شاغل زن يك نگاه از زندگي
زيست محيط از حفاظت در زنان محوري نقش
شاغل زن يك نگاه از زندگي
ميشوي ، بلند ميپري ، خواب از نزده زنگ كامپيوتري ساعت *
.بيايد بند صدايش تا ميدهي تكانش و برميداري ميز روي از
باشد ، دگمه اگر زمستان.ميكني نگاه كوچكش صفحه روي بعد
كه آنجا تا را خوابت از پر چشمان و ميزني را چراغش
فكر باتري شدن تمام به دلهره با و ميكني گشاد ميتواني
كه شده تمام ساعت باتري ميفهمي زماني ميداني و ميكني
و نرسي اداره سرويس به بماني ، خواب نزند ، زنگ صبح روز يك
ساعت كوچك صفحه راحت نباشد ، اگر زمستان اما.بخوري تاخير
...ديگر دقيقه يك فقط كه ميگويي خودت به بعد ميبيني را
هول بشويي ، را صورتت تند تند بپري ، خواب از دوباره تا
سر را خودت زنان نفس و بپوشي را لباست بزني ، مسواك هولكي
دوم رديف تكي صندلي روي بشوي ، سرويس برساني ، سوار كوچه
.جاده به شوي خيره و بزني كنار را پرده بگيري ، قرار
و ميشوي پياده سرويس از شتاب با رسيدي ، كه اداره به
دستگاه طرف به تند و تند راست ، و چپ به كردن نگاه بدون
قلبت و ميگيرد نفست كه تند آنقدر.ميروي كارتزني
هم زني كارت دستگاه روي.بپرد بيرون سينه از ميخواهد
را كامپيوتري سفيد كارت دلهره با.كني حساب نميتواني
شماره كه داري شك و ميسراني دستگاه شيار درون
و تند كه طور همان بعد.شود ديده صفحه روي كارمنديات
حال در مغزت كه ميكني احساس ميروي ، بالا پلهها از تند
قرار خودت با و ميايستي پله آخرين روياست انفجار
كه همانطور اتاقت در جلوي.كني ورزش فردا از كه ميگذاري
برميگرداني را سرت درميآوري ، كيفت توي از را كليد دسته
باز را در هنوز كه ميداني خوب.بدهي را سلامي جواب تا
تو و ميرسد سر دارد ، رفتن آرزوي هميشه كه يكي آن نكرده ،
در.ميكني موفقيت آرزوي او براي حرفهايش ، شنيدن از بعد
مياندازي ، بر و دور به نگاهي.ميكني مكث اتاق در آستانه
را پردهها اول.ميشوي وارد و ميدهي بيرون را نفست
روي را كيفت بعد ميكني باز را پنجرهها و ميكشي بالا
مينشيني ميز پشت.ميكني روشن را چراغها و ميگذاري ميز
سيماني ديوار و كوتاه درختچههاي خاردار ، سيمهاي به و
آقاي برگرداني ، را سرت اگر كه ميداني و مياندازي نگاهي
رد اتاقت جلوي از تند و تند كه قدبلند و لاغر مدير
شك خودت به تو و مياندازد تو به نگاهي چشم زير ميشود ،
سر زمزمهكنان كه ميبيني را مدير منشي بعد.ميكني
و ميدهد نظامي سلامي ميكوبد ، هم به را پاشنه ميرسد ،
را چاي كه اميدواري دلت ته.ميشود گم اتاقها از يكي در
چاي اتاقها كدام اول كه ميداني خوب.بياورند زودتر
را سفيدپوشي جوان ميتواني هم بسته چشم با حتيميخورند
اين از جورواجور ليوانهاي از پر نقرهاي سيني يك با كه
كدام در الان كه بگويي و ببيني ميرود ، اتاق آن به اتاق
آخرين و منشي بعد معاون ، بعد و مدير اتاق اول.است اتاق
طور همان.شدهاي بيتاب برسد اتاقت به چاي تاتو نفر
كارهاي انبوه به سرميكشي ، را دم تازه و داغ چاي كه
و ميشوي خيره شده ، تلنبار ميزت روي كه عقبمانده
چاي و است تيره رنگش كه -ليوانت بردن براي وقتي ميداني
طلب را دوم چاي حتما بيايند -مينمايد غليظتر آن در
باقي ميزت روي زيادي ناتمام كارهاي هم باز و ميكني
.ماند خواهد
به رو اول ، ميز سر و ميروي رستوران به ساعت سر ظهر ،
را لقمه اولين خواستي كه همين ميداني و مينشيني پنجره
ميآيد مينشيند ، روبهرويت هميشه كه آن بگذاري ، دهان در
را ديگر چيزهاي يا كرم موش ، فضله نداده فرو را لقمه تو و
تو و ميدهد نشان تو به اصرار با كرده ، پيدا غذا توي كه
در آنقدر او و نميتواني نكني ، نگاه بخواهي چقدر هر هم
نخورده ، بيشتر لقمه سه يا دو تو كه ميزند حرف باره اين
از.نداري اشتها كه ميگويي و ميزني كنار را غذايت ظرف
و است تلخ دهانت ميرود ، گيج سرت برميگردي ، كه رستوران
بدتر حالت سرميكشي كه را جوشيده چاي.داري رخوت احساس
ساعت بيرمق عقربههاي روي بارها و بارها نگاهت.ميشود
.ميماند خيره ديواري
ميداني و است صبحها از شلوغتر عصرها سرويس كه ميداني
گوش كسي حرفهاي به را اداره از برگشتن راه طول تمام كه
تمام كه تو و مينشيند تو مجاور صندلي روي كه ميكني
ميداري نگاه بيدار را خود سختي به گرفته ، خواب را وجودت
همه كه داري يقين كني ، نگاه را اطرافت كه آن بدون و
.خوابيدهاند
نگاه.نميچرخد قفل سوراخ در كليد ميرسي ، كه خانه به
كليد با را اداره در اتاقت كليد هم باز ميبيني و ميكني
از نفست.ميشوي وارد بيصداگرفتهاي اشتباه خانه در
ميز روي را كيفت.ميافتد شماره به سيگار تند بوي
و مياندازي خوابيده كه شوهرت به نگاهي ميگذاري ،
داري كه طور همان.ميكني پرت تختخواب روي را لباسهايت
بيرون اتاق از خوابآلود شوهرت بشويي ، را صورتت ميروي
تمام ؟"خبر چه" پرسيدن با فقط كه ميداني و ميآيد
.هم پرسيدن بدون حتي ميكني ، تعريف تند و تند را اتفاقات
خانه و مدير معاون ترفيع تا گرفته سرويس راننده دعواي از
را همه;نامهرسان زن زايمان و ارشد حسابدار خريدن
تو و ميدهند تو به شفاها كه اخطارهايي جز به ميگويي ،
تعريف تند و تند كه طور همان.هستي آنها شدن كتبي منتظر
غذاي از پر بشقابي با و ميكني باز را يخچال در ميكني ،
تند و ميگويي و ميگويي و ميروي طرف آن و طرف اين سرد
ميكشي دراز سركشيدي ، كه را آب ليوان.ميخوري غذا تند و
ميشود ، تمام كه فيلم.ميشوي خيره تلويزيون صفحه به و
آشپزخانه به زور به را خودت ميشوي ، بلند بيحالي با
ميريزي ، را روغن ميگذاري ، گاز روي را قابلمه ميرساني ،
قاطي آن با را زده يخ گوشت بسته و ميكني سرخ پياز
و ميشويي را ظرفها كردي ، خيس كه را برنج.ميكني
كردن مرتب كه ميداني هم بعد.ميكني مرتب را آشپزخانه
.بعد براي ميماند كمدها
شوهرت و تو به سري كه است شوهرش با دوستت نوبت امشب ،
و بش و ازخوش بعد -بچه بدون مجردي ، خودشان قول به -بزنند
.ميروند حياط به سيگار كشيدن براي مردها چاي ، خوردن
تنگي تو چون كرده ، قدغن خانه در را كشيدن سيگار دوستت
دوست هم با كوچكي از دوستت و تو كه ميداني و داري نفس
بعد و ميناليد شوهرانتان كشيدن سيگار از اول بودهايد ،
.ميكنيد آماده را شام كمكهم به هم
سرت به سر شوهرت.ميخندند و سرخوشند غذا سر مردها
از تقليد به گفتهاي كه را تازهاي شعر و ميگذارد
غلط هم را جاهايش بعضي و ميكند دكلمه راديو گويندههاي
ميكني آرزو دلت در تو و ميخندد دوستت شوهر.ميخواند
.باشيد داشته مهمان هميشه كه
و اقتصادي اوضاع و تورم و است سياست حرف اول شام از بعد
و بزرگ و كوچك آرزوهاي هم بعد انحطاط ، به رو دنياي
يكي چهارتايتان هر روياي كه ميبيني ميآيي ، تابهخودت
طبقه دو يكخانه ساختن و زمين خريد نقشه داريد و شده
پذيرايي سالن گوشه شومينه يك با.ميكشيد را زيبا و كوچك
در را اندوهي نامش كه بچه براي آفتاب به رو اتاقي و
اتاق تزئين مورد در شوهرش و دوستت و ميكارد شوهرت چشمان
حرف وسط تو و ميزنند حرف است ساله حالا 5 كه بچهشان
كوچك مطالعه اتاق يك از بار هزارمين براي و ميپري آنها
ميز تو تا كه باشد كمرنگ ياسي ديوارهايش كه ميگويي
را شعرهايت بتواني و بگذاري آنجا را كتابهايت و تحرير
توي تو و ميخندند تو به بار هزارمين براي آنها و بنويسي
خانه يك در بزرگ آدم تا چهار دنياي چطور كه فكري اين
اين در شعري ميگيري تصميم و ميگيرد جا دوطبقه كوچك
.نوشت نخواهي را آن هرگز كه ميداني و بگويي باره
را ظرفها تند و تند ميكنند ، خداحافظي كه شوهرش و دوستت
براي ميماند آنها شستن كه ميداني و ميكني جور و جمع
.شست خواهد را آنها شوهرت فردا كه اميد اين به شايد.بعد
كه ميگويي خودت به بلند صداي با و ميكني نگاه را ساعت
ميكشي ، دراز تختخواب روي بعد.ماند خواهي خواب فردا
كه شوهرت به كه اين بدون و برميداري را تلويزيون كنترل
فشار را آن قرمز دكمه كني ، نگاه ميپايد ، را تو چشمي زير
به آرام شوهرت.ميگذاري سرت زير را دستهايت و ميدهي
غذاي تحمل او و بود چرب غذا كه ميگويد و ميرود كمد طرف
دركمد قفل در را كليد كه طور همان و ندارد را چرب
با.نبود شب هر مثل سالاد سس كه ميدهد ادامه ميچرخاند
شوهرت.ميشود تندتر هم تو قلب ضربان قفل در كليد چرخش
آن داخل به طولاني و عميق نگاهي ميكند ، باز را كمد در
را گردنش پس ميكند ، فرو موهايش درون را دستش مياندازد ،
و نيست مرتب لباسش كمد هم باز كه ميگويد و ميخاراند
از روز هر را اين او و نميشوند اطو خوب پيراهنهايش يقه
ميكشد دراز تختخواب روي بعدميخواند همكارانش نگاههاي
دادن فشار با حتي ماجرا اين از خلاصي كه ميداني تو و
شوهرت كه ميداني و نيست امكانپذير هم هم ، روي چشمها
و كني رسيدگي خانه كارهاي به بيشتر است بهتر كه ميگويد
نميتواني اين از بيش كه رفت درخواهي كوره از بالاخره تو
فردا و خستهاي كه ميگويي اوست به پشتت كه طور همان و
از كه داد خواهي ادامه قاطعانه هم بعد.نميروي كار سر
اخم شوهرت كه ميداني و ميدهي استعفا آينده ماه اول
مبلغ كه طور همان تو و نميدهد جوابي و ميكند
فرو را بغضت ميكني ، حساب را سنواتت خريد باز
.ميروي خواب به آهي با و ميخوري
ميم.فاخته
زيست محيط از حفاظت در زنان محوري نقش
و برنامهريزي فرمولبندي ، در زنان مشاركت :اجتماعي گروه
قرار پايين سطحي در همچنان زيستمحيطي سياستهاي اجراي
رسيده درك بهاين نيز بينالمللي جامعه حال ، درعيندارد
پايدار صلحي تحقق زنان ، كامل مشاركت بدون كه
.است امكانناپذير
و محيطي زيست و طبيعي منابع حفظ در را محوري نقشي زنان
زنان مثال ، براي.ميكنند ايفا توسعهپايدار ، پيشبرد
خانه اهل تاميننيازهاي در را اصلي مسئوليت همچنان
تعيين در اصلي نيروي بنابراين ، و دارند برعهده
روندهاي در زنان روي ، ازاين.ميشوند تلقي روندهايمصرف
و صحيح شناسي زيست و پايدار توسعه لحاظ به مصرف
.برخوردارند ضروري ازنقشي توليد ، نيزالگوهاي
در محيطي زيست تصميمگيريهاي در زنان فعال مشاركت ضرورت
در جنسيتي نگرش و چشمانداز يك گنجاندن و سطوح تمامي
دوازده از يكي بهعنوان پايدار ، توسعه راهبردهاي تمامي
را مدني جامعه و جهانيان اقدام كه نگرانكننده موضوع
پكن ، كنفرانس "عمل برنامه" در ميكند ، طلب ارتباط دراين
.شدهاست تبيين
چهلمين در نيز زنان موقعيت ويژه ملل سازمان كميسيون
و زنان موضوع گذاردن بحث بابه سال1997 ، در خود همايش
فعال مشاركت برايارتقاي را بيشتر اقداماتي زيست ، محيط
جملهمورد از سطوح ، تمامي در محيطي زيست مديريت در زنان
خط و برنامهها تمامي در جنسيتي نگرش دادن قرار توجه
.كرد پيشنهاد زيستمحيطي ، مشيهاي
از ميتوان يادشده ، همايش در آمده عمل به توافقهاي از
بانگرش پژوهشهايي انجام ترغيب تدابيريبراي اتخاذ
مواد وساير زيستمحيطي آلايندههاي تاثير درمورد جنسيتي
زنان باروري بهداشت بر آنان تاثير.كرد ياد مضر ،
سياستهايي اجراي و توسعه در زنان فعال مشاركت ومردانو
با درارتباط محيطي زيست ازجنبههاي حفاظت و ارتقا هدف با
آب براي استانداردهايي تعيين قبيل انسانها ، از سلامت
.هستند پژوهشها اين ازجمله آشاميدني ،
تحقق براي كلمبيا و كانادا جمله از كشورها از شماري
نگرش گنجاندن راستاي در را پايدار ، گامهايي توسعهاي
زيستمحيطي ملي مشيهاي خط و برنامهها درتمامي جنسيتي
.برداشتهاند خود
زنان ، دادن دخالت پكن ، اجلاس مصوبه راهبردي اهداف از يكي
محيط به مربوط تصميمگيريهاي تمامي در زنانبومي ازجمله
طرحهاي مجريان و ريز طراح ، برنامه مدير ، عنوان به زيست ،
.بود محيطي زيست
لزوم از فزايندهاي درك شاهد حاضر ، حال در جهاني عرصه
هاي تصميمگيري در مشاركت جهت كاراييهايزنان تقويت
و اطلاعات به دستيابيآنان طريق از زيست ، محيط به مربوط
.اقتصادياست و علمي ، فنآوري زمينههاي در بويژه آموزش ،
جمله ، از هند و جاماييكا چين ، آلمان ، مالي ، كنگو ، ايران ،
موثري گامهاي راستا اين در كه كشورهاييهستند
.برداشتهاند
حفاظت امر در زنان مشاركت براي را كارگاههايي ايران ،
زناني شمار ترتيب بدين تا است كرده زيستتاسيس محيط از
اين.يابد افزايش طبيعيفعالند ، منابع از حفاظت درامر كه
از سازمانحفاظت در ويژه اداره ايجاد به همچنين كشور
كه كرده ، اقدام برنامهريزي و آموزش منظور به زيست محيط
در روستايي زنان مشاركت پيشبرد و ارتقا وظيفهآن
.زيستاست محيط از حفاظت فعاليتهاي
بديهي كاملا امري زيست محيط تباهي و فقر بين ارتباط
براي انكار غيرقابل شرطي پيش عنوان فقربه امحاي.شدهاست
.است شناختهشده پايدار ، توسعه به دستيابي
عمده فقير ، كه جهان به اختيار و قدرت اعطاي بدينترتيب ،
ميدهند ، تشكيل روستايي زنان زنانبويژه را آن افراد
محيط حفظ راهبردبراي هرگونه ضروري بخش عنوان به بايد
تونس ، جمله ، از كشورها از شماري.شود تلقي زيست ،
در حياتي ، و مهم ارتباط اين درك با كانادا السالوادورو
حفظ راهبردهاي در خود فعاليتهاياقتصادي مشاركت راستاي
.كردهاند اقدام زيست ، محيط
بين ارتباط از بيشتر و بهتر دركي ايجاد براي تلاش در
پژوهشهايي دولتها برخي پايدار ، وتوسعه جنسيت برابري
.كردهاند آغاز زيست محيط مورد در را جنسيتي بانگرش
را برنامهاي ناميبيا جهانگردي و زيست محيط وزارت برنامه
توسعه بر محيطي زيست تاثيرات درمورد پژوهش زنانجهت براي
.هاست فعاليت اين كشور ، ازجمله اين جوامع
|