هرگونه صورت در شبانهروزي كودكان
بگيرند تماس بهزيستي سازمان با بدرفتاري
ببريم افسانهها دنياي به را كودكان
هستند دخترها از آسيبپذيرتر پسرها
بگيريم ياد كودكان از
مطبوعات :ارشاد وزارت مطبوعاتي معاون
عمل آزاد مسئولان نقد در بتوانند بايد
كنند
روحانيت ويژه دادگاه :اژهاي محسني
نيست تبعيضآميز
:كرد اعلام تهران استان دادگستري رئيس
شد بازداشت كرج انقلاب دادگاه قبلي رئيس
به زنداني روزنامهنگاران همسران نامه
قضائيه قوه رئيس
شد بازرسي صابر هدي منزل
كشته بندرعباس 12 به سيرجان تصادفجاده
گذاشت برجاي
هرگونه صورت در شبانهروزي كودكان
بگيرند تماس بهزيستي سازمان با بدرفتاري
و خانواده ، شبه مقيم نوجوانان و كودكان :اجتماعي گروه
صورت در ،(شبانهروزي مراكز) نوجوان و كودكان خانههاي
بهزيستي ويژه تلفن با ميتوانند بدرفتاري ، هرگونه مشاهده
.بگيرند تماس
بهزيستي سازمان شبهخانواده امور دفتر ايسنا ، گزارش به
و كودكان حقوق گرفتن ناديده را ، سوءرفتار از منظور كشور ،
اجتماعي ، عاطفي ، رواني ، جسمي ، سوءرفتار از اعم نوجوانان
كرده عنوان آنان اساسي نيازهاي به نسبت بيتوجهي و غفلت
كودكان خانههاي در كه بيسرپرست نوجوانان و كودكان.است
و خانواده ،(شبانهروزي مراكز) نوجوانان و
خاص شرايط علت به هستند ، مراقبت تحت شبهخانوادهها
ممكن و بوده كودكان ساير از آسيبپذيرتر زندگي ، نامساعد
خانواده شبه امور دفتر.بگيرند قرار سوءرفتار مورد است
حقوق از حمايت تشكيل ، ابتداي از كشور بهزيستي سازمان
توجه مورد را آنان با سوءرفتار رفع و نوجوانان كودكان ،
مستقيم تلفن خط ارتباط ، اين در.است داده قرار خاص
و كودكان با سوءرفتار به مربوط اخبار دريافت جهت ويژهاي
متحد ملل سازمان كودكان صندوق نزديك همكاري با نوجوانان ،
.است گرديده ايجاد دفتر اين توسط ،(يونيسف)
و تهران 8788734 در امر اين براي يافته اختصاص تلفنهاي
.و 879343421.شهرستانها 878873421 در و 8793434
.ميباشد
ببريم افسانهها دنياي به را كودكان
پرورش بايد چگونه را كودكان كه فكركردهايد تاكنون آيا
فكركردهايد تاكنون آيا باشد؟ پرمعني زندگيشان تا داد
خلاصه رفاهي امكانات در تنها كودكان دادن ياري كه
نميشود؟
كردهايد؟ فكر كودكان رشد طبيعي بحرانهاي به تاكنون آيا
داد عبور را كودك بحرانها اين از بايستي چگونه براستي
تنگهستي ازچارچوب و دريابد را زندگي ژرف معني تا
.شود بارور و رود فراتر خودمداري
از را زندگي به عشق بسياري آدميان كه ميدانيم ما همه
كه چرا ميايستند ، باز تلاش و كوشش از و ميدهند كف
ميدانيد آيامفهوماست از خالي ايشان براي زندگي
نميشود ، ايجاد يكباره انسان در زندگي معناي به دستيابي
شده بنا كودكي در آن پايههاي كه طولاني روند دريك بلكه
.ميگيرد معناشكل اين است ،
هر از بيش و اوست سرگشتگي و تحير باعث اغلب كودك زندگي
اين در تا شود ، داده فرصت او به كه آنست نيازمند چيز
با آمدن وكنار مقابله بايد ناچار كه) پيچيده هم در جهان
درهم و پرآشوب هاي احساس و بفهمد را خود (بياموزد را آن
.دهد ربط هم به را خود پيچيده
به تا سازد قادر را او كه است انديشهاي نيازمند كودك
را اوبخشد نظم خود زندگي به همچنين و خويش دروني خانه
.رساند فكري سامان به نميتوان واندرز پند و نصيحت با
دنيايي به خود با را آنها و بگيريم را كودكانمان هاي دست
افسانهها شيرين دنياي ساختند ، ما براي مادربزرگها كه
.ببريم
كه دنيايي از مختلف دلايل به امروز ما كودكان
شده ساده شكلهاي با فقط و ساختند ، محرومند مادربزرگها
برنامههاي در افسانهها برخي شده آرايش حال درعين و
از و دارند سرگرمي جنبه فقط كه هستند آشنا تلويزيوني
.شدهاند خالي كاركردي واقعيوارزشهاي معناي
بدون"ميكنيم تشويق را كودك كرده روشن را تلويزيون
تا ميرويم خود و "!تماشاكن را برنامهات و بنشين سروصدا
خود به تا ميرويم كنيم ، تهيه خوشمزه غذاي او براي
امكانات او براي اضافهكاري با ميرويمتا.بپردازيم
بدون سكوت ، در تنها ، او..ميرويم و كنيم مهيا بهتري
.ميشود سرگرم خودش برنامه با حمايتي هيچگونه
!دريابيم را كودكان
نوميدي نوميديها ، بر غلبه قبيل از رشد رواني فشارهاي
آور ياس احساس چندساده ، هر هركاري انجام ناتواني از
از ترس خواهري ، و برادري رقابتهاي شدن ، ترك و تنهايي
خودش كالبد درباره نگراني دل حيوان ، فلان از ترس تاريكي ،
و كودكي وابستگيهاي از شدن رها توان كسب هستي ، معماي و
هر در اخلاقي وظايف و ارزشها درك و شخصيت احساس به وصول
اتفاق بسيار چه.ميكنند رامحاصره كودك رشد ، از مرحله
كلام با را احساسات اين بيان توانايي كودك كه ميافتد
.ميبرد بهسر خود با روحي مكش كش يك در و ندارد
كار به با خودبدانند بيآنكه (وپري جن)پريان افسانههاي
را خود مهم پيامهاي انساني شخصيت روانكاوي نمونه بردن
به افسانهها اين.ميدهند انتقال كودك خالي ذهن به
دروني شديد فشارهاي از ديگر خواندني هر از عميقتر مراتب
ناخودآگاه طور به كه ميگويند سخن او با گونهاي به كودك
مشكلات براي ودائمي موقتي راهحلهاي و ميفهمد را آن
.ميدارد عرضه كودك فوري
ميبخشد ، كودك تخيل قوه نوينيبه ابعاد پريان افسانههاي
به خود پيش و خوبي بدين است ممكن غير او براي حاليكه در
و شكل كه اينست مهمتر اين از و يابد دست آنها كشف
كه ميدارد عرضه كودك به تصاويري افسانهها ساختار
بيداري روياهاي در يعني خيالبافي در را آنها ميتواند
.برد پيش به بهتر را خويش زندگي نتيجه در و سازد وارد خود
را كودك ادبي ، گونههاي ديگر خلاف به پريان افسانههاي
به و ميكنند رهبري ذاتياش استعداد و هويت كشف سوي به
چه او منش يا سرشت بيشتر تكامل براي كه ميآموزند او
اگر كه ميدهند وعده قصهها اين.است ضروري تجربههايي
شود ، درگير طاقتفرسا تكاپوي اين در و كند جرات كودك
.ميشود موفق او و ميرسند ياريش به نيكخواه نيروهاي
و اطمينان و ساخته دلگرم را كودك پريان افسانههاي
شروع با افسانهها.دهد مي افزايش را او نفس به اعتماد
ميگويد مخاطب به "دور سرزميني در روزگاري روزي" عبارت
در و ميگويد ترك را روزه هر واقع عالم و ملموس جهان كه
در كه ميرود خويش هستي كهن بسيار دوره يك ديدار به واقع
.ميشود برآورده آرزوها همه كه ميشود تصور دوره آن
نميشوند ، واقع خارج عالم مكان و زمان در قصه رويدادهاي
در و ميدهند روي جوان روح يك دروني واقعيت در بلكه
مييابند ، دست خود راهحل به مشكلات و مسائل كه قصه پايان
درون در برآنچه تسلط براي خويش خاص توان و قدرت به كودك
خوش پاياني سوي به آن هدايت براي همچنين و ميگذرد او
هر واقعي امور و اشياء به ديگر بار آنوقتپيميبرد
امور و اشياء آن ، از پس كه بهطوري.ميگردد باز روزه
پايان در زيرا.شد خواهند او هراس باعث كمتر ديگر مزبور
آشناي جهان در و روزه هر زندگي متن در قهرمان قصه هر
.ميشود داده قرار كودك
با شدن آشنا شيوه بهترين كودك ، براي پريان افسانههاي
او درك و فهم درجه و سني امكانات تناسب به كه است جنسيت
هر از بيش و ميگيرد صورت كودك تكامل و تحول تناسب به و
تجربههاي و جنسي امور در كه ميفهماند مخاطب به چيز
فرارسد ، آن زمان كه هنگامي زيرا نيست ، لازم شتاب جنسي
دراز راه سراسر در را كودك.ميشود حل خود خودي به مساله
بكوشد بيآنكه ميكند ، همراهي دارد پيش در كه دشواري و
.بدهد او به وقت از پيش آگاهي تا
كودك زيباشناسي حس كه هستند هنري آثار پريان افسانههاي
او و ميكنند حمايت و تقويت را او تخيل و برانگيخته را
روش بهترين افسانهها اين گفتن در.ميسازد سرگرم را
مادر ، يا پدر كه وقتي است ، كودك راهنمايي از پيروي
بخواند ، يا بگويد خود كودك براي را قصهاي نخستينبار
در كه است بهتر صورت اين نشوددر قصهجذب به كودك اگر
با كودك تا شود ، گفته كودك براي ديگري افسانه بعد شب
كودك بدينترتيب.كند را قصهاي تكرار درخواست خود واكنش
از لحظهاي هر نيازهاي و دلبستگيها رشد ، با متناسب
.ميكشد بيرون افسانه از را گوناگون مفهومهاي زندگياش
كه را هرچه كودك كه رسيد خواهد فرا زماني سرانجام
درخواست و آورد دست به خويش علاقه مورد قصه از توانسته
كه ميكند خيال كودك ترتيب بدين.كرد خواهد ديگر قصهاي
و قصه مكرر شنيدنهاي با ديگران بيياري و او خود
مشكل موقعيت يك با مقابله به موفق آن ، درباره بازانديشي
به آنها حل و شخصي مسائل درك با كودك بنابراين.است شده
و بخشد معني خويش زندگي به و يابد رشد ميتواند خود دست
و بيانات به كردن گوش با نه آورد بهدست دروني امنيت
در پريان افسانه تاثير ضمن در.ديگران نصايح و توضيحات
ميگردد احساس كودك طرف از آن افسون و ميشود درك صورتي
.شود عرضه گردد ، خلاصه آنكه بدون و اصلي شكل در قصه كه
تصويرهاي فقط كه باورند براين بسياري مادران پدرانو
شود ، ارائه كودك به بايد آرزوها برآورنده و خوشايند
فرحبخش و آفتابي جنبه معرض در تنها كودك كه بهطوري
يك را ذهن سويه ، يك شيوه اين اما.گيرد قرار زندگي امور
و فرحبخش سراسر زندگي حاليكه در.ميكند تغذيه سويه
.نيست آفتابي
كه ميفهمانند ، كودك به شكل هزاران به پريان افسانههاي
است اجتنابناپذير زندگي طاقتفرساي مشكلات ضد بر پيكار
ضعف كسي اگر اما.است آدمي هستي ذاتي جزء پيكار اين و
اغلب و انتظار از دور سختيهاي قدم ، ثبات با و ندهد نشان
و ميكند غلبه موانع همه بر شود پذيرا را عادلانه غير
.سربرميآورد پيروزمند سرانجام
افسون كاربردهاي كتاب از تلخيص
تبلهايم برونو دكتر از
رضوي شيدا كاظم دكتر ترجمه
نصرالله حاجي شكوه:كننده تهيه
هستند دخترها از آسيبپذيرتر پسرها
لقاح لحظه از پسران ميگويند دانشمندان :اجتماعي گروه
با بايد مادران و پدران و هستند دختران از آسيبپذيرتر
.كنند رفتار آنها با بيشتري حساسيت
"كرامر سباستين" لندن ، از رويتر خبرگزاري گزارش به
"تاويستاك" ملي بهداشتي خدمات اتحاديه در متخصص روانپزشك
كاستيهاي از هنوز مردم:ميگويد انگلستان در "پورتمن" و
است ، مواجه آنها با ظاهراقويتر جنس كه اجتماعي و زيستي
مذكر جنين تحقيق ، اين يافتههاي براساس.نيستند آگاه
تولد ، هنگام و است روبهرو آسيب يا مرگ خطر با بيشتر
نوزاد از عقبتر هفته تا6 رشد ، 4 لحاظ از پسر نوزاد
.است دختر
مشكلات با پرورش و تربيت دوران اوايل در عموما پسران
دارند ، توجه به نياز و هستند روبهرو بيشتري روانشناختي
والدين ناكافي مراقبتهاي برابر در ميشود باعث امر اين
با رفتار در اغلب كه واقعيت اين.باشند آسيبپذيرتر
درنظر خواهرانشان از لجوجتر و سرسختتر آنها پسران ،
پسران استعدادهاي از برخي كه معناست بدان ميشوند ، گرفته
.ميشود سركوب
رفتار نحوه به مربوط منفي امتيازات و زيستي كاستيهاي
متوقف كودكي دوران در خانواده ، در و اجتماع در پسران با
هستند ، پيشتر پسرها از مدرسه دوران در دختران.نميشود
انگلستان در امتحانات در سالگي پسرهادر 16 از درصد 43
دخترها 53 مورد رقمدر اين گرفتند بالاتر يا سي نمره
.بود درصد
به دست دختران از بيش برابر سه پسران اين ، از گذشته
و مادران اگر:است معتقد روانشناس اينميزنند خودكشي
با را خود رفتار نحوه بودند ، آگاه پسرها حساسيت از پدران
.ميدادند تغيير آنها
بگيريم ياد كودكان از
وقت هيچبياموزيم ميتوانيم چيزها خيلي كودكان از ما *
را فرصت اين هنوز ما از بسياري نيست؟ دير آموختن براي
شگفتيهاي و افسون با سال سي و بيست گذشت از بعد داريم
از گروهي كه ميرسد نظر به.شويم آشنا كودكي دوران
نظر در يكطرفه خياباني صورت به را يادگيري فرآيند والدين
.ميآورند
ميدهيم ، ياد آنچه از بيش بتوان اگر كه ميكنم فكر من
از كودكان.دادهايم صورت قاعدهاي با كار بگيريم ، ياد
دارند ، اختيار در بيشتري فرصت آموختن براي كه نكته اين
هم زياد حتي و بخندند چگونه ميدانند كودكان.آگاهند
روي اين از و نميبينند كار اين به نيازي و نميخندند
.ميكنند ذوق و خوشي احساس كار اين با چون ميخندند
ته نميخواهند هرگز و ميخندند بيريا و صميمانه كودكان
.بخندند شد ، خندهشان اسباب اگر تا درآورند را كاري توي و
در اگر.هستند "گرفتار و مشغول" موجوداتي واقعا آنها
آزادي و خودماني رفتار چنين كه بزرگترهايي به زندگي
اطفال.ميآيد خوشمان هم آنها از كنيم ، برخورد دارند ،
براي موش يا سوسك يك.هستند كنجكاو و شاد و شوخ جاودانه
براي چند هر.درميآيد تفريح و خنده كانون صورت به آنها
سوي به را نظرشان و ميآفريند شگفتي و دارد تازگي كودكان
.ندارند رفتاري چنين هرگز بزرگترها ولي.ميكند جلب خود
و دقت با كاملي و عاقل مرد كه ميافتد اتفاق ندرت به
و شوق با و بگيرد نظر زير را موش يا سوسك رفتار وسواس
!ببرد هم لذت و كند تماشا را آنها حركات فراوان ذوق
بزرگترها تفحص و تحقيق براي نيز بهتري موضوعات البته
كمال و بلوغ دنياي به پاي كه هنگامي از ولي دارد وجود
سياره اين روي در كه ميبرند ياد از بسياري ميگذارند ،
شگفتيآفرين و جالب چقدر ميتواند كنجكاويها قبيل اين
.باشد
از دور به همچنين.هستند بزرگوار و گشادهرو كودكان
پولدار:هست چه هر كس هر.هستند پيشداوري و قضاوت هرگونه
را كس هر.است يكسان نظرشان در سفيد و سياه گدا ، و
تا ميشوند پذيرا را وقايع.دارند قبول هست كه همانطوري
نبايستي كه بدانند و كنند كسب تجربه مورد آن در كه زماني
حال به تا كه بدانم بگوييد راستي.بپذيرند دربست را آن
شكايت و شكوه هوا وضع از كودكان زبان از چندبار
لب و دارند قبول را هوايي وضعيت هرگونه آنها شنيدهايد؟
.نميگشايند اعتراض به
روح داشتن براي كه پيبردهاند نكته اين به فطرتا آنها
خلاف نه كرد شنا آب جريان جهت در بايستي سالم ، رواني و
چيزي طالب كودكان اگر كه است اين ديگر نكته.آن جهت
كه قاطعي تصميم با و ميكنند سماجت و پافشاري باشند
به و مينشانند كرسي به اوقات بيشتر را خود حرف ميگيرند
:مانند ميكنند ، مطرح را خود خواستهاي گوناگون ترفندهاي
بخورم؟ بستني ميتوانم -
.ميخواهم بستني يك من -
.دارد بستني پسر آن -
و ستايش قابل حال عين در آنها مقاومت و پشتكار
بيمه كارت فروشندگان و بازاريابها اگر.است تحسينآميز
شاهد تا ميشدند برده كودكستاني به كارآموزي براي عمر
شدن برآورده منظور به كودكان پايداري و سرسختي
با برخورد در كارمندان آن درصد باشند ، 98 خواستهايشان
مقاومت اگر عبارتي به و نميكردند رها را كارشان مشكلات
با حرفهشان در ميآموختند كوچولوها از را پايمردي و
ميآموزند ، را آنچه كودكان.ميشدند روبهرو بيشتر موفقيت
تا ميروند پيش به همچنان و نميسپارند فراموشي بوته به
راه ميخواهند كه هنگامي.بيفزايند خود برآموختههاي
از باز بخورند زمين به هم صدبار اگر بگيرند ، ياد را رفتن
تا ميكنند شروع را تمرين دوباره و ميشوند بلند جا
كنند حفظ دوپايشان روي را خويش تعادل بتوانند بالاخره
چنين نيز شما آيا.بروند پيش به لرزان گامهاي وبا
ميدانيد كه همينطور داريد؟ سراغ خودتان در پشتكاري
ميشود باعث همين و برخوردارند قوي تخيل نيروي از اطفال
و كنند حفظ را خويش آموختههاي و بياموزند سريع و خوب تا
.بيفزايند خود معلومات و تجربيات و محفوظات بر سرعت با
كودكان با را خود شب و روز از اوقاتي ميكنم توصيه
از و بپردازيد ايشان احوال و اعمال تماشاي به و بگذرانيد
و نفس به اعتماد و كنجكاوي و بودن آزاد و خنديدن آنها
و پيشداوري و عدمقضاوت و تلاش و پشتكار و واراده عزم
را زيستن شاد خلاصه و هوايي و آب وضعيت به اعتراض عدم
.هستند خوبي بسيار آموزگاران كودكان.بياموزيد
روانشناسي ارشد كارشناس/ آرامفرد منصوره
مطبوعات :ارشاد وزارت مطبوعاتي معاون
عمل آزاد مسئولان نقد در بتوانند بايد
كنند
و فرهنگ وزير تبليغاتي مطبوعاتي معاون :اجتماعي گروه
مردم زبان و حرف گوينده بايد مطبوعات:گفت اسلامي ارشاد
.باشند
گشايش مراسم در پنجشنبه روز مودب شهيدي شعبان دكتر
جامعه در چون:افزود "كشور شرق منطقه مطبوعات" نمايشگاه
را ارزشها حريم و حد بايد مطبوعات ميكنيم زندگي ارزشي
نگه خاص تقيد با را ديني فرهنگ و دين اسلام ، و دارند پاس
.دارند
گذشته ملي غرور همچنين بايد مطبوعات ارباب:افزود وي
كار از و داشته پاس را است مشحون ما اسلاميت با كه ايران
.باشند برحذر داشتن ، صرف حزبي كرد
خود براي ميتوانند ما جامعه احزاب البته:كرد اضافه او
.باشند داشته نظراتشان بلندگوي بعنوان نشريهاي
از بيتعصب نقد در بتوانند بايد مطبوعات:گفت شهيدي
.كنند عمل آزاد نظام ، مسئولان
"اندونزي پيشين رئيسجمهور سوهارتو" از مثالي ذكر با وي
در و كرد سپري آزاد مطبوعات بدون را سال مدت 25 وي:گفت
.بوديم آن شاهد همگي كه داشت را سرنوشتي آخر
:گفت اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير تبليغاتي مطبوعاتي معاون
آزادي و آزاد مطبوعات پشتيبان كشور اين رئوس خوشبختانه
.هستند
اين اما نميزنند نيش مطبوعات كه گفت نميشود:افزود وي
همواره كه است عسل زنبور نيش بلكه نيست عقرب نيش نيش ،
.است نيش اين چاشني عسل حلاوت
در بايد غرب در مطبوعات آزادي از ما برداشت:گفت شهيدي
خود خاص حساسيتهاي با همراه اسلاميمان كشور ساختار قالب
.باشد
تضعيف درصدد و قضاييه قوه با چالش در مطبوعات:افزود وي
موي به مو اجراي بر همواره مطبوعات بلكه نيستند ، قوه آن
.ميورزند اصرار مطبوعات قانون
خود سوءمديريتهاي و كاستيها كه شده رسم:گفت همچنين او
آنكه حال بيندازيم ، خارجي و داخلي دشمنان عهده بر را
است ، دشمنان از بيشتر بسيار اسلامي انقلاب دوستان شمار
.هستند بيشتري ايذايي ابزارهاي داراي ما دشمنان اما
روحانيت ويژه دادگاه :اژهاي محسني
نيست تبعيضآميز
تبليغات همه با :گفت روحانيت ويژه دادستان :اجتماعي گروه
بهعنوان والله ميشود ، انجام روحانيت به نسبت كه سوئي
و دارد كار و سر روحانيت با است درازي ساليان كه فردي
و قشر هيچ كه ميگويم ميشود وارد آنها زندگي در حتي
.ندارد وجود جامعه در روحانيت از بهتر طبقهاي
غلامحسين حجتالاسلام اسلامي جمهوري خبرگزاري گزارش به
سالن در فجر دهه جشن مراسم در شب چهارشنبه محسنياژهاي
قشر اين اينكه با:افزود قم فيضيه مدرسه اجتماعات
با اما است ، مادي نظر از قشر مستحقترين و مظلومترين
به روز تمام ، مظلوميت و شرايط سختترين و درآمد كمترين
كوتاه و مسئوليت احساس استقامت ، بيداري ، هوشياري ، بر روز
.ميشود افزوده دشمنان برابر در نيامدنش
جامعه مسائل:كرد اضافه جامعه جاري مسائل به اشاره با وي
تا چهار تيتر در بعضا يا شايعه بهصورت كه نيست حرفهايي
از روزنامهها اين وي ، گفته به.ميشود مطرح روزنامه
هشدار محسنياژهاي حجتالاسلام.ميگيرند كمك جاهايي
به را اينها كنند ، خالي را شما دل دهيد اجازه نبايد:داد
سپس وي.گذاشت خواهيم پشتسر الهي جنود و حزبالله كمك
در روحانيت ويژه دادگاه واكنش درخصوص سئوالي به پاسخ در
بيتالمال و موقعيت از روحانيون برخي سوءاستفاده قبال
باور ميگويند شياطين بعضي كه را آنچه نبايد ما:گفت
موقعيت ، و سوءاستفاده با كه افرادي برخي با اما كنيم ،
.شد خواهد و شده برخورد اندوختهاند اموالي
طريق از اولا اينكه بر مشروط البته:داد توضيح وي
در شويم ، مطلع موضوع از ما ثانيا و باشد شده كسب نامشروع
.كرد نميتوان كاري نشود احراز تا صورت اين غير
براي ويژه دادگاهي وجود آيا:پرسيد سئوالكنندگان از يكي
ادامه و فلسفه نيست ، تبعيض نوعي اجتماعي صنوف برخي
چيست؟ روحانيت ويژه دادگاه فعاليت
سئوالها همه اميدوارم:گفت محسنياژهاي حجتالاسلام
.هستيم هم ديگري جاهاي در ما نباشد ويژه دادگاه درباره
ساير و است تخصصي كه مسائلي به دادگاه اين:افزود وي
و خلاف نميتوانند و ندارند شناخت آن به نسبت دادگاهها
و ميكند رسيدگي بدهند تشخيص آنرا نبودن يا بودن جرم
.نيست مطرح تبعيض موضوع
ويژه دادگاه كه معتقديم ما:گفت روحانيت ويژه دادستان
براي است مقدس روحانيت قشر كه همانطور و نيست تبعيضآميز
عمل خود وظيفه به بايد هم آن در دشمن نفوذ از جلوگيري
.كنيم
صدور به متهم را شما گنجي اكبر:پرسيد حاضران از يكي
خبرنگاران جمع در شما اما كرد دواني پيروز قتل فرمان
چرا؟ نميدهم ، پاسخ مسئله اين به گفتيد مجلس
ان":گفتم و دادم پاسخ خبرنگاران به:گفت اژهاي محسني
را آيه معناي خبرنگار اما "فتبينوا بنباء فاسق جائكم
.نشد متوجه
:كرد اعلام تهران استان دادگستري رئيس
شد بازداشت كرج انقلاب دادگاه قبلي رئيس
.شد بازداشت كرج انقلاب دادگاه قبلي رئيس :اجتماعي گروه
دادگستري رئيس عليزاده اسلامي جمهوري خبرگزاري گزارش به
رئيس بهعنوان رازقندي حسين معرفي مراسم در تهران استان
بازداشت دليل مطلب اين اعلام ضمن كرج انقلاب دادگاه جديد
وي:گفت اما نكرد ، اعلام را كرج انقلاب دادگاه رئيس
است بررسي دست در هنوز كه اتهامات پارهاي بهدليل
.است شده بازداشت
از نقل به همبستگي روزنامه پنجشنبه روز رابطه همين در
رئيس نوشت كرج شهرستان دادگستري رئيس زينعلي اردشير
اصلي متهمان ديگر نفر سه و كرج اسلامي انقلاب دادگاه
.هستند "اسلامي هدايت خانه" پرونده
موسسهاي اسلامي هدايت خانه همبستگي روزنامه گزارش به
فراري سال زير 18 دختران از سال طي 4 كه است غيرقانوني
.است ميكرده نگهداري زندان از شده آزاد يا و منزل از
به زنداني روزنامهنگاران همسران نامه
قضائيه قوه رئيس
ارسال با زنداني روزنامهنگاران همسران :اجتماعي گروه
از بخشي از قضائيه قوه رئيس به خطاب سرگشاده نامهاي
.كردند انتقاد مجلس نمايندگان به شاهرودي آيتالله پاسخ
نامه به را حضرتعالي پاسخ:است زير بهشرح نامه اين متن
در و سيما و صدا از اسلامي شوراي مجلس محترم نمايندگان
بدين است جملهاي پاسخ اين در.كرديم ملاحظه روزنامهها
در نمايندگي منزلت و امتيازات كردن رايگان":كه شرح
محاكمه قانون طبق كه مجرم و متخلف معدودي از دفاع پيشگاه
روشن قانون در آن برائت و اثبات راه و شدهاند محكوم و
نامه اين امضاءكنندگان ".نيست ايران ملت انتظار مورد است
بايد قضائيه قوه محترم رياست كه است آن بر عقيده را
در و باشند داشته عليگونه باور شده ، كه هم سخن در حداقل
حوزه عملكرد به نسبت ملت نمايندگان اعتراض با مواجهه
اعتراض مورد آنچه اصلاح براي ژرفبيني با خود مديريتي
كه مجرم و متخلف معدودي" را ما همسران و كنند انديشه است
حمايت از بينياز "شدهاند محكوم و محاكمه قانون طبق
...ندانند ملت منتخبان
از خلخال كردن باز براي را مسلماني مردن كه كسي سال در
محترم رياست چگونه نميداند ، ملامت مستوجب يهودي زني پاي
در ما همسران محاكمه بر مبني جملهاي با قضائيه قوه
علما ، انبوه دغدغههاي و ميكنند آسوده خاطر محاكم ،
محترم نمايندگان و سياسي رجال نويسندگان ، حقوقدانان ،
فضيلت عصاره" كرده سفر عزيز آن قول به كه را مجلس
ميپندارند سليقهاي و گروهي جانبداريهاي فقط ،"ملتاند
را قضائيه قوه از خاصي بخش كاركنان معدود عملكرد و
. !ميدانند؟ انتقادات انبوه قبال در تجديدنظر از بينياز
اعتراض مقابل در كه است آن به نيز مجلس اين امتياز
خدمت جز آنها لواحق و سوابق كه دربندشدگاني خانوادههاي
است ، نبوده فساد و ظلم با مبارزه و نظام و انقلاب به
تفحص و تحقيق و است ننموده عافيتطلبي و نكرده پيشه سكوت
فرض خود بر را قلم اهل از دربندشدگان حقوق اعاده براي
مظلومان بر كه ظلمي رفع و حقوق به توجهاست دانسته
كه قضائيه قوه است شايسته است ميمون و مبارك امري ميرود
داريد ، مسئوليت آن عملكرد قبال در همه از بيش حضرتعالي
.نمايد جلب را ايران شريف ملت اعتماد
شد بازرسي صابر هدي منزل
خبرنگار به صابر هدي همسر صابر ، فريده :اجتماعي گروه
از بازرس بعدازظهر 5 ساعت 6 چهارشنبه روز:گفت ايسنا
نبود در و كردند مراجعه منزل به بازرسي حكم با شعبه 26
قرار بازرسي مورد را خانه فرزندانم حضور با فقط و من
.دادند
بسيار بازرسان رفتار اينكه بيان با وي ايسنا ، گزارش به
ساعات در و خود حضور بدون بازرسي است ، بوده محترمانه
.دانست غيرقانوني را شب اوليه
صابر ، آقاي اتاق از بازرسي در:كرد تصريح صابر همسر
كتابخانهاي هر در كه را كشور رسمي كتابهاي تمامي
را وي پژوهشي و تحقيقاتي جزوات تمامي و يافت ميتوان
منزل كنند ، از صادر رسيد شده تفكيك صورت به اينكه بدون
.كردند خارج
خانوادگي عكسهاي آلبوم:كرد خاطرنشان نويسنده اين همسر
شرعي مسئلهاشكال اين و بردند خود همراه به نيز را
روز 5 يعني ساعت از 24 بعد را خانوادگي آلبومهاي.دارد
ولي بازگرداندند قضائيه قوه سوي از ماه بهمن شنبه 20
.دادند تحويل ناقص را عكسها و اخير سال دو يكي آلبومهاي
كشته بندرعباس 12 به سيرجان تصادفجاده
گذاشت برجاي
ناحيه رانندگي و راهنمايي معاون :اجتماعي گروه
خودرو دستگاه يك برخورد براثر:گفت هرمزگان انتظامي
به جادهسيرجان در باري خودرو دستگاه يك مسافريبا
.شدند كشته اتوبوس سرنشينان از نفر بندرعباس12
ايرنا با درگفتگو پنجشنبه تابان نعمتالله سرهنگ
بين بامداد دقيقه و 15 دو ساعت حادثه اين:افزود
تهران شماره 78658 اتوبوس و مشهد92 تريلرشماره 14997
بياحتياطي اثر بر حادثه اين:گفت وي.داد رخ الف
گهكم" سهراهي در اتوبوس راننده چپ به انحراف و
و بوجودآمد هرمزگان آباد حاجي حوالي در "بهداراب
.كردند فوت نيز خودرو هردو رانندگان
|