هرمنوتيك دانش و قرآن تاويل
همبستگي و عمومي فرهنگ ، (ع) علي امام
اجتماعي
هرمنوتيك دانش و قرآن تاويل
را ، تاويل مفهوم تا است حاضركوشيده مقاله :جستارگشايي
به استناد با آن ، ظرافتهاي و وظرفيتها ابعاد همراه به
تاويل بحث واقع در.بازنمايد روشنگر تعاريف و متون برخي
در كلام علم و تفسير مسائل مهمترين از همواره الله ، كلام
عالمان از بسياري رو همين از و است بوده اسلام عالم
مورد را دقيقي مسائل و كرده اهتمام بحث اين به برجسته
باب متكلمان ، و تفسير علماي كنار در.دادهاند قرار توجه
متفاوت صور به اسلامي فرهنگ از ديگر بخش دو در بحث اين
استعاره به علاقهايشان و تصوف در يكي كه است شده گشوده
آيات در معنايي متفاوت لايههاي به ورسوخ پردازي
ديگري و است مشاهده قابل مختلف عبارات و اشعار و واحاديث
و الفاظ باب در دامن دراز بحثي كه فقه اصول علم در
در دقت عدم.نمودهاند مطرح مربوطه متون در را دلالات
روشهاي و مبادي و ظرائف به توجه فقدان آثاراخيرو
معاصران تا است شده سبب عارفان ، و علما فقهاو پيشنهادي
علومي صورت به را مباحث اين زايدالوصف اهميت نتوانند
جديد هرمنوتيك به توجه عوض ، در.دريابند كارگشا و روزآمد
ماخر اشلاير از غربي بزرگ متالهان و دانشمندان نظرات و
را معاصر دانشجويان و پژوهان دانش حساسيت گادامر ، تا
ساخته علاقهمند موضوع اين به نسبت را آنان و برانگيخته
با اما دارد ، ادبي و فلسفي وجه بيشتر علاقه ، اين.است
كاربرد ما ، كشور در كلامي و ديني مسائل اهميت به توجه
يافته تداوم روزافزوني نحو به ديني مباحثات در هرمنوتيك
افزوده موضوع اين به مربوط تاليفات و تراجم بر مرتبا و
ميتواند ديرپا سنت اين كه گفت ميتوان حتيميشود
آنكه شرط به باشد معاصر فرهنگ براي برتر آراي صدور مبناي
مباحث اين علمي بازنمود و كردن عصري قابليت و ظرفيت
قرآن مسئلهتاويل به اشاره با ذيل مطلب در.باشد موجود
نظريات نيز و تاويل باب در آراء برخي به اشارت و كريم
جز و شده بحث موضوع اين در هرمنوتيك ، عالمان از قليلي
ادغام يا حذف لذا و بود دقيق ارجاع فاقد كه مقاله منابع
براي را ظريف موضوع اين از كلي نمايي مجموع در گرديد ،
.نمايد روشن ميتواند خواننده
معارف گروه
ومتون پارسي ادبيات در كثرت ، و وفور به"تاويل " واژه
.ميخورد چشم به قرآن ، آسماني كتاب در خاصه اسلامي ،
ژرفانديشيوريشهيابي وادي اين چنددر انديشمنداني
واژه اين با يوناني ، زبان در هرمنوتيك اصطلاح.نمودهاند
و بسيارعام معني واقع ، در و است مقايسه قابل اسلامي
انجيل تفسير خاصه "علمتفسير" پيشتر هرمنوتيك ، مشهور
و متفكران ظهور با كه بود خدايان رازهاي و مقدس ومتون
و هايدگر و اشلايرماخروديلتاي مانند فرزانگاني
غناي آن مفهوم(متاخر اگزيستانسياليست فيلسوفان)گادامر
معني به هرمنوتيك اينپس از.كرد پيدا ويژهاي فلسفي
و ادراكات از انواعي در "فهم و درك تفسير ، عمل و نظريه"
و علمي سكولار ، مذهبي ، بافتهاي)متفاوت انساني دريافتهاي
.شد انگاشته (روزمره
خود زبان به:معناي به راhermeneuein واژه يونانيان
بيان دادن شرح و كردن فهم قابل و روشن كردن ، ترجمه
.دانستهاند
قرار هرمنوتيك مقابل در را واژهتاويل اسلامي ، مباحث در
ترجمه و وشرح فهم در تاويل به قائلين توسط كه دادهاند
.ميشود گرفته كار به وحياني دادههاي و قرآني آيات مبسوط
قرآني ، آيات از يكي قرائت در اختلاف اندك با البته
نوعي با دسته يك كه شدهاند دسته دو وحي ، پژوهندگان
به ديگر ، قرائت با ديگر ودسته شده تاويل به قائل قرائت ،
لذا.دادهاند فتوا آسماني كتاب در آن ممنوعيت و حرمت
كتاب قرائت در اختلافي اندك به احيانا معني اين در تفحص
از بعضي اصحاب ميشود ، مواجه منعي و باحرمت آسماني ،
الاالله يعلمتاويله ما و" كريمه آيه كه قاريان
كردهاند تمام وقف (الاالله) در را "فيالعلم والراسخون
الراسخون)دانستهاندو حكيم خداوند خاص را آيات تاويل و
و تاويل به ورود از گرفتهاند ، جمله آغاز را (العلم في
را مقوله اين در ورود و كرده خودداري نمط دراين تحقيق
كه قراء از عده آن اما دانستهاند محرم و ممنوع
ربط (الاالله) به عطف واو با را (فيالعلم الراسخون)
بحث اين حوزه در وارد راسخ ، دانشمندان عنوان دادهاند ، به
.شدهاند
امام روايتي ، از استشهاد با صافي تفسير در كاشاني فيض
در "فيالعلم الراسخون"عطف به قائلين جمله از را (ع)باقر
تاويل به معتقدين از را بزرگ آن و داشته بيان مزبور آيه
كه كرده نقل يسار ، ابن فضيل قول از وي.است كرده قلمداد
، قرآن همانا)پرسيد روايت اين معني از (ع)باقر حضرت از وي
بطن و ظهر از منظور (.دارد مطلعي و حدي و باطني و ظاهري
و آن تنزيل ظهر ، از مراد:امامفرمودند چيست؟ قرآن
شده واقع قرآن آيات مصاديق برخي كه است آن بطن ، از مقصود
قرآن آيات.است نپوشيده خود به عمل جامه هنوز برخي و
مصداقي باشد مناسب هرگاه گردشند در ماه و خورشيد همانند
خدا غير به فرموده تعالي حق.شد خواهد واقع آن مصاديق از
ما نيست ، قرآن تاويل به داناي ديگري علم ، در راسخان و
.آنيم تاويل به عالم و علم در راسخان
تاويلاز اصحاب موافق قرائتي باقر امام روايت اين طبق
مجاز برعالمان را تاويل صراحت به و دارد اختلاف مورد آيه
.است دانسته
و وحي حيطه در تاويل ، حرمت و اباحه در فوق اختلاف البته
از متون ، از شخصي استنباط و تاويل ورنه.است قرآني آيات
و ابراز شان و يافته ارتقاء انديشه و فعال ذهن مشخصههاي
عالم ، در آدمي شان والاترين كه است آدمي نهانجويي و اظهار
به ورود از پيش.اوست جويي نهان و عميق دريافت و كاوش
فيه ، درمانحن تا شود معني واژه اين است لازم موضوع ، اصل
.بدهد بايستهاي و درخور فايده
تاويل معني
اول و رجع":كرده معني "رجوع" را تاويل لسانالعرب
به را كلام معني ، تاويل اين لذابنابر و "رجعه الشيء
.است دادن رجوع و برگرداندن خود اول
بازگرداندن ، را تاويل معين ، فرهنگ در معين استاد مرحوم
باشد آن ظاهر از غير كه طوري به كلام يا كلمه بيان و شرح
.است كرده معني
از تاويل":ميگويد تاويل معني در طباطبايي علامه
چيزي آن تاويل ، از مراد و است رجوع معني به (اول)كلمه
(اسلام در قرآن كتاب در).برميگردد آن سوي به آيه كه است
دو هر نشده ، قائل فرقي تاويل و تفسير بين قدما از بعضي
تفسير در و كردهاند بيان مترادف طور به معني يك به را
تنها كه متشابهات ، گفتهاند "الاالله تاويله يعلم ما و"
اوايل مقطعه حروف همان ميداند را آن تاويل خداوند
.ميباشد سورهها
به.ميداند تاويل از اعم را تفسير مفردات ، در راغب
درباره تاويل ، اما است شامل الفاظ همه در تفسير وي عقيده
.رويا تاويل مانند ميرود كار به معاني
به است تاكيد و قطع تفسير ، :ميگويد سمرقندي تريدي ما
خدا آن قطعيت بر كه طوري به دارد را معني اين لفظ ، اينكه
محتمل معاني از يكي ترجيح تاويل اما آورد شهادت به را
.آورد نميتوان آن در شهادتي و قطع و است
معارف و قدسيه اشاره را تاويل برخي عرفان ، اهل ميان در
كشف سالكان بر عبارات خلال از كه كردهاند تعبير سبحانيه
رحمت بارانهاي و غيب سحب از را عرفان اهل قلوب و ميگردد
.ميكند سيراب
ميم ، ضم به) مستنبط با را تاويل و منقول با را تفسير بعضي
(ميشود استنباط آنچه باء ، و تاء فتح و نون و سين سكون
آيات از شخصي استنباط و برداشت مستنبط ، .كردهاند مقايسه
اساس ، اين بر.ميگردد اكتشاف دل طريق از كه است قرآني
.است نظر محل متسنبط و اعتماد محل منقول
از مستنبط ، با تاويل و منقول ، با تفسير مقايسه به قائلين
:ميگويد كه آنجا جستهاند بهره نساء سوره آيه 83
."منهم يستنبطونه"
معني به تفسير كه است واقعيت اين بر مشرف قرائن تمامي
دست به تحصيل و اكتساب با كه دارد توجه آيات ظاهري و عام
از كه است باطني معني و شخصي برداشت تاويل ، اما ميآيد ،
.ميآيد حاصل وجدان جنبش و حساسيت
درون كشف ، يا استنباط و ذات برون تاويل ، كلام ، در يعني
ارجمند مفهومي ذات برون و ذات درون اتفاق با كه است ذات
.ميشود حاصل فردي و
مقايسه مستنبط و منقول با را تاويل و تفسير كه عده آن
روي از حكم منقول ، در كه است اين قياسشان وجه كردهاند
عبارت به.نيست طور اين مستنبط در اما است اعتماد و قطع
متن از كه است شخصي راي اعمال همان تاويل واضحتر ،
در نيز را "راي به تفسير" عبارت امروزه.ميگردد استنباط
.بردهاند كار به تاويل معني
ايجي نبوي حبيب دكتر:نوشته
دارد ادامه
همبستگي و عمومي فرهنگ ، (ع) علي امام
اجتماعي
گردهمايي يك از گزارشي
:جستارگشايي
چون مباحثي همواره (ع)علي متقيان مولاي نظرات در كاوش
ذهن در را...و عدالت اجتماعي ، همبستگي علم ، فرهنگ ،
.ميكند متبادر
است شده نامگذاري حضرت آن نام به كه سالي با همزمان
;ميشود برپا كشور در بسياري علمي گردهماييهاي و نشستها
آن انديشههاي بازكاوي جلساتي چنين برپايي از عمده هدف
.است آدميان روزگار "مرد دانشي"
و عمومي فرهنگ ،(ع)علي امام" روزه دو گردهمايي پيش چندي
پي در كه مطلبي.برگزارشد مشهد در "اجتماعي همبستگي
خوانندگان تقديم كه گردهمايي اين از است گزارشي ميآيد ،
.ميشود گرامي
قابل راهكارهاي كه است سترگ بسيار گنجينهاي نهجالبلاغه
متفكر-جرداق جرج.ميگشايد آدميان زيست براي را تاملي
باشد نهجالبلاغه خانهاي در ميشود آيا"ميگويد -معاصر
."باشد هم ظلم خانه درآن و
ذهن از مگر نميشود مهيا عظيم اثر آن در گستردگي چنين يك
شوق بزرگ كتاب اين وسيله به كه (ع)علي متقيان مولاي
به كتاب اين از استفاده.ميپروراند خواننده در را پرواز
فكرتهاي در بسيار گشايشهاي موجد اخير سده در خصوص
.است بوده گذشته محدود
ويژهاي و ارزشمند جايگاه نهجالبلاغه ، در مطروحه مباحث
در (ع) اميرالمومنين حضرت.است داده اختصاص خود به را
نهجالبلاغه در را آن از نمودهايي كه خويش زندگي سراسر
مباحث به خود خاطر تعلق متفاوت ، انحاي به ميبينيم ،
.است كرده بيان را عادلانه همبستگيهاي و اجتماعي معتنابه
و حصرها تمامي انگارانه معرفت نگرشي با (ع)متقيان مولاي
معرفي را است انساني ناتواني از ناشي كه انسدادهايي
بايستي خدا به نزديكي براي آدمي است معتقد و ميكند
به محدوديتها اين وانهادن از گريز عمدهاش دغدغه يگانه
معني به ديدگاه اين كه است پرواضح.باشد الهي آميزههاي
به قدمي بلكه نيست ، انسانيت گوهر از گرفتن فاصله و جدايي
زمان ، محصور انسان كه چرا.است انديشهورزي و دانايي سوي
.است...و آرزوها و انتظارات تاريخي ، شرايط فهم ،
بسيار مجموعه نهجالبلاغه در مولا شگرف كلام به استعانت
محدوديتهاي از مطلوب گريزگاههاي يافتن براي است مناسبي
علي دكتر.است گريبان به دست آن با جامعه كه انساني
نگرش نوع":ميگويد مورد اين در - دانشگاه استاد -ذكاوتي
انساني ظرفيتهاي تاب و پيچ ورطه به كه آنگاه معرفت به
از يا و ميشود بشري محدوديتهاي انواع گرفتار بيفتد ،
فاصله محدود و رايج آموزههاي از ميكوشند كه عرفا منظر
".ميشود فربهي بنبستهاي دچار بگيرند
جامعه وارد گونهگون فكري نحلههاي جايگاه اين در
جامعه در را شبهههايي نظران صاحب برخي در كه ميشود
.وجودميآورد به انساني
از را شبهه -مشهد دانشگاه استاد -ركني مهدي محمد دكتر
سيستمهاي پيوستگي و نزديكي نتيجه در كه ميداند مواردي
نوع اينوجودميآيد به مختلف فرهنگهاي ميان ارتباطي
فرهنگي آسيبهاي آن ، معايب اما.دارد را محاسني ارتباطات
است الحادي روشهاي و فلسفي نحلههاي از ناشي كه وملي ،
.ميكند تلقين جامعه به نيز را
وسياسي اجتماعي فرهنگي ، پديدهاي را شبهه (ع)علي حضرت
خارج در كه وباطل حق بين ثالثي رامقوله وآن ميداند
برابر در شبهه":ميفرمايند ايشان.ميداند دارد موضوعيت
جا حق جاي به را خود رو اين از ندارد ، مقاومت تاب حق
".ميزند
طور به نهجالبلاغه در كه ديگري شاخص موضوعات جمله از
.است ورزي عدالت و عدالت است ، شده پرداخته بدان گسترده
و كليديترين حضرت آن انديشه در عدالت كرد ، ادعا ميتوان
فلسفه حتي و اجتماعي -سياسي فلسفه در مفهوم ارزشمندترين
.است تاريخ
معيارها عمدهترين از يكي را عدالت -محقق-رحماني طاهر
:ميگويد و ميكند معرفي اجتماعي همبستگي برقراري براي
تعادل در كه والايي ارزش و اهميت بر علاوه واژه اين"
اسلامي جامعه افراد رفتار و انديشه در دارد ، اجتماعي
".است داشته خاصي تجلي
ديدگاه از را عدالت نيز-دانشگاه استاد-افروغ عماد دكتر
در و ميكند تبيين توزيعي و كيفري بعد دو در (ع)علي حضرت
ميدهد قرار جور و ظلم برابر در را آن كيفري عدالت تعريف
توضيح اجتماعي بيعدالتي برابر در نيز را توزيعي عدالت و
استنباط طور اين عدالت از تعريف اين در كاوش با.ميدهد
براي مستقل بابي حضرت اجتماعي تفكرات حوزه در ميشودكه
اين.داشتهاند نظر در جامعه ، فرودست بهطبقات رسيدگي
كه ميكند حكايت عدالت تعريف در ديگري شيوه از نگرش ، نوع
.است امير حضرت خاص
روشهاي جمله از جوانان مشاركت مورد در حضرت نظرگاه
-پژوهشگر -محمدطالبيان سيد.است اجتماعي همبستگي برقراري
اقتدار و صلابت به منجر را جوانان به جامعه امور واگذاري
جمله از:ميگويد و ميداند شده تدوين برنامههاي
و نوجوانان حضور ،(ع)اميرالمومنين حكومت بارز نمودهاي
حكومتي و سياسي اداري ، مديريت جنگ ، صحنههاي در جوانان
.است
همبستگي با آن رابطه برقراري و ارتباطي شاخصههاي يافتن
دكتر كه بود موضوعاتي ديگر از نهجالبلاغه در اجتماعي
نهجالبلاغه:گفت مورد آن در دانشگاه استاد فياض ابراهيم
اين.دارد وجود ارتباطات فرايند يك آن در كه است كتابي
ملزومات از كه معنيرساني و رساني پيام حوزه دو از كتاب ،
.برخوردارميباشد است ، ارتباطات
دانش بحث شد ، مطرح گردهمايي اين حاشيه در كه مبحثي آخرين
دبير -محمدحسيني سيد.بود (ع)علي امام ديدگاه از آموزش و
نخستين را (ع)علي -خراسان ارشاد پژوهشي شوراي
برشمرد اسلام مكتب استاد نخستين و وحي مكتب دانشآموخته
نبوت ، دامان در تاريخ يگانه آن بالندگي و پرورش:گفت و
وي.پروراند معرفت و دانش ابعاد در را شخصيت شاخصترين
وجود نهجالبلاغه در كه پژوهشي موضوعات به يازيدن دست
اجتماعي و فرهنگي سطح ارتقاي براي مناسب شيوهاي را دارد
تاكيد آن نظريههاي باروري در آنها نقش بر و دانست جامعه
بزرگ تربيتي و آموزشي انديشههاي در كنكاش:گفت و كرد
گوناگون ابعاد يافتن باعث (ع)اميرالمومنين مولا تاريخ ،
وگوي گفت به توجه لزوم دانشمندان ، اهميت دانش ، فضيلت
.ميشود...و تربيت و تعليم
|