زناشويي زندگي در شكاف مرزهاي
مسموم را تهراني دارو 15 نادرست مصرف
كرد
مسكونيتهران هفتواحد در حريق
ازسياستهايراهآهن خطوط حفاظتازحريم
است
وضعيتخوددر به ابراهيمي فرشاد اعتراض
زندان
گنجي اكبر وضعيت از خبر آخرين
زناشويي زندگي در شكاف مرزهاي
رستوراني وارد داشتم كه وقتي شبها همين از يكي در
اخمآلود و گرفته چهره با كه ديدم را جواني مرد ميشدم
در و دويد بيرون جواني زن او دنبال به.شد خارج آنجا از
فريادميزد ميكوبيد مرد پشت به مشت با نوميدانه كه حالي
با متناقض وعمل اندوهبار خواهش آن "!برگرد !تو بر لعنت"
رابطهشان كه زوجهايي طرف از معمولا كه است صحنهاي آن ،
مرد ميكند سعي زن ميشود ، مشاهده است گراييده تيرگي به
گونه اين وقتي.ميكند كنارهگيري مرد ولي نمايد جلب را
از مرد ميكنند ، مراجعه درماني مراكز به زوجها
بيتفاوتي از وزن ميكند شكايت زن "غيرمنطقي" خواستههاي
.ميكند ناله ميگويد او آنچه به نسبت مرد
حقيقت اين بيانگر اينگونه بازيهاي و زناشويي بازي اين
ريشه.دارد وجود عاطفي واقعيت دو آنها درزندگي كه است
است ممكن آن از بخشي كه آن عليرغم -عاطفي تمايزات اين
تفاوت در و كودكي دوران در ميتوان را -باشد بيولوژيك
آنها در پسران و دختران كه محيطي و تربيتي عاطفي دنياهاي
پسرها به كودكي دردوران.نمود رديابي ميكنند رشد
متفاوتي بسيار درسهاي خويش عواطف كنترل زمينه در ودخترها
درباره خود دختر با بيشتر كلي ، بطور والدينميشود داده
خود ، پسر با تا ميكنند صحبت -جزخشم به -وعواطف احساسات
داده عواطف درباره بيشتري اطلاعات دخترها به مثلا
دختر براي قصه گفتن هنگام در والدين.پسرها به تا ميشود
.ميبرند كار به بيشتري عاطفي واژههاي پيشدبستاني
بيشتري احساسات خود دختر نوزاد با بازي موقع در مادرها
خود دخترهاي با مادرها كه زماني.ميگذارند نمايش به
پسرها با مقايسه در ميكنند بحث احساسات و عواطف به راجع
با معمولا آنها.ميپردازند امر اين به بيشتري باجزئيات
خشم به شبيه احساساتي نتايج و علل مورد در خود پسرهاي
.ميكنند نصيحت باره اين در را آنها و ميزنند حرف بيشتر
و مونث دوجنس ميان عاطفي تفاوتهاي زمينه در كه تحقيقاتي
در دخترها چون كه ميدارند اظهار شده انجام مذكر
پيدا مهارت پسرها از سريعتر خيلي زبان بهكارگيري
خود احساسات ميتوانند بيشتري فصاحت با بنابراين ميكنند
واكنشهاي ميتوانند پسرها از بهتر همچنين و كنند بيان را
چون پسرها برعكس ، .كنند بهتن تن جنگهاي راجايگزين عاطفي
از احتمالا ندارند خود احساسات توصيف بر تاكيدي هيچ
.بيخبرند ديگران همچنين و خود عاطفي وضعيت
نسبت يك به تقريبا سالگي ده سن در ودخترها پسرها
درگيري به ميشوند عصباني كه موقعي در و هستند پرخاشجو
چشمگيري تفاوت سالگي سن 13 در اما.ميپردازند آشكار
مكارانه و ستيزهجويانه روشهاي در دخترها.ميشود پديدار
بيرحمانه پراكني شايعه مقابل ، طرف كردن منزوي و طرد مثل
به پسرها.ميكنند پيدا بيشتري مهارت غيرمستقيم انتقام و
دخترها مخفيانه تدابير اين به راجع چيزي كلي طور
درگيري به سابق ، روال همان به خشم ، ودرموقع نميدانند
مسير ازهزار يكي فقط اين و ميپردازند آشكار و مستقيم
آن در مردها ، بعدا و پسرها كه است عاطفي زندگي در موجود
.دارند كمتري مهارت
پسران ، و دختران بين تفاوتهاي و ويژگيها به توجه با
مبارزه به را آنها استقلال كه چيز هر جانب از پسرها
گسيختگي بروز با دخترها كه حالي در ميشوند ، تهديد بطلبد
بين تفاوت.ميگيرند قرار موردتهديد روابطشان در
گفتوگو يك از مردها و زنها كه ميشود باعث ديدگاهها
به مردان.كنند برداشت را متفاوتي كاملا چيزهاي
كه درحالي قانعاند ميشود موضوع به راجع كه صحبتهايي
.عاطفياند روابط جستوجوي در زنان
كلي طور به كه گرفت نتيجه ميتوان اينها همه از
ايفاي براي ميشوند زناشويي زندگي وارد كه زنهاهنگامي
در ديدهاند ، تعليم كاملا احساسات و عواطف مديريت نقش
رابطه بقاي حفظ براي امر اين اهميت از مردها كه حالي
زوج روي 264 بر كه تحقيقي در.ندارند كافي درك زناشويي
-مردان نه -زنان براي عنصر مهمترين راستي به گرفت انجام
"خوبي ارتباط" كه بود حس اين روابطشان ، از رضايت در
دانشگاه روانشناس هوستون ، تد.باشند داشته باشوهرشان
صميميت درمورد علاقهمندند زنها كه ميكند بيان تگزاس
درمورد بويژه ، مسائل به راجع گفتوگو يعني ونزديكي
.بپردازند شوهر و زن رابطه
آنها از زنهايشان كه نميكنند كلي ، درك بهطور مردها ، اما
به كه اوميخواهم از من" ميگويند مردها.ميخواهند چه
او كه كاري همه ولي دهيم ، انجام كاري هم اتفاق
حرف هم با و بنشينيم كه است اين بدهيم ميخواهدانجام
".بزنيم
از قبل آشنايي دوران در مردان كه است دريافته هوستون
با صميميت وايجاد كردن صحبت به بيشتري خيلي تمايل ازدواج
و ميكنند ازدواج اينكه محض به اما دارند ، خود همسران
وقت -سنتي زوجهاي در بويژه -ميشوند مشترك زندگي وارد
صرف همسرانشان با زدنها گپ گونه اين براي كمتري و كمتر
طريق از را صميميت حس آن ميدهند ترجيح ودرعوض ميكنند
.آورند بدست باغباني مثل مشترك كارهاي انجام
است ممكن تااندازهاي شوهرها ، جانب از فزاينده سكوت اين
به خوشباوري كمي با آنها كه باشد حقيقت اين از ناشي
كه حالي در ميكنند ، نگاه خود زناشويي زندگي وضعيت
.ميانديشند اختلاف موارد و مشكلات به بيشتر همسرانشان
اغلب مورد در مردها ديد كه است داده نشان تحقيقات از يكي
مالي ، عشقورزي ، امور -زناشويي زندگي به مربوط مسائل
اهميت و يكديگر عقايد پذيرش ميزان سببي ، بستگان با روابط
زنها.است اميدبخشتر -طرفين از كدام هر اشتباهات به
شوهران از بيش -ناموفق ازدواجهاي در بهخصوص و -دركل
ديدگاه اين چنانچهميپردازند گلهگذاري خودبه
آنها اجتناب با را مشترك زندگي به راجع مردها اميدوارانه
در راحتي به آنگاه بگذاريم هم دركنار عاطفي رويارويي از
سعي شوهرانشان اينكه از زنها اكثر چرا كه مييابيم
مشتركشان روابط به مربوط مشكلات به راجع بحث از دارند
و است كلي قاعده يك اين البته)گلهمندند بروند طفره
(.ندارد مصداق زندگيها همه درمورد
رابطه در موجود مشكلات كردن درمطرح مردها تنبلي شك بدون
و احساسات فهم در آنها مهارت نسبي فقدان از ناشي مشترك ،
نمونه ، زنهابهعنوان.است (مقابل طرف چهره ازروي) عواطف
.خوددارند همسر درچهره اندوه حالت كشف براي بيشتري حساسيت
از.ميكنند درك زنها درچهره را حالت اين كمتر مردها اما
بتواندبا مرد تا نظربرسد به غمگين خيلي بايد زن همينرو
.شود جويا را آن علت و دريابد را وي احساس او در نگاه يك
بروز هنگام در را عاطفي شكاف اين تاثير بياييد اكنون
بسيار زناشويي رابطه هر در كه -ونارضايتي اختلافنظر
قبيل از خاصي موضوعات حقيقت در.كنيم بررسي -است طبيعي
مقدار يا و فرزندان تربيت نحوه جنسي ، رابطه دفعات تعداد
يا ايجاد باعث نميتوانند هيچكدام قرض ، و پسانداز
يك سرنوشت كه عاملي بلكه.شوند زناشويي پيوند شدن متلاشي
چگونه شوهر و زن كه است اين ميزند رقم را مشترك زندگي
فيمابين آزاردهنده مسائل و دلخوريها رنجشها ، مورد در
چگونه كه اين مورد در توافق حتي.ميكنند وگفتوگو بحث
زندگي بقاي براي ميتواندراهي كنيم ابراز را خود مخالفت
و بااحساسات برخورد بايددرهنگام شوهر و زن.باشد زناشويي
دروني برتفاوتهاي يكديگر ، انعطافناپذير و سخت عواطف
.كنند غلبه خود جنسيت به مربوط
فراز گذشته دهه دو طي در واشنگتن ، دانشگاه روانشناس گتمن
از بعضي.است كرده رديابي را زوج از 200 بيش زندگي ونشيب
ازدواجشان از سالها ديگر برخي و وداماد عروس تازه آنها
يكي كه است دريافته بررسيها اين در گتمن.است ميگذشته
زندگي بودن درخطر به راجع دهنده هشدار پيامهاي نخستين از
در.است يكديگر از طرفين بيرحمانه و انتقادتند زناشويي ،
هم از آزادانه بهطور شوهر و زن سالم ، زناشويي رابطه يك
گلايهها كه است خشم درلحظات غالبا اما.ميكنند انتقاد
.ميشوند همسربيان شخصيت به تهاجم شكل به و مخرب روشي به
فرد عملكرد از وگلهگذاري شخصيت از انتقاد بين تفاوت
زن عمل از مرد اصولي ، درگلهگذاري است ، ساده بسيار
:ميكند بيان مورد اين در خودرا واحساس ميكند انتقاد
كردم حس بگيري خشكشويي از مرا لباسهاي كردي فراموش وقتي"
عاطفي هوش بر متكي واكنشي اين و ".نميدهي اهميت من به
امادر.منفعلانه و سست نه -وبااعتمادبهنفس محكم:است
جانبه همه حملهاي به تبديل را اعتراض شخصيت ، از انتقاد
فكر هستي ، خودخواه و بيفكر هميشه تو" ميكند شوهر به
اين ".بدهي انجام صحيح را كاري بتواني هيچوقت نميكنم
كند فكر كندو شرم احساس شخص ميشود باعث انتقاد روش
به اينها همه -ببرد ورنج است ديگران سرزنش و موردتنفر
خود رفتار كه كند ترغيب را وي كه آن جاي به زياد احتمال
.بياورد رو تدافعي واكنش به ميشود باعث كند تصحيح را
تنفروتحقير با توام انتقاد كه است زماني همه از بدتر
معمولا كه ميآورد ، باخود را تحقير راحتي به خشم.باشد
.اداميشود صدا لحن با همچنين بلكه كلمات ، با فقط نه
،"هرزه" ،"احمق":است ناسزا و تمسخر آن شكل آشكارترين
كلام اندازه همان به نيز بدني واشاره ايما اما "بيچاره"
لب كردن كج زدن ، پوزخند بويژه باشد آزاردهنده ميتواند
مرتكب ياشوهر زن وقتي چشمها ، گرداندن يا تحقير ، علامت به
عاطفي درگيري وارد را ديگري ميشوند حركات اين از يكي
دقيقه در ضربه تا 3 اندازه 2 به قلبش ضربان ميكندو
به رانيز عوارضي پنهاني بگومگوي اينمييابد افزايش
دقيقهاي پانزده گفتوگوي يك طول در زن اگر.دارد همراه
صورت به خودرا تنفر بيشتر يا بار چهار خود ، شوهر با
پيوند كه است آن نشانه دهد بروز غيركلامي يا كلامي
هم از آينده سال چهار طي قوي احتمال به آنها زناشويي
.شود گسسته
زيرا هستند خطرناكي علائم تنفر ، ابراز و انتقاد به عادت
در ناعادلانه و بيصدا قضاوتي شوهر يا زن ميدهند نشان
همسر (مرد يا) زن ذهن در.است داده خودانجام همسر مورد
خصمانهاي ، و منفي تفكر چنين.است دائم محكوميت معرض اودر
سوق آخر دفاع سمت به را مقابل طرف طبيعي بطور بالاخره
.ميكند حمله بهضد وادار را او يا ميدهد ،
طرف ميگيرد صورت طرفين از يكي جانب از حملهاي وقتي
بديهيترين.دارد اختيار در را "ياگريز جنگ" پاسخ مقابل
مسابقه يك به معمولا كه است متقابل جنگيدن پاسخ ،
يعني ديگر پاسخ اما.ميشود وفريادمنتهي داد بيحاصل
عقب با "گريز" كه وقتي بويژه باشد مضرتر است ممكن گريز
.گيرد انجام سكوت سنگين حيطه به نشيني
ميكند اختيار سكوت كه كسي.است نهايي ندادن ، دفاع پاسخ
پيامي سكوت.ميورزد خودداري مشاجره در شركت از
و فاصله بيميلي ، از آميزهاي.است پرقدرت و دلسردكننده
آستانه در كه ازدواجهايي در عمدتا پديده اين.برتري
در.ميشود مشاهده دارند قرار مشكل با رويارويي
درپاسخ كه است بوده شوهر اين موارد ازاين درصد هشتادوپنج
در سكوت.است كرده اختيار سكوت زن تيز و تند انتقادات به
آيد در عادت بهصورت كه وقتي مقابل ، طرف حملات مقابل
راه هرگونه يافتن براي را راه و است رابطه سلامت ويرانگر
.مسدودميسازد حل
اختلاف صورت دارنددر ميل مردها كه اندازه همان به
شوهرهاي از انتقاد به دارند دوست كنندزنها سكوت زناشويي
زنها كه ميدهد نشان نكته همين.بپردازند خود
.آورند بدست عاطفي مديران عنوان به را خود ميخواهندنقش
وشوهرها زن براي توصيههايي
احساسات با ومردها زنها متفاوت برخورد نحوه به توجه با
شوهر و زن كه ميشود مطرح سوال اين زندگي ، در رنجآور
به يا بكنند؟ ميتوانند چه خود علاقه و عشق تحكيم براي
حفظ را آنها زناشويي پيوند ميتواند چيز چه خلاصه طور
مردها براي خاصي توصيههاي زناشويي امور كارشناسان كند؟
.آنهادارند دوي هر براي كلي پيشنهادهايي همچنين و زنها و
توازن به متفاوت اشكال به كلي طور به ومردها ، زنها
درمقابل كه است اين مردها به توصيه.ميرسند عاطفي
وقتي كه كنند درك بلكه نكنند عقبنشيني درگيريها
از را كار اين است ممكن ميكند مطرح را اختلافي همسرشان
چه اگر ميدهد ، انجام رابطهشان سلامت خاطر به و عشق روي
.باشد داشته وجود است ممكن نيز ديگري انگيزههاي
شدتشان بر نيابند بروز امكان نارضايتيها كه وقتي
در خشم از فوراني صورت به وبالاخره ميشود افزوده
هر به را خود ناراحتي بتواند شخص كه وقتي اما ميآيند ،
درونياش فشارهاي بيابد پاسخي آن براي و كند مطرح نحو
ناخشنودي يا خشم كه كنند درك بايد شوهرها.ميكند فروكش
در زنها عواطف نيست ، آنها شخصيت به حمله منزله به زنشان
آنها ودرك قدرت و نميگذارد باقي ترديد جاي اوقات اغلب
.ميدهد نشان مربوطه موضوع مورد در را
سرو عملي حل راه يك باارائه كنند سعي نبايد همچنين مردها
زن براي دهند ، خاتمه را گفتوگو و آورده هم را قضيه ته
احساسات وبا كند اوگوش گلههاي به شوهرش كه است مهم خيلي
او با ندارد لزومي گرچه) نمايد همدلي موضوع اودرمورد
اين است ممكن شوهر سوي از حل راه سريع ارائه (باشد موافق
ناديده اورا احساسات شوهرش كه بياورد بوجود زن در را فكر
آتش ميان در كه شوهراني.نميدهد اهميت آن به و انگاشته
جاي به بمانند ، همسرانشان دركنار همچنان قادرند خشم
ميكنند خودتفهيم همسران به آنها ، شكوههاي گرفتن ناديده
.ميگذارند احترام آن وبه راميشنوند آنها حرفهاي كه
موردتوجه احساساتشان دارند دوست زنها كه اين مهمتر ازهمه
موافق آنها با شوهرانشان اگر حتي بگيرد قرار واحترام
ميكند حس زن كه وقتي موارد از نيمي از بيش درنباشند
.ميگيرد آرام است شده توجه واحساساتش نظريات به
كه است اين مردها براي اصلي مشكل زنها ، به توصيه اما
وحرارت شدت حد از بيش خود شكايتهاي بيان در همسرانشان
كه باشند بايدمراقب زنها دليل همين به.ميدهند نشان
وعملكرد رفتار يعني ندهند ، قرار موردحمله را مردها شخصيت
.نكنند آنهاتوهين شخص وبه دهند قرار انتقاد رامورد آنها
راموردتهاجم مرد شخصيت نبايد گلهگذاريها و شكايتها
او در را مشخصي رفتار بايد واضح طور به بلكه دهد قرار
باعث مرد شخصيت به خشمگينانه حمله.دهد قرار انتقاد مورد
بيشتر رنجش جز وحاصلي شده او سنگين سكوت يا جبههگيري
براي سودمند روش يك.ميكند حادتر را دعوا فقط و ندارد
لابهلاي ودر ملاطفت با انتقادخودرا كه است اين زنان
.كنند بيان است همسرشان آنهابه عشق از حاكي كه جملاتي
اسماعيلي غلامعلي
روانشناسي ارشد كارشناس
مسموم را تهراني دارو 15 نادرست مصرف
كرد
در مرد و 4 خانم شامل 11 اجتماعي15تهراني گروه
مسموميت دچار دارو ، غلط مصرف اثر بر دوشنبه شبانهروز
بيمارستان به آنها رساندن و اوليه مداواي براي كه شدند
.شد استمداد تهران پزشكي فوريتهاي مركز از
امدادگران عمليات گزارش در تهران فوريتهايپزشكي مركز
ساعته صورت 24 به را تلفن 6469998 كه گفت سازمان اين
است گرفته نظر در بيماران به دارويي اطلاعات ارائه براي
شماره اين با تماس در ميتوانند نياز صورت در شهروندان و
پزشك كه دارويي مصرف مورد در را بيشتري اطلاعات تلفن
.كنند كسب است ، كرده توصيه آنها براي
مسكونيتهران هفتواحد در حريق
حادثه و حريق مورد از 20 گذشته ساعت طي 24:اجتماعي گروه
خلال در.است داده رخ مسكوني منازل در آن مورد تهران 12
يك و كارگاه سه مغازه ، مسكوني ، 4 منزل مدت 7 اين
تركيدگي اثر بر نيز منزل و 2 شده حريق طعمه كتابخانه
چاه طوقه و شده آبگرفتگي دچار آب شير بازماندن و لوله
.است كرده فروكش نيز خانه يك
سياستهايراهآهن از خطوط حريم از حفاظت
است
بروز عامل شهري بافت آشفتگي عنوان با مطلبي انتشار پي در
انگشت يادداشت و صفحه 3 در است تهران جنوب در قطار تصادف
روابط همشهري روزنامه صفحه 14 در مردم سوي به اتهام
:است كرده اعلام جوابيهاي ارسال با آهن راه عمومي
گذرگاههاي ايجاد و خطوط حريم از حفاظت مورد در _1
و معبرها در حصاركشي بر مبني آهن راه سياست _ غيرهمسطح
نقليه وسايل معبر و عابرين عبور پاساژهاي ايجاد همچنين
سال در و است سطح غيرهم بصورت خطوط عرض از
ميباشد اجرا و مطالعه دست در تقاطع از 65 بيش نيز جاري
.ميباشد گذرگاهها اين جمله از هم حادثه محل كه
داراي دنيا بزرگ شهر از 350 بيش حاضر حال در _2
اين از بعضي كه بوده شهري مراكز در راهآهن ايستگاههاي
شهر داخل در مسافري ايستگاه داراي 8 لندن مانند شهرها
.ميباشد
به مختلف محورهاي همچنين و راهآهن خطوط اتصال نحوه _3
رعايت بدون كه است تخصصي مباحث جمله از يكديگر
خصوص اين در كلي نظر اظهار ايمني و فني استانداردهاي
.ندارد كاربردي و نبوده پذيرش قابل
وضعيتخوددر به ابراهيمي فرشاد اعتراض
زندان
به كه ابراهيمي اميرفرشاد ايسنا گزارش به:اجتماعي گروه
ارسال با ميبرد بسر زندان در اعترافاتش نوار دليل
را خود اعتراض تهران استان دادگستري كل رئيس به نامهاي
.است كرده اعلام
قرار ايسنا اختيار در آن تصوير كه نامه اين در ابراهيمي
قانوني ايراد آنرا كه مورد برشمردن 21 با است ، گرفته
نموده تهديد است ، دانسته خود بازداشت و پرونده به مربوط
ماه دي تاريخ 20 از مكرر ، شكايات به رسيدگي عدم صورت در
پيگيريهاي كه اين بيان با ابراهيمي.ميگيرد سياسي روزه
نرسيده قطعي نتيجه به تاكنون خانوادهاش قضايي و حقوقي
از پرونده قاضي استنكاف در را تهران دادگستري اقدام است
دو و بام يك سياست و آشكار تناقض خود آزادي و وثيقه قبول
نامه اين از ديگري بخش در ابراهيمي.است كرده توصيف هوا
واجد را خود بودن زنداني در اصرار و دادرسي روند همچنين
به آن رونوشت كه نامه اين در وي. است خوانده سياسي دلايل
ناامن با است شده ارسال نيز اسلامي بشر حقوق كميسيون
هرگونه مسئوليت اوين زندان بند 269 فضاي كردن توصيف
.است دانسته قضائيه قوه متوجه خودرا براي سوء اتفاق
ارعاب جو ايجاد مدعي نامه اين از ديگري بخش در ابراهيمي
بازداشت ، اوليه ساعات در فيلم تهيه خود ، خانواده براي
بازداشتگاه به اعزام خانوادگي ، عكسهاي توقيف وي ، شكنجه
علني غير برگزاري روز ، مدت 126 به انفرادي در حبس توحيد ،
شوراي مجلس نمايندگان و وكيل با ملاقات دادگاه ، ممنوعيت
اين از و شده دادگاه ختم عليرغم بازجويي ادامه و اسلامي
.است كرده ياد پرونده ايراداتقانوني عنوان به موارد
اكبرگنجي وضعيت از خبر آخرين
(سهشنبه) ديروز كه گنجي اكبر مدافع وكيل:اجتماعي گروه
بند 325 در گنجي اكبر حال:گفت است ، كرده ديدار موكلش با
.ديدم كامل سلامت در را او من و است خوب اوين ، زندان
با ميكرد ، گفتوگو "ايسنا" خبرنگار با كه رياحي غلامعلي
نگراني هيچ حاضر حال در گنجي اكبر:افزود مطلب اين بيان
بيرون با خويش تلفني ارتباط عدم مساله از تنها و ندارد
مسئولان رفتار مجموع ، در است ، اما شاكي و نگران زندان ، از
مرحله ، اين در و ميداند مناسب بسيار را خود با زندان
.ندارد زندان مسئولان رفتار بابت از نگرانياي هيچگونه
زندان بند 325 در حضور كه اين به شاره باا ادامه ، در وي
است ، كرده فراهم را گنجي اكبر رضايت موجبات اوين ،
برلين ، كنفرانس به موسوم پرونده دادگاه حكم صدور پيرامون
تكليف جاري ، هفته پايان تا كه است اين تصورم:داشت اظهار
هر در اما شد ، نخواهد مشخص راي اين ابلاغ اداري مرحله
حكم دريافت براي دادگاه در حضور پيرامون ابلاغيهاي حال ،
كه چند هر ;است شده فرستاده پرونده وكلاي براي صادره ،
.است نرسيده من دست به چيزي هنوز
پرونده در هم را سحابي عزتالله وكالت كه رياحي غلامعلي
با خود گفتوگوي از ديگري بخش در دارد ، برعهده يادشده
با مرتبه دو گذشته ، هفته طول در:ساخت خاطرنشان "ايسنا"
كه كردهام ملاقات اسلامي ، انقلاب دادگاه شعبه 26 قاضي
تعيين براي را (19/10/79) دوشنبه روز ابتدا در ايشان ،
مراجعه در اما ;كرد مشخص وي وضعيت تغيير و سحابي تكليف
از مورد دو يكي كه گفتند من به دادگاه ، به دوشنبهام روز
چهارشنبه روز به را مساله اين و است مانده باقي تحقيقات ،
.كرد موكول جاري هفته پنجشنبه حداكثر يا
|