مقابل در پليس شدن پاسخگو هدف با
انتظامي نيروي نظارتهمگاني دفتر ;مردم
كرد كار به آغاز
كمال سوي به راهي انتقاد
كودك ميليون يك جان "آ" ويتامين كپسول
است داده نجات را
باشند؟ بايد چگونه امروز پدران
بهتر ارتباط براي طلايي كليد 7
اصل 90پرونده كميسيون توسط
ميشود زندانيبازخواني روزنامهنگاران
خبر يك توضيح
كشوري هر توسعه اصلي شاخصههاي از يكي
ميباشد مطبوعات
تصحيح
مدير اتهامات به رسيدگي جلسه نخستين
شد برگزار آبان هفتهنامه مسئول
مقابل در پليس شدن پاسخگو هدف با
انتظامي نيروي نظارتهمگاني دفتر ;مردم
كرد كار به آغاز
اساسي ، قانون هشتم اصل اجراي بهمنظور :اجتماعي گروه
(ناجا) اسلامي جمهوري انتظامي نيروي همگاني نظارت دفتر
.كرد كار به آغاز ماه اسفند اول "ديروز" از
اين ناجا ، اجتماعي معاونت اطلاعرساني گزارشمركز به
و نهيازمنكر و امربهمعروف ديني ارزش احياي براي دفتر
در.است كرده كار به شروع طرحپليس 110 اهداف تكميل
اهداف به رسيدن براي تلاش:است آمده مركز اين اطلاعيه
جو مشاركت مردم بين منطقي تعامل سايه در جز ناجا آرماني
اطلاعيه اين.نيست امكانپذير پاسخگو ، و مقتدر پليس با
و وقت تمام بهطور يادشده دفتر:است كرده تصريح
و نظرات دريافت و مردم ارتباط انتظار در مشتاقانه
.است انتظامي نيروي عملكرد درباره پيشنهادها
و عملكرد نقد ميتوانند مردم اطلاعيه ، بنابراين
نيرو اين روزافزون تكامل موجب كه را احتمالي نارساييهاي
- پستي 1543 صندوق يا و تلفن 8727777 شماره با شد ، خواهد
.بگذارند ميان در 15745
كمال سوي به راهي انتقاد
بيتفاوت انتقاد به نسبت كه ميشوند پيدا كساني ندرت به
استثنائي اعتمادبهنفس از يا اشخاص اينگونه اما باشند ،
.خواهند خود فوقالعاده يا و برخوردارند
كار به منفي شكل به را انتقاد دارند تمايل معمولا مردم
به را نفر صد باشد قرار اگر.كنند تفسير و تعبير و ببرند
انتقاد معني بپرسيد آنها از و كنيد انتخاب اتفاقي طور
است نظري اظهار انتقاد:گفت خواهند زياد احتمال به چيست ،
.است عيبجويي هدفش كه خصومتآميز يا تحقيركننده مخرب ،
.است انتقاد لغوي مفهوم از ناشي برداشتي چنين
ميشود ، مطرح ناخودآگاه صورت به بيشتر كه منفي انتقاد
آگاهانه و سنجيده انتقاد از زيانبارتر و رايجتر عملا
ميكنيم زندگي آنها با يا داريم دوستشان كه كسانياست
گاه گه كه انتقادآميزي حرفهاي كه ميشوند متوجه ندرت به
ناخوشايندي تاثير چه ميآورند زبان به اتفاقي طور به
.ميگذارد برما
بر مخرب تذكرات تاثير درباره سالها كه آنوروتيني دكتر
:گويد است ، مي كرده مطالعه شخصيت
ترديد ، طعنه ، صورت به كه گزنده و تلخ سخنان مداوم سيل"
هم روحيهها قويترين در ميشود بيان زدن سركوفت و مخالفت
ارزشي و دارد خود از انسان كه تصويري و ميگذارد بدي اثر
.ميبرد تحليل است قائل خود براي فرد يك عنوان به كه را
اين كه است دليل اين به مفهوم اين در انتقاد مخرب تاثير
جبران نوع هر روزنه فرد ، گذشته اعمال روي تمركز با شيوه
بهبود امكان كه را وضعيتي و ميبندد را خطا از پرهيز و
واقع در ميكند بدل تغييرناپذير و منفي وضعيت به دارد
ميكند تثبيت گذشته در را او اشتباه فقط نه كننده انتقاد
".ميدهد تعميم هم آينده به را آن بلكه
يك به اشاره انتقاد از منظور ابتدا در ;انتقاد مفهوم اما
اين.است بوده افكار و اعمال از بيطرف و عيني ارزيابي
را شخص تحمل و بود استعدادها بروز راهگشاي انتقاد نوع
مفهوم اين اما.ميداد افزايش گوناگون عقايد به نسبت
كه طوري شد منحرف خود اصلي هدف از عملا انتقاد واقعي
.ماند باقي آن منفي جنبه فقط
است عبارت انتقاد:كنيم توجه انتقاد جديد تعريف به حال
را آن بتوانند كه نحوي به بهديگران اطلاعات انتقال از
است وسيلهاي انتقاد يا و ببرند كار به خود مصالح جهت در
پيام.اجتماعي روابط و فردي رشد افزايش و تشويق براي
اين براي را حرفها اين من:است اين صحيح انتقاد در نهفته
ما بين روابط به هم و تو به هم ميكنم فكر كه ميگويم
.ميكند كمك
و پايه است ممكن انتقاد مورد طرف از شكايتها از يك هر
باشد نادرستي رفتار بيانگر دستكم يا و باشد داشته اساس
كه آهنگي و آن گفتن نحوه اما ;گيرد قرار انتقاد مورد كه
ابراز را خود نارضايتي و آزردگي آن در كننده انتقاد
آن عوض به بيفزايد مساله دشواري بر ميتواند نيز ميدارد
و آيد وجود به كدورتي و رنجش شود ، عايد مثبتي نتيجه كه
.شود فراموش هم مطلب اصل
انتقادي اينكه براي دارند عقيده مردم بيشتر متاسفانه
مدعا اين شاهد.شود ادا گزنده بالحني بايد شود واقع موثر
نظرات كه است پسندانه خود غالبا و عذرگونه اشارههاي
حرف اين نميخواست دلم هيچ":ميكنيم شروع آن با را خود
اما نميكني ، باور را حرفم ميدانم" يا "...اما بزنم را
".ميگويم خودت خاطر به
ميكنيم فكر طرف يك از كه است اين انتقاد در نهفته تناقض
به ميترسيم ديگر طرف از و ميكند كمك انتقادشونده به
.بزند لطمه احساساتش
مخرب و منفي جنبه انتقاد به كه را عواملي اينجا در
:ميكنيم مرور ميدهند
اينكه از صرفنظر ديگران ، كردن شرمنده:كردن شرمنده -1
بهشمار انتقاد در تخريبي روش است نزاكت از دور رفتاري
انتقاد بلادرنگ كردن رد به منجر همواره روش اين.ميرود
ومقابله تدافعي حالت بروز موجب همچنين روش اين.ميشود
كه رفتاري بين ميكند سازندهسعي انتقاد.ميشود مثل به
زده سر او از رفتار كه كسي و گرفته قرار انتقاد مورد
يكي را دو آن عملا كردن شرمنده.شود قائل تفاوت
كل به را شخصي و جزئي مورد يك از انتقاد و ميانگارد
كه "افتاده پيراهنتازريخت".ميدهد تعميم فرد رفتار
هميشه تو" به ميشود تبديل است خاص مورد يك به اشاره
".ميآيي بهنظر عوضي
كار به را عباراتي و كلمات انتقاد ، هنگام اگر:سرزنش -2
بوده عمدي انتقاد مورد رفتار كه باشد اين بيانگر كه بريم
.ميكند پيدا مخرب و منفي جنبه ما انتقاد است ،
ميگيرد ، قرار انتقاد مورد كسي وقتي:مبهم جايگزين -3
راهحل كه باشد داشته انتظار كننده انتقاد از است ممكن
كه است مسئول كننده انتقاد اينجا در.كند ارائه را خود
آستين در جايگزيني ميكند ، انتقاد آن از كه آنچه براي
.باشد داشته
يا "بايد" كلمات با غالبا انتقاد:بعدي يك نگرش -4
كه ميگويد تلويحا نبايد و بايد.ميشود شروع "نبايد"
كافي خود نوبه به اين.است انتقادكنندهصحيح عقيده تنها
جهت در مايلند واقعا كه شود كساني دلسردي سبب كه است
.بردارند گام مثبت
نشان دفاعي واكنش انتقاد مورد شخص كه دارد احتمال بسيار
خودم روش به را كار اين نبايد چرا:بگويد خود با و دهد
دهم؟ انجام
به شود واقع موثر انتقادتان بخواهيد اگر:محيطي عوامل -5
شونده انتقاد روحي وضعيت و ديگر حضوراشخاص مكان ، و زمان
.باشيد داشته توجه
عصباني يا و نگران افسرده ، يا دارد ، مغشوش ذهن كه كسي
حساس خودش درباره ديگران نظرات به حد از بيش يا و است
و نميدهد نشان توجهي ميگويد انتقادكننده آنچه به است ،
باشد شده گفته شرايط آن تحت كه هم انتقادي از مسلما
.نميبرد بهرهاي
را ما ميتواند فردي احساسات به توجه اندكي و تيزبيني
.كند آگاه است مناسب انتقاد براي كه شرايطي به نسبت
از قطع طور به تهديدآميز تذكرات:حجت اتمام و تهديد -6
براي "..وگرنه" انتقادي روش.ميكاهند انتقاد سازندگي
شخص يا تهديد ، اما.است تهديد بر متكي روش ، تغيير ايجاد
به وادار را او اجبارا يا ميكند فلج را انتقاد مورد
نه اما كند ، تغيير است ممكن رفتار.مينمايد انتقاد قبول
درك را آن يا و است موافق انتقاد با شخص كه اين علت به
.ميكند
دائما درآيند عمل به كه آن بدون تهديدها كه هم وقتي
شخص آنكه ديگر.ميدهند دست از را خود اثر شوند ، تكرار
تهديد با مقابله به و بزند لاف است ممكن انتقاد مورد
"!بكن ميخواهد دلت كه غلطي هر برو":بگويد و برخيزد
قدرت كشمكش به را انتقاد جريان تهديدها اينكه نهايتا
.نيست صحيح ابدا كه چيزي ميكنند ، بدل
ممكن كردن سوال طريق از انتقاد:سرزنشآميز پرسشهاي -7
اما باشد ، گفتوگو آغاز براي سازندهاي راه ظاهر به است
.ميدهد قرار دفاع موضع در را انتقادشونده موارد ، غالب در
مطرح سازنده انتقاد شيوه به راحتي به ميتوان را پرسشها
،"دهي؟ انجام طوري اين را كار اين تصميمداري":كرد
كه شد باعث چه" ،"بدهي؟ انجام اين از بهتر نميتواني"
چرا" بگويد اينكه جاي به يا "است؟ خوبي كار كني فكر
"...كه بود بهتر نميكني فكر" بگويد "كردي؟ را اينكار
مخرب پاسخهاي
آن مسئوليت هميشه نميرسد ، ثمر به انتقادي كه هنگامي
ميتواند هم شنيدن انتقاد زيرا نيست ، كننده انتقاد متوجه
.شود انجام مخرب طرزي به كردن انتقاد مانند
اينكه بر مشروط باشد ، موثر ميتواند مخرب انتقاد گاهي ،
انتقاد بالعكس ، .بپذيرد مثبت ديد با را آن مقابل طرف
ميتواند شود روبهرو منفي واكنش با كه نيز سازندهاي
.باشد بياثر
ميگردند بهانه و عذر دنبال به گاه شونده انتقاد افراد
وارد آنها شخصيت كهبه را ناگواري ضربه ترتيب بدين تا
انتقاد با روبهروشدن از فرار با يا و دهند تسكين آمده ،
. باشند داده آن به مخرب پاسخي واقع در سطحي پذيرش و
هميشه زيرا ميكند ، نااميد را كننده انتقاد سطحي ، پذيرش
است قرار ظاهرا انتقاد ، مورد فرد كه ميشنود فقط
اصلاحي چنين هرگز اما دهد ، صورت خود رفتار در اصلاحاتي
مورد كه ميكند حس بنابراين (عملا) نميبيند را
.است گرفته قرار بيتوجهي
بگيريم؟ نتيجه و كنيم انتقاد چگونه
خشنودي احساس آن از و باشد سازنده انتقادمان اينكه براي
كه را اطلاعاتي:دهيم پاسخ كليدي پرسش يك به بايد كنيم ،
طوري كه كنيم بيان چگونه بدهيم ، مقابل طرف به ميخواهيم
بهبود به هم و ببرد سود آن از هم كه بپذيرد را آن
.كند كمك روابطمان
تغيير مشكل حل به عيبجويي از را مسئله ثقل مركز پرسش اين
تاكيد سازنده و مثبت انتقاد ضروري كيفيت سه بر و ميدهد
:ميكند
كه انگيزههايي به كه ميكند وادار را انتقادكننده -1
.بنگرد بيشتري دقت و تيزبيني با دارد انتقاد طرح براي
دارد ، وجود رفتار اصلاح و تغيير براي كه امكاناتي بر -2
.ميكند تاكيد
ميكند ، متعهد انتقاد موضوع به نسبت را انتقاد طرفين -3
مورد در طرف دو هر كه ميورزد تاكيد نكته اين بر يعني
.دارند مسئوليت نظر مورد رفتار بهبود
كنم؟ انتقاد ميخواهم چه از -
خود از بايد ابتدا انتقاد ، يك خاص محتواي تعيين در
كنم؟ انتقاد ميخواهم رفتاري چه از:بپرسيد
در (شوهر و زن) صميمانه روابط در را نمونهاي مثال براي
نظر در مرا احساسات وقت هيچ تو":زن ;ميگيريم نظر
".نميكني توجه من به كافي اندازه به تو" يا ".نميگيري
را آن بتوان شايد انتقاد ، محتواي كردن مشخص براي كوشش با
:داد تغيير ترتيب بدين
من بر اثري چه كني فكر اينكه بدون ميزني حرفهايي تو"
(شخصي يا)نيستي قائل ارزش من كارهاي براي (يا)ميگذارد
".كردهاي فراموش پاك را ازدواجمان سالگرد تو
انتقاد آن از ميخواهيد كه خاصي رفتار روي گذاشتن انگشت
گسترش و تعميم از اينكه اول: ميكند كمك جهت چند از كنيد
و "هميشه" آزاردهنده و پوچ كلمات بهكاربردن و انتقاد
است آسان انتقاد مورد شخص براي.ميكند جلوگيري "هرگز"
، بگيرد ناديده شده ذكر نمونه در كه را گوييهايي كلي كه
آن براي استثنايي ميتواند هميشه او.كند رد را آن يا
".نفرستادم گل تو براي پارسال آيا":كند پيدا
كند اشاره استثنا مورد يك به بتواند شونده انتقاد وقتي
كه بحثي بپردازد ، بحث به كلمه آن معني مورد در يا
تحتالشعاع را انتقاد اصل ميكند ، پيدا ادامه احتمالا
.است ساخته تهي ارزشهايش از بسياري از را آن و داده قرار
كرد؟ خواهد كمكي من انتقاد آيا -
كه منافعي برشمردن و دادن وعده راه از بهبود و تغيير
.ميپذيرد صورت ميشود انتقادشونده عايد
نيرومندي انگيزه پاداش ، يا سود چشمانداز مثبت ، تقويت
به كند احساس فرد كه ميشود باعث انگيزه.است تغيير براي
تا ميكند كمك انگيزه.بپذيرد را انتقاد كه است خودش نفع
"تشويق" صورت به ميكنيم تلقي "تنقيد" عادتا كه را آنچه
.ببينيم
:شود بيان گونه اين (شوهر و زن)شد ذكر كه نمونهاي در
من به نسبت را خود محبت كه بيفتي فكر اين به گهگاه اگر
من به كنمواقعا فكر كه ميدهي امكان من به دهي ، نشان
از بيش حتي ميخواهد دلم هم من آنوقت و علاقهمندي
كني توجه من به اين از بيش اگر.كنم محبت تو به اينها
اعتراض دائما من.شد خواهد نيز بهتر ما دوي هر زندگي
عيبجويي تو از دارم كه نميكني احساس هم تو و نميكنم
.ميكنم
اصلا شد ، گرفته كار به قضيه اين در كه انگيزهاي
".داشت بهتريخواهيم روابط ما":است دوجانبه انگيزهاي
او به كه تغييري تاثير تحت انتقاد ، مورد اگرشخص اما
كرد؟ بايد چه نگيرد قرار ميكنيم پيشنهاد
مورد انگيزه.دارند متفاوتي ارزشي سيستمهاي انسانها
ديگري براي جاذبهاي كوچكترين است ممكن نفر يك توجه
را انگيزهاي است لازم مساله حل برايباشد نداشته
.باشد مقابلارزشمند طرف براي مطمئنا كه كنيد انتخاب
كه مواردي بر تمركز جاي به اگر اينكه ديگر مهم نكته
چيزهاي و خود خواستههاي نداريم ، دوست يا نميخواهيم
دريافت مثبت پاسخهاي كنيم ابراز را علاقهمان مورد
.كرد خواهيم
علاقه ميخواهد دلم:(شوهر و زن) شده ذكر نمونه در
برايت كه كارهايم به دهي ، نشان من به بيشتري
گل برايم گهگاه.باشي داشته توجه (ميدهم انجام)ميكنم
ميخواهد دلمدارم علاقه تو به خيلي من چونبياوري
.ميكني من از يادي دوريم ، هم از وقتي باشم مطمئن
بگويم؟ چگونه -
واقعيت و شخصي عقيده -1
خردهگير آدمي ديگران نظر در مبادا كه تدافعي حالت احساس
فقط را اين من" مانند جملاتي از ميشود باعث شويم قلمداد
.كنيم استفاده كرارا "ميگويم خودت خاطر به
ميكشند ، رخش به را عيبش وقتي كه بشرنيست طبيعت در
بهترين اين بنابر.بپذيرد راحتي به را آن يا كند قدرداني
به نسبت را مقابل طرف كه است اين كرد ميتوان كه كاري
خودت خاطر به را اين" گفتن با.كنيد مطمئن خود بينظري
هر از مهمتر.مييابند دست هدف اين به سختي به "ميگويم
.ميكنيد عنوان آن در را انتقاد كه است زمينهاي كلمه ،
اصولا انتقادتان كه ميدانيد خودتان شما كه كنيد روشن
.شماست عقيده ساده بازتاب بلكه نيست ، محض حقيقت يك بيان
نوعي ، يعني دارد داوري جنبه بيشتر انتقادي نظرهاي اظهار
:است شخصي باورهاي و فرضيات آن ، بناي كه است ارزيابي
بي بودند ، آمده ديدنمان به (X) ايكس خانواده وقتي"
،"نميآيد تو به اصلا مو مدل آن" يا "كردي رفتار ادبانه
منعكس را انتقادكننده شخصي عقيده گفتهها اين تمام
به ديگران نظر از مو ، مدل رفتارو همان است ممكن ميكنند ،
.شود قضاوت ديگري نحو
بيان وضعيت يك از خود شخصي نگرش عنوان به را انتقاد اگر
و ميدهند نشان آن شنيدن به بيشتري اشتياق ديگران كنيد ،
.دهند خرج به كنجكاوي شما نگرش نحوه به نسبت است ممكن حتي
و عقايد تا ميدهيد فرصت انتقادشونده به حقيقت در
.كند مقايسه شما عقايد با را خود احساسات
حقيقت و قاطع حكم صورت به نه را انتقادمان چگونه حال
به با ميكنيم؟ بيان خود شخصي نگرش عنوان به بلكه مسلم ،
رفتار من عقيده به":مانند خود جملات در من ، " كاربردن
اگر شايد ميبينم ، من كه جور اين" "بود ناجور شما ديشب
گرفته را بهتر شغل آن بودي ، داده خرج به بيشتري سياست
لياقت و عرضه ذره يك اگر" بگوئيم اينكه جاي به بودي ،
".بودي گرفته بهتري شغل حالا تا داشتي ،
دارند قرار من ، محور بر كه گفتههايي چرا كه ديگري دليل
انتقاد به بيان نوع اين كه است اين دارند بيشتري تاثير
.باشد مسئولتر انتقادش به نسبت تا ميكند كمك كننده
همدلي عامل -2
گذارد ، جا به است ممكن شما گفتههاي كه تاثيري سنجش براي
:بپرسيد خودتان از
دهم نشان مقابل طرف به كه كردم مطرح طوري را انتقادم آيا
ميكنم؟ رادرك احساساتش كه
طريق از غيرمستقيم يا و مستقيم طور به ميتواند همدلي
.شود منتقل رفتار و افكار احساسات ،
را خود بتوانيد كه شرطي به نيست ، مشكلي كار كردن همدلي
.بگذاريد ديگران جاي
ضمن كه است آن در اظهارنظر هر ارزش":ميگويد پاول جان
".شود بيان صميميت و محبت نهايت در بودن ، غش و بيغل
انتقاد به نسبت تعهد و اعتقاد -3
دنبال به سازندهاي واكنش شما انتقاد كه است قرار اگر
گفتهايد آنچه به تنها نه كه دهيد نشان بايد باشد داشته
انتقاد اثر در داريد انتظار كه رفتاري به بلكه متعهديد ،
.مينهيد ارج نيز گيرد پيش در شما
و است اهميت داراي شما براي موضوع كه دهيد نشان بايد
با.داريد را آن با شدن روبهرو براي مساعي تشريك آمادگي
و چارهساز راهحلهاي و پيشنهادها ارائه صريح ، نظر اظهار
جهت در موضوع حل براي كه كوششي از كه مطلب اين گفتن با
تعهد و اعتقاد آگاهيد ، ميآوريد عمل به احسن به تبديل
.ميدهيد نشان انتقادتان به رانسبت خود
از پس يكي انتقاد مراحل آنكه براي برخورد ، شيوه اين
نشان زيرا است ، ضروري امري شود ، انجام موفقيت با ديگري
.است حمايت و كردن كمك شما نيت كه ميدهد
سازنده انتقاد بازبيني فهرست
.كنيد مشخص را انتقاد مورد رفتار -1
قرار انتقاد مورد كه را رفتاري كه كنيد حاصل اطمينان -2
صرفنظر انتقاد از صورت اين در است ، تغيير قابل ميدهيد
.كنيد
از و كنيد استفاده" است اين من شخصي نظر" عبارات از -3
.بپرهيزيد خود نظريات تحميل
تبديل سخنراني به را انتقاد و ندهيد كش را موضوع -4
.نميكند آن به توجهي بيحوصله شنونده زيرا نكنيد ،
خود و كنيد پيدا رفتار تغيير براي انگيزههايي بكوشيد -5
كمك مشكلش حل در را شونده انتقاد كه بدانيد متعهد را
.كنيد
رنگ شما منفي احساسات از گفتههايتان ندهيد اجازه -6
و خشن كلامتان لحن و بلند صدايتان باشيد مواظب.بگيرد
.نباشد طعنهآميز
.دهيد نشان همدلي مقابل ، طرف احساسات و مشكلات با -7
خود نزد مناسب مكان و زمان رسيدن فرا تا را انتقاد -8
.داريد نگه
انتقاد ، مورد شخص منفي واكنشهاي پيشبيني با بكوشيد -9
.كنيد جلوگيري آن بروز از
دهيد نشان آورده ، بار به مثبتي نتايج شما انتقاد اگر -10
.ميكنيد تحسين را آن و شدهايد متوجه كه
روان چهارم سال دانشجوي گلشني ، غزاله:از تلخيص و تهيه
باليني شناسي
/وانرينگر هنري دكتر: نوشته "نيست كامل كس هيچ":منبع
گرجي معتمد پريچهر: ترجمه
كودك ميليون يك جان "آ" ويتامين كپسول
است داده نجات را
اعلام (يونيسف) ملل سازمان كودكان صندوق:اجتماعي گروه
كه "آ" ويتامين كپسولهاي زياد مقادير تجويز برنامه:كرد
بود بدن ايمني سيستم تقويت آن هدف و شد آغاز سال 1998 از
.است كرده پيشگيري كودك ميليون يك حدود مير و مرگ از
"بلامي كارول" ملل ، سازمان از فرانسه خبرگزاري گزارش به
كپسول يك بهاي اينكه به توجه با:گفت يونيسف مدير
سال در قرص دو تجويز و است سنت دو فقط "آ" ويتامين
در كودكان مرگ آورد ، فراهم را مناسب پيشگيري ميتواند
.است قبول غيرقابل "آ" ويتامين كمبود اثر
داراي غذايي رژيم:كرد اعلام بيانيهاي در صندوق اين
سرخجه همچون بيماريهايي بروز شدت ،"آ" ويتامين كم مقادير
داده نشان تحقيقات و ميدهد افزايش كودكان در را اسهال و
رنج غذايي مواد كمبود از كه جمعيتي در كودكان مرگ است
.مييابد افزايش درصد بيست تا ميبرند
و آفريقايي عمدتا كشور حدود 70 در "آ" ويتامين كمبود
كشورهاي تعداد بلامي گفته به اما است ، شايع بسيار آسيايي
از بيش به كشور از 6 مكمل ويتامينهاي تجويز برنامه داراي
اين يونيسف ، بيانيه براساس.است يافته افزايش كشور 40
سال در جهاني مساعي تشريك نتيجه "ملاحظه قابل پيشرفت"
بهداشت جهاني سازمان ملل ، سازمان كودكان صندوق بين 1997
اين به مبتلا كشورهاي و ويتامين كننده اهدا دولتهاي و
.است بوده كمبود
باشند؟ بايد چگونه امروز پدران
نقشي سنتي خانوادههاي در فرزندان از مواظبت در پدر نقش
مالي مشكلات رفع و تامين مسئول پدر زيرا است ، غيرمستقيم
سنتي نقش اين امروز دنياي در.است خانواده اقتصادي و
زيرا است ، شده برانگيز سوال مردان حتي و زنان براي
نانآور نقش دو هر مرد و زن موارد اكثر در امروزه
را درآمد بيشترين مردان ديگر و دارند عهده به را خانواده
به و خانوادهاند مهم درآمد منبع نيز زنان بلكه ندارند ،
.است يافته بيشتري اهميت عاطفي لحاظ از پدر نقش دليل همين
و حضور بدون را زايمان و بارداري دوران زن قديم در
ديگر گونهاي به وضع امروزه اما ميكرد ، طي همسرش حمايت
و است انجام حال در كند صورتي به تغييرات اين اگرچه.است
نگهداري و مراقبت در اندكي مسئوليت پدران بيشتر هنوز
و دارند عهده به خردسالشان ، فرزندان مخصوصا فرزندشان
فرزند با گذراندن صرف را خود اوقات بيشتر آنان همچنين
با ميدهند ترجيح و دخترانشان تا ميكنند ذكورشان
ازآنان تا بروند تفريح به يا و كرده بازي فرزندانشان
ميشد وضع گونهاي به كار قوانين قديم در.كنند مراقبت
و ميكردند ترك را كار محل فرزندانشان همراه به زنان كه
و نداشتند فرزندان تربيت و نگهداري براي مسئوليتي مردان
.ميشد گرفته نظر در نانآور عنوان به فقط مرد نقش
آن براي اجرايي ضمانت هيچ جوامع در نيز امروزه اگرچه
يا و ميكردند تصور خانواده رئيس را خود كه مردان گونه
وجود بدانند ، خانواده اعضاي ديگر با يكسان حقوقي داراي
تاثيري پدر نقش ايفاي بر ميتواند عواملي نيز و ندارد
ساعات كه مرداني ;است دسته آن از شغل كه باشد داشته منفي
به كه دارند اشتغال مراكزي در يا و كارند مشغول طولاني
و انرژي آنها است فعاليت و توليد مشغول شبانهروزي طور
همچنين و دارند امر اين درست انجام براي كمتري مسئوليت
براي بيشتري سختگيري مرد شاغلين مورد در شركتها بيشتر
و دارند...و فرزندانشان از نگهداري منظور به مرخصي دادن
خانوادگي مسائل دليل به خود پست يا سمت از مردي اگر
و همقطاران معمولا بگيرد ، انتقالي يا و كنارهگيري
و مينگرند او به حقارت ديده به شركت سرپرست و همكاران
:است قرار اين از پدران نقش ايفاي بر موثر و مثبت عوامل
آنان از خوبي به آنها والدين كودكي ، دوران در كه پدراني
درست انجام بر بيشتري تمايل نكردهاند وسرپرستي مراقبت
خصوص در نكاتي قبل از كه كساني يا و دارند مسئوليت اين
مرد و زن كه درخانوادههايي ويا ميدانند كودكان نگهداري
فرزندان از مراقبت به بيشتر مردان شاغلند هردو
ودر هستند خانهدار همسرانشان كه پدراني تا ميپردازند
ميتوانند بهتر ندارند وقت تمام كاري كه مرداني ضمن اين
.كنند برقرار ارتباط فرزندانشان با
پدران اهميت
رشد در خانواده در پدر كيفي و كمي وجود كه آنجايي از
به را پدر فرزندان همچنين و است مهم بسيار كودكان سلامت
خصوص در اين كه ميدانند ، خود فكري رفتاري ، الگوي عنوان
و شكاف وجود از فرزندان اكثر و است صادق بيشتر پسران
گرامي پدر شما هستند ، گلهمند پدرانشان و خود بين فاصله
تمامي و هستيد مهم فرزندتان براي كه بدانيد است بهتر
به شما و نيازمندند خويش والدين حمايت و عشق به كودكان
فرزندتان حياتي نياز اين تامين در مهمي نقش پدر عنوان
و كرده متاركه كه والدينيد از دسته آن از شما واگر داريد
پدر عنوان به است بهتر ميكند زندگي مادرش با فرزندتان
و مالي نظر از را خويش نقش است ممكن كه آنجا تا كنيد سعي
شما حمايت به فرزندانتان زيرا.كنيد ايفا بدرستي عاطفي
پدراني بدانيد و نيازمندند همسرتان از جدايي از بعد حتي
بيگانگي اين بيگانهاند ، فرزندانشان با عاطفي نظر از كه
.است زيانبار فرزندان سلامت رشد در پدر نبود اندازه به
سلامت پيشبرد و تدارك در ميتوانيد ذيل نكات انجام با پس
:باشيد سهيم فرزندتان
.باشيد داشته حضور فرزندتان تولد هنگام در -
.بگذاريد احترام خانواده مادر به -
توجه فرزندتان مدرسه امور فعاليت و تكاليف به نسبت -
به او همراه به ميتوانيد رابطه اين در.دهيد نشان
او همراه به و كرده انتخاب مناسبي كتاب و رفته كتابخانه
.كنيد مطالعه
وانعطافپذير منطقي فرزندتان براي محدوديتها وضع در -
.باشيد
به و كرده صحبت مسائلشان خصوص در فرزندانتان با -
بروز در را وآنها دهيد گوش دقت به سخنانشان
آنان سعي و تلاش تحسين ، زيرا كنيد تشويق استعدادهايشان
احسن نحو به را كار آن امكان حد تا ميشود موجب امري در
.دهند انجام
وسيله بدين كنيد ، كمك خانواده مادر به كارها در-
فرزندانتان ، با گذراندن براي را مناسبي اوقات ميتوانيد
دست به مهم مسائل خصوص در تصميمگيري و خانواده با صحبت
و است آسان فرزندتان و شما براي اوقات اين ايجاد و آوريد
.است مساعي تشريك و همكاري گفتوگو ، براي مناسبي فرصت اين
و ناراحتيها به كه ميدهيد نشان او به كار اين با
غمگين و ناراحت او اگر و ميدهيد نشان توجه او شاديهاي
مشكل و احساس اين رفع در و كرده همدردي احساس او با است
آنها و شناخته را او احساسات كنيد سعي و دهيد ياري را او
خويش ارزش و اهميت متوجه او كار اين با.بشماريد مهم را
.ميشود شما نزد
.تصورنكنيد خود براي شدهاي تعيين پيش از نقش -
و گرفتن درآغوش با فرزندتان به را خود عشق و توجه -
او كه كنيد بيان حتما و دهيد نشان او به محبت ابراز
.داريد دوست را او و است ارزش با شما براي
رشد براي بهتري فرصت فرزندتان به زماني دادن اختصاص با -
فراهم بزرگسالي دوران در او نشاط و شادابي تضمين و
تربيت در پدرانشان كه بدانيدكودكاني است بهتر و ميآوريد
و گويشي مهارتهاي از داشتهاند موثري و مطلوب نقش آنها
مقصود اين به نيل وبراي برخوردارند بهتري نفس به اعتماد
بلكه باشيد ، متخصص و استثنايي پدر يك شما كه نيست نيازي
توجه بدون فرزندتان با صميميت و مفيد نكات طرحها ، اين با
كه اوقاتي از مطلوب استفاده حداكثر ميتوانيد او ، سن به
.باشيد داشته را هستيد فرزندتان با
اينترنت:منبع/نوري.ح معصومه:مترجم
بهتر ارتباط براي طلايي كليد 7
روابط باشيد ، داشته فراواني دوستان ميخواهيد آيا
و ببريد لذت خود زندگي از كنيد ، محكمتر را خود خانوادگي
به با پس واداريد؟ خود از پيروي به را مردم نهايت در
گوش ميشود ، معرفي شما به كه طلايي كليد سپردن 7 خاطر
مشاهده را آن نتايج و بياموزيد را ديگران حرف به سپردن
.كنيد
فراواني دوستان شما تا ميشود سبب صحيح روش به سپردن گوش
شغل در.بخشيد بهبود را خانوادگيتان روابط آوريد ، بدست
را خود وكار كسب و آوريد بدست فراواني منافع خود حرفه و
ميشود باعث ديگران سخنان به دادن گوش همچنيندهيد رونق
قدم به قدم جا همه و ببرند لذت شما با بودن از آنان كه
.باشند كنارتان در
روز هر استرس ، كاهش امر در مشاور و پزشك عنوان به من
من اگرميدهم گوش مختلف افراد صحبتهاي به ساعت چندين
مشكل است ممكن ندهم ، انجام فراوان دقت با را كار اين
با يا و نشوم مهمي نكات متوجه.دهم تشخيص نادرست را آنان
مشتاق واقعا من كنند احساس افراد كه شوم سبب كار اين
.نيستم آنان سعادت خوشبختيو
روز در كه افرادي از بيش حتيميرسم منزل به كه زماني و
.دهم گوش خانواده اعضاي سخنان به بايد ميكنم ملاقاتشان
.دهم فرا گوش همسرم صحبتهاي به كاملا بايد
انجام دقت با را كار اين هميشه كنم اعتراف بايد البته
كه ديگري دوستان يا و دخترم حرفهاي به بايد.نميدهم
.بسپارم گوش بيايند ، منزلم به شب آخر تا است ممكن
ممكن.داد ديگرانگوش سخنان به بايد چقدر !من خداي واي
در كه دادن گوش تمرينات اين تمام با كنيد فكر خود با است
معطوف كار اين به كه توجهي تمام و ميدهيم انجام روز طول
آيا اما.شدهايم خبره امر اين در حتما ميداريم
انسانها ما اكثر نيست؟ چنين اين حقيقت در كه ميدانيد
تنبل ما كه نيست اين دليلش.نيستيم خوبي شنوندگان اغلب
يا و نميكنيم تعهد احساس ديگران به نسبت و هستيم
دادن گوش كه است اين دليلش فقط بلكه اين ، نظير چيزهايي
.است مشكل بسيار ما ، براي
مهارت دادن گوش دارند اعتقاد مردم اكثر كه آنچه برخلاف
گوش كنيد فكر است ممكن حتي.است مشكلي و پيچيده بسيار
اتلاف آن مورد در مطلبي خواندن كه است ساده قدر آن دادن
.ميباشد وقت
به كاملا ما دوستانه و خانوادگي روابط چه اگر بنابراين
و مراجعان مشتريان ، چه اگر و است مرتبط سپردن گوش مهارت
سخنانشان به كه ميكنند تقاضا ما از همواره ما همكاران
تقويت و بهبود مورد در ما نصايحيكه اكثر اما دهيم گوش
اين اغلب زيرا.بود نخواهد موثر ميشنويم ، گوشدادنمان
نشان واكنش:قبيل از دادن گوش تخصصي ابعاد برپايه نصايح
طرف سخنان زمينه در سوالاتي پرسيدن كردن ، نگاه دادن ،
كردن ، صحبت هنگام شخص سخنان نكردن قطع همچنين و مقابل
.است متمركز
با سپردنفقط گوش اما هستند مفيد و خوب روشها اين تمامي
اين معمولا البته و نميپذيرد انجام امور اين اجراي
.نميكنند ياري سپردن گوش بهتر در را ما روشها
پيشنهاد شما به بهتر ، دادن گوش براي طلايي كليد حالا 7 و
:ميشود
است دادن گوش در مهم كليد يادآوري 7 مقاله ، اين از هدف
به نميتوانم چه اگر.است فراواني توجه و دقت مستلزم كه
سبب همواره كليدي ابعاد اين فهم و درك كه دهم قول شما
يا و گرفتن ناديده كه مطمئنم اما بود خواهد شما موفقيت
فراواني مشكلات ايجاد سبب حتما آنها به نكردن توجه
.ميشود
!است جنبوجوش و فعاليت سراسر كاري دادن گوش -اول كليد
هرگونه از عاري كاري دادن گوش ميرسد نظر به كه حالي در
اجرا درستي به را آن شنونده اگر اما باشد ، تحرك و فعاليت
حال در جوش و پرجنب و فعال مرحله چندين حقيقت در كند
.ميباشد انجام
ميآورند ، زبان به مردم كه كلامي شنيدن فقط دادن گوش
به را آن ميتوانست انسان قطعا بود ، چنين اگر.نيست
كاري افراد به سپردن گوش مهارت اما.دهد آموزش رايانهها
بطوريكه).ميباشد سخنان شنيدن از فراتر كه است
(.بشنوند را افراد حرفهاي نيستند قادر هيچگاه رايانهها
مواردي شامل بلكه نيست مردم سخنان شنيدن فقط دادن گوش
زندگي به نسبت او ديدگاه كيست گوينده اينكه به توجه نظير
اميالي چه دهد ، انجام را كاري چه ميخواهد چيست ، جهان و
از است ، چگونه احساساتش ميكند ، نگرانش مسائلي چه دارد ،
.ميباشد اين نظير مواردي و دارد انتظاري چه شنونده شخص
با فقط باشيم ، خوبي شنونده ميخواهيم اگر بنابراين ،
ما.يابيم دست هدف اين به نميتوانيم ديگران سخنان شنيدن
كه بگيريم نظر در را ظريفي بسيار جوانب و جزئيات بايد
.ميباشند مهم بسيار اما نيستند ديدني
كه ميشود سبب كاري چه اينكه تشخيص دليل همين به
زيرا است مشكل بسيار آورند بدست موفقيت ماهر شنوندگان
ميدهد روي آنها بدن اعضاي ديگر و سر در كه آنچه تمام
.نيست مشاهده قابل و ديدني
احساسات اميال ، فروخورده ، ترسهاي شناختن براي -دوم كليد
!دهيد گوش سخنانشان به افراد دروني آرزوهاي و
و آرزوها افكار ، همواره ميكنند ، صحبت كه زماني مردم
و گوينده نه اوقات ، اكثر.ميسازند آشكار را خود تمايلات
نميبرند ، پي ومهم نهفته مسائل اين به يك هيچ شنونده نه
.دارند وجود راستي به اينها اما
جزئيات به اغلب ماهر و خوب شنونده سويديگر ، از اما
زماني و دارد بازگونشدهتوجه اميال و احساسات مسائل ،
گويندهدر با و ميشنود دقيقرا و ظريف نكات اين كه
غيركلاميهمدردي يا كلاميو صورت به آنهاچه مورد
تو !اوه":كه ميدارد ابراز ميكند ، گويندهاغلب
!خدايمن" يا و"دارم احساسي چه من كه ميداني واقعا
"!است افتاده اتفاقيبرايم چه ميكنيكه درك واقعا تو
:ميكنم مثالاشاره چند به مطلب شدن روشنتر براي
و كرد مراجعه من فرزندشبه همراه به پدري روزي-مثال1
.كنم مركزيمعرفي به معالجه براي را او تا نمود درخواست
فروخوردهاشرا دروني شخصيو مشكلات كه ميخواست او
حل بود ، شده ناشي كودكيش دوران خشونت بدرفتاريو از كه
و آشكار كاملا سطحي طور به سخنانشكه به كه زماني.كند
نيز را ديگري مسائل ميدادم ، ميرسيدگوش نظر به واضح
كلماتي بر علاوه.داشت وجود درونشخص در ميشنيدمكه
نيز را او ناگفته تمايلات ميآوردمن زبان بر كه
.ميشنيدم
انجام را كارها همان فرزندم مورد در نيز آيامن"
ضربه مانندمن تااو بكنم بايد كار چه""داد؟ خواهم
"نخورد؟
.بود اينگونه بله بودم؟ شنيده درست را او حرفهاي من آيا
اميال و ترسها مورد در احتياط و ملاحظه با خيلي بنابراين
تاييد بازيافتو را خود آرامش كه وديدم كردم صحبت او
.است سرداشته در افكاررا راستياين به كه كرد
من استرسبه كاهش زمينه در مشاوره براي خانمي-مثال 2
نگراني ، احساس شغلش مورد در شديدا زيراكرد مراجعه
واضحدر و طورآشكار به او.سردرگميمينمود تشويشو
اما.نمود صحبت امورش در مشكلاتفراواني مورد
مسائلي بر علاوه ميدادم ، گوش او سخنان به همچنانكهمن
نيز را ديگري موارد ميآورد ، زبان بر خودش او كه
برابر ودر نيستم خود كنترل قادربه من آيا".ميشنيدم
من آيا" "ميرسم؟ نظر به مضطرب آشفتهو همكارانم ديگر
بامن آقايانيكه مانند ويا ميباشم بيصلاحيت
آيا""نميباشم؟ كارم انجام به هستند ، قادر همكار
به را خود خشم و ميرسمناراحتي خانه به كه زماني
"ميكنم؟ منتقل همسرم فرزندانمو
آنخانمذكر توسط افكار اين از يك هيچ استكه وعجيب
توجه و دقت كمي با وماهر خوب شنونده اما !بود نشده
آنها و يابد عقايددست و قبيلافكار اين به ميتواند
.نمايد تفسير و درستيتعبير به را
دانش بايد افراد سخنان به دادن گوش خوب براي - سوم كليد
.دهيد افزايش را خود اطلاعات و
نميتوانيد باشيد ، نداشته دقيقي شناخت انسان از اگر شما
بهمعناي منظورمانسان ومندقيقا خوبيباشيد شنونده
را شناختي دركو ميتوانچنين چگونه است ، آن واقعي
به حدودي احتمالاتا.نميدانم دقيقا آورد؟من بدست
يافتن و احساستعهد فراوان ، تلاش و اقبال ، سعي و بخت
از گروهي.است متخصص ، مرتبط مشاوران اساتيدو
از شناختيرا چنين روحي ، سلامت متخصصان روانشناسانو
البتهگروهي).آوردهاند دست به تجربه سال چندين طريق
من همچنين(.دستنمييابند آگاهي اين به نيزهرگز
در تبادلنظر و بحث مجريانبرنامههاي كه دريافتهام
و نويسندگان مانند وگزارشگرانتلويزيون راديو
شناخت دركو به خلاق ، اغلب و نمايشنامهنويسانموفق
.مييابند انساندست از درستي
زندگياطلاعات مورد در شما كه قدر بنابراين ، هر
.ماهرتريباشيد شنونده ميتوانيد باشيد ، بيشتريداشته
با برقراريارتباط مهارتهاي حدي چه تا نيستكه مهم
مورد در آگاهيكاملي امااگر ميدانيد ، را ديگران
.كنيد درك را آنان بدرستي نميتوانيد نداريد ، اشخاص
اطلاعات آدمي ، احساسات مورد قدردر هر كه ميدانم من
نگران و ناراحت آنها كه زماني باشم ، قطعا بيشتريداشته
را آنان احساسات ميدهم ، فرا گوش سخنانشان به و هستند
و ارزشها از من كه زماني بنابراين ، ميكنم ، درك بهتر
بهترميتوانم باشم ، داشته آگاهي بيشتر خود قوت نقاط
.بشنوم ببينمو را ديگران خصوصيات و ويژگيها اين
باشيد ، خوبي شنونده ميخواهيد اگر استكه دليل همين به
ميتوانيد تا.گسترشدهيد را خود شناخت و افقهايديد
هم و داستاني كتابهاي هم-متعدد كتابهاي مطالعه به
سخنرانيها ، درگوشدهيد نوار.بپردازيد - غيرداستاني
نيست مهمكنيد شركت متعددي آموزشي وكارگاههاي سمينارها
هموارهسعي اما.هستيد باهوش چقدر ميدانيدو چقدر كه
.بيشتربياموزيد كنيد
مردم صحبتهاي آرامشبه وبا محترمانه خيلي -چهارم كليد
.دهيد فرا گوش
شنونده ميتوان آن طريق از كه مهمترينرموزي از يكي
به ديگران كه سخناني در همواره":كه است اين خوبيشد
واحترام تاييد قابل دنبالمطلبي به ميآورند ، زبان
هر از اما.ميطلبد فراوان كوششي سعيو كار اين".باشيد
و ببرد پي موضوع اين اهميت استبه ممكن نفر نفر ، 1 100
.دهد قرار اولويتها جزو را آن
ميدهيم ، ديگرانگوش سخنان به زمانيكه اوقات ، اغلب
با چه اغلب.ميگرديم آنان ضعف نقاط و خطاها دنبال به
نگرشهاو احساسات ، عقايد ، خود ، سكوت با يا و مطلبي ذكر
كه ندارد تمايل كس اماهيچ.ميكنيم رد را ديگران نظرات
با ميخواهيمديگران ما همه.كنند مخالفت او با ديگران
احساسات و افكار حداقلبه يا و موافقتكنند ما نظرات
نظرات اگر حتي.تاييدكنند را آنها و بگذارند احترام ما
از ما دارند ، قرار نادرستي اساس و پايه بر ما ونگرشهاي
كه احساسات و عقايد اين براي كه داريم انتظار ديگران
.شوند قائل ارزش است ، معنيدار كاملا خودمان براي
به كه كنند تصور ديگران كه ميشويد باعث شما اگر
آنان تا ميشود سبب اين نميگذاريد ، احترام عقايدشان
.خوبينيستيد شنونده شما كنند احساس
سپردن گوش محترمانه در را خود توانايي ميتوانيد چگونه
بايد شما كه موردي اولين نماييد؟ تقويت ديگران سخنان به
نميكنند ، فكر ما مانند مردم اغلب كه است اين دريابيد ،
.نميآورند برهان و دليل خود سخنان براي و نميكنند احساس
حقيقتا و ميدهند انجام را خود امور خود روش به آنها
يا است صحيح آنها مورد در ما افكار كه نميدهند اهميتي
.نادرست
ارزشمند موارد اين دنبال به ديگران صحبتهاي در شما اگر
نكات و امتيازات اين كه درمييابيد حقيقتا باشيد ،
و كهشيوه زماني همچنين.بودهاند پنهان آنجا در برجسته
در باآنها كه ديگري اشخاص از شما استدلالات و تفكرات سبك
و ارزشمند روش اين است ، متفاوت كاملا هستيد ، ارتباط
زماني اغلب والدين مثال ، براي.ميآيد ياريتان به مفيد
دادن گوش در ميكنند تبادلنظر و صحبت فرزندانشان با كه
كه ميكنند فكر و ميشوند اشتباه دچار آنها صحبتهاي به
چنين اين حقيقت در اما.هستند "كوچك بزرگسالان" آنها
احساس نميكنند ، فكر بزرگسالان مانند كودكان.نيست
و تفكر مراحل.نميآورند برهان و دليل و نميكنند
آنها.است بزرگسالان از متفاوت كاملا آنها استدلال
ميدهيم ، نشان عكسالعمل محركها مقابل در ما كه آنگونه
انجام كه كارهايي ثمرات و نتايج به آنان.نميباشند
كه ندارند تمايلي هيچ همچنين.ندارند توجهي ميدهند ،
.شود داده توضيح مفصلا برايشان مطالب
اين اگرميدانيم ارزشمند را اينها بزرگسالان ، ما اما
نظر در ميشوند ، گرفته ناديده اغلب كه را اساسي تفاوتهاي
طور به كودكتان با كه بود خواهيد قادر بگيريد ،
معلم يك با روزي اگركنيد برقرار ارتباط موفقيتآميزي
اينباره در دقيقه چند او با كرديد ، برخورد ابتدايي دوره
آن با روزه هر آنان كه است مسالهاي اين زيرا كنيد ، صحبت
!مواجهند
سبب موارد اين سپردن خاطر به ميكنم تاكيد بازهم و
و كنند پيروي شما از افراد هستيد كجا هر همواره ميشود
صحبت شيوه بين اساسي تفاوت.نگذارند تنهايتان هيچگاه
كتابهاي از بسياري موضوع زنان و مردان دادن گوش و كردن
درك فقط شما" عنوان با "تانن دبورا" كتاب.است پرفروش
مردان" عنوان با "جانگري" كتاب همچنين و "نميكنيد
اين به دقيقا كه هستند كتابي دو ،"ونوسي زنان مريخي ،
آنها از يك هيچ حال به تا شما اگرپرداختهاند تفاوتها
را آنها حتما ميكنم پيشنهاد شما به نخواندهايد ، را
كتابها ، اين خواندن از پس كه كنيد باور.كنيد مطالعه
.كرد خواهيد قدرداني پيشنهاد اين از بارها و بارها
پور روش الهام:ترجمه/دي ام اورما مورت: نويسنده
دارد ادامه
اصل 90پرونده كميسيون توسط
ميشود بازخواني زنداني روزنامهنگاران
بازخواني بهزودي مجلس اصل 90 كميسيون:اجتماعي گروه
.ميكند شروع را زنداني روزنامهنگاران پرونده
گذشته روز اصل 90 كميسيون مخبر دادفر محمد را مطلب اين
.كرد عنوان همشهري خبرنگار با گفتگو در
پيگيري براي كميسيون اين جلسه برگزاري به اشاره با وي
كميسيون شد قرار جلسه اين در:گفت صفري لطيف شكايت
.كند بازخواني را روزنامهنگار زندانيان پروندههاي
افترا و توهين متضمن مطالب درج به اشاره با همچنين دادفر
در:گفت ها روزنامه برخي در مجلس اصل 90 كميسيون به نسبت
و گرفت قرار بررسي مورد نيز موضوع اين كميسيون ، جلسه
ارسال به فقط كميسيون مطبوعات قانون ماده 23 طبق شد مقرر
.بپردازد توضيح جوابيهو
بر روزنامهها اين اگر:كرد اضافه گناوه و بوشهر نماينده
به توسل به ناچار ما كردند اصرار مجلس حرمت هتك و توهين
.شد خواهيم آنها از شكايت و مطبوعات قانون ماده 30
حامي نهادهاي شكايت پرونده بررسي مورد در همچنين دادفر
شاكيان:گفت كشور آموزش سنجش سازمان عليه ايثارگران
چهل سهميه تخصيص قانون اجراي عدم به اشاره با پرونده
خواستار سنجش سازمان توسط دانشگاهها در ايثارگران درصدي
.شدند ايثارگران قانوني حقوق تامين
كامل تخصيص عدم كه اين بر تاكيد با اصل 90 كميسيون مخبر
گرفته صورت تخلف و بوده مسجل ايثارگران سهميه درصد 40
مشمولين اسامي تا خواستهايم شاكي نهادهاي از:گفت است
به است شده ضايع حقشان گذشته سال در كه را قانون اين
.كنند اعلام كميسيون
خبر يك توضيح
افشار سردار مصاحبه در همشهري ، ديروز صفحه 14 خبر در
مسلح نيروهاي كل ستاد دفاعي تبليغات و فرهنگي معاون
برپائي براي" عنوان (ع)علي امام سال برنامههاي پيرامون
ايشان مطالب در "سوري چهارشنبه آئين و غدير عيد باشكوه
جمهوري خبرگزاري توضيحي متن از استفاده با و نبوده
.است شده انتخاب روزنامه توسط اسلامي
كشوري هر توسعه اصلي شاخصههاي از يكي
ميباشد مطبوعات
بروز عرصه نه است ، عقلانيت عرصه اصلاحات:اجتماعي گروه
روشهاي اتخاذ با بكوشند بايد هم اينرو احساساتاز
.نمايند حركت اصلاحات مسير در عقلاني
صنفي انجمن رئيس نايب ساري از ما خبرنگار گزارش به
جشنواره نخستين اختتاميه مراسم در روزنامهنگاران
شاخصههاي از يكي:افزود ساري در كشور شمال محلي مطبوعات
ما منظور و هستند مطبوعات كشور يك در توسعه و رشد اصلي
مدني جامعه از برآمده و مستقل مطبوعات مطبوعاتي ، چنين از
ميتوانند باشند آزاد و مستقل مطبوعات اگر زيرا ميباشند
.كنند هدايت پيشرفت سوي به را جامعه قانون چارچوب در
برنامه در كه چيزي آن:افزود ارغندهپور كريم دكتر
يعني است مردم راي ترجمان دارد اهميت خاتمي آقاي اصلاحات
اينرو از باشند مردم ديدگاه و نظر ترجمان بايد مطبوعات
موثر ديگري نهاد هر از بيش فعلي دولت در مطبوعات
.ميباشند
فقط مردم كه نيست اين مردمسالاري اينكه بر تاكيد با وي
روشهاي اتخاذ با بكوشند بايد همه گفت باشند رايدهنده
امر يك اصلاحات زيرا نمايند حركت اصلاحات مسير در عقلاني
كه باشد داشته انتظار نبايد هيچكس و است عمقي و تدريجي
صنفي انجمن رئيس نايب.يابد تحقق كوتاهمدت در اصلاحات
در مطبوعات خاموشي اينكه به اشاره با روزنامهنگاران
گروههاي از بعضي اگر:افزود ندارد تحقق امكان فعلي شرايط
آنها منافع مطبوعات خاموشي با كه ميكنند فكر سياسي
مقبوليت به توجه با زيرا اشتباهند در سخت ميشود تامين
مقدور وجه هيچ به آنها خاموشي امكان مطبوعات پيش از بيش
و روزنامهنگاران به زيادي حملات شاهد چند هر نيست
.هستيم و بوده مطبوعات
تصحيح
"ايران احزاب سياسي شناسنامه به نگاهي" گزارش درج پي در
نامهاي طي عليزاده محمدحسين آقاي تاريخ 29/11/79 ، در
در فعاليتي و عضويت زمستان 1374 از كه داشت اظهار
آقاي.ندارد فارغالتحصيلان و دانشجويان اسلامي اتحاديه
هيچگونه داشت اعلام نامهاي طي نيز متين حسيني سيدمهدي
به لازمندارد ايران ملت اراده حزب با ارتباطي يا عضويت
كشور وزارت از گزارش آن در شده درج اطلاعات كه است ذكر
.بود شده دريافت (احزاب ماده10 كميسيون)
مدير اتهامات به رسيدگي جلسه نخستين
شد برگزار آبان
هفتهنامه مسئول
هفتهنامهتوقيف مسئول مدير عليپور حسن محمد محاكمه
هيات حضور با و علني صورت به دوشنبه روز صبح "آبان" شده
رياست به تهران عمومي دادگاه شعبه 1413 در مطبوعات منصفه
.شد آغاز بيات قاضي
حفاظت نماينده از بيات محمد قاضي جلسه ، ابتداي در
سازمان اين شكايت خواست (حفاناجا) انتظامي نيروي اطلاعات
.كند مطرح را آبان نامه هفته مسئول مدير از
در مندرج مطلب از حفاناجا نماينده طباطبايي مرتضي سيد
فرد يك از نقل به كه دي 1377 نهم شماره "خوانندگان ستون"
اطلاعات حفاظت نيروهاي به را اي زنجيره قتلهاي عوامل
.كرد شكايت بود ، كرده منتسب
جلسه 24 اين در نيز مدعيالعموم نماينده تشكري اصغر علي
.كرد مطرح آبان هفتهنامه مسئول مدير عليه شكايت مورد
كه است نوشته گونه اين مرداد 1377 در آبان نشريه:گفت وي
بالا عالم به ارتباط و است مردم راي به رهبري مشروعيت"
يك نه است رهبري و مردم ميان قرارداد نوعي ولايت ندارد ،
خلاف خبرگان توسط كشف بحث.معصوم امامان سوي از هديه
."ندارد فقهي اساس و است اساسي قانون
فعاليت آغاز از آبان نامه هفته:گفت العموم مدعي نماينده
تئوريك مباحث طرح دنبال به كه خاصي طيفهاي توجه مورد
موضعي و گرفته قرار ميباشند ، نظام عليه فرهنگي سياسي ،
ملي ، جبهه مثل قانوني غير گروههاي مقابل در جانبدارانه
داشته مذهبي و ملي جريانات به وابسته افراد و آزادي نهضت
.است
قانون در كه است نوشته مقالهاي در عليپور:افزود وي
اختيارات و شهروندان حقوق مورد در ابهاماتي ما اساسي
است نشده رفع ابهامات اين بازنگري در كه داشت وجود رهبري
.است شده اضافه "وليفقيه" منصب براي "مطلقه" لفظ حتي
نوشته رهبري ، موقعيت خصوص در آبان مسئول مدير:گفت وي
فقيه ميشود ، منجر استبداد به فردي حكومت اصولا كه است
بعضي اينكه و ندارد شيعه نظر از را غيب علم و عصمت شرط
غير و شخصي نظر كرد ، انتقاد نميشود رهبر از ميگويند
در كه رهبري اختيارات كه كرد تاكيد بايد و است مسئولانه
.است شده محدود مورد به 11 آمده اساسي قانون
فراواني تلاش گذشته سال يك در نامه هفته اين:گفت تشكري
حزب ملت ، حزب آزادي ، نهضت چون گروههايي تبليغ و طرح براي
رادر موضوع اين كه است داشته مصروف پانايرانيست
.كرد مشاهده ميتوان تا 121 شمارههاي 107
و چاپ در آبان مسئول مدير اقدام العموم مدعي نماينده
به را آزادي اصطلاح به نهضت بيانيههاي و مواضع انتشار
و دانست ممنوع مطبوعات قانون ماده 6 از بند 9 استناد
قانون ماده 698 براساس و ماده همان تبصره 2 براساس
مواد 500 ، طبق تشكري.شد وي تعقيب خواستار اسلامي ، مجازات
ماده و 9 بند2 ، 7 و اسلامي مجازات قانون و 698 513 ، 514
مدير مجازات خواستار مطبوعات قانون از تبصره 2 به ناظر 6
دادگاه ادامه در.شد "آبان" نامه هفته مسئول
آبان هفتهنامه مسئول مدير مدافع وكيل سلطاني عبدالفتاح
چند رسيدگي روند به مدعيالعموم نماينده سخنان از پس
.گرفت ايراد
دلايل و اتهام تفهيم اساسي قانون اصل 32 طبق:گفت وي
از 2 بيش گذشت با ولي است شده تصريح متهم به اتهام تفهيم
من موكل به دلايل اين امروز پرونده اين تشكيل از سال
من موكل به دفاع براي كافي فرصت است لازم كه شد اعلام
.شود داده
شعبه 1410 در پروندهاي سال 77 آذرماه:افزود سلطاني
شكايت اثر در آن متعاقب و شد تشكيل آبان نشريه عليه
به شعبه همان در ديگري پرونده بهمن 77 سوم در حفاناجا
تواما رسيدگي قرار بهمن 77 در 5 شدكه تشكيل ديگري كلاسه
.شد صادر
آمادگي ما كه امسال آذرماه تا 5 تاريخ اين از:گفت وي
در موثري و چشمگير اقدام هيچ بوديم ، كرده اعلام را دفاع
پنجم:افزود پور علي مدافع وكيل.نيامد عمل به پرونده
ارجاع شعبه اين به كلاسه همان با پرونده امسال ارديبهشت
پرونده اوراق سير از اخطاريه برگ يك از غير به و شد
محتويات سرنوشت نيست معلوم و ندارد وجود اثري مذكور
.است رسيده كجا به پرونده
در قضايي مجتمع رياست اژهاي محسني آقاي:داشت اظهار وي
در كه كرده صادر شعبه آن به نامه امسال ارديبهشت چهارم
مدير به آبان نامه هفته اينكه به نظر:است نوشته آن
قانون برخلاف تذكرات ، عليرغم عليپور محمدحسن مسئولي
و نموده مطالب نشر به اقدام اسلامي مجازات و مطبوعات
را نظام عاليرتبه مسئولان و مردم عموم نگراني موجبات
نامه اين در اژهاي محسني آقاي:گفت وي.است آورده فراهم
و تاميني اقدامات قانون ماده 13 اجراي در كه است نوشته
تشويش و جرم وقوع از پيشگيري جهت در و مصوب 1339 تربيتي
به و جلوگيري مذكور هفتهنامه انتشار از عمومي ، اذهان
.كنيد رسيدگي آن جرايم
شعبه وقت رئيس نامه اين پيرو:گفت عليپور مدافع وكيل
وزارت داخلي مطبوعات مديركل به خطاب روز همان در 1413
را آبان نامه هفته توقيف دستور اسلامي ارشاد و فرهنگ
.است كرده صادر
اتهام دو با من موكل امسال بهمن چهارم تا:افزود وي
مدعيالعموم شكايت مورد تاريخ 39 اين در ولي بود مواجه
در من موكل كه شد مطرح نشريه شماره و دلايل ذكر بدون
همين در 17 ولي گفت پاسخ اتهامات اين به تحقيقات مراحل
در 24 نشريه تاريخ و شماره ذكر بدون ديگري ادعانامه ماه
.شد اعلام يكن لم كان قبلي گانه موارد 39 و شد مطرح مورد
دفتر در مدعيالعموم ادعانامه نبايد آيا:گفت سلطاني
در اتهام مورد حاوي 39 ادعانامه چرا و شود ثبت شعبه
ادعانامه مقدمه در:افزود وي.نيست موجود پرونده
از اصولي عليه مطالب نشر و قلمفرسايي اتهام مدعيالعموم
مطبوعات قانون در حاليكه در است شده مطرح اساسي قانون
سال در بعدي اصلاحات در و ندارد وجود موارد اين سال 1364
موكل به وارده اتهامات ولي است شده اضافه موارد اين 1379
خارج مصوب 1379 مطبوعات قانون اصلاح قانون شمول از من
.است
مجازات قانون و 514 مواد 513 به ادعانامه اين در:گفت وي
موارد 24 از يك هيچ در كه حالي در است شده استناد اسلامي
اهانت يا و مقدسات به اهانت اتهام مطروحه اتهامات گانه
و كافي فرصت اعطاي خواستار وي.است نشده مطرح رهبري به
نماينده تشكري.شد خود موكل از دفاع براي مناسب
مدافع وكيل اشكالات و ايرادات رد با نيز مدعيالعموم
متهم به اتهامي موارد:گفت آبان هفتهنامه مسئول مدير
كه است اتهام تفهيم از پس قانون طبق زيرا است شده تفهيم
در را مستندات چرا:گفت سلطاني.ميشود صادر تامين قرار
مراحل در قانون طبق:گفت نداديد؟تشكري قرار ما اختيار
وي وكيل يا و متهم اختيار در را پرونده نميتوان تحقيق
روز رابه بعدي جلسه بيات محمد قاضي پايان در.داد قرار
.كرد موكول اسفندماه هشتم دوشنبه
|