قانون با دربرخورد ورشكستگي قوانين نقش
چك
باشد بهتر مي‌توانست نمايشگاه اين
دارد اساسي راهكارهاي به نياز فقرزدايي
بزرگوار خوردگان گول ما و ...
قانون با دربرخورد ورشكستگي قوانين نقش
چك
خيل و بلامحل چك موضوع مورد در متعددي شكايتهاي اخيرا
چكها ، اين صاحبان شدگان دستگير و متواريان عظيم
نحوه در سردرگمي و است واداشته تفكر به را صاحبنظران
وطلبكاران بدهيها پرداخت باز از ناتوان بزهكار با برخورد
بسا چه و بدهكار همان موقعيت به سقوط آستانه در و متضرر
كنار در اما.مي‌خورد چشم به راحتي به موقعيت همان در
ادامه در را تجار توانايي عدم كه قوانيني مشكلات ، اين
براي را خاص تشريفاتي و كرده پيش‌بيني خود اقتصادي كار
لاي لابه در همچنان گرفته نظر در او طلبكاران و بدهكار
اين طي و مانده باقي استفاده بدون تجارت حقوق اوراق
به و است نكرده بارزي‌پيدا استفاده ساليان‌موارد
تاجري‌به هرگز شركتها طرف از محدودي مراجعات استثناي
تصفيه امور به كه است نشده ديده حقيقي شخص عنوان
اعلام محكمه به را خود كار وتوقف كند مراجعه ورشكستگان
بر مبني شكايتي كه نديده‌ايم را طلبكاري ويا نمايد
وي قصور اثبات با قانون كه را تاجري تقصير به ورشكستگي
ارائه به‌دادگاه گرفته نظر در وي براي زندان سه‌سال تا
با) ماده سيصد از بيش شامل كه قوانين اين اگر حال.دهد
(ورشكستگان امور اداره نامه آيين و قانوني مواد احتساب
سالها اين طي چرا ندارد ، استفاده‌اي موارد است ،
وتشريفات مراحل كليه فراگيري به وادار را ما دانشجويان
توقف عليرغم ديگر سوي از و نموده‌اند ورشكستگي اعلام
اهميت به چرا ساليان اين طي تجار از بسياري عمليات
كه ديد بايد ابتدا.است نشده توجه قوانين اين از استفاده
امكانات از استفاده رو چه از اجتماعي نظام انساني بدنه
حل براي را حقوقي ديگر طرق و مي‌گيرد ناديده را قانون يك
آگاهي عدم كه شود گفته اگر.مي‌كند انتخاب خود مشكل
است ، شده امر اين به منجر قوانين اين مزاياي از عمومي
اولا كه خواهدشد ، چرا ارائه واقع از دور تحليلي
طلبكاري يا تاجر هيچ حقوقدان و وكيل زيادي تعداد وجود با
است نشده راهنمايي و ترغيب راه اين از استفاده براي
راههاي مردم اينكه ديگر.مي‌شد ديده آن بارز آثار وگرنه
آن از و ذهن‌درمي‌يابند از دور چند هر را سودمند
متروكه راه ، يك چگونه كه ديد بايد پسكنند مي استفاده
!مي‌گردد؟
در -چك قانون با تعارض در ورشكستگي حقوق:اول مساله -
قوانين تاثير به قانونگذار توجه عدم دقت اندكي با اينجا
تاجر.مي‌خورد چشم به راحتي به سابق قوانين روي جديد
موظف نشود معرفي تقصير به ورشكسته اينكه براي ورشكسته
را خود كتابهاي و حساب كليه خود توقف اول روز سه در است
و دارد او كه بلامحلي باچكهاي حال.دهد ارائه محكمه به
خود معرفي و مراجعه جرات او مي‌كند مجازات مستحق را وي
تشويق او بر عرصه تنگي اثر در بار واين داشت نخواهد را
قيمت با اجناس خريد قبيل از ديگر ارتكابجرائمي به
يعني)خود بلامحل چكهاي ازاي در بازار قيمت از بالاتر
نازلتر چه هر قيمتي اجناس ، آن فروش و (كلاهبرداري نوعي
شرايطي به غلتيدن نتيجه‌در در و نقد پول به دستيابي براي
به سودكلان با قرضهايي يا و مي‌دهد تن اسفبارتر بسيار
اطراف شناگران غريقي چون و مي‌گيرد بلامحل چكهاي ضمانت
.مي‌كشاند قعر به را خود
روحيه به قانونگذار توجه عدم عنايت‌به با:دوم مساله -
تهديدي صرفا نه و تشويقي قوانيني پيشنهاد ورشكسته شخص
ديون بازپرداخت از درمانده تاجر روحيه گرفتن نظر در با
قانونگذاران دارد ، جا و بشود واقع مفيد مي‌تواند خود
امور نابساماني از ناشي نگرانيهاي از دور كه ما متعهد
پيشنهادهايي ديگر و پيشنهادات اين به نسبت نيستند ، مذكور
.دهند توجه‌نشان مي‌گردد ارائه مردم طرف از كه
صورت به حسابرسي و اقتصادي مشاوران تعيين:اول پيشنهاد
اين وظيفه و نقش به توجه با قضائيه قوه طرف از رايگان
تاجر موقع به رايزني.جرائم وقوع از بازدارندگي در قوه
در رايگان بصورت كه مشاوراني با است توقف آستانه در كه
آن در وي روحيه به توجه با مي‌گيرندكه قرار او اختيار
فايده از مي‌دارد ، خالي باز درست تفكر از را او كه موقعيت
به‌اعلام را وي مشاوران اين اينكه نهايت و بود نخواهد
مجرمانه و مضاعف بدهيهاي در درغلتيدن از قبل ورشكستگي
.داد خواهند سوق
كه ورشكسته‌اي براي قانوني مصونيت ايجاد:دوم پيشنهاد
هدايت تحت و نموده مراجعه قضائيه قوه مشاوران به موقع به
كتابهاي و حساب كليه نيتي ، سوء هر ارتكاب از قبل آنها
مصونيت حداقل ، و است داده قرار مشاوران اختيار در را خود
.باشد نرسيده اثبات به وي مجرمانه قصد كه زماني تا او
.او بلامحل شاكيان‌چكهاي مقابل در بخصوص
جهت تاجر به ارفاق براي عملي راههاي ارائه سوم ، پيشنهاد
.است كار ادامه
به رسيدگي براي كم امكان تاحد و معين مدتي تعيين همچنين
بر مبني طلبكاران ادعاي يا تاجر طرف از ورشكستگي اعلام
به را كيفري پيگيريهاي طلبكاران كه به‌نحوي وي ورشكستگي
علل از يكي رسيدگي مدت شدن البته‌طولاني)ندهند ترجيح آن
ادامه از زودتر را وي تا (باشد مي‌تواند آنها مراجعه عدم
.بازدارند كار
اعلام در بدوي محاكم قضات قانوني الزام عدم:سوم مساله
ورشكستگي هستند مختار تجارت قانون طبق كه تجار ورشكستگي
شدن انباشته عليرغم حاضر حال در.نمايند اعلام را تاجر
قاضي همچنان شعبه يك در شخص يك از بلامحل چك پرونده دهها
آن لزوم يعني نمي‌كند ، استفاده خود اختيار اين از محترم
در قاضي ظن با كه قانوني گذراندن لذا.نمي‌كند احساس را
ملزم را وي او توقف به شخص يك از مالي شكايت چندين نتيجه
جرم تكرار از حدودي تا مي‌تواند بكند ورشكستگي بررسي به
اموال به نسبت حقوق‌افراد ديگر سوي از و نمايد جلوگيري
.گردد حفظ ورشكسته
تباني با صوري تجاري اوراق ارائه احتمال:چهارم مساله
از را بدهكار افراد كه است بوده موانعي از همواره اشخاص
آنها اينكه بخصوصبازداشته دادگاه به ورشكسته معرفي
طريق از مي‌توانند ديگر طلبكاران رسيدن از قبل به‌راحتي
توقيف را بدهكار تاجر چك ، اموال ويژه به خود تجاري اوراق
نسبت عدالت اصل با اين و نمايند راحفظ خود حقوق و كنند
تاجر حال به ارفاق جهت به اغلب كه ديگر طلبكاران به
براي كه اينجاست در.است مخالف مي‌كنند عمل ديرتر متوقف
چرا.انديشيد فكري بايد عادلانه صورت به افراد حقوق حفظ
بردن براي كساني تاجر ورشكستگي اعلام صورت در اولا كه
از صوري مدارك كرده‌و تباني تاجر با است ممكن بيشتر سهم
ودر كرده تباني خود فاميل و دوستان اوبا يا بگيرند او
با ديگر ازسوي و باشد سابق‌خود اموال از سهمي بردن پي
احتمال همچنان اينكه ضمن ورشكستگي قوانين طبق رسيدگي عدم
اشخاص حق در اجحاف باعث ضمن دردارد وجود كار اين وقوع
حقوق به كرده‌اند اقدام ديرتر كه افرادي دستيابي عدم و
كه راه‌حلهايي از استفاده اينجا در.مي‌شود نيز خود
نظر به لازم بگذارند ، پاي مي‌توانندپيش حقوق محققين
مورد اين در نبايد را چك بالاخص تجاري اوراق نقش.مي‌رسد
قوانين طبق متوقف تاجر وضعيت اگر مسلما.گرفت ناديده
قضائيه قوه حسابرسان كارشناسانه بررسي برود پيش ورشكستگي
مالي و نقدي عمليات و تاجر خروج‌اموال و ورود به نسبت
را عدم‌آن يا بودن صوري حدودي تا معاملاتش به توجه با او
مبلغي با چك برگ يك كه شخصي وقتي اما نمود خواهد مشخص
موظف آن ماخذ به رسيدگي بدون دادگاه و دارد دست در هنگفت
به مي‌توان كندچگونه رسيدگي به‌آن چك قانون طبق است
گفته به بنا اينكه نهايت در!بود؟ اميدوار عدالت اجراي
.دارد اولويت آن علاج به درد شناختن بزرگان
حقوق كارشناس - جعفري طاهره
باشد بهتر مي‌توانست نمايشگاه اين
پزشكي تخصصي كتابهاي نمايشگاه درباره نظر و نقد
از خريد به علاقه‌مند و عمومي پزشك يك عنوان به
پزشكي علوم دانشگاه طرف كه‌از تخصصي كتابهاي نمايشگاه
شد ، برگزار ديماه تاريخ 15 در همت اتوبان در واقع ايران
وزارت مسئولين اطلاع به كه ديدم را هايي كاستي و مطالب
:مي‌رسانم درمان و بهداشت
متخصصين و تومان هزار عمومي 10 پزشكان براي خريد سقف -1
كتابهاي حاليكه‌قيمت در بود گرديده مشخص تومان هزار 30
اعلام سقف از بالاتر ، تحصيلكرده قشر اين استفاده مورد
.بود شده
از و نبود ممكن نيز پزشك نفر دو توسط اشتراكي خريد -2
(ديگر پزشك) ديگري شخص فرد ، يك پزشكي كارت خريد باقيمانده
نخست البته‌درروزهاي نمايد ، استفاده نمي‌توانست
كتاب 4 جلد يك خريد قيمت اگر ظاهرا برگزاري‌نمايشگاه
با نمايشگاه مسئول بود خريد سقف از بيشتر الي 5تومان
را كار اين كتاب قيمت بقيه اخذ براي كارت پشت امضاء
.كرد تغيير مقررات آخر روز در اما مي‌داد ، انجام
نمايشگاه از استفاده چرا است اين مسئولين از سوالم -3
كتابهايي اصولا و نبود يكسان پزشكان دوره‌هاي تمام براي
به كسي و بود شده تعيين قيمت سقف از بالاتر آن بهاي كه
دچار سرنوشتي چه به بخرد را آنها نمي‌توانست تنهايي
فروش به (سياه بازار) آزاد بازار در آيا.شد خواهند
عدد دو حداقل تلفيق با مسئولين كه بود بجا.رسيد خواهند
را كتابها اين به علاقه‌مندان دسترسي امكان پزشكي كارت
.مي‌آوردند فراهم
محفوظ امضاء تشكر با
آ -م
دارد اساسي راهكارهاي به نياز فقرزدايي
دستور در فقرزدايي بر مبني طرحي تدوين گويا تازگي به
بسي باعث طرفي از طرح اين.است گرفته كاردولت‌قرار
بحث سرانجام احساس‌مي‌شود كه چرا است ، اميدواري
و قرارگرفته دولت كار دستور در صورت‌جدي به فقرزدايي ،
.است كرده پيدا اختصاص امر اين به نيز البته‌بودجه‌اي
بابودجه كه برمي‌انگيزد را سوال اين ديگر طرف از ولي
قابل درصد گريبانگير كه را فقري مي‌توان چگونه شده تعيين
زدود؟ اجتماع چهره از است ، جامعه از توجهي
فقرزدايي‌از شعار پيوسته انقلاب پس‌از سالهاي در ما
كه آن بي كرده‌ايم مطرح را محرومان به توجه و جامعه سطح
البته!بپوشانيم عمل جامه شعارزيبا اين به جدي صورت به
و انقلاب از مقاطعي در اندك بسيار اقدامات اين‌مدت در
تلاش اين است‌كه گرفته شهرهاصورت از بعضي در هم آن
.مي‌شود اشاره بدان كه است بسيار كمبود داراي نيز
پوشاندن شده ، انجام اقدامات نارسايي مهمترين و بارزترين
در فقر ماهيت زدودن بدون فقر ظاهري چهره بردن بين از و
.مي‌باشد جامعه درون
با مبارزه شامل شده انجام كه كوششهايي سالها ، اين در
نقاط وضعيت‌نامناسب به رسيدگي خيابانهاو در تكدي‌گري
مرفه‌نشين ، نقاط با آن ساختن همگون شهرهاو مستضعف‌نشين
عنوان به سبز فضاهاي و فرهنگسراها پاركها ، ايجاد
.فقرزدايي ، است
شيوه‌هاي در بايد اما بجاست و نيكو البته اقدامات اين
مي‌شده ، اعمال دستگاهها اين بر حال به تا مديريتي ، كه
به تبليغي نه و روندي‌منطقي با بتوان تا شود نظر تجديد
جامعه عموم زندگي سطح بردن وبالا بردن‌فقر بين سوي‌از
.كنيم حركت
اسدي مرتضي
بزرگوار خوردگان گول ما و ...
روي بر رنج‌كشيده معلم يك دل درد عنوان به كه را آنچه
ترحم باشم داشته قصد كه است دليل آن به نه مي‌آورم كاغذ
ما هموطنان كه خاطر اين به بيشتر بلكه كنم جلب را افراد
از سوءاستفاده با ناصادق و سودجو افراد تا باشند مراقب
ساكنان بيشتر.نبرند تاراج به را هستي‌شان آنان ، باور
به شاخص چهره‌هاي از يكي كه مي‌دانند سعادت‌آباد محله
سال دو از (م-ج) نام به محله اين در بفروش و بساز اصطلاح
بخشش و فقرا از دستگيري پوشش در و فريبنده ظاهري با پيش
و ساخت حتي و -كم و پايين مبالغ با البته -افراد ديون
را زمينه مسكن ، متقاضيان به آپارتماني مجموعه يك تحويل
را شب كه ساده‌دلي افراد اندوخته‌هاي و باورها جذب براي
.كرد مساعد مي‌گذاشتند بالين به سر خانه‌دارشدن اميد به
به و مرزي جنگزده مناطق در معلمي سالها از پس نيز بنده
متعدد تقديرنامه‌هاي دريافت با هميشه كه گچ‌خوردن اصطلاح
دوران افتخارترين با كه خانواده‌ها و بچه‌ها حق‌شناسي و
و شدم گرفتار دامي چنين در متاسفانه است ، بوده زندگي‌ام
آشنا از قوله و قرض و وام دريافت زمين ، قطعه يك فروش با
در و خانه‌دارشدن براي تومان ميليون حدود 15 بيگانه و
بسازوبفروش اين كه متري آپارتمان 130 يك اختيارگرفتن
پرداخت بود ، كرده وعده ديگر تن دهها و من به ظاهرالصلاح
اول هفته در نيز را آن قسط آخرين و اقساط به البته.كردم
پرداخت وي به تومان ميليون مبلغ 5/4 به امسال آذرماه
سقف تا بايد مسكن متقاضيان كه مي‌كرد وانمود وي.نمودم
و من طرف از پرداخت‌ها اين و بپردازند تومان ميليون 30
را وي صوري قراردادهاي و رسيد برگه ازاي در تنها ديگران
بازديد براي پيوسته كه ما و بود رسانده انبوهي ثروت به
دعوت ساخت دست در بلوك‌هاي و شده برپا فلزي اسكلت‌هاي از
اما مي‌ساختيم ، مجسم را اميد از پر آينده‌اي مي‌شديم
به وي كه شديم خبردار و رفت برباد ما اميدهاي ناگهان
هلند صوب به را ايران آذرماه دهم روز بامداد همسرش همراه
متقاضيان به خطاب سرگشاده‌اي نامه خود از و است كرده ترك
عباراتي با كه گذاشته جا به خوردگان فريب واقع در و مسكن
ما باشد علني كلاهبرداري اين توجيه‌گر تا درآميخته فريبا
عليه پرونده‌اي جمله از و برده‌ايم شكايت قضائيه قوه به
و بي‌محل چك صدور قبيل از گوناگون اتهامات با شخص اين
مجتمع و قدس قضايي مجتمع در نفر شكايت 40 اساس بر..غيره
ساقط هستي از اينك.است شده تشكيل قدوسي شهيد قضايي
صاحبخانه و مي‌كنم زندگي استيجاري خانه يك ودر شده‌ام
اجاره به كنم ترك را خانه بايد كه خردادماه تا كرده محبت
به صفر حقوقي فيش و بدهي دنيا يك با و نكند اضافه بها
تامين حتي خانه‌دارشدن اميد به گوناگون وام‌هاي دليل
و نيست مقدور نيز دعوي اقامه براي تمبر باطل‌كردن هزينه
متقاضي دهها ما حال به‌هر.مي‌گريم ستم همه اين از دل در
نيمه‌تمام ساختمان تعدادي با مانده‌ايم هستي‌باخته مسكن ،
داروندار توقيف به اميد باچشم و سعادت‌آباد ، در
ما مطالبات از بخشي شايدحداقل كه فراري بسازوبفروش
.شود پرداخت
تدريس در موفق كارنامه و باسابقه فرهنگي يك عنوان به اما
اميدم چشم نخست وهله در كشور اين نوباوگان براي دلسوزي و
به كه است فرهنگيان ذخيره صندوق و پرورش و آموزش به
متلاشي‌شدن از ممكن نحو به استثنايي حادثه يك عنوان
كرم اقيانوس به و كنند جلوگيري دلسوخته معلم يك زندگي
وسايل از و ندارم آن به چشمداشتي هيچ اما واقفم ، مردم
از واقعه اين انعكاس با دارم تقاضا نيز جمعي ارتباط
و نيازمند و محروم مردم هستي بربادرفتن قيمت به آن تكرار
دكتر قول به چند هر.كنند جلوگيري رياكاران فربه‌شدن
با كه هستيم بزرگواري ، گول‌خوردگان ما امثال علي‌شريعتي
شود گفته است ممكن كه هرچند.نداريم ميانه‌اي ريبوريا
فرد يك اختيار در را خود داروندار همه اطميناني چه با ما
ما همه بگويم ، بايد.شويم خسارت دچار همه اين تا گذاشتيم
آدمي براي تجربه‌ها بعضي و هستيم كردن تجربه حال در
.مي‌شود تمام گران بسيار
محفوظ نام - تهران از معلم يك
.مي‌باشد محفوظ همشهري در معلم اين نشاني و نام
|
