پاريس در مهاجران زندگي روشنهاي سايه
(3)سفر يك يادداشتهاي
عباسي اسماعيل
به سفر يادداشتهاي از بخش سومين همراه به :اشاره
:ميكنم يادآوري را نكته دو فرانسه ،
همشهري در ترتيب به يادداشتها اين دوم و اول بخشهاي -
صفحه همين در و آبان 79 چهارشنبه 18 و دوشنبه 16 روزهاي
.است شده درج
نخست بخش در كه پاريس و تهران ميان وقت تفاوت مورد در -
را توضيح اين پوزش ضمن بود ، شده اشاره آن به يادداشتها
پاريس 5/2 و تهران ميان ساعت تفاوت كه ميدانم ضروري
.است ساعت
كه را رهگذران پاريس ، سيلآساي باران با همراه رعد ، غرش
حاشيه به ندارند ، همراه به چتر من چون آنها از بسياري
كه بنا يك ورودي در جلوي.ميراند پاساژها يا خيابان ،
يك ويتنامي ، يك كردهاست ، حفظ باران از را ما آن بالكن
چند سكوت.هستند من با هم ايراني هموطن يك و الجزايري
هركسي.ميشود شكسته ويتنامي زدن حرف با دقيقهاي
را همديگر ايراني نفر دو ما و آمده كشور كدام از ميگويد
مهاجر خانواده يك دوم نسل ميگويد ويتناميميكنيم پيدا
به ميلادي ، دهه 60 اواخر در ويتنام جنگ زمان از كه است
ويتنامي زبان به نميتواند او خود اما بودند ، آمده پاريس
مينامم ، "س" را او كه ايراني هموطن.بزند حرف
درس دانشگاه در ناچار به و ندارد اقامت ميگويدمجوز
چهارمين اين خودش قول به و نخواهند را عذرش تا ميخواند
در را هنر گروه به وابسته رشتههاي كه است بار
زده هم به شهرت آنقدر و ميكند دوره فرانسه دانشگاههاي
.ميشناسند را او استادان از بسياري كه
از دريكي قبلي قرار يك طبق
محل سنتژرمن ، بلوار نزديك كه "سوربن" دانشگاه هاي شاخه
دانشگاه.ميكنم ديدار او با است ، من اقامت
را گوناگون سني طيف از نژاد جور همه.شگفتانگيزياست
يك دانشجو ، وپسران دختران از گروهي.ديد آن در ميتوان
به درآمدش محل از تا انداختهاند راه نقاشي نمايشگاه
گروه 11نفره ، 7 اين ازكنند كمك پاريس بيخانمانهاي
در ميكني صحبت آنها با وقتي.فرانسوياند نفرشان
(نژادپرستي) راسيسم با وجودشان ژرفاي در كه مييابي
از و دانشگاه همين در كه نميكنند پنهان اما مخالفند ،
بايد:ميگويند آنها.دارند مخالفاني خود هموطنان ميان
كند ، زندگي ميخواهد زمين نقطه هر در كه انساني هر براي
.شود فراهم مسكن و كار
اين و است شده مهاجران از لبريز فرانسه ميگويند مخالفان
گروه دو هر.ميزند صدمه كشور فرهنگي و ملي هويت به
راه به تظاهرات ميزنند ، را خودشان حرفهاي سالهاست ،
نهايي رويكرد موقت ، عملهاي شدت از غير اما مياندازند ،
تساهل از پذيرش اين و است مهاجرپذيري و مهاجران سود به
تا برميخيزد فرانسويها "تلورانس" فرنگيها قول به يا
بعد را كشور اين دوم نژاد سياهپوستان ، جمعيت كه آنجا به
و شغلي عرصههاي تمامي در و ميدهند تشكيل سفيدپوستان از
سوربن ، دانشگاه ميانسال دانشجوي يك.دارند حضور خدماتي
من به بيخانمانها طرفدار گروه كه توضيحاتي كنار در
كه نيست اينطور:ميگويد هشداردهندهاي لحن با ميدهند ،
دندانهاي نيز فرانسهباشد روبهراه ما كشور در چيز همه
هنوز تمايلات اين.است داده نشان الجزاير در را نيشاش
در عمومي افكار جهتگيري اما دارند ، وجود وبيش كم هم
ميتوانند كمتر نژادپرستان ، كه است بهگونهاي فرانسه
.بنشانند كرسي به را خود عقايد و تمايلات
هورموني ميوههاي
مثل ميوهها درشتي ميوهفروشان ، بساط كنار در و پاريس در
اول ، نگاه در و برميانگيزد را شگفتي انگور ، و سيب
خوش ممتاز ، محصولات اين پرورشدهنده قلب ، صميم از بيننده
و ميوه مركزي ميدان در اما ميكند ، تحسين را زيبا و رنگ
اين.ميشود برملا ديگري واقعيتهاي پاريس ، ترهبار
ترهبار و ميوه مركزي ميدان به قدم كه بود بار دومين
همين شبيه ساختاري و فيزيكي شكل لحاظ از.گذاشتم پاريس
در اما.است تهران در خودمان بهمن ترهبار و ميوه ميدان
شده ، شكار حيوانات متنوع ، غذايي محصولات پاريس ميدان
هم دريايي جانوران و ماهي انواع و گوشتي فرآوردههاي
وجود ميدان ، اين از ديدار هنگام پيش سال ميشود70 عرضه
را كنجكاويام غرفهها ، از بعضي برابر در طولاني صفهاي
اين در منتظر مردم اما باشد ، نكردني باور شايدبرانگيخت
پرورش در كه بودند ميوههايي خريد و تهيه مشتاق صفها ،
هم ، امسالباشد نشده استفاده سم و كود هورمون ، از آنها
قنديهاي سيب شبيه و ريز سيبها.ميشد ديده صفها همين
كه رسيدم نتيجه اين به كوتاه ، بررسي يك در.بود خودمان
محصول فروشگاهها بيشتر در شده عرضه درشت ، ميوههاي
چنين نيز آنها مزه و طعم و است هورمون از استفاده
عطر با گويي را درشت انگورهاي.ميكند بازگو را واقعيتي
.ندارند را انگور طبيعي مزه هرگز و پروراندهاند ادكلن و
و شور ميداند ، انگليسي كمي كه علاقهمند فروشنده يك
ميوهها اين درباره بيشتر دانستن براي مرا اشتياق
.درمييابد
پاريس حومه در هم هنوز كه را طبيعي ميوههاي:ميگويد او
اين در ميشود ، يافت فرانسه روستايي مناطق از بسياري و
ميوههاي از چون بخرند ، ميتوانند ثروتمندان تنها ميدان
گوشت فروش غرفه به مرا اوگرانترند مراتب به معمولي
فروش بخش برابر در هم آنجا.ميبرد پرندگان و مرغ
به رسمي مرغهايدارد وجود صف رسمي اصطلاح به مرغهاي
(هورموني) معمولي مرغهاي از لاغرتر و كوچكتر مراتب
از بسياري و ميشوند تمام زود ، خيلي اما ، هستند ،
.كنند مراجعه مركزي ميدان به بعد روز ناچارند ، خريداران
در "آواشناسي" بخش در كه "سوربن" دانشگاه از دانشجو يك
برايم ميكند ، تحقيق ملل و اقوام فولكلور و فرهنگ مورد
باشند متوجه بيآنكه مردم نيز فرانسه در:ميدهد توضيح
.دادهاند دست از را خدادادي و طبيعي مواهب از بسياري
هورمون ، از بهرهگيري با گوشت و ميوه پرورش به آوري روي
مشكلات و مسائل اما انجاميده ، بيشتر توليد به چه اگر
در ما:ميافزايد او.است آورده وجود به را گوناگوني
شهرها ميدهيم ، دست از را گوناگوني داريم جهان پهنه
و فرهنگي ويژگيهاي اقوام ميشوند ، يكديگر به شبيه دارند
همين به هم كشاورزي محصولات.ميدهند دست از را خود بومي
و بيمزه اما غولآسا ميوههاي.شدهاند مبتلا وضع
آن و است كرده پر را جهاني بازارهاي بيماريزا ، احتمالا
از استفاده بدون كه طبيعي ميوههاي حسرت در ما وقت ،
صف در بايد ميشد ، تهيه شيميايي سموم و هورمونها
!بايستيم
در تامل به را فرانسويان جمعي اشتياق يك:ميگويد او
الگوهاي در ميكنيم ، سعي مااست واداشته توسعه روند
خانوادهها از بسياري سالها اين در.كنيم تجديدنظر توسعه
حفظ فكر به شتابان دولت.گزيدهاند اقامت روستاها در
نياز كه است براين سعي.است افتاده روستاها بافت
شود ، تامين تفريح و درمان تحصيل ، شغل ، درزمينه روستائيان
سطح اين در را گوناگوني بتوانيم ، ما و بمانند روستاها تا
شهرهاي از انبوهي با آينده نسل وگرنه كنيم حفظ حداقل
چنين هم آلمان در او ، گفته بهشد خواهد مواجه بيهويت
.ميشود ديده رويكردي
شانزهليزه خيابان تبليغاتي بزرگ تابلوهاي از يكي در
قطعات) ريزپردازندهها بعضي معرفي كنار در پاريس ،
.ميخورد چشم به هم كفشدوزك يك درشت تصوير ،(كامپيوتري
مفيد حشره اين ميان ارتباط به پيبردن براي دروني ميل يك
هموطن يك همكاري با كه ميكند وادارم كامپيوتري قطعات و
يا تابلو اين كننده عرضه و تبليغاتي موسسه با كتابفروش ،
به را بيشتر توضيحات دادن آنها.بگيرم تماس "برد بيل"
دفترشان به بعد روز صبح.ميكنند موكول حضوري ديدار
ازنقش كه ميفهمانم او به اوليه درگفتوگويميرويم
با.هستم آگاه گياهي آفات با مبارزه در كفشدوزك بيولوژيك
مكانيسم لحاظ از كفشدوزك كه ميدهد توضيح علاقهمندي
حساسترين ظريفترين ، از يكي جهتيابي و ارتباطات زيست ،
ميدهم توضيح برايش !است زمين روي حشرات نيرومندترين و
.بردهاند پي كفشدوزك ارزش به شما از زودتر ايرانيان كه
يك براساس است ، من زادگاه كه "طالقان" منطقه در چون
را آن جا هر و ميدارند پاس را كفشدوزك قديمي ، افسانه
پرواز راحتي به تا مينشانند دستشان انگشت روي ببيند ،
كفشدوزك ، حركت جهت كه ، باورند براين دمبخت جوانان و كند
مشخص كنند ، انتخاب را آيندهشان همسر بايد كه را جايي
.ميكند
شهر حومه در برجهايي
با شهر اين حومه در پاريس شهر چشمنواز و زيبا معماري
به را خود جاي برج ، يا مرتبه بلند ساختمان تعدادي حضور
نتيجه اين به پرسوجو ، و بررسي از پس.ميدهد ناهمگوني
خود در را فرانسوياني از بخش آن برجها ، اين كه ميرسم
آن ترك به ناچار الجزاير ، استقلال از پس كه دادهاند جا
امكان پاريس ، شهر قانوني محدوده در چون و شدهاند كشور
ناچار به نداشت ، وجود مهاجران خيل اين به مسكن واگذاري
(ت و ر كاف ، كسر به) كرته منطقه جمله از شهر حومه در
اين در امروزه.شد ساخته مرتبه بلند ساختمانهاي
به كه فرانسوياني غير يا مهاجران از بسياري ساختمانها ،
صورت به ميباشند كشور اين در اقامت به ناچار دليل هر
.دارند حضور (دين يا مليت براساس) همگن جمعيتهاي
خردمند پيمانكاران
سنگفرشهاي از بايد پاريس ، شهر معماري به مربوط بحث در
فعاليت يك و ارزش با فرهنگي ميراث يك عنوان به شهر اين
در سنگفرشها از بسياري.كرد ياد پايدار عمراني
ارزش...و نتردام كليساي پيرامون باستيل ، مثل مكانهايي
جاي نيز سنگفرشها اين زيبايي و دوام اما.دارند تاريخي
ميان در و نيست پاريس به منحصر سنگفرش.دارد تحسين
ميراثهاي اطريش ، كشور و وين شهر اروپايي ، كشورهاي
پس سنگفرشها ، ماندگاري اما.دارند زمينه اين در زيباتري
گام آنها روي كه نسلهايي و دراز ساليان گذشت از
سازندگان مسئوليت احساس و تعهد دهنده نشان نهادهاند ،
عشق خود كار به كه خردمند پيمانكاراني.آنهاست
به همنوع به عشق و دلبستگي با را كارشان و ميورزيدند
طول در آنها كار محصول دليل همين بهرساندهاند فرجام
.است نديده آسيب آمدها ، و رفت و باران و باد از زمان ،
|