درمعماري ارتقايي ديدگاهي داخلي معماري
كاناگاوا چاپ بينالمللي مسابقه برپايي
ژاپن در
ايلام استان خوشنويسي جشنواره اولين
شد برگزار
مه در هايي نغمه نمايش
احساس و ذوق سبك
درمعماري ارتقايي ديدگاهي داخلي معماري
نمايشگاه برپايي مناسبت به كسرايي فريدون با گفتوگو
هنرمندان خانه در داخلي معماري آثار
كسرايي فريدون داخلي معماري آثار از نمايشگاهي :اشاره
متولد 1316 كسرايي.شد برگزار ايران هنرمندان خانه در
داخلي ومعماري معماري رشتههاي در التحصيل فارغ و تهران
پاريس تزئيني هنرهاي دانشكده زيباو هنرهاي دانشكده از
امروز داخلي معماري بخصوص و معماري مسائل زمينه در.است
.نظرتانميگذرد از كه است شده انجام وي با گفتوگويي
داخلي نمايشگاهمعماري برپايي به تصميم كه شد چه *
گرفتيد؟
سطح در پويا و فعال رشتههاي از يكي داخلي معماري -
شدهوبه لطفي كم گرفتار ايران در متاسفانه كه است جهاني
فهرست از سالهاستكه وتجملاتيبودن تزئيناتي بهانه
سابقه نظر از هم من.است شده خارج دانشگاهي رشتههاي
آفريني جنجال و نام جوياي سني شرايط نظر از هم كاريو
برگزارياين اصلياماز هدف بلكه نيستم ، و نبوده
اين از مدت كوتاه چند يادآوريهر كه بود آن نمايشگاه
امور اولياي شايد تا باشم كرده شده فراموش و مهجور رشته
كه بپذيرند و شوند واقف هنر اين اصلي جايگاه و اهميت به
دانشگاهها در رشته اين به مربوط كلاسهاي مجدد برپايي
.شود اينبارهانجام در عملي اقدام بايد و است لازم
چه نمايش براي كارهايتان نمونه انتخاب در شما معيار*
بود؟
از داشتم انتخابي نمايشگاه برگزارياين براي -
كه شدهام آنها بهانجام موفق حال به تا كه پروژههايي
و فعاليتمبود دور سالهاي به متعلق متاسفانه اغلب
ويلا ، طراحي مثل خصوصي پروژههاي به بيشتر جديد نمونههاي
.ميشد محدود شركت يا آپارتمان
چرا؟ *
چند را دارايارزش و مهم پروژههاي كه دليل اين به-
از پيش.هستند نظارهگر فقط بقيه و ميدهند انجام معمار
و ميگذاشتند مسابقهاي پروژههايملي قبول براي اين
به كمتر امروز ، اما ميگرفت ، دست به را اجرايكار منتخب
و ميپذيرند نظارت بدون كارهارا و شود مي عمل روش اين
ميشود ، ساخته ميلياردي ساختمانهاي كه ميشود آن نتيجه
ميماند كاربري و استفاده بدون نادرست اجراي دليل به اما
و ميشود خارجي ميهمانان خوابگاه به تبديل نهايت در و
بايد معمار و مهندس هزار سه و بيست كه رسيده آنجا به كار
بسازوبفروشها معماري برگههاي فروش با را زندگيشان
نوعي به كه است معمار يك شان در اين آيا.بگذرانند
و شود نمي ارجاع او به كاري كه چرا.كند كوپنفروشي
دلايل همين به...دارد وجود كارشناسي و كمترنظارت
براي مكاني و ميشود داده ارجاع من به خصوصي پروژههاي
.ندارد وجود وسيعتري بخش در تجربياتم ارائه
داخلي؟ معماري از شما تعريف به برگرديم *
ثابتي چيز تجربه و است تجربه يك معماري كه دليل آن به -
ثابتي تعريف نميتوان است ، گذار و جريان در هميشه نيست
كه است آن دارد كارآيي امروز آنچه داد ، ولي ارائه آن از
با هنر و فنآوري در آفرينش از مركب است خلاقيتي معماري
موجودات كلي طيف و انسان زيست براي مناسب فضاي تجسم هدف
تجسم معماري واقع در.او توجه مورد مقولات و مسايل و
معناي به معماري ديگر عبارت به.است انسان نياز و آرزو
ديگر كارهاي و درمان كار ، براي كه خانهاي است ، خانه
داروخانه ، كارخانه ، .ميگيرد قرار بهرهبرداري مورد
كه خانهاي.است خانه با مركزيت اينها همه در و گلخانه
نيازها گرفتن نظر در با باشد شما قلبي مكنونات تجسم بايد
.انساني زندگي ضروريات و
ميشود؟ جدا معماري از داخلي معماري تعريف كجا از و *
نمونه بهطور.است معماري همان ادامه داخلي معماري -
داخلي فضاسازي تا اجرا و طرح از ميكلآنژ مانند هنرمندي
شخصا را بنا يك مجسمهسازي و نقاشي مثل تزئينات حتي و
داخلي معماري تدريج به قرن اوايل از اما.داشته عهده به
دليل اين به شايد شد ، مطرح معماري از جدا تخصصي عنوان به
را بيشتري وقت كه نبوده صرفه به مقرون معمار براي كه
و كند صرف استفاده براي بنا يك نهايي آمادهسازي براي
هرحال به.است شده سپرده داخلي معمار به پاياني بخش اين
ديدگاه يك داخلي معماري اينكه است اهميت حائز آنچه
و اثر كارآيي بردن بالا منظور به.است معماري در ارتقايي
زيست بهتر شكل يافتن هدف با انسان ، زندگي فضاي كردن اهلي
از دور است ، داخلي مقوله يك اصل در خود كه معماري انسان
آرايشي و تزئيني جنبههاي به پرداخت و ظاهرسازي هرگونه
از معماري اگر دارد ، چه انسان رفاه فراهمسازي به كوشش
را انسان به خدمتگزاري انديشه يعني شود ، خارج مدار اين
است انحطاط و داده دست از را خود معناي ديگر كند ، فراموش
شاهدش كشورمان در كه است چيزي آن اين تاسف با و بس و
.هستيم
كيست؟ انحطاط اين مقصر و *
تا و ميشود شروع طراحان از قصور و مقصريم ما همه -
برنميآورند دم و ميبينند را مساله و گرفتاري كه آنهايي
آن و ميكند تحمل را مشكل زندگي كه كننده مصرف آن حتي و
آگاهي بدون كه متولياني است ، شده تحميل او بر ايرادها
حس نبود دهنده نشان كه پذيرند مي را مسئوليتهايي لازم
كه داد هشدار بايد.است ما قانع و آرام مردم براي دلسوزي
.است روشن و يافتني كارها چاره و نشده دير خيلي هم هنوز
معماران.شخصي انتفاعي ديدگاههاي از گذشت و ميخواهد همت
باشند نداشته را عشق چاشني كارشان در اگر كه بدانند بايد
جز نيست چيزي عشق و !بود خواهد معركه پس آخر ، در كلاهشان
مادر ترديد ، بدون معماري.آثارشان در بودن خدمتگزار
باشند مجسمهساز و نقاش معماران كه ميطلبد لذا هنرهاست ،
خود مخاطبين نيازهاي بتوانند تا مهندس ، آخر ودست شاعر و
لباس اندك فضاي با معماري كه پذيرفت بايدبيابند را
بدن به وفضا حجم نزديكترين يعني شود ، مي شروع انسان
از نيازهايي با مطابق و بزرگتر فضاهاي به بتدريج و انسان
فضاهاي كار ، و زندگي اتاقهاي اتومبيل ، فضاي قبيل
نهايت در وشهرو ده و قريه و پارك چون عموميتر
.ميكند پيدا ادامه انسان ابدي آرامگاه و تاگورستان
كه چرا كند ، روشن حرفه اين با را تكليفش بايد ما معمار
معمار او دهد صحيح و درخور پاسخ ايننيازها همه به اگر
و ميماند جاويد هميشه براي مردم دل در ونامش ياد و است
غير درباد او بر خدا رحمت هزار كه بهايي شيخ ميشود
چيزي تنها كند ، انتخاب را سوداگري و تجارت اگر صورت اين
و نيست معمار ديگر او كه است اين بگويم ميتوانم كه
.دارد عجيبي گرايش سمت اين به امروز معماري تاسف باكمال
كجاست؟ در مشكلات اين ريشه *
بزرگ ، مثل وسازهاي ساخت مثل است ، بسيار مشكلات -
و مدون قوانين داراي اگر شهرسازي بيقاعده شهركسازيهاي
.نميشود اجرا ما كشور در كه شاهديم باشد هم مشخصي
متولي و نميشود پيدا هم شنوايي وگوش است زياد انتقادات
آنم نشود مي يافت آنچه كه نميبينم هم دلسوزي و هوشيار
!آرزوست
كرد؟ بايد چه شرايط اين در *
ساختمان براي قوانيني جهان در نمونه طور به.كارها خيلي-
كشورهاي همه در كه دارد وجود استانداردهايي و شده وضع
زير بايد مهم اين كه.ايران در جز به ميشود رعايت جهان
همه به و تدوين شهرسازي و مسكن وزارت كارشناسان ذرهبين
و كارشناسان طرف از آنكه ديگر.شود ابلاغ مهندسين
و گيرد صورت دقيق بازرسيهاي شهرداري نظارت ماموران
به تنها و كنند قوانين اجراي به ملزم را سازندگان
يك نمونه طور بهنشود پرداخته تراكم خلافهاي موشكافي
هستيم شاهدش ساختمانها از بسياري در كه رايج خلاف
تزئيني مختلف شيوههاي با كه است بالكنها محاط گاردهاي
نظر از آنها نوددرصد ميگويم جرات به اما ميشود ، ساخته
.است خطرآفرين و مغاير جهاني استانداردهاي با ارتفاع
پله از و است لازم تجهيزات فاقد ايمني نظر از آسانسورها
در.دارد تفاوت ديگري با پله هر ارتفاع ميروي بالا كه
اشكالات اين از كدام هر وجوددارد جدي نظارت كه جاهايي
.شود كار از معمار بركناري باعث ميتواند تنهايي به
يك در بلندمرتبه ساختمان يك جهانشاهد كجاي هيچ در شما
كشور در كه مسالهاينخواهيدبود ويلايي و مسكوني منطقه
لحاظ به هم كه كاري.است شده پذيرفته و عادي ديگر ما
اين ديگر و است صدنادرست در صد شرعي لحاظ به هم و عرفي
وضع خاطر به تهران كه نميگويد آقايان به كس هيچ كه
مرتفع براي مناسبي جاي آلودهاش وهواي فعليوآب اقليمي
و كند مطالعه زيستبايد محيط سازمان را اين نيست ، سازي
واژگونيآن و عادي شرايط آلودهدر هواي باشد ، پيگير
ساكنيدارد مترحالت پنجاه و يكصد تا ارتفاعصفر از
شرايطي در.دارند قرار ارتفاعات اين در درست برجها واين
وتكنولوژيكيلازم فني تجهيزات از آنها از يك هيچ كه
آن نهايت حد در و نيستند برخوردار هوا اين تصفيه براي
ساكنيناين تكليف حال.دارند گرمكننده و سرد سيستم فقط
آپارتمانها اين خريد براي را نجومي كهارقام برجها
چيست؟ پرداختكردهاند ،
بهتبع و معماري تاثيرگذار اثر يك شاهد سالهاست چرا *
نيستيم؟ داخلي معماري آن
از كه كساني ما كشور مثل توسعهاي حال در دركشور -
ميتوانند برخوردارندو مالي بضاعت و امكانات
نهايت در باشند ، توجه قابل معماري اثر يك درخواستكننده
ندارند را لازم فرهنگي بضاعت كه هستند كساني اغلب تاسف
و هستند تقليد به ناگزير كه است سطحي در توقعشان پس
در مثلا.ميكنند ديكته معمار به را الگوينادرستي
را همان ميخواهند ديدهاند ساختماني اروپا به سفري
چيزي آن نتيجه.كنند پياده تهران از نقطهاي در عينا
خوب كه را فرهيخته آدم يك اگرهستيم شاهدش امروز كه است
تهران وارد اطلاع بدون ميشناسد را جهان وجغرافياي تاريخ
چيست شهر اين نام كه تشخيصدهد نميتواند شك بدون كنيم
محض به عامي فرد يك اما ندارد وجود هويتي هيچ كه چرا
به قادر راحتي فلورانسبه و پاريس به اطلاع بدون ورود
هويتها به نكردن توجه دليل به ما.بود خواهد فضا شناسايي
امروز متاثركننده وضع به وسنتي اقليمي ونيازهاي
را شده دچارآن بزرگ تهران كه گرفتاري همان و رسيدهايم
نقطه هر به.ميدهيم انتقال شهرها ساير به سرعت به نيز
متفاوت ، اقليمهاي با جنوب و شمال بزنيداز سر كه كشور
دليل اين چرا ، بهبلوار يك با ميبينيد بزرگي ميدان
منطقهاستوار هر وسنت مبناياقليم بر شهرسازيما كه
معماري زمينه استدر لازم نبودفرهنگ نشانگر و نيست
معماري كه القاءشده چنين مردم به متاسفانه داخليهم
است مرفهينجامعه بويژه خاصو طبقه يك براي تنها داخلي
يك انسان براي آفرينشرفاه و نيست طور اين حقيقت در كه
با تا آموزشدهيم ميتوانيم ما.اقتصادينبوده مقوله
نيازهايشرا فرد يك وقت وحداقلصرف بودجه حداقل
زمينهمعماري در ما اجبارمخاطبان به.كند برآورده
كه است مانده اجتماع بخشمرفه به امروزهمحدود داخلي
.دارد تاسف جاي
كجاست؟ ايران معماري هنر امروز جايگاه *
باشكوهي معناي آن به) معماري هنر ايران در ديگر امروز -
حذف هفتگانه هنرهاي فهرست از(بوديم آن شاهد درگذشته كه
يك به فقط و داده ازدست را خود هنري جنبه يعني است شده
تقليد ، آن شكل يك و هزار با است يافته تنزل سازي سرپناه
پنجاه -چهل در!شب يك و هزار سرزمينافسانههاي در هم
شدهايم ، داده خوردمان به غرب آنچه مسحور ما اخير سال
و منسجم شكل هيچوقت هم معماري دانشكدههاي متاسفانه
ضعيفي ناقصو شكل به و نكرد مملكتپيدا اين در پويايي
تغييري وضعيت دراين نتوانست و داد حياتشادامه به
كهاز هم آنهاييبود تغيير به خودنيازمند كه كند ايجاد
تا بپذيرند را عمومي خواسته كه بودند مجبور آمدند خارج
رفته فرنگ معمار توقعاز كه چرا دهند بتوانندادامه
ياد فرانسه در من اگر بود ، غربي روز مد كارهاي اجراي
از و بشناسم آن بهتريننحو به را وطنم معماري كه گرفتم
كنم ، در افتخار ميراثي چنان داشتن به و بياموزم آن
رامتناسب سنتي كهمعماري نيافتم امكان ميهن به بازگشت
چرا كنم دنبال آن بومي و اقليمي شرايط و وسنت فرهنگ با
انجام فرنگي كار بايد دادن وادامه شدن تاييد براي كه
اين در دانشكده نبود هم داخلي معماري زمينه در.ميدادم
.است كرده برابر چند را مشكلات سال بيست
قبادي ليلا:از گفتوگو
كاناگاوا چاپ بينالمللي مسابقه برپايي
ژاپن در
(ميلادي 2001)كاناگاوا چاپ بينالمللي سالانه سه نمايشگاه
كاناگاوا شهر گالري در سال 1380 آذر چهارم تا مهر از 28
.ميشود برپا ژاپن كشور
آثار تمام بايد نمايشگاه اين در شركت براي علاقهمندان
را خلقكردهاند سال 1998ميلادي از بعد كه خود ، چاپ
x150) از بيشتر نبايد آثار اين ابعاد همچنين.كنند ارسال
ارسال به مجاز هنرمندان از يك هر و باشد سانتيمتر (200
.بود خواهند اثر سه حداكثر
ين 000/500/1) بزرگ جايزه ترتيب به مسابقه جوايزاين
،(اثر دو براي ين 000/800)نخست جايزه ،(اثر يك براي
برتر جايزه و (نفر پنج براي ين 500/.. )ويژه جايزه
اينكه ضمنبود خواهد (آثار از تعدادي براي ين 000/300)
.است تا 20خرداد 1380 فروردين آثار 31 پذيرش موعد
بيشتر اطلاعات كسب و تقاضا فرم دريافت براي علاقهمندان
خيابان در تهرانواقع معاصر هنرهاي موزه به ميتوانند
مراجعه عمومي روابط واحد لاله ، پارك جنب شمالي ، كارگر
.كنند
ايلام استان خوشنويسي جشنواره اولين
شد برگزار
امام سال ويژه ايلام استان جشنوارهخوشنويسي اولين
انجمن همكاري با اسفندماه پانزدهم تا هشتم از (ع)علي
ايلام استان اسلامي ارشاد و فرهنگ كل اداره و خوشنويسان
.شد برگزار
معرض در و انتخاب اثر دبيرخانه ، 75 به ارسالي اثر از 200
جشنواره برگزيده آثار انتخاب منظور به داوران هيات راي
.گرفتند قرار
مه در هايي نغمه نمايش
تالابهاي بهاري ، صورتهاي آبي ، گستره بر زنگاري رنگهاي
محو جنگل ميان در رفته رفته كه درختاني و گرفته مه
در موحدي مهدي محمد تابلوهاي ويژگيهاي ميشوند ، از
سامي نگارخانه در كه است "مه در نغمههايي" نمايشگاه
طبيعت از عمدتا كه تابلوها اين.درآمدهاند نمايش به
را لطيفي امپرسيونيستي ، روح پرداختي با گرفته الهام
سال پنج و بيست حدود:ميگويد موحدي.دارد نهان درخود
پس كردم ، شروع روغن و رنگ از ابتداميكنم نقاشي كه است
فقط كه است سال پانزده حدود اكنون و كردم كار گواش آن از
علتش.بردارم دست آن از نيستم حاضر و ميكنم آبرنگكار
ميكند ، ارضاء روحيكاملا نظر از مرا كه است اين هم
درحالي.حسياست يككار تكنيك ، از آبرنگجداي كه چرا
:ميگويد ادامه در وي.ندارد وضعيترا اين روغن و رنگ كه
سالي نمايشگاهميگذارم ، تقريبا كه است سال ده حدود
سعي من ولي دارد ، حمايت به نياز هنرمند چه اگر.يكبار
درنهادم كه را حسي همان و باشم خودم هميشه كه كردهام
موفق حدودي رهگذرتا اين از خدا لطف به و كنم مطرح است ،
كارم در بسياري كاستيهاي ميكنم گرچهفكر بودهام ،
آثارش در "مه" نماد وجود علت درمورد وي.دارد وجود
كه آن يكي دارد ، وجه دو طبيعت من ، عقيده به:ميگويد
اين كه بريد مي لذت ميبينيدو را آن عادي چشم به شما
درون در كه است وجهي ديگر و است صوري ظاهريو ديد يك
است رمزهايطبيعت و راز شامل و طبيعتمتبلوراست خود
از بخشي خود كه"مه".ميباشد پنهان ما ظاهري نگاه از كه
رمزها و راز اين ميتواند لطافت داشتن ضمن است ، طبيعت
بزند حدس بايد كه است بيننده اين بدارد ، پنهان خود در را
.است نهفته رازي چه "مه" درون در
احساس و ذوق سبك
و خطاطي پيشكسوت هنرمندان از قلم زرين ثارالله استاد
صرف را خويش عمر از سال هفتاد قريب بوم ، و مرز اين نقاشي
متولد هنرمند اين.است كرده هنرها اين وتعليم آموختن
رشد هنر و فرهنگ اهل خانوادهاي در و حيدريه تربت 1297
پدرم بودندو معلم مادرم و پدر:ميگويد اواست يافته
به كه سالگي سن 13 از من و داشتند خاصي تبحر خطاطي در
سپس و آموختم ايشان نزد را خطاطي هنر كردم ، عزيمت تهران
از.پرداختم خطاطي كنار در نيز نقاشي به پراكنده طور به
تقي محمد مرحوم از بردم ، بهره درمحضرشان كه استاداني
.ببرم نام ميتوانم نحوي
از هنر":ميگويد هنر تعريف زمينه در قلم زرين استاد
داراي انساني هر.ميكند بروز انسان ذهن و فكر ذوق ،
بروز همانجا از كه اوست ، فكر از آن منشاء كه است احساسات
در كه دارد وذاتي منشاءفطري يك هنر.مييابد ظهور و
طالب طبيعتا انساني هر.ميشود يافت انسانها همه وجود
آن پديدآوردن خواهان نيز خود و است زيبايي به وعلاقهمند
خود ناخودآگاه حس اين سوي جديبه طور به گاه كه است
صحيح استفاده ولي.ميگيرد كار به را آن و ميشود كشيده
شود ، عملهمراه و علم با كه صورتي در احساسات اين از
".بود خواهد هنري آثار چشمنوازترين و زيباترين آن ماحصل
به و است ذاتي و فكري مبحث يك هنر":ميگويد ادامه در او
.دارد انسانها ذوق را نقش بيشترين.ندارد خاصي سبك من نظر
ابداع سبكي و ميآيند افرادي دورهاي هر در نقاشي ، در
آن و ندارد بيشتر سبك يك من نظر به نقاشي ولي.ميكنند
من كار شيوه نيز خطاطي مورد در و بس و است احساس و ذوق
باعث كه مسالهاي حاضر حال در البته كه بوده نستعليق خط
است رايانه با خطاطي شيوههاي ورود گرديده ، هنر اين ركود
آن و است برداشته ميان از را هنري كار ارزش و اصالت كه
خط به و قلم به نگارش زمان در خطاط كه را احساسي و روح
.يافت نخواهيد رايانه با كار در هيچگاه ميكند منتقل
با ولي شد ، غافل نميتوان كار در تسريع مساله از البته
درآمد منبع در ركود باعث و ندارد هنري ارزش حال اين
".است شده خطاط هنرمندان
و باسابقه هنرمندان برخي گمنامي علت مورد در هنرمند اين
ميتوان دوگونه به سوال اين به ":ميگويد نشين خلوت
مايل خود خواسته و ميل به هنرمندان از گروهي ;گفت پاسخ
بسيار مثال اين كه.هستند ماندن ناشناخته و گمنامي به
و است باقي بزرگ گلهاي جاي ديگر سوي از ولي.است رايج
كه است جامعه در "هنري و فرهنگي" كافي اطلاع نداشتن آن
از ديگري نهاد يا اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت توسط بايد
در است جامعه در هنري و فرهنگي امور متولي كه دست اين
حال در فقط نه كه است مشكلي اينگيرد قرار مردم اختيار
اگر.است داشته وجود حاد صورت به نيز گذشته در بلكه حاضر
و هنر براي ارزشي و باشد داشته مترقي فرهنگي جامعه ،
جامعه در هنرمند هم و هنر خود هم شود ، قايل هنرمند
نشود ، تشكيل فعالي نهاد چنين تا بنابراين.ميشود شناخته
".بود خواهد باقي همچنان حكايت اين
كه توصيهاي":ميگويد خود سخنان پايان در قلم زرين استاد
همواره كه است اين دارم هنردوستان و هنرمندان تمامي براي
معني.ببرند را استفاده كمال خود هنر از و بدارند دوست
با است الهي عشق و معبود به عشق همانا كه را هنر واقعي
و پروردگار نام با كه را عملي هر.كنند درك وجود تمامي
خواهد موفقي سرانجام به مطمئنا كنند ، آغاز او به اميد
و كريم قرآن آيات از خطاطي تابلوي تعدادي نيز من.رسيد
اهدا مذهبي اماكن و مساجد به را اطهار ائمه روايات
از بعد گيرد ، قرار باريتعالي قبول مورد اگر كه كردهام
و سيراب دنيا اين در روحم گرددتا آمرزشم طلب موجب مرگم
".يابد آرامش دنيا آن در
|