تك خانوادههاي در فرزندان هدايت و تربيت
سرپرست
رويتر خبرنگاران اخراج خبر ارشاد وزارت
كرد تكذيب ايران از را گاردين و
شد منتشر درمان و دارو نشريه
كند دندان با را شوهرش بيني زني
تك خانوادههاي در فرزندان هدايت و تربيت
سرپرست
:اشاره
متاركه و همسر مرگ طلاق ، علت به سرپرست تك خانوادههاي
كه چرا است مشكل بسيار تنها ، والد كار.ميآيند وجود به
از بسياري در.برآيد بسياري توقعات برآوردن پس از بايد
همسر "فقدان غم" با هم واحد آن در بايد تنها والد موارد ،
بگيرد ، برعهده را جديدي مسئوليتهاي هم بيايد ، كنار خود
مراقبت به هم يابد ، تطابق خود شرايط و نقش تغيير با هم
با تطابق امر در آنها به هم و دهد ادامه فرزندان از
اين همه بر علاوه تنها ، والد.كند كمك خودشان تغييرات
.برخيزد مبارزه به نيز اجتماعي منفي تعصبات با بايد كارها
والدي ، تك خانواده كه است اين جامعه در رايج عقيده
نميتواند تنها والد و خورده شكست است خانوادهاي
پس آورد ، عمل به خود فرزندان از را كافي مراقبتهاي
.شد خواهند مسالهدار حتما خانوادهها اين در بچهها
مربوط مسائل و مشكلات بررسي ضمن ميآيد پي در كه مطلبي
مفيدي بسيار كاربردي راهنماي سرپرست ، تك خانوادههاي به
مشكلات همسر ، فقدان از پس مصايب با تا ميدهد ارائه را
تك خانواده در زندگي گوناگون پيچيدگيهاي و انتقال دوران
.كنند حل را خود بزرگ و كوچك مسائل و آمده كنار سرپرست
.ميخوانيم هم با
تغييرات با تطابق
قرار موقعيتي در پدر يا مادر سرپرست تك خانوادههاي در
از مراقبت و تربيت مسئوليت تنهايي به بايد كه ميگيرد
انتظارات ناگهان شرايط ، اين در.بگيرد برعهده را فرزندان
ميبايستي او;ميآيد وجود به او از جديدي و فراوان
قبلي نقش و كند ايفا را تربيتكننده و مراقبتكننده نقش
مهم مساله مييابد ، تغيير توجهي قابل بهطور ناگهان او
و برآمد تغييرات اين پس از ميتوان چگونه كه است اين
كرد؟ كمك جديد شرايط با تطابق در بچهها به ميتوان چگونه
را انتقال فرآيند كه است اين شايد پاسخ نخستين
قديم واقعيت از انتقال.كرد طي تدريج به ميبايستي
درك.بكشد طول سال چند است ممكن جديد ، واقعيت به خانواده
رويارويي براي را تنها والد ميتواند انتقال اين طبيعت
در را او و كرده آماده فرزندانش و خود مشكلات از بعضي با
معمولا تطابقات ، دسته اولين.كند صبور آنها برابر
نظر از بايد فرد چون ميآيد بهشمار آنها دردناكترين
داده دست از را آنها اكنون كه خود قديمي روابط از عاطفي ،
همسر مرگ طلاق ، توسط خانواده هسته شكستن.بردارد دست است
ميبايستي كه دردناكند وقايعي متاركه ، و عزيز والدي يا
.كرد توجه آنها به
نميتوان سرعت با و راحتي به عاطفي ، عميق و قوي روابط از
.دارد نياز زمان به عاطفي مناسبات شكستنبرداشت دست
مرگ با برابرتطابق در كه بگيريد نظر در را كودكاني
پذيرش جاي به است ممكن آنها.ميكنند مقاومت خود والد
سحرآميزي طور به والدشان كه باور اين با خود ، والد مرگ
آنها.كنند انكار را او فقدان تلخ واقعيت گشت ، بازخواهد
"انكار"به رنج ، و درد برابر در خود از محافظت براي
بلكه نيست كودك ناهنجاري نشانه انكار ، ميآورند پناه
اندازد بهتعويق زماني تا را رنج و درد پذيرش ميتواند
مرگ واقعيت با رويارويي براي عاطفي آمادگي از كودك كه
.ميشود برخوردار خود ولد
قبلي مفهوم به نيز مرگ پذيرش بعداز حتي است ممكن كودكان
كردن ، رها و پذيرش از پس سرانجام و "بچسبند" خانواده
كه آنچه تمام براي فعالانه و ميكنند "عزاداري" به شروع
فقدان زخم شرايط دراين.ميخورند غصه دادهاند ، دست از
.مييابد التيام عزاداري با
عزاداري ، و كردن رها پذيرش ، يعني گذشته ، از برداشتن دست
با آمدن كنار يعني گام ، دوميناست انتقال گام اولين
دوم مرحله در.دارد همپوشي اول مرحله با جديد ، شرايط
گذشته از متفاوت شرايطي با ميبايستي را زندگي انتقال ،
.پذيرفت
تخليه احساسات اين از را خود اندوه ، و غم بيان با كودكان
آنها براي دادنش دست از آنچه درباره تنها والد و ميكنند
كمك كودكان به و كرده صحبت آنان با است ، سختتر همه از
چيز همه از آنها براي چيزي چه كردن رها بفهمند تا كند مي
به اما قاطعيت با تنها والد دوم ، مرحله در.است مشكلتر
اين از.مياندازد جا بچهها براي را جديد واقعيت نرمي ،
برخورد كه است شرايطجديد از مواردي درباره گفتوگو پس ،
تنها والد.است مشكلتر همه از بچهها براي آنها با
.ميگويد سخن آنها با رويارويي نحوه و تغييرات اين درباره
جنبه بيشتر مطرحاند ، انتقال اول مرحله در كه مسايلي
قديمي مناسبات شكستن از ناشي رنج و درد با.دارند عاطفي
راهبردي جنبه ببيشتر دوم مرحله مسايل كنيم؟ برخورد چگونه
اهميت نظر از كه كنيم برقرار جديدي مناسبات چگونه.دارند
به مراحل اين از كدام هر كنند؟ برابري قبلي مناسبات با
مسايل با خود خاص سرعت با فردي هر و است مشكل خود نوبه
.ميشود رويارو خويش فردي
تازه واقعيتهاي پيشبيني
جهت دو در ميبايستي تنها ، والد به تبديل و تحول براي
ارزشمند ارتباطات كردن رها:يافت "تطبيق" و "تغيير"
هر.متفاوت و تازه آيندهاي با شدن روبهرو و گذشته
ميشود ، فقدان غم دچار گذشته ، از آمدن بيرون با انساني
احساس با بتواند ميبايستي آينده با رويارويي براي اما
.كند برخورد مدبرانه آينده ، وقايع به نسبت خود ترديد
سروكار والدين طلاق از ناشي تغييرات با كه بچههايي
-آشفتگي و فقدان دوره اين در بدانند ميخواهند دارند ،
ميتوانند چيزهايي چه بر -والدينشان با رابطه در بهخصوص
ثابتي روال و برنامه تنها والد اگر بنابراين ، .كنند اتكا
آن بر تكيه با بتوانند آنها تا كند مقرر بچهها براي را
داده انجام مفيدي كار كنند ، امنيت احساس روال و برنامه
روال ممكن فرصت اولين در تنها والد زمينه ، همين در.است
مقرر ديگر والد با كودكان ملاقات و ارتباط براي ثابتي
.كند
را اي"واقعبينانه" انتظارات تنها والد اگر بعدي ، گام در
بپروراند ، كودكان در خود سابق همسر و تازه موقعيت به نسبت
تغييراتي شود مجبور است ممكن تنها والد.بود خواهد مفيد
خود سابق همسر با ارتباط در نيز و تازه موقعيت در را
او كنترل حيطه امااز نيست ، او ميل با مطابق كه بپذيرد
برابر در غيرواقعبينانه انتظارات حفظ.است خارج
زندگي.است مضر كاري تغيير ، غيرقابل و منفي واقعيتهاي
برابر در مقاومت و طاقتفرساست خود خودي به تنها والد
.است غيرضروري هاي تنش از استقبال بهمعني تغييرات
متعددي عاطفي جراحات ميتوانند غيرواقعبينانه انتظارات
.آورند وارد تنها بروالد
خواستهها تعديل و بازسازي
به كه آنهايي بويژه والدهايتنها از بعضي مسير در
."آزادي" نام به دارد وجود تلهاي گرفتهاند ، طلاق تازگي
سرشار و خوشبختي از تهي ازدواجي از تازگي به كه والديني
از پس بگيرند تصميم است ممكن يافتهاند ، رهايي سختي از
.كنند جبران دادهاند ، دست از راكه چيزهايي تمام مجردشدن ،
اكنون و ميكردند محروميت احساس گذشته در آنها
متوجه را تازه خطري آنها كار اين.كنند تلافي ميخواهند
براي ناكاميها از بخشي ارضاي."افراط"كند ، مي آنها
نداشتنها ميتواند افراط تنها نميرسد ، نظر به آنهاكافي
را "چيز همه" آنها.كند جبران را گذشته هاي محروميت و
آنها رضايت باعث افراط تنها و ميخواهند "حالا همين"
.شد خواهد
رفت در انزوا ، سالهاي جبران براي است ممكن تنها والدهاي
براي است ممكن مثلا.كنند افرادافراط با خود آمد و
لازم حد از بيش خود ، افسردگي و تحركي بي سالهاي تلافي
غفلت سالها جبران براي بخواهند شايدكنند ورزش طبيعي و
تواناييهاي تا بپردازند بيپايان فعاليتهاي به خود از
نوعي فعاليتها اين تمام گرچهدهند افزايش را خود
كردن رها قيمت به كه دارد احتمال اما است ، "خود تاييد"
.شود تمام خانوادگي اساسي مسئوليتهاي از پارهاي
قبلي وضعيت به نسبت تنها ، والد از خانواده انتظارات
مسئوليتهاي به رسيدگي براي چراكه مييابد ، افزايش
اين بر علاوه.دارد حضور خانه در والد يك فقط خانوادگي ،
طور به خود شخصي تغييرات بر بخواهد تنها والد اگر تغيير ،
حدي از بيش فشار است ممكن كند ، سرمايهگذاري افراطي
.تنششود ودچار آورد وارد برخود
پيش به سرعت تمام با را آدمي تازه ، امكانات وسوسه وقتي
يك گفته به.است خودداري مستلزم رفتن آهسته ميراند ،
بايد بود ، افراطي خواستههايم طلاق از بعد":تنها والد
".بكاهم سرعتم از كه ميگرفتم ياد
سرعت ، حداكثر با كردن حركت جاي به بهتراست تنها ، والد
بعضي به دستيابي كه بداند و كند حركت سنجيده شتابي با
انسان كه بگيرد نظر در بايد اواست كافي اهداف ،
برآورده را خواستههايش همه نتواند اگر و جايزالخطاست
.نميآيد پيش اشكالي هيچ كند ،
فشار افزايش از جلوگيري و تنش مهار
حدي از بيش توقعات و خواستهها با هميشه تنها والد
واقعيتي حكم در او براي مسئله اين.ميشود روبهرو
از انجامشان كه كارهايي.درميآيد ثابت مشكلي و هميشگي
.دهد انجام بتواند كه است آن از بيش ميرود ، هميشه توقع او
فراتر حد ، از بيش توقعات اين به پاسخ در تنها والد اگر
تخليه را خود نيروي تمام است ممكن كند ، كار خود توان از
كاري نتواند تنش كمك بدون ديگر كه برسد جايي به و كرده
.دهد انجام
.باشد خطرناك و ارزشمند بسيار حال عين در ميتواند تنش
قادر را او و دهد نجات را انسان زندگي ميتواند سو يك از
آنها ازانجام عادي حالت در كه كند كارهايي انجام به
تهديد را او زندگي ميتواند ديگر سوي از و است ناتوان
به ناچاري روي از كه دهد قرار وضعيتي در را كردهوانسان
بتواند بايد تنها والد.كند عمل ديگران و خود ضرر
فرزندانش و خود از و كرده انتخاب را قبول قابل تنشهاي
.كند محافظت تنش منفي پيامدهاي برابر در
خود به دادن واهميت خود از نگهداري
انتظارات:ميشود تنها والد زندگي وارد طريق دو از تنش
والد ، اول مورد در.خود به نسبت وبيتوجهي حد از بيش
به مورددوم ، ودر ميكند مصرف انرژي افراطي طور به تنها
.نميكند كسب انرژي كافي اندازه
هيچ نيز انرژي بدون و ميشود تمام نشود تجديد اگر انرژي
والد براي انرژي ذخيره حفظ.داد انجام نميتوان كاري
.ميآيد در دائمي چالشي صورت به اندك اندك تنها
دو بگذاريد كرد؟ حفظ و ذخيره را خود انرژي ميتوان چگونه
فعاليتهايي نخست بگيريم نظر در را انرژي مصرف عمده روش
.ميشوند انجام بقا وحفظ خود از نگهداري جهت در كه
مكرري خواستههاي و نيازها كردن آورده بر يعني نگهداري
و حال با را خود روزانه زندگي قادرميسازد را انسان كه
يعني ، نگهداري واقع در.بگذراند كافي نرژي وا خوب هوايي
حفظ گوناگون فعاليتهاي شامل كار اين خود ، از مراقبت
به خوردن ، مرتب و خوب:مانند فعاليتهايي ;ميشود حيات
بهداشت ، حفظ درآوردن ، پول خوابيدن ، كافي اندازه
كارهاي خيلي و خانواده از مراقبت استراحت ، خانهداري ،
كه است زياد قدر آن اساسي فعاليتهاي اين تعداد.ديگر
از درصد حدود 90 بشماريم را آنها همه بخواهيم اگر
ازخود ، نگهداري.ميشوند شامل را فرد روزانه فعاليتهاي
انتظار اما ميشود ، انرژي از سنگيني هزينه صرف باعث
قائل بالايي اهميت انرژي تامين براي افراد كه ميرود
.نيست چنين همواره كه حالي در باشند
اجتماعي حمايت شبكه يك ايجاد
شمار به تنها والد انزوا ، دشمنان و خستگي
او مشكل باشند ، داشته وجود همزمان دو هر اگر و ميآيند
تنها والد خستگي ، خطر از كاستن براي.ميكنند وخيمتر را
خود از كه كند حاصل اطمينان و كند محدود را توقعات بايد
به خويش انزواي از كاستن براي او.كرد خواهد مراقبت
.دارد نياز اجتماعي حمايت
از مراقبت و تربيت در را خود تنهايي نبايد تنها والد
نبايد اودهد قرار فردي تنهايي براي بهانهاي كودكان
فردبزرگسالعادت بدون و تنها زندگي به قدر آن":بگويد
نابجا غرور ".ندارم خود دوستان به نيازي ديگر كه كردهام
كرده تلقي اخلاقي ارزش را تنهايي فرد ، كه ميشود باعث
".برميآيم كار همه پس از تنهايي به":وبگويد
خود براي كه است اين تنها والد يك وظايف اولين از يكي
اثر بر او خانواده اگر.كند ايجاد كافي اجتماعي حمايت
را سابقش همسر جانب ودوستانش باشد پاشيده هم از طلاق
آن اهميت امااز شده ، سختتر كارش بيشك باشند ، گرفته
"بجوشي" آدم تنها والد اگرشود نمي كاسته وجه هيچ به
گروه يا كمك گروه مذهبي ، گروه يك به پيوستن نباشد ،
به اما ميشود ، ترسناكي كار او براي اجتماعي فعاليتهاي
انتخاب را انزوا بيشتر چه هر تنها والد.ميارزد زحمتش
قرار افراطي وواكنشهاي تنش خطر رادر خود بيشتر كند ،
.ميدهد
انگيزه حفظ و پايداري استقامت ،
زندگي در روزمره واقعيتي به معمولا دائمي ، اقتصادي فشار
كه مييابند در زودي به آنها.تبديلميشود تنها مادران
بسيار اقتصادي مستمر فشار برابر در خانوادگيشان امنيت
.است آسيبپذير
دچار لحظه دريك بقا ستونهاي از يكي وقتي زنان ، اين براي
.ميگيرد قرار تهديد مورد زندگي ساختار تمام ميشود ، لرزش
آنها به فوريتها بروز هنگام به مادران اين شغل اگر
نكند ، مدارايي آنهاهيچگونه با و ندهد مرخصي اجازه
روز يك بچه پرستار است كافي.ميافتد خطر به آنها موقعيت
به و شود بيمار ويابچه كند نگهداري او كودك از نتواند
تغييرات گاهي.باشد داشته نياز خانه در خود مادر حضور
اگر.ميكند ايجاد مشكلاتي مادران اين زندگي در نيز مثبت
از كه كند سكونت خانهاي در و كند مكان نقل بخواهد مادر
مدرسه بايد دارد ، او براي بيشتري صرفه اقتصادي لحاظ
موقعيت اين در بايد هم بچهها كندو عوض نيز را بچهها
.كنند طي آغاز از را جديد مدرسه با تطابق روند
خود بچههاي آينده به نسبت كه مسئوليتي خاطر به مادر
دهد نشان بيشتري توجه نيز خود آينده ميتواندبه دارد ،
.اوست بهآينده وابسته زيادي حدود تا بچهها آينده چون
و مالي حمايت:كند حمايت را خود نظر دو از بايد مادر
رغم به و كند حفظ را خود نفس عزت و انگيزه اوبايدروحي
.دهد ادامه جلو سمت به را خود حركت روزمره مشكلات
فرزند تربيت كليدهاي:منبع
سرپرست تك خانوادههاي در
پيكهارت كارل دكتر:نوشته
طوسي رئيسي سارا:ترجمه
رويتر خبرنگاران اخراج خبر ارشاد وزارت
كرد تكذيب ايران از را گاردين و
خارجي رسانههاي و مطبوعات كل مدير :اجتماعي گروه
دفتر رئيس اخراج خبر اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت
تكذيب را تهران در گاردين خبرنگار و رويتر خبرگزاري
.كرد
عملكرد كه گفت حال عين در خوشوقت محمدحسين
مقررات و حرفهاي اخلاق با مغاير رويتر خبرگزاري
.است بوده ايران اسلامي جمهوري
پيتر به نامهاي در كه داشت اظهار وي ايرنا گزارش به
اين دفتر عملكرد به رويتر ، خبرگزاري عامل مدير جاب
.كردهام اعتراض تهران خبرگزاريدر
تهران در رويتر خبرگزاري دفتر مسئول لاينز جاناتان
روز است ، گاردين خبرنگار كه وي همسر جنيوعبدو و
.كردند ترك را تهران جمعه
اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت خارجي مطبوعات مديركل
تا آنان رواديد و نشدهاند اخراج ايران از آنان:گفت
.است داشته اعتبار اسفندماه پنجم و بيست
موازين از خارج عملكرد بهعلت كه كرد تصريح خوشوقت
داده ايران به سفر رواديد بهآنان ديگر حرفهاي ،
.شد نخواهد
عملكرد مصداقهاي از يكي را گنجي اكبر با مصاحبه وي
.كرد عنوان رويتر خبرگزاري نماينده نامناسب
سوم در تهران در رويتر خبرگزاري:داشت اظهار خوشوقت
در كه كرد منتشر گنجي اكبر با مصاحبهاي ماه بهمن
مصاحبه اين هاي پرسش بود شده عنوان مصاحبه اين
و است شده برده زندان داخل به رويتر رابط طريق از
.است داده پاسخ آنها به گنجي
كه عبدو جنيو خانم:كرد اضافه خارجي مطبوعات مديركل
آقاي خود همسر با مشترك بهصورت را مصاحبه اين
ماه بهمن هفتم در را آن و است داده انجام لاينز
كرده تصريح گزارش اين در رساند چاپ به گاردين در
قاچاق زندان داخل به مصاحبه اين پرسشهاي كه
.است شده
دفتر كه است معنا اين به مطلب اين كرد تصريح وي
مشغول قاچاق كار به خبري زمينه در تهران در رويتر
و اخلاقي موازين برخلاف رويتر عمل اين و است
اسلامي جمهوري مقررات ناقض و خبرنگاران حرفهاي
. است ايران
اشاره رويتر خبر به گنجي خانواده اعتراض به خوشوقت
براي نامهاي ارسال با گنجي خانواده:افزود و كرد
نحوه به نسبت شدت به خارجي مطبوعات كل اداره
اعلام و اعتراض گنجي پاسخهاي تحريف و خبر تنظيم
رويتر دفتر مسئول از شكايت براي را خود حق كه كردند
.دانند مي محفوظ گاردين خبرنگار و تهران در
در آنچه با گنجي نوشتههاي مقايسه:كرد تصريح وي
چند در كه ميدهد نشان چاپرسيده به گاردين و رويتر
به مطالب برخي و گرفته صورت تحريف مطلب جاي
.است شده اضافه گنجي مصاحبه
بايد رويتر شده تصريح نامه اين در كه گفت خوشوقت
و غيرمسئولانه رفتار چنين پيامدهاي پذيراي
.باشد خود غيرقابلپذيرش
اين ارسال از پس ساعت از 48 كمتر در:افزود وي
تهران ناگهاني بهطور او همسر و لاينز جاناتان نامه ،
.كردند ترك را
دفتر كه گفت خارجي رسانههاي و مطبوعات مديركل
مديريت با اكنون تهرانهم در رويتر
مشغول (خبرگزاري اين دوم نفر) همينگ جاناتان
.است فعاليت
شرط به تهران در رويتر فعاليت ادامه:افزود وي
قوانين رعايت و حرفهاي و اخلاقي موازين به توجه
.است بلامانع ايران
تهران در رويتر دفتر عملكرد به ما گفت خوشوقت
شدن تعطيل معني به اعتراض اين و كرديم اعتراض
.نيست رويتر فعاليت
سفر براي لاينز عملكرد علت به كه كرد تصريح خوشوقت
رويتر و نميشود صادر رواديد تهران به وي دوباره
.كند معرفي وي جاي به را ديگري فرد ميتواند
دفتر مسئوليت پيش سال سه از لاينز جاناتان
.است داشته برعهده تهران رادر رويتر خبرگزاري
تهران در خارجي رسانههاي نمايندگي اكنون 71 هم
سال 76 ماه خرداد از رقم اين كه كنند مي فعاليت
داشته رشد درصد حدود 65 آن از قبل سالهاي به نسبت
.است
اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت خارجي مطبوعات مديركل
در خارجي رسانههاي نمايندگي دفاتر كنار در كه گفت
سفر تهران به خبرنگار حدود 850 سالانه تهران
آمريكايي خبرنگاران اين از درصد حدود 70 كه كردهاند
.بودهاند اروپايي و
شد منتشر درمان و دارو نشريه
.شد منتشر "درمان و دارو" پژوهشي علمي ماهنامه
مدير و پخش دارو شركت امتيازي صاحب به كه نشريه اين در
به داريم:چون مطالبي شده منتشر آذرنوش مرتضي مسئولي
صنعت واقعيت ، تا شعار از پزشكان پارلمان ميرويم ، قهقرا
روايت ، چندين به سنتي طب برسيد ، دادش به است فشل داروسازي
فراكسيون و پزشكي نظام پزشكي ، جامعه عمل اتحاد سوي به
.است رسيده چاپ به پزشكان
كند دندان با را شوهرش بيني زني
شوهر و زن يك بين مشاجره وقوع پي در :اجتماعي گروه
يك در و عصبانيت شدت از زن دو ، آن ميان درگيري و
يكي.كند جا از را مرد بيني خود دندان با ناگهاني حركت
به زمينه اين در ديروز اميراعلم بيمارستان كاركنان از
شب ، شنبه مجروح مرد:گفت ايرنا گزارش گروه خبرنگار
بيمارستان اين به حادثه وقوع از بعد بلافاصله
حادثه:افزود شود ، ذكر نامش نخواست كه وي.شد منتقل
تحت بود ، دندانشده با بيني تروماي دچار كه ديده
براساس:ويگفت.گرفت قرار ترميمي جراحي عمل
دعواي علت ميرسد بهنظر شوهر ، و زن ميان گفتههاي
.است سرپولبوده بر آنها
|