تئاتر جشنواره نوزدهمين تهران در امروز
ميشود آغاز فجر
تهران دختران موسيقي هنرستان هنرجويان
ميكنند اجرا برنامه اتريش در
معماري نشان اعطاي دوره اولين برگزيدگان
شدند معرفي ايران
تلويزيوني برنامههاي و عمومي افكار
از دست استراليا تلويزيون راديو كاركنان
كشيدند كار
مرزها فراسوي در تلويزيون راديو
شدن جهاني عصر در شعر
كتاب معرفي
تئاتر جشنواره نوزدهمين تهران در امروز
ميشود آغاز فجر
در امروز از فجر تئاتر جشنواره نوزدهمين :هنري گروه
.مييابد گشايش تهران هنري و فرهنگي مراكز
و گفت پيشرو تئاتر ، هنر" شعار با امسال جشنواره اين
در و برگزارميشود "سال 2001 در تمدنها و فرهنگها گوي
بخشهاي در خارجي و ايراني نمايش از 150 بيش آن
انتفاضه ، بخش بينالملل ، مسابقه ، از خارج مسابقه ،
.ميشود اجرا دانشجويي و خياباني
به (ع) علي حضرت زندگي سال 1379 ، در تئاتر بر مرور
مسابقه ، از خارج نمايشهاي بررسي نقدو تعزيه ، روايت
جهان و ايران تئاتر موضوع با سخنراني و همايش برپايي
ديگر از خياباني نمايشهاي اجراي همراه به
.است فجر تئاتر جشنواره نوزدهمين برنامههاي
كار به برگزيدگان معرفي با بهمن ، جشنواره 14 اين
.ميدهد پايان خود
به "آنتيگونه" نمايش جشنواره اين روز نخستين در
در مسابقه از خارج بخش در "صابري پري" كارگرداني
.ميرود صحنه روي به وحدت تالار
"مكبث" ،(محامدي منيژه) "سووشون" نمايشهاي همچنين
محمدامير) "ماهيها خواب وقت" (پور فرهادمهندس)
محمد) "مشتي جان خاله سفرپرهياهوي" و (ياراحمدي
علاوه.ميشوند اجرا شهر تئاتر مجموعه در (ربانيپور
كارگرداني به "زن نقش" خياباني نمايشهاي براين ،
كارگرداني به "شهر آسمان آبيترين" و عربزاده محسن
و اصفهان شهرستانهاي از ترتيب به ملكي آرش
اجرا مردم عموم براي شهر تئاتر باز فضاي در كردستان
.ميشوند
سفري"و پسياني آتيلا كار "قجري قهوه" نمايش دو
سنگلج تالارهاي در شفيعي كمالالدين كار "آرش براي
.ميروند صحنه روي به مولوي تالار و
نام به جاري سال نامگذاري مناسبت به همچنين
امروز نيز شيرافكن تعزيه مجلس (ع)علي اميرالمومنين
.ميشود اجرا شهر تئاتر باز فضاي در
تهران دختران موسيقي هنرستان هنرجويان
ميكنند اجرا برنامه اتريش در
از گروه دو فشرده ، تمرينات ماهها از پس :هنري گروه
محمد استاد بهسرپرستي دختران موسيقي هنرستان نوازندگان
اتريش پولتن سنت شهر در امروز سعيدي مليحه و اسماعيلي
خواهند اجرا را ايراني اصيل موسيقي رديفهاي از قطعاتي
.كرد
اين بيان ضمن ما خبرنگار با گفتوگويي در اسماعيلي استاد
سازهاي و ضربي سازهاي بخش دو در گروه دو اين:گفت مطلب
را نفر نوزده جمعا و ميپردازند برنامه اجراي به سنتي
.ميشوند شامل
خبرنگاران ديدار پي در دعوت اين اسماعيلي ، گفته به
موسيقي هنرستان از "هاوس فستيوال" نماينده و اتريشي
.گرفت صورت گذشته ماه اسفند در دختران
شدند ، اتريش عازم گذشته پنجشنبه كه گروه دو اين در
و زنگ قاشقك ، زنگي ، دايره دف ، تمبك ، سازهاي نوازندگان
تار ، كمانچه ، قانون ، سازهاي و (ضربي سازهاي گروه) سنج
.داشتند حضور (سنتي سازهاي گروه) عود و سهتار تمبك ،
معماري نشان اعطاي دوره اولين برگزيدگان
شدند معرفي ايران
نشان اعطاي دوره اولين برگزيدگان :هنري گروه
خانه در مراسمي طي (پيرنيا استاد) ايران معماري
.شدند معرفي ايران هنرمندان
تقدير منظور به تهران دانشگاه معمار مهندسان كانون
و ابتكارات علمي ، آگاهيهاي حرفهاي ، سوابق از
را ايران معماري نشان بار نخستين براي خلاقيتها
.كرد اعطاء معماري دانش فرهيختگان و برگزيدگان به
محمد استاد بزرگداشت و ياد به ايران معماري نشان
ايران معماري نام صاحب روايتگر پيرنيا ، كريم
.است شده نامگذاري
نفر شده 27 ياد نشان اعطاي برگزاري دوره اولين در
تخصصي گروه چهار در انديشمندان و صاحبمنصبان از
اجرايي ، و علمي فرهنگي ، نهادهاي و موسسات شامل
كتاب) مترجمان و پژوهشگران سال ، برگزيده معماران
عكاس هنرمندان و چندرسانهاي موسسات و (سال معماري
.شدند معرفي
كشور ، فرهنگي ميراث سازمان نخست گروه در
تحقيقات و مطالعات مركز فرهنگي ، دفترپژوهشهاي
و ايرانگردي سازمان ايران ، معماري و شهرسازي
ماندان ، شهر ، بافت شارستان ، مشاور مهندسان جهانگرديو
.شد شامل را هشتاك اردام ،
سيدهادي شامل سال برگزيده معماران عنوان به دوم گروه
غلامحسين زينالدين ، شيخ حسين شريفي ، فرامرز ميرميران ،
.بودند ناصري حسين و كنت
(سال معماري كتاب) مترجمان و پژوهشگران سوم گروه
اسلامي ، معماري كتاب مترجم اعتصام ايرج:از عبارتند
به شهرسازي و معماري كتاب مولف زاده سلطان حسين
كتاب مولف كياني يوسف محمد فردوسي ، شاهنامه روايت
مترجم نيراحمدي حسن و ايران معماري هنر تاريخ
.مدرن معماري تاريخ كتاب
موسسه شامل رسانهاي چند موسسات چهارم گروه
مهرراز شركت و (يساولي) فرهنگسرا انتشارات ويستاآرا ،
بهمن اميدوار ، عطاءالله عكاس هنرمندان همچنين.بودند
بودند عدل كامران و جوادي رعنا كسرائيان ، نصرالله جلالي ،
وجوايز ايران معماري نشان لوح دريافت به موفق كه
.شدند ارزندهاي
تلويزيوني برنامههاي و عمومي افكار
تخصيص تكاپوي در اسلامي شوراي مجلس روزها اين ;اشاره
است ، ملي و دولتي نهادهاي و مراكز سازمانها ، به بودجه
از سيما و صدا بودجه كردن محدود قبيل از نكاتي طرح
نمايندگان نگاههاي در را هدف يك بيشتر مختلف تريبونهاي
تنها اينكه آن و ميكند دنبال مخالف و موافق مخاطبان و
تهاجم با مقابله به نميتوان فرهنگي كلان بودجههاي با
.پرداخت فرهنگي
دهها پخش شهروندان ، آبونمانبرق از ماليات دريافت
و داخلي شبكههاي از تلويزيوني آگهيهاي تومان ميليارد
تنها نه سيما و صدا براي بودجه تومان ميليارد تخصيص 170
رقمهاي بزرگي بلكه نميكند ، تقويت را ملي رسانه اين
رشد مانع تواند شود ، مي كيفيت موجب آنكه بجاي گاهي بودجه
شبكههاي محدوديت كه داده نشان تجربه.نيزبشود آن آتي
تلويزيوني شبكه از 8 بيش كيفي ، شبكه يا 3 به 2 تلويزيوني
الجزيره تلويزيون تجربه و بود خواهد تاثيرگذارتر داخلي
.است نگرش اين مويد قطر
برخي پخش و تهيه به نسبت تلويزيوني مخاطبان اغلب امروزه
مطرح را سازندهاي انتقادات تلويزيوني برنامههاي از
از ساده ميآيديكارزيابي پي در كه آنچه.ميكنند
بيان مخاطبان منظر از كه است تلويزيوني شبكههاي توليدات
.است شده
دقيق تحليل در اوقات بسياري كه است پديدهاي عمومي افكار
افراد رياضي كميت از بيش چيزي مردم عامه نميگنجد ، علمي
تعريف جمعي وجود يك منزله به را عامه چند هر.است
برخي در افراد كه دارد موجوديت خاطر آن به كه ميكنند
.هستند سهيم زندگي شيوههاي و رسوم و سنتها آداب ، تجارب ،
نيست ، نظري لحاظ ز ا توجه جالب موضوع يك تنها عمومي افكار
بسياري در بدبختانه كه واقعي بسيار و مرسوم است تركيبي
.ميشود بياعتنايي آن به كلي طور به كشورها
به روشن طور به "صدا چندين جهان ، يك" كتاب در "برايد مك"
اين طرح بيگمان و ميپردازد رسانهها و عمومي افكار نقش
ميتواند سيما و صدا بويژه رسانهاي مديران براي مسائل
تلويزيوني داخلي شبكههاي مخاطبان بيتوجهي برخي روشنگر
.باشد
آشنايي براي اغلب سيما و صدا مردمي ارتباطات اداره
مقبوليت و مشروعيت از تلويزيوني شبكههاي مديران
آنان اختيار در و تهيه هفته هر را بولتني برنامهها ،
جمعي ، ارتباطات كارشناسي منظر از كه ميدهد قرار
سنجي افكار امااين است ، تعمقي قابل و كارپسنديده
شبكههاي مديران اقبال مورد ازآنكه بيش رسانهاي مكتوب
از انتقاد و محدوديت براي گيرد ، عاملي قرار تلويزيوني
حال اين با.نيزميشود تلويزيون تهيه دست در برنامههاي
مخاطب تودههاي افكار روشن گونهاي به "آشنا پيام" بولتن
كه آنچه اما ميگذارد ، نمايش به را داخلي تلويزيونهاي
و عمومي افكار به نكردن توجه است مهم ميان اين در
.است تلويزيوني رفتارهايبرنامهسازان تصحيح عدم
كه ميدهد نشان داخلي بولتن اين از شماره يك ارزيابي
برنامهها روشن و مثبت نكات به آنكه از قبل مخاطبان
برنامهها اجراي شيوه و ساختار مورد در اغلب بپردازند ،
مردمي ارتباطات اداره به را پيامهايي منفي ديد از
را مخاطبان شخصي نگاه موارد بيشتر در كه ميدهند انعكاس
مورد را برنامه كارشناسي منظر از كمتر و ميكند مطرح
پيامها اين از برخي به مثال طور به.ميدهد قرار مداقه
تلويزيوني متنوع برنامههاي به نسبت "منفي نگرش" حاوي كه
:ميپردازيم است ،
كسل بيمحتواو بسيار گلچين برنامه *
و ميزگرد جز ديدني و جالب برنامههاي و است كننده
(تهران -ديپلم -ساله خانم 20).نميشود پخش آن در سخنراني
"ايران بخير صبح" برنامه پخش از سالها كه وجودي با *
پخش آن در زيبايي و جالب برنامههاي متاسفانه ميگذرد ،
(تهران -دانشجو -ساله آقاي 23).نميشود
بيتفاوت اذان پخش به نسبت سيما سوم شبكه مسئولان *
آقاي).ميدهند اختصاص آن پخش به را كمي مدت چون هستند ،
(شهركرد -ليسانس -ساله 35
تهيه و است لوس و بيمحتوا بسيار "تاجمعه" برنامه *
وقت ، تنها برنامهاي چنين تهيه با برنامه اين كننده
-ديپلم -ساله آقاي 26).ميكند تلف بيجهت را بينندگان
(تبريز
به عمدتا كليشهاي نگاه يك با تلويزيوني بينندگان اغلب
طرح آنكه وبدون ميپردازند خود سويه يك انتقادات طرح
صرفا باشند ، داشته برنامه بهبود براي خاصي پيشنهاد يا
نگاههاي عليرغم.ميكنند منعكس را خود سليقهاي نگاههاي
در مكتوب صورت به پيامها اين تمامي مخاطبان سويه يك
داده قرار تلويزيوني برنامهسازان و كنندگان تهيه اختيار
.ميشود
خود انتقادات در تلويزيوني شبكههاي مديران كه اين با
مخاطبان انتقادات به گاهي توليدي برنامههاي به نسبت
مخاطبان نگاههاي اصلاح به حال عين در اما ميكنند ، بسنده
خود شبكههاي برنامههاي پخش يا و برنامهسازي طول در
يك عنوان به بيشتر عمومي افكار وفشار پردازند نمي
تغيير يا فشار براي شبكهها مديران خدمت در كاتاليزور
.ميگيرد قرار استفاده مورد برنامهسازان رفتار
مجريان اجراي نحوه به نسبت مخاطبان كه آن عليرغم
مطرح را انتقاداتي برنامهها توليد شيوه يا و برنامهها
از برخي اصلاح و حذف به نسبت ديگر سوي از ولي ميكنند ،
كه چرا هستند معترض نيز خارجي و داخلي توليدي فيلمهاي
نيز آنان توقعات به نسبت رسانه مديران انتظاردارند
.باشند داشته توجهي
مشروعيت مخاطبانميتواند انتظارات توجهيبه بي
هيچ بر سازد ، خدشه دچار را تلويزيوني شبكههاي رسانهاي
كه نيست پوشيده نكته اين جمعي ارتباط كارشناسان از يك
دلار تزريق 150ميليون با صرفا الجزيره تلويزيوني شبكه
اطلاعرساني رسانههاي با سال ظرف 3 باشددر توانسته
به باشد ، داشته تنگاتنگ رقابت چنين اين خاورميانه
تلويزيوني شبكههاي از را سبقت گوي اينك هم كه گونهاي
.است ربوده خاورميانه وبرق پرزرق
مطلوبيت عدم اين از بخشي شايد مخاطبان پرانتقاد نگاههاي
:دهد مي نشان را
ديدني و جذاب سينمايي هاي فيلم پنجشنبه شبهاي لطفا *
(اصفهان -ديپلم -ساله خانم 24).كنيد پخش بيشتر
فيلم كردن سانسور دليل بگوئيد سيما يك شبكه مسئولان به *
-ديپلم -ساله آقاي 29).دهند توضيح را "شوخي" سينمايي
(تهران
است ، ابتدايي و ضعيف بسيار خانواده برنامه آرايي صحنه *
-ساله خانم 35).دهيد تغيير را صحنهآراييآن لطفا
(تهران -ديپلم
آيا دارند زنندهاي و جلف رفتار و حركات... آقاي *
.كنند بازي جلف ملي رسانه يك طريق از ايشان كه است درست
(تهران -ليسانس -ساله خانم 34)
گروه از كه مبعث عيد "تهران بخير شب" دربرنامه چرا *
موسيقي آلات دادن نشان از بوديد كرده دعوت كردي موسيقي
(تهران -ديپلم -ساله خانم 19)كرديد؟ خودداري آنها
مفهوم قالب در مخاطبان متنوع نگاههاي به بايد حال هر به
رسانههاي گسترش با وگرنه داد متقن پاسخ عمومي افكار
بلكه روند ، مي دست مخاطباناز تنها نه ديداري و شنيداري
خدشه دچار هم ملي فرهنگهاي خرده و فرهنگ ناخواسته
است مبهم نكته اين هنوز تلويزيوني مخاطب يك براي.ميشود
و آلات ميتواند مذهبي و ملي مراسم اعيادو در چطور كه
تلويزيون در اما كند ، مشاهده خود چشم رابا موسيقي ادوات
تحول و تغيير با كه اين يا و ميشود نهي هم آن سايه حتي
جايگزين آنان سليقههاي ناخواسته درسيما مديريتها برخي
.ميشود پخش نانوشته ضوابط
پخش ، زمينه در بايد شود تقويت ملي رسانه است قرار اگر
قوانين به استناد با تلويزيوني برنامههاي نمايش و توليد
اسلام شرع كه را آنچه و شود بازنگري مذهبي مليو عرفي ،
رسانه اين از است نكرده نهي اسلامي جمهوري مصرح قوانين و
.شود ارائه خيلمخاطبان به
و ماهوارهها هيچگاه كه چرا باشد ، فردادير شايد
نخواهند محترم را حريمها اينترنت چون امكاناترسانهاي
.شمرد
اميري محمد
از دست استراليا تلويزيون راديو كاركنان
كشيدند كار
تلويزيون راديو سازمان كاركنان از نفر هزار چهار
سازمان ، اين بودجه كاهش كه آن بيم از گذشته استرالياماه
كشيدند كار از دست ببرد ، ازميان را آن تماميت و استقلال
راديوتلويزيوني برنامههاي پخش توقف به امر اين و
.انجاميد
كاهش براي اقدامها رشته يك دنبال به كه اعتصاب اين
پخش قطع شامل گرفت ، صورت بيشتر كاهش تهديدبه و كاركنان
برنامههاي تعويقافتادن به يا لغو و خبري مجموعههاي
.است بوده ساعت مدت 24 به ديگر
برجستهترين از شماري است حاكي سيدني از رسيده گزارش يك
اين دنبال به تلويزيوني و راديويي ستارههايدرخشان
مبارزه از خواستند آنان از شدندو متوسل مردم به اعتصاب
.كنند پشتيباني آنان
با ديدار دنبال به "دوستان" سازمان رئيس فاكتور ، جون
اينك:گفت ملبورن در سازمان اين هواداران از حدود 400تن
يك بدانند سياستمداران شويم كهمطمئن است ما همه عهده به
.است انتخاباتي مساله
تماشاچيان و شنوندگان از بزرگي بخش و كاركنان
وزير نخست هاوارد ، جان كه بيمدارند آن برنامههاي
اين كاركنان وشمار بودجه كاهش با باشد مصمم استراليا ،
.ببرد ميان از را آن سازمان ،
دست در را استراليا كار محافظه دولت رهبري كه هاوارد
خاطر به را تلويزيوني راديو سازمان طورمستمر به دارد ،
قرار انتقاد مورد سياسيميخواند ، پوشش در تحريف آنچه
.ميدهد
مرزها فراسوي در تلويزيون راديو
در خصوصي شبكه دو فعاليت خواستارتوقف تاجيكستان تلويزيون
شد كشور اين
و راديو خصوصي شبكه دو فعاليت تاجيكستان دولتي تلويزيون
خواستار و خواند كشور اين قوانين رابرخلاف تلويزيوني
.شد آنها فعاليت شدن تعطيل
در مستقر روسيه لشكر 201 به وابسته"201 تلويزيوني شبكه
ملل سازمان دفتر وابستهبه "ت1010.ان" راديو و كشور اين
براساس.ميكنند فعاليت قانوني مجوز بدون تاجيكستان در
تنها تلويزيونتاجيكستان ، و راديو تشكيل قانون بند 11
مجازبه دولتي ، دستگاههاي به وابسته تلويزيوني شبكههاي
.ميباشند فعاليت
به را شده ياد شبكههاي گزارش دراين تاجيكستان تلويزيون
بهدنبال آنان:افزود و كرد متهم فضايي درارتباطات اخلال
اين.ميباشند تاجيكان ميان خوددر ايدئولوژي كردن پياده
شبكهها اين:نمود اضافه خود گزارش ادامه در همچنين منبع
اخلاق ، بردن بين از درصدد خود فيلمهاي و پخشبرنامهها با
و بيبند و فحشا ترويج نيز تاجيكو مردم رسوم و آداب
دو برنامههاي حال ، همين در.ميباشند آنان ميان باري
توسط نيز روسيه "آر.تي.آر" و "تي.آر.او" تلويزيوني شبكه
پخش كشور اين در روزي شبانه بهصورت تاجيكستان تلويزيون
.ميشود
برنامهها تنوع علت به شده ياد تلويزيوني شبكههاي
تاجيكان ميان زيادي بينندگان سريعاخبار ، پخش همچنين
.دارند اينكشور پايتخت دوشنبه شهر ساكنان بويژه
شد ممنوع تركيه در محلي راديوي سه فعاليت
تركيه تلويزيون و راديو بر نظارت عالي شوراي
ماه پنج مدت به را استانبول شهر در "اوزگور راديو"فعاليت
.كرد اعلام ممنوع
راديوي تعطيلي علت راديكال روزنامه جمعه شماره نوشته به
بخش جمهوري رئيس "دنكتاش رئوف" از راديو انتقاداين مذكور
سوءاستفادههاي به مربوط ادعاهاي پخش قبرسو تركنشين
.شدهاست ذكر خانوادهاش افراد و وي ملي
كه را واكسپرس "اوزل" راديو فعاليتهاي همچنين شورا اين
(ك.ك.پ)تركيه كرد كارگران حزب از حمايت در ميشود گفته
تعطيل ماه يك و چهار ترتيب به ميكردند ، پخش برنامه
راديو شبكه و 336 هزار يك هماكنون تركيه در.كرد اعلام
هزار يك تعداد اين از كه دارد خصوصيفعاليت تلويزيوني و
اجازه.است كانالتلويزيوني و 280 راديويي كانال و 56
تركيه سطح در تلويزيوني و راديو برنامههاي پخش و تاسيس
.است تلويزيون و راديو بر نظارت عالي شوراي درانحصار
تخصيص با است مستقل و غيردولتي سازمان يك كه سازمان اين
تلويزيونهاي و راديو برنامههاي و فعاليت فركانس ، بر
.ميكند نظارت محلي
ترجيح فراغت اوقات در را تلويزيون تماشاي چين مردم
ميدهند
چين اصلي شهر در 10 تازگي به كه نظرسنجي يك اساس بر
در كه ميدهند ترجيح كشور اين اغلبمردم گرفت ، صورت
.كنند تماشا تلويزيون فراغت ، اوقات
در هنگكنگ چاپ "پست مورنينگ چاينا ساوت" روزنامه
و فراغت اوقات درباره سنجي نظر:نوشت اينزمينه
در (افق)"هورايزن" مركزتحقيقات توسط تفريحي فعاليتهاي
و نينگبو و ووهان ، چنگدو شانگهاي ، پكن ، جمله از شهر ده
در.است شده انجام تن ميان 5584 در و روستايي ناحيه هفت
گفتند پرسششوندگان از درصد كلي 2/60 طور به نظرسنجي اين
ميكنند تلويزيون تماشاي صرف را خود آزاد وقت بيشتر كه
"جونگ ماه" مانند ديگر بازيهاي تفريحاتو كه حالي در
ميان ياشطرنج و (دومينو شبيه چيني نفره چهار بازي نوعي)
.ندارد طرفداري چندان شهروندان
ميدهند ترجيح مردم كه ميدهد نشان همچنين نظرخواهي اين
خانه در را سينمايي فيلمهاي بهسينما ، رفتن جاي به
.ببينند
خريد به رفتن را تفريح ديگر درصد نظرسنجي 22 اين بنابر
براي كه ميدهند ترجيح آنان بيشتر وصف بااين ميدانند
تنها نيز ديگر برخي و فروشگاهبروند به ضروري وسايل خريد
.ميبرند لذت فروشگاه در لوكس اجناس ديدن از
شدن جهاني عصر در شعر
قابل حوزههايي چه در و اندازه چه تا شدن جهاني :اشاره
فرايندي انديشمندان چشم از است تحققپذير اگر و است تحقق
در كه است پرسشهايي اينها بدفرجام؟ يا است انجام خوش
پاسخ بدان تا كردهاند تلاش بسياري -حداقل-اخير سده
كه السفير از داريم مطلبي شعر شدن جهاني عرصه در گويند ،
.دارد موضوع اين به نو نگاهي
به پاسخ آمد؟ خواهد شعر سر بر چه شدن جهاني روزگار در
پرتو در چهكه آن جز:بود خواهد زير شكل به ناگزير
چيز ميداد ، رخ ادب و فرهنگ براي توفاني اجتماعي شرايط
جريان با يا شرايط اين در اديبان.نميدهد رخ جديدي
جهت در يا ميدادند وفق شرايط با را خود و ميشدند همراه
جهاني جز چيزي شدن جهاني آغاز گرچه.ميكوشيدند مقاومت
تباين كه برسد جايي به شرايط اگر اما نيست بازارها شدن
به برود ميان از شدن جهاني اثر بر تمدنها ميان فرهنگي
"جهاني شعر" و شود همراه قافله با اديب كه نيست آن معناي
براي كه رادارد توان اين نويسنده برعكس ، بلكه.بنويسد
مخالفان جريان به و دهد نشان گذشتگي خود از سنتها حفظ
نفيمنطق و پايداري جريان به يا گرفتگان كناره يا
.بپيوندد موجود واقعيت
شعر به نهايت در اروپا يكسانسازي براي ناپلئون تلاش
تحكيم را محلي فرهنگ رمانتيسم بلكه نشد منجر اروپايي
كه ديد خواهد بنگرد دوران اين به ژرفش با كسي اگر.بخشيد
و ملي ويژگيهاي بر كه داشت وجود جرياني هنگام آن در
سالها از جريان اين.ميفشرد پاي (دهر هر همانند) محلي
جرياني با متضاد جنبشي عنوان به و ناپلئون از جداي و قبل
در.بود اروپايي فرهنگ خواستار هجدهم سده در كه آمد پديد
مبالغه بسيار ادبيات ، بر اقتصاد و سياست تاثير ميزان
به نگوييم اگر -ميداشت وجود چيزي چنين اگر و ميشود
.ميگيرد صورت پيچيده شكل به -ديالكتيكي واكنشهاي صورت
برابر در واكنشي عنوان به آغاز در كلي طور به فرهنگ
تاثير در شده ، نوشته آن با همزمان يا قبل كه ديگري فرهنگ
شدن جهاني كه كنيم فرض جدا اگر و.ميگيرد قرار تاثر و
به شود ، منجر دور فرهنگهاي با تبادل افزايش به بازارها
در مثال عنوان به كه چه آن جز جديدي وضع با هيچوجه
.بود نخواهيم مواجه داشت ، وجود آلمان در گوته روزگار
نمادهاي عنوان به -روميان و يونانيان از تقليد براي
ترجمه با همچنين.گرفت صورت ساله هزاران جهشي -كلاسيك
مرزهاي آنها ، از برداشت و عربي و فارسي و هندي ادبيات
به -شدن جهاني بدون اينها همه.شد نورديده هم در فرهنگي
به وقتي ميكند شرم انسانگرفت انجام -آن جديد معناي
از يعني دور ، زمانهاي از اروپا چگونه كه ميآورد ياد
به آنان بركت به و عرب دانشمندان توسط ميانه ، سدههاي
.شد آشنا آنها با و يافت دسترسي يونان فلسفي معارف
اين گرچه است بوده جهاني هماره فرهنگ كه گفت بتوان شايد
ميتوانست انسان كه بوده جهاني معارف مقياس در فقط امر
كه آن از قبل) كنوني زمان در.كند پيدا دسترسي آنها به
اكتاويوپاز همچون شاعراني (شود صحبتي شدن جهاني درباره
و ادبيات از تاثر شده ، برنامهريزي شكلي به مكزيكي شاعر
با را آنها تا كوشيدند و كردند آغاز را ديگر فرهنگهاي
"جهاني شعر" را پاز شعر ميتوان.بياميزند محلي فرهنگ
درك بيگمان دارد؟ معنايي چه اصطلاح اين اما.ناميد
كه چهارچوبي زيرا دارد ناگوار پيامدهاي مفهوم اين نادرست
جز چيزي خود ذات در ميكنند ، سرريز آن در فرهنگها ديگر
فرهنگي سنت همانا كه خود ذات از نميتواند كه نيست فرديت
.شود جدا است ايبري -اروپايي
دنبال (بيگانگان) ديگران خودباختگي توسط امروزه سنت اين
ديگران انتحال با كه است استعماري الگوي يك اين.ميشود
باقي استعماري الگوي يك و ميشود تكميل (بيگانگان)
در خلش ايجاد و استعمار نفي از ناشي اگر حتي ميماند ،
گرامي را بيگانگان ميخواهند كه باشد استعمارگران وجدان
استعمارگران همين توسط پيش چندي تا كه بيگانگاني.بدارند
و كنش اغلب امروزه الگو ، اين براساس.ميشدند استثمار
ميدهد ، رخ اروپا در غربي فرهنگهاي با كه واكنشهايي
در اروپا در (بيگانگان اين از) برخي.است شده مندرس
او از چيزي شدگي مسخ از پس تا هستند "وحشي شريف" جستجوي
دستكم ، يا وجدان عذاب بازتاب جز چيزي امر اينبياموزند
.نيست خاص فرهنگي از ناخشنودي
ميكند؟ عرضه را جديدي چيز چه عرصه اين در شدن جهاني
استعماري الگوي يك ميتواند "شدن جهاني" كه است بديهي
و ملتها ميان در را آن و دهد ارائه را اروپايي غربي
و ملتها اين تا دهد گسترش جهان سراسر فرهنگهاي
ديگر و خود محلي فرهنگ به استعماري ديدگاهي با فرهنگها
مثال عنوان به:هست شواهدي امر اين بر.بنگرند فرهنگها
.مينگرند خود فرهنگ به غربي نگاه از شرقي شاعران از برخي
خاص ، چيزهاي رفتن ميان از درباره نقدآميز حسرت حتي
سرنوشتي اين كه است طبيعي و باشد غربي حسرتي ميتواند
اين در باشد داشته وجود حسرتي چنين اگر اما.نباشد محتوم
و ميآيد پديد غربي شعر تمرين جهت در مهمي همخواني حالت ،
مسئوليت كه انديشهاي) خود از نفرت قدري زمينه اين در
(ميگذارد ديگري دوش بر را آن به توهين يا فرهنگ ويراني
تاكنون پيش قرن سه از و آن براساس اروپا تا ميشود باعث
.آورد پديد را فرآوردههايش
جهان كردن غربي
اصطلاحي ما روزگار در شدن جهاني كه باورند اين بر برخي
شدن جهاني.است گيتي تدريجي شدن غربي دومش ، معناي كه است
به گوناگون كشورهاي و فرهنگها فرهنگي عناصر ورود براساس
مناطق همه از) تا نميشود انجام مشترك جهاني فرهنگ يك
باز بلكه.شوند آميخته (خيالي مركزي نقطه يك در زمين كره
همه تقريبا توسط كالايي سرمايهداري الگوي توليد
در تا است ، مشترك بازار در آن ارائه و جهان كشورهاي
ساير يا داد دست از را خود امتياز غرب كه شود گفته نهايت
شك كه بپذيرند را امتيازي تا كرد مجبور را جهان كشورهاي
بازار به را كساني خود غرب ، .برميانگيزد را عميقي
براي امر اين.بپردازند شديد رقابت به او با كه كشانده
تا غرب بگوييم بهتر يا است مرگآور و تهديدكننده غرب
.است شده پيروز مرگ سرحد
بردهاند ارث به را[شدن جهاني]سم اين ديگر كشورهاي
به شدن جهاني.است كرده فرهنگهايشان نابودي به آغاز كه
آغاز معناي به بلندمدت و كوتاهمدت در و مفهوم اين
همه در غربي عصبي اختلالات و ذهني احساسات گسترش
در آشكار طور به را نشانهها اين امروزه ما.فرهنگهاست
-عرب جهان از مثالي عنوان به -مصري فيلمهاي و فرهنگ
گسترشي ;بخندد گسترش اين به نبايد غرب طبعاميبينيم
.است آن ويژگيهاي از خود در نفرت و تمسخر و افسردگي كه
كينه مانع تواند نمي امر اين با كه بداند بايد غرب اما
را خود غرب ، آن از بدتر و شود خود به نسبت كشورها ديگر
.ديد خواهد ها كينه اين آينه در روشني به
در. نمود تصور را شده جهاني فرهنگ يك توان مي بدينسان
عنوان به را حق صاحب خود از نفرت غرب ، ، فرهنگ اين
درست يعني كند ، مي صادر جهان مناطق همه به شعري انگيزه
انجام زندگياش هاي شيوه و اقتصاد مورد در كه همانگونه
عربي ، بزرگ شهرهاي مسكوني آپارتمانهاي دردهد مي
دو ) مياني طبقه به وابسته عرب دانشگاهي هاي خانواده
خواهند عصبي اختلالات بازتوليد به (كارمند زن يك و كودك
دهها آلماني فرهنگ مثال عنوان به كه اختلالاتي.پرداخت
است ، لازم كه اين ياميكند تغذيه آن از است سال
بيابانگردان چادرهاي در شاعرانه شكلي به عرب نوين ادبيات
كه كنيم فرض جدا اگر) يابد ادامه ديگر صورتي به و صحرا
از نمادي به بيابان مرجحا (ميكند را كار اين ادبيات
.است خاص چيزهاي نبود بيانگر كه ميشود تبديل سياهي
كه (باشد تخيلآميز مسالهاي اين اگر حتي) كنيم فرض اما
بار دين و نيست زيانآور و مدرنيستي دستاوردي شدن ، جهاني
اجتماعي رهايي عرصه در را خود روشنگرانه نقش ديگر
همه هماهنگ ، جهاني در پيشرفت از ناشي شادي و بازيابد
شادي ، اين كه ميشود مطرح پرسش اين اينجا درشود جاگير
و شكل آيا ميشود؟ پرداخته و ساخته چگونه ادبي ، نظر از
فرهنگ ميان ممكن تناقض تا شوند جهاني بايد نيز زبان
شود؟ جبران محلي سالمند و متراكم فرهنگ و جهاني آينده
برروي آسان ترجمه درخور و فهم قابل "جهاني شعر" بايد آيا
آيد؟ پديد زمين كره
سطح در مگر گنجاند تصور در نميتوان را "جهاني شعر" چنين
گيتي بازارهاي همه در اكنون هم كه تلويزيوني سريالهاي
اصطلاح درحد جهاني ادبيات واصطلاح است روبهرو موفقيت با
!نه امايافت خواهد تنزل جهاني بابازارهاي همراهي
معناي كوتاه ، مدتي طي دستكم ملتها زبان يعني شعر ماده
خود فرهنگهاي چهارچوب در را خود تاريخي پخته و ويژه
دشوار جهاني تمدن بوته در آن امتزاج كه كرد خواهد پيدا
چه -زباني نشانههاي بتواند است محال ترجمه.بود خواهد
زبانها تاريخي گسترده پژواك يا -غيرعمدي چه و باشد عمدي
-نخواهد چه و بخواهد چه نويسنده -اينها.گرداند طبيعي را
.كرد خواهند منتقل مدرنيسم به را گذشته چيزهاي همه
چيزي -طبعا -زبانها.است ناممكن زبانها شدن جهاني
ناممكن آنها ترجمه وگرنه) ميگيرند بر در را شمول جهان
بدون انسان بودن جهاني همان شمولي ، جهان اين اما (ميشد
آنچه.بازارهاست شدن جهاني از پيش و فرهنگها به توجه
يا ميكند را آرزويش يا دارد هراس آن از انسان كه را
در كه است چيز يك است ، متنفر آن از يا ميدارد دوست
معنا ، اين به.دارد مختلف نامهاي گوناگون فرهنگهاي
و اندوه برهمان نقابي جز نيست چيزي ملتها همه شعرهاي
كه)جهانگرايي اين.خدا همان براي شوق و شور و شادي همان
همه در (باشد جهان اين در انسان گمگشتگي همان شايد
شده پرداخته و ساخته ملتها همه نزد شعر توسط و دورانها
هاينه و گوته و مولوي و حافظ بيشتر را شعر اين.است
.نوشتهاند
السفير:منبع
بنيطرف عزيزي يوسف:ترجمه
كتاب معرفي
آذربايجان فرهنگ و زبان تاريخ ، مطالعاتيدرباره
بنياد معاصر تاريخ مطالعات موسسه /منصوري فيروز:نوشته
جلد صفحه ، 840/اول ، 79 چاپ /جانبازان و مستضعفان
.تومان 4250/نسخه 1200/گالينگور
به عالميان پروردگار كه سرزمينهايي قديم ، زمانهاي از
مردماني فرموده ، عطا فراوان نعمتهاي و طبيعتفياض آنها
آز هدف همواره ميزيستند ، آن در آبادگر و مرفه و ثروتمند
نزديك و دور دولتهاي و مهاجم اقوام وتاز تاخت مورد و
.ميگرفتند قرار
موقعيت و امنيت حفظ براي مرزداران تعيين و مرزها ايجاد
عهده به و مرسوم سزمينها اين در نيز نظر مورد محدوده
آن خود رزمي توان با كه است ميشده واگذار فرمانروايان
نيز آذربايجان سرزمين.كنند حفظ را نعمتها مرزوبومو
كتاب اين در.است داشته را موقعيت اين پيش سال هزاران از
.است گرفته قرار بررسي و نقد مورد آذربايجان تاريخ
مربوط اول فصل.است شده تنظيم فصل سه و چهل در كتاب اين
با آذربايجان فرمانروايان ساله صد سياسي مناسبات به
به دوم فصل.است تبريز به سلجوقيان ورود تا ارمنستان
"تركي لهجههاي و زبان و تاريخ در سيري" كتاب بررسي
.ميپردازد
عثماني و ايران جنگهاي و اردبيل خانقاه نظامي تشكيلات
اين چهارم و سوم فصلهاي عناوين آذربايجان ، و قفقاز در
.است كتاب
همه تهاجم آغاز و طهماسب شاه مرگ همچنين مجموعه اين در
قرارداد شرايطي چه در عثمانيان ايران ، به عثمانيان جانبه
وحشتناك فاجعه كردند ، تحميل ايران به را ق_ه صلح 997
و سياسي اوضاع تبريز ، شهر غارت و تبريز قلعه در عام قتل
پاكسازي و هجري يازدهم قرن اول دهه در آناتولي اقتصادي
اجتماعي و سياسي تدابير بيگانگان ، وجود از آذربايجان
.است نهم تا پنجم فصل به مربوط مطالب نيز شاهعباس
به عثمانيان حمله و صفويه دولت زوال كتاب اين در
و آبادگر ايلات شقاقيها ، و شاهسونها" آذربايجان ،
و شاهسون ايلات چهارساله جنگهاي ،"آذربايجان فداكار
شاهسونها ، عمراني و اقتصادي خدمات عثمانيها ، با شقاقي
دوران در شاهسونها و شقاقيها نظامي و سياسي خدمات
بررسي پانزدهم تا دهم فصلهاي در قاجاريه آغاز و زنديه
.است شده
از آذربايجان ايلات قدرتنمايي كتاب اين عناوين ديگر از
شاهسونها اسكان حوزه گسترش قاجاريه ، ظهور تا صفويه سقوط
شهرهاي در روسها تهاجم به كوتاه نگاهي شقاقيها ، و
فارسي زبان قفقاز ، شهرهاي در روسها فرهنگي تهاجم قفقاز ،
نظريات و درآذربايجان فارسي و تركي محاوره آذربايجان ، در
در فارسي و تركي زبان درباره قاجار دوره جهانگردان
.است آذربايجان
براي هرات جنگ از بعد استعمارگران برنامههاي همچنين
و نويسندگان فارس ، و ترك جنجال سياسي مسائل آذربايجان ،
تجزيه بهانه چگونه تركي زبان ايران ، در انگليسي ماموران
ترك غوغاي و شاه مظفرالدين جلوس و شد عثماني خاك از عراق
بررسي مورد كتاب اين در كه است عناويني ديگر از فارس و
.است گرفته قرار
در آمريكايي ميسيونرهاي ايران ، در آمريكايي ميسيونرهاي
مخالفان ايران ، در ميسيونرها فعاليت دوم دوره آذربايجان ،
ترانزيتي و تجاري تحولات آمريكايي ، ميسيونرهاي رقباي و
رابطه مشروطهخواهان ، با ميسيونرها مبارزه آذربايجان ،
دده داستان قپوز ، آمريكا ، دولت با ميسيونرهايآمريكايي
و فرهنگي ديدگاههاي از آذربايجان تركي قورقود ، زبان
.است كتاب اين عناوين ديگر از سياسي
بنفش اورمياي افسانه
/اول1379 چاپ /يوشيج نشر /شاهيان اسماعيليورد:نوشته
.تومان 800/صفحه 132
عبارتي به و افسانه يك از الهام با بنفش اورمياي تراژدي
به توجه با اروميه شهر.است شده سروده محلي كهن اسطوره
خود جاي در هريك كه است مهمي نكات حاوي خود تاريخي سابقه
منظوم نمايشنامهاي كتاب.باشد مستقل نوشتهاي ميتواند
آميختگي نوعي نيازمند آن اجراي نويسنده گفته به كه است
.است موسيقي و بانور
|