ميسازيم را پيروزي ما
( آخر بخش ) حماس رهبر مشعل خالد با گفتوگو
حماس ، رهبر مشعل خالد با گفتوگو نخست شماره در اشاره ،
تكامل ياسرعرفات ، خالدمشعلبا ديدار چون موضوعاتي
يك عنوان به فلسطين استقلال فلسطين ، ملت مبارزاتي تاكتيك
و ايران ، با حماس ارتباط چگونگي قدس ، مركزيت به كشور
اين در.گذشت نظرتان از خاورميانه در اسرائيل آينده
از خالدمشعل ارزيابي اسلو ، قرارداد وضعيت چگونگي شماره
ديگر با حماس رابطه قطر ، در اسلامي سران كنفرانس
قدرت حماس اگر كه فرض اين بررسي و فلسطيني ، گروههاي
نظرتان از كرد؟ خواهد پيشه را رفتاري چه شود حاكم
.ميگذرد
انديشه گروه
ضعف از تابعي رژيم اين نابودي كه ميرسد نظر به اما *
چشماندازي چنين البته كه آمريكاست يعني جهاني برتر قدرت
را
.نميبينيم ما
تحميل جهانيان بر را خود اراده كه هستيم ما كه آن نخست -
ما استراتژي.ميكنيم
باشيم ديگر جاهاي در تحولات منتظر كه نيست مبنا اين بر
را چه آن كه هستيم ما.كنيم حركت آن پرتو در تا
كه هنگامي و ميدهيم انجام زمين روي بر ميخواهيم
سرفرود ما اراده برابر در -درنهايت -جهان باشيم نيرومند
تحولاتي با وقتي ابرقدرتها حتي كه شد ثابت.آورد خواهد
.ميآورند فرود سر آن برابر در ميشوند مواجه كشوري در
اما بود نيرومند كرد مشاهده را ايران تحولات وقتي آمريكا
را فيليپين تحولات كه هنگامي و آورد سرفرود آن برابر در
در را مساله همين.آورد سرفرود آن برابر در كرد مشاهده
اراده هميشه.بوديم شاهد نيز الجزاير ودر ويتنام
.ميشود پيروز نهايت در كه ملتهاست
.نميشوند ضعيف ابرقدرتها گفته كسي چه كه آن دوم
قانون اين از نيز آمريكا نبود؟ ابرقدرت مگر اتحادشوروي
را خود پيروزي كه هستيم ما همه اين با نيست بيرون
.ميكنيم تحميل جهان بر را خويش اراده و ميسازيم
باقي اسلو قرارداد از چيزي چه اخير رويدادهاي از پس *
است؟ مانده
به اسلو داد قرار من باور به.است مانده آن جوهر فقط-
اين.رسيد خود كار پايان به و خورد شكست و رسيد بنبست
را ما سخن اين و است واقعي بحراني دچار اكنون قرارداد
.كرديم اعلام را آن اول روز همان از كه ميكند تاييد
خود درون در را خود شكست بذر آغاز همان از قرارداد اين
مورد در زيرا نداشت موفقيت براي شانسي و ميكرد حمل
نتيجه ودر بود تبعيضآميز و ظالمانه قراردادي فلسطينيان
.ندارد آيندهاي
كارگري دولت و امريكا دولت كه ميرسد نظر به اما *
ديگر بار ميكوشند فلسطين خودمختار حكومت و اسراييل
است؟ ممكن كار اين آيا كنند ، احيا را اسلو قرارداد
را بيماري ميكوشندعمر كه است پزشكاني كار شبيه اين -
افزايش اين اما.دارد قرار نزع درحالت كه كنند طولاني
بيماري چنين جان محتوم اجل و نيست بيش كوتاهي لحظات عمر ،
خفهشد جنين در اسلو قرارداد من باور به و ميگيرد را
.كند زنده را آن ميكوشد آمريكا دولت گرچه
طلبان اصلاح به آيا عمل و انديشه نظر از مشعل آقاي *
محافظهكاران؟ به يا هستيد نزديكتر ايران
يا اختلافات به سياستهايمان در حماس جنبش در ما -
با مانداريم كاري كشوري هيچ درون سياسي تقسيمبنديهاي
جريانهاي به بيتوجه -آن عمومي سياستهاي و كشور همه
كشوري هيچ داخلي مسائل در و داريم كار -فكريش و سياسي
.ماست تغييرناپذير سياست اين.نميكنيم دخالت
به بيتوجه فلسطين ، مساله كه باوريم اين بر ديگر سوي از
يا كارانه محافظه يا اصلاحطلبانه جريانهاي
لذا.است اسلامي امت اجماع مورد اسلامي يا ناسيوناليستي
ما و است اسلامي امت تلاقي نقطه نهايت در فلسطين مساله
و صهيونيستي دشمن با مبارزه و فلسطين مساله مايليم
نه و امت تجمع عامل به صهيونيستي طرح باخطرات رويارويي
.شود بدل آن تفرق
اما.كنيم بسيج را نيروها همه تا داريم اين به نياز ما
كار محافظه خط يك و اصلاحطلب خط يك آري ايران ، مورد در
.ميدانيم فلسطين مساله هواخواه را دو هر ما و دارد وجود
دارد؟ وجود اردن به شما بازگشت امكان آيا *
از ما تبعيد زيرا هستيم آن خواستار ما كه است حقي اين -
با همچنان متاسفانه ، اردن دولت اما بود آشكاري ستم اردن ،
همانند خارجي فشارهاي سبب به و ميورزد مخالفت ما بازگشت
همچنان فلسطيني فشارهاي شايد و اسراييل و آمريكا فشارهاي
اما.ميدهد نشان سرسختي
و هستيم آن خواستار هم هنوز و ماست حق اين واقع در
به كه دارد خود امت بر را حق اين حماس ، جنبش كه معتقديم
نبرد از را آن و بپردازد تبعيدش به كه اين نه كند كمك آن
.سازد دور اصلي
آيا چيست؟ قطر در اسلامي سران كنفرانس از شما ارزيابي *
هستيد؟ راضي بيانيههايش از
در اسلامي سران كنفرانس بيانيههاي بخواهيد ، را راستش -
اسلامي و عربي ملتهاي و فلسطين ملت آرزوهاي و آمال حد
عليه صهونيستها وحشيانه يورش با را آن اگر بويژه.نيست
شهر قداست و فلسطيني قربانيان و شهيدان شمار و ملتمان
اين ما ديگر سوي از اما.بسنجيم مسجدالاقصي و قدس
زيرا ميآوريم شمار به صحيح جهت در گامي را بيانيهها
واهميت ميكنند ديدار هم با اسلامي امت رهبران كه همين
فلسطيني ملت عليه صهيونيستي رژيم كارهاي خطر و مرحله اين
ارزيابي به و ميكنند حس را اقصي و قدس آينده خطر و
ميپردازند ، همه مرحله اين در آمريكاييان موضع دوباره
آن تكامل آرزوي و ميدانم صحيح درجهت گامهايي را اينها
مرحله به امت انتقال براي شالودهاي تا رادارم
مرحله ايندارد آن سوي روي ما ملت كه شود پيشرفتهاي
از پشتيباني و تودهاي مقاومت گزينه گرفتن پيش در همانا
و سياسي مالي ، مادي ، حمايت اشكال همه با انتفاضه
صهيونيستي رژيم با روابط قطع و نظامي مردمي ، تبليغاتي ،
كشورهاي همه براي ملزم و قاطع تصميمهاي اساس بر كه است
براي بايد اسلامي امت زيرا.ميگيرد انجام اسلامي و عربي
از امت اگر حتي ميگويم آشكارا من.شود آماده نبرد اين
خالي شانه صهيونيستي طرحهاي با نبرد در خود مسئوليتهاي
.كرد خواهد دنبال خانهاش قلب تا را او دشمن اين كند
گروههاي ديگر با حماس روابط ازچگونگي دارم پرسشي *
و داخل در دموكراتيك جبهه و خلق وجبهه الفتح نظير فلسطين
فلسطين؟ خارج
مبناي بر زيرا است خوب مرحله اين در بويژه روابط -
دشمن عليه نبرد.دارد قرار مبارزه عرصه در هماهنگي
يك و است كرده متحد را فلسطيني مختلف ، نيروهاي صهيونيستي
و درغزه گروه و حزب از 13 متشكل هماهنگي عالي كميته
هماهنگ را انتفاضه جنبش ميداني فعاليتهاي باختري كرانه
ملت كننده متحد خود انتفاضه ، كه ميدهد نشان اين.ميكند
گفتوگو و سازشكارانه طرحهاي كه حالي در است فلسطين
تحكيم براي فراواني ماتمايل.ميسازد متفرق را ملت صفوف
دشمن برابر در يگانه صف يك در تا داريم ملي وحدت اين
شرطبندي سازش گزينه روي كه كساني اميدواريم و گيريم قرار
مقاومت گزينه به و بردارند دست اوهام اين از كردهاند
اين زيرا بپيوندند آن صفوف به خود امكانات با و بازگردند
ملتهاي و فلسطين خلق من نظر به و است واقعي گزينه همان
جهاد كه رسيد نتيجه اين به گذشته مرحله در اسلامي و عربي
.است واقعي گزينه تنها پايداري و
از يكي آتشزدن با شما هواداران كه ميرسد نظر به اما *
كردند؟ نقض را همبستگي اين غزه كازينوهاي و هتلها
گونه اين با حماس.نبود حماس جنبش به مربوط عمل آن -
احتمالا كه بود عناصري رفتار اين.است مخالف اقدامها
جنبش در ما ، .بود ملي وحدت تخريب هدفشان و بودند نفوذي
كار به صهيونيستي دشمن عليه فقط را وخشونت زور حماس ،
زور با خودمختار حكومت امنيتي عملكرد به ماميبريم
حكومت اين توسط كاررفته به فساد گرچه نميدهيم ، جواب
.ميكند تضعيف را فلسطين مردم پايداري و نيست پذيرفتني
ميكنيم محكوم را آنها و هستيم اعمال گونه اين برضد ما
ما گزينه فقط زور زيرا نميدهيم پاسخ آن به زور با اما
و اجتماعي مسائل حل براي و است صهيونيست دشمن برابر در
.نميگيريم بهره آن از امنيتي
كه است تندرو مذهبي جنبش يك حماس كه ميكنند فكر برخي *
انجام را كارهايي چنين قدرت به دستيابي صورت در است ممكن
چيست؟ زمينه اين در شما نظر.دهد
اداره تنهايي به كه نيست باور اين بر حماس جنبش اولا -
مساله كه داريم اعتقاد مابگيرد عهده به را فلسطين امور
ملت گروههاي همه و است فلسطين ملت همه به متعلق فلسطين
داشته زمينه اين در نقشي تا دارند را حق اين فلسطين
گفتوگو به اسلامي جنبش يك مثابه به حماس ثانيا.باشند
اعتقاد دموكراسي و وشورا پلوراليسم و باز سياستدرهاي و
.ميگذارد احترام مخالف ديدگاههاي به و دارد
فراگيري جنبش ما بلكه نيست مسلحانه جنبش يك فقط حماس
واستراتژيماست اساسي مشي خط پايداري و جهاد كه هستيم
تبليغاتي و سياسي اجتماعي ، فرهنگي ، برنامههاي حماس اما
فراگير به كه هستيم جنبشي ما.دارد نيز مختلفي روابط و
ميان در ما تودهاي پايگاه.ميكنيم افتخار خود بودن
گشادگي با امر اين با ما.است گسترده بسيار فلسطين مردم
در و نظرانه تنگ ما نگاه.مينگريم وسيع ديدگاه با و
.نيست امتمان و مردم از انزواي
به رو اين از و ميكند درك را مساله اين فلسطين ملت
و ميدهد نشان علاقه جنبش اين به و ميكند اعتماد حماس
.ميكند تاييد را آن
شما از تشكر با *
.ممنونم شما از نيز من -
طرف بني عزيزي يوسف: از گو گفتو *
انديشه تازههاي
|
معظم دول تاريخ
انتشارات شميم ، علياصغر:ترجمه مورن ، ماكسيم:نويسنده
مدبر ،
جلدي ، 963صفحه دوره 2
آغاز را زندگي و نهاد پاي زمين بر بشر كه هنگام آن از
تخمين و قراين به جز كه ميگذرد طولاني بس زماني كرد ،
و مورخان قول به اگر ;نمود محاسبه را آن نميتوان
به را مكتوب تاريخ تنها و نموده اكتفا باستانشناسان
بر كه ميشود شامل را مديدي مدت هم باز آوريم ، شمار
بشر تاريخ عمر فن ، كارشناسان نظر و موجود شواهد اساس
تاريخي انسانهاي آنكه با.ميشود سال هزار ده از افزون
و گذشته بسيار پيچوخمهاي از تاريخ طول در
هرگز اما نهادهاند ، سر پشت را فراواني فرازونشيبهاي
نشدهاند ، تاريخي عميق تحولات دچار معاصر قرن دو مانند
باب معاصر قرون در بشر كه گفت ميتوان جرات به اين بنابر
اضافه آن بر را فصولي و گشوده خود تاريخ در را نويني
نشده مشاهده آن نمونه تاريخ ادوار از يك هيچ در كه نموده
.است
ميلادي ، نوزدهم قرن اوايل از جهان تاريخ به گذرا نگاهي با
جهشي با و فوقالعاده سرعتي با بشر كه ميشود ملاحظه
شئونات تمام در و گرفته سبقت خود گذشتگان بر سريع بسيار
و برداشته را بلندي گامهاي فرهنگي و اجتماعي سياسي ،
با زمانمورخين همين در.است افكنده پي را جديدي نظام
امر اين تحليل و تجزيه صدد در موجود اسناد به استناد
درگوشه را تواريخي خويش توان و بضاعت فراخور به و برآمده
كاميابيها شرح و درآوردهاند تحرير رشته به جهان كنار و
كه دادهاند توضيح خود روش با را انسانها ناكاميهاي و
.داشت خواهد و دارد ادامه هم هنوز كماكان
دادهاند ، رخ معاصر قرن دو طول در كه حوادثي ميان در
قرار خاصي اولويت در رسيد پايان به كه قرني وقايع
جايجاي در بيستم قرن انسان سر بر آنچه زيرا ميگيرند ،
كه بود همراه تكنيكي و علم با شد ، نازل خاكي كره اين
.نكردند لمس را اثراتش و نشناخته را آن هرگز گذشتگان
است ، صنعتي جوامع آن حاصل كه تكنولوژي و علم پيشرفت
و برخيزند رقابت به تا برانگيخت را زمانه اين انسانهاي
خدمت در تكنيك و علم ترتيب بدين ;كنند جهانداري ادعاي
در انسانها براي را ديگري سرنوشت و گرفت قرار جنگ
شد باعث را جهاني خونين جنگهاي و زد رقم عالم اقصينقاط
بر يكديگر ، پسزدن با تا افتادند هم جان به معظم ودول
كشورهاي ناموس و مال و برجان و بيفزايند خود مستعمرات
!اندازند چنگ مستضعف
خود روش به هركدام تاريخنگاران ، شد ، اشاره كه همانگونه
.ساختند نمايان را آن بازتابهاي و كردند ثبت را وقايع اين
به دست نويسندگان از برخي نقاط ساير همچون ايران در
ديدگاه از يك هر و نوشتند را دوران اين تاريخ و برده قلم
قابل و ارزشمند خود بجاي كدام هر كه نگريستند آن بر خويش
ايشان از عدهاي كه داشت اذعان بايد اما ;استفادهاند
از و تاريخشناس تا بودهاند اديب بيشتر
با است ، ناقص و مقطع جديد تاريخ از آنان استنباط رو همين
حق و كردند ادا رابخوبي خود وظيفه هم اي وجودعده اين
فن ، اهل تاريخنگاران اين زمره از كه آوردند بجاي را مطلب
.كرد ياد شميم ، علياصغر ازمرحوم ميتوان
رعايت و نگاري تاريخ جديد روش با كه معظم تاريخدول
هيچ است شده نوشته مستند كاملا صورتي به فني اصول
بدست را واقعهاي هرگز و نداشته دور نظر از را نكتهاي
حفظ و كامل صداقت با هم شميم مرحوم و نسپرده فراموشي
با كه آغاز همان از خوانندهاست داده ارائه را آن امانت
و ميكند تعقيب را حوادث گامبهگام ميشود همراه كتاب
قضا بر چنان و مينمايد دنبال را معظم دول جهاني سياست
با و ميبيند صحنه در را خويش گويي كه مييابد اشراف يا
حوادث تا اول جهاني جنگ شروع از پيش جهان وقايع
.است همراه دوم ، جهاني جنگ از پس غيرمنتظره
|
|