ساختار اصالت نظريه و سيستمي تحليل
كاركردي
هابرماس يورگن كتاب از فصلي بررسي
يورگن كتاب از فصلي بررسي و معرفي به حاضر مقاله :اشاره
بشيريه حسين دكتر ترجمه و هولاب رابرت نوشته هابرماس
.ميپردازد
رويكردهاي به كه دارد اهميت جهت آن از فصل اين بررسي
معاصر رويكردهاي اين.ميپردازد شناسي جامعه در معاصر
جامعه نظريه كتاب در كرايب يان سوي از مناسب بهگونهاي
را آن ميتوانيم ما كه چيزي.است شده تحليل مدرن شناسي
از وسيعي طيف با شناسي جامعه آمدن برهم
شناسي ، زبان حوزههاينشانهشناسي ،
در خصوص به تاكيد اين.بخوانيم...و شناسي معرفت
جاي.است مشاهده قابل معنا حوزه به ورودپستمدرنيستي
مطالعات بين عمدهاي شباهت بتوانيم اگر بود نخواهد تعجب
و شناختي جامعه معاصر مطالعات و سويي از گارفينگل گافمن ،
.بيابيم فرهنگي
"تفاوت" موضوع لومان تحليل محوري و مهم گزاره ديگر سوي از
ميتواند معنا با نسبت در چگونه ديد خواهيم كه است
.بيابد شناسانه بحران كاركردي
انديشه گروه
با است برخوردار محكمي و مشخص مباني از كه سيستمي تحليل
اساسيترين از يكي.است شده نيزروبهرو اساسي انتقادهاي
لومان نيكلاس بين حوزه ، اين در انتقادي گفتوگوهاي
به منتسب عمدتا كه سيستمها نظريه برجسته نماينده
چهرههاي عمدهترين از ماس هابر يورگن و است پارسونز
نئوماركسيست و بيستم قرن اجتماعي و فلسفي تفكر برجسته
گرفته صورت فرانكفورت انتقادي مكتب شاخص و طلب تجديدنظر
.است
آثار به لومان فكري مواضع نزديكي جهت به مباحثه اين
نيز و بود او استاد دهه 1960 در كه پارسونز تالكوت
علوم منطق عنوان با كتابي در ازآن پيش كه هابرماس
پارسونز نظريات به كاركرد اصالت عنوان تحت اجتماعي
نقد و تحليل جدي ابزارهاي از يكي ميتواند بود ، پرداخته
براي كه كتابي در هولاب رابرت.باشد سيستمها نظريه
انديشمندان با هابرماس انتقادي گفتوگوهاي تشريح و بررسي
لومان با او مباحثه به را فصلي است ، نموده تدوين ديگر
توانسته زيادي حد تا او كه گفت ميتوان.است داده اختصاص
را وارده انتقادهاي و سيستمي تحليل محورهاي اهميت است ،
نظر به اينرو از.بشناساند و معرفي گفتوگو اين در
تحليل تبيين در هولاب تلاش از بخش اين مطالعه ميرسد
.باشد راهگشا سيستمي
سعي ابتدا معنا مقوله و سيستمها نظريه عنوان زير هولاب
مشخص را سيستمي تحليل مورد در لومان ديدگاه تا ميكند
نظريه در سيستم مفهوم":مينويسد مورد اين در اوكند
با آن مقابله با ميتواند ميگويد خودش چنانكه را لومان
برداشت قديميترين.دريافت مفهوم ازآن پيشين برداشتهاي
ترتيب و نظم به كل با اجزاء رابطه عنوان به سيستم از
جهان با محيط به توجه بدون آن ابزاري و داخلي صرفا
متضمن سيستمها تعادل به مربوط نظرياتدارد نظر خارجي
عنوان به صرفا را آن اما هستند پيرامون محيط از مفهومي
تصور سيستم دروني نظم و هماهنگي به نسبت مخل عاملي
تكوين در موثر عامل عنوان به پيرامون محيط ;ميكنند
دارد وجود سيستم از نيز سومي برداشتنميشود تلقي سيستم
رابطه داراي و پيرامون محيط نفوذ معرض در را آن كه
سيستمها نوع اين.ميكنند تلقي محيط آن با فعال مراوده
برقرار خود پيرامون و خود ميان كه مرزهايي واسطه به
سيپرنتيك نظريه كه اين سرانجام.ميشوند مشخص ميسازند ،
مورد كه است كشيده پيش سيستم مفهوم از ديگر برداشتي
محيط و سيستم ميان رابطه برداشت اين دراست لومان تاييد
پيچيدگي.ميشود ادراك پيچيدگي ميزان در تفاوت برحسب آن
آن درون در كه است سيستمي پيچيدگي از بيشتر همواره محيط
محيط ، پيچيدگي با خودرا پيچيدگي ميبايد سيستم.دارد قرار
گوناگون انواع به بتواند تا سازد متوازن و هماهنگ
طريق از كار اين دهد ، نشان واكنش محيط از وارده دادههاي
به سيستم از پيچيدگي ميزان بنابراين.ميشود انجام گزينش
ميان فاصل مرزهاي شاخص خود همين و مييابد افزايش محيط
از سيستمها كه است اين لومان نظريه كليترين.است دو آن
پيچيدگي بيروني ، و دروني پيچيدگي ميان تفاوت تثبيت طريق
همه در سيستمها ويژه كار بنابراين.ميدهند كاهش را
(1).است پيچيدگي كاستن موارد
معنا مقوله به توسل را پيچيدگي از كاستن راه لومان
بيمعنايي و معنا حوزه بين مرز ميكند تاكيد و ميداند
هولاب آنچنانكه اما ميكند ، مشخص را سيستم حدود كه است
مشخص چندان بيمعنايي و معنا از او تعريف ميگويد ، نيز
نقش معنا مقابل در شناسايي فاعل كه اين مهمتر و نيست
هويت و شده مشخص آن بوسيله بلكه و ندارد موثري و مستقل
.ميگيرد
و دروني انسجام حيث از سيستمها نظريه از لومان برداشت"
شمار به پارسونز نظريه به نسبت پيشرفتي كاربردي ، اهميت
حوزه شبح در را برداشت دو ميان تفاوت ميتوان.ميرود
وبر ماكس بر تكيه با پارسونز كه ، اين نخست:كرد مشخص زير
به را آن ليكن ميكند تلقي كنش خاصيت و ويژگي را معنا
نظر در كلي بطور اجتماعي سيستمهاي تشخيص معيار عنوان
خود اخير آثار در پارسونز گرچه كه اين دوم.نميگيرد
اما نميدهد ، ربط سلطه و استيلا مفهوم به را نظم ديگر
است ، هنجاري ساختارهاي محصول نظم كه براين مبني او عقيده
.است سادهانگاري و كلي حد از بيش پيچيده جوامع تبين براي
مبالغه متضمن برداشتي چنين كه ميكند استدلال لومان
لحاظ از امروز كه است دربارهاجماعي ملاحظهاي قابل
عمل در كه است اجماعي خصوص در هم و است ضروري ساختاري
عناصر كاركرد ميتواند پارسونز كه اين سوم.دارد وجود
مدعي لومان ، اما دهد قرار بررسي مورد را ساختار يك دروني
كلي بطور ساختارها و سيستمها كاركرد درك از وي كه است
اصالت را پارسونز نظريه ميتوان ساده بطور.است عاجز
ساختاري لومان نظريه كه حالي در كرد تلقي ساختاري كاركرد
رابطه و ساختارها مفهوم كه معني اين به است ، كاركردي
كه اين چهارم.است كاركردي تحليل موضوع خود محيط با آنها
بويژه علمي نظريه كاركرد پارسونز لومان ، ادعاي بنابه
سيستم يك از جزيي يا سيستم يك عنوان به را خودش نظريه
همه انعطافپذيري بر تاكيد با لومان.ميگيرد ناديده
اصالت الگوي درون از را خودش (فكري)فعاليت ساختارها
و نظريه ميان وحدتي سان بدين و ميدهد جاي خود كاركردي
.ميسازد برقرار عمل
است آن خواستار لومان كه است اين تفاوت پنجمين سرانجام
نگريسته كاركردي اصالت چارچوبي درون در مفاهيم كل كه
ايفا كه كاركردي لحاظ به ارزش و حقيقت مفاهيم حتي.شوند
پيش عنوان به نه ميگيرند قرار تحليل مورد ميكنند
موجب نارساييهايي چنين لومان نظر به اوليه ، فرضهاي
عنوان به جامعه از رسايي برداشت نتواند پارسونز كه گرديد
تفكيك فراگيرد كل آن درون از كه سيستمي گستردهترين
و روشن كاربرد تنها.بدارد عرضه ميگيرد ، ريشه كاركردها
نظريه ميتواند كاركردي مفهوم خودآگاهانه و منضبط
.كند تبديل جامعه درباب قبول قابل نظريهاي به را سيستمها
(2)"
پيوسته او كه سياسي ملاحظات از جداي هابرماس انتقادات در
سرانجام ، كه ادعا اين همچون ميكوشد ، آنها از استفاده در
از دفاع و موجود وضع حفظ خدمت در لومان انديشههاي
عمده دوايراد است ، واپسنگري و جزمگرايي محافظهكاري ،
سيستم مرزهاي و دامنه در ابهام يكي.است ملاحظه قابل
.معنا مفهوم ديگري و لومان تعريف مورد
به مربوط مسائل نميتواند سيستمها نظريه" هابرماس نظر از
را سيستم مفهوم بخواهيم ما اگر.كند راحل اهداف و مرزها
كاربريم به جوامع تحليل در شناسانه روش ابزاري عنوان به
آغاز و سيستم يافتن پايان مرزهاي و حدود بتوانيم بايد
بتوانيم بايد همچنين.سازيم مشخص را پيرامون محيط شدن
يا و آن به دستيابي پي در سيستم كه را حالي و وضع
به رسيدن براي سيستم مكمل...كنيم مشخص است آن نگهداري
يا ترتيب و (فرايند)پيرامون محيط با رابطه در اهداف
كاهش در كه كاركردهايي حيث از (ساخت)سيستم داخلي تركيب
كه است مدعي هابرماس.ميشوند تلقي همسنگ دارند ، پيچيدگي
بنيادي مفروضات بر (بيروني و دروني) دوگانه گزينش اين
ميبايد لومان.ميكند تحميل سنگيني بار سيستمها نظريه
به كه را جهان اوليه پيچيدگي وضعيت نخست خود نظريه بروفق
دارد ، وجود ساختارها كل پيدايش از پيش مسالهاي عنوان
در كه سيستمي نظر از تنها جهان پيچيدگي اما بگيرد ، فرض
نظر بهميرود شمار به مساله است ، پيچيدگي كاهش پي
اهداف و مرزها تعيين منطقي نتيجه تناقض اين هابرماس
(3)".است نارسا و ناقص بهصورتي سيستم
ايراد اين شايد.است معنا موضوع در هابرماس ديگر ايراد
مفهوم مشابه تعريفي لومان كه باشد شده آغاز جايي از
مورد مساله".داد بهدست معنا از سوسور آثار در تفاوت
...است معنا تشكيل در نفي اولويت مساله لومان براي بحث
با تنها و ديگر ممكن معاني طيف ، كل با رابطه در تنها ما
.ميرسيم معنيداري احكام به احتمالات ديگر كردن استثنا
نسبتا شيوهاي به شايد را تفكيك فرايند اين لومان
سرچشمه را آن سوسور همانند و مينامد نفي گمراهكننده
(4)"...ميداند كلي بهطور يكساني و هويت
معنا مقوله درباره هابرماس و لومان نظر تفاوت" بنابراين
روند از برآمده تكذهني تجربه بر مبتني برداشت يك تفاوت
در را معني منشا كه است ديگري برداشت و (نفي) تفاوت
و هويت موجب كه ميكند جستجو اذهان بين گفتگويي و ديالوگ
(5)".است يكساني
ضعف و قوت از ميتوانيم كه رسيدهايم نقطهاي به اكنون
نظريه ضعف نقطه اساسيترينكنيم صحبت لومان استدلال
كه آنجا.است نهفته معنا مقوله در همچنان لومان سيستمي
كاري.مينشاند آن از برتر و شناسايي فاعل مقابل را معني
استقلال آساني به و نداشت ابايي آن انجام از نيز فوكو كه
كشف را انسان كه جايي تا برد سئوال زير را انساني ذهنيت
كه گفت ميتوان سو آن از دانست ، جديد نسبتا اروپايي
از كاستن قيمت به را پارسونز تحليل از فرارفتن لومان
با پارسونز ميدانيم چنانكه.كرد طي انساني ذهن و اراده
ميكرد ، عرضه خود سيستمي تحليل از كه سرسختانهاي دفاع
در پيوسته و كند عوض رفتار با را كنش نشد حاضر هيچگاه
انساني عمل دادن نشان ارادي و معنادار براي خود الگوهاي
صبغههاي كه رفتار نه كنش عنوان با و نام همين به را آن
لومان سيستمي ديدگاه امتيازات از را زيستي و غريزي
در زبان مفهوم ما اگر".است معنا تشكيل در "نفي اولويت"
آن در كنيم ، تلقي سيستم لومان تعبير به را سوسور نظريه
نظريه.بود نخواهند سيستمي درون صرفا نشانهها صورت
سيستم ميان مبادله وجود فرض پيش بر مبتني تنها نه لومان
همچنين بلكه است تغييرپذيري بيش و كم خارجي محيط و
نظر در نيز را فرعي و اصلي سيستمهاي متقابل وابستگي
روي بر فرعي سيستم يك شكل در تعبير هرگونه.ميگيرد
.دارد تاثير ديگر (فرعي) سيستمهاي دروني تركيب و ساختار
به عمدتا معنا لومان نظريه در كه اين همه از مهمتر
ميشود تعيين خاص ساختار يك درون در خودش كاركرد وسيله
نظريه در نفي مفهوم.نيست ساختار خود عناصر محصول تنها
داراي همچنين سوسور ، نظر در تفاوت مفهوم همانند لومان ،
شيوه عنوان به نفي ، است ، بازگردان و تصديقآميز بعدي
نفي حال عين در را ديگر احتمالات معني ، به تجربه تبديل
يك كه زمان همان در كه معني اين به ميدهد تعميم.ميكند
به بخشيدن واقعيت و فعليت متضمن برميگزيند ، را احتمال
تنها نه معنا توليد بنابراين.است ديگر احتمالات كل
پيچيدگي حفظ حال عين در بلكه است پيچيدگي كاهش از عبارت
"...است نيز
را معنا ميتوان چگونه كه تناقض اين بر علاوه اينجا در
سويي از و دانست خاص ساختار يك درون در فرد كاركرد حاصل
ناتوان معنا دادن شكل در را فرد يا شناسايي فاعل ديگر
توليد" ميكند تاكيد كه است جايي لومان تحليل اوج خواند ،
حفظ حال عين در بلكه پيچيدگي كاهش از عبارت تنها نه معنا
".هست نيز پيچيدگي
اينجا در و شد گفته پيشين بخشهاي در استدلال اين مشابه
پيچيده را آن اندازهاي تا معنا مبهم لفظ آوردن با لومان
صحبت نفي از لومان ديدگاه در وقتي است اين مهمميكند
صورت به.پذيرفتهايم نيز را تصديق خود خودي به ميكنيم
يكي يعني ،"نفي" معنا ، جوهر است ، اين لومان تعريف ساده
و ميكنيم رد را بقيه و ميپذيريم را بحران احتمالات از
تاكيد با پس اين از است ، بيمعنايي و معناداري مرز اين
تصديق خود خودي به را احتمالات بقيه احتمال يك بر
پيچيدگي پس ميشوند تاييد ديگر احتمالات چون و ميكنيم
معناداري آغاز با هرچند نميرود ، بين از و ميماند باقي
فضاي با را سيستم كه كردهايم سعي احتمال يك بررسي يعني
شود حفظ تعادل تا داريم نگه سطح هم بحراني وضعيت و بيرون
.باشيم بحران با برخورد آماده و
كيائي نادرمنصور
:پانوشتها
حوزه در نقد برماس ، يورگنها "رابرت" رابرت ، هولاب ، -1
ني نشر بشيريه ، حسين ،"عمومي
منبع همان (2345
|