مارليك تمدن
پهلواني نواهاي و (ع)علي
مارليك تمدن
قومي ايران ، در برجسته تمدن دارنده اقوام از :درآمد
ايران فلات در ميلاد از پيش دوم هزاره حدود در كه بودند
و سنگ كانونهاي وجود دليل به مارليك مردمان.ميزيستند
را مفرغي صنايع و ابزارها زيستگاههاشان ، در فراوان فلز
باستانشناختي برپايهگواهان.بخشيدند توجهي درخور گسترش
در كنوني رودبار خاوري شمال در كه منطقه اين مردمان
حكومت تشكيل به بودند ، گزيده سكنا سپيدرود نزديكي
موزه در هماكنون.بودند يازيده دست منطقه در توانمندي
چيني ، :قبيل از تمدن اين از آمده دست به آثار ايران ملي
به... و تاج انگشترها ، زيورآلات ، ظرف ، عقيق ، طلا ، سفال ،
و مارليك تمدن وامدار ايراني تمدن بيگمان.ميخورد چشم
پي از كه مطلبي.ميباشد رفته ميان از تمدنهاي ديگر
كوتاهي بررسي به باستانشناختي مدارك به توجه با ميآيد ،
.است پرداخته باشكوه تمدن اين اهميت و پيشينه درباره
و تمدن خاستگاههاي و كانونهايباستاني مهمترين از يكي
يعني آن اطراف مناطق و مارليك تپه جهان ، در بشر فرهنگ
فاصله 13 به تپه اين.است البرز شمالي دامنههاي
بر نصفي روستاي دست پايين در رودبار شمالشرقي كيلومتري
قرار سپيدرود از كمي فاصله با رود گوهر زيباي دره دهانه
مار فراواني خاطر به تپه اين به مارليك كلمه اطلاق.دارد
و فرهنگ تاريخ اهل پژوهشگران و باستانشناساناست آن در
از هر كه گمنامي و متفرقه آثار از وجهان ايران هنر
اتفاقي بهطور ايران ، شمالي سرزمينهاي خاك دل از چندگاهي
ميآمد بهدست غيرمجاز و مخفيانه حفاريهاي اثر در يا
از گرانسنگي ميراث شمال سرسبز سينه در كه بودند دريافته
تا ولي ;است خفته دور بسيار سالهاي در مردماني زندگي
نمناك خاك دل در كه نميدانست كسي چهل دهه آغازين سالهاي
چه آرميده زيتون درختان سبز آغوش در حالا كه تپه چراغعلي
ارزشمند تلاش سرانجام اما.است نهفته گرانسنگي گوهرهاي
و برداشت ناگشوده راز اين از پرده كارشناسان ، از تن چند
آن پي در و گرفت فرا را جا همه انفجاري همانند آن خبر
تهران دانشگاه باستانشناسان و كارشناسان از متشكل گروهي
كاوشها سال 1340 پاييز از وقت ، باستانشناسي كل اداره و
مداوم ماه حدود 14 تلاشها اين.كردند آغاز را وحفاريها
به كاوش كار چندكه هر مدت اين پايان در و يافت ادامه
با كه نميشد يافت كسي اما ماند تمام نيمه مقامات دستور
گورستان قبر از 53 آنچه شورانگيز شگفتيهاي مشاهده
به زبان و نگيرد دهان به حيرت انگشت آمد ، بدست مارليك
حفاريهاي از سال چهل حدود گذشت بعداز.نگشايد مباهات
تمدن اين سازندگان و صاحبان كه نميدانيم هنوز ما مارليك
در كه اين شده معلوم تاكنون آنچه.هستند كساني چه بزرگ
در "استقرار دوران" به ورود سپس و "كوچ دوران" آغاز پي
وجود خاطر به آن ، اواخر تا ميلاد از پيش دوم هزاره اوايل
و البرز سبز دامنههاي در زندگي مناسب بسيار شرايط
دوران" عدهايي سفيدرود ، به منتهي درههاي مخصوصا
تمدن آرام آرام كردندو شروع نقاط اين از را "استقرار
آن از مانده بهجا سحرانگيز آثار ساختندكه را درخشاني
مارليك گوناگون آثار درميان.ماست افتخار و حيرت مايه
مطالعه با بتوان كه نيامده دست به مكتوب سند گونه هيچ
چند تعداد تنهابرد پي مردمان اين زندگي چگونگي به آنها
و آثار كه دارد وجود مجموعه اين از چيني بدل مهره عدد
و ميشود ديده آنها روي بر ميخي خطي شبيه خطي بقاياي
نوع اين است معتقد ميخي خطوط متخصص كامرون جرج پروفسور
كه "دوم آدادنيراري" دوران از بعد به مربوط نميتواند خط
و باشد بوده ميزيسته ميلاد از پيش دوم هزاره اواخر حدود
.است نيافته وادامه شده منسوخ كتابت نوع اين پس آن از
كه تپه اين كاوش گروه سرپرست نگهبان ، عزتالله دكتر
بزرگ تمدن اين ومعرفي شناسايي راه در زيادي بسيار زحمات
در جز به كه مارليك اقوام":دارند اعتقاد شدهاند ، متحمل
آثار گونه هيچ حروف محدود تعدادي هم آن استوانه مهره دو
نظر به نگذاشتهاند باقي خود از ونوشته خط مدارك و
واحتمالا بودهاند ايراني و هند اقوام گروه از ميرسد
درنيمه آنها بيشتر كه را وامردها مردها باستاني اقوام
وارد منطقه اين به ميلاد از پيش دوم هزاره دوم
جنوبي وكرانههاي البرز جبال شمالي دامنههاي شدهاندودر
در تدريج به آنها.ميكنند شدهاندمعرفي مستقر خزر بحر
نشان شواهد.دادند تشكيل پيشرفته حكومت يك منطقه اين
و سرداران قبرستان بهعنوان مارليك تپه از ميدهدكه
حدود اقوام اين.كردهاند استفاده آنها وخانواده سلاطين
قرن از احتمالا يعني طويلتري مدت بلكه قرن سه يا دو
در بوده ، ساكن منطقه اين در ميلاد از پيش دهم تا چهاردهم
".گذراندهاند روزگار سامان اين
زماني فاصله به مربوط مارليك از آمده بدست آثار بيشتر
بررسيها.هستند ميلاد از پيش دهم تا سيزدهم قرون
دوم نيمه حدود در اقوام اين كه است داده نشان ومطالعات
كوههاي رشته ارتفاعات در مسيح ميلاد از پيش دوم هزاره
پيش دهم تا چهاردهم قرنهاي فاصله در و شده مستقر البرز
وهنر صنعت در پيشرفت از بالايي بسيار سطح به ميلاد از
آن حوزه كه كردهاند بنيانگذاري را مقتدري حكومت و رسيده
گيلان ، مازندران ، يعني ايران شمالي سرزمينهاي بيشتر شامل
توليدات و ميشود روسيه از قسمتهايي و آذربايجان شرق
در و مديترانه درياي شرقي كرانههاي حدود تا غرب در آنها
زياد احتمال به تپه اين.ميشود صادر سند رود دره تا شرق
خاصي مذهبي جايگاه و اهميت ارزش ، مارليك اقوام براي
مهم فرد فوت از پس كه ميشود باعث امر همين و است داشته
و بسپارند خاك به نقطه اين در را او قوم ، فرد مهمترين يا
و يافته ادامه كار اين باستان دنياي در معمول سنتهاي طبق
همراه به هم جوار در ديگري از پس يكي سرداران و سلاطين
چنين كه ميدانيم و رفتهاند خاك زير به وسايلشان
آرامگاههاي مثل دارند ، وجود هم ديگري نقاط در گورهايي
.فارس رستم نقش كوه سنگي ديواره در هخامنشي شاهان
مردماني مارليك درخشان تمدن صاحبان قوي بسيار ظن بنابه
امردان يا آماردها يا ماردها."ماردها" نام به بودهاند
سپيدرود حاشيه در كه بودند غيرآريايي طايفه جنجگوترين
يا آمارد رود آنان نام به سپيدرود و ميكردند زندگي
.ميشد خوانده مردوس
سرسختي آمده تاريخ صفحات در آنچه مطابق مردمان اين ويژگي
است بوده نيروهايي سلطه مقابل در آنان كمنظير مقاومت و
و احاطه در سعي و ميشوريدند آنان به بيگاه و گاه كه
به هم منطقه طبيعي شكل مسلما و داشتند را آنان به تسلط
ماردها زندگي دقيق محل.است كرده فراواني كمك سرسختي اين
و آباديها بر امروزه كه اسمهايي مطابق درابيكها يا
كه) رشي قريه:است چنين گذاشتهاند مناطق اين روستاهاي
ميرود گمان و شد آورده بيرون خاك دل از آن قديمي حمام
دردشت ، گنبك ، چلكاسر ، دفراز ، ،(است پيش سال به 2500 مربوط
در آسيابر شهيدان ، شاه ناش ، نوده ، گلنگش ، برهسر ، چمل ،
درفك شرق در اسپيلي و ديلمان و درفك جنوبي كوهپايههاي
استخرجان ، جان ، حليمه شهران ، و درابيكها اقامت محل
اناركول و خاصكول نصفي ، راجعون ، تنكابن ، سندس ، شيركوه ،
رودبار اطراف دهات و شدهاند واقع درفك غرب در همه كه
و كلشتر و گلديان ويايه ، آغوزبن ، طلابر ، گلورز ، :شامل
لويه گنجه ، جوين ، اسم به نقاطي سفيدرود چپ سمت در همچنين
.است بوده آماردها اقامت محل رودبار و
دوم هزاره اواخر در شده انجام مطالعات بنابه مارد قوم
حمله در.كردند زندگي ناحيه اين در بعد به ميلاد از پيش
مواجه وي حمله با هخامنشيان كه هنگامي ايران به اسكندر
تعقيب مورد كه داريوش كمك به گيلان ساكن كادوسيهاي شدند
شدن برافروخته موجب امر اين و برخاستند بود ، مقدوني سپاه
هم را گيلان كه گرفت تصميم او و شد يوناني سردار خشم آتش
ولي.كند تبديل ويرانه به كشورمان نقاط ساير مانند
اين در ديگرش حملات از بسياري برخلاف وي است روشن چنانكه
دلايل بررسي كه گرفت پيش در ديگري راه و خورد شكست حمله
سلحشورانه زندگي از را پردههايي پرقدرت ، سپاه اين شكست
بعدها مردم اين چنانكه ميزند ، كنار گيلان روز آن مردم
اين رمزدرآوردند زانو به خود با مقابله در هم را اعراب
است؟ بوده چه مقاومت و سربلندي
لوشاني فتحي حسين
دارد ادامه
پهلواني نواهاي و (ع)علي
( بخش واپسين ) ايران عاميانه هاي نغمه در (ع) علي
عروسي نغمههاي
مومن خانوادههاي بين در عروسي و عقد مراسم برگزاري
حضرت نام با دلنشين و شاد نغماتي با همراه نيز وسنتي
نقطهاي ويژه مراسم اين.ميباشد (س)فاطمه حضرت و (ع)علي
آنها از نمونههائي نقاط همه در و نيست كشورمان خاصدر
وصف ودر كننده بيان مجموع در كه كرد پيدا ميتوان را
حضرت با (س)فاطمه حضرت اسلام پيامبر دخترگرامي عروسي
شايد نغمات اين از مختلفي نمونههاي.ميباشد (ع)علي
:باشد سرور و جشن و مراسم اين گوياي
يكسر جمله بر مبارك بادا
محشر خاتون عيش بهر از
پيمبر نزد آمد جبرئيل
اطهر زهراي شد چون ساله نه
داور حي آن لقمان به گفتا
حيدر به زهرا عقد و بنديد
بوسي ديده با بگوئيد ياران
عروسي و عيش مبارك بادا
همجوار مناطق و شيراز در "واسونك" به موسوم ترانههاي
نام ذكر با زدن دستك با همراه دستهجمعيو صورت به نيز
:است همراه (ع)علي
واكنيم گل غنچه تا پابشيم صادق صبح
كنيم سودا علي با داريم صاف صدق كه ما
كه داماد خانواده زنان كه است مرسوم چنين نيز لرستان در
را اشعاري جمعي دسته صورت به دارند شركت عروسي درمجلس
برگردان با شعر بيت يك نمونه براي.ميخوانند آهنگين
:ميشود آورده فارسي
است شبانهروز هفت عروسيش مراسم
اوباش ياور تو بعد به اين از علي حضرت اي
نوروزي آئينهاي
نوروز روز در (ع)علي حضرت ايران مسلمان مردم باورهاي در
طرف از روزي چنين در نيز هجري سال 10 در و آمده دنيا به
.است شده معرفي مردم به خود جانشين عنوان به (ص)محمد حضرت
پارسي شاعران معروفترين توسط بيشماري اشعار خصوص اين در
:فرمايد اصفهاني هاتف.است شده سروده مردم وعامه گوي
فيروزي به و است نوروز روز همايون
ماوا لافتي شاه كرد خلافت براورنگ
ايران جاهاي بيشتر در نيز چهارشنبهسوري و نوروزخواني
حضرت و گرامي پيامبر خداوند ، وصف در نغماتي با همراه
بشرح درمازندران ازنوروزيخواني نمونههايي.است (ع)علي
:ميباشند زير
آمد خوش بهارآمد ، بهارآمد ، -
آمد خوش آمد ، ذوالفقار با علي -
جلودار قنبر آمد ، ذوالفقار با علي -
خوشآمد آمد ، زنگبار از شهد گويي -
اردبيل اطراف در كه نيز "آذري تكمهاي" از قسمتهايي
:است چنين ميشوند خوانده
نشست خواهد تخت بر اميرالمومنين -
زد خواهد لگام يزيد برگردن -
شد خواهد روان آب جاي به شيرين شربت -
مبارك شما نوروز عيد -
مبارك شما روز و هفته سال ، ماه ،
لالاييها
به شفاهي فرهنگي ميراث از مهمي بخش ايراني لالاييهاي
نسلهاي به آن انتقال و آفرينش در زنان كه ميآيند شمار
هر ظرافت با ايراني مادر.ميكنند ايفا را اصلي نقش بعدي
جامعه وناهنجاريهاي هنجارها باورها ، اعتقادات ، تمامتر چه
ساده ، لالاييها اين.ميكند منتقل فرزندش به را
.ميشوند خوانده دشتي آواز در عمدتا و بيپيرايه
اقتصادي و سياسي اجتماعي ، مختلف مضامين داراي لالاييها
:ميباشند (ع)علي حضرت مضمون داراي زير نمونههاي.هستند
من كنم وخوابت گويم لالايي
من كنم صدسالت و گويم علي
نمياد خوابت لالاييميكنم
نمياد يادت ميكنم بزرگت
باشي توصدساله كه گويم علي
باشي معصومه حضرت غلام
**
چايي گل لالالالا
ميخواهي چه بچه اين از
داره پدر بچه اين كه
داره كمر خنجر تا سه
حيدر يكي علي ، يكي
پيغمبر داماد يكي
**
خدايارت لالالالا ،
نگهدارت باشد علي
خداباشد نگهدارت
باشد مشكلگشا علي
زورخانهاي موسيقي
شاه نام و ياد بدون زورخانهاي وموسيقي زورخانه ورزش
است (ع)علي حضرت همان كه مسلمان انسان شجاعترين و مردان
اشعاري با همراه زورخانهاي موسيقي.ندارد مفهومي و معنا
در سايرامامان و (ع)علي حضرت و (ص)محمد حضرت وصف در
در هماهنگي و پهلواني خوي و خلق و جوانمردي فضاي آفرينش
به را مهمي نقش وموزون دستهجمعي صورت به مراسم اجراي
گرداني ميل و شنا نرمش ، هنگام به زير اشعار.دارد عهده
:ميشود خوانده زورخانه مرشد توسط
علي از غير به نيست رهنما جهان دو در -
علي از غير به نيست ولا ملك والي
علي مبتلا شد تو عشق بدرد دل هر -
علي ابتلا و غم نشدقرين هرگز
ميشود منور عالم تو نور با علي يا -
ميشود معطر گلها تو بوي با علي يا
شد الله خانه در علي مولود چونكه -
شد عبدالله ابا بر طوافش واجب سبب زين
رمضان دعاهاي و نغمات
مسلمان مردم عامه فرهنگ در رمضان مبارك ماه رسوم و آداب
بدون مراسم اين از يك هيچ و دارد ويژهاي جايگاه ايران
.نميرسد پايان به (ع)علي حضرت و خدا رسول خدا ، ذكر
زير مناسبتهاي قالب در ماه اين در رمضاني ونعمات نواها
روضه قرآن ، ختم زنانه مجلس سحر ، شدن بيدار:ميشوند اجرا
شهادت تعزيه رمضوني ، الله مراسم كبير ، جوشن دعاي قنبر ،
تمام و خندق غزوه رزمنامه قنبر ، تعزيه ،(ع)علي حضرت
.قدر شبهاي مناجات و دعاها
بهروزوجداني
|