در كره جمهوري موسيقي و فيلم جشنواره
ميشود برگزار ايران
!نويسندگي نام به مشكلي
كشور دانشآموزي شوراهاي انتخابات دومين
فرهنگي يادداشت
در كره جمهوري موسيقي و فيلم جشنواره
ميشود برگزار ايران
از كره جمهوري موسيقي و فيلم جشنواره :فرهنگي علمي گروه
.ميشود برگزار تهران در مهر 30
اسلامي ، ارتباطات و فرهنگ سازمان عمومي روابط گزارش به
وحدت تالار و معاصر هنرهاي موزه محل در 2 جشنواره اين
.شد خواهد آغاز تهران
در ماه آبان تا2 ماه مهر از 30 كرهاي فيلمهاي نمايش
محل در آبان چهارم موسيقي اجراي و معاصر هنرهاي موزه محل
.است جشنواره اين برنامههاي جمله از وحدت ، تالار
و بادي سازهاي كوچك اركستر جشنواره ، اين موسيقي بخش در
زهي ، سازهاي و نيلبك از كوچكي اركستر كره ، سنتي طبل
.ميشود اجرا طبل چهارنوازي و طبل و نيلبك دوئت
فيلمهاي كره ، جمهوري جشنواره فيلم بخش در همچنين
نمايش به "آگوست ماه در كريسمس" و "نامه" ،"ايميل"
.ميشود گذاشته
اداره همكاري با جشنواره اين كه ميشود خاطرنشان
ارتباطات و فرهنگ سازمان هنري و فرهنگي همكاريهاي
.ميشود برگزار تهران در كره جمهوري سفارت و اسلامي
!نويسندگي نام به مشكلي
;اشاره
كه خاص مشخصههاي با است حوزهاي ايران در نويسندگي
براين.دارد موجود ساختارهاي با تنگاتنگ ارتباطي طبيعتا
سياست اقتصاد ، به نويسندگي و نويسنده وضعيت مطالعه اساس ،
ابعاد و وجوه معناي به سخن اين كه ميخورد پيوند فرهنگ و
دارد سعي حاضر نوشته.است ايران در "نويسندگي" گوناگون
سرنوشت بر موثر مولفههاي كه گذارد بحث به را موضوع اين
را كشور نخبگان واقع در كه قشر اين و بوده چه قلم اهل
.هستند روبهرو شرايطي چه با دربرميگيرند ،
ميتوان ، "ايران در نويسندگي" مشكلات و مسائل تحليل در
را مشخصي وجه يك هر كه قرارداد مدنظر را خاصي طبقهبندي
اين از بسياري كه است آن اهميت پر نكته.ميسازد روشن
صورت به زيادي اندازه تا و نبوده نوظهور امور مشكلات
.است داشته وجود ايران تاريخ در نهادينه
اكبرياني هاشم محمد
حرفه يك مثابه به نه نويسندگي -1
نميشود قلمداد حرفه يك نويسندگي ، ايران ، چون جوامعي در
شئون كه دارد همراه به آثاري و پيامدها پديده اين و
نويسندگان از اندكي تعداد تنها.ميسازد متاثر را مختلفي
از و كرده قلمداد حرفه يك را رشته اين ايراني ، مترجمان و
گروه اين حتي.ميسازند برآورده را خود نيازهاي آن طريق
نيز ديگري مشاغل به نوشتن بر علاوه متمادي سالهاي نيز
به قادر كه ، سالهاست اين گذران از پس تنها و پرداخته
.شدهاند ترجمه يا نويسندگي طريق از زندگي نيازهاي تامين
اول طراز نويسندگي ، حوزه در كه هستند شخصيتهايي اينان
همه به را آنها شرايط نميتوان بنابراين و ميشوند محسوب
.داد تعميم قلم اهل
از قبل ايران ، در "نويسندگي" نبودن "حرفه" هرترتيب به
همين و ميسازد مواجه اقتصادي مشكلات با را نويسنده همه
ميشود حاشيهاي مشاغل به گروه اين آوردن روي باعث امر
.ندارد آنها قلمي فعاليت با ارتباطي هم موارد بيشتر در كه
كاملا صورت به نويسنده كه ميشود آن از مانع امر اين
به دليل همين به.شود تاليف يا ترجمه عرصه وارد تخصصي
رشتههاي كتابهاي و ادبي آثار كارشناسان ، و متخصصان گواه
تاكنون ما كشور در...و پزشكي فني ، انساني ، علوم مختلف
در.باشند داشته را لازم استانداردهاي نتوانستهاند ،
كه كرد اشاره نويسي سفارشي به ميتوان ارتباط همين
و مراكز از خود ، نيازهاي دليل به مترجم يا نويسنده
كه ميگيرد كار سفارش دولتي غير و دولتي مختلف دستگاههاي
نويسندگي اصول فاقد است كتابهايي انتشار نيز كار حاصل
رضايت بود نخواهد قادر آثاري چنين است بديهي.ترجمه يا
سفارش اهداف حيث ، اين از و آورد دست به نيز را خواننده
در "نوشتن" نبودن "حرفه".نشست نخواهد بار به نيز دهنده
را مولف يا مترجم هميشه است ، تاريخي پديدهاي كه ايران
ميشود باعث امر اين.است ساخته مواجه اقتصادي مشكلات با
و شود گرفته قرار آن در كه باشد شرايطي تابع نويسنده
.است نويسندگان جامعه ركود روند ، اين حاصل طبيعتا
صنفي تشكلهاي فقدان -2
خود ايران در نويسندگان كانون و اتحاديه انجمن ، نبود
به اما است ، ايران در نويسندگي نبودن حرفهاي از تابعي
جا مسئله ، اين شكلگيري در ديگر موثر عوامل حضور دليل
.گيرد قرار بررسي مورد جداگانه طور به دارد
هويت با آن ناسازگاري و جامعه سياسي ساختار زمينه اين در
طرح قابل مسائل مهمترين از ميتواند ايراني نويسندگان
عجين ايران تاريخ با كه سياسي ساخت در تمركزگرايي.باشد
جمله از و مختلف حوزههاي به را خود دامنه است شده
نويسنده هويت با ساختي چنين.است داده گسترش نويسندگي
نظام سلطه" از و داشته قرار نخبگان گروه در كه ايراني
ارتباط نوع اين.ميگيرد قرار تقابل در ميگريزد ، "سياسي
عنوان به) نويسنده و سياسي نظام ميان اعتماد عدم نوعي
نظامهاي آن دنبال به كه داده شكل تاريخ طول در (روشنفكر
قلم اهل تشكل و انسجام از تاريخي مختلف مقاطع در سياسي
يا كانون شكلگيري از مانع و آورده عمل به ممانعت
.شدهاند نويسندگان رسمي انجمنهاي
هيچگاه خود تاريخي هويت دليل به نيز نويسندگان متقابلا
از يكي را آن به تهاجم و نداشته اعتماد سياسي نظام به
باعث امر همين.دانستهاند خود اجتماعي زندگي اولويتهاي
كه ميشود و شده نويسندگان گروه عملكرد شدن سياسي
عدم ايناست بوده سياسي نظام با مخالفت آن جهتگيري
حتي است شده باعث و شده آميخته نويسندگان هويت با اعتماد
نويسندگان منافع با همسو نظامي تاريخ ، از مقاطعي در اگر
.شود مواجه نويسندگان مخالف نظر با گيرد ، دست به را قدرت
سياسي نظام كه ميرسد حد بدان گاه مخالفتها اين دامنه
مقابله به دست طبيعتا و ديده خطر در را خود موجوديت
عدم عوامل مهمترين از ميتوان را شرايطي چنين.ميزند
.كرد قلمداد قلم اهل صنفي تشكلهاي شكلگيري
تاسيس شاهد هيچگاه ايراني نويسندگان ترتيب ، اين به
كانون چون رسمي غير تشكلهاي و نبودهاند صنفي تشكلهاي
عمده اختلافات دليل به و درون از يا نيز ايران نويسندگان
نظام مخالفت دليل به يا شدهاند متلاشي اعضا اساسي و
.باشند داشته مستمر حيات نتوانستهاند سياسي
ايران در "نويسندگي" شدن ، سياسي عبارتي به و سياسيزدگي
اقتصادي مشكلات.است كرده مواجه نيز ديگري موضوعات با را
و رفت اشاره بدان اين از پيش كه همچنان نويسندگان ،
ناشران ، همچون نشر عرصه فعالان با آنها حقوقي اختلافات
.است آزرده را مترجم يا نويسنده هميشه كه است مشكلاتي از
صرف را خود فعاليت عمده كه صنفي تشكل يك وجود طبيعتا
حوزه ضروريات از كند ، نويسنده اقتصادي منافع تامين
قلم اهل بودن سياسي حال عين در.است ايران در نويسندگي
خود به سياسي بوي و رنگ حركتي هر است شده باعث ايران ، در
سوي از.شود انگاشته ناديده اقتصادي مشكلات حل و بگيرد
حفظ جهت در نويسندگان سوي از نيز حركتي اگر حتي ديگر ،
كه -بيروني نگاه ميگرفت ، انجام اقتصادي منافع وتامين
سياسي را آن -ميگرفت انجام سياسي نظام سوي از بيشتر
نظر بهميكرد مقابله آن با اعتماد ، عدم دليل به و ديده
است شده نهادينه تاريخي طور به ما كشور در شرايطي ميرسد
با چند هر را نويسندگان صنفي تشكلهاي شكلگيري امكان كه
.ميسازد امكانناپذير اقتصادي رويكرد
قلم اهل ميان در سياسي حساسيتهاي غلبه زمينه اين در
شكلدادن پي در نويسندگاني اگر كه است گونهاي به نيز
از مختلف اتهامات معرض در باشند ، اقتصادي هدف با تشكلي
.ميگيرند قرار ديگر نويسندگان از بسياري سوي
كتاب حوزه صنوف و نويسنده -3
مشاغلي با آنها ارتباط نويسندگان ، اصلي دغدغههاي از
كه مشاغل اين مهمترين.دارند فعاليت كتاب عرصه در كه است
به مخاطب و نويسنده ميان واسط اصلي حلقههاي از واقع در
قلم ، اهل به مربوط مسايل بررسي در.است ناشر ميرود ، شمار
.آنهاست اصلي ازدلمشغوليهاي ناشران با ارتباط
عنوان به ابتدا در كه است موضوعاتي زمره در حقالتحرير
.ميسازد نمايان را خود نويسنده و ناشر رابطه در معضل يك
از حاضر حال در كه است حقالتحرير ميزان سر بر بحث ابتدا
.نميگذرد كتاب قيمت درصد سقف 15
با صفحهاي كتاب 400 يك ترجمه يا تاليف براي نويسنده يك
(ممكن كمترينزمان)ماه شش متوسط طور به تومان قيمت 1500
چاپ به نسخه شمارگان 3000 در معمولا كه ميكند ، صرف وقت
مبلغ درصد پانزده احتساب با كتاب اين حقالتحرير.ميرسد
مناسبي رقم ماهه شش فعاليت براي كه ميشود هزارتومان 675
و باشد شده شناخته نويسنده ، كه است صورتي در اين.نيست
هم شكل همين در اما.برسد اطمينان به كتاب فروش در ناشر
حقوقي ، موارد به نبودن آشنا دليل به نويسندگان معمولا
ناشر ، سوي از چهبسا و شده سردرگمي دچار قرارداد عقد در
الگوي يك فقدان.باشد آمده عمل به آنها حق در نيز اجحاف
آگاهي فقدان و ناشر و نويسنده ميان قرارداد براي خاص
دچار معمولا خود منافع به دستيابي در را قلم اهل حقوقي ،
تجربه با كه نويسندگاني معدود از بگذريم.است كرده مساله
كه يافتهاند را ناشراني يا ناشر خود ، ساله چندين
.كنند همكاري راحتي به آنها با ميتوانند
جهت هر به باري كه بگيريم اين بر را فرض اگر حال
ميزان و شد منعقد نويسنده و ناشر ميان قراردادي
پيش كه معضلي آن از پس گرفت ، موردتوافق نيز حقالتحرير
اين.پرداختهاست نحوه ميگيرد ، قرار نويسندگان روي
به ودادخواهي شكايت و شود نمي پرداخت حتي گاه حقالتحرير
مورد نيز قضايي مراحل بودن طولاني و قضايي مشكلات دليل
انجام جهت اين در اقدامي و نگرفته قرار نويسنده نظر
مدت دراز در حقالتحرير مواقع برخي در همچنين.نميگيرد
مبلغ ميتوانند طولاني زمان در قلم اهل و شده پرداخت
نويسنده هميشه نيز موضوع اين.كنند دريافت را توافق مورد
وناشر قلم اهل ميان ارتباط و ساخته آزرده را مترجم يا
.ميسازد راتيره
وضعيت كتاب ، انتشار مالي مسايل زمينه در ديگر مهم بحث
-آنهاست آثار اولين كه -نويسندگان اين اثر.است نوقلمان
اين با ناشر و شده مواجه بيمهري با ناشران سوي از
ندارد ، وجود كتابها نوع اين فروش براي امكاني كه استدلال
راه تنها.ميكند امتناع خود هزينه با آن چاپ از
شخصي هزينه با كتاب وانتشار چاپ نوقلم ، براي باقيمانده
نشر مجوز ميبايد كه جهت آن از نيز آن كه است نويسنده
به.پذيرد انجام ناشر طريق از بايد لاجرم كند ، دريافت
ناشران و ميرود ناشر سراغ به يامترجم نويسنده ترتيب اين
.ميكنند دريافت نوقلم از را مبلغي هزينهها ، احتساب با
ناشران موارد برخي در ميكند ، بروز مساله چند اينجا در
مبنايي بر را صحافي و زينك ، چاپ و فيلم كاغذ ، هزينههاي
كه آن با را كاغذ.نميرسد نظر به واقعي كه ميكنند حساب
كه ميسنجند آزاد قيمت با اما ميخرند ، دولتي قيمت به
به نيز چاپ و ليتوگرافي زمينه در.دارد فاحشي تفاوت خود
حرفهها ، اين صاحبان با ناشران مستمر ارتباط دليل
در تخفيف اين كه ميگيرد تعلق ناشر به تخفيفي معمولا
همه كنار در.نميآيد حساب به نوقلم با هزينهها تعيين
يا نويسنده از حقالزحمه عنوان به را درصدي ناشر اينها
قيمتهاي اساس بر كه ميكند دريافت تازهكار مترجم
كه ميشود مشاهده ترتيب اين به.ميگيرد انجام غيرواقعي
پذيرش به مجبور ناشران برخي با مواجهه در نوقلم
در اينها همه كنار درنيست واقعي كه است هزينههايي
خودداري قرارداد عقد از معمولا ناشر اينگونه ، مواردي
به آن مفاد نيز قرارداد تنظيم و تهيه صورت در و ميكند
فرض حالاست ناشر نفع به و يكسو نوقلم ، آگاهي عدم دليل
را توافق مورد مبلغ پذيرفته ، را شرايط اين نوقلم كنيم
ناشر به را خود اثر و ميكند پرداخت ناشر به پيشاپيش نيز
.مينمايد امكانپذير مشكل چند بروز اينجا در.ميسپارد
سر كتاب چاپ از ولي كند ، دريافت را پول ناشري است ممكن
مجوز صدور عدم چون مختلف بهانههاي به را كتاب و زده باز
نويسنده تقاضاي است ممكن حتي و نكند منتشر ارشاد ، سوي از
پول صرف چون بهانههايي با خود پول استرداد براي يامترجم
.شود رد ناشر سوي از..و طراحي براي
هيچ كه بپذيريم و كنيم نگاه موضوع به خوشبينانه اگر
آمد ، نخواهد پديد نوقلم براي كتاب انتشار زمان تا مشكلي
مربوط كتاب انتشار و چاپ از پس مرحله به ديگر معضل
اختيار در و رامنتشر كتاب خود تعهد طبق ناشر.ميشود
يا تعداد 1000 با نويسنده اينجا در.ميدهد قرار نويسنده
آنها كه ميشود متوسل توزيعكنندگان به كتاب نسخه 2000
كه -كتابها گونه اين براي مناسب بازار فقدان دليل به نيز
توزيع قبول به حاضر -ندارند نامداري يامترجم نويسنده
...و نميشوند آنها
با رابطه در است نوقلمان به مختص كه موارد اين از گذشته
.ميخورد چشم به نيز ديگري مشكلات نويسندگان ، و ناشر
چاپ و شده مواجه استقبال با كتابي كه است افتاده اتفاق
آن مجدد چاپ از ناشر اما ميرسد ، فروش به سرعت به آن اول
ومترجمان نويسندگان مورد در امر اين.ميكند خودداري
اثر امتياز كه آنجا از و ميخورد چشم به بيشتر اول طراز
ناشر به اثر سپردن امكان است ، شده ناشر به متعلق نيز
.ميرود ميان از ديگر
موضوع ناشر ، و نويسنده ميان موجود مشكلات به توجه با
متاسفانه كه است اختلافات به رسيدگي مرجع وجود اصلي
روند.است نشده اتخاذ جدي تصميمي آن درباره تاكنون
از بسياري كهدر نويسندگان شكايت به رسيدگي مدت طولاني
ذيصلاح مراجع فقدان ميماند ، باقي نتيجه بدون موارد
فرهنگ چون وزارتخانههايي و درنهادها دعاوي به رسيدگي
اهل شكايت براي ويژه شعبهاي اختصاص عدم اسلامي ، وارشاد
مورد كه قرارداد خاص الگوي فقدان و قضاييه قوه در قلم
اختلاف در كه است مواردي گيرد ، قرار نويسندگان استفاده
قلم اهلميكند متضرر را نويسنده بيشتر وناشر ، نويسنده
در ضعف دليل به گفتيم اين از پيش كه همچنان نيز ،
اهل منافع از مستقلا نتوانستهاند خود صنفي تشكلهاي
به بههرترتيب.كنند دفاع اينچنيني مشكلات برابر در قلم
دروني ضعف دليل به ايران در مترجمان و مولفان ميرسد نظر
دو يكي در و -نتوانسته مختلف نهادهاي و مراكز عملكرد و
ناشران ، با اختلاف در -توانست نخواهند نيز آينده دهه
.كنند تامين را خود منافع
با نويسنده كه هستند صنوفي ديگر از كتاب ، توزيعكنندگان
و باشد نوقلم نويسنده كه شرايطي در.است ارتباط در آنها
دهد ، تحويل كتاب نويسنده به حقالتحرير ، جاي به ناشر يا
از نيز نويسنده با موزع رابطه.ميآيد ميان به موزع پاي
خطرپذيري دليل به موزع كه آن اول.است مشكل دچار جهاتي
نبوده كتاب خريد به حاضر نوع ، اين از كتابهايي فروش در
درآمد فروش ، صورت در تا ميگيرد تحويل اماني را آن و
درصد معمولا 30 كه) خود حقالزحمه كسر از پس را حاصله
خواهد آن اول مشكل بنابراين.بپردازد نويسنده به (است
اگر حال.بفروشد را خود كتاب نميتواند نويسنده كه بود
بفروشد ، را آن از بخشي يا همه و كرده توزيع را كتاب موزع ،
اين.نميپذيرد انجام راحتي به نويسنده به پرداختيها
ارائه موزعان كه مدتي طولاني چكهاي در را خود موضوع ،
در نويسنده ديگر عبارت به.ميكند نمايان بيشتر ميدهند ،
ميشود مشكلاتي دچار كتاب توزيعكنندگان با خود ارتباط
.است موثر نوشتن براي نويسنده انگيزه در حتي آن تبعات كه
دارد ادامه
كشور دانشآموزي شوراهاي انتخابات دومين
دورههاي از دانشآموز ميليون شش :فرهنگي علمي گروه
مراكز و هنرستانها دبيرستان ، تحصيلي ، راهنمايي
انتخابات دومين در پنجشنبه روز صبح كشور ، پيشدانشگاهي
.كردند شركت كشور سراسر دانشآموزي شوراهاي بزرگ
يك ويژگيهاي از برخي دانشآموزان ، انتخابات ، اين در
براي.ميكنند تجربه مدرسهاي مقياس در را مدني جامعه
معاون با دانشآموزي ، شوراهاي شرايط از بيشتر اطلاع
صفحه در كه دادهايم انجام گفتگويي پرورش و آموزش پرورشي
.است رسيده چاپ به 14
شوراهاي انتخابات دوره دومين:علميفرهنگي گروه
اجراي در دانشآموزان فعال مشاركت هدف با دانشآموزي
همزمان بهطور پنجشنبه ، مدارس ، فعاليتهاي و برنامهها
.شد برگزار كشور سراسر در
و آموزش عالي شوراي مجوز با دانشآموزي شوراي انتخابات
مراكز و هنرستانها دبيرستانها ، همه در پرورش
و پسرانه غيرانتفاعي ، دولتي ، از اعم پيشدانشگاهي
روز راهنمايي دوره آموزشگاههاي درصد و 30 دخترانه
.شد برگزار كشور سراسر در پنجشنبه
مراسم در پرورش و آموزش وزارت پرورشي معاون عبادي رحيم
دبيرستان در دانشآموزي شوراي انتخابات رايگيري آغاز
اجازه دانشآموزان به دانشآموزي شوراي:گفت تهران البرز
در كنند ، نظر اظهار مدرسه مسائل درباره كه ميدهد
را پرورش و آموزش مهم مسائل و كنند مداخله انتخابات
آنها شركت و خود منتخبين انتخاب با و بشناسند بهرسميت
كنند تعامل تربيت و تعليم فرايند مجموعه در
اول دوره در آمده ، بهعمل نظرسنجي طبق:افزود عبادي رحيم
موافق كار اين با دانشآموزان درصد انتخابات ، 4/99 اين
.كردند شركت آن در درصدنيز و 86 بودند
تقويت را دانشآموزان شوراهاي دستاورد بزرگترين وي ،
اجتماعي مسئوليت و خودباوري اعتمادبهنفس ، روحيه
اين كه كرد اميدواري اظهار و دانست جامعه آيندهسازان
اجتماعي مسئوليت پذيرش براي را جوانان آمادگي تجربه ،
.كند تقويت آينده در آنها
هر دانشآموزان تعداد برحسب دانشآموزان شوراي اعضاي
نماينده ، پنج نفر ، تا 250 مدارس در و بود خواهد مدرسه
بالا 9 به نفر و 350 نماينده هفت نفر ، تا 350 250
نفر دو آن ، بر علاوه و داشت خواهند حضور نماينده
.ميشوند انتخاب عليالبدل عضو بهعنوان
از ميشوند ، انتخاب تحصيلي سال يك مدت براي كه افراد اين
را منشي نفر يك و معاون نفر يك مسئول ، نفر يك خود ، ميان
.برميگزينند
فرهنگي يادداشت
معلم حرمت
عراق ، -ايران فوتبال مسابقه اتمام از بعد شب چهارشنبه
تا كردم تنظيم تهران شبكه روي بر را خود تلويزيون كانال
برنامه ديگر ، شبكههاي در كه اين جهت به و شب هر مثل
بهخير شب" برنامه از نميشود ، پخش استفادهاي قابل
ميشود ، مطرح آن در خوبي بحثهاي مواقع برخي در كه "تهران
.كنم استفاده
ميهمان با شهرياري و احمدزاده آقايان برنامه مجري دو
آموزش" درباره بحث حال در سيفنراقي مريم دكتر خانم خود
همسر و نراقي دكتر خانم دانش و فضل با.بودند "پرورش و
طور به ايشان كه كتابهايي روي از نادري ، دكتر دانشمندش
قبل از نوشتهاند ، همسرشان با مشترك صورت به يا و منفرد
وضعيت درباره وي انتقادي و منطقي صحبتهاي و داشتم آشنايي
ولي بود ، احساسي شديدا چه اگر معلمان ، و پرورش و آموزش
آثارشان ، در ارائهشده راهحلهاي برخي از كه اين جهت به
بودم ، آگاه عقبمانده و استثنايي كودكان مورد در بويژه
.نميشدم آزرده آنچنان
آقاي و رسيد معلمان اقتصادي و علمي وضعيت به بحث بناگاه
در كه تلويزيوني برنامههاي مجريان ديگر همچون احمدزاده
و تعمق بدون چيزي هر مورد در كردهاند عادت سالها اين
و علمي وضعيت جملات بدترين با بگويند ، سخن انديشه
تعجب كمال با و داد قرار اهانت مورد را معلمان اقتصادي
.كرد همراهي را ايشان نيز دكتر خانم
را رازي كه اين مثل بوده ، معلم زماني خود كه محترم مجري
بگويند او به نفري جمع 20 يك در اگر گفت باشد كرده كشف
از سادگي به او است ، افراد اين بين در هم معلم نفر يك كه
داد خواهد تشخيص را نفر يك آن معلمان ، لباس و سرووضع روي
است خدادادي ويژگي يك كه نيز قيافه و ريخت لحاظ از حتي و
مبتذل فارسيهاي فيلم همچون و كرد مسخره را معلمان برخي
به آموزگاران بعضي مورد در را "كچل" صفت ، انقلاب از پيش
.برد كار
بيسواد ، مورد در هم را ديگري انتقادهاي بزرگوار دو اين
عنوان معلمي كار براي معلمان نامناسببودن و ناآگاه
كمبود كه تلويزيوني برنامههاي همه مثل آخر دست و كردند
ديگري بخش سراغ به و ساخته رها ناقص را بحث دارند ، وقت
.ماند ناقص نيز آن كه رفتند
***
متوجه را انتقادها شديدترين تاكنون يادداشت اين نگارنده
مطبوعات در آنها از بسياري كه ساخته كشورمان آموزشي نظام
تمامي در.است رسيده چاپ به تخصصي كتابهاي صورت به نيز و
وضع شخصيت ، ندادهام ، جرات خود به هيچگاه نوشتهها ، اين
.دهم قرار تمسخر مورد را معلمان دانش و معيشت ظاهري ،
دارد ، وجود خاصي كاستي زمينهها اين از يك هر در اگر
تلويزيون به جملات بدترين با بحث آن كشاندن كار ، چاره
تهران خير به شب برنامه كه دانشآموزي نميدانم من.نيست
درباره پنجشنبه روز صبح از است ، ديده را شب چهارشنبه
تلويزيون مجريان به چراانديشيد خواهد چگونه خود معلم
همه درباره اطلاعاتي ، كوچكترين بدون ميشود داده اجازه
حمايت درستي به معلم حقوق و حق از اگر.بگويند سخن چيز
ارتقاي نيز و زمينه اين در را مناسبي اصلاحات و نميشود
در تنها كار نقص نيستيم ، شاهد معلمان حرفهاي دانش
بودجهاي دستاندركاران بويژه ارشد ، مسئولان كمتوجهي
جدي اقدامات بر علاوه است لازم و نيست امر اين به كشور
و صنفي تشكلهاي مقوله نيز معلمان مسئولان ، اين سوي از
در فعال حضور و خود حرفه به مربوط غيردولتي سازمانهاي
بدور را خود خواستههاي و مطالبات و بگيرند جدي را آنها
طلب مسئولان از كارشناسي ، نظريات با و سياسي هياهوهاي از
.كنند
به را تهران شببهخير مجري آن ميتوان حالتي چنين در
معلمان ، جامعه به اهانت و خود احساسي ديدگاههاي طرح خاطر
داد قرار عتاب مورد شناسنامهدار صنفي تشكلهاي سوي از
منطقي ، دلايل ارائه با و قضايي مراجع طريق از شايد حتي و
.پيگرفت نيز را ديگري اقدامات بتوان
از خود موجود بضاعت با و هستند كشور آيندهسازان معلمان ،
انسانهايي پرورش در سعي همواره معيشتي ، وضع و دانش لحاظ
اين به اهانت جاي به.دارند و داشته توانا و دانا
.بخشيم بهبود را آنها معيشتي و علمي وضع آيندهسازان ،
مجدفر مرتضي
|