با شهيد بنياد امناي هيات جلسه تشكيل
جمهوري رئيس حضور
اساسي قانون اجراي شرايط بايد :خاتمي
شود فراهم رئيسجمهور براي
اجرايي روشهاي آئيننامه تصويب با
ميكند تغيير گزينشها
اختيارات و وظايف قانون :مجلس نمايندگان
شود اصلاح بايد جمهوري رئيس
تكذيب كشور وزارت سياسي معاون احضار خبر
شد
شبه فشارهاي به دستغيب آيتالله اعتراض
جمهوري رئيس و علما بر قانوني
قانونمند اطلاعاتي روشهاي :اطلاعات وزير
ميشود
رئيس نظارتي اختيارات درباره مجلس
ميكند وضع قانون جمهوري
با شهيد بنياد امناي هيات جلسه تشكيل
رئيسجمهوري حضور
اسلامي انقلاب شهيد بنياد امناي جلسههيات :سياسي گروه
و جمهوري رئيس خاتمي سيدمحمد آقاي رياست به شب سهشنبه
رحيميانرئيس حسن ومحمد شهيد بنياد امناي هيات رئيس
.شد تشكيل اعضا ساير و هيات اين دبير و شهيد بنياد
امنا هيات دبير و شهيد بنياد رئيس ابتدا جلسه دراين
از شهدا خانواده و بنياد اين مشكلات مسايلو از گزارشي
مزاياي و حقوق بنياد ، سطح جاري سال اعتبارات ، جمله
احياو ، اشتغال و مسكن مشكل شهدا ، رفع خانواده
مشكلات رفع جهت در اقدامات و شهدا نگهداريگلزار
.كرد ارائه شاهد دانشجويان
سازمان رئيس حضور با مشترك كميتهاي كرد مقرر امنا هيات
و تشكيل شهيد بنياد رئيس و كشور وبرنامهريزي مديريت
نظر با و داده قرار وبررسي بحث مورد را يادشده مشكلات
.كنند اقدام مشكلات حل جهت در مساعد
در جمهوري ، رياست اخبار و اطلاعات كل اداره گزارش به
مورد شهيد بنياد سالانه بودجه و برنامه همچنين اينجلسه
.گرفت قرار تصويب
اساسي قانون اجراي شرايط بايد :خاتمي
شود فراهم رئيسجمهور براي
ايران اسلامي رئيسجمهوري خاتمي محمد سيد :سياسي گروه
و ساختگي اقدامهاي به مردم ، جلبنظر براي:گفت ديروز
.نيست نيازي آنان زدن گول و مصنوعي
ميگويند عدهاي كه پرسش بهاين درپاسخ خاتمي آقاي
نرخ كاهش در دولت توفيق مثلا اخيرشما سخنان و اقدامها
دولت ، سياست و برنامه تا است انتخاباتي تاكتيك يك ارز
موجود دلايل و قرائن براساس و نيست درست حرفها اين:گفت
.عادياست و طبيعي روند يك كشور پيشرفت فراوان
تا حرفها اين زدن:كرد تاكيد حال عين در رئيسجمهوري
است آزاد نباشند ، عمومي حقوق و اسلام مخلمباني كه زماني
.فتهايم پذير را سالاري مردم و آزادي ما كه چرا
كل سال 1380 بودجه لايحه تقديم از پس كه خاتمي آقاي
پارلماني خبرنگاران با اسلامي مجلسشوراي محل در كشور
به نسبت خود ارزيابي پرسشي ، به پاسخ در ميكرد ، گو و گفت
اينكه:كرد بيان چنين را اساسي قانون دادگاه تشكيل
حل اساسي قانون دادگاه تشكيل با اساسي قانون اجراي مساله
كهآيا شود مشخص بايد:كرد اضافه وي.است قابلبحث شود
قانوناساسي يعني الخطاب فصل بدون نظام
مبناي و است مردم با دولت و قوه سه روابط تعيينكننده كه
يابد؟ سامان ميتواند نظاماست ، كار
درباره من كه مطلبي:كرد خاطرنشان مجريه رئيسقوه
رهبري معظم مقام همت به كه وظايفرئيسجمهوري و اختيارات
رسيد ، تصويب به مجلس ودر تدوين جمهوريشان رياست دوران در
مسووليتاجراي انجام براي اجرايي ضمانت كه بود اين گفتم
رئيسجمهوري براي اخطار و تذكر جز كاملا اساسي قانون
.ندارد وجود
بايد اساسي قانون اجراي مسوول:كرد اضافه خاتمي آقاي
از تخلف روند و بگيرد را اساسي نقضقانون جلوي بتواند
و رسيدگي براي مرجع بهيك سپس و سازد متوقف را قانون اين
.شود ارجاع برخورد
يا و باشد دادگاه مرجع اين حال:كرد تصريح رئيسجمهوري
باشد نياز محكمهاي حكم يا قضايي صدورحكم به اصلا
رئيسجمهوري براي شرايط آوردن فراهم اما است مرحلهبعدي
وي.است ضروري اساسي قانون اجراي مسووليت تحقق براي
زمينه اين در نقايص كنند تلاش بايد همه كه كرد تاكيد
.كند عمل خود وظايف به بتواند تارئيسجمهوري شود برطرف
توقيف ادامه درباره را رئيسجمهوري نظر خبرنگاري
وي كه شد جويا جوان ايران مجله توقيفموقت و روزنامهها
انديشه ازآزادي وجلوگيري نشريات تعطيلي:گفت پاسخ در
رعايتقوانين بايد همه كه معتقدم سويي از و پسندم رانمي
.بكنند را موازين و
گرفته جلويش روزنامهاي كه اين:كرد تصريح خاتمي آقاي
تشخيص چنين قضاييه قوه ندارد ربطي قوهمجريه به ميشود
است؟ درست واقعا اينتشخيص كه ديد بايد اما است داده
بيگناهي دادگاه در مطبوعات:داشت اظهار رئيسجمهوري
صورت جرمي داد تشخيص اگر هم دادگاه كنندو ثابت را خود
آنها با قوانين وچارچوب شده انجام جرم حد در بايد گرفته
.كند برخورد
شد سئوال كشور در سياسي انسداد درباره رئيسجمهوري از
كه است جامعهاي خوب جامعه نكنيم تصور:گفت درپاسخ وي كه
ضوابط به و بپذيريم را بايداختلافات كنند فكر يكدست همه
.بدهيم تن جامعه در بازي
جناحها:داد ادامه ، نيستم نگران اينكه به تاكيد با وي
مصالح همه كنند ، نظرهارامطرح بزنند ، بايكديگرحرف بايد
.بگيريم نظر در را نظام كلي
از كه است سال كشوربيست بهاينكه بااشاره خاتمي آقاي
خاطر آمده بيرون تاريخي ديكتاتوري فوقالعادهسنگين فضاي
تاثيرآن تحت نوعي به ازما يك هر متاسفانه:كرد نشان
.ميخواهد زمان آن از كامل رهايي و هستيم
اجرايي روشهاي آئيننامه تصويب با
ميكند تغيير گزينشها
نحوه خصوص در جديدي تصميمات گزينش عالي هيات :سياسي گروه
.كرد اتخاذ سازمانها و ادارات در افراد گزينش
در گزينش عالي هيات در ناظر نماينده نمازي محمد علي
در بحثي هيات اخير جلسه در:گفت ما خبرنگار با گفتگو
در.شد مطرح شده ارائه مجلس به كه گزينش انحلال طرح خصوص
رئيسجمهوري نظر زير گزينش كه بودند معتقد اعضا جلسه اين
ناشي پيشآمده مشكلات عمده و ندارد مشكلي آن قانون و است
.است بوده اجرا نحوه از
مشكلات رفع براي گرفت تصميم گزينش عالي هيات:گفت نمازي
نماينده.كند تصويب و تنظيم را جديدي آئيننامه ايجادشده
نحوه را گزينش عالي هيات جديد تصميمات جمله از لنجان
عنوان ميشوند گزينش كه افرادي براي مراكز از استعلام
را دلايلش داد منفي پاسخ مرجعي اگر شد قرار:گفت و كرد
.كنند اقدام دلايل آن براساس و بخواهند
نيز را گزينش هستههاي اعضاي انتخاب ضوابط تغيير نمازي
شد قرار:گفت و كرد اعلام هيات جديد تصميمات از ديگر يكي
انتخاب كساني شود ، دقت گزينش هستههاي اعضاي انتخاب براي
و خطي نظر اعمال خود تصميمگيري و نظر اعلام در كه شوند
تحصيلات ميزان و سن نظر از افراد همچنين.نميكنند جناحي
.باشند داشته را كار بررسي قدرت كه باشند حدي در
سال گزينش 30 اعضاي سن حداقل شود سعي بايد كه گفت نمازي
.باشد ليسانس آنان تحصيلي مدرك حداقل و
شد قرار كه كرد اضافه گزينش عالي هيات در مجلس نماينده
سال سه به محدود نيز گزينش هستههاي در اعضا عضويت دوره
.شود متوالي دوره دو يا و
اختيارات و وظايف قانون :مجلس نمايندگان
شود اصلاح بايد جمهوري رئيس
تعيين قانون بايد معتقدند مجلس نمايندگان :سياسي گروه
مصوب جمهوري رياست مسئوليتهاي و اختيارات وظايف ، حدود ،
.شود اصلاح سال 1365
در:گفت ما خبرنگار به لنجان نماينده نمازي عليمحمد
قانون از متخلفين با برخورد براي مرجعي اساسي قانون
اجراي حسن بر نظارت مسئوليت چه اگر نشده پيشبيني اساسي
.است جمهوري رئيس برعهده قانون اين
كافي اختيارات و لازم ابزارهاي وجود عدم به اشاره با وي
از اصل هشت:گفت اساسي قانون اجراي براي جمهوري رئيس
كه حالي در نشده اجرا نيز اصل نقض 6 اساسي قانون اصول
اخطار و تذكر مربوطه مسئولين به توانسته فقط جمهور رئيس
به اشاره با نيز كريم رباط نماينده قشقاوي حسن.دهد
:گفت اساسي قانون دادگاه تشكيل پيشبيني عدم
مجلس تصويب شرط به است دعاوي فيصله مسئول قضائيه قوه
.دهد تشكيل را دادگاه اين ميتواند
مورد در نگهبان شوراي كه كرد پيشنهاد قشقاوي
اساسي قانون روح با دادگاهي چنين تشكيل مغايرت عدم
.كند اظهارنظر
قانون در اينكه به اشاره با ملي امنيت كميسيون عضو
رئيس توسط اساسي قانون پيگيري اجرايي مكانيزم مشخصا
اين طرح قالب در بايد مجلس:گفت است نشده پيشبيني جمهور
.كند برطرف را قانوني نقص
دادگاه تشكيل اعلام نيز فارسان و اردل نماينده قنبري علي
با مقابله را قضائيه قوه رئيس سوي از اساسي قانون
و اساسي قانون نقض و اجرا عدم از جمهور رئيس گلايههاي
دادگاه تشكيل:گفت و كرد عنوان قضائيه قوه همكاري عدم
بر تصميم اعلام از پس كه ندارد قانوني محمل اساسي قانون
قانون اجراي به دعوت را جمهور رئيس هم دادگاه اين تشكيل
زمين به بوده خودشان زمين در كه را توپي يعني كنند اساسي
.بزنند جمهوري رئيس
نظر به:گفت نيز ساوجبلاغ و طالقان نماينده گلباز ،
اجراي براي متوليشدن و نظارت قصد قضائيه قوه ميرسد
.دارد را اساسي قانون
اجراست ، حوزه در خاتمي چون ميكنند فكر آنها:گفت گلباز
قضائيه قوه عهده بر بايد اساسي قانون اجراي بر نظارت
بعضي متاسفانه:گفت نيز مجلس فرهنگي كميسيون رئيس.باشد
و اهتمام به اينكه جاي به نظام ، اجزاي و دستگاهها از
مسئوليت موضع از اساسي قانون اجراي در رئيسجمهوري تاكيد
آن اجراي براي كه ميدهند رهنمود ايشان به كنند برخورد
.بينديشد تدبير
برخوردها اينگونه "ايرنا" با گو و گفت در پورنجاتي احمد
و منزلت از معرفتي نقيصه و كمآگاهي ضعف ، " از ناشي را
.دانست "جمهوري رئيس شان
با بعضي متاسفانه:داد ادامه مجلس فرهنگي كميسيون رئيس
اخير اظهارات كه ميكنند تعبير داوري پيش نوعي
نوعي اساسي قانون اجراي توقف يا نقض درباره رئيسجمهوري
در آنان اما است خاص موقعيت به دستيابي براي سياسي مانور
و گرفتهاند ناديده را جمهوري رئيس منزلت و شان واقع
.است شده غفلت گذشته در موضوع اين به نسبت كه ندارند توجه
:گفت و كرد اشاره اساسي قانون و 121 اصل 113 دو به وي
بر نظارت و اجرا كه ميسازند روشن كاملا اصل دو اين
وي و است رئيسجمهوري دراختيار مستقل شان يك اساسي قانون
قانون نظام ، اجزاي و اركان تمام در كه كند مراقبت بايد
.ميشود رعايت اساسي
تاكنون متاسفانه:داد ادامه مجلس فرهنگي كميسيون رئيس
يعني رئيسجمهوري وظايف دوم وجه بوده ، مطرح كشور در آنچه
.است مجريه قوه رياست
تكذيب كشور وزارت سياسي معاون احضار خبر
شد
اطلاعيهاي طي چهارشنبه روز كشور وزارت :سياسي گروه
واقعه به رسيدگيكننده بهدادگاه سياسي معاون خبراحضار
.كرد تكذيب را خرمآباد
:است آمده اطلاعيه اين در
از نقل به روزنامهها از برخي در خبري درج دنبال به
اينكه بر مبني خرمآباد مردم نماينده بهاروند عبدالرحيم
متهمبه بهعنوان سهشنبه روز كشور وزارت سياسي معاون
و خواهدشد احضار آباد خرم واقعه به رسيدگيكننده دادگاه
اين كه ميشود اعلام خصوص ، اين مردمدر مكرر سئوالهاي
تاجزاده آقاي براي احضاريه هيچگونه ميباشدو كذب خبر
ما براي ادعا اين طرح انگيزه كه آن ضمن.است نشده ارسال
.نيست روشن
سياسي معاون احضار ادعاي تكذيب ضمن عمومي روابط اين
آقاي به وارده اتهامات نيز و دادگاه به كشور وزارت
نشر و اتهامات به نسبت وي سوي از ميدارد اعلام تاجزاده
.است شده كشور قضايي مقامهاي تسليم شكاياتي كذب اخبار
شبه فشارهاي به دستغيب آيتالله اعتراض
جمهوري رئيس و علما بر قانوني
نامهاي در دستغيب محمد سيدعلي آيتالله :سياسي گروه
نسبت اسلامي ، شوراي مجلس نمايندگان و رئيسه هيات به خطاب
پشتيباني در آنها ترديد و مردم بدبيني باعث كه مواردي به
.داد هشدار ميشود ، اسلامي جمهوري نظام از
كرده دستهبندي زير شرح به را موارد اين دستغيب آيتالله
:است
ما آنچه بجز ندارد حق كسي كه اين و مردم بر تحكم -1
ميكنيم آنچه و بينديشد حتي يا و بگويد و بكند ميگوييم
جهت چه به كار اين بداند نبايد كسي و است قانون عين
شد محكوم چرا فرد وآن گرديد متهم چرا شخص آن شد ، انجام
هم اگر و است مبنايي چه بر مملكت اقتصادي و سياسي واوضاع
غير و بفهمند ، ما آموزش از بايد ميخواهندبفهمند افرادي
تابع بايد البتهمسلمان.است نابودي به محكوم اين از
اما.هستند علماءبالله و مفسران امروز كه باشد سنت و قرآن
صدق سر از همه و واخلاق گذشت و تحمل و وارشاد تعليم با
.تفرد و باشدنهتحكم وصفا
و دنيا به حاكم ازروحانيهاي بعضي آوردن روي -2
وترويج نظامي قدرت به تكيه و رياستطلبي و ثروتاندوزي
هنگفت هزينههاي با سفرهايخارج و تشريفات القابو
هرچند ازصحنه رقيب راندن بيرون و فايده كم ويا بيفايده
.باشد آبرويش يا و جانش قيمت به
دربند و دروغ و باطل زبان بازگذاردن و حق زبان بستن -3
تبعيد و رفته زندان و كشيده رنج وروحانيهاي علما كشيدن
تهديد و آنها ، كردن گوشهگير و وانقلاب اسلام بخاطر شده
علت نيست معلوم بعضا كه حقگو روحانيهاي و علما ارعاب و
دادرس و قاضي افراد و ونحوهدادرسي اتهام خود يا و اتهام
نوجوانان باپرورش نيز و باشند عادل و مطلق مجتهد بايد كه
حمله براي آنها به دادن ماموريت و سادهلوح جوانان و
.نيستند فرمانفرما روحانيون موردپسند كه بهروحانيهايي
يادآوري براي بزرگان و روحانيها اشتباهات از يكي به
:كنم اشاره
خاتمي سيدمحمد آقاي والمسلمين حجتالاسلام حضرت
پس.كرد تاييد نگهبان شوراي شدو جمهوري رياست كانديداي
متعهد و ومومن فاضل و بزرگوار سيد اين كردن متهم آن از
سر بر و گفتن تبليغاتي بوقهاي در و ليبرال به را
راه و دارد عكسالعملي چه زدن فرياد منابرنمازجمعهها
خاتمي آقاي به مردم راي آن آنگاه شادي ، انداختنكارناوال
يعني داشت؟ تفسيري چه ايشان رايبه سوي به مردم هجوم و
اما قبولداريم را روحاني وعالم قرآن و دين ما اينكه
آقاي كه شد معلوم بالاخره.نداريم راقبول تفرد و تحكم
پس ميگويد ، حق و است حق دنبال به نيست ، طلب خاتميرياست
او مگر كوبند؟ رامي ايشان وعليالدوام نميشود كمك چرا
شيعه مذهب و وقرآن اسلام اينكه جز شده مرتكب گناهي چه
به عزت مگر كرد؟ معرفي امكان حد در دنيا رادر
مقابل و ميبينند مردم نداد؟ دنيا در ايران مردممسلمان
خاتمي آقاي ميكنند؟ قضاوت آنگاهچه ميبينند هم را
علميه حوزه متعلقبه ابتدائا او نيست ، خاص عده به متعلق
است حزبالله مردم و روحانيها به متعلق او بوده ، علما و
اين اينكه مثل آوردند پيش طوري اما مردم ، همه به ومتعلق
انحصار در است ، ايران مسلمان ملت كهافتخار مظلوم سيد
.ميباشد خاص عده
ميباشد ، ديگر اشتباه فراوان ازميان كه اشتباه اين نتيجه
منكرات و فحشاء به آوردن رو و مردم چشم روحانيتاز سقوط
قحطي نكرده خداي و آوردنفقر وروي ادارات در تخلف و
صدق وراه خالصانه خدا سوي به بازگشت راه تنها.بود خواهد
اسلام احكام به و كردن را حق حرف تحمل و پيمودن را صفا و
.ميباشد نهادن خداگردن براي
عمومي از اعم دادگاهها كنوني دروضع خدا براي كه است لازم
كه قضايي مباني بر را آنها و كنيم نظر ويژه و وانقلاب
و عادل قاضي جمله از كه بداريم است فقها بين عليه متفق
مسلمان مردم و اسلام حفظ براي حداقل.باشد مطلق مجتهد
از بعضي كاش واي شود برداشته قضاوت در دوگانگي
عظام مراجع محضر در جنجالآفرين و شبههناك دادرسيهاي
و مجتهدين و علما محاكمه حداقل ميگرديد ، انجام
داشتند توجه حاكم روحانيهاي ايكاش و برجسته ، روحانيهاي
خوب چه و نه ظلم با اما ميماند پابرجا كفر با حكومت كه
پسر اي:السلام عليه علي بن حسين الشهداء سيد حضرت فرمود
.نمييابد خدا غيراز كهياوري كسي بر ازظلم بپرهيز من
قانونمند اطلاعاتي روشهاي:اطلاعات وزير
ميشود
جمع در گذشته روز اطلاعات وزير يونسي :سياسي گروه
زالزاده ، ابراهيم اسامي اضافهشدن از پارلماني خبرنگاران
زنجيرهاي قتلهاي پرونده در شريف مجيد و دواني پيروز
.كرد بياطلاعي اظهار
به اشاره با اطلاعات وزير همشهري ، خبرنگار گزارش به
پرونده:گفت نيست ، وزارتخانه اين دست در پرونده اينكه
.است قضايي مراجع اختيار در زنجيرهاي قتلهاي
دادگاه غيرعلنيبودن يا علني خصوص در همچنين يونسي
قاضي مورد اين در:گفت نيز زنجيرهاي قتلهاي متهمان
جديد لايحه خصوص در همچنين اطلاعات وزير.ميگيرد تصميم
تقديم يكشنبه روز كه اطلاعات وزارت تشكيل قانون اصلاح
شعار اجراي راستاي در لايحه اين ارائه:گفت شد ، مجلس
اطلاعاتي روشهاي قانونيكردن وي.است دولت در محوري قانون
لايحه اين ارائه دلايل از ديگر يكي را امور شفافسازي و
برخي گرفتن بدست پيشبيني ادامه در يونسي.كرد عنوان
لايحه اين در را اطلاعات وزارت سوي از قضايي فعاليتهاي
از را اختياري هيچ نداريم قصد ما:گفت و كرد تكذيب
.بگيريم ديگران
وزارت عليه شبنامه پخش عوامل دستگيري مورد در همچنين وي
شهرستانها در اقدام اين عوامل از نفر چند:گفت اطلاعات
.ميكند طي را خود نهايي مراحل پرونده و شدهاند دستگير
به اخيرا كه اطلاعات وزارت تشكيل قانون اصلاح لايحه در
محدوده در اطلاعات وزارت كه است آمده شد تقديم مجلس
قضائيه قوه ضابطان اختيارات از خود قانوني وظايف
نظريه كه شده پيشبيني لايحه اين در همچنين.است برخوردار
در امنيتي مسائل و موضوعات در اطلاعات وزارت كارشناسي
ديگر يكي در.ميشود تلقي دادگستري رسمي كارشناس نظر حكم
شده داده اجازه اطلاعات وزارت به لايحه اين تبصرههاي از
شوراي تصويب با مسلح مامور تعدادي خود وظايف انجام براي
.باشد داشته اختيار در ملي امنيت عالي
وزارت قانون در مقرر وظايف انجام لايحه ، اين ماده 9 در
شده ممنوع مسلح نيروهاي و دستگاهها ساير توسط اطلاعات
وزارت از مجوز كسب و اطلاع با كه مواردي در مگر است
.باشد اطلاعات
اتباع به مربوط امور در امنيتي كنترل لايحه اين در
اطلاعات وزارت به مقررات و قوانين ساير رعايت با بيگانه
.است شده داده
رئيس نظارتي اختيارات درباره مجلس
ميكند وضع قانون جمهوري
شوراي مجلس رئيس نايب خاتمي سيدمحمدرضا :سياسي گروه
در لازم قوانين تدوين براي را مجلس ديروزآمادگي اسلامي ،
.كرد اعلام جمهوري رئيس اختيارات مورد
و ساز مجريه ، قوه هماهنگي با دارد آمادگي مجلس:گفت وي
رئيس اختيارات مورد در را لازم قوانين و مناسب كار
.كند وضع اساسي قانون اجراي بر نظارت جهت جمهوري
بعداز ششم ، مجلس:داشت ايرنااظهار با گو و گفت در وي
قانون از بهتخلف نسبت خاتمي آقاي محرمانه گزارش قرائت
جمهور رئيس كهاختيارات است شده واقف مشكل اين به اساسي
.نيست كافي
همان از خاتمي آقاي اصلي شعار:افزود محمدرضاخاتمي
تاكيد اوبود اساسي قانون بر تكيه و قانونگرايي ابتدا ،
.شود احيا بايد است ، ملت حقوق به مربوط كه فصلي داشت
.ميبينيم بخش درهمين را كاستي بيشترين نيز اكنون
"ميگويند خاتمي آقاي منتقدان از برخي:پرسيد خبرنگاري
آيا كرد؟ بيان را مطلب اين سال سه از پس جمهور رئيس چرا
"است؟ آمده پيش مشكلات اين اكنون
تلاش جمهور رئيس سال ، سه اين طول در:گفت خاتمي محمدرضا
را اساسي قانون بتواند ممكن راه هر از تا كرد زيادي
كرد ، استفاده امكان حد تا خود اختيارات از او.كند پياده
آن ، نمونه كه نوشت گزارش تخلفات ، درباره و داد تذكر
.است پنجم مجلس به جمهوري رئيس گزارش
كردن پياده براي جمهوري رئيس بهاهتمام مجلس رئيس نايب
قانون اجراي و كرد اشاره مجريه قوه اساسيتوسط قانون
.خواند موارد اين جمله از را شوراها
مطالب اين خاتمي آقاي حاضر حال در اينكه:داشت اظهار وي
رابطه در ميكند احساس كه است خاطر اين به كرد بيان را
قانون از و قوهمجريهاند از خارج كه نهادها برخي با
از آنها بازداشتن براي تذكر يك صرف ميكنند ، تخلف اساسي
.نميكند كفايت تخلف ،
ولي كرد ، راه اين در زيادي تلاش جمهور رئيس:گفت خاتمي
آقاي دليل همين به.است نداده جواب تلاشهاتاكنون اين
در خود تلاشهاي از درحقيقتگزارشي مطالب ، اين با خاتمي
ازقانون نافرماني كنترل جهت آينده براي عزمش و گذشته
.كرد بيان را اساسي
|