرقي مرزهاي با بردسكن
حدفاصل ارتفاعات در قاچاقچيان ميشود گفته و دارد
به موسوم منطقهاي در نيشابور و كاشمر شهرستانهاي
ارتفاعات تا را خود فعاليت دامنه و شده مستقر "كوهسرخ"
شهرستان به متصل كوير دامنه در بردسكن شهرستان به مشرف
.دادهاند گسترش سبزوار
دولت كاركنان ويژه قضايي مجتمع سوي از
شد احضار همبستگي روزنامه مسئول مدير
مجلس نماينده سلامي ابراهيمباي غلامحيدر :اجتماعي گروه
همبستگي تازهتاسيس روزنامه مسئول مدير و اسلامي شوراي
.شد احضار دولت كاركنان ويژه قضايي مجتمع به
از شماره دوازده تنها تاكنون كه همبستگي روزنامه امتياز
است اسلامي ايران هبستگي حزب به متعلق است ، شده منتشر آن
.ميشود محسوب دومخردادي اصلاحطلب مطبوعات مجموعه از و
فردا توضيحات برخي اداي براي بايد سلامي ابراهيمباي
ويژه قضايي مجتمع رئيس محسنياژهاي دفتر در "يكشنبه"
.يابد حضور دولت كاركنان
و همبستگي روزنامه پيرامون مطروحه شكايات تعداد از هنوز
نشده منتشر خبري تازهتاسيس ، روزنامه اين شاكيان عناوين
.است
دومين خرداد ، دوم مطبوعات تعطيلي از پس همبستگي روزنامه
.است پيوسته مطبوعات جمع به كه است طيف اين از نشريه
در نبوي و شمسالواعظين وضعيت آخرين
زندان
آخرين ايسنا ، با گفتوگو در احمدي نعمت :اجتماعي گروه
.كرد تشريح را خود موكلين وضعيت
در ميباشد ، شمسالواعظين وكلاي از يكي كه احمدي ، نعمت
به موفق گذشته ماه سه در ما:داشت اظهار گفتوگو اين
را محكوميتش دوران كه شمسالواعظين ماشاءالله با ملاقات
با تلفني تماس وي حاضر ، حال در و نشدهايم ميكند ، سپري
.ندارد زندان از بيرون
متهمي وقتي معتقدند مربوطه مسئولين ظاهرا:افزود وي
ديگر كرد ، سپري را نظرش تجديد و بدوي مرحله و شد محكوم
.باشد داشته رابطهاي وكلايش يا وكيل با نبايد
آييننامه ماده 193 خلاف را ، برداشتي چنين ادامه در وي
ديگر درباره مسئلهاي چنين:افزود و دانست زندانها
موكلان هم من خود.نميشود اعمال اوين زندان محكومان
ولي است شده قطعي پيش سالها حكمشان كه دارم بسياري عادي
متهماني درباره حتي زيرا.ميكنم ديدار آنان ، با هم هنوز
كه كساني از يكي شدهاند ، محكوم اعدام و قصاص به كه
.است مدافع وكيل ميشود ، دعوت حكم اجراي صحنه به الزاما
شكايت بر مبني جديدي پرونده هم اخيرا:گفت همچنين وي
كه شده مطرح شعبه 223 در شمسالواعظين عليه نقدي سردار
اين در مطرح اتهام اگر كه چرا است ، تعجب باعث امر ، اين
است ، شمسالواعظين مصاحبههاي و سخنراني درباره شكايت ،
است ، كرده رسيدگي وي پيشين اتهامات به كه دادگاهي در بايد
.شود مطرح
سيد وضعيت درباره گفتوگو اين از ديگري بخش در وي
آمد ، مرخصي به شمسالواعظين كه روزي:گفت نبوي ابراهيم
و گفتوگو روز ، آن در.آوردند دادگاه به هم نبويرا
:گفت ما به مرتضوي ، قاضي نهايت ، در و گرفت صورت تحقيقي
قرار وي براي كه چرا باشيد ، مالكيت سند تهيه فكر در"
به نبوي روز آن از اما ".شود آزاد تا شد خواهد صادر
زندان از بيرون با تلفني ارتباط و است نشده آورده دادگاه
.است نكرده برقرار
از يكي) محمدي اكبر به مربوط حكم:گفت همچنين وي
به ابتدا در كه (سال 78 تيرماه حوادث بازداشتشدگان
وكيل كه من به نيز شده محكوم حبس سال به 15 سپس و اعدام
ما دليل ، همين بهاست نشده اعلام هنوز هستم ، وي مدافع
.كنيم استفاده فعلي يا 268 ماده 31 از كه نتوانستهايم
به اعتبار ريال ميليارد اختصاص 40
سالمندان سراي و مهدكودك تاسيس متقاضيان
براي ويژه اعتبار ريال ميليارد 40:اجتماعي گروه
سراي و كودك مهد تاسيس متقاضيان به تسهيلات و پرداختوام
در پنجشنبه روز انصاري غلامرضا.يافت اختصاص سالمندان
تاسيس طريق از پارسال:افزود مطلب اين اعلام ضمن تنكابن
و مددجويان براي پايدار شغلي هزارفرصت رساني 5 مراكزياري
.شد ايجاد معلولين
بسياري اهميت از كه مردم بامشاركت تاكنون وي گفته به
مركز بيسرپرست 450 كودكان منظورساماندهي به برخوردارست ،
.است شده ايجاد كشور در امنا هيات موسسه و96 خيريه
از20 كه بهزيستي رساني خدمات ظرفيت به توجه با:گفت وي
نوبت پشت سالمندي هيچ اكنون يافته ، افزايش درصد به 25
توزيع گسترش به بااشاره گفتگو اين در وي.ندارد قرار
امر اين علت:جوانانگفت دربين ويژه موادمخدربه
بودننرخ پايين و آنان كردن زنداني معتادان ، مجرمشناختن
.است كشور در مخدر مواد
هفتهنامه مسئول مدير محاكمه جلسه دومين
نشد برگزار كرمان "بيداري"
نامه هفته مديرمسئول محاكمه جلسه دومين :اجتماعي گروه
تالار در پنجشنبه صبح بود قرار كه كرمان "بيداري"
نرسيدن نصاب حد به علت به شود ، برگزار شهر اين دادگستري
.نشد تشكيل شاكي حضورنيافتن و منصفه هيات اعضاي
از نفر چهار:گفت جلسه اين در كرمان مطبوعات دادگاه رئيس
هفتههاي در دادگاه جلسه تشكيل درخواست منصفه هيات اعضاي
.داشتهاند را آينده
شاكي ، حاضرنشدن علت به همچنين:گفت توكلي علي حجتالاسلام
ديگر وقتي به بيداري مديرمسئول محاكمه جلسه دومين تشكيل
.ميشود موكول
|