و "ونيز" گردشگري جاذبه‌هاي در هنر نقش
"رم"
مسئولان پاسخ
و "ونيز" گردشگري جاذبه‌هاي در هنر نقش
"رم"
يك اين و برسيم رم به صبح ساعت 8 محلي وقت بناست‌به
.ديد مي‌توان را جا همه و است روز كه چرا است ، خوش‌شانسي
نقطه ، يك در و مي‌زند دور ميكل‌آنژ كارهاي اطراف در ذهنم
اين درباره نقل‌قولي يا كتابي از برگرفته خاطره‌اي
دادن تراش براي ميكل‌آنژ:مي‌آورم ياد به را بزرگ هنرمند
زيباترين از يكي به بعدها كه بزرگ سنگ قطعه يك
تمام ماه يك شد ناچار شد ، تبديل او دستافرينه‌هاي
بتراشد را سنگ آن آورد ، بدر پا از چكمه‌هايش‌را بي‌آنكه
عابران ، رفت‌وآمد از فارغ وامي‌ماند ، خستگي اثر بر اگر و
افكار مي‌آرميد ، گوشه‌اي در پا ، در چكمه و تن بر لباس
رها را هنرمند اين خلاق ذهن دمي كار عطش و سودايي
زيبا پيكري بسيار شبهاي و روزها گذشت از پس تا نمي‌ساخت
را همگان و سربرمي‌آورد خارا سنگ دل از بي‌بديل و
تنديسي تماشاي با هنرمند ، كه زماني اماميكرد شگفت‌زده
از را پا كه بايد مي‌آورد ، لب بر لبخند انسان زيبايي به
مردم بار يك:نوشته‌اند كه چنان و كند رها چكمه‌ها قيد
هنرمند پاي پوست از بخشي چكمه‌ها كندن براي شدند ناچار
.بركنند نيز را
تن اعماق تا شبانگاه ، باران خنكاي هنوز كه دمي سپيده در
گويي رم.شسته را شهر باران.مي‌رسيم رم به مي‌كند نفوذ
رم باعظمت و تاريخي بناهاي.است خواببرخاسته از تازه
تازه بشريت ، بزرگ ميراث همچون شگفت‌انگيز به‌گونه‌اي
در غريبه‌ها دليل همين به شايد.مي‌شوند پذيرا را واردان
تماشاي براي بي‌تابانه.مي‌كنند غربت احساس كمتر رم
رم شهر بافت اول ، نگاه در.مي‌كنم شماري لحظه "واتيكان"
و نوساز ساختمان‌هاي و قديمي بناهاي از آميزه‌اي را
هنوز كه كهن ابنيه از پاره‌اي.مي‌يابيم مدرن بعضا
سيمايي شهر به برپاست مخروبه‌شان بلند ديوارهاي
فرتوت ديوارهاي اين هنوز گوييبخشيدهاند افسانه‌اي
بناهاي همجواري.يابد دست رم به نتواند دشمن تا برپايند
نظر به كه است چنان ديوارها اين با جديد
را يكديگر امروزي دستاوردهاي و كهن ميراث‌هاي آيد مي
كه پرستشگاه نه نگاه اولين در واتيكان.دربرگرفته‌اند
اصلي محراب به نرسيده.مي‌كند تداعي را باشكوهي قصر
منتهي زيرزمين يك به كه پلكاني با مي‌بينم را سردابه‌اي
و ندارد را سردابه داخل به ورود اجازه كسي.مي‌شود
خاك به آن در را باستان عصر قديسين از يكي مي‌گويند
نوري مي‌سوزند ، روغن با كه قديمي چراغ‌هاي.سپرده‌اند
كف در.مي‌تابانند سردابه به منتهي راهرو به را دلپذير
متعلق كه برمي‌خورم قبرهايي به آنجا و اينجا در كليسا ،
كه سنگ‌هايي بر كدام هر حال شرح و است ديني بزرگان به
از آكنده كليسا بلند سقف.است منقوش شده ، نهاده قبر روي
نمي‌توان.است خيره‌كننده و زيبا نقاشي‌هاي و تنديس‌ها
زيبايي همه اين تماشاي از را ديدگان لحظه‌اي حتي
چشم در مي‌كند ، آرزو گاهي آدمي.برگرفت مسحوركننده
بديع چشم‌اندازهاي اين ثبت براي هم جايي خانه‌اش ،
به و بيند باز را آنها مي‌خواهد ، كه آن هر تا مي‌داشت
.آيد وجد
و تاريخي ابنيه‌هاي گوناگون ، كليساهاي از است پر رم شهر
به را آنها از برخي قدمت كه سالها ديرينه از بازمانده
شيشه‌اي قاب.مي‌دهند نسبت مسيح ميلاد از پيش دوران
و شده منبت‌كاري چوب با ريزهنري ، اشكال با پنجره‌ها
به دل‌انگيز كماني رنگين همچون را آفتاب رنگي شيشه‌هاي
.مي‌تابانند داخل
.شويم ونيزنائل تاريخي شهر ديدن به است قرار رم از پس
و براساس‌گفته‌ها دنيا مردم بسياري‌از را ونيز
.مجسم‌مي‌كنند افسانه‌هاي‌زيبا از هاله‌اي در شنيده‌ها
همين من‌نيز پندار شگفت‌انگيزدر و تاريخي شهر اين
.رسيديم ونيز ، به سرانجام و..بود يافته را جادويي سيماي
محل هتل فرودگاه‌به از را ونيزقايقي‌ما فرودگاه از
قايق.مي‌برد است شده جزيره‌واقع يك در كه اقامتمان
راحت روي‌مبل‌هاي سرپوشيده اتاق يك در ما و است بزرگي
چشم‌انداز يك در مي‌كنم نگاه پنجره‌كه از.نشسته‌ايم
.مي‌آيد ديد به بزرگ و جزيره‌كوچك صدها زيبا ،
فرا شب مي‌رسيم‌كه هتل به هنگامي و مي‌گذرد باشتاب زمان
واقع در همسفران‌يا از همراه‌گروهي به.رسيده‌است
افسانه‌اي مشتاق‌تماشاي‌ونيز سخت من مثل گردشگران‌كه
.بشتابيم شهر ديدار به لحظه مي‌گيريم ، همان تصميم هستند ،
مي‌دهند انجام را جابجايي‌مسافران كار كوچكي كشتي‌هاي
براي را آن كه مي‌كنند سفارش ما بليت‌به تهيه هنگام
رادرست ما كوچك كشتي.باشيم داشته همراه به نيز ، برگشت
از زنجيره‌اي.مي‌كند پياده ونيز باركر كليساي‌سن مقابل
در.كرده‌اند احاطه را كليسا كوچك فروشگاههاي و دكان‌ها
.مي‌آيند چشم به شادمان گروههايي‌ازجوانان نگاه ، اولين
وجود در كه عمر بهترين‌سال‌هاي در زندگي شور اين
به را همه است كرده تجلي جوان جوان ، گردشگران زوج‌هاي
رودهاي ونيزبسان خيابانهاي و كوچه‌ها.مي‌آورد وجد
قرار.مرتبطمي‌كنند هم با را شهر محله‌هاي پيوسته‌اي ،
شده ، 2يا 3 بنا آب روي بر سال‌كه دير شهر اين در است
اما هستند ، آبراه واقع شهردر راههاي تمامي.بمانيم روز
كمبودي هيچ كه است فراهم شد آمدو آنقدرتسهيلات‌براي
در خدمات مراكز و رستوران‌ها فروشگاهها ، .نمي‌شود حس
ونيز خيابانهاي.دارد قرار دسترس در كاملا آبو كناره
يك حتي شهر تمام در.است تنگ و باريك بسيار خشكي بخش در
طبيعي و..!خودرو بدون شهر.نمي‌شود هم‌ديده اتومبيل
هواي...آلوده هواي نه و دارد وجود ترافيكي نه است‌كه
داراي اغلب خانه‌ها.است تازگي و طراوت از ونيزآكنده
به در يك و مي‌شود گشوده خشكي دربه يك.هستند در دو
.دارد قرار پايين‌تر در از پله يكي‌دو آب ، سطح...آبراه
بسيار دريا ، كناره در هم سال‌آن از وقت آن در سرما
جوان‌هايي اما.مي‌كند نفود اعماق‌جان تا و شديداست
در.ندارند بيمي سرما اين از نشسته‌اند قايق‌ها توي كه
بالكن از كه گلهاي‌زيبايي متر ، عرض 2 باريك‌به كوچه يك
جلب خود به را ما شده‌اند ، توجه آويزان خانه يك
در پيش ، سال صدها از كه سنتي آويزهاي رخت.مي‌كنند
كشيده ديگر پنجره به پنجره‌اي از ونيز ، باريك كوچه‌هاي
روي را لباسهايشان كهن شيوه‌هاي همان با مردم و است شده
توجه كه است مناظري شود ، از خشك تا مي‌كنند پهن آنها
مي‌گذارند ، قدم شهر اين به بار اولين براي كه را كساني
فوجي را كهن بناي آن با "باركر سن" كليساي.جلبمي‌كند
پرزدن‌هاي و خيز و جست.كرده‌اند كبوترهااحاطه از
با كودكان و دوست‌دارند بسيار گردشگران را آنها شادمانه
كليسا ، داخل در.مي‌پاشند دانه آنها براي بسيار علاقه
تنديس‌هاو.مي‌كند آشكار را خود زيباترين‌جلوه هنر
جاي است‌در گذشته قرون ميراث كه زيبا بسيار نقاشي‌هاي
بر كه قديمي ساعت يك.مي‌آيد چشم به كهن بناي اين جاي
ماه روز ، صورت به زمان‌را است خوش‌كرده جا ديوار سينه
هدايت دخمه‌اي داخل به آنجا ازمينماياند فصل چهار و
دخمه فضاي. است بوده زندان قديم ايام در كه شويم مي
انبار به قديمي بناي اين از ديگري بخش.است تاريك و خالي
غنايم مجموعه.مي‌باشد همانند قديمي جنگ‌افزارهاي
نمي‌شود ، محدود جنگ‌افزارها به تنها مكان گرانبهاي‌اين
توجه جداگانه ويترين‌هاي ارزشمنددر و كهن بسيار اشياء
سوال راهنمايان از.مي‌كند خودجلب گردشگران‌رابه
قديمي‌را جنگ‌افزار و اشياء همه اين چگونه كه مي‌كنم
طول در ونيز:لبخندزنان‌مي‌گويد.كرده‌ايد گردآوري
چه هر فاتحان است ، بوده بسياري فاتحان هجوم آماج تاريخ
نگذاشتيم‌به اما يافته‌اند دست آن به خواسته‌اند
.كنند پيدا دسترسي تاريخي‌ما و فرهنگي ميراث‌هاي
تلاش رنج‌و با نسل در نسل كه است هنرمنداني آثار اينها
به ونيز براي گردشگري‌را و تاريخي جاذبه‌هاي خود ،
.آورده‌اند ارمغان
فلورانس ، شهر به ايتاليا ديدني‌هاي از ديدار ادامه در
.مي‌رويم آنجلو ميكل ايتاليايي‌ها قول به يا ميكل‌آنژ شهر
را داوينچي لئوناردو وآثار پيزا برج است‌كه اين هدف
ميدان‌مايكل به مي‌برد يكراست را ما راهنما.ببينم هم
روبه كه بلندش قامت با داود تنديس ميدان وسط در.آنژلو
است ميكل‌آنژ كار كه مجسمهميكند توجه جلب دارد ، دريا
با بلندايستاده مي‌دهد نشان را مردجواني پيكر
عضلاني ، موهاي و كشيده پاهايي قوي‌مردانه ، ماهيچه‌هاي
هم‌از كاپري غار.دوردستهاست به نگاهش كه ومجعد پرپشت
تراش الماس همچون را نورآب كه آنجا است جذاب ديدني‌هاي
را تماشايش‌دل كه ساخته متبلوري آبي رنگ آن از داده‌و
دريا ، زير و كوه غار بيرون در.مي‌آورد ارتعاش‌در به
.آرميده‌اند هم كنار خورشيد ملايم پرتو در آسمان پهنه
اما.مي‌ماند رويا به كه زيبايي همه كوه‌واين دريا ،
كويرها ، دره‌ها ، كوهها ، مشتاق‌اند ، آنها دانستم ، كه زماني
عزيز ايران سرزمين‌ما ، گوناگون چشم‌اندازهاي و رودها
.بردم پي بيشتر خودمان بزرگ و ملي ثروت به ببينند ، را
كياندخت‌نورافروز
پاسخ‌مسئولان
گاز آلودگي مجاز حد
مورخ 20/9/79 صفحه 3 روزنامه آن در مندرج مطلب به عطف
"شد معرفي تهران هواي آلاينده عمده چهارمنبع" عنوان تحت
سازمان مصوبه‌مورخ 28/8/79 طبق ;مي‌رساند اطلاع به
از جلوگيري نحوه قانون ماده 15 خصوص در زيست محيط حفاظت
كوره‌هاي گاز خروجي درNOX گاز آلودگي مجاز حد هوا آلودگي
اين ميزان كه حالي در شده تعيين ام پي پي پالايشگاه 350
مي‌شود 270 اندازه‌گيري آنالايزر دستگاه‌هاي توسط كه گاز
.است ام پي پي
تنوير جهت فوق مراتب فرماييد دستور است خواهشمند لذا
.گردد درج ابهامات رفع و عمومي افكار
نفتي فرآورده‌هاي پخش ملي شركت عمومي روابط رئيس
نيست موجود دقيقي آمار
روزنامه اجتماعي درصفحه مطلبي درج پيرو تراما ، _اح
فروشي آدامس خورشيد سهم" عنوان تحت ورخ 24/9/79_م همشهري
بهزيستي سازمان":بود گرديده ذكر آن از فرازي در كه "بود
استحضار به "مي‌داند ممنوع را خياباني كودكان آمار ارائه
گزارشات و رسمي مصاحبه‌هاي در بهزيستي سازمان مي‌رساند
نظر ، بارهااذعان مورد موضوع زمينه در شده انجام
كودكان از كشور در دقيقي آمار حاضر حال در كه است داشته
ارائه و بيان از علت همين به.نمي‌باشد موجود خياباني
لذا.است شده خودداري واقعيت از دور و احتمالي آمارهاي
اين درج به نسبت تا اتخاذفرماييد ترتيبي است خواهشمند
روزنامه ، محترم گزارشگر توسط اجتماعي صفحه در جوابيه
.پذيرد صورت مقتضي اقدام
بهزيستي سازمان عمومي روابط كل مدير
...جنگلها بهره‌برداران فهرست
سازمان از تقاضا ديگر بار" عنوان تحت مطلبي چاپ خصوص در
روز شماره 2305 صفحه 24 ردم_م با خش_ب در كه"جنگلها
توضيحات شد چاپ محترم روزنامه آن ورخ 12/10/79_م دوشنبه
جنگلها سازمان بين‌الملل امور و عمومي روابط سوي از ذيل
افكار تنوير جهت است خواهشمند كه گرديد تهيه مراتع و
.شود چاپ روزنامه آن در عمومي
اين مسئولين مصاحبه در بعضا كه عمومي مشاركت از منظور
اقشار برنامه بدون و عام مشاركت مي‌گردد ذكر سازمان
از كه است هدفمند مشاركتي منظور بلكه نيست جامعه مختلف
اداري و قانوني نظر از و بوده برخوردار مناسب كار سازمان
كشور مراتع و جنگلها توسعه و حفظ اهداف راستاي در بتواند
سازمان اين و جامعه نهادهاي ميان منظم و ارگانيك ارتباط
ارتباط اين و روشن‌بيني اين كه زماني تا و نمايد برقرار
طبيعي منابع عرصه‌هاي تخريب بعضا نيايد بوجود قانونمند
.بود خواهد اجتنابناپذير
در مناسب فرصت‌هاي در پيوسته طور به سازمان اين همچنين
پروژه‌هاي شرح و عملكردها بيان به جمعي ارتباط رسانه‌هاي
نوع و تعداد بيان جمله آن از كه پرداخته خود اجرايي
موضوعي اين و است بوده شمال جنگلهاي از بهره‌برداران
اطلاع جهت لذا.دارد پنهان انظار از بخواهد كه نيست
عرصه‌هاي از هكتار هم‌اكنون 964197 كه مي‌دارد عنوان
مديريت تحت جنگلداري طرحهاي قالب در كشور شمال جنگلي
ميزان آن از كه دارند قرار بهره‌برداري شركت تعداد 51
داراي جنگلي عرصه‌هاي سطح درصد معادل 43 هكتار 414088
سطح درصد معادل 3/15 هكتار دولتي ، 147792 مجري توسط 6 طرح
جنگل‌نشين ، تعاوني مجري توسط 19 طرح داراي جنگلي عرصه‌هاي
طرح داراي جنگلي عرصه‌هاي درصد معادل 7/41 هكتار 402317
داراي همه مجريان اين.مي‌شود اداره خصوصي مجري توسط 26
رسانه‌هاي در آنها مشخصات و نام ذكر كه بوده حقوقي شخصيت
امر در جامعه اقشار ساير مشاركت با ارتباطي جمعي ارتباط
.ندارد جنگلي منابع مديريت
كشور مراتع و جنگلها سازمان عمومي روابط
|
