خليج در كويت - ايران قاره فلات تحديد
فارس
آبهاي پيشروي كه است هلالگونه شياري فارس خليج :درآمد
كيلومتر از 900 بيش درازاي به عمان درياي و هند اقيانوس
خوردگيهاي چين حوزه در را آن كيلومتر ميانگين 240 عرض و
كشورهاي و فارس خليج.است آورده زاگرسبوجود جنوب پست
كيلومتر ميليون گستره 44 از نهم يك به نزديك آن پيرامون
سياسي جغرافيايي منطقه.دربرميگيرند را آسيا قاره مربع
بحرين ، عربستان ، كويت ، عراق ، ايران ، كشورهاي كه فارس خليج
بخشي برميگيرد ، در را عمان و عربي متحده امارات قطر ،
.ميآيد شمار به خاورميانه سياسي جغرافيايي منطقه از
كمترين و است ايران آن از خليج اين كرانههاي بيشترين
.عراق آن از كرانهها اين
سپيده همان از دريايي و آبي راه يك عنوان به فارس خليج
به آبي گذرگاه اين.است داشته را فراواني ارزش تاريخ دم
پيشينهاي از زمين ، خاور بزرگ تمدنهاي برخورد محل مثابه
مكانهاي غنيترين از يكي و است برخوردار ساله هزار چندين
(1).است ميرفته شمار به قديم دوران در مرواريد صيد
و ساحلي نواحي در گاز و نفت سرشار و عظيم منابع كشف با
حدود 1/56درصد امروزه دريايي ، گذرگاه اين بستر زير
و اهميت به و گرفته قرار حوزه اين در نفت جهاني ذخاير
و مهم بسيار منطقه شك بدون.است شده افزوده اعتبارآن
مهمترين آن ، گاز و نفت سرشار منابع با فارس خليج حساس
شمار به بزرگ كشورهاي و قدرتها همه توجه مركز و كانون
و نفت جريان به عالم كنوني اقتصاد شريان اساسا و آمده
محل فارس خليج گذشته در اگر.است وابسته منطقه اين گاز
بازرگانان تجارتي بزرگ ناوگانهاي و كشتيها مرور و عبور
به آسيايي ملتهاي ساير و ايرانيان اعراب ، چيني ، هندي ،
بزرگترين فعاليتهاي و حضور محل امروزه ميرفته ، شمار
...و ژاپني و اروپايي امريكايي ، شركتهاي نفتكش ناوگانهاي
چون استعمارگري قدرتهاي مداوم حضور.ميشود محسوب
امريكاييان روسها ، فرانسويها ، بريتانياييها ، پرتغاليها ،
بخصوص و استراتژيك اهميت ميزان منطقه ، اين در ديگران و
اين حياتي منابع به را كشورها اين اقتصادي منافع وابستگي
فارس خليج پراهميت و غني منطقه امروزه.ميدهد نشان حوزه
اقتصاد در بيبديلي نقش جهان ، انرژي "هارتلند" مثابه به
.دارد برعهده آينده قرن در بويژه جهاني تجارت و
و حساس منطقه اين در جهاني استعمارگر دولتهاي حضور
كشورهاي سرنوشت در آنان نهان و آشكار دخالتهاي و سياستها
و ساختگي قلمروهاي و مرزها تعيين زمينه در بويژه منطقه
همواره تا است شده موجب حوزه ، اين كشورهاي ميان تحميلي
كشورهاي ميان روابط در درگيري و تشنج اختلاف ، ريشههاي
و مهمترين اينرو از.بماند باقي فعال و زنده منطقه
و تشنج ريشههاي خشكاندن منطقه ، مسائل اولويت حياتيترين
خشكي قلمرو از اعم مرزي و ارضي مسائل به مربوط اختلافات
عقد با خوشبختانه.كشورهاست اين ميان دريايي و
خشكي مرزي بخشهاي از بسياري جانبه ، چند يا دو قراردادهاي
قرار نهايي فصل و حل مورد منطقه كشورهاي ميان آبي و
از موارد برخي در هنوز وجود ، اين با ليكن ، است ، گرفته
اين كشورهاي از بعضي ميان دريايي مرزهاي مورد در جمله
.است نيامده عمل به نهايي توافق و مذاكره حوزه ،
افراز و مشخص دريايي مرزهاي آن در كه مواردي جمله از
ايران ، كشور سه ميان دريايي قلمرو به ميتوان است ، نشده
مذاكرات رغم به مزبور كشور سه.نمود اشاره عراق ، و كويت
خصوص در هنوز پيشين ، دهههاي در نشيب و پرفراز و طولاني
و توافق يك به خود آبي مرزهاي دقيق افراز و تعيين
.نرسيدهاند نهايي و اصولي قرارداد
گرفتن نظر در با تا است آمده عمل به تلاش پژوهش ، اين در
عراق ، و ايران ، كويت كشور سه جغرافيايي و عمومي شرايط
آبهاي در آنها ميان قاره فلات افراز و تحديد زمينه در
در و شده پرداخته دقيقتري بررسي و تحقيق به فارس ، خليج
مسائل فصل و حل منظور به راهكارهايي و پيشنهادات پايان ،
.گردد مي ارائه آنها قاره فلات به مربوط
:خليجفارس در دريايي مرزهاي
كشمكش و رقابت گرفتار همواره تاريخ ، طول در فارس خليج
و انفعالات و فعل نبض.است بوده خارجي استعمارگر قدرتهاي
استراتژيك و نظامي همچنين و اقتصادي و تجاري فعاليتهاي
.است داشته قرار فرامنطقهاي قدرتهاي دست در منطقه اين
اعمال و حقوقي ماهيت اساسا شرايطي ، چنين در است بديهي
.است نداشته مفهومي چندان ساحلي ، كشورهاي حاكميت
دو به فارس خليج منطقه ، در غربي استعمارگران نفوذ از پيش
و ايران دولتهاي سوي از جنوبي و شمالي حاكميت حوزه
ابعاد و دقيق حدود و حد چه اگر.ميگرديد تقسيم عثماني
هرحال ، به اما نبود ، مشخص چندان حاكميت حوزه اين حقوقي
دو كنترل و حاكميت تحت نوعي به تاريخي مهم آبراه اين
استعمارگر دول تدريجي نفوذ با.داشت قرار مزبور دولت
دولتهاي كنترل و حاكميت ميزان كمكم منطقه ، به غربي
.مييابد كاهش فارس خليج آبهاي پهنه بر عثماني و ايران
با بريتانيا آن از پس و پرتغال مانند دولتهايي كه ، چرا
نيرومند و مجهز ناوگان و برتر تكنولوژي داشتن اختيار در
تحت را فارس خليج جزاير و بنادر سواحل ، تمامي نظامي ،
سلطه و حضور ادامه با.درميآورند خود تسلط حتي و كنترل
نيز و سو يك از منطقه در بريتانيا استعمارگر دولت
تمامي اول ، جهاني جنگ پايان در عثماني امپراتوري فروپاشي
قرار كاملبريتانيا تسلط تحت فارس خليج جنوبي سواحل
اهميتو يكباره به خليجفارس منطقه در نفت كشف.ميگيرد
دو غربي استعمارگر دول نزد در را تاريخي آبراه اين ارزش
ايجاد و عثماني امپراتوري قلمرو تجزيه با.ميسازد چندان
جنوبي نيمه در عربي شيخنشين امارتهاي و دولتها
و منازعات و ناامني بذرهاي بريتانيا ، سوي از خليجفارس
دريا ، اين سواحل در واقع ملتهاي ميان آينده درگيريهاي
.ميشود كاشته
اين حاكميت موضوع خليجفارس ، در عربي كوچك دولتهاي تاسيس
تعيينمرزهاي نحوه و قلمرو ميزان و دريا بر كشورها
و ميسازد بسياري پيچيدگيهاي دچار را آنها ميان دريايي
طولانيدر اختلافات بروز زمينه شد ، ذكر كه همانگونه
.ميآورد فراهم را آينده
سال 1925 در بار نخستين خليجفارس حقوقي ماهيت موضوع
قرار بحث مورد ژنو ، در اسلحه تجارت كنفرانس در ميلادي
به فارس خليج حقوقي وضعيت كنفرانس ، اين درگرفت
بحث مورد كميته و بود شده سپرده حقوقدانان از كميتهاي
بينالمللي حقوق نظر از فارس خليج كه ، سوال اين قبال در
نظر از فارس خليج كه ، بود كرده اظهارنظر دارد؟ وضعيتي چه
(2).محسوبميشود آزاد درياي يك حقوقبينالمللي ،
به توجه با فارس خليج وضعيت از برداشتي چنين است بديهي
در آن مشابه آبراههاي و تنگهها و درياها غالب اينكه
يا بسته درياهاي جزء ، اروپا در جمله از جهان نقاط ساير
قدرتهاي سلطه و نفوذ نشانگر ميآمد ، حساب به بسته نيمه
مبينآن و بوده مجامعي و كنفرانسها استعمارگردرچنين
كهبهحقوقومنافع آن از پيش مجامعي چنين غالب كه است
بزرگ قدرتهاي منافع به نمايند ، توجه ساحلي نفع ذي ملتهاي
.ميانديشند
موقعيت دليل به ايران خليجفارس ، ساحلي كشورهاي ميان در
و مرزي حدود تحديد مساله خود ، واستراتژيك جغرافيايي برتر
ديگر از بيش را خليجفارس در خود حاكميت قلمرو
بدون چه اگر.است داده قرار توجه ساحلنشينانمورد
بلامنازع و مطلق اساساحاكميت دورتر ، گذشتههاي در ترديد
واقعيت آن جنوبي سواحل حتي و خليجفارس سرتاسر بر ايران
اخير امادردوران ، ميرفته شمار به غيرقابلانكاري
اين طرف ، اين به صفويه حكومتسلسله دوره بهويژهاز
تجارتي ناوگان تاسيس.است كرده جلوه حياتيتر مساله
عقد نيز خليجفارسو در ايران دولت سوي از ونظامي
امپراتوريعثماني ، نشان با مرزي متعدد قراردادهاي
خليجفارس اهميت و ارزش به ايرانهمواره دولت كه ميدهد
خوددر مرزهاي قلمروو دقيق تعيين آن از مهمتر و
.است بوده واقف دريا و خشكي
از رسمي كنوانسيون سه و 1982 ، 1960- سالهاي 1958 طي
مرزهاي وضعيت تعيين منظور به متحد ملل سازمان سوي
حقوقي وابعاد برگزارگرديد كشورها حاكميت تحت دريايي
خشكي مجاورمرزهاي سواحلدريايي در حاكميتكشورها
.گرفت قرار ومطالعه بحث مورد آنان
سوي از شده وتعاريفارائه معيارها براساس ايران دولت
بر را خود حاكميت و حقوق موضوع درياها ، حقوق كنوانسيون
درخليجفارس خود به متعلق جزاير و ساحلي مجاور آبهاي
و بسته نيمه و بسته درياهاي مفهوم بر و نموده پيگيري
واصرار تاكيد خليجفارس ، وضعيت با مفهوم انطباقاين
قدرتهاي سلطه و نفوذ رفع خواستار اساس ، اين بر نمودهو
حاكميت بر همواره و است بوده خليجفارس از فرامنطقهاي
.است فشرده پاي بسته آبراه اين بر ساحلي دول
درياها ، دولت بينالملل چارچوبحقوق در و اساس همين بر
قلمرودرياي عرض و شمسي ، حدود هجري سال 1313 در ايران
واعلام درياييتعيين مايل ميزان 3 به ا خودر سرزميني
ميزانقلمرو سال1338 ، اين در مجددا اما.مينمايد
دريايي مايل به 12 را آن و داده نظرقرار موردتجديد را
(3).ميدهد افزايش
را حاكميتخود تحت سايرحقوق ايران دولت آن ، بر علاوه
و مواد براساس و داده پيگيريقرار خليجفارسمورد در
منطقه حدود قلمروو درياها ، مصوباتكنوانسيونحقوق
طورجديتري به نيز را قارهخود فلات منطقه و نظارت
.ميدهد پيگيريقرار و بحث مورد
منابع دربرداشتن دليل به خليجفارس منطقه كه آنجا از
مورد همواره جهاني اقتصاد در آن نقش و وگاز نفت عظيم
و قدرتها اين و است بوده جهان بزرگ كشورهاي وعلاقه توجه
زمينههاي و شرايط بروز مترصد پيوسته نيز بزرگ كشورهاي
بنابراين ، بودند ، منطقه ودخالتدر نفوذ جهت مساعدي
ساحلي ، دولتهاي ميان واختلاف تنش منبع و عامل هرگونه وجود
فراهم قدرتهارا اين مداخله براي لازم بهانه ميتواند
ميان ومنازعات اختلافات بروز اصلي عوامل از يكي.آورد
ابهام خصوص در ميتوان را خليجفارس در ساحلي كشورهاي
منطقه اين مقابل و مجاور كشورهاي دريايي مرزهاي درحدود
.دانست
قلمروحاكميت و دريايي مرزهاي دقيق تعيين رو ، اين از
برخوردار فراواني اهميت از منطقه كشورهاي از هريك
موضوع ، اين اهميت دركعميق ايرانبا دولت.ميباشد
فصل و حل جهت در همواره تاريخي ، اسنادوشواهد به بنا
كشورهاي با خود دريايي مرزهاي دقيق تعيين اختلافاتو
است بوده پيشقدم عمان ، خليجفارسودرياي جنوبي حاشيه
عمل توافقاتبه مذاكراتو تاكنونطي همينراستا در و
معيارهاي طريق از هم را قارهخود قلمروفلات آمده ،
طريق هماز و منصف خط ماننددكترين دريايي حقوقي
و شده ، تعيين ياد كشورهاي از يك هر با دوجانبه توافقات
دريايي مرزهاي اكنون هم كه طوري به.است نموده افراز
و "بحرين" ،"قطر" ،"عمان" مانند كشورهايي با ايران
(4).است گرديده وتعيين مشخص كامل طور به "عربستان"
(قاره فلات افراز) دريايي مرزهاي اخير ، مورد بر علاوه
تاكنون نيز"كويت" و "عراق" كشور دو ايرانبا ميان
سه ميان قاره منطقهفلات كه آنجا از.است نگرديده تعيين
و ميباشد گاز و نفت سرشار بردارندهمنابع در كشور
شديد محدوديت با عراق دولت كه آن دليل به همچنين
جهت وبه بوده روبهرو خليجفارس در ساحلي جغرافياييو
پيگيري از همواره نامساعدجغرافيايي ، شرايط به ابتلا
است ، ورزيده خودداري كشور سه ميان قاره فلات تقسيم
كشور سه آبي مرزهاي دقيق افراز و زمينه تاكنوندراين
حاصل وكويت ، توافقي ايران مرزهايدريايي بهويژه و
آمادگي كويت و ايران دولت چنددو هر(5) است نگرديده
اعلام خود ميان فلاتقاره افراز تعيينو براي را خود
قاره تقسيمفلات صورت كهدر آنجا از نمودهاندليكن
در دريا اندكياز و بسيارجزيي نظر ، منطقه مورد
عراق دولت جهت همين به گرفت ، خواهد عراققرار اختيار
.ميرود شمار به قاره فلات اين افراز اصلي مانع عنوان به
واثق محمود
سياسي جغرافياي دكتراي مقطع دانشجوي
دارد ادامه
|