تمدنها گفتوگوي و سياسي فرهنگ
" نظريه " يا " راهبرد " تمدنها گفتوگوي
تمدنها گفتوگوي و سياسي فرهنگ
انساني علوم بخش رئيس نفيسي رسول دكتر با گفتوگو
استرايرويرجينيا دانشگاه
گفت نظريه شوروي جماهير اتحاد فروپاشي از بعد :اشاره
واقع در.شد مطرح تمدنها برخورد مقابل در تمدنها وگوي
براي تلاش در سرد جنگ دوران از بعد غرب ژئوپولتيسينهاي
بودند جديد پارادايم يك اساس بر تواناييهايشان بازسازي
.كردند ارائه تمدنها نبرد نظريه چهارچوب در را آن كه
را ديدگاههايش سال 1993 در هانتينگتون ساموئل كه زماني
كرد ، مطرح بينالمللي سطح در تمدنها رويارويي به نسبت
رئيس خاتمي آقاي.شد روبهرو گوناگوني بررسيهاي و نقد با
مطرح را تمدنها گفتوگوي نظريه ايران ، اسلامي جمهوري
سازمان تصويب مورد و شد روبهرو جهاني استقبال با كه كرد
.گرفت قرار نيز متحد ملل
سال 2001 و كرده استقبال نظريه اين از جنگ از خسته جهان
سعي حاضر درگفتوگوي.ميشود آغاز تمدنها گفتوگوي با
مورد تمدنها گفتوگوي در سياسي فرهنگ نقش تا است شده
.ميخوانيم هم با.گيرد قرار كاوش و تبيين
انديشه گروه *
اصل مهدوي مريم :از تنظيم مقصودي مجتبي دكتر :از گفتوگو
گفتوگوي و تمدنها نبرد طرح از مختصر تعريفي با ابتدا *
سياسي فرهنگ با آن ارتباط زمينه در را خود نظر تمدنها ،
اين به نسبت را غرب تلقي سپس و كرده بيان مختلف كشورهاي
فرماييد؟ تشريح پارادايم
تمدنهاي برخورد طرح به ميشود واقعا آيا نميدانم من -
كرد نگاه غرب نظريه كلي بيان شكل به هانتينگتون ساموئل
متفكر و نويسنده يك هانتينگتون ساموئل كه چند هر خير؟ يا
و بوده جنجالي بسيار نيز حال عين در اما است غربي برجسته
.ميدهد نشان تمايل شهرت ، سمت به بيشتر
به پاسخ در مساله اين نويس پيش نوشتن زمان در او زيرا
نظريه اين ارائه آيا بود ، گفته كه دوستانش از يكي سئوال
حال عين در اما ;شايد كه بود گفته !نيست؟ غلوآميز مقداري
.كند جلب خود سوي به را نظرها از بسياري ميتواند
از بعد شماره دو يكي در كه ميبينيم امر اين به توجه با
استاد عجمي فواد انيرز ، فارين مجله در نظريه اين انتشار
تمدنهاي برخورد طرح از انتقاد با هاپكينز جان دانشگاه
:ميگويد هانتينگتون
و برخورد مورد كه نيستند فرهنگها اين من اعتقاد به"
با كه هستند دولتها اين بلكه ميگيرند ، قرار اصطكاك
از ميتوان مشخص طور به زيرا.ميكنند برخورد يكديگر
گوناگون تمدنهاي و اديان از كه مختلف دولت همكاري 32
متحد عراق دولت عليه و هستند عربي و آمريكايي اروپايي ،
".برد نام بودند ، شده
به زمان همان در خوب ، و اصولي بسيار انتقاد يك اين
.بود هانتينگتون ساموئل
با غرب م ، تا 1992 سال 1950 از يعني سرد جنگ دوره در
جهان ملل تمام به واقع در نوسازي نظريه كردن عنوان
بشوند غربيها مثل ميتوانند بخواهند ، اگر كه كرد پيشنهاد
يك به كه است كافي تنها نيز ، مرحله اين به رسيدن براي و
.بزنند دست اقتصاديشان و سياسي سيستم در اصلاح دو يا
عنوان تحت شرق مقابل در را تئوري اين غرب واقع در
.بود كرده معرفي سوسياليسم
زمان آن در شد ، اعلام منتفي سوسياليسم مساله كه هنگامي
يك با اما واقعيشان نظرات ارائه به شروع غربي متفكران
به خصوص به و كردند نژادپرستانه و توفقطلب تفكر مقداري
.هانتينگتون ساموئل رهبري
مقاله يك مجددا ساموئل تمدنها ، برخورد نظريه از بعد
نشده صحبت خيلي آن به نسبت ايران در كه داد ارائه ديگري
:كه است اين آن و است
هيچگاه ولي شوند مدرنيزه كه است ممكن جهان ملل
عنوان با سپس.شوند (Westernization)غربي نميتوانند
اين تمامي كه ميگويد غرب ويژه مولفه هفت يا شش كردن
در و دارند وجود غرب در هم ، با هماهنگي يك در مولفهها
.باشد داشته وجود نميتواند وضعيتي چنين شرقي كشور هيچ
خواهد ويژه ماهيت و كيفيت يك هميشه براي غرب اين بنابر
متفاوت تمدنهاي:ميگويند خودشان درباره آنها زيرا.داشت
.هستند تقليدي غيرقابل
با مساوي طرح يك تمدنها گفتوگوي تئوري آيا اينكه اما
ابتدا در موضوع ، طرح و اهميت لحاظ از است ، تمدنها برخورد
ببينيم تا كنيم بررسي را تمدنها گفتوگوي تئوري خود بايد
خير؟ كنديا هماوردي تمدنها برخورد طرح با ميتواند آيا
اين بر مبتني ايران در تمدنها گفتوگوي طرح من نظر به
گفتوگو وارد نوعي به مختلف تمدنهاي نمايندگان كه است
داراي ايران وقت جمهور رئيس سوي از طرح ارائهاين.شوند
:است فعلي حكومت عرصه در مهم فايده دو
و داشته وجود ايران اسلامي جمهوري مورد در كه توهمي (1
را ميكرد ، معرفي متجاوز و خشن حكومت يك عنوان به را آن
(Monologue) تكگويي تئوري اين (ميكند20 تلطيف حدي تا
جاي به يعني.ميكند تبديل(Dialogue) گفتوگو به را غرب
ارتباط وسايل مثل مختلف طرق از را غرب پيغامهاي و نشستن
وارد كه هستيم اين خواهان امروزه كردن ، دريافت...و جمعي
در.كنيم ارسال غرب به را پيامهايي و شده وگو گفت يك
گفتوگوي تئوري پشت در كه است ايدهاي دو اين واقع
.دارد وجود تمدنها
نظر از تمدنها ، توضيح براي هانتينگتون كوششهاي آيا *
ميرسد؟ نظر به كافي شما
تمدنها ، دادن توضيح براي هانتينگتون ساموئل كوشش -
منتقدان از بسياري.است غيرعملي و ضعيف كوشش يك واقعا
به.دادهاند توضيح را ساموئل تمدني تفكر اين ضعف نقاط
تمدني تفكر اين.ميشود محور دين نيز مقداري يك كه خصوص
سياسي فرهنگ كه ميدانيم ما نمونه عنوان به.است ساموئل
ملي پايه -است1 پايه دو داراي اخص طور به ايران ، در
.اسلامي پايه -اسلامي20 ماقبل
وجوه بر ايران درباره مثلا ديگر تقسيمبندي
در اسلام دين وجه زرتشت دين وجه قومي ، و ناسيوناليستي
فائق وجه بگوييم اينكه حالاست مبتني ايران تمدن پيدايش
از كداميك ايران در اينكه و است كدام برگزيده قصد يا
يك كند ، هدايت را تمدني نبرد تا يافت خواهد تبلور وجوه
در بخواهد ايران نماينده كنيم فرض.است مشكل تئوريك بحث
آيا كند ، شركت دارند حضور آن در تمدنها سران كه جلسهاي
يا كند شركت كهن ايران نماينده عنوان به ميخواهد ايران
!اسلامي؟ -ايران ايران ، يك عنوان به يا اسلامي ايران
ايراني؟ -اسلامي يا اسلامي -ايراني نماينده
پشت در بايد گيرد قرار مواضع اين از يك هر در ايران اگر
عنوان به بخواهد اينكه فرض به حالا.بنشيند خاصي ميز
آيا يابد ، حضور آنجا در اسلامي كشور يك اسلامي نماينده
عربستان بحرين ، افغانستان ، قطر ، كنار در ميخواهيم ما
ما يا كنيم ، صحبت ديگر باتمدنهاي و بنشينيم...و سعودي
طبيعتا كه باشيم تمدنها اين كل نماينده ميخواهيم
.نيستيم
گفتوگوي بحث مورد در تئوريك عمده مشكل يك اين بنابراين ،
كنيم ، نگاه قضيه به طرف آن از مجددا اگر حال.است تمدنها
كنيم؟ نگاه تمدن يك عنوان به را آمريكا ميخواهيم ما آيا
آيا كنيم؟ حساب آنگلوساكسون تمدن جزو ميخواهيم آيا !
!كنيم؟ حساب غرب تمدن جزو ميخواهيم
راحتي به بيندازيم ، نظري وجوه اين از كدام هر در اگر
پشت در را آمريكا فوق موارد از كدام هر كه ديد خواهيم
.نشاند خواهد خاصي ميز
آمريكا چون كشورهايي توان موضوع تمدنها گفتوگوي در *
است؟ ارزيابي قابل چگونه
مامعتقديم علت چه به كه است تئوريك مشكل يك اين -
يك وارد حاضرند آمريكا مثل (Hegemony) مسلطي كشورهاي
!بشوند؟ ديگر ملل با تساوي بر مبتني و خالصانه گفتوگوي
مورد مطبوعات مردم ، مطبوع فيلمهاي مد ، موسيقي ، سينما ،
.ميگيرند نشات ازآمريكا همگي...و اينترنت مردم ، توجه
برتري اين با بايد آمريكا كه ميكنيم فكر ما دليل چه به
و بنشيند؟ ميز يك سر بر...و بنگلادش قطر ، با تسلط ، و
از اينها كه كنيم فكر ميتوانيم ما چگونه بنشيند هم اگر
بنابراين !هستند؟ مساوي فرهنگي بيان يا فرهنگي قدرت لحاظ
تاريخي ، لحاظ از ديگري تئوريك ايرادهاي به ماميتوانيم
چنين بررسي امكان اصلا كه...و سياسي فرهنگ -مواضع
.بپردازيم نميدهد ، ما به را گفتوگويي
از كه تمدنها وگوي گفت طرح آيا شما ، معيارهاي اساس بر *
يا است تاكتيك يك شد مطرح ايران اسلامي جمهوري دولت سوي
استراتژي؟ يك
و شدند موفق ايران انتخابات در خاتمي آقاي زمانيكه -
برداشتند ، خارج در ايران تصوير بازسازي جهت در را قدمهايي
از تصويري ميتوانيم ما همچنانكه.بودند موفق بسيار
ايران در مختلف شركتهاي سرمايهگذاري در را ايشان موفقيت
در كشور ، در كشور از خارج ايرانيان حضور در ببينيم ،
.ببينيم...و هست قائل خاتمي آقاي براي جهان كه احترامي
و سخنرانيها اقدامات ، از سري يك محصول واقع در اينها
و شد ايراد خاتمي آقاي سوي از كه بود مختلفي تاكتيكهاي
ما بعدا اما.بود سري اين از نيز تمدنها گفتوگوي بحث
يك گويا اينكه با.نديديم زمينه اين در خاصي پيگيريهاي
زمينه اين در عدهاي و است شده تاسيس كشور در سازماني
رادر كاري نتوانستهاند تئوريك لحاظ از ولي ميكنند ، كار
تئوريك دنبالههاي كه ببينيم بايد.دهند انجام مورد اين
مقابل در ميتوانيم ماچگونه چيست؟ تمدنها گفتوگوي اين
اصولا و كنيم وجود ابراز آمريكا تمدن مثل مسلطي تمدنهاي
با كشور داخل در ما زيرا چيست؟ زمينه اين در ما پيامهاي
پيامهايي كه نماييم تعيين اول كه هستيم روبهرو مبحث اين
هنوز چيست؟زمانيكه است ، داشته اسلامي انقلاب كه را
مشخص اسلامي دموكراسي از ما غيرفقهي و فقهي قرائتهاي
زنان:رابطه مثل جامعه افراد بين كه روابطي هنوز و نشده
روشن...و روشنفكران با رابطه جوانان ، با رابطه مردان ، و
در بعضا كه ايراني اقوام با ما ارتباطات هنوز نشده ،
مشخص فارس قوم با اينها رابطه هستند ، ساكن ايران مرزهاي
اين جزءجزء و تكتك برروي كه هستيم موظف ما است ، نشده
از تمدنها گفتوگوي طرح اين بنابر.كنيم فكر زمينهها
.دارد مشكل تئوريك نظر از ايران ، دولت سوي
دارد ادامه
" نظريه " يا " راهبرد " تمدنها گفتوگوي
( پاياني بخش )
گفتوگوي" ايده دانستن ملهم و وابسته كه داشت توجه بايد
نظريه" يك ميان شدن قائل تميز و مذكور نظريه به "تمدنها
ارزشهاي از وجه هيچ به ،"راهبردي توصيه" يك و "تبييني
در آن فرهنگي و سياسي ودستاوردهاي آثار و نميكاهد آن
درست تشخيص به كمك با بلكه.نميگذارد مغفول را جهان سطح
بحث مختلف اجزاي با ارتباطش و موضوع ادبيات در جايگاهآن
بر شده اتخاذ مواضع تصحيح و پديدآمده تلقيهاي اصلاح و
را ايده اين پيرامون گرفته شكل انتظارات آن ، عليه و له
در لازم اجرايي سياستهاي و برنامهها و كرده منطقيتر
.ميكند عمليتر را آن كمال و تحقق راستاي
فراواني انتقادات هانتينگتون تمدنها برخورد نظريه بر
با كه نظريه اين بر وارد انتقادات جمله از.است شده وارد
هفت الگوي به كه است ايرادي است ، مرتبط نيز ما بحث موضوع
مضيقه در الگو اين.است شده ابراز وي تمدني گانه هشت يا
:دارد قرار جدي دوضعف لااقل
با تمدنها اين تاريخي ريشههاي كه است آن ايرادنخست
و نيست روشن كافي قدر به ماضي تمدنهاي با و خويش گذشته
از هانتينگتون ، نظر مورد تمدنهاي كه اين دوم ايراد
را آنها از يك هر بتوان كه نحوي به لازم ويكدستي انسجام
تلقي روشن جداكننده مرزهاي و مشترك خصايص با واحد تمدني
.نيستند برخوردار كرد ،
شدن عملي از قبل كه باب اين در مقدماتي پرسشهاي از برخي
تمدني بين گفتوگوهاي افتادن راه به و گفتوگو راهبرد
پاسخهاي و گيرد قرار بيشتري بررسي و تامل مورد است لازم
:است شرح اين به بيابد ، را خود درخور
گفتوگو منظور ميرود ، تمدنها گفتوگوي از سخن وقتي -1
با دنيا امروزي و زنده تمدنهاي است؟ تمدن كدام موضع از
كهن؟ تمدنهاي
با هانتينگتون تمدني هشتگانه يا هفتگانه الگوي آيا -2
به قائلين قبول مورد برميشمرد ، آنها براي كه مشخصاتي
قابل و نظر مورد الگوي اگرنه ، هست؟ نيز گفتوگو راهبرد
چيست؟ آنها سوي از ارائه
راهبرد كننده ارائه عنوان به ايران اسلامي جمهوري -3
از و ميگويد سخن تمدن كدام جانب از تمدنها ، گفتوگوي
ميكند؟ جانبداري و پاسدراي تمدن كدام فرهنگي مرزهاي
و ميشمارد آن سخنگوي را خود اسلامي جمهوري كه تمدني -4
كجاست؟ آن مرزهاي و است كدام ميكند ، نظر اظهار آن ازموضع
است ساله هزار سه تاريخي پيشينه با "ايراني تمدن" آيا
شايد قرن؟ پانزده به قريب سابقهاي با "اسلامي تمدن" يا
در دو آن آميزش مولود كه باشد "اسلامي -ايراني تمدن" هم
از كدام هر است؟ سرزمين اين اجتماعي -تاريخي بستر
و داراست را خود خاص پيآمدهاي الزامات فوق ، گزينههاي
با بايد كه است چندي اشكالات و ايراد مورد حال عين در
تبعات به و كرد دفاع آن از وثيق مستندات و معتبر مقارنات
.ماند پايبند نيز آن منتوجات و
و فرهنگها ميان تبادل و گفتوگو گرفتن در لازمه -5
:است مسلم شرط دو حصول لااقل موجود ، تمدنهاي
در تفاخر و خودباوري وجود و تمدن آن پويايي و سرزندگي -
.آن به وابستگان و اعضا
كه تمدن آن فردي مشخصات و مرزبنديها بودن شفاف و محرز -
.سازد ميسر را رقيب تمدنهاي و آن ميان تميزگذاري امكان
آن موضع از است قرار كه تمدني آيا:كه اينجاست سوال حال
اندازه به برخيزيم ، تمدنها ديگر با تبادل و گفتوگو به
عنوان به بتواند تا است برخوردار طراوت و نشاط از كافي
شود؟ وارد تعامل اين در پويا و زنده تمدن يك
شاخصههاي اين از كافي خودآگاهي بلكه و آگاهي آيا -6
و ذاتي تفاوتهاي و دارد وجود خودي تمدن در عديمالنظير
وضوح به ديگر تمدنهاي در متناظر ويژگيهاي با آن عرضي
است؟ شده تامل آنها در كفايت به و شناسايي
شروط عنوان به تمدنها مميزات و مفترقات بر تاكيد
فقدان معني به گفتوگو ، زمينهساز و طرفيت شكلدهنده
نيست ، بشري مختلف تمدنهاي ميان در مشترك عناصر و خصوصيات
ميكند ، اهميت با و معنادار را گفتوگو كه چيزي آن ليكن
تخالف و اختلاف همين و بخش هويت مفترقات همين وجود
و اخذ و متقابل تعارف زمينههاي كه است تمدني و فرهنگي
را بشري تكامل موجبات و ساخته پديدار را خلاق اقتباس
.ميآورد فراهم
شجاعيزند رضا علي *
|