معاصر انسان و تجدد
تجدد درباره گيدنز آنتوني وانديشههاي آرا بررسي
:اشاره
مدرنيسم پست و مدرنيسم يا مدرنيته پست و مدرنيته بررسي
در را اجتماعي انديشه در معاصر مطالعات از عمدهاي بخش
را مطالعات اين از مهمي بخش گفت ميتوان.است برگرفته
معاصر زندگي بنيادهاي "بندي دوره"بررسي نيز ،
ديگر و اقتصاد سياست ، اجتماع ، فرهنگ ، درحوزههاي
... و هنري اجتماعي ، فلسفي ، علمي ، كلان يا خرد حوزههاي
چه دو اين از يك آياهر كه اين.است تشكيلداده
"معاصر موقعيت" و"اكنون" يا و ميشوند شامل را دورهاي
تاكيدبر.است مهمي پرسش ميشوند ، تعريف كداميك با
ميكنيم؟ زندگي دورهاي چه در اكنون اينكه بندي ، دوره
;مدرنيسم پست مدرنيسميا مدرنيته ، پست يا مدرنيته دوره
دو اين تعاريف و فرضها پيش بنيادين تفاوتهاي به
لحاظ به بندي ، دوره نوع هر كه است فرضاينبرميگردد
موقعيت و زندگي از تبيينمتفاوتي بنيادينآن ، تعاريف
پرسش سو ، آن از ميدهد ، بدست پيامدهايآن نيز و معاصر
(تعريف دو هر در) مدرنيته پيامدهاي".است مطرح نيز مهمتري
"چيست؟
جستجو آن براي پاسخي ميتوان كهكمتر است پرسشي اين
و پرسش ، بررسي اين است تلاششده نوشتهحاضر در.كرد
.مطالعهشود
انديشه گروه
و انگليسي صاحبنام شناس جامعه ،"گيدنز آنتوني"
بسياريچهرهاي معاصر ، براي اجتماعي نظريهپرداز
نظريه سه حداقل او ، مختلف كارهاي بين از.آشناست
الگوي شناسي ، درجامعه"ساختمندي" نظريه ;است پرآوازهتر
و اجتماعي سياسيو علوم در"دموكراسي سوسيال بازسازي"
انديشه گستردهتر حوزه در"متاخر مدرنيته" همچنين
.اجتماعي
كه است اين سازد ، مي ممتاز و برجسته گيدنزرا كار آنچه
دورهبندينپرداخته به تنها (مدرنيته) تجدد بررسي در او
صورت و پيامدها بلكهبه متوقفنميشود ، آن در و
.ميكند اشاره نيز آن به اجتماعيمعطوف -سياسي بنديهاي
ميتوان كه است گونهاي به تجدد مورد گيدنزدر مطالعه
نوع اينخواند نيز "تجدد آسيبشناسي" نوعي را آن
-سياسي صورتبنديهاي و ساختارها به هم آسيبشناسي
مطالعه به هم و ميكند اشاره خطراتآن و تجدد اجتماعي
مدرن وضعيت مردمچگونه" كه واين مدرن زندگي خرد سطوح
;گيدنز اثر سه در.ميپردازد ،"ميكنند تجربه را
و (1991) شخصي هويت مدرنيتهو ،(1990) مدرنيته پيامدهاي
آشكارا مطالعهرا نوع اين(1993) نزديك روابط دگرگوني
ميكنيمتا تلاش سه ، اين بين ازكرد جستجو ميتوان
را "شخصي هويت و مدرنيته" بويژه و نخست اثر دو ادعاهاي
.كنيم مطالعه و بررسي
مدرنيته نهادين تحليل
اين".گيرم پيش در را ديگري راه ميخواهم من اما"
پيامدهاي" كتاب مقدمه از بخشي گيدنزدر كه است جملهاي
به خود رويكرد و نگاه تفاوت دادن نشان براي "مدرنيته
رويكردهاي و"ترمينولوژي" اغلب او نظر از.مينويسد تجدد
گسترده دليل شدهاند ، به وضع تجدد به نگاه در كه جديدي
گرفتار آن تحليل تجدد ، در پيامدهاي و امواج بودن
[ آنها] دست از"موارد بيشتر در طوريكه به آمدهاند ،
".خارجاند
پسامدرنيتهشده دوره وارد كه آن جاي به" گيدنز نگاه از
در برميداريمكه گام سويدورهاي به واقع در باشيم ،
پيش از جهانيتر و تر مدرنيتهريشهاي پيامدهاي آن
را متفاوت و نو سامان طرحيك ميتوانيمخطوط.شدهاند
چيزيكه آن با اين ولي.كنيم ادراك پسامدرناست ، كه
يكسره خواندهاند ، "پسامدرنيت"بسياري حاضر درحال
".است متفاوت
اختراعاين جاي به" كه ميكند پيشنهاد گيدنز ، آنگاه
مدرنيته سرشت به بهتراست ،(مدرنيته پست) اصطلاحها نوع
".بيندازيم دوباره نگاه
ميكند ، پيشنهاد بازخواني و بازنگري نوع اين براي او آنچه
از انقطاعي تفسير از منظور.است گسستگي يا "انقطاع"
از مدرن اجتماعي نهادهاي" كه است اين مدرن اجتماعي تحول
سامان نوع همه با صوري ازجهت و بيهمتايند جهات برخي
".دارند تفاوت سنتي
مسلط رويكردهاي نقد نوعي را تحليل نوع اين گيدنز
تحليل بر ضروري مقدمهاي را آن و خوانده جامعهشناسي
كنوني روزگار در آن پيامدهاي تشخيص و تجدد واقعي ماهيت
.ميداند
تحولات و جامعه از انقطاعي و گسستگونه ناپيوسته ، تفسير
بر كه است عمدهاي سنتهاي از پرسش بهنوعي ، خود آن ،
چالش به و جامعهشناسي از پرسش ;است حاكم جامعهشناسي
انداختن اعتبار از.جامعه از آن تكاملي تفسير كشيدن
"داستاني طرح ساختشكني" و تكاملي نظريههاي "بزرگ روايت"
.كند كمك تجدد دقيق تبيين به ميتواند آنها ،
پست ادعاهاي از يكي مشابه ميتواند كه است چيزي اين
نميتوان كه اين.باشد ليوتار ، چون كساني مدرنها ،
نميتوان و گرفت نظر در يكپارچه بهگونهاي را تاريخ"
دگرگوني و سازماني معين اصول منعكسكننده تاريخ كه گفت
".است وحدتبخش
نظم از مدرن اجتماعي نهادهاي گسست در را ويژگي سه گيدنز
-دگرگوني 3 پهنه -دگرگوني 2 شتاب -ميدهد10 نشان سنتي
و پويايي چگونگي ويژگي سه اين.مدرن نهادهاي ذاتي ماهيت
و گستره مدرن ، اجتماعي نهادهاي حركات و تحولات شتاب
صورتبندي خاص ويژگيهاي نيز آنها ، دربرگيري امواج
همه وابستگي ملي ، دولت سياسي نظام جمله از ;مدرن اجتماعي
كامل شدن كالايي يا جاندار غير منابع به توليد جايي
نظامي مدرن ، قدرت شهرنشيني همچنين كار ، نيروي و محصولات
.ميكنند تبيين را ديگر شاخص چندين و
بازنگري براي مقدمهاي شد ، گفته آنچنانكه تحليل ، نوع اين
آوردن نام با گيدنز.است جامعهشناختي سنت از رفتن فرا و
تحليل در آنها تلاش وبر ، و دوركيم ماركس ، چون كساني از
و ناكارآمد را تجدد "فرصت از پر" و "پرامكانات" دوره
سرانجام ، نظري ، مباني در كه اين جمله از.ميخواند مبهم
براساس آن كردن بنا آيا.كرد تحليل چگونه بايد را جامعه
تجدد ، باشد؟آيا راهگشا ميتواند "نظم" رويكرد
و خطرها دارد؟ همراه به را سرمايهدارانه صورتبندي
و اجتماعي علوم آيا ميشوند؟ تعريف چگونه تجدد فرصتهاي
و نظم بر نظارت براي مبنايي ميتواند جامعهشناسي
دوره نظم كه اين سرانجام آورد؟ فراهم تجدد دوره كنشهاي
نوع نيز پرسشها ، اين كرد؟ تعريف بايد چگونه را تجدد
متقاعد را گيدنز جامعهشناسي ، كلاسيك رويكردسنتهاي
گيدنز.داد بهدست تجدد از جديدي تحليل بايد ميكند ، كه
تحرك و پويايي ;ميكند تكرار بار چند را پرسش اين
ميتوان چگونه را امروزين اجتماعي زندگي خارقالعاده
زمينهوارد اين در را پاسخ يا عنصر سه او داد؟ توضيح
.ميداند
-تكهبرداري 3 ساختكارهاي -فضا 2 و زمان جدايي -1
گيدنز ، آثار از ديگري برگردان در) نهادين بازتابندگي
و جاكندگي از ترتيب به بازتابندگي و تكهپردازي
(ثلاثي محسن -ك.ر.شدهاند خوانده نيز بازانديشي
تهي" با (است شده ترجمه هم مكان) فضا و زمان جدايي در
به ارجاع بينيازي شدن تهي اين.هستيم روبهرو "شدن
از پيش دورانميدهد نشان را مكاني و زماني موقعيتهاي
به ارجاع با را مكان و مكان به ارجاع با را زمان مدرن ،
ساعت اختراع همچون تجدد ، دوره رخدادهايميشناخت محل
را شدن تهي اين جغرافيايي نقشه طراحي و مكانيكي
ميان ارتباط نوعي كه شدن تهي اينامكانپذيرنمود
پيامدهاي و نتايج است شده موجب را "غايب موقعيتهاي"
است ، مهم آنچه نتايج ، اين در.دارد همراه به را مختلفي
محل ويژگيهاي به ارجاع بدون اجتماعي روابط تركيب باز
فاصلهگيري ، نوعي در مكان و زمان اساس براين.است
موقعيتهاي از ميتوان كه مييابند پيوند بهگونهاي
اين.گفت سخن جهاني جامعه و جهاني تاريخ همچون جهاني ،
يا تكهبرداري براي مقدمهاي تهيسازي ، آنگاه ، فرآيند
.است ازجاكندگي
بيرون و كندن" را ، جاكندگي از يا تكهبرداري گيدنز ،
ساختار تجديد و همكنش محيطهاي از اجتماعي روابط كشيدن
"مكاني -زماني نامحدود پهنههاي راستاي در محيطها اين
با تقابل در را ازجاكندگي ميكند ، تاكيد او.ميخواند
كه درحالي.ميكند استفاده تفاوتيابي يا تمايز
نشان براي جامعهشناختي اصطلاحي تمايز يا تفاوتيابي
تفكيك و قديم و جديد اجتماعي نظامهاي تفاوت دادن
مكاني -زماني فاصلهگيري نوعي با ازجاكندگي است ، كاركردي
يا ازجاكندگي براي مكانيسم يا روش دو او.ميشود شناخته
-نمادين 2 نشانههاي خلق -ميشناسد1 تكهبرداري
هر اين ، بر علاوهكارشناسي يا تخصصي نظامهاي استقرار
.ميكند خلاصه مجرد نظامهاي اصطلاح در را روش دو
تبادل و تغيير وسايل نمادين ، نشانههاي از منظور
يا افراد ويژگيهاي به توجه بدون كه هستند استانداردي
ميگيرند ، بهكار خاص برهه هر در را آنها كه گروههايي
مشروعيت و پول ازجمله ، ."درآورد گردش به" آنهارا ميتوان
.دارد ويژهاي جايگاه گيدنز براي بين اين در پولسياسي
مطالعات سو آن ازميكند ياد زيمل مطالعات از او
چنين در.نميپذيرد ستايش همه با را لومان و پارسونز
پرانتز در را زمان -پولي اقتصاد رو اين از و -نگاهي ، پول
فضا همينطور و (است اعتباري وسيله نوعي زيرا) ميگذارد
افراد ميان مبادلات پول شده استاندارد ارزش زيرا)را
.(نميبينند را يكديگر هرگز كه ميسازد ممكن را بيشمار
و زمان.اينگونهاند نيز كارشناسي نظامهاي سو آن از
تمام به عملا نظامها اين.ميگذارند پرانتز در را مكان
ميخوريم ، كه غذايي مييابند ، راه اجتماعي زندگي وجوه
بهسر آن در كه ساختماني ميكنيم ، مصرف كه دارويي
كار اين ميگيريم ، بهكار كه نقليهاي وسايل ميبريم ،
آنها اعتبار كه فني اطلاعات روشهاي بعضي گستردن" ازطريق
كار به را آنها كه است مشترياني يا عاملان از مستقل
.ميگيرد صورت "ميگيرند
"اعتماد" به وابسته را كارشناسي نظام نوع دو هر گيدنز
.است قايل مفهوم اين براي خاصي و ويژه جايگاه او.ميداند
يا كه اطمينانخاطر نوعي معناي به تنها اينجا در اعتماد
گذشته و معمول تجربيات به نسبت ضعيف استقرايي آگاهي"
به حتي يا است تعهد فضاي در جهش معناي به" بلكه "نيست
خاص طرز به كه ناپذير ، كاستي ايماني كيفيت نوعي معناي
پيوندهايي بيخبري با همچنين و مكان و زمان در غيبت با
و مفاهيم همبسته را اعتماد گيدنز ".دارد جانانه
كنش و احتمال امنيت ، مخاطره ، خطر ، چون ديگري گزارههاي
در كه ميبرد بهكار بهگونهاي را اعتماد او.ميخواند
مفهومي را آن ميتوان نيز اجتماعي روابط فرد سطوح
دنبال را ادعا اين تجدد پيامدهاي بخش در.خواند بنيادين
.كرد خواهيم
و پويايي تعريف براي لازم گزاره يا عنصر آخرين سرانجام ،
گيدنز ، است نهادين بازانديشي يا بازتابندگي تحركتجدد ،
ميتواند كه آن عمومي وجه در را بازتابندگي يا بازانديشي
نميكند ، تعريف رود ، بهكار انساني كنشهاي اغلب مورد در
نگرشها و روشها در مداوم نظر تجديد" نوعي را آن بلكه
اين در كه ،"ميداند نوين دانشهاي و اطلاعات براساس
.ميشوند دگرگون اساسي بهگونهاي بازسنجي
تعريف با كدري و مبهم مرزهاي ميرسد نظر به بازانديشي ،
در اما دارد ، سيبرنتيك اطلاعاتو نظارت ، پارسونزياز
.يافت آنها بين آشكاري نسبت به تفاوتهاي ميتوان حال عين
جامعه)بالا سمت به ارگانيسم از چه هر پارسونزي تعريف در
از و يافته افزايش اطلاعات ميزان ميكنيم حركت (فرهنگ و
نظارترا نوعي اطلاعات ، افزايش اين.ميشود كاسته انرژي
گيدنز نخست تعريف به اگرچه نظارت اين.دارد همراه به نيز
بازانديشانه نظارت" كه آن عمومي نگاه در بازانديشي ، از
فراتر آن از حال عين در ولي است ، نزديك ميخواند ، "كنش
و انرژي بين حركت نوعي (پارسونزي) نظارت نوع اين.ميرود
بر حتي)برسيستم نظارت و كنترل ظرفيت و چگونگي و اطلاعات
گيدنز تعريف بتوان سو ، شايد اين در.است (اطلاعات اساس
است اين مهم.دانست نخست تعريف از عملگرايانهاي نگاه را
آن و داد نشان ميتوان را برجسته كاركرد دويك هر در كه
.است "نظام توليد باز"
(تجدد)مدرنيته پيامدهاي
مطالعه در و گيدنز آثار در شد ، گفته نيز پيشتر چندانكه
تجدد پيامدهاي و آثار به غالب رويكرد نوعي ميتوان ، تجدد
آموزههاي به نگاه با او كه است اين مهمداد نشان را
به آن ، تبيين در مسلط انگارههاي نقد و تجدد و بنيادين
به آنها شدن فراگير و پيامدها اين امواج گسترش چگونگي
علاوه كه ميپردازد نهايي نه و بنيادين مرحلهاي مثابه
و خطرها تازه ، امكانات و فرصتها نهادن روي پيش بر
نگاهي ، چنين با.است آورده همراه به نيز را آسيبهايي
بزرگي گام "هويت" و "خود"مطالعه در بويژه گيدنز ،
را او اثر چند حداقل ميتوان كه گونهاي به برميدارد
ميتوان را اين.دانست رويكرد وبازنگريهمين بازخواني
،"مدرنيته پيامدهاي"او ، اثر سه گام به گام تحول در آشكارا
جستجو "نزديك روابط دگرگوني" و "شخصي هويت و مدرنيته"
.نمود
و واژهها كليد به "مدرنيته تحليلنهادين" در
فاصله.كرديم اشاره گيدنز مطالعه بنيادين گزارههاي
امنيت اعتماد ، بازانديشي ، جاكندگي ، از مكاني ، -زماني
و هويت صميميت ، انتزاعي ، نظامهاي مخاطره ، و خطر وجودي ،
.هستند گزارهها اين از برخي خود ،
محورهاي و گزارهها فهم و بعدي بخش به ورود براي اكنون
هويت يعني متاخر ، دوگزاره پيشاپيش اينجا در است لازم آن ،
.مطالعهكنيم را خود و
به كه (تشخص)شخصي هويت و تجدد خود ، اثر سراسر در گيدنز
حوزهاي چند مطالعه و "خود" مطالعه به مشخص گونهاي
را خود گاه هيچ دارد ، اگرچه اختصاص مدرن انسان زندگي
نميداند ، وفوكو فرويد چون كساني به مراجعه از بينياز
گونهاي به را خود تحليلهاي و ادعاها حال عين در ولي
و گافمن چون كساني جامعهشناختي آموزههاي محور بر خاص
است كرده كمك او به البته اين.است داده سامان گارفينگل
نظريه و موردكنشانساني در خود ديدگاه به كه
.بماند وفادار "ساختاربندي"
عمدهاي بخش كه است سوالي اين "چيست؟ واقعا شخصي هويت"
يافته اختصاص تجدد ، با نسبت در آن ، بررسي به كارگيدنز از
كه ميگويد پاسخ گونهاي به را سوال اين او.است
از كه ديد خواهيم.دارند حضور همچنان وي پيشين گزارههاي
تحليل در كليدي گزارهاي به "بازتابي" و "بازتاب" اينجا ،
هويت ، شخصي ، هويت تعريف در جمله از.ميشود تبديل گيدنز
.است خود از بازتابي آگاهي
.ميكند وارد را رويكرد دو حداقل ،"خود"تعريف در گيدنز
در" را آن او كه آنچه ديگري و هستيشناختي نگاهي ابتدا
.ميخواند "مسيرخود
كيايي منصور نادر
دارد ادامه
|