امروز شيوههاي با ايران سينمايي تجهيزات
ندارد همخواني فيلمسازي
ايراني فيلم بهترين به نتپك جايزه
فجر جشنواره
نمايش آماده زمستاني قطعه
تالار در بتهوون آثار اجراي انگيزه به
قرون تمام براي آهنگسازي ;وحدت
نامعلوم سرنوشتي
امروز شيوههاي با ايران سينمايي تجهيزات
ندارد همخواني فيلمسازي
بينالملليتجهيزات نمايشگاه اولين برگزاري از گزارشي
سينمايي
تلويزيوني و سينمايي تجهيزات بينالمللي نمايشگاه اولين
.كرد كار به آغاز نمايشگاهها دائمي محل در ماه بهمن 26
متر وپانصد هزار سه وسعت به مساحتي در كه نمايشگاه اين
معاونت سينما خانه مديريت گروه همكاري با ميلاد درسالن
هنرهاي موسسه اسلامي ، وفرهنگ ارشاد وزارت سينمايي
بار اولين براي بينالمللي ، نمايشگاه سهامي شركت و تجسمي
استقبال مورد برگزاري روز طول 5 در بود برپا ايران در
.گرفت قرار علاقهمندان
نخستين ارزيابي در نمايشگاه اين مدير "سپاسدار شهنام"
صدساله تاريخ آغاز از كه اين به توجه با:گفت نمايشگاه
نكرده اساسي تغييرات ايران در آن جانبي سينما ، تجهيزات
سوي از نمايشگاهي چنين نياز احساس به توجه با و است
سينمايي مختلف سازمانهاي از دعوت با هنر اين صاحبكاران
جلوههاي زمينه در كه پيشرفته كشورهاي همچنين و كشور در
سعي آوردهاند ، دست به را خوبي دستاوردهاي سينمايي ويژه
معرفي براي بيشتر را نمايشگاه اولين مبناي كرديم
هميشه كار اولين در زيرا دهيم ، قرار مختلف دستگاههاي
دهند انجام را خود مالي برآوردهاي ميكنند سعي شركتها
.كنند استفاده دستگاهها اين از بعدي نمايشگاههاي ودر
در تلويزيوني و سينمايي تجهيزات نمايشگاه اولين مدير
با ما:افزود نمايشگاه اين در ديگر كشورهاي حضور مورد
كشورهاي دستاوردهاي آخرين تجهيزات بهبدستآوردن توجه
از نرمافزاري ، و سختافزاري زمينههاي در پيشرفته
به غرفههايي و آوردهايم عمل به دعوت صاحبنظر كشورهاي
ايتاليا ، و مطلق سينماي زمينه در فرانسه و آلمان ژاپن ،
و صوتي صورت تايلندبه و هلند فنلاند ، چين ، اسپانيا ،
.است شده داده اختصاص سينما جانبي ووسايل تصويري
استفاده براي داخلي شركتهاي جلب را كار اين از هدف وي
سطح در آن گسترش همچنين و سينمايي پيشرفته وسايل از
.دانست عربي كشورهاي و آسيا غرب خاورميانه ،
باشد جوانان براي مرجعي نمايشگاه اين كه بود اميدوار وي
با تلويزيون و تئاتر سينما ، به آنها علاقه به توجه با تا
.شوند آشنا آن نرمافزاري و سختافزاري وسايل
اين:گفت نمايشگاه در موجود امكانات مورد در سپاسدار
تلويزيوني و سينمايي تجهيزات معرفي بر علاوه نمايشگاه
معرفي آن قصد بيشتر كه روز ، هر در فيلم نمايش با همراه
.بود همراه است ، ويژه جلوههاي
و است جوان كشوري ما كشور كه اين دليل به:افزود وي
عكاسي و تئاتر وتلويزيون ، سينما مقوله به جوانان علاقه
جوان مساله يك مساله ، اين و است زياد
تلقي پلهاي بازديد يك را جوانان بازديد وي است ، پسند
ميشود ، داده نمايش سينمايي تجهيزات ابتدا آن در كه كرد
ويژه جلوههاي جنبه بيشتر كه فيلمهايي نمايش هم بعد
هنرمندان و اساتيد باحضور بحث و سمينار هم بعد و داشته
تاثيرپذير نمايشگاه جواناندراين حضور براي دليلي كه
.بود خواهد
نمايشگاهي براي بعدي زمينهساز را نمايشگاه اين سپاسدار
و گرفتهاند آن تشكيل به تصميم سال 80 مهر در كه دانست
پيشرفت زمينهساز دوره اين نمايشگاه كه بودند اميدوار
.باشد ايران در تلويزيون و سينما
مورد در ياس عطر كافور بوي كارگردان "فرمانآرا بهمن"
:گفت سينمايي تجهيزات بينالمللي "نمايشگاه اولين"
جايگاه ايران ، در تلويزيوني و سينمايي تجهيزات جايگاه
است فقير بسيار ايران سينماي تجهيزات نظر از و نيست خوبي
ميدهيم قرار اختيارفيلمسازان در امروز ما كه ابزاري و
.ميباشند شده خارج رده از آنها بيشتر
كه ، اين به توجه با كه اين بر مبني سوالي به پاسخ در وي
وضعيت مقايسه در بودهايد كانادا و آمريكا در سالها شما
و سينمايي تجهيزات وضعيت:گفت ميبينيد ، چگونه را
نيست مقايسه قابل ديگر كشورهاي ساير با ايران تلويزيوني
.ندارم اطلاعي هيچ بنده ديگر ، ممالك ودرمورد
:گفت نمايشگاهي چنين برگزاري ضرورت مورد در آرا فرمان
دردي هيچ تلويزيوني و سينمايي تجهيزات نمايشگاه برگزاري
جديد وسايل خريد براي كه اين مگر نميكند ، دوا را
تجهيزات نمايشگاه برگزاري وگرنه شود سرمايهگذاري
حالي در است قيمت گران بوتيك يك از ديدار مانند سينمايي
به پاسخ در وي.ميسوزد دلتان فقط و است خالي جيبتان كه
و امكانات تقسيم فعلي ساختار كردن دگرگون آيا كه سوالي
بايد چگونه امر اين و ميدانيد مناسب را سينمايي ابزار
ميشود سرمايهگذاري از استفاده با فقط:، گفت گيرد صورت
از بتوانند سينماگران همه تا كرد دگرگون را وضعيت اين
.كنند استفاده امكاناتموجود
بنياد حاضر حال در:گفت ياس عطر كافور بوي كارگردان
وظايف سينماگران حمايت و شناسايي براي فارابي ، سينمايي
.نميدهد انجام مطلوب حد در را خود
نوسازي براي سينمايي معاونت و دولت وظيفه مورد در وي
نظارت بايد فقط عادي شرايط در دولت:گفت سينمايي امكانات
غيرعادي كاملا ايران سينمايي شرايط چون ولي باشد ، داشته
و نظارت كارتلهاست ، انواع گرفتار ايران سينماي و است
.است لازم زمينهها تمامي در دولت دخالت
نمايشگاه اولين جذبي برنامههاي مسئول ،"مهدوي مهريار"
هر قالب:ميگويد عكاسي و تلويزيوني و سينمايي تجهيزات
تلويزيون و سينمابرميگيرد در هم را جذابيت هنري ، اثر
وجه داراي هم ;هستند روز تكنولوژي به وابسته عكاسي و
.هنري وجه داراي هم و هستند صنعتي
و نيست قوي اقتصادي لحاظ از ما سينماي:كرد تاكيد وي
سال الي 30 قديمي 20 وسايل از هستند مجبور تهيهكنندگان
جاها از بعضي در تكنولوژي و تجهيزات.كنند استفاده قبل
روز به نظر از ما سينماي و نيست كافي كه است شده روز به
.است فقير بودن
كه سينما دستاندركاران و اساتيد از:كرد خاطرنشان مهدوي
سخنراني براي هستند تكنولوژيروز از كامل اطلاعات داراي
چگونگي تا كرديم ، استفاده ميلاد نمايش و همايش سالن در
كه كنند تشريح و داده توضيح را تجهيزات كاربرد و استفاده
.شد انجام روز طول 5 در سخنرانيها اين
حضور سينما رشته دانشجويان فضا اين در:كرد تصريح وي
كوچك سالنهاي نمايشگاه خود داخل در ما.داشتند فعالي
سالنها اين داخل در تا كرديم نفرهدرست صد
و كنند برقرار ارتباط خود مخاطب با سينما دستاندركاران
خودشان توليدات مورد در تجهيزات و صنايع صاحبان هم
.كنند منتقل مخاطبين به را لازم اطلاعات
سطح نمايشگاه ، اين برگزاري بالطبعبا:كرد تاكيد وي
بيشتر انتظارات داراي و ميرود بالا عام مخاطب سليقه
.دارد وجود كمبودهايي ميكند احساس و ميشود
هنر آفرينشهاي كارگاه موسسه مدير "رخشانيپور حميدرضا"
:گفت تلويزيوني و سينمايي تجهيزات نمايشگاه برپايي درباره
داراي فيلم ، توليدكننده استوديوهاي اكثر انقلاب از قبل
يا و بود نيفتاده كار از خود زمان در كه بودند دوربين يك
نداشتند دوربين كه افرادي به يا و ميساختند فيلم آن با
و دوربينها اين همه انقلاب از بعد ولي ;ميدادند اجاره
از دست آن صاحبان و شد ناپديد ناگهان فيلمبرداري وسايل
تجهيزات كلا و شدهاند طرد كه كردند حس يا و كشيدند كار
بنياد نام به مركزي اختيار فيلمسازيدر و فيلمبرداري
.گرفت قرار فارابي سينمايي
براي دلي و نبود تجهيزات و وسايل اين مالك كسي:افزود وي
چشم از زمان مرور به آنها طبعا نميسوخت ، دوربينها
شرايط اين در و حالا و شدند مصرف غيرقابل و افتاده
از سال بيست حدود كه تجهيزاتي استفاده براي فيلمسازان
تا صف اين در و هستند صف در ماهها ميگذرد ، آن عمر
دست از را خود انگيزه يا دوربين و تجهيزات به رسيدن
تا 50 حدود 40 كه كنند كار دوربيني با بايد يا و ميدهند
از هماندوربين حقيقت در و ميگذرد آن مفيد عمر از سال
مفيد عمر نام چيزيبه ايران در مااست افتاده چشم
حداقل كه نيستيم هم علاقهمند و نداريم تجهيزات و وسايل
يك خود توليدات براي انقلاب از قبل مانند خصوصي ، بخش
.باشد داشته اختيار در مختصري وسايل و دوربين
نمايشگاه باره در فيلم اميد شركت مدير ،"تسليمي سيروس"
شدت به ايران سينماي:گفت تلويزيوني ، و سينمايي تجهيزات
مونتاژ ميز و دوربين جمله از فيلمسازي فني وسايل نظر از
اين كه هستم اميدوار و ميبرد رنج نورپردازي تجهيزات و
يك بتواند و باشد ايران سينماي به كمك مسير در نمايشگاه
مشكل ولي ;كند ايجاد ايران در تجهيزات اين جهت از بهسازي
خصوصي بخش براي شده ارائه قيمتهاي كه جاست اين در عمده
توانايي فيلمسازي شركت يا استوديو كمتر و بالاست بسيار
روشهايي با ميتوان البته.دارد را وسايل اين خريداري
اين دولت كه اين منجمله ;كرد كمك مساله اين حل به
بخش اختيار در وام صورت به سپس و كند خريداري را تجهيزات
كه را سرمايهاي يا پولي كه اين يا و دهد قرار خصوصي
يا استوديوها اختيار در كند تجهيزات خريد صرف ميخواهد
اين خريد به اقدام آنها تا دهد قرار فيلمسازي دفاتر
سرمايه چنين خصوصي بخش صورت اين غير در.نمايند تجهيزات
قيمتها اين با را تجهيزات اين بتواند كه ندارد زيادي
.كند خريداري
خواند غيرممكن ملي صورت به را سينمايي تجهيزات توليد او
مصرف كه دليل اين به تجهيزات از بعضي:داشت اظهار و
و نيست توليد قابل ملي صورت به واقعا ندارد ، زيادي
دليل همين به ;ميشود توليد مليتي چند صورت به اكثرا
قدم پيش دارند ، پيشرفته صنعت كه كشورهايي معمولا كه است
دنيا به و ميپردازند تجهيزات اين ساخت به و ميشوند
.ميكنند صادر
را وسيلهاي بتوانيم ما كه اين البته:ساخت خاطرنشان وي
هيچ كنيم ، وارد را آن خارجي همزمان و بسازيم
قيمت با مشابه كالاي يك كه ببيند وقتي مصرفكنندهاي
خارجي نوع خريد طرف به ميشود ، توليد ايران در ارزانتر
سينمايي تجهيزات ولي است ، مسلم اصل يك اين.نميرود آن
مرغوبيت يا آن در اشتباه يك كه هستند حساسي بسيار وسايل
در ;كند صدمه دچار را پروژه يك كل ميتواند آن پايين
سال در فيلم تا 50 توليد 40 با ما سينمايي صنعت واقع
ندارد هم لزوم و نيست داخل در توليدي هيچ جوابگوي واقعا
.شود توليد كه
را سينمايي تجهيزات و وسايل بودن قديمي تسليمي سيروس
اختيار در دولتي بخش كه دانست تجهيزاتي اصلي مشكل
فيلمسازان گاهي:داشت اذعان و ميدهد قرار فيلمسازان
بتوانند تا بگيرند قرار نوبت صف در ماهها مجبورند
تقريبا 20 و شده تمام مفيدش عمر كه كنند تهيه دوربيني
نگهداري و تجهيز ديگر مشكل ;ميكند كار كه است سال تا 30
شيشهاي عشق موردفيلم در ما ;ميباشد تجهيزات اين ضعيف
ما كپي روي تدوين ميز و خورديم بزرگي صدمه فارابي در
تازه ميكس زمان در و تدوين از بعد ما كه كرد صدا ايجاد
سر بر زيادي بسيار هزينه متحمل دوباره و برديم پي آن به
مسئولين اطلاع به را مساله اين ما ;شديم موضوع اين
جبران را ما خسارت هيچكس متاسفانه كه رسانديم هم فارابي
حل تدوين ميز آهنرباي يك با تنها كه خسارتي نكرد ،
زياد خسارت با ما فيلم ولي ;شد درست ميز البته ;ميشود
افتادو ديگر سال به آن اكران و شد آماده دير ماه يك
تكنيكهاي با قديمي تجهيزات اين كه است اين ديگر مشكل
امروزه آنها از نميشود و ندارد همخواني فيلمسازي امروزي
.برد بهره فيلمسازي در
ايراني فيلم بهترين به نتپك جايزه
فجر جشنواره
در بار اولين براي (آسيا سينماي ارتقاء شبكه) نتپك
هيات يك تشكيل با فجر فيلم بينالمللي جشنواره نوزدهمين
سينماي مسابقه بخش فيلمهاي قضاوت به بينالمللي داوري
.پرداخت ايران
خود نظر نتپك ، داوري هيات جشنواره ، برگزاري پايان از پس
شرح اين به مسابقه بخش ايراني فيلم بهترين درباره را
:كرد اعلام
واسطه به كريمي ايرج ساخته" ميگذريم هم كنار از فيلم"
محكم سبك يك از بهرهگيري با كه فيلم مدرن ساختار و فرم
به را ايراني جامعه متوسط طبقه خاص موقعيت توانست بديع و
فيلم جشنواره در نتپك جايزه دريافت شايسته نمايشگذارد ،
شده اهداء ايراني فيلم دو به تاكنون نتپك جايزه.است فجر
اولين در مجتبيراعي ساخته" پروانه يك تولد ".است
فيلم و (فيليپين) سال 1378 در مانيلا سينه فيلم جشنواره
دوره سيامين در شهريار مريم ساخته "خورشيد دختران"
.(هلند) سال 1379 در روتردام فيلم جشنواره
رسانه طريق از ميگذريم هم كنار از فيلم به نتپك جايزه
كريمي ايرج به ايران ، در نتپك نمايندگي آران ، هنر
جشنواره جنبي جوايز اهداي مراسم در فيلم اين كارگردان
.شد خواهد اهداء فجر
نمايش آماده زمستاني قطعه
قطعه" موقت نام با مهرانفر فرهاد سينمايي فيلم چهارمين
خود فيلمبرداري مراحل" گيلان دلفك ارتفاعات در زمستاني
نگاه با فيلم اين.گذاشت سر پشت ديجيتال طريق به را
مسائل با آسيبشناسانه برخوردي كودكان ، مسائل به انساني
از زمستاني قطعه.دارد كشور محروم مناطق در آموزشي
.است پرورش و آموزش وزارت آموزشي تكنولوژي دفتر توليدات
موسي مهرانفر ، فرهاد:فيلمنامه مهرانفر ، فرهاد:كارگردان
:فيلمبرداري مدير مهرانفر ، فرهاد از طرحي براساس عليجاني
صحنه سليمانزاده ، طراح هادي:صحنه صدابردار معصومي ، نادر
.هاشمي فرزاد سهيلا:لباس و
دلفك بلند كوه از بخشي ساكنين تنها فرزندانش و نازبانو
زندگي رنگ ناآشنا ، معلمي ورود و پاييز آغاز باهستند
غريب آموزشي براي زمينه و شده دگرگون وحشي طبيعت آن در
.ميشود فراهم
تالار در بتهوون آثار اجراي انگيزه به
قرون تمام براي آهنگسازي ;وحدت
واز شانزدهم موسيقي درجشنواره كه آثاري ازجمله :درآمد
لودويك از سمفوني چند شد ، اجرا تهران سمفونيك اركستر سوي
لوريس رهبري به (و 9 5 ، 7) سمفونيها اين.بود بتهوون فان
ارمنستان سمفونيك اركستر ايرانيالاصل رهبر چكناواريان ،
با و وين مكتب موسيقي عنوان تحت و پياپي شب چند در و
نوشته.شد اجرا وحدت تالار در اتريش از نوازنده چند حضور
ميشود گفته كه بتهوون آثار و زندگي به دارد نگاهي زير
.است شده اجرا قبل سال وي 200 سمفوني نخستين
هنري گروه
و بيماري و ناكامي اوج در را آثارش انسانيترين مرد ، اين
.ساخت بود ، داده دست از را خود شنوايي كه سالهايي در
بيستوپنجم) دسامبر 1770 شانزدهم در بتهوون ، فان لودويگ
.آمد دنيا به تهيدست خانوادهاي در بن شهر در (آذر 1149
و ضعيفالنفس لاابالي ، مست ، هميشه آوازخواني يوهان ، پدرش
در بادهنوشي به را خود اوقات بيشتر كه بود تنبل
مهربان ، زني ماگدالنا ، مادرش.ميگذراند ميخانهها
.بود ناتوان و بيمار هميشه حال عين در و سختكوش فداكار ،
لودويگ و برميگشت خانه به مست نيمهشبها اغلب يوهان
از قطعاتي كه مينمود وادار را او و ميكرد بيدار را
از بتواند كه اميد اين به بنوازد ، پيانو با را آهنگسازان
اين و بسازد موتسارت مانند زودرس و بزرگ داهيهاي او
آثار اما نبود ، بيش ساله شش كودكي لودويگ كه بود درحالي
اجرا خوبي به ويولن و پيانو با را پيشين آهنگسازان
را (موتسارت پدر) لئوپولد تربيت نه پدرش البته.ميكرد
نبوغ از شمهاي كه استعداد و هوش مايه آن نه و داشت
.كند درك را پسر واقعي
آنجا در و كرد پيدا راه كليسا به يازدهسالگي در لودويگ
نيز چهاردهسالگي در.بنوازد ارگ گهگاه يافت اجازه
كسب را ارگنوازي منصب شاهزادگان ، از يكي قصر در توانست
سراسر در حتي و نداشت مشق و درس به علاقهاي هيچ او.كند
آن كه مدرسهاي ، تحصيلات از دادكه نشان بارها زندگياش
.بود متنفر نميشمرد ، محض اطاعت جز چيزي را
از يكي كه مساعدهاي با هفدهسالگي ، در يعني در 1787
توانست آنجا در و شد وين عازم بود ، داده او به اشراف
استاد آن از درس چند و ببيند را (17561791) موتسارت
.بگيرد بزرگ
او ;است بيمار سخت بتهوون مادر كه رسيد خبر بعد چندي اما
هفته چندرساند مادر بالين به و بن به را خود ناچار به
.درگذشت سل بيماري براثر مادرش بعد ،
هم در كاملا عصبي لحاظ از مادر ، درگذشت از پس بتهوون
سل به كه داشت بيم سخت و شد آسم بيماري دچار وحتي شكست
محقر خانهاي در برادرش دو و پدر با او.شود گرفتار
صاحبخانهشان را آنان از مراقبت كه ميكرد ، زندگي
فزوني روز روزبه پدرش لااباليگريهاي.داشت برعهده
كامل طور به سالگي هجده در بالاخره لودويگ و مييافت
.شد عهدهدار را خانواده سرپرستي
نام به شريفي خانواده خاص توجهات و تشويقها رفته رفته
.اوشد حال شامل والدشتاين كنت نيز و بروينينگ فون
ماه در.گرفت پيش در را وين راه بار ديگر نوامبر 1792 در
را تهيدستي رنج مدتي وين ، در.رفت دنيا از پدرش دسامبر ،
توانست داشت ، شكستناپذير ارادهاي كه او ولي كرد ، تحمل
از -ميرفت شمار به موسيقي دنياي مركز كه -شهر آن در
ساليري آنتونيو و (17321809) هايدن يوزف فرانتس تعليمات
.گردد برخوردار (17501825)
و ديرسال شيري به وبيشباهت داشت عبوس چهرهاي بتهوون
داشت ، خشن و روستايي كاملا ظاهري كه آن با.نبود افسرده
توفيق وين در او.ميزد موج سيمايش در عظمت آثار اما
يابد شهرت بديههنواز و پيانو تكنواز عنوان به كه يافت
.كند پيدا راه ليخنوفسكي كارل شاهزاده باشكوه كاخ به و
روزگار وين در افتخار و آسايش با تمام سال هفت بتهوون
دوستداران از بسياري اقبال و توجه توانست و گذراند
خود كنسرت نخستين مارس 1795 در وي.برانگيزد را موسيقي
.كرد اجرا خيريه امور به كمك منظور به را
-مختلف زنان عشق دام باردر گرچهچندين بتهوون ،
پايان تا ولي آمد ، گرفتار- اشراف طبقه از زناني بهويژه
كاملا او براي امر اين البته و نكرد ، اختيار تاهل عمر
او.تنها هميشه ميبود ، تنها بايد بتهوون ;مينمود طبيعي
ماه فقطهفت عاشقياش مدت طولانيترين كه است گفته خود
.است انجاميده طول به
آن زندگي بلاي سهمگينترين كمكم سيسالگي ، آستانه در
اين كه حقيقت اين.شد پديدار او ، درشنوايي ضعف يعني مرد ،
شكننده و سخت بسيار ميشود ، ضعيفتر او در روزبهروز حس
شدهاند شيطان لانه من گوشهاي":است گفته بارها او.بود
بتهوون ".كردهاند چندان دو را درد اين نالايق ، طبيبان و
سيفليس بيماري به گويا و بود ، رنج در نيز كبد بيماري از
كه بوده اعتقاد اين بر خود حتي ;است بوده مبتلا هم
معده ، درد.بود گرفته فزوني سيفليس دنبال به گوشش سنگيني
فهرست به بايد نيز را احشا و امعا درد و هاضمه سوء
در ريشه بيماريها ، اين از بسياري.افزود وي بيماريهاي
.داشتند بتهوون پرتلاطم و ناآرام روح زواياي
خود كه همانگونه بود ، بيگانه شدن تسليم با او قلب اما
وي."ميگذرد رنج بوته از پيروزي بزرگترين":است گفته
در.نداد دست از را خود استثنايي نفس به اعتماد هرگز
تنها" كه كرده اظهار است ، نوشته برادرانش به كه نامهاي
پاي اگراست كرده حفظ مرا زندگاني كه است من شرف و تقوي
خيلي كه داشتم را آن شهامت نبود ، ميان در هنرم به عشق
مهمترين آري ، "بگسلم هم از را حياتم رشته اين از پيش
.بود هنرش او خسته روح تسلي مايه
به آن وپيامدهاي فرانسه كبير انقلاب به همواره بتهوون
كم انساني اصولا كه اين با او ;مينگريست احترام ديده
فيلسوف ،(17121778) روسو ژاك ژان آثار بود ، مطالعه
.ميخواند تمام شوق و شور با را ، فرانسوي بزرگ
و مضطرب و عجول دنده ، گوشهگير ، يك خودخواه ، ذاتا بتهوون
كه گوناگوني بيشكبيماريهاي و بود خلق كج حتي
از برخي تشديد در بودند ، كرده محاصره را او بيرحمانه
:بود داشته اظهار زماني او.بودهاند موثر خصوصيات اين
."ميدارم دوست انسان يك از بيش را درخت يك من"
چون بنوازد ، پيانو ميتوانست سختي به خود ديگر بتهوون
.بود شاهكارهايش مطلوب اجراي مزاحم شنوايي ضعف
;بود دوست نيز آلماني بزرگ شاعر ،(17491832)گوته با وي
.داشتند يكديگر با نهانيي عداوتهاي هميشه دو اين ولي
كرنش زياده نجيبزادگان ، و اشراف برابر در معمولا گوته
گذشته بود ، بتهوون آرمانهاي خلاف اين ، كاملا و ميكرد
نسبتا كينه نيز عاطفي موضوع يك سر بر دو ، آن اين ، از
.داشتهاند دل در يكديگر از شديدي
تصميم كارل ، برادرش ازدرگذشت پس نوامبر 1815 در بتهوون
كارل اونيز نام كه -را او ساله نه پسر سرپرستي گرفت
نوادگان از ظاهرا كه مردي وكالت با.گيرد عهده بر -بود
بود ، آلماني بزرگ آهنگساز ،(16851750)باخ سباستين يوهان
همجواري شايستگي پسر ، اين اماآورد دست به را كارل تكفل
حتي بلكه بود ، معمولي انسان يك چوناو نداشت ، را مرد آن
عمرش سالهاي آخرين بتهووندر.بود تربيتيدرست فاقد
يك نقش ميكرد سعي نحوي به و ميانديشيد كارل به مدام
ولي كرد ، خودكشي قصد در 1826 كارلكند رابازي پدرخوانده
بيرون هلاك ورطه از را او كه بود لودويگ عمو اين باز
و افسردگي.بود پسر اين آينده نگران همواره او.كشيد
باقي بتهوون براي رمقي ديگر بيماري ، رنج و اضطراب
تولد ، سال ششمين و پنجاه جشن از پس اندكيبود نگذاشته
بعد ، اندكي.ناشناسدرگرفت حق برادرزاده و او ميان نزاعي
ديگر بتهوون و شد فراخوانده خدمتسربازي به كارل
.ببيند را او نتوانست
.آورد روي او به نيز استسقا بيماري فوريه 1827 اواخر در
بيرون بود ، شده جمع بدنش در راكه ناسالمي مايع بار پنج
حال.نبود حياتش ادامه به چنداني اميد ديگر ولي كشيدند ،
شدت از زندگي ، روزهاي واپسين در كه بود شده وخيم چنان وي
.ميافتاد اغما حال به درد
گفته بتهوون ياران از يكي.فرارسيد آخر لحظه سرانجام ، و
در ،(فروردين 1206 هفتم)مارس 1827 ششم و بيست در كه است
به تگرگ و بود گرفته در وين در سهمگيني طوفان كه حالي
فراگرفته را شهر آسمان وبرقشديدي رعد و ميباريد تندي
تكان بود ، افتاده درگوشهاي كه بتهوون ، رنجور جسم بود ،
كرده گره مشت با كه حالي در و گشود را چشمانش خورد ، سختي
آن از پس و برآورد نالهاي ميكرد ، پرخاش آسمان سوي به
.فروافتاد دستانش
دانشگاه دانشمندان وسيله به اخيرا كه تحقيقاتي پي در
موي تار چند برروي آمريكا متحده ايالات در ايلينوي
وي مرگ كه است آمده دست به نتيجه اين شده ، انجام بتهوون
.است بوده سربي مسموميت از ناشي
***
بر پاي" كه او اما ;بود ابري سراسر بتهوون ، زندگاني
در پنجه و ايستاد مردانه "داشت افتخار شامخ قلههاي
.افكند تلخكامي و بيماري عفريت و تنگدستي ديو پنجه
شدت به ديگر هنرمندان از برخي مابيهاي نوكر از بتهوون
ديگران صفتيهاي روباه و تملقها همواره و بود عذاب در
كه حقا و ميگفت پاسخ جانانه ريشخندي به جديت ، عين در را
بود آن از خوارمايهتر جهان ، اين فريبنده برقهاي و زرق
در زانو به را سختيها همه او.كند خود تسليم را او كه
خوب خود و بود زودآشتي و بخششگر بسيار بتهوون ، .آورد
دشمنان جانب از حتي است ، احترام مورد هميشه كه ميدانست
گور در ميتوانستم كاش اي":بود گفته بار يك او.سرسختش
و آزادي نغمههاي كه راستي به."كنم شاد را ديگران هم
او.ماند خواهند جاودانه ابد تا كه ميراثيست او آزادگي
هنرمند يك توانايي نهايت وجودش ، همه با كه بود انساني
فان لودويگ كه راستي به و گذاشت نمايش به را عيار تمام
.قرون تمام براي است آهنگسازي بتهوون ،
***
نهضت آغازگر و كلاسيك دوران بخش پايان را بتهوون محققان
هنري زندگاني.آوردهاند شمار به موسيقي در رمانتيك
آغاز از اول دوره:اصلياست دوره سه بر مشتمل بتهوون ،
دوره و تا 1814 از 1802 دوم دوره سال 1801 ، تا او فعاليت
شنوايي او سوم ، دوره در كه حيات ، پايان تا از 1817 سوم
.است بوده داده دست از كامل بهطور را خود
قرن دو اين در كه مانده ، جا به اثر حدود 300 بتهوون از
:از عبارتند آنها از برخي.شدهاند اجرا بارها و بارها
و پيانو براي سونات ، 10(17951822) پيانو براي سونات 32
ويولن
پيانو براي كنسرتو ويولنسل ، 5 و پيانو براي سونات 5
-1800) زهي كوارتت ويولن ، 17 براي كنسرتو ، 1(17951809)
همچنين و اوورتور چندين ،(18001824) سمفوني ، 9(1826
و وداع پاتهتيك ، آپاسيوناتا ، مانند جاودانهاي قطعات
.سولمنيس ميسا
صرف دلار ميليونها سالانه گيتي ، سرتاسر در ما ، دوران در
او آهنگهاي از برخي.ميشود بتهوون آثار شنيدن و تبليغ
و الكترونيكي چندباره و چندين و مختلف اجراهاي با
همه در.شدهاند عرضه ميليوني تيراژهاي در كامپيوتري
بار چندين هفته يك طول در بياستثنا ، شايد جهان ، كشورهاي
از موسيقي عالم ابرمرد اين شاهكارهاي از قطعههايي
قليلي شمار است ممكن ولي ميشود ، پخش تلويزيون و راديو
در حتي.بشناسند را شاهكارها اين اصلي صاحب شنوندگان ، از
پيام نوعي اتومبيلها ، نيز و برقي دستگاههاي از بعضي
به بتهوون آثار از يكي از برگرفته كه شده تعبيه هشدار
.است "فوراليزه" نام
با و مجلد شش در بتهوون مكاتبات كامل مجموعه سال 1998 در
به مونيخ هلنه انتشارات در براندنبورگ زيگهارت ويرايش
ترجمه.است مارك حدود 1000 مكاتبات دوره بهاي.رسيد چاپ
تئودور همت به مجلد سه در نيز آن انگليسي ويرايش و
ايالات در نبراسكا دانشگاه انتشارات سوي از و آلبرشت
.است شده منتشر پاوند بهاي 5/157 به آمريكا متحده
حسني حميد
:منابع
چاپ نيما ، اصفهان ، فروغ ، مهدي تاليف و ترجمه بتهوون ، -1
اول ، 1365
ترجمه كربيل ، ادوارد هنري تاليف خودش ، زبان از بتهوون -2
روزبهان ، 1371 تهران ، الهاميان ، محسن
كامران ترجمه ساليوان ، ن.و.ج تاليف بتهوون ، روحي سلوك -3
(دوم ، 1368 چاپ) اول ، 1356 چاپ آگاه ، تهران ، فاني ،
مصاحب ، غلامحسين سرپرستي به فارسي ، دايرهالمعارف -4
اول ، 1345 جلد فرانكلين ، تهران ،
لاروس پاريس ، ،(جلدي 5) بزرگ لاروس دايرهالمعارف -5
1989
زندباف ، حسن تاليف كلاسيك ، موسيقي تاريخ بر كوتاه گذري -6
اول 1376 چاپ روزنه ، تهران ،
نامعلوم سرنوشتي
سيما از موسيقي درباره مستقل برنامهاي پخش انگيزه به
نجوا - الف
اعلام صداوسيما عمومي روابط سوي از كه است مدتي چند
سيما ، شبكههاي از موسيقي اختصاصي برنامههاي كه ميشود
اين موسيقي اهل براي.ميشود پخش سيما شبكه 4 خصوص به
باتوجه اما ميكند ، فراهم را بسياري خوشحالي خبراسباب
دارد ، وجود زمينه اين در سيما و صدا از كه سابقهاي به
چشم و نشده پخش سيما چهار شبكه از برنامه كه زماني تا
اين تحقق ، نشده روشن ساز يك كامل نماي به موسيقي اهل
اين.است ترديد مورد اعلامها و نوشتارها و اطلاعيهها
اين در صداوسيما در كه است اي پيشينه باب از البته ترديد
كه معلم علي چون چهرهاي تلاش قرار از.دارد وجود زمينه
است انقلاب از پس شعر و ادبيات شاخص چهرههاي جمله از
اوليه موافقتهاي از پس چنانكه شده ، مواجه مشكل با نيز
عنوان با موسيقي براي اختصاصي برنامهاي تهيه درباره
از قسمت سه پخش حتي و جم جام در آن پخش و "موسيقي مجله"
قسمتها بقيه پخش جلوي كه شد گونهاي به فضا برنامه اين
شده ، صرف آن براي كه بودجهاي عليرغم كار و شد گرفته
نظر بهميخورد خاك صداوسيما آرشيو گوشه در همچنان
از ساز نمايش درباره دقيق تعريف عدم در اصلي مشكل ميرسد
در موجود "غناي" به برخيها البته.باشد مستتر سيما
همين در حاليكه در ميكنند ، استناد فقها فتاوي و موسيقي
اين بيشتر حتي و است فقهامتفاوت فتاواي نيز زمينه
نمايش درباره سخني كمتر و است انسان صداي درباره فتاوا
كه تازهاي برنامه اميدواريم حال هر در.است آمده ساز
شود ، پخش چهار شبكه از است قرار جاويدان گلهاي عنوان با
دچار موسيقي مستقل برنامههاي ديگر سرنوشت و سرشت به
است آورد ، پسنديده دست به را كامل پخش توفيق اگر و نشود
نيز قبلي نشده پخش برنامههاي پخش صرافت به مسئولان كه
.بيفتند
|