نظري و تاريخي قالب دو در مواجهه پنج
( دوم بخش ) تجدد و سنت
:اشاره
و مطرح سنت انواع تجدد ، و سنت مقاله نخست شماره در
و سنت اصطكاك و برخورد نقاط فهم براي تجدد از تعريفي
در كه تجدد و سنت مواجهه انواع همچنين ، شد ارائه ، تجدد
، انتقالي ، انتقادي شامل و مطرح نظري و تاريخي قالب دو
اين در ، گذشت نظرتان از اند راهبردي و تلفيقي ، تطبيقي
شرح با تجدد و سنت مواجهه بحث ، انواع بازشدن براي بخش
:گذرد مي نظرتان از تري مبسوط
انديشه گروه
تمدن و فرهنگ به شدن مقهور به اعتراض "خويشتن به بازگشت"
و خويشتن بهتر شناخت طريق از پيشرفت به دستيابي و غرب
غرب صنعتي تمدن تنها نه آنان.بود واقعي اصالت به بازگشت
و پذيرفته را پيشرفت واقعيت بلكه نميكردند ، طرد را
اما شوند ، بهرهمند تكنولوژي اثرات از كه ميخواستند
بيهويتي و شدن غرب مقهور قيمت به امر اين نميخواستند
عناصر كه پيوست ظهور به جنبشي ترتيب بدين و باشد فرهنگي
با مبارزه ايران ، عقبماندگي علل در كاوش آن اصلي
طريق از شكوفايي به رسيدن و شدگي مقهور و غرب استعمار
كشور عظمت با گذشته كردن زنده و خويشتن اصالت به بازگشت
طول در و نوزدهم قرن دوم نيمه در جنبش اين..بود
يكي) دوبار سال 1342 تا و.يافت ادامه بيستم قرن دهههاي
.گرفت شدت (نفت شدن ملي جنبش در ديگر و مشروطيت جنبش در
و كرد رشد به شروع جديدي آهنگ با بعد به سال 42 از اما
عيار تمام انقلاب يك به شدن تبديل با سال 57 در بالاخره
(21).كرد واژگون را قديم نظام
:انتقالي -2
اول دوره از تجدد كه گرفت شكل زماني در مواجهه نوع اين
تجدد يعني دوم عصر وارد و گذشته ليبرالي تجدد يعني
يعني دوره اين حكومتهاي ويژگي.بود شده يافته سازمان
نظامي شبه پوپوليست ، بوروكراتيك مطلقه ، رفاهي ، دولتهاي
دهه 1880 در سرمايهداري بحران نشانههاي اولين همراه به
مسائلي و جنگ دو بين اقتصادي بحران اول ، جنگ بحران تا
حكومت همچنين استالينيسم ، و نازيسم فاشيسم ، گسترش چون
زمينههاي رضاخان ، مدرن شبه مطلقه قدرت يعني آنها مشابه
.كرد فراهم را مواجهه نوع اين مساعد
موج از پيش تجدد ، دوم موج كردارهاي و نهادها كلي بهطور"
شرايطي چنين در.بود بهرهبرداري و اقتباس قابل اول
مانند غربي ، تجدد اساسي نهادهاي از صوري استفاده امكان
با همچنين.بود ميسر...انتخابات نظام حزب ، پارلمان ،
پاتريمونياليسم ، مانند سياسي ، مشروعيت مختلف منابع تركيب
مشروعيتبخش دستگاههاي ،...مذهبي آمريت قانونگرايي ،
دموكراتيك جنبشهاي دوران ، همين در.شد پديدار پيچيدهاي
برخلاف و خورد شكست كشورها ، اين از بسياري در ليبرالي و
غرب ، در سياسي توسعه نظريهپردازان خوشبينانه نظرات
پوپوليستي ، نظامي ، شبه نظامي ، دولتهاي از انواعي
(22)".يافت استقرار كشورها آن در...و فاشيستي
"نوگرايي -ارتجاع" دوگانه با مواجهه اين بر حاكم رابطه
ديگر يا و غرب در چه انتقالي مواجهه در.ميشود شناخته
غربي ، تجدد و توسعه فرآيند سوم ، جهان و شرقي كشورهاي
در آن عين بايد كه است همهگير و جامع جهاني ، الگويي
نوع اينشود اجرا كلي قانوني عنوان به ديگر كشورهاي
چون موانعي (بشيريه دكتر تعبير به) انگاري يكسان
هيچ كه نظامي پوپوليستي اقتدارطلب ، توتاليتر ، حكومتهاي
اما.كرد برخورد نداشتند ، پارلماني دموكراسي با شباهتي
توانايي و خردمندي ميزان و ذهن ساخت كه ادعا اين
حدودي تا ديگر ادعاهاي برخي نيز و است يكسان انسانها
.است داشته نگه جا پابر را مواجهه نوع اين
نيست نيز خاصي دوره به محدود كه مواجهه نوع اين كنار در
نيز را ديگري گروه است ، استوار قوي پيشفرضهاي بر و
و مدرنيستي شبه حكومت دوره تمام در كه كرد مشخص ميتوان
بهصورت فرزندش حكومت دوره در نيز و رضاخان مطلقه
ظاهر شوونيستي و پارسيگرايي ناسيوناليستي ، گرايشهاي
غرب با آشنايي در پارسيگرايي" كه تفاوت اين با شدند ،
در تا كرد سعي عوض در نداد ، نشان خود از خاصي واكنش
ايران بزرگ امپراتوري سر پشت را خود غرب با مواجهه
طرفداران...سازد پنهان ساسانيان و هخامنشيان عهد باستان
چشمان تنها نه شوونيستي ، و افراطي ايرانگرايي نظريه اين
كه ساسانيان امپراتوري كاستيهاي و ضعفها روي به را خود
ميبندند ، شد ، اعراب دست به آن فروپاشي باعث نهايت در
اين در آن نقش و اسلام تمدن و امپراتوري پيشرفتهاي بلكه
(23)".ميگيرند ناديده نيز را پيشرفتها
:تطبيقي -3
سياسي تحولات از جلوتر معرفتشناسي نظر از ديدگاه اين
پست تمايلات اوج و هفتاد دهه به آن تاريخ و ميكند حركت
كه هنگامي درست و استقلالخواهانه و محليگرا مدرنيستي ،
بر حاكم قدرت ساختار در اقتصادي و نظامي رقابتهاي
زمان در نيز داشت وجود شدت به جهاني و منطقهاي قطبهاي
.برميگردد رفاهي ، اقتدارطلب دولتهاي حاكميت
مباني بر بيشتر مدرنيستي پست مواجهه در بنابراين
-سياسي تحولات ميتوان كمتر و ميشود تاكيد معرفتشناختي
كه كرد ادعا يا منطبق هم با را غيرغرب و غرب اقتصادي
هفتاد دهه در حداقل) باشد توانسته تجدد غيرمعرفتي امواج
.بگذارد اثر غيرغربي كشورهاي بر (ايران نمونه در و
مراحل تاريخ ، كه معتقدند (يكتاانگاران) مدرنيستها پست
قانونمندي هيچ و تاريخي جبر هيچ ندارد ، اجتنابناپذيري
و باشند آن تابع كشورها همه كه نيست كار در تاريخي كلي
كه كرد عرضه نميتوان عمومي نظريه هيچگونه بنابراين
كه نظريهاي...باشد كشورها همه تجربه بر شامل و ناظر
اساسياش معاني و مفاهيم شده مطرح غرب در نوسازي درباره
نظريه طبقاست شده اخذ تاريخي و خاص تمدني متن از
مدني ، جامعه بشر ، حقوق آزادي ، مثل مفاهيمي غرب در نوسازي
بلكه نيستند ، كلي مفاهيم اينها پارلمانتاريسم ، دموكراسي ،
پيدا معنا تمدن آن متن در تنها و است تمدن يك از برخاسته
مورد در را مفاهيمي و معاني چنين نميتوانيم ما و ميكند
(24)"...دهيم تعميم تمدنها ساير
را آيزنشتاد گونهشناسي كه ميكند اقتضا تطبيقي مطالعه"
[اراده] اول ، درجه در:دهيم گسترش مضاعف بهگونهاي
فرهنگي سنتهاي از (سيستماتيك) نظاممندتر مقايسهاي
قدرت ، سياست ، مجدد كردن لحاظ پايه بر اسلامي و مسيحي
مسيحي فرهنگ تاثير از تاريخ استدراكي پس حقوق ، و قانون
فرهنگ...سياسي نظام الگويبديع عنوان به دولت ، ساخت بر
يكديگر رودرروي متضاد ، پديده دو بهعنوان مسيحي و اسلامي
قرار توجه مورد نمونه بهعنوان دارد جا كه قرارميگيرند
انفكاك اصل بر رم مسيحيت و وحدت اصل بر اسلامگيرند
و است قدرت از جوهري ساختي دربردارنده اولي ;است استوار
ادغام به اسلام ;دارد مراتبي سلسله و عقلايي نگرش دومي
رم مسيحيت كه درحالي دارد ، نظر الهي قانون و حقوق كامل
(25).است يكديگر از آنها تفكيك مدعي
ميشود ، شناخته تطبيقي ديدگاه عنوان به اينجا در آنچه
اشاره بيشتر بلكه نيست ، شكافها و تضادها بر تاكيد تنها
اجتماعي پديدههاي تبيين در دوركيم كه است روشي همان به
هر كه اين و است تطبيقي كاركردگرايي آن و ميبرد بهكار
.است خاصي بستر و شرايط متعلق غايت و هدف در فرهنگي
و خاستگاهها جستجوي":مينويسد مورد اين در كوزر لوئيس
موجهي و ضروري نقش همان دوركيم ، ديد از تاريخي علتهاي
كاركردها تحليل كه دارند جامعهشناختي كارهاي در را
كامل تبيين براي كه بود شده متقاعد او درواقع.دارند
استفاده تاريخي تحليل از بايد هم جامعهشناختي پديدههاي
رابطه با نيز مواجهه نوع اين (26)كاركردي تحليل هم و كرد
نيز رابطه صورت از كه آنچنان.ميشود شناخته شرق -غرب
روبهرو متفاوت محيط و بستر دو با كه دريافت ميتوان
.هستيم
در بيشتر و دهه 60 اواخر در تفكر نوع اين ايران ، در
سياسي كلان ساخت سطح و سياسي جامعه در نه و) علمي جامعه
معرفتشناختي مباحث دوباره اوج و رشد با همزمان (اجتماعي
گرايش نيز سياسي سطح در شد ، مطرح مدرن پست
شده برجسته انقلاب از بعد و قبل در كه استقلالطلبانه
.ميرفت بهشمار مواجهه نوع اين به گرايش از نشان بود
:تلفيقي -4
ديالكتيكي فرض يك ميتواند چيز هر از بيش ديدگاه اين
تاريخ در و جامعه در پديدهاي هيچ" زاويه اين از.باشد
ديگر پديدههاي با بلكه نميبرند ، بسر مطلق ايستايي در
طي در.مييابد تحول ارتباط اين درنتيجه و دارد ارتباط
با تمدنها نبرده ، بسر مطلق انزواي در تمدني هيچ تاريخ
تلفيق ، و تركيب ترتيب ، اين به شدهاند ، تلفيق يكديگر
(27)."است تكامل اصلي زمينه
ميتوان پس باشد ، آن ديني وجه ايران ، در سنت شاخص اگر
و اشتراكات وصل و آشتي به بايد تلاشها عمده گفت
.شود منجر تجدد و دين نزديكيهاي
صورت سطوحي چه در گفتوگو و آشتي اين است اين سئوال
،"ديني مدني جامعه" چون شعارهايي و اصطلاحات گرفت؟ خواهد
نشان ديگر محوري موضوعات و انتقاد آزادي ، قانونگرايي ،
حد در مشروطيت دوره همچون گفتوگو و تلفيق اين كه ميدهد
با اجتماعي و فرهنگي علايق و سياسي فلسفه سطح در مذاكره
تجربيات و خصوصيات همچنين انساني ، مشترك اصول بر تاكيد
...و پلوراليسم تساهل ، و تسامح همچون تجدد انديشه ديني
دوگانه ديگر مواجهه اين بر حاكم رابطه.شد خواهد متوقف
تلفيقي و تركيبي بهصورت مواجهه نوع از متاثر بلكه نيست ،
.ميشود شناخته ديني نوگرايي يا ديني نوانديشي همچون
:راهبردي -5
آن به نيز كمتر و است نوشته اين موردنظر كه ديدگاه آخرين
به مورد اين در.است راهبردي مواجهه است ، شده پرداخته
خواهيم اشاره هابرماس و دريدا هيدگر ، غليون ، برهان آراي
.كرد
لحاظ با -عرب سوريتبار جامعهشناس -غليون برهان تحليل
به نگاه با بتوان شايد اما ميگيرد ، صورت عرب جامعه ساخت
باشد گذار حال در كشورهاي از بسياري مشكل ميتواند كه آن
.كرد مطالعه را دوگانگي اين
انديشه فكري ساخت "دوگانهانديش ذهنيت" مقاله در غليون
-بنيادگرا نو ، -!كهنه مدرن ، -سنتي كشاكش در را عرب
يامجبور كه داند مي اي گونه سكولار ، به -ديني امروزي ،
شدن آسان براي كه اين يا ، است آن يا اين انتخاب به
انتخاب تلفيقي رهيافت عنوان به را سومي راه مسئله ،
.نشود دوگانهها از يكي وانهادن به ناگزير تا ميكند ،
تناقض انكار ميگويد غليون "كرد؟ بايد چه به" پاسخ در
نگرش و واقعيت انكار به سنتي نگرش نميبرد ، جايي به راه
هم تلفيقي رهيافت و ميانجامد خود نفي به سكولار
و درنمييابد را گسست و پارگي اين عميق تاريخي ريشههاي
ميشود ، واقع نفي يا خود نفي موجب كه را علتي نميتواند
نظري و صوري سازگاري ميكند ، فكر خاطر همين به و بفهمد
تاويل راه از چه خودي ارزشهاي و مدرنيته ارزشهاي ميان
اسلاميكردن يا بوميكردن راه از چه و ميراث دوباره
او كند ، حل را واقعيت در موجود تناقض ميتواند مدرنيته
.ميداند تناقض حل براي نكردن تلاش را راهحل يافتن شرط
را تناقض بايد.برود ميان از تناقض كوشيد نبايد اصلا
به دستيابي و آن هضم معناي به تناقض پذيرش.پذيرفت
تحليل به تناقض كه است تناقض هضم با.است خودآگاهي
رقابت به را تقابل و تصادم كه است اين كار اساس.ميرود
.دوسويه همزيستي به را گسست و كنيم تبديل تفاعل و
و فروپاشي جاده در ميكند ، زندگي گسست با كه جامعهاي
جمعي وجدان تناقض به كه جامعهاي ولي گذاشته قدم نابودي
تبديل خلاقيت و باروري به را آن ميتواند دارد ، باور خود
(28).بسازد را خود آينده سرنوشت و كند
و سنتي گفتمان ميراث ، تفكيك با غليون كه اين سرانجام
پيدايش دوران با ارتباط در جامعه.ساخت را ميراث هويت ،
با آدمي بين رابطه دوباره صورتبندي را نوسازي و آن
آن امثال و كتاب انتشار تنها را آن راه و ميداند واقعيت
"هويت بحران و فرهنگي مدرنگري" مقاله در غليون.نميداند
باوري ، مدرن و باوري ميراث از فرارفتن بر تاكيد با
بايد كه ميداند تغييراتي مقتضي را فرهنگي سياستگذاري
كه هويت ويرانسازي يا ستيز -1.شود هدف چهار به منجر
بهادادن ميانجي به است تدريجي و خزنده آييني غرب سرانجام
و بيان شيوههاي و ميراث تكامل و تحول و ملي فرهنگ به
و تبليغات ابزار انحصار منع -محلي 2 و موجود ارتباط
با ميآفرينند ، را آن كه اجتماعي نخبه سوي از ارتباطات
فرهنگها ، فروبستگي خطر از پيشگيري و مدرنگري بر تاكيد
اين كه است كافي هم ، از سنتي و مدرن گسستگي براي كه چرا
قفل و خاموش و هم به پشت ولي كنند زندگي هم كنار در دو
و كالا مصرف و توليد سطح به كمالدهي -خورده 3
.زندگي و توسعه الگوهاي سطح نيز و فرهنگي فرآوردههاي
فرهنگي استقلال هر بنيادين شرط درحقيقت تكامل اين
حفظ براي ممكن درحد كوشش -است 4 مسلط فرهنگ دربرابر
بيشتر كه دولت دربرابر نهتنها فرهنگي گستره استقلال
دربرابر بلكه كند ، تحميل آن به را ويژه عقيدهاي ميكوشد
فعال اندازه آن تا فرهنگ عرصه كه چرا سياست ، ويژه پديده
(29)".شود داده آزادي بدان كه است
نوع ، ميكند ارائه غليون كه راهكارهايي از جداي
توجهي قابل نظري مباني ميكند ، پيشنهاد او كه مواجههاي
اين از و بوده علاقه آنمورد پيامدهاي و آثار كه دارد
حوزه در بررسي و مطالعه براي مناسبي موضوع ميتواند روي
.باشد تجدد و سنت
كيايي منصور نادر:از تنظيم و تهيه
دارد ادامه
: پانوشتها
نو ، فكر انقلاب ، و ايران -سنت نوگرايي ، بيوك ، محمدي ، -21
بهمن 77 ، 25 ، دوم شماره
نظر و نقد درجهان ، تجدد امواج گسترش حسين ، بشيريه ، -22
ص 78 شماره 1817 ،
ص 347 روزنه ، نشر مدرنيسم ، و سنت صادق ، زيباكلام ، -23
،... و يكتاانگاري يكسانانگاري ، حسين ، بشيريه ، -24
ص 4 شماره 17 ، توسعه ، فرهنگ
فرهنگها ، ارزيابي براي لازم عناصر برتران ، بديع ، -25
ص 460459 شماره 12 ، نظر و نقد نقيبزاده ، احمد
جامعهشناسي ، بزرگان وانديشه زندگي لوئيس ، كوزر ، -26
ص 203 علمي ، نشر ثلاثي ، محسن
،... و يكتاانگاري يكسانانگاري ، حسين ، بشيريه ، -27
ص 4 شماره 17 ، توسعه ، فرهنگ
نگاه از سكولاريسم و مدرنيته سنت ، محمدمهدي ، خلجي ، -28
ص 10 ارديبهشت 77 ، هفت جامعه روزنامه غليون ،
هويت ، بحران و فرهنگي مدرنگري برهان ، غليون ، -29
ص 411 شماره 1615 ، نظر و نقد خلجي ، محمدمهدي
|