فرهنگي ميراث تاراج
كوششهاي و انديشهورزي حاصل كشور هر فرهنگي ميراث :درآمد
و اجتماعي زندگاني راستاي در ملت يك مينوي و مادي
ميراث ، اين حفظ و نگهداري رو اين از.است خويش اقتصادي
بيگمان.است كشور يك مردمان كيان و هستي از پاسداري
جهت در و مردم دادن آگاهي و فرهنگي ميراث شناساندن
و نهادها پراهميت وظايف و كاركردها آن ، از نگهداري
پي در كه مطلبي.است فرهنگي ميراث با مرتبط سازمانهاي
تاريخچه و فرهنگي ميراث اهميت به دارد اشاره ميآيد ،
جهت راهكارهايي و ايران جمله از و جهان در آن چپاول
.ميخوانيد كه آن از جلوگيري
سگوند فريدون
ما ميراث ما ، سرزمين *
جدا هم از خاكي و آبي مرزهاي را كشورها و سرزمينها
.ملي فرهنگ مرزهاي را ملتها و ميسازد
هر اجتماع و تاريخي نشانههاي فرهنگي ، ميراث و اموال
حفاظت مفهوم به آنها ، از حفاظت و ميآيند شمار به ملتي
ايران ، ما سرزمين.است كشوري هر ديرينگي و تاريخ از
به.است فرهنگ و تاريخ قلمرو در ديرين پيشينهاي داراي
در بار ، اول نخستين ، انسان كارشناسان ، از بسياري گفته
ما ، ميهنكرد ابداع را روستانشيني و گزيد مسكن ما سرزمين
تاريخ ژرفاي در ريشه كه است كشورهايي معدود جمله از
به كم دست آن پيشينه كه والا اعتباري و اصالت از و دارد
زمان آن از.است برخوردار ميگردد ، باز پيش سال پنجهزار
از و سياست صحنه يكهتاز ايران ، توانمند امپراتوري كه
سال هزاران ميآمد ، شمار به جهان سازان تاريخ شمار انگشت
روزگار آن از كه گرانقدري اسناد و آثار و شده سپري
.است داشته ارزنده نقشي بشري تمدن شناخت در بهجامانده ،
زمان يعني -مغول حمله تا اسلام صدر از كه است اين حقيقت
و ايران بين رابطهاي -عباسي و اسلامي خلفاي فرمانروايي
و اروپا صليبي ، جنگهاينبود برقرار جهان كشورهاي ديگر
به را اروپايي بزرگان پاي و كرد نزديك هم به را آسيا
.كرد باز مديترانه درياي خاوري كرانههاي از باريكي حاشيه
سوي از گوناگون كاروانهاي عباسي ، خلفاي انقراض از پس
و مبلغان و شد آسيا روانه اروپايي درباريان برخي و پاپ
از ماركوپولو.يافتند راه ايران خاك به مسيحي سوداگران
راه از ديگر بار سال ، بيست از پس و رفت چين به ايران راه
-ايران مغول ، هلاكوخان زمان در.بازگشت اروپا به ايران
.شد تبديل اروپا بازرگاني مراكز مهمترين به -تبريز بويژه
قرار آن بر ايران سياسي مشي خط صفويه ، دوران آغاز از
خلفاي را خود كه عثمانيان استيلاي از رهايي براي تا گرفت
مذهب ترويج با و برگزيند مستقل راهي ميدانستند ، مسلمين
نظر سياست ، اين گزينش.بخشد تحكيم را ايران استقلال شيعه ،
بودند ستيز در همواره عثماني تركان با كه را اروپاييان
و گوناگون كاروانهاي سيل و كرد جلب ايران سوي به
و شد سرازير ايران به اقتصادي و مذهبي و سياسي هياتهاي
هلند ، انگلستان ، اسپانيا ، پرتغال ، عثماني ، :چون كشورهايي
ارتباط ايران با هندوستان و ايتاليا فرانسه ، روسيه ،
شرلي ، برادران سفرنامه چون گزارشهايي و كردند برقرار
و شاردن تاورنيه ، دومان ، رافائل دولاواله ، پيتر
.آمد پديد اولئاريوس
سفارتخانههاي و شد گستردهتر روابط قاجار ، دوره در
همان از.يافت گشايش تهران در ديگري از پس يكي متعددي
بيشماري سوداگران و جهانگردان و سياسي هياتهاي زمان ،
مهد اين دريافتند كه نپاييد ديري و شدند ايران راهي
تاريخ ميزبان سال هزار پنج از بيش كه بشري تمدن و تاريخ
كرانههاي و زاگرس و البرز زيباي طبيعت جز به است ، بوده
زيارتي ، گوناگون مكانهاي و فارس خليج و خزر درياي دلفريب
پنهان آن پاك خاك دل در كه دارد نيز ديگري عظيم سرمايه
سال در كه طلايي بزرگ جام چون بزرگي سرمايههاي.است
نقده شهر خاوري شمال كيلومتري نه در حسنلو تپه از 1337
ميرسد ، ميلاد از پيش سال هزار شش به آن قدمت و شد كشف
در كه بالدار دوگاو برجسته نقش با مارليك طلايي جام
ميلاد از پيش نخست هزاره اوايل به متعلق و شد كشف رودبار
...و است ،
ميراث غارت و اموال چپاول غمبار حكايت ترتيب اين به و
.شد آغاز ايران فرهنگي
گنج به كه گرانبها گنجي مظفرالدينشاه ، سلطنت زمان در
.شد كشف نهاوند در دخمهاي در است معروف "شايگان"
از بيهمتا شاهكاري يك هر كه نفيس شيء هزاران و مجسمهها
از طلا و نقره شمش صورت به و بود ساساني و پارتها هنر
اندك تعدادي جز "ظفرالسلطان" آن يابنده و شد خارج كشور
.كرد ميل و حيف را بقيه بخشيد ، وقت حاكم به كه طلا سكه
كه نوزدهم قرن سالهاي نخستين در شد ، اشاره كه گونه همان
جهانگردان بود ، ايران در قاجار حكومت آغاز با همزمان
سرزمين اين فرهنگي ميراث و تاريخ از مهم بخشي با اروپايي
.شدند آشنا
سال 1267 در سرحدي كميسيون عضو لفتوس بار ، نخستين براي
خرابههاي در ويليام مستر و مسترچرچيل دستياري با ق._ه
سال در فرانسوي ديولافواي او از پس.پرداخت كاوش به شوش
.كرد دريافت ناصرالدينشاه از را شوش در كاوش مجوز 1300
در كاو و كند به سال 1307 در ژاكدمورگان نيز او از پس
كه مانندي دالان نقبهاي در وي.پرداخت ايران مختلف نقاط
به را كارگر دويست و هزار به نزديك بود ، كرده حفر شوش در
به آثار حمل براي بار يك ماه هجده هر و بود گمارده كار
شده غارت اموال از نمايشگاهي بعدها وي.بازميگشت فرانسه
تاريخي اسناد پرافتخارترين از يكي كه كرد برپا پاريس در
امپراتوري بر پيروزي در ايرانيان فتوحات يادگار و جهان
درآمده نمايش به آثار ميان در ،"حمورابي لوح" يعني بابل ،
"لوور" موزه اشياي ارزشمندترين از يكي هماكنون و بود
.است پاريس
و اشياء انتقال و كشف به همچنان سال 1306 تا فرانسويان
از پس و دادند ادامه فرانسه به ايران فرهنگي نفيس اموال
از گستردهتر ، سطحي در آمريكاييها و انگليسيها آنها ،
اموال غارت غمبار حكايت و بردند بهره چپاول و تاراج اين
.يافت ادامه همچنان فرهنگي ،
به پهلوي حكومت طول در ايران فرهنگي ميراث و اموال غارت
با اسلامي ، انقلاب پيروزي از پس اما رسيد ، خود اوج
حد تا غارت اين "فرهنگي ميراث"مقوله شدن قانونمندتر
.نپذيرفت پايان اما يافت ، كاهش زيادي
قانوني حمايت *
رسيد تصويب به قانوني بار ، نخستين براي ش ، سال 1309 در
حمايت مورد تاريخي آثار عنوان به را فرهنگي ميراث كه
براي معيارهايي و ضوابط قانون ، اين در.ميداد قرار
...و بازسازي و مرمت حريم ، تعيين حفاري ، چگونگي حفاظت ،
به مربوط گوناگون مقولههاي از تعاريفي و شده تعيين
مظفرالدين حكومت زمان در.بود شده ارائه فرهنگي ميراث
-انگلستان و فرانسه همه از بيش -خارجي كشور چند شاه ،
طبق و آوردند بهدست ايران در حفاري براي امتيازهايي
اشياي تقسيم و خروج كشف ، چگونگي آنها در كه قراردادهايي
.پرداختند فعاليت به بود ، شده پيشبيني كشفشده
فرهنگي ميراث و اموال غيرقانوني خروج مشكل دوره ، اين در
مكانهاي و موزههابود مطرح ديگري زمان هر از بيش
و روشها خارج ، در فرهنگي اموال و اشياء نگهداري
غارت فرهنگي اموال تملك و تصاحب براي خاصي برنامههاي
.دارند شده
بنام قانوني ديگر ، كشور چند و انگلستان و فرانسه در
هريك نگهداري قانون ، اين براساس.دارد وجود "زمان مرور"
اما ميآيد ، شمار به جرم معين مدتي تا فرهنگي اموال از
شيوه.ندارد قانوني منع ديگر مدت ، آن شدن سپري از پس
رسيده ، دستشان به كه ترتيب اين به ;است سندسازي ديگر ،
يكي جزء را آن و ميكنند جعل سند و ميكنند درست پرونده
به دارند اختيار در دور گذشتههاي از كه مجموعههايي از
.ميآورند شمار
كمي فرهنگي ميراث مقوله كه سو اين به سال 1309 از
رسميت به را تجاري حفاري نام به فعاليتي شد ، قانونمند
ادارهاي يا وزارتخانه به اشخاص ، كه ترتيب اين به ;شناخت
بودند ، شرايط حائز اگر و ميكردند مراجعه بود شده مشخص كه
حين در آنها اگر.دادهميشد تجاري حفاري مجوز آنان به
هرچه ميرسيدند ، تاريخي و قديمي اشياي به حفاري
دولت به نخبه اشياي.ميكردند تقسيم دولت با مييافتند
اين در البتهميدادند شخص آن به را بقيه و ميرسيدند
همه مثال ، بهطور و ميگرفت صورت هم تقلبهايي ميان
به هرحال ، به..يا و نميكردند ارائه را شده كشف اشياي
دهه ابتداي در.ميشد داده كشور از خروج اجازه اشياء اين
اما داد ، دست از را خود رونق تجاري حفاريهاي پنجاه ،
حفاريهاي مقررات.يافت ادامه همچنان علمي حفاريهاي
اطمينان اين اما بود نيز علمي حفاريهاي بر ناظر تجاري ،
و نشد ارائه شده كشف اشياي از بسياري كه دارد وجود
از خارج در عتيقه حراج سالنهاي و موزهها از بعد سالها
.برآورد سر كشور
نوع دو هر انقلاب شوراي اسلامي ، انقلاب پيروزي از پس
دولت به اما كرد اعلام ممنوع را علمي و تجاري حفاري
اين و بپردازد علمي حفاريهاي به مجوز ، كسب با داد اجازه
فرهنگي ميراث حوزه در كه بود قانوني قويترين و مفيدترين
هياتهاي فعاليتهاي قانون همين استناد به.شد تدوين
كشور از فرهنگي اشياي خروج و يافت پايان كشور در خارجي
اموال خروج انقلاب ، از پيش) شد ممنوع مطلق بهطور نيز
(.بود مجاز شرايطي تحت كشور از فرهنگي
فرهنگي ميراث انقلاب ، بهار نخستين آغاز با ترتيب اين به
حاكم برآن كامل بطور قانون و شد جديدي مرحله وارد كشور
اين جديد ، مرحله به ورود پيامدهاي مفيدترين از يكي.گشت
تواناييهاي و را خود ايراني ، كارشناسان كه بود
اين و آزمودند عمل ميدان در و كردند باور را بالقوهشان
تحقق خارجي هياتهاي بجاي ايراني هياتهاي جايگزيني با
.برداشت در اميدواركننده و خوب بسيار نتيجهاي و يافت
فرهنگي اموال قاچاق افزايش عوامل *
اموال خروج آهنگ انقلاب از پس ميگويند ، كارشناسان
بلكه نيافته ، افزايش كشور از منقول تاريخي آثار و فرهنگي
عمومي افكار ويژه توجه است ، شده افزوده آن حجم بر آنچه
كه است پديدهاي به اسلامي جمهوري مسئولان و ملتايران
ايراني هر هويت و اصالت و ساله هزار چند درتاريخ ريشه
هزار سه سفالين كوزه آن داريم اصرار ما اگر.دارد مسلمان
موزه نه و باشد ايراني موزههاي زينتبخش ساله ،
و ميليونها كه روست آن از نه نيويورك ، متروپوليتن
كوزه ، آن كه است خاطر اين به بلكه ميارزد ، ميلياردها
به را ايراني كوزهفروش و كوزهخر و كوزهگر گذشته احوال
اين حقيقت.ميگويد باز ما جهان با و ما با "حال" زبان
به هوشياري اسلامي ، انقلاب يمن به ايران ، ملت كه است
از برگي نميخواهد ديگر و بازيافته را خود رفته يغما
.بگيرد طلا شمش آن جاي به و بدهد را خود "شناسنامه"
قاچاق رشد موجبات كه عواملي از نمونه چند به اينجا در
:ميكنيم اشاره آوردهاند فراهم را فرهنگي ميراث
اغواي موجب مرزها ، سوي آن از گزاف قيمتهاي پرداخت -1
گاه اغواشدگان ، اين و ميشود سو اين در سودجو انسانهاي
فرهنگ به زدن ضربه براي استعماري شوم نيتهاي از بيآنكه
به باشند ، خبر با شده نگهداشته عقب كشورهاي ملي
غيرانسانيشان هدفهاي به دستيابي در فرهنگي استعمارگران
.ميكنند كمك
و مختلف وضعيتهاي و ويژگيها با مختلف گروههاي -2
اما دارند دست فرهنگي اموال قاچاق در يكديگر ، با متفاوت
ميپنداريم ، ما كه آنگونه ميبرند ، كار به كه شيوههايي
افراد اين موارد ، بيشتر در.نيست دفاع غيرقابل و پيچيده
و سادهدل روستاييان بويژه مردم ناآگاهي و غفلتها از
.ميكنند سوءاستفاده نهاد پاك
انجام حفرياتي منطقهاي ، يا و روستا در شوند خبر با اگر
دور گذشتههاي از روستاييان است ، يا رسيده نتيجه به و شده
آنجا به بيدرنگ دارند ، اختيار در ارزشمندي چيزهاي
كار اين.ميخرند زياد قيمت به را قيمتي اشياي و ميروند
و شوند تشويق و تحريك منطقه ساكن روستاييان ميشود موجب
.بگذارند آنان اختيار در (اشياء يا اطلاعات) دارند هرچه
اشياي به فرهنگي اموال سوداگران كه است روشهايي چنين با
همچنان ميكنند ، پيدا دست فرد منحصربه و ارزشمند بسيار
سادهلوح افراد از تخلف اولين پروندهها ، بيشتر در كه
.است سرزده
شده غارت اموال و فرهنگي ميراث *
فلزهاي از تركيبي پيش ، سال هزار سه ايراني ، صنعتگران
عرضه صنعت جهان به لرستان برنزهاي قالب در را مختلف
نمناك خاك دل از خوردگي فسادو بيهيچ امروز كه كردند
- غيرايراني يا ايراني -صاحبدلي هر دل و ميآيد بيرون
.ميآورد وجد به را
طول كه را شكل لولهاي عقيق دوره ، همان در صنعتگر ، همان
يك نازكي به مهارت با چنان است ، سانتيمتر ده از كمتر آن
به تنها !قرن سي از پس امروز كه است كرده سوراخ مو تار
كاري چنين ميتوان ليزر كمك به و پيشرفته ابزار ياري
قبضه يك ميگويند":كنيد توجه حكايت اين به:داد انجام
.شد اهدا شاهعباس به انگليس دربار سوي از دستساز تفنگ
و حيرت از ناشي واكنشي و شود هيجانزده كه بيآن شاه
بهتر تفنگي قادرند ايراني ، هنرمندان:گفت دهد نشان تحسين
تفنگي اصفهان ، هنرمندان داد دستور سپس.بسازند آن از
انگليس سفير شد ، ساخته تفنگ كه زماني.ساختند آن شبيه
!شد حيرتزده و دهد تشخيص يكديگر از را تفنگ دو نتوانست
تنها نه ايرانيان":گفت افتخار با شاهعباس حال اين در
در كه نيستند ، عقب شما از فنون و علوم از يك هيچ در
".برميدارند گام شما از پيش معماري و پزشكي چون علومي
در ملي فرهنگ استحكام از استعمارگران ، كه است اين حقيقت
تاريخي ، هراس اين و هراسند در -ايران جمله از -كشور هر
كه روست همين از.دارد سال هزار چند درازي به عمري
از را ملي فرهنگ اين جلوههاي و نمادها ميكوشند
و كرده جدا دارند تعلق آنها به كه ملتهايي و سرزمينها
پرداخت از كار ، اين براي و سازند پراكنده جهان در
وضعيت اينندارند دريغ فرانك يا و پوند دلار ، ميليونها
فهرست در بسياري كشورهاي نام و نيست ما حال شامل تنها
.ميخورد چشم به شدگان غارت و مالباختگان
فرهنگي ميراث و جامعه *
زمين بر افتاده را ناني تكه اگر مسلمان ، ايراني روستايي
پاي پيش از را آن و ميشود خم ميكند ، مكث ببيند ،
تا ميگذارد پاكيزه و امن جايي در و برميدارد رهگذران
روستايي همين اما.نگردد حرام خدا بركت و نشود نعمت كفران
ببيند خود چشم دو با روشن روز اگر و مسلمان ايراني
ميگذرد بيتفاوت ميكاوند ، و ميكنند را تپهاي عدهاي ،
ايراني شهري هم و روستايي هم.ميرود خود راه به و
اين چون برميدارند زمين از را نان تكه دو ، هر مسلمان ،
نوعي چرااست ارزش نوعي آنان ، مذهبي باورهاي در كار
پدر ، كه بودهاند شاهد كودكي از كه اين براي است؟ ارزش
ديدن محض به مردم ، همه و خانواده بزرگترهاي و مادر
جايي در و برميدارند را آن زمين ، روي تكهناني
نبوده طور اين فرهنگي ، متاسفانه ميراث مورد در.ميگذارند
ميراث روزي ، و رزق نماد و است خدا بركت نان اگر.است
اصالت نماد و شماست و من شناسنامه و هويت هم فرهنگي
.ما تاريخي
ميرسد ، قرن چند به فقط آنها تاريخي قدمت كه كشورهايي
توجه تاريخيشان ، مسائل بزرگنمايي و گسترده تبليغات با
زيادي تعداد راه اين از و ميكنند جلب خود به را دنيا
ميكنند ، درآمد كسب و ميكشانند خودشان سوي به را جهانگرد
ساله ، هزار چند تاريخي پيشينه داشتن با ما كه حالي در
و ناصالح حكومتهاي بيتوجهي و غفلت اثر بر
اموال و ميراث از بسياري گذشته ، غلط سياستگذاريهاي
و داديم دست از قدمت سال هزار چهار سه با را فرهنگيمان
تاريخي اشياي داشتن با دنيا معتبر و بزرگ حوزههاي امروز
.ميكنند مباهات و ميبالند خود به ايراني
ميتواند كشورمان ، فرهنگي ميراث مجموعه با مردم ناآشنايي
.سازد وارد كشور فرهنگي و تاريخي بنيادهاي به جدي آسيبي
بودجه تخصيص و گسترده برنامهريزي با ميتوانيم بنابراين
در آن اهميت و كشور فرهنگي ميراث با را مردم عامه كافي ،
شود ، چنين اگر.كنيم آشنا جامعه اعتلاي و روزمره زندگي
و شد خواهند تبديل فرهنگي ميراث پاسدار به مردم خود
فرهنگي ميراث قاچاق نام به مشكلي ديگر انشاءالله
.داشت نخواهيم
از پيشگيري راههاي پيرامون پيشنهاد چند با ما ، نوشتار
:ميپذيرد پايان فرهنگي اموال قاچاق
به مربوط بينالمللي محافل در كارشناسان حضور تقويت -1
فرهنگي ميراث و اموال
از خارج فرهنگي اموال و اشياء ضبط و ثبت نظارت ، -2
اختيار در كه كشور فرهنگي ميراث سازمان نظارت چارچوب
.دارد قرار حقوقي و حقيقي اشخاص
كه نكته اين به مردم توجه و جامعه فرهنگ سطح ارتقاي -3
فرهنگي ابزار و ملي ثروتهاي مثابه به فرهنگي ، اموال
.هستند
.باستاني اماكن حافظ و پاسدار نيروهاي تقويت -4
ارزش و تاريخي آثار اهميت به مردم عامه ساختن آشنا -5
با و دانشگاهها و مدارس در آموزش طريق از آثار اين
جمعي رسانههاي از استفاده
ميراث دوستداران انجمنهاي گسترش و تقويت تاسيس ، -6
و اتلال از حفاظت در متعهد مردم خودياري جلب و فرهنگي
تاريخي بناهاي
كشور فرهنگي ميراث سازمان بازرسي امكانات توسعه -7
|