خودرايي و خودبيني
در فرزندان موفقيت به كمك براي راه هفت
مدرسه
قتلهاي علني غير دادگاه جلسه نهمين
شد برگزار زنجيرهاي
شمال به سبك خمپاره گلوله پنج شليك
تهران
جان قلبي ايست اثر بر ساله سه كودكي
سپرد
لهو مجلس برپاكنندگان با انتظامي نيروي
كند مي قاطع برخورد لعب و
گناباد محور در رانندگي حادثه يك در
باختند جان نفر چهار
بندي به تحقيقات ، انجام براي افشاري علي
شد منتقل ديگر
امروز برلين ، كنفرانس دادگاه متهمان حكم
ميشود ابلاغ
حوادث از پيشگيري براي ايمني توصيههاي
زمستاني
مسئول مدير اتهامات به رسيدگي دادگاه
شد برگزار "زنجان اميد" هفتهنامه
خودرايي و خودبيني
دوره كه شدم آشنا دوستي با وظيفه نظام خدمت دوران در
گذرانده پيشرفته كشورهاي از يكي در را خود عالي تحصيلات
آن پاركهاي از يكي نيمكت بر روزي كه ميكرد نقل او.بود
زمين بر را تخمهها پوست و ميشكست تخمه بود ، نشسته كشور
بود ، نشسته كنارش در نيمكت همان بر كه پيرزني.ميريخت
وادار دولت زيرا !نريز زمين بر را آشغالهايت:گفت او به
اين براي بردارد ، را آنها تا كند مامور را كسي ميشود
را او حقوق آنكه براي و بپردازد حقوق بايد او به كار
وماليات هستي خارجي تو.گرفت خواهد ماليات من از بدهد ،
!كن جمع را آشغالهايت.بدهم بايدماليات من اما نميپردازي
به بارها و است مانده خاطرم در هنگام همان از حكايت اين
امور همه كه بود دريافته نيك پيرزن.انديشيدهام آن
.است پيوسته هم به زنجير دانههاي مانند شهرنشيني زندگي
واقعههاي سلسله افتد ، اتفاق آن در ناهنجار اگرواقعهاي
يك اگر همچنانكه داشت ، خواهد دنبال به را ديگري ناهنجار
.ميپاشد فرو نيز آن دانههاي ديگر شود ، گسسته زنجير دانه
كه است اجتماعي زندگي و ازتمدن درست دريافت آغاز اين
از بسياري بگوييم بايد ما ، مردم بيشتر نگوييم اگر افسوس
ميكنند ، زندگي تهران مانند بزرگ شهرهاي در كه ما هموطنان
.بيبهرهاند شهرنشيني زندگي شناخت نخستين اين از
خود جامعه در تنهايي به او كه ميپذيرد متمدن انسان
است كساني همه زندگي به وابسته وي زندگينميكند زندگي
او.ميبرند سر به او زندگي محيط يا شهر در او با كه
حقوق كه دارد باور ميكند ، دفاع خود حقوق از كه همانگونه
كوچه در اگرچهكند رعايت بايد را خود جامعه ديگر اعضاي
رفتاري ديگر جاهاي و پارك فروشگاه ، اداره ، خيابان ، و
آن از شود ، كسي حق گشتن ضايع موجب كه گردد مرتكب نادرست
به زنجير دانههاي مانند اجتماعي زندگي وقايع كه رو
رسانده زيان خود به غيرمستقيم طور به است ، مرتبط همديگر
تهران ، همين در ما همشهريان از شماري چه براستي اما.است
دارند؟ باور را سخنان اين
.است شده مردم از بسياري زندگي اساس خودرايي و خودبيني
و آنان تنها جامعه در ميپندارند و ميبينند را خود فقط
خود فكر به تنها فردي چنينميكنند زندگي آنان خانواده
.داشت خواهد درنظر هم را خود خاندان كند ، گذشت اگر و است
يا قبيلهاي طور به كه است مردماني ديدگاه مانند اين
با و ميكنند زندگي كوهستانها و بيابانها در عشيرهاي
با كه رانندهاي.است متفاوت بسيار شهرنشين انسان ديدگاه
كه ميانديشد ميگذرد ، خيابان قرمز چراغ از زياد سرعت
خواهد مقصد به ماندهاند ، چراغ پشت كه ديگران از زودتر
ممكن است ، او زيان به كار اين كه ندارد باور اما رسيد
و كند تصادف ديگر اتومبيلي با بعدي چهارراه در است
نبيند خود چشم به كه هنگامي تا ;نمايد رامصدوم ياعابري
حقوق واز نميكند رعايت را قانون است ، رسيده او به زياني
اخير ساليان در كه است اين نه مگر.ميپوشد چشم ديگران
مجروح را عابران اتومبيل رانندگان كه است آمده پيش بسيار
در كه كارمندي.خودگريختهاند و كشتهاند يا و كرده
بيادبانه خود كننده مراجعه ، با ميكند كاري كم اداره
هفتههاي و روزها او ، گرفتاري رفع وبراي ميكند رفتار
قدرت و دارد قدرتي ميپندارد ميدهد ، وعده را آينده
و نكرده كار شده ، نصيبش سودي زيركي با است ، كرده نمايي
به روش اين با كه ندارد باور او اما ;است گرفته حقوق
تو ، اداره در روزي اگر ميآموزد ، خود كننده مراجعه
گونه همين به من با شد ، واگذار تو به من مشكل و درخواست
!كن رفتار
با مطابق زندگي ، به ما اغلب ديدگاه كه است آن از همه اين
به ميكنيم ، زندگي شهر در.نيست شهرنشين انسان ديدگاه
اما گرفتهايم ، خو شهري زندگي پيشرفته امكانات و رفاه
ويژگيهاي و نميشناسيم را شهرنشيني زندگي اصول و قواعد
سابقه معضل اين سرچشمه.نداريم باور را زندگي گونه اين
مردم اندكاندك بعد ، به مشروطيت عهد ازدارد ديرينهتري
گذشت با آشنايي اين.شدند آشنا غرب تمدن ظواهر با ايران
و انديشه اما كرد بيشتر زندگي در را آنان توقع زمان ،
دريابند كه اندازهاي به كافي ، اندازه به آنان فرهنگ
و چيست بزرگ ، شهرهاي در پيشرفته امكانات با زندگي مشكلات
بايد مشكلات اين از رهايي براي را اصولي و قواعد چه
تجدد مبلغ كه پهلوي حكومت.نيافت تحول كرد ، رعايت
ايران در سرعت به را غرب تمدن ظواهر و بود غربگرايانه
و منطق قانونگرايي ، نظم ، آن ، تناسب به ميكرد ، ترويج
برخورد زيرا نداد ، آموزش مردم به را غربيان اجتماعي آداب
.خردمندانه نه و بود كوركورانه برخورد غرب ، تمدن با آنان
شهرنشيني زندگي كه مردمي كه است آن مدنيت مرحله نخستين
ديگر زندگي به آنان زندگي كنند باور پذيرفتهاند ، را
هم به نسبت احترام اداي به و است وابسته جامعهشان اعضاي
و خودبيني شهرنشيني زندگي.ملزمند ديگران حقوق رعايت و
و كند باور را سخنان اين كسي اگربرنميتابد را خودرايي
با خود زندگي امور در كند ، تصديق زبان به صرفا اينكه نه
انسانهايي عكس ، بر.كرد خواهد رفتار خردمندانه و انديشه
را خود فقط و ميانديشند خود به تنها جامعه در كه
خود شخصي احساسات برطبق نيز اجتماعي امور در ميبينند ،
بيابانگردجاهلي قبايل گاه كه همانگونه.ميكنند رفتار
از آنان از يكي دزدي يا قبيله ، دو از جوان دو عشق سر بر
با ميآمد ، جوش به قبيلهايشان احساسات ديگر ، قبيلهاي
گونه اين ميپرداختند ، هم غارت و قتل به و ميجنگيدند هم
و وشتم ضرب به گاه شود ، تحريك احساسشان اگر نيز افراد
شب مردادماه ، شانزدهممييازند دست نيز ديگران قتل حتي
دو يكي كه شد پخش تلويزيون تهران شبكه از گزارشي هنگام
باربري كاميون شب ، نيمه از پس دو ساعت آن ، از پيش شب
شمال مسكوني محلههاي از يكي در واقع زميني بر را بارخود
زمين ، آن به نزديك خانه صاحب مردي ، ميريزد ، فرو تهران
راننده.ميكند اعتراض باربر راننده به و ميآيد كوچه به
او پيكر خود كاميون چرخهاي با ميشودو درگير او با نيز
اين.ميگريزد راننده و ميسپارد مردجان درمينوردد ، را
ميگيرد ، سرچشمه خودخواهانه بيمنطقي از قساوتكه گونه
به ما نياكان.باشد نداشته سابقه شايد ما فرهنگ تاريخ در
با وهمكاري همياري و بودهاند پايبند جوانمردي اصول
از.ميآمد شمار به پسنديده امري ايراني جامعه در يكديگر
خلق كه است آن جوانمردي":كه است نقل (ق متوفي334) شبلي
(ع)معصوم امامان از و (1)"بهتر بلكه خواهي ، خويشتن چون را
ديگران براي نميپسندي خود براي آنچه:كه است شده روايت
.بپسند هم ديگران براي ميپسندي ، خود براي آنچه مپسندو هم
است دريغ.بودند يافته پرورش پندهايي چنين با ما نياكان
و خودسري و كنيم فراموش را آنان جوانمردانه خوي و خلق كه
.سازيم خود مرام را خودخواهي
براي را تمدن جامعه ، انديشمندان امروزه تقدير ، هر به
با كه است جامعه خردمندان بر و كنند تعريف بايد مردم
راديو بويژه آموزشي ، و تبليغي ودستگاههاي ارتباطات وسايل
كنند بازگو مردم براي را مدنيت قواعد و اصول تلويزيون ، و
رعايت را همديگر حقوق اگر كه برسند باور اين به مردم تا
قضايي دستگاههاي ديگر ازسوي.است خودشان زيان به نكنند ،
مردم همه حقوق محافظ هوشيارانه بايد كشور انتظامي و
كه بپردازند كساني تنبيه به بسرعت ، و اقتدار با باشندو
را قانون وخودسرانه نميكنند رعايت را ديگران حقوق
را جامعه مرج و هرج صورت اين غير در.ميكنند پايمال
زندگي و انجاميد خواهد ناامني به بينظمي گرفت ، فراخواهد
.شد خواهد فرسا طاقت تهران چون بزرگ شهرهايي در
افشاري مهران
:پانوشت
تصحيح تذكرهالاولياء ، :فريدالدين نيشابوري ، عطار -1
.ص 634 زوار ، 1360 ، انتشارات تهران ، محمداستعلامي ،
در فرزندان موفقيت به كمك براي راه هفت
مدرسه
سوم كلاس ناگهان اما بود ، متوسطي دانشآموز اندرهاس
به تمايلي ديگر و گذاشت كنار را مشق و درس راهنمايي
.شد بد بسيار او درسي نمرات اينرو از نداشت ، رفتن مدرسه
و معلم با اندرهاس مادر نو ، سال تعطيلات شروع از قبل
آندرهاس:كرد تعريف ناراحتي با و كرد صحبت مدرسه مشاور
جاي حواسش اما مينشيند ، تحرير ميز پشت بعدازظهر روز هر
او به را هفتگي درسي برنامه يك اندرهاس معلم.است ديگري
در تا كرد كمك پسرش به نيز اندرهاس مادر و كرد پيشنهاد
هر بعد به زمان آن از.شود موفق درسي برنامه اجراياين
برنامه آينده ، هفته درسي برنامه با مطابق اندرهاس جمعه
.ميكرد تنظيم خودرا
خوبي دانشآموز سابق مانند دوباره آندرهاس ماه از 5 بعد
تشويق امر اين به را والدين "افينگر" خانم معلمش.شد
صحبت فرزندانشان معلم با تحصيلي سال شروع با كه ميكند
معلم با ميتوانيد طريق اين از:ميگويد وي.نمايند
زندگي شرايط از ميتواند نيز معلم و شويد آشنا فرزندتان
نشان تحقيقات و مطالعات.شود آگاه دانشآموزش عادتهاي و
والدين مشاركت و علاقه به مدرسه در موفقيت كه است داده
.والدين تحصيلات سطح به نه دارد بستگي آموزش امر در
امر در فرزندم به ميتوانم چگونه بپرسيد خود از شايد حال
كه ميشود مطرح راهكار هفت اينجا در كنم؟ كمك آموزش
:ميكنند توصيه را آنها تجربه با مشاورين و معلمان
.بياموزي را يادگيري لذت فرزندتان به نمائيد سعي-1
دوران اتمام با يادگيري كه نمائيد گوشزد فرزندتان به
ما فرزند وقتيكه.نميرسد پايان به كارآموزي يا و مدرسه
تلاش و ميباشيم يادگيري صدد در مرتب بهطور كه ببيند
بهطور نيز آنها بگيريم ، فرا را مطلبي روز هر ميكنيم
ساله هشت كارولين.ميگيرند پيش در را رويه اين خودكار
كرده كسب را امتياز اولين همسالانش بين مسابقهاي در كه
حتي 3 "هستند من الگوهاي مادرم و پدر":ميگويد است
علاقهمند مطلب يادگيري و خواندن به نيز او بزرگتر خواهر
.هستند
صرف به نياز يادگيري و خواندن به فرزندتان تشويق براي
:ميگويد افينگر مشاور خانم.نميباشد زياد پول
شما است مطالعه و خواندن درس مشغول شما فرزند هنگاميكه"
به فرزندتان با فراغت ايام در و كنيد مطالعه كنيد سعي هم
اينكارها تمامي البتهبرويد تئاتر يا و وحش باغ موزه ،
".پذيرد صورت بااجبار نه و علاقه و ميل روي از بايستي
.بخوريد غذا يكديگر با -2
وقت فرزندتان براي هرچه":ميگويد"راينر" روانشناس
داده نشان تحقيقات و مطالعات ".است بهتر بگذاريد ، بيشتري
نفع به جمع در و والدينشان با بچهها خوردن غذا كه است
ميكنند صحبت يكديگر با افراد غذا صرف هنگام چون آنهاست ،
دارد نياز آنها به مدرسه در كه را واژگاني شما فرزند و
صحبت و گفتوگو هنگام در بياموزد را نوشتن و خواندن تا
ديدن با بچههاميشود آشنا آنها با و ميشنود كردن
گنجينهواژگاني و نميگيرند ياد را كردن صحبت تلويزيون
با غذا ميز سر در كنيد سعي پس.است كم بسيار نيز آنها
.كنيد صحبت يكديگر
.نمائيد آمادگي اعلام اوليايمدرسه به -3
يكي از مربيان و اوليا انجمن در شيمي ، پروفسور كااترنيا ،
شده كه هم يكبار براي نميخواهيد:ميپرسد معلمان از
در و چيست شيمي واقعا كه بگوئيد ما فرزندان به است
را آزمايشاتي آشپزخانه در دخترم با من":ميگويد ادامه
تمرين را دهند انجام ميتوانند ساله هشت بچههاي كه
از بعد و ".است واقعي كوچك محقق يك خود او حالا و ميكنم
مدرسه معلم با همكاري با كه ميافتد فكر اين به صحبت اين
آزمايشات بچهها براي فوقالعاده درس كلاس در هفته يك
به او مدت اين در.دهد عملاانجام را ابتدايي شيمي
طرح با و است مواد تغيير علم شيمي كه داد ياد بچهها
نمود ، لمس قابل بچهها براي را مسئله معمولي مثالهاي
آن در ميگيريم ، شمع روي را قاشقي زمانيكه چرا:مثلا
را آزمايشاتي داشتند اجازه هم بچهها.ميشود جمع دوده
و نان خمير روي بر شيرين جوش ريختن مثلا دهند ، انجام
شده توليد حبابهاي اين كه ميداد توضيح آنها براي بعد
و است پختن براي خميرنان شدن آماده و تخمير عمل نشانه
.ميكردند شركت كلاسها اين در علاقه و ميل نيزبا بچهها
ميتوانند والدين":ميگويد اولدن راهنمايي مدرسه مدير
بهطوريكه باشند ، داشته فعال حضور فرزندانشان مدرسه در
خوبي به را مدرسه مربيان و اوليا پيوند بتواند دانشآموز
در والدين مشاركت از معلمان از بسياري ".نمايد لمس
البته ميشوند خوشحال پروژهها انجام يا و علمي گردشهاي
.نيست غيرممكن امر اين
.باشيد ارتباط در فرزندتان و معلم با-4
بخصوص ، نيست معلمهاآسان با گرفتن تماس اوقات گاهي
.شاغل والدين براي
بيشتر درسيفرزندشان پيشرفت براي والدين ميشود توصيه
.باشند ارتباط در معلمان با
.خواندن درس تكاليفو انجام زمانبنديبراي -5
فضاي به نياز تكاليف درسخواندنوانجام براي شما فرزند
يا تلويزيون ميخواند درس او كه زمانيدارد مناسبي
كامپيوتري بازيهاي انجام حتي باشد ، روشن نبايستي راديو
نظر در او براي مناسب زمانبنديدرسي يك.است ممنوع نيز
.دهد انجام را تكاليفمدرسه زمان درآنمدت كه بگيريد
را وقتش چگونه كه ميگيرد ياد شما فرزند كار اين با
راهنمايي دانشآموزدوره آندرهاسنمايد تنظيم
:ميگويد
را بعد روز دارم ، درسهاي درسيكمتري تكاليف كه زماني
برايدرس موقع هميندليلهيچ وبه ميكنم مرور
ميشوند بچههابزرگتر چه هر. نميآورم كم خواندنوقت
.باشند داشته استقلالبيشتري خواندن درس در مايلند
.باشيد صبور -6
سال شروع از ماه چند گذشت بعداز دوم كلاس دانشآموز يك
بالاخره.بخواند كتاب خوبي به نميتوانست هم هنوز تحصيلي
را طولاني متنهاي روز وهر داد دست از اوصبرشرا مادر
اوقات گاهي حتي پسرش كه بهطوري تمرينميكرد او با
اين ماجرامادر اين از بعد.ببيند را نميتوانستكلمات
.صحبتكند معلمپسرش با گرفتكه دانشآموزتصميم
و است صحيح تمرين به منوط يادگيري":گفت او به معلم
زمان آن از و "بيشتريميشوند موفقيت باعث كوچك قدمهاي
فرزندش براي كوتاه جملات روزانهفقط مادر بعد به
ساله هشت بچه پسر ماهاين سه از بعد.ميخواند
.بخواند كتاب همكلاسانش خوبي ميتوانستبه
.است مدنظرشان نمرهخوب والدينفقط اغلب
از بهتر جديد علوم و كسبمطالب":افينگرميگويد خانم
شما فرزند كه زماني "است حفظي صورت به مطلب يادگيري
سوال پاسخ تا كنيد كمك او به كنيد سواليميپرسدسعي
است درسي مطالب جزء سوال اين":بپرسيد و خودبيابد را
شما كهفرزند هنگامي"است؟ كتاب مطالب از خارج يا و
كمك به نياز شايد.كنيد صحبت او بديميگيردبا نمره
.است نگرفته ياد درسشراخوب يا و باشد داشته
عهده به كاريرا انجام مسئوليت بخواهيم فرزندمان از -7
.بگيرد
را فرزندانمان":ميگويد ابتدايي مدرسه مدير پوركن آقاي
".باوركنند را خود كه كنيم تشويق
دارند انگليسي درس اول كلاس از مدرسهبچهها اين در
با درسيمطابق برنامه بچهها منظوربراي وبههمين
در درسعلومشانمعمولا و است شده گرفته نظر در سنشان
هواشناسيمخصوص ايستگاههاي يا و مدرسه حياط فضايسبز
بچههابا مدرسه اين ضمندر در.ميشود برگزار مدارس
هينگ.ميگيرند عهده به مسئوليترا تماماين جديت
فراگيري آماده استو آزاد فكربچهها":دارد اعتقاد
عهده به را كاري انجام كه مايلند آنهاميباشد مطلب
.شود محول آنها كاريبه انجام است بهتر بنابراين بگيرند ،
انجام در زرنگ و خوب بچههاي مانند نيز ضعيفتر بچههاي
.هستند موفق چنينكارهايي
داريد باور را او شما كه نمايد احساس بايستي شما فرزند"
".ميشويد اوخوشحال موفقيتهاي از و
اكتبر ماه ،"بست داس" مجله:منبع
علميدانشگاه هيات عضو/خداكرمي فاطمه:ترجمه
آزاد
قتلهاي علني غير دادگاه جلسه نهمين
شد برگزار زنجيرهاي
زنجيرهاي قتلهاي دادگاه جلسه نهمين:اجتماعي گروه
حضور با و عقيقي محمدرضا رياست به صبح ساعت 30/8 ديروز
مدافع وكلاي و متهم تن و 18 تهران نظامي دادستان معاون
تهران يك نظامي دادگاه پنجم شعبه در غيرعلني بطور آنان
.شد تشكيل
ابتدا جلسه اين در مسلح نيروهاي قضايي سازمان گزارش به
متهم كيفرخواست براساس كه ناظري علي شانزدهم رديف متهم
مختاري محمدعلي و پوينده جعفر محمد قتل در معاونت به
خود از دفاع به و گرفت قرار مخصوص جايگاه در ميباشد
نمود ارائه دادگاه به كه توضيحاتي در مذكور متهم.پرداخت
ارتكاب نحوه قتلها ، اين انجام در معاونت به اقرار ضمن
.كرد تشريح دادگاه براي آنرا
اتهام خصوص در سياح اصغر كيفرخواست ، هفدهم رديف متهم سپس
مجد پروانه خانم همسرش و فروهر داريوش قتل در معاونت
اتهام اين انكار ضمن و پرداخت خود از دفاع به اسكندري
ارتكاب هنگام و داشته كلي اطلاع موضوع از تنها شد مدعي
.است بوده مستقر مقتولين منزل بيرون در جنايت
در معاونت بر دائر خود ديگر اتهام خصوص در مذكور متهم
ارتكاب در خود نقش و پذيرفت آنرا پوينده جعفر محمد قتل
.نمود تشريح دادگاه براي را جنايت اين
متهم پرداخت خود از دفاع به جلسه اين در كه متهمي آخرين
اتهام رد ضمن كه بود براتي خسرو كيفرخواست هجدهم رديف
مجد پروانه خانم همسرش و فروهر داريوش درقتل معاونت
ارتكاب هنگام ليكن داشته اطلاع موضوع از شد مدعي اسكندري
مقتولين منزل بيرون در متهمين از ديگر تن دو با جنايت
.است بوده مستقر
قتل در معاونت بر مبني خود ديگر اتهام خصوص در نامبرده
اين در و پذيرفت آنرا مختاري محمدعلي و پوينده جعفر محمد
.نمود ارائه دادگاه به را خود توضيحات خصوص
مدافع وكيل طباطبائي عليزاده مرتضي سيد جلسه ، ادامه در
موكلينش از دفاع در هجدهم الي سوم رديف تعيينيمتهمين
.نمود ارائه دادگاه به مفصلي توضيحات
قتلهاي پرونده به رسيدگي دادگاه بعدي جلسه است ذكر قابل
مورخ20/10/79 سهشنبه روز زنجيرهاي
از دفاع به تهران نظامي دادستان معاون و شد خواهد تشكيل
.پرداخت خواهد متهمين عليه صادره كيفرخواست
شمال به سبك خمپاره گلوله پنج شليك
تهران
شمال در يكشنبه شامگاه كه انفجار چند صداي:اجتماعي گروه
.است بوده خمپاره گلوله چند شليك از ناشي شد ، شنيده تهران
گلوله پنج اقدام ، اين جريان در ميگويند محلي مقامهاي
.است شده شليك تهران ونك ميدان شمال به سبك خمپاره
هيچگونه اقدام اين كه دادند گزارش ايرنا خبرنگاران
گلولههاي شليك محل ميشود گفتهاست نداشته پي در تلفاتي
.است بوده بهايي شيخ خيابان حوالي خمپاره
جان قلبي ايست اثر بر ساله سه كودكي
سپرد
:گفت اسلامشهر شهرستان قانوني پزشكي مسئول:اجتماعي گروه
ايست براثر خود بزرگ پدر ختم مراسم در ساله سه كودك يك
.سپرد جان قلبي
خبرگزاري با گفتگو در يكشنبه روز شريفي محمدنادر دكتر
بيمارستان به بلافاصله كودك اين:افزود اسلامي جمهوري
براي پزشكان تلاش متاسفانه ولي يافت ، انتقال اسلامشهر
.درگذشت و نشد واقع موثر وي نجات
زاري و گريه مشاهده از پس احتمالا "اسدي محمد":گفت وي
.است شده قلبي ايست و شوك دچار حاضران
هماكنون:افزود اسلامشهر شهرستان قانوني پزشكي مسئول
لازم آسيبشناسي آزمايشهاي كودك ، اين مرگ علت بررسي جهت
.است انجام دست در
لهو مجلس برپاكنندگان با انتظامي نيروي
كند مي قاطع برخورد لعب و
و لهو مجالس برپاكنندگان با انتظامي نيروي:اجتماعي گروه
.ميكند برخورد قاطع صورت به لعب
با خبرنگاران جمع در ديروز عصر انتظامي نيروي معاون
لهو مجلس دو برپايي عوامل با برخورد و كشف چگونگي تشريح
قضائي مجوز واحد:كرد خاطرنشان همچنين تهران در لعب و
دو وجود بر مبني مردم گزارشهاي برابر انتظامي نيروي
و ضوابط براساس و عمليات يك طي تهران ، شمال در فساد مكان
:گفت وي.كرد بازداشت را خلافكاران از تعدادي مقررات
.بودند تهراني سرمايهداران از محل دو اين برپاكنندگان
ميان در:كرد خاطرنشان همچنين انتظامي نيروي معاون
با كه ميخورند چشم به پسراني و دختران دستگيرشدگان
حضور از آنها خانواده كه شد مشخص اوليه تحقيقات
.بودند بياطلاع مراسم اين در فرزندانشان
رفت به نسبت خواست تهراني شهروندان و خانوادهها از وي
و رفتار و باشند داشته بيشتري كنترل خود فرزندان وآمد
.بگيرند نظر زير منزل از بيرون در را آنها اعمال
بيش انتظامي نيروي عمليات واحد گذشته روز چند است گفتني
تهران شمال در مختلف مكان دو در را پسر و دختر از 300
استان دادگستري عمومي روابط اطلاعيه كرد ، براساس دستگير
.بودند كرده برپا پايكوبي و رقص مجلس دستگيرشدگان تهران
گناباد محور در رانندگي حادثه يك در
باختند جان نفر چهار
محور در شب شنبه كه رانندگي حادثه يك در:اجتماعي گروه
.دادند دست از را خود جان تن چهار داد رخ گناباد
اين در خراسان انتظامي ناحيه راه پليس قرارگاه فرمانده
يك ميان برخورد براثر تصادف اين:گفت ايرنا به باره
كاميون دستگاه چند با سيمرغ استيشن سواري خودروي دستگاه
.باختند جان دم در سواري خودروي سرنشين چهار كه داد رخ
كيلومتر 15 در كه تصادف اين علت آييني شهر علي سرهنگ
خودروي راننده مجاز غير سبقت را داد رخ گناباد محور
.كرد ذكر "مشهد ب 19 819 شماره به سيمرغ
سواري خودروي راننده كه داد رخ هنگامي تصادف:گفت وي
مقابل تريلر و كاميون خودروي دستگاه سه با سبقت هنگام
.كرد برخورد آنها با و مواجه خود
بندي به تحقيقات ، انجام براي افشاري علي
شد منتقل ديگر
افشاري علي پدر به دادگاه كه توضيحاتي طبق:اجتماعي گروه
شده منتقل ديگر بندي به تحقيقات انجام براي وي است ، داده
در افشاري علي مدافع وكيل سلطاني عبدالفتاح دكتر.است
تبديل درخواست:افزود مطلب اين بيان با ايسنا ، با گفتگو
دادگاه تحويل را وثيقه قرار به افشاري علي بازداشت قرار
وي.نكردهايم دريافت مثبتي پاسخ هنوز ولي كردهايم
مراجعه با افشاري پدرعلي ديماه هيجدهم يكشنبه صبح:افزود
وي به فقط كه است شده جويا را پسرش وضعيت دادگاه به
به تحقيق انجام جهت و شده عوض افشاري بندعلي گفتهاند ،
.است شده منتقل ديگر بندي
امروز برلين ، كنفرانس دادگاه متهمان حكم
ميشود ابلاغ
به امروز برلين كنفرانس دادگاه متهمان حكم:اجتماعي گروه
.ميگردد ابلاغ آنان
عليزاده والمسلمين حجتالاسلام ايسنا خبرنگار گزارش به
اعلام ميگفت ، سخن مطبوعاتي مصاحبه حاشيه در و ديروز كه
شده صادر برلين كنفرانس در شركتكننده متهمان حكم:كرد
از عدهاي حكم اين در.ميگردد ابلاغ آنان به فردا و است
.شدهاند محكوم عدهاي و تبرئه متهمان
شكايت از مرتضوي قاضي قطعي تبرئه از همچنين عليزاده
گذشته هفته.داد خبر روزنامهنگار ، زندانيان همسران
دادسراي به مرتضوي قاضي از زنداني روزنامهنگاران همسران
آلاسحاق حجتالاسلام و كردند شكايت قضات انتظامي
خانوادههاي شكايت استماع از پس دادسرا اين دادستان
پيش مدتي از دادسرا اين بود گفته زنداني روزنامهنگاران
داشتن اختيار در خواستار شكايات اين به رسيدگي براي
است شده شعبه 1410 توسط شده انجام محاكمات پروندههاي
.ندارد قرار دادسرا اين اختيار در هنوز پروندهها ولي
هر از و جدي طور به قضات انتظامي دادسراي:بود گفته وي
استنكاف و ميكند پيگيري را شكايات اين ممكن طريق
كار مانع مذكور پروندههاي ارائه از شعبه 1410 احتمالي
.شد نخواهد دادسرا
حوادث از پيشگيري براي ايمني توصيههاي
زمستاني
و حريق وقوع از پيشگيري و است رسيده فرا زمستان فصل
.رسد مي بنظر ضروري امري گرمازا وسايل از ناشي حوادث
هاي سوزي آتش و حوادث شاهد سرما فصل شروع با ساله همه
استفاده يا و فني نقص حوادث اين عمده علت كه هستيم زيادي
.است گرمازا وسايل از ناصحيح
روبرويي و حريق و آتش توسط شدن غافلگير از قبل است بهتر
قابل ازآنچه عملي و ساده نكاتي گرفتن نظر در باحادثه ، با
.كنيم است ، پيشگيري كنترل
بخاري ، مانند گرمازا وسايل از برداري بهره از قبل
دودكش نظافت به بايد...و مركزي حرارت آبگرمكن ، سيستم
وسيله تا بام پشت از دودكش مسير بودن باز از و پرداخت
به منتهي ناحيه در ها دودكش.كرد حاصل اطمينان مربوطه
افتادن از جلوگيري براي كلاهك به مجهز بايد باز فضاي
هوا كوران مقابل در مصونيت وهمچنين آن داخل به اجسام
مرتفع از متر سانتي حداقل 80 بايد ها دودكش ضمن باشند ، در
محكم كاملا خود محل در و بوده بلندتر ساختمان نقطه ترين
گرمازا وسيله دودكش قطر با بايد ها دودكش قطر.باشند شده
در چه و گرمازا وسيله به الحاق ناحيه در باشد ، چه متناسب
نصب.شوند نصب خم و پيچ بدون و مستقيم بصورت باز فضاي
مورد بار اولين براي كه شده خريداري تازه و نو وسايل
به بايد را گيرند مي قرار برداري بهره
رفع و بخاري ، سرويس نصب از قبل.سپرد فروش نمايندگيهاي
رساني سوخت سيستم ناحيه در كه وسيله در موجود نقايص
كوره نظافت به نسبت شود ، بايد مي مشاهده بيشتر دستگاه
.كرد اقدام دستگاه
و نزديكي هادر بخاري مانند گرمازا وسايل داشت توجه بايد
نصب اشتعال قابل اجسام ساير و پردهها با نزديك تماس
.نشوند
ديگر و نفتي هاي آبگرمكن بخاريهاو كردن سوز گاز از
بايد سازنده كارخانه دستورات رعايت بدون گرمازا وسايل
است ، روشن كه زماني در بخاري باك پرنكردن.شود خودداري
نفتي ، تنظيم وسايل در ديگر سوختهاي از نكردن استفاده
براي پنجره يا در كامل محيط ، نبستن حجم با دستگاه حرارت
عملكرد از مراقبت و ديگر گازهاي خروج و تازه هواي ورود
نداشته دستگاه مخصوص گاز فلكه شير به دسترسي كه كودكان
.كنند مي پيشگيري حادثه بروز از نباشند ، همگي
چراغ مانند گرمازا وسايل از حمام كردن گرم براي نبايد
نصب از بايد و كرد استفاده...و گازي و نفتي پزي خوراك
.كرد خودداري حمام در آبگرمكن
عنوان به ذغال و نفت واز ندارند گاز انشعاب كه نقاطي در
را سفيد نفت:شود مي كنند ، توصيه مي استفاده زمستاني سوخت
فلكه شير و دار درب فلزي مخازن و ها بشكه داخل در بايد
سوخت ذخيره منابع استقرار محل و كرد ذخيره حجم كم دار
و بوده دورتر ساكنين اسكان و محيط از الامكان حتي بايد
در نفت مخازن دادن قرار.نباشد ساكنين آمد و رفت مسير در
است ناك خطر بسيار ها خرپشته و بام پله ، زيرزمين ، پشت زير
مخازن كناراين در اشتعال قابل وسيله گونه هر دادن قرار و
بيشتر نبايد را نفت جمله از اشتعال قابل مايعات.خطرناكتر
.كرد انبار نياز و حد از
آن از گرفتن بيشتر بهره براي گاز خالي كپسول دادن تكان
بروز مواقع در.باشد آفرين حادثه و خطرناك بسيار تواند مي
خردسال ، اطفال كردن دور به اقدام بايد بلافاصله آتشسوزي
.كرد حريق محل از سالمند افراد و كودكان
مسئول مدير اتهامات به رسيدگي دادگاه
شد برگزار "زنجان اميد" هفتهنامه
اتهامات به رسيدگي دادگاه جلسه نخستين:اجتماعي گروه
شعبه در شنبه روز "زنجان اميد" هفتهنامه مسئول مدير
.شد برگزار زنجان دادگستري سيزدهم
شد ، تشكيل "نورعليان قاضي" رياست به كه جلسه اين در
معاون و زنجان انتظامي ناحيه اطلاعات حفاظت فرمانده
احمد عليه خود شكايات طرح به زنجان سيدالشهدا قرارگاه
.پرداختند حكيميپور
به زنجان اميد هفتهنامه مسئول مدير دادگاه ادامه در
.پرداخت خود از دفاع
شكايات اينكه به توجه با:گفت ادامه در دادگاه رئيس
اطلاعات حفاظت و انتظامي نيروي ناحيه سوي از شده اعلام
قبول جهت و داشته ايراد شكلي نظر از زنجان انتظامي نيروي
موجبات و بوده پرونده بررسي به نياز ايرادات اين رد يا
تكليف تعيين از پس لذا نيست فراهم دادگاه نظر به رسيدگي
.شد خواهد تصميم اتخاذ شكلي ايرادات خصوص در
اميد" مسئول مدير عليه ديگر شكايت فقره چهار به رسيدگي
.شد موكول بعد جلسه به "زنجان
|